تهدیدات مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی چه معنایی دارد ؟
توطئه گروسی
گروه بینالملل
تاکنون بارها به نقش غیرسازنده آژانس بینالمللی انرژی اتمی علیه ایران اشارهشده است. همکاریهای حقوقی ما و آژانس نباید ما را نسبت به یکی از اصلیترین وظایف خود یعنی هشدار و تذکر به مقامات آژانس در خصوص کمک به چینش پازلهای غیرحقوقی و راهبردی غرب در تقابل با ایران بازدارد.قرار نیست کشورمان میان همکاری یا عدم همکاری با آژانس بینالمللی انرژی اتمی، درگیر تفکر صفر یا صدی گردد! درجایی که آژانس به وظیفه خود بهعنوان یک سازمان بینالمللی عمل نمیکند یا خود را بهعنوان جزئی از بازی ضد ایرانی غرب یا رژیم اشغالگر قدس تبدیل میکند، وظیفه و مسئولیت ما در خصوص مهار بازی فرامتنی آژانس پابرجا و به قوت خود باقیست. درهرحال، نوع مراودات و تعاملات ما در آژانس، متغیری وابسته به عملکرد این نهاد و مدیرکل آن میباشد! قاعدهای که بهتر است گروسی هر چه سریعتر آن را درک کند.مروری بر آخرین مواضع گروسی و همراهانش، شاهدی دال بر همین حقیقت است.
گروسی چه ادعایی دارد؟
مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی سیگنالهای هدفمندی را در خصوص فعالیت هستهای جمهوری اسلامی ایران و ماهیت آن ارسال میکند. رافائل گروسی اخیرا مدعی شده که ایران نسبت به توافقات صورت گرفته با آژانس پایبند نبوده و همین مسئله منجر به عدم دسترسی این مجموعه به سایتها و مکانهای ادعایی در کشورمان شده است. از سوی دیگر،کاخ سفید و اتحادیه اروپا نیز طی روزهای اخیر با صدور بیانیههایی ضمن ابراز نگرانی از ارتقای توانایی کشورمان در خصوص سطح و درصد غنیسازی، خواستار رقیقسازی محصولات 60 درصدی اورانیوم و گشودن درهای سایتهای درخواستی آژانس بر روی بازرسان این نهاد ظاهرا بینالمللی و مستقل شدهاند!
مثلث توطئه علیه ایران
نخست اینکه مثلث وین-واشنگتن-بروکسل دور باطل دیگری را در تقابل با فعالیتهای هستهای کشورمان آغاز کردهاند. آنها مدعی هستند که عدم صدور قطعنامه شورای حکام در نشست فصلی اخیر آژانس بینالمللی انرژی اتمی نماد حسن نیت آنها برای شفافسازی فعالیتهای هستهای ایران بوده و این فرصت مجددا به تهران داده نخواهد شد! به عبارت بهتر، آنها کشورمان را در خصوص صدور قطعنامه در جلسه فصلی آتی شورای حکام تهدید کردهاند. بهصورت همزمان ، گروسی نیز اصرار دارد هر چه سریعتر به تهران سفر کند و با مسئولین سازمان انرژی اتمی کشورمان در خصوص دسترسیهای فراپادمانی دیدار کند. بدیهی است که این روند درنهایت ختم به تحقق خواستههای یکطرفه آژانس و غرب نخواهد شد. کشورمان طی سالهای اخیر هرگونه تعامل با آژانس بینالمللی انرژی اتمی را تابعی از احیای واقعی توافق هستهای ( آنهم با استناد به مکانیسم راستی آزمایی و تضمینهای فنی و اعتباری) دانسته و همکاری یکطرفه با آژانس در موارد فراپادمانی را وفق مصوبه مجلس شورای اسلامی غیرقابلقبول تلقی کرده است.
تعهداتی که آژانس زیر پا گذاشته است
نکته دوم اینکه آژانس بینالمللی انرژی اتمی علنا از تعهدات و توافقهای صورت گرفته در جریان دو سفر گروسی به تهران عدول کرده و مختومه سازی پروندههای ادعایی علیه ایران را در هالهای از ابهام قرار داده است. در چنین شرایطی دلیلی برای همکاری داوطلبانه با آژانس وجود ندارد. گروسی با اظهارنظرهای غیرفنی و کاملا سیاسی خود در خصوص ماهیت مذاکرات هستهای میان ایران و اعضای 1+4، نقش پررنگی در توقف مذاکرات و عدم پیشرفت آنها ایفا کرده و در این زمینه به بازی مستقیم خود در زمین آمریکا و اتحادیه اروپا ادامه میدهد. رایزنیهای آَشکار و پنهان گروسی با مقامات رژیم اشغالگر قدس در روزهای منتهی به برگزاری نشستهای فصلی شورای حکام، شاهد مثالی دیگر دال بر رویکرد غیرحقوقی آژانس بینالمللی انرژی اتمی محسوب میشود. در چنین شرایطی گروسی بهجای «متن»، بر روی «فرامتنها»متمرکز است:آنهم فرامتن هایی
که محصول آن عدم احیای واقعی توافق هستهای بوده است.
وظیفه ما در قبال آژانس چیست؟
معطوف به رویکرد جمهوری اسلامی ایران در قبال خواستههای آژانس و مواضع مشترک آمریکا-اروپاست. بدیهی است که خطوط قرمز ما در برههای که برجام احیا نشده و آمریکا و اروپا دیگر به تعهدات حداقلی خود در سند توافق و قطعنامه 2231 شورای امنیت سازمان ملل متحد پایبند نیستند، کاملا مشخص است. ارتقای توانایی غنیسازی اورانیوم در بالاترین سطح ممکن، پاسخی آشکار به عهدشکنی غرب و آژانس بوده و اگر آنها خواستار توقف این روند هستند، ناچار به بازگشت از راهبردها و تاکتیکهای خود در مذاکرات هستهای خواهند بود .راه دیگری برای این بازیگران بی تعهد متصور نیست ، حتی اگر غرب ایران را تهدید به صدور قطعنامهای جدید در شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی سازد. جابهجایی خطوط قرمز هستهای در ایران و وادارسازی کشورمان نسبت به اجرای یکطرفه تعهدات فراپادمانی خود نسبت به آژانس ، خواسته ایست که مثلث مذکور( آژانس-آمریکا-اروپا) هرگز به آن دست نخواهند یافت. ضمن آنکه پیشرفتهای هستهای ایران در سطوح گوناگون ، چه در عرصه تحقیق و توسعه و چه غنیسازی اورانیوم، تبدیل به مزیت و امتیازی برای مهار سیاسیکاری و امتیازگیری بی جای غرب از ایران شده و تغییر این معادله مستلزم پرداخت هزینههایی واقعی از سوی طرف مقابل خواهد بود. درصورتیکه چنین عزم و ارادهای در غرب و آژانس بینالمللی انرژی اتمی وجود نداشته باشد، سفر گروسی به ایران کاملا تهی و بیفایده خواهد بود:گزارهای صریح و قطعی که سازمان انرژی اتمی کشورمان نیز در پیامهای صریح خود به مدیرکل آژانس و شورای حکام منتقل نمودهاند.قطعا قرار نیست با اعمال فشارهای سیاسی و فرامتنی، چنین خطوط قرمزی از بین برود. رویکرد جمهوری اسلامی ایران در طول مذاکرات هستهای اخیر و همچنین مذاکرات با آژانس بینالمللی انرژی اتمی، اثبات ساخته که ایران حاضر نیست به هر قیمتی به یک توافق ( آنهم توافق غیرکاربردی) با غرب و آژانس دست پیدا کند.