محرم همان کشتی است که به دریای زمان می‌زند و پاکان را از منجلاب دنیا نجات می‌دهد
آغاز بهار عاشقی

 جواد شاملو
سوره واقعه یکی از بافضیلت‌ترین سوره‌های قرآن کریم است و روایات متعدد به تداوم در خواندن آن توصیه کرده‌اند. این سوره ساختار مفهومی منسجمی دارد. همان‌گونه که از نامش پیداست، تبیینی است از واقعه قیامت و احوال دسته‌های گوناگون انسان‌ها در آن روز و پس‌ازآن روز. قرآن انسان‌ها را در آن روز به سه دسته تقسیم می‌کند، نه دودسته خوب‌ها و بدها. به‌جز اصحاب یمین و اصحاب شمال، سخن از دسته دیگری نیز به میان می‌آید به نام «مقربین». گویی این دسته از فرط نزدیکی به خداوند متعال و بلندی جاه و جلال، حتی در عرض اصحاب یمین هم قرار نمی‌گیرند. آن‌ها را نمی‌توان در گروه اصحاب یمین دانست؛ چراکه انوار الهی در وجود اهل تقرب درخششی دارد که در قیاس با آن حتی اصحاب یمین هم تاریک‌اند. رسول اکرم می‌فرمایند: «حَسَنَاتُ اَلْأَبْرَارِ سَيِّئَاتُ اَلْمُقَرَّبِينَ». کارهای خوب انسان‌های خوب، برای مقربین یک کار معمولی هم به‌حساب نمی‌آید، رسما به‌منزله گناه است! این مقربین چه کسانی هستند؟
امام صادق علیه‌السلام در روایتی پرده از اسرار و معماهای این سوره می‌گشایند. ایشان می‌فرمایند: «مَن قَرَأَ في كُلِّ لَيلَةِ جُمُعَةٍ الواقِعَةَ أحَبَّهُ اللّه ُ، وأحَبَّهُ إلَى النّاسِ أجمَعينَ، ولَم يَرَ فِي الدُّنيا بُؤسا أبَدا ولا فَقرا ولا فاقَةً ولا آفَةً مِن آفاتِ الدُّنيا، وكانَ مِن رُفَقاءِ أميرِالمُؤمِنينَ علیه‌السلام. وهذِهِ السّورَةُ لِأَميرِالمُؤمِنينَ علیه‌السلام خاصَّةً، لا يَشرَكُهُ فيها أحَدٌ. هركس در هر شب جمعه، سوره واقعه را بخواند خداوند او را دوست می‌دارد و محبوب همه مردمانش می‌گرداند و هرگز در دنيا گرفتار درويشى، فقر، درماندگى و هيچ آفتى از آفات دنيا نخواهد شد و از همراهان امير مؤمنان خواهد بود. اين سوره ويژه اميرمؤمنان است و كسى در آن شريكش نيست». سوره واقعه در مورد سه گروه از انسان‌ها در عرصه رستاخیز سخن می‌راند؛ چگونه است که هیچ‌کس جز امیر مؤمنان علیه‌السلام در آن شریک نیست؟ 
خود سوره اطلاعات زیادی از مقربین به ما نمی‌دهد. جز اینکه می‌فرماید آن‌ها «سابقون» هستند و با تأکیدی خاص، مهم‌ترین ویژگی مقربین را سابق بودن معرفی می‌کند. در میان تمام فضیلت‌ها، شاید هیچ فضیلتی را نتوان به پایه سبقت در پذیرش اسلام و یاری رسول خدا برشمرد. فضیلتی که مختص امیرالمؤمنین علی علیه‌السلام است. امیر مؤمنان در پذیرش اسلام و لبیک به دعوت پیامبر اکرم اسبق‌السابقین است. اما روایاتی هم مستقیما به این اشاره می‌کنند که منظور قرآن از «سابقون» و «مقربین» امیر مؤمنان و شیعیان مخلص حضرت هستند. در کتاب امالی شیخ مفید می‌خوانیم «ابن عبّاس گويد: از تفسير قول خدا- عزّ و جلّ- السَّابِقُونَ السَّابِقُونَ أُولئِكَ الْمُقَرَّبُونَ فِي جَنَّاتِ النَّعِيمِ»  پيشى‌‏گيرندگان (به ايمان) همان پيشى‏‌گيرندگان (به‌بهشت) هستند، آنان مقرّبانند، در بهشت‏‌هاى پرنعمت خواهند بود» از رسول خدا(ص) پرسيدم، فرمود: جبرئیل به‌من گفته: اينان علی(ع) و شیعیان او هستند، آنانند كه به بهشت پيشى گيرند، و به‌جهت كرامتى كه خداوند به‌آنان نموده، مقرّبانِ درگاه خداى متعال مى‌‏باشند». 
سوره واقعه اگر تنها در مورد مقربین و جایگاه آنان بود، در مورد اختصاص آن به حضرت امیر هیچ سؤالی وجود نداشت. اگر معیار تقرب سبقت و سرعت است، هیچ‌کس همچون امیرالمؤمنین علیه‌السلام شایسته این صفت نیست. امیرالمؤمنین امام سابقون است. اما سابقون خود امام أصحاب یمین به شمار می‌روند. آیت‌الله جوادی آملی در مورد این آیات می‌گویند همان‌گونه که می‌توان برای متقین امام بود، برای اصحاب یمین هم امامانی وجود دارند که همان سبقت‌گیرندگان‌اند و اساسا اینکه قرآن مقربین را از اصحاب یمین جدا کرده، شاید به دلیل تأکید بر همین ولایت و امامت است. امیرالمؤمنین به‌عنوان امام مقربین، امام اصحاب یمین است. از سوی دیگر منظور از اصحاب شمال به‌طور خلاصه و مجمل دشمنان امیرالمؤمنین است. علی علیه‌السلام همان صدی است که چون آید نود هم پیش ماست . اگر کسی امیرالمؤمنین را باور نداشته باشد، خدا و پیامبر او را نیز قبول ندارد. سوره واقعه به‌این‌ترتیب خلاصه می‌شود در نام حضرت امیر صلوات‌الله‌علیه. 
یکی از مشهورترین جملاتی که ما در مورد حضرت اباعبدالله الحسین علیه‌السلام در خاطر داریم، حدیث «ان الحسین مصباح الهدی و سفینة النجات» است. این کشتی ما را نجات می‌دهد؛ از میان اصحاب شمال به سمت اصحاب یمین و از میان اصحاب یمین به سمت مقربین. این کشتی، هم کشتی میمنت است و هم کشتی تقرب. واقعیت آن است که روز واقعه تنها قیامت خدا نیست؛ قیامت حسین هم روز واقعه‌ای است که «لَيْسَ لِوَقْعَتِهَا كَاذِبَةٌ». در آن روز نیز اصحاب شمال داریم و اصحاب یمین و مقربین و هم سیر بین این مراحل را. مثل جناب حر، که ابتدا در اصحاب شمال بود و بعد به نظر سیدالشهدا به اصحاب یمین وارد شد و بعد با شهادت خود، بسا که از مقربین گشت. فرموده‌اند: «کلنا سفن النجاة ولکن سفینة جدی الحسین أوسع وفی لجج البحار أسرع». کشتی امام حسین، کشتی سبقت و سرعت است. هم وسیع است و هم سریع. هم بازه کسانی که می‌توانند به آن سوار شوند به‌شدت متنوع و گسترده است و هم بلندای مقصدی که می‌تواند آدم را برساند رفیع است. بیشترین افراد را به بالاترین منازل می‌رساند؛ منازلی که در حالت عادی مخصوص قلیلی از بندگان خداست. حر کجا و دامن اباعبدالله کجا؟ سیر این‌همه منزل، بااین‌همه سرعت؟ دشمن در آنی تبدیل شود به شهید راه؟ امام حسین همان واسطه‌ای است که می‌تواند دست گمراهان را بگیرد و در دست امیرالمؤمنین بگذارد. شرط این دستگیری اما طهارت است. چراکه ثارالله، این گوهر مکنون هرگز پذیرای ناپاکی نمی‌شود. حتی حر هم طاهر بود و از همین طهارت بود که احترام دختر پیامبر را نگاه داشت. «لَا يَمَسُّهُ إِلَّا الْمُطَهَّرُونَ». امام حسین دست به‌سوی پاکانی که در جای حقیقی خود نیستند دراز می‌کند و آن‌ها را به‌جایی رفیع‌تر می‌رساند. محرم، همین کشتی است، کشتی‌ای که پاک می‌کند و محرم فصل پاک شدن است.