سعید سبحانی
تحلیلگر امور بینالملل
کنفرانس امنیتی مونیخ در حالی آغازشده که نگرانیها بر سر انتخابات ریاست جمهوری سال 2024 میلادی و احتمال بازگشت ترامپ به کاخ سفید در میان شرکای آتلانتیکی واشنگتن سایه افکنده است. به عبارت بهتر، فرامتن کنفرانس مونیخ، بر اساس نوعی تردید و ابهام نسبت به آینده امنیتی اروپا شکلگرفته و سخنان فریبنده و ظاهرسازیهای همیشگی اروپائیان نمیتواند چنین واقعیت مسلمی را تغییر دهد. سخنان اخیر ترامپ علیه اعضای پیمان آتلانتیک شمالی این روند را تشدید کرده است، تا جایی که اکثر رایزنیهای پنهان اروپائیان و مقامات دولت بایدن در مونیخ،حول سخنان رئیسجمهور سابق آمریکا صورت میگیرد.
کار دشوار هریس و بلینکن
کامالا هریس، معاون رئیسجمهور ایالاتمتحده و آنتونی بلینکن ،وزیر امور خارجه این کشور در کنفرانس سالانه امنیتی مونیخ باکار دشواری روبهرو هستند. آنها باید به متحدان خود در سازمان ناتو اطمینان دهند که واشنگتن همچنان به دفاع از امنیت این کشورها متعهد است.اما این اطمینان بخشی، با توجه به آنچه بین سالهای 2016 تا 2020 در کاخ سفید رخداده، تا حدود زیادی دشوار به نظر میرسد! کمتر از یک هفته پیش بود که دونالد ترامپ در قامت گزینه پیشتاز حزب جمهوریخواه برای انتخابات ریاست جمهوری اعلام کرد که در صورت پیروزی، از متحدان ناتو که نتوانستند از عهده پرداخت سهم هزینههای دفاعی خود برایند دفاع نخواهد کرد. بایدن خودش در سالهای اخیر در کنفرانس سالانه مونیخ شرکت نکرده است، اما کامالا هریس قرار است در مورد «اهمیت ایفای نقش ایالاتمتحده در رهبری جهانی» سخنرانی کند. در گرماگرم حرفوحدیثها در مورد کبر سن جو بایدن و اثرات آن بر دور دوم ریاست جمهوری احتمالی او، هماکنون چشم اروپائیان به معاون اول او و توانایی هریس برای حضور مجدد در کاخ سفید دوختهشده است. این رویکرد مقامات اروپایی را باید متأثر از ترس و وحشت آنها از حضور مجدد ترامپ در کاخ سفید دانست. به عبارت بهتر، اروپائیان اکنون بیش از هر زمان دیگری قصد مداخله غیرمستقیم در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا را ( به سود دموکراتها) دارند .
منازعهای که در اروپا رصد می شود
جو بایدن ۸۱ ساله و ترامپ ۷۷ ساله است و هر دو یکدیگر را به زوال ذهنی متهم میکنند؛ هرچند که ترامپ مدعی است که در سخنرانیهایش نامها را «عمدی» اشتباه به کار میبرد!در همین اثنا، یک وزیر ارشد آلمانی پیشنهادی مطرح کرده که اگر دونالد ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری ماه نوامبر دوباره پیروز شود، انگلیس میتواند گزینهای باشد که به سپر جدید هستهای اروپا کمک کند.اما این قضاوت، بسیار سطحی و سادهانگارانه است! اساسا دولت انگلیس ( فارغ از اینکه حزب کارگر يا محافظهکار در رأس معادلات قدرت قرار گیرند)، قدرت این هدایتگری مستقل را نخواهد داشت .لندن در مانیفست و اصول سیاست خارجی خود، متغیری وابسته به آمریکاست. یعنی حضور یا عدم حضور ترامپ در کاخ سفید تأثیری در پیروی انگلیس از سیاستها وحتی تاکتیکهای آمریکا در ناتو نخواهد داشت. پس از سخنان جنجالی ترامپ مبنی بر سلب حمایت واشنگتن از آن دسته از اعضای ناتو که سهم ۲ درصدی از تولید ناخالص داخلی خود را برای دفاع جمعی هزینه نکند و حتی آزاد گذاشتن دست روسیه در حمله به اعضای ناتو، پرسشها و ابهامات در مورد بازدارندگی هستهای اروپا تشدید شده است.اکنون اروپائیان هم در عرصه بازدارندگی و هم در عرصه اقدام، خود را ناتوانتر از همیشه قلمداد میکنند. بخش مهمی از نگرانیهای موجود در اروپا، ناظر بر آینده است. رهبران اروپایی این اظهارات آقای ترامپ را بهعنوان تلنگری تعبیر کردهاند که در صورت بازگشت ترامپ به کاخ سفید، سپر هستهای ناتو که عمدتا به ایالاتمتحده وابسته است دیگر نمیتواند بدیهی فرض شود.
