برنده‌ها و بازنده‌های انتخابات ریاست‌جمهوری

مسعود پیرهادی
پرونده انتخابات چهاردهمین دوره ریاست جمهوری بسته شد. مسعود پزشکیان با بیش از ۱۶میلیون رأی، نهمین رئیس‌جمهور ایران اسلامی شد.
این انتخابات هم مثل سایر رقابت‌ها برنده‌ها و بازنده‌هایی داشت که باید مورد واکاوی، تقدیر و تقبیح قرار بگیرند.
برنده اصلی انتخابات به‌واسطه رشد حضور مردم در پای صندوق‌های رأی، بی‌شک نظام جمهوری اسلامی و سکان‌دار آن است.
برنده بعدی این رقابت، مردم‌اند. مردمی که صبورند و بصیرند و این صفات، فقط مختص زمانی نیست که کاندیدای یک جریان و طیف فکری رأی بیاورد. این ویژگی‌ها دفعتا نازل نمی‌شود که به‌یک‌باره زایل شود.
برنده دیگرکسی است که نامش بیش از ۱۶ میلیون بار در برگه‌های رأی نوشته شد. کسی که طیف گسترده‌تری از مردم حس کردند، او بیش از بقیه صدای آن‌هاست. کسی که خود را وام‌دار جناحی ندانست و از قرآن، نهج‌البلاغه، سیاست‌های کلی مقام معظم رهبری، قانون برنامه هفتم و البته دغدغه‌های مردم سخن گفت.
دو برنده دیگر این انتخابات، جواد ظریف و جواد آذری جهرمی بودند؛ کسانی که از نحوه عملیات و آبرویی که خرج کردند، میزان انگیزه آنان واضح بود. عملیاتی که هم برای بازیابی وجهه بود، هم مانور قدرتی برای آنان شد و هم به‌وسیله آن، یک رئیس‌جمهور ساخته شد.
برنده‌ها قابل بزرگداشت، تحسین و تقدیرند؛ بزرگواران و بزرگانی که این موفقیت‌ها را کسب کردند حتما سختی‌های بزرگی به خود تحمیل کردند و راحتی‌ها را بر خود حرام نمودند تا این نتیجه را گرفتند. تمامیت‌خواهی نکردند؛ برای نیل به مقصود، خفض جناح داشتند و حرف‌ها و رنج‌ها به جان خریدند و متواضعانه در مسیر موفقیت گام برداشتند تا بتوانند بر جام خدمت به مردم، بوسه زنند.
بازنده‌های این انتخابات هم باید معرفی و احیانا مورد ملامت و عبرت قرار گیرند.
بازنده اصلی این انتخابات، بدون تردید دشمنان جمهوری اسلامی بودند؛ همان‌ها که تمام سرمایه خود را می‌سوزانند تا مردم را از صندوق‌های رأی فراری دهند. 
تحریم انتخابات، شکست خورد و جمهوری اسلامی بر تبلیغات گسترده دشمن فائق آمد.
بازنده بزرگ دیگر این رقابت، جریانی بود که علیرغم استقرار دولت هم‌فکر و هم‌سو نتوانست توفیق خدمت به این مردم را استمرار دهد. این شکست وقتی بزرگ‌تر و عجیب‌تر می‌شود که دولت تک‌دوره‌ای برای اولین بار در کشور رخ می‌دهد. حتی فضای عاطفی شهادت بزرگ‌مرد خدمت و همراهان ایشان که قطعا کمکی به جریان حاکم بود نیز باعث نشد رأی برنده ایجاد شود و این مسئله باید به‌طور دقیق موشکافی و ارزیابی شود.
ائتلاف‌ها و جمع‌های «جبری» نتوانست موجب پیروزی بر رقیبی شود که یکدل و یکپارچه به میدان آمدند.
شعارها و باورهای فاصله‌دار از خواسته‌ها و ‌اعتقادات متن مردم، دفاع همه‌جانبه از وضع موجود، زبان غامض، برخی حامیان نامحبوب، تمامیت‌خواهی و بداخلاقی نسبت به دوستان و بسیاری موارد ریزودرشت دیگر از عوامل شکست این جریان بود.
بازنده مهم دیگر این دور انتخابات، مجموعه‌های نظرسنجی بودند که متناسب با تغییرات اجتماعی، فرهنگی و سیاسی جامعه، خود را به‌روز نکردند و نتوانستند آمارهای دقیقی ارائه کنند.
اما مهم‌ترین نکته این است که اگر این برنده‌ها و بازنده‌ها متوجه ورود به مرحله جدیدی که رخ‌داده نباشند، آسیب و باختش دیگر به یک طیف و جریان نمی‌رسد بلکه کل کشور و مردم ضربه می‌خورد. باید به فصل نو سلام کرد و تمام‌قد برای اعتلای کشور کوشید.