پایان تاب آوری اوکراینی ها در جنگ
شکست سه گانه غرب در کی یف

گروه  بین الملل 
 تاب آوری، مفهومی کلیدی در تشریح میزان استقامت و انعطاف پذیری شهروندان یک کشور در برابر بحران های داخلی و بیرونی محسوب می شود. این قاعده در خصوص منازعات بین المللی از جمله جنگ نیز صادق است. زمانی که ضریب و شدت مقاومت شهروندان یک کشور در برابر یک تهدید کاهش یابد، قدرت مانور سیاستمداران در قبال آن به طور طبیعی محدود تر خواهد شد.چنین قاعده ای
 در خصوص جنگ اوکراین نیز صادق است. طی روزهای اخیر ، نظرسنجی های معناداری در اوکراین منتشر شده که بیانگر پایان تاب آوری شهروندان این کشور در جنگ است. به عبارت بهتر، تحولات جاری در میدان ( خصوصا در مناطق شرقی اوکراین ) و بازگشت ترامپ به کاخ سفید سبب شده تا چشم اندازی برای تغییر موازنه میدان به سود کی یف وجود نداشته باشد.در چنین شرایطی، شهروندان اوکراینی نیز طرفدار مذاکره با روسیه و پایان یافتن جنگ و بازگشت به زندگی عادی هستند. 
 شکست اول زلنسکی 
بدون شک ، اولین ناکامی زلنسکی و همراهانش مربوط شکست های میدانی و عدم تاب آوری افکار عمومی و شهروندان اوکراینی نسبت به استمرار منازعه است. بر اساس نظرسنجی انجام شده توسط موسسه بین المللی جامعه شناسی کی یف، تقریبا 60 درصد از اوکراینی ها معتقدند که اوکراین باید برای حل مناقشه، به مذاکره با روسیه ادامه دهد.در ژوئن امسال ( خرداد ماه)، مطابق نتایج نظرسنجی   نشریه اوکراینی "زرکالا نیدلی" ، کمتر از  44 درصد اوکراینی ها خواهان مذاکره کی یف با مسکو بودند.اما اکنون معادله ای متفاوت در میدان نبرد و فرامتن آن شکل گرفته که قطعا به سود زلنسکی و بازیگران اروپایی ناتو نخواهد بود. از ابتدا، بسیاری از بازیگران و کشورهای اروپایی نسبت به بازگشت ترامپ به کاخ سفید و تاثیر آن بر معادلات میدانی جنگ اوکراین هشدار داده بودند و اکنون این هشدار تعبیر شده است. اخیرا ترامپ در مذاکره ای تلفنی با زلنسکی( پس از پیروزی جمهوری خواهان در انتخابات ریاست جمهوری پنجم نوامبر ) ، بایسته ها و مطالبات خود را در خصوص انعقاد پیمان آتش بس به زلنسکی تحمیل کرد. به نظر می رسد رئیس جمهور اوکراین نیز چاره ای جز تن دادن به خواسته های واشنگتن نمی بیند زیرا از ابتدا ، کی یف را به جای یک بازیگر مستقل در اروپا و نظام بین الملل، تبدیل به مهره بازی کاخ سفید در حوزه روابط بین الملل کرد. عواقب و تبعات سخت این بازی کورکورانه، اکنون گریبانگیر رئیس جمهور ناتوان اوکراین شده است.
 شکست دوم؛ عدم عضویت در ناتو
دومین شکست بزرگ زلنسکی، معطوف به جایگاه کی یف در پیمان آتلانتیک شمالی ( ناتو) است. وال استریت ژورنال در گزارش اخیر خود مدعی شده که ترامپ قصد دارد توافق آتش بسی را به کی یف تحمیل کند که در آن، اوکراین متعهد شود حداقل تا دو دهه( بیست سال) عضو پیمان ناتو نخواهد شد.به عبارت بهتر، اوکراین در صورت استمرار یا عدم استمرار جنگ کنونی، فرصت و اقبالی جهت تبدیل شدن به عضو جدید پیمان ناتو نخواهد داشت. این در حالی بود که اساسا دلیل وقوع جنگ اوکراین، اصرار دوسوی آتلانتیک مبنی بر گسترش ناتو به شرق بود.کی یف، تصور می کرد بازی آن در زمین غرب، منجر به تکمیل حلقه محاصره استراتژیک روسیه خواهد شد.
اکنون در سال 2024 میلادی، اوکراین دیگر جایگاهی در ناتو ندارد. حضور ترامپ در کاخ سفید، شانس عضویت این کشور بحران زده در پیمان آتلانتیک شمالی را به صفر رسانده و متعاقبا، ریسک پذیری اعضای اروپایی ناتو را نیز در خصوص اصرار بر عضویت اوکراین در این مجموعه شدیدا کاهش داده است. به عبارت بهتر، اساسا کشورهایی مانند آلمان ، لهستان و انگلیس دیگر حتی عضویت اوکراین در ناتو را در قالب یک "تقاضا"نیز مطرح نمی کنند.
 شکست سوم؛عدم عضویت در اتحادیه اروپا
شاید کمترین دستاوردی که اوکراین انتظار دارد به آن برسد، عضویت در اتحادیه اروپاست. با توجه به سیاست کلان اتحادیه اروپا مبنی بر گسترش این مجموعه از طریق افزودن اعضای جدید، نام کشورهایی مانند اوکراین وگرجستان طی یک دهه اخیر به عنوان نامزدهای عضویت در این مجموعه مطرح بوده است. با این حال وقوع جنگ اوکراین سبب شده تا برخی کشورهای عضواتحادیه اروپا مانند فرانسه، مجارستان ، اتریش و اسلواکی نسبت به پذیرش اوکراین گارد بسته تری اتخاذ کرده و حتی صراحتا از عدم امکان پذیر بودن این موضوع سخن به میان بیاورند! دلیل این رویکرد سلبی مشخص است:اوکراین کشوری جنگ زده است که حتی در صورت انعقاد پیمان آتش بس، حداقل تا سه دهه درگیر بازسازی شهرها و نقاط گوناگون خواهد بود. عضویت اوکراین در اتحادیه اروپا، مترادف با حضور کشوری هزینه ساز ( و نه فرصت ساز) برای اروپاست:به این معنا که دیگر اعضای اتحادیه اروپا باید تعهد پذیری بیشتری در قبال تامین هزینه های بازسازی این کشور ایفا کنند.پرداخت این هزینه های اقتصادی و راهبردی، برای اروپایی که خود نیز وضعیت با ثباتی به لحاظ امنیتی و تجاری ندارد چندان آسان نیست! برخی کشورهای اروپایی مانند فرانسه معتقدند اوکراین در بهترین حالت ممکن می تواند تبدیل به یک شریک با اولویت برای بروکسل ( مقر اتحادیه اروپا) شود نه عضو دائمی و رسمی آن.یعنی اعضای اتحادیه اروپا به دنبال فرمول و چارچوبی هستند که در آن، اوکراین کمترین علقه و وابستگی را به این مجموعه داشته و به عنوان یک شریک با اولویت و نه عضو، انتظار کمتری از کشورهای دیگر اروپایی داشته باشد.صورت ماجرا نشان می دهد که اوکراین حتی قادر به تحقق کمترین و حداقلی ترین خواسته خود از ورود به بازی خطرناک و پرهزینه اش در زمین غرب یعنی عضویت در اتحادیه اروپا نیست. اوکراین از یک سو ، تاب آوری افکار عمومی این کشور در قبال استمرار جنگ را رو به پایان می بیند. حضور ترامپ در کاخ سفید و عدم وجود چشم اندازی موثر به سود کی یف، این روند را در داخل اوکراین تقویت کرده است. فراتر از آن، اوکراین نه تنها دیگر نباید به عضویت در پیمان آتلانتیک شمالی و عضویت در ناتو فکر کند بلکه چشم اندازی نیز برای عضویت در اتحادیه اروپا در مقابل خود نمی بیند. این همان شکست تمام عیاری است که زلنسکی و غربگرایان اوکراین با خوش خیالی و سوء محاسبه جبران ناپذیر خود در تاریخ این کشور رقم زده اند.