معمای بازدارندگی هستهای در اروپا
صورتمسئله مشخص است: معمای بازدارندگی هستهای و موشکی در اروپا، تحت تأثیر تغییر مناسبات کلان و خرد جاری در ناتو سختتر و پیچیدهتر میشود. کریستین لیندنر، وزیر دارایی و رهبر حزب دموکرات آزاد در آلمان، از سیاستمداران خواست تا مدل جایگزینی را که میتواند شامل تسلیحات هستهای انگلیس و فرانسه باشد را در نظر بگیرند.اما به نظر میرسد تغییر مدل بازدارندگی در اروپا بهسادگی مدنظر کریستین لیندنر و دیگر سیاستمداران غربی نباشد! حتی برخی سیاستمداران آمریکایی نیز تلقی شفافی از آینده مقوله بازدارندگی در اروپا ندارند. لیندنر در مقالهای برای روزنامه فرانکفورتر آلگماینه زایتونگ نوشت: «قوای راهبردی هستهای فرانسه و بریتانیا در حال حاضر به امنیت اتحاد ما کمک میکنند. ما باید اظهارات اخیر دونالد ترامپ را بهعنوان فراخوانی برای بازنگری بیشتر در مورد این عنصر امنیت اروپا زیر چتر ناتو قلمداد کنیم. سؤال این است، پاریس و لندن تحت چه شرایط سیاسی و مالی آماده حفظ یا تعمیم قابلیتهای راهبردی خود برای امنیت جمعی خواهند بود؟ و در عوض ما حاضریم چه سهمی داشته باشیم؟»
موضوع منازعه مبهم است
موضوع اصلی در بازدارندگی هستهای در اروپا این نیست که آیا بریتانیا یا فرانسه تسلیحات هستهای خود را در اختیار اتحادیه اروپا قرار میدهند یا خیر، بلکه مسئله این است که آیا این دو کشور این سلاحها را در خدمت راهبرد بازدارندگی اتحاد اروپایی ذیل ناتو قرار خواهند داد یا نه.بنابراین، باید دید که چنین مناسباتی میخواهد در فرامتن «ناتو»تعریف شود یا «اتحادیه اروپا»!انگلیس گفته است که تسلیحات هستهای این کشور بنا به درخواست بلندپایهترین افسر یونیفرمپوش ناتو در اروپا، برای استفاده در دسترس خواهد بود و این سلاحها تنها در «شرایط حاد دفاع از خود و دفاع از متحدان ناتو» مورداستفاده قرار خواهند گرفت. اما این را هم باید بدانیم که این پیشنهاد در چارچوب حضور هستهای آمریکا در اروپا ارائهشده است. همانگونه که اشاره شد، لندن در این روند از رویکرد احتمالی برلین و پاریس پیروی نخواهد کرد. در مقابل، اگرچه فرانسه توان بازدارندگی هستهای خود را خارج از ساختار فرماندهی ناتو نگه میدارد، اما ماکرون پیشنهاد همکاری با اروپا در زمینه دفاع هستهای را داده است. آقای ماکرون در سال ۲۰۲۰ خواستار «گفتوگوی راهبردی» در مورد «نقش بازدارندگی هستهای فرانسه در امنیت جمعی اروپا» شد؛ ولی آلمان هرگز این پیشنهاد را قبول نکرد.بنابراین، در اینجا میان رویکرد برلین و پاریس( با یکدیگر) نیز اختلافات قابلتأملی وجود دارد. دونالد توسک، نخستوزیر لهستان در این هفته گفت که پیشنهاد ماکرون برای احتمال اروپاییسازی سلاحهای هستهای برای ایجاد یک سیستم امنیتی مشترک باید «واقعا جدی» گرفته شود اما به نظر میرسد تا عملیاتی شدن این ایده، راه زیاد و دشواری باقیمانده است....