پناه مظلومان تاریخ

جواد شاملو 
زیارت عاشورا حاوی فرازهای مفصلی در لعن جریان ظلم است. در این زیارت به دستگاه ظالمی که سیدالشهداء علیه‌السلام را به شهادت رساند، یک نگاه جزئی و مقطعی وجود ندارد، بلکه به صورت یک فرآیند آن را می‌نگرد. زیارت عاشورا متعلق به اباعبدالله الحسین علیه‌السلام است اما در لعن ظالمان هرگز قانع نیست به عاملان و آمران حادثه کربلا؛ بلکه «اول ظالم ظلم حق محمد و آل محمد» را نیز مورد لعن قرار می‌دهد و تصریح می‌کند ظلمی که در کربلا شد، پایه و اساسی داشت: «لعن الله من أسس أساس الظلم و الجور علیکم اهل البیت». گویی متن این زیارت ما را مدام به زاویه‌ای کلان ارجاع می‌دهد و نمی‌خواهد ما از نقطه آغاز این ماجرا غافل باشیم. این نکته در تحلیل تاریخی کربلا نیز بسیار حائز اهمیت است؛ اگر بخواهیم به پاسخ معمای کربلا برسیم صرفا با واکاوی حکومت معاویه و یزید علیهما اللعنة، مقصود خود را نمی‌یابیم. شجره خبیثه‌ای که در نهایت عاشورا را خلق‌ کرد جایی در تاریخ کاشته شد و آن مجمع ننگین سقیفه بود. 
قیام صدیقه طاهره سلام الله علیها، اعتراض به ظلمی بود که آغاز تمام ظلم‌های دیگر بود. غصب خلافت و کودتا علیه جانشین بر حق و حکومت به شیوه من‌درآوردی و مبتنی بر بدعت‌گذاری و انحراف خلافت به سمت سلطنت، بذرهای تمام ظلم‌هایی بود که در آینده گریبان‌گیر امت شد. جنگ‌های زمان امیرالمومنین علیه‌السلام را ببینیم: جنگ جمل با کودتای طلحه و زبیر به تحریک عایشه آغاز شد. کودتایی که ریشه در بذل و بخشش‌های زمان عثمان داشت و کودتایی که نمونه قبلی‌اش سقیفه بود و وصی‌ستیزی‌ای که شکل سابقش، نبی‌ستیزی بود. جنگ صفین با اشغالگری معاویