حنیف غفاری
صدراعظم سرزمین ژرمنها روزهای تاریکی را سپری میکند! بازی مطلق برلین در زمین تلآویو و واشنگتن، بدترین نتیجه ممکن را برای دولت اولاف شولتس رقمزده و اقبال عمومی نسبت به ائتلاف سه حزب سوسیالدموکرات، دموکراتهای آزاد و حزب سبز را بیشازپیش کاهش داده است. در چنین شرایطی صدراعظم آلمان نهتنها نگران موقعیت ازدسترفته خود و دولتش میباشد، بلکه نسبت به نتایج انتخابات پارلمانی اروپا نیز شدیدا نگران است. نتایج اخیر انتخابات ریاست جمهوری اسلواکی که منجر به پیروزی نامزد طرفدار مذاکره با روسیه شد، شوک سختی را به سران اروپای واحد وارد ساخته و آنها را وادار به پذیرش برخی واقعیاتی کرده که تاکنون دست به انکار آنها میزدند.
اولاف شولتس، صدراعظم آلمان اخیرا در یک سخنرانی در گردهمایی احزاب چپ میانه اروپایی در آستانه انتخابات پارلمان اروپا در ماه ژوئن نسبت به قدرتگیری راستگرایان پوپولیست هشدار داد. این هشدار ، نه از روی قدرت، بلکه از سر نوعی استیصال بیان میشود.
همگان به یاد دارد که امانوئل ماکرون در بین سالهای 2017 تا 2022 میلادی ( در دور اول ریاست جمهوری خود) نسبت به تقویت جریان راست افراطی در فرانسه و اروپا هشدار داد اما نتیجه این هشدارها چیزی جز تقویت جبهه ملی فرانسه به رهبری مارین لوپن نبود. کار بهجایی رسید که اگر حمایت غیرمستقیم جریان چپ افراطی به رهبری ملانشون از ماکرون نبود، قطعا وی در مقابل لوپن در دور دوم انتخابات ریاست جمهوری سال 2022 شکست می خورد. اکنون در اکثر کشورهای اروپایی جریان راست افراطی توانسته است پایگاههای اجتماعی و مردمی زیادی را به دست بیاورد. همین مسئله سبب شده تا نمایندگان این جریان ، برای کسب کرسیهای بیشتر در پارلمان اروپا خیز بردارند. بدون شک صدراعظم آلمان به جای متهم ساختن جریانات ملیگرای افراطی به صدور رأی شهروندان اروپایی، باید به نقش خود در شکلگیری شکافهای سیاسی و اجتماعی در اروپای واحد اذعان کند.
شهروندان اروپایی بهوضوح دریافته اندکه احزاب سنتی ، اعم از سوسیال دموکراتها و محافظهکاران نماد نوعی ناکارآمدی مطلق و فراتر از آن، مصداق جریانی وابسته
( به غرب و رژیم صهیونیستی) و غیرمستقل در اروپا محسوب میشوند. محصول حضور جریانات سنتی در اروپا در مسند قدرت، چیزی جز عقبگرد اتحادیه اروپا در نظام بینالملل نبوده و همین مسئله، شهروندان اروپایی را وادار میسازد تا گذار از ساختار و نظم ادعایی کنونی در اروپای واحد را در دستور کار قرار دهند.
هشدار شولتس را باید در چنین فضا و فرامتنی تفسیر کرد. سیاستمداران اروپایی که چیزی برای دفاع از عملکرد خود در قبال شهروندان ندارند، تلاش میکنند با هشدار نسبت به شکلگیری بلوک جریان راست افراطی در سرتاسر قاره سبز، آرای سلبی رأیدهندگان را به سود خود به گردش درآورند. درهرحال، صدراعظم آلمان نهتنها شرایط حساس و بحرانی اتحادیه اروپا و منطقه یورو، بلکه نقش خود در تشدید این بحرانها را باید بپذیرد.او اکنون در موقعیتی قرار ندارد که بخواهد در مقام یک هشداردهنده قرار گیرد،او و همراهانش در شکست اروپای واحد در جهان امروز مسئول هستند.