محمدکاظم انبارلویی
رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار با پیشکسوتان و فعالان دفاع مقدس سخن از چرایی جنگ هشت ساله و مسئله مهم روایتگری دفاع مقدس به میان آوردند.
معظمله در مورد گزارش و روایتگری حادثه دفاع مقدس به موضوع گزارش «توصیفی» و «تبیینی» اشاره کردند و در مورد گزارش «تبیینی» فرمودند :
«گزارش تبیینی، باطن جنگ و روح جبهه را برای ما روشن میکند باید روی آن کار شود.»
سخن گفتن از باطن جنگ از همچو منی که سابقهای در دفاع مقدس ندارد، حرفی گزاف است اما از باب تکلیفی که در این فرموده بر دوش اهل قلم نهاده شده خالی از فایده نیست.
عرصه گزارش تبیینی جنگ عرصه ورود به ذهنیت کسانی است که «نکتهدان عشق» بودند و بیمزد و منت وارد عرصه خدمت شدند و بیجرم و جنایت سرهای خود را برای بریدن به دست شمر زمان سپردند!
آنها در جستجوی «پادشه خوبان» بودند تا لحظهای در سایه عنایت او بیاسایند.
آنها رندان تشنهلبی بودند که در جستجوی آب معرفت قرآن با چهارده روایت از معصوم بودند و برای رسیدن به آن مقصد، گذشتن از جان خود را کمترین میدانستند.
خدا لعنت کند آنهایی را که با اعلام دروغین «مرگ خدا» در نیمه اول قرن بیستم بیش از 100 میلیون انسان بیگناه روی زمین را قتلعام کردند.
آنها با برافراشتن پرچم لیبرالیسم ، فاشیسم و سوسیالیسم بشریت را به بیراهه جنایت جنگی و کشتارجمعی در دو جنگ اول و دوم جهانی بردند.
روی مخالفت با خدا و آموزههای انبیاء نام آزادی گذاشتند. پاسخ مثبت به تمایلات نفسانی و به رسمیت شناختن خواهشهای نفس اماره را بهعنوان یک تفکر فلسفی و معرفتی به بشریت قالب و غالب کردند.
124 هزار پیامبر از سوی خدا آمده بودند که بگویند؛ آزادی یعنی «رهایی از نفس» اما فیلسوفان مدرن آمدند و گفتند آزادی یعنی «رهایی نفس»!
انقلاب اسلامی درست در زمانی به وقوع پیوست که جهان در شرق و غرب عالم به تصرف کسانی درآمده بود که سکولاریسم را بهعنوان یک مکتب و مسلک پذیرفته بودند و فاصلهگذاری با آموزههای انبیاء را روزبهروز در جوامع انسانی نمایندگی کردند.
انقلاب اسلامی یک شورش علیه مدرنیسم و لائیسیته در جوامع انسانی است.
محدوده این انقلاب فراتر از جغرافیای سیاسی ایران و حتی کشورهای اسلامی است.
خدا رحمت کند امام بزرگوار و رهبر کبیر انقلاب اسلامی را در هیچ سخنی چه قبل و چه بعد از انقلاب از او نداریم که در روشنگری نسبت به خطر سکولاریسم چه تصریح و چه به تلویح کم گذاشته باشد!امام خمینی (ره) همواره در مذمت غربزدگی و خطر غربزدگان و نفود آنها در سازه نظام هشدار دادهاند. همین هشدارها در بیانات امام خامنهای بهویژه در همین دیدار با پیشکسوتان را شنیدیم که فرمودند: «همه مراقب باشند نباید پرچم نفوذ در کشور برافراشته شود.»برگردیم به بحث «باطن جنگ» و گزارش تبیینی! گزارش باطن جنگ توصیف انسانهایی است که از خواهشهای نفس فاصله گرفتهاند و در عرصهای پاگذاشتند که سالکان و عارفان بزرگ ما معمولا پس از 70 سال مجاهده و ستیز با نفس پای میگذاردند. رهایی از نفس نهایت آزادگی و آزادی و حریت است!
شهید سلیمانی در روایت از این انسانها به یک نمونه اشاره میکند. او از حسین پسر غلامحسین یوسفاللهی که یک بسیجی ساده و بیادعا طوری یاد میکند که گویی از یک عارف کامل و 100 سال راه رفته یاد میکند و حتی وصیت میکند مرا در کنار او دفن کنید. اکنون مدفن یک ژنرال ارتش و سپاه اسلام که شهرت جهانی دارد در کنار سربازی دفن شده که اگر شهید سلیمانی از او یاد نمیکرد ما نمیدانستیم او کیست؟! نمونه بسیجیانی که از جنس یوسفاللهی باشند در دفاع مقدس کم نیستند.از کرامات و آثار وجودی شهدا در کتابها و فیلمها زیاد یاد شده است. اما یک «عباس موزون»ی نیاز داریم که چارپایه دوربین را ببرد سراغ یادگاران دفاع مقدس، پدران و مادران، خواهران و برادران شهیدان و زندگی پس از زندگی آنها را بیان کنند. بسیاری از خوبان این کشور وجود دارند که به دلایلی حاضر نیستند کشف و شهود خود را در این وادی بیان کنند. اما ناچاریم برای روایت باطن جنگ به این سمتوسوی حرکت کنیم.35 سال از حماسههای خونین دفاع مقدس و پایان جنگ میگذرد و هنوز کمیته تفحص شهدا به مناسبتهای گوناگون شهدایی را شناسایی و بر دوش مردم در آرامگاههای ابدی میسپارد.این پرسش مطرح است که «شهیدان کهاند اینهمه خونین کفنان»!در قرآن کریم بارها به حکومت نهایی صالحان تصریحشده است. سه بار در قرآن تکرار شده، اسلام بر همه ادیان پیروز خواهد شد.
(توبه 33 ، فتح 28 وصف 9)خداوند به بشریت نوید داده است :«بندگان صالح من وارث زمین خواهند شد.(انبیاء 105)پاسخ سؤال فوق این است آنها آمده بودند که برنگردند آنها در پی حکومت صالحان بودند. آنها آمده بودند نام ایران را به ابدیت پیوند دهند. آنها آمده بودند تا روایت «باطن جنگ» را بنویسند.