در راستای معضلات فارغ‌التحصیلان بیکار مطرح شد؛
بیکاری پنهان؛معضل خاموش کشور

گروه اقتصادی 
بیکاری پنهان؛ زخمی است که این روز‌ها بر پیکره اقتصاد جامعه نشسته و امیدهای نسل جوان را کمرنگ کرده است. درحقیقت این روزها در میان آمارهای متناقضی که از اشتغال منتشر می‌شود، پدیده‌ای نهفته به نام بیکاری پنهان جامعه را تهدید می‌کند. بیکاری پنهان به وضعیتی اطلاق می‌شود که افراد شاغل، در مشاغلی غیرمرتبط با تخصص خود یا با بهره‌وری پایین فعالیت می‌کنند و متأسفانه این معضل به‌ویژه در میان فارغ‌التحصیلان دانشگاهی، شکلی جدی‌تر به خود گرفته است و پیامدهای آن نه‌تنها بر زندگی فردی بلکه بر توسعه اقتصادی و اجتماعی کشور نیز تأثیر عمیقی گذاشته است. بر اساس آمارهای رسمی، نرخ بیکاری جوانان تحصیل‌کرده در کشور در برخی مناطق به بیش از ۴۰ درصد می‌رسد. این در حالی است که تعداد زیادی از فارغ‌التحصیلان در مشاغل غیرمرتبط با رشته تحصیلی خود یا در جایگاهی بسیار پایین‌تر از ظرفیت و توانمندی‌هایشان مشغول به کار هستند. به گفته کارشناسان، این افراد در دسته بیکاران پنهان قرار می‌گیرند؛ چرا که نه به‌طور کامل از چرخه اشتغال خارج شده‌اند و نه توانسته‌اند سهم مؤثری در تولید ناخالص داخلی ایفا کنند. یکی از مهم‌ترین دلایل بیکاری پنهان، عدم تناسب میان آموزش‌های دانشگاهی و نیازهای بازار کار است. بسیاری از رشته‌های تحصیلی دانشگاه‌ها بدون در نظر گرفتن ظرفیت بازار و نیازهای واقعی جامعه طراحی شده‌اند. از سوی دیگر، کمبود مهارت‌های عملی و حرفه‌ای در میان فارغ‌التحصیلان، کارفرمایان را از استخدام آنان باز می‌دارد. عامل دیگر، اشباع بازار در برخی رشته‌هاست. برای مثال طی سال‌های اخیر، افزایش تعداد فارغ‌التحصیلان در رشته‌هایی نظیر حقوق، مهندسی و مدیریت منجر به رقابتی شدن بازار و کاهش فرصت‌های شغلی متناسب شده است. این اشباع، فارغ‌التحصیلان را وادار کرده تا به سمت مشاغل کم‌درآمد و غیرمرتبط سوق پیدا کنند.  
 پیامدهای اجتماعی و اقتصادی بیکاری پنهان
بیکاری پنهان نه‌تنها سبب کاهش انگیزه و امید جوانان شده، بلکه اثرات مخربی بر جامعه گذاشته است. این پدیده به مهاجرت نخبگان و نیروی کار ماهر، افزایش نابرابری‌های اجتماعی و اقتصادی و کاهش بهره‌وری ملی منجر شده است. در بلندمدت، ادامه این وضعیت می‌تواند به کاهش نوآوری، افت رقابت‌پذیری و کاهش رشد اقتصادی کشور نیز بینجامد. بیکاری پنهان همچنین می‌‌تواند اعتماد سرمایه‌گذاران داخلی و خارجی را نسبت به اقتصاد کشور کاهش دهد. در شرایطی که نیروی کار متخصص آن در مشاغل غیرمرتبط گرفتار شده، بهره‌وری پایین خواهد آمد و فرصت‌های واقعی رشد محدود خواهند داشت. بدیهی ا‌ست که در چنین شرایطی سرمایه‌گذاری‌های مولد نیز کاهش پیدا خواهد کرد و روند توسعه اقتصادی نیز کند خواهد شد. شایان‌ذکر است تا بگوییم که نیروی کار متخصص و تحصیل‌کرده، موتور محرک نوآوری و توسعه فناوری است و مادامی‌که این افراد در جایگاه‌های نامتناسب قرار گیرند، توانایی آن‌ها در ارائه ایده‌های جدید و مشارکت در پیشرفت‌های علمی کاهش می‌یابد و این امر موجب عقب‌ماندگی فناوری و کاهش رقابت‌پذیری کشور در بازارهای جهانی می‌شود.


 راهکارها؛ از اصلاح نظام آموزشی تا حمایت از کارآفرینی
کارشناسان معتقدند که رفع معضل بیکاری پنهان، مستلزم اقداماتی بنیادین است. اصلاح نظام آموزشی و بازنگری در برنامه‌های درسی دانشگاه‌ها، یکی از اولین گام‌ها در این مسیر است. آموزش مهارت‌های شغلی، تقویت ارتباط میان دانشگاه و صنعت و ارائه مشاوره شغلی به دانشجویان می‌تواند نقش مؤثری در کاهش این معضل داشته باشد.  همچنین، حمایت دولت از کارآفرینی و ایجاد بستر مناسب برای اشتغال‌زایی می‌تواند فرصت‌های جدیدی را برای فارغ‌التحصیلان ایجاد کند و سبب شود تا آمار بیکاری پنهان در جامعه کاهش پیدا کند. افزون براین ارائه تسهیلات مالی، کاهش بوروکراسی و شفافیت در قوانین می‌تواند انگیزه‌ای برای راه‌اندازی کسب‌وکارهای جدید باشد. در حقیقت برای کاهش معضل بیکاری پنهان و ایجاد تعادل میان عرضه و تقاضای نیروی کار، اصلاحات ساختاری در سیستم آموزشی ضروری است و مهم‌ترین اقدامات شامل موارد زیر است:
تطبیق برنامه‌های درسی با نیازهای بازار کار: دانشگاه‌ها باید برنامه‌های درسی را بر اساس تحلیل‌های دوره‌ای از بازار کار بازنگری کنند. ایجاد رشته‌های جدید و حذف رشته‌های اشباع‌شده ضروری است و می‌تواند گامی بزرگ برای حل معضل بیکاری فارغ‌التحصیلان تلقی شود.
تقویت ارتباط میان دانشگاه و صنعت: ضرورت دارد تا سازوکاری ایجاد شود که به‌موجب آن صنایع در طراحی برنامه‌های درسی و آموزش دانشجویان مشارکت داشته باشند. ایجاد مراکز کارآموزی و پروژه‌های مشترک بین دانشگاه و صنعت می‌تواند شکاف موجود در این فضا را کاهش دهد.
آموزش مهارت‌های نرم و کاربردی: دانشجویان علاوه بر دانش تخصصی، باید مهارت‌های نرم (مانند مدیریت زمان، کار تیمی و ارتباطات) و عملیاتی (مانند استفاده از نرم‌افزارها و ابزارهای مرتبط با صنعت خود) را آموزش ببینند. بنابراین آموزش مهارت‌های کاربردی یکی از مؤلفه‌های اصلی و اثرگذار در کاهش بیکاری پنهان ارزیابی می‌شود.
  ایجاد دوره‌های کارآموزی واقعی و مؤثر: دوره‌های کارآموزی باید به‌گونه‌ای طراحی شوند که دانشجویان تجربه عملی کار در محیط واقعی را کسب کنند. برای این منظور، صنایع باید تشویق شوند تا امکانات خود را در اختیار دانشجویان قرار دهند.
 استقرار نظام هدایت تحصیلی و شغلی:هدایت تحصیلی باید از مدارس آغاز شود و دانش‌آموزان را بر اساس استعدادها و علایقشان به سمت رشته‌های مرتبط با نیاز بازار هدایت کند. این نظام باید با کمک داده‌های واقعی از بازار کار عمل کند.
توسعه آموزش‌های فنی و حرفه‌ای: گسترش مراکز فنی و حرفه‌ای و تشویق دانشجویان به مهارت‌آموزی می‌تواند بخش مهمی از نیازهای بازار را برطرف کند چراکه این مراکز توأمان با توسعه ابعاد آموزشی می‌توانند داده‌های فنی افراد را تقویت کنند و موجب تقویت دانش فنی و حرفه‌ای شوند.
حمایت از استارت‌آپ‌ها و کارآفرینی: آموزش مفاهیم کارآفرینی و ایجاد حمایت‌های مالی و قانونی از فارغ‌التحصیلان برای راه‌اندازی کسب‌وکارهای کوچک و متوسط می‌تواند فرصت‌های شغلی جدیدی ایجاد کند. دراین راستا ضرورت دارد تا مهم حمایت از استارتاپ‌ها و مراکز کارآفرینی در دستور کار قرارگیرد و دولت نیز حمایتس‌هایی همچون مشوق‌های مالیاتی یا ارائه تسهیلات موردنیاز را در دستورکار خود قرار دهد. 
کاهش بیکاری پنهان و ایجاد اشتغال برای فارغ‌التحصیلان نه‌تنها اقتصاد کشور را متحول می‌کند، بلکه زمینه‌ساز توسعه اجتماعی، علمی و فرهنگی خواهد بود. این روند، سرمایه انسانی را به‌عنوان مهم‌ترین دارایی کشور به جریان می‌اندازد و مسیر پیشرفت پایدار اقتصادی را هموار می‌کند. براین اساس نیاز است تا راهکارهای کاهش بیکاری پنهان با اولویت در دستورکار قرارگیرد. در ادامه به مهم‌ترین آثار مثبت این روند اشاره می‌شود:
افزایش بهره‌وری نیروی کار: رونق اشتغال فارغ‌التحصیلان در مشاغل مرتبط با تخصص‌هایشان باعث استفاده بهینه از دانش و مهارت آن‌ها می‌شود. این بهره‌وری بالاتر، به افزایش کیفیت محصولات و خدمات و درنهایت رشد اقتصادی منجر خواهد شد.
   رشد تولید ناخالص داخلی (GDP): با کاهش بیکاری پنهان، نیروی کار متخصص و کارآمد وارد چرخه تولید و خدمات خواهد شد. این امر به‌صورت مستقیم تولید ناخالص داخلی را افزایش داده و کشور را به سمت رشد اقتصادی پایدار سوق می‌دهد.
   بهبود رفاه اجتماعی: رونق اشتغال به افزایش درآمد و بهبود وضعیت معیشتی خانوارها منجر می‌شود. این امر موجب افزایش توان خرید و تقویت تقاضای داخلی خواهد شد که خود موتور محرک اقتصاد است و می‌تواند روند عرضه و تقاضا را به تعدیل و تناسب برساند. 
کاهش مهاجرت نخبگان: ایجاد فرصت‌های شغلی مناسب برای فارغ‌التحصیلان، از مهاجرت نخبگان به کشورهای دیگر جلوگیری می‌کند. ماندن نیروی انسانی متخصص در کشور، باعث تقویت ظرفیت‌های علمی، نوآوری و توسعه فناوری خواهد شد. 
تقویت نوآوری و توسعه فناوری: فارغ‌التحصیلان تحصیل‌کرده، در صورت اشتغال در جایگاه‌های مناسب، توانایی مشارکت در تحقیق و توسعه (R&D) و ارائه نوآوری‌های جدید را دارند. این امر نه‌تنها به ارتقای فناوری کشور کمک می‌کند، بلکه جایگاه کشور را در اقتصاد جهانی بهبود می‌بخشد و نقش فناوری کشور در بازارهای بین‌المللی را پررنگ می‌سازد.
کاهش فشار بر منابع دولتی: کاهش بیکاری پنهان، وابستگی افراد به حمایت‌های دولتی نظیر یارانه‌ها یا کمک‌هزینه‌های اجتماعی را کم می‌کند. این امر منابع دولتی را آزاد کرده و امکان سرمایه‌گذاری بیشتر در حوزه‌های زیربنایی و اشتغال‌زایی را فراهم می‌کند.  
 تقویت بخش خصوصی و کارآفرینی: ایجاد فرصت‌های شغلی مناسب، فارغ‌التحصیلان را به سمت راه‌اندازی کسب‌وکارهای جدید و نوآورانه سوق می‌دهد. این امر منجر به تقویت بخش خصوصی، افزایش رقابت‌پذیری اقتصادی و کاهش وابستگی به درآمدهای نفتی می‌شود.  
ارتقای جایگاه کشور در اقتصاد جهانی: اشتغال نیروی کار تحصیل‌کرده در جایگاه‌های مناسب، کیفیت تولیدات ملی را افزایش داده و توان صادراتی کشور را تقویت می‌کند. این روند می‌تواند جایگاه ایران را در بازارهای بین‌المللی ارتقاء دهد.
افزایش امید و انگیزه در جامعه: رونق اشتغال فارغ‌التحصیلان، اعتماد به آینده را در نسل جوان افزایش می‌دهد. این امیدواری، انگیزه افراد برای تلاش و پیشرفت را تقویت کرده و از بروز نارضایتی‌ها و بحران‌های فرهنگی جلوگیری می‌کند.  
 کلام پایانی
بیکاری پنهان، زنگ خطری است که باید جدی گرفته شود. این معضل، چالشی است که نه‌تنها زندگی میلیون‌ها جوان را تحت تأثیر قرار داده، بلکه آینده توسعه و پیشرفت کشور را نیز تهدید می‌کند. اکنون زمان آن رسیده که با اتخاذ تدابیری هوشمندانه، از این بحران عبور کرده و زمینه‌ای فراهم سازیم تا نسل جوان بتواند نقش خود را در ساختن آینده‌ای بهتر ایفا کند.‌بی‌شک جوانان فارغ‌التحصیل سرمایه‌های اصلی کشورند و آیا وقت آن نرسیده که این سرمایه‌ها را جدی‌تر بگیریم؟