بدون شک تحولات 24 ساعت اخیر و وقوع عملیات موفقیتآمیز و قاطعانه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در عمق استراتژیک اراضی اشغالی ، یک بازنده بزرگ داشته و آن آمریکا بوده است! مقامات کاخ سفید که با وقاحت تمام، شریک عملیاتی صهیونیستها و حتی طراح عملیات ترور سید مقاومت در بیروت محسوب میشوند، در محاسبات پنهان و آشکار خود تصور این سطح از عملیات را از سوی جمهوری اسلامی ایران ( در انتقام خون شهدای مقاومت) نمیکردند.
عملیات انتقامی اخیر سپاه پاسداران انقلاب اسلامی یک پیام ویژه برای آمریکا دارد:اینکه پایگاهها و متعلقات منطقهای واشنگتن نیز در معرض نابودی و آسیب شدید قرار دارند. رسانه آمریکایی نوشته درحالیکه واشنگتن به دنبال پرهیز از درگیر شدن در یک جنگ دیگر در منطقه است اما نظامیان آمریکایی ازجمله در سوریه و عراق بهشدت در برابر حملات نیروهای مقاومت منطقه آسیبپذیرند.به عبارت بهتر، دروغپردازی آشکار آمریکا در خصوص پرهیز از ایجاد تنش در منطقه، تأثیری در صیانت از پایگاههای نظامی اشغالگران نداشته و در آینده نیز نخواهد داشت. اکنونکه آمریکا سرنوشت خود در منطقه را به رژیم اشغالگر قدس گرهزده و تبدیل به شریک و حامی راهبردی-تاکتیکی صهیونیستها در جنگ غزه زده است، باید هزینهها و تاوان این رویکرد وقیحانه خود را به بدترین نحو ممکن بپردازد.
طی ماههای اخیر، بسیاری از استراتژیستهای حوزه امنیت و سیاست خارجی آمریکا به کاخ سفید در خصوص تشدید ماجراجوییهای واشنگتن در منطقه هشدار داده است. یک رسانه آمریکایی در گزارشی با اشاره به تناقض در موضع دولت «جو بایدن» نسبت به تنشها در منطقه غرب آسیا در پی جنگ غزه، مدعی شد آمریکا بهعنوان یک «ابرقدرت»، از کنترل متحد اصلی خود در منطقه یعنی رژیم صهیونیستی عاجز شده است.
سیانان با اشاره به شکست مذاکرات آتشبس در غزه نوشت «هر بار که دست ردی به سینه یک رئیسجمهور آمریکا زده میشود، وجهه شخصی او و تصوری که از آمریکا بهعنوان یک ابرقدرت وجود دارد، تضعیف میشود. احتمال این زیاد است که بایدن که خود را یک کارشناس مسائل سیاست خارجی نشان میداد، ظرف چند ماه کاخ سفید را باوجود جنگی سخت بهعنوان لکه ننگی برای او ترک کند».
یکی از تحلیلهای سیانان نشان داده که بمبهای ۲ هزار پوندی ساخت آمریکا، احتمالا در حمله برای ترور «سید حسن نصرالله» دبیرکل حزبالله استفادهشده است. این موضوع دربردارنده تهدید بروز جنگی منطقهای است که برای منافع آمریکا ویرانگر خواهد بود.صورتمسئله مشخص است:واشنگتن شریک اصلی و مطلق شکست رژیم اشغالگر قدس در منطقه است.پیامدهای جهانی و سیاسی یک سال طغیان جنگ در این منطقه نیز گسترده بوده و سهم آمریکا در خلق این بحرانها، بسیار پررنگ بوده است. بااینحال، این نقشآفرینی سلبی منجر به خلق نتیجه ایجابی برای واشنگتن نخواهد شد! قطعا آمریکا در آیندهای نزدیک با مصادیق و تبعات آشکارتری از شکست منطقهای خود
( در غرب آسیا ) مواجه خواهد شد. شکستی که معادلات سیاست خارجی این کشور در دیگر نقاط دنیا را نیز تحت تأثیر قرار میدهد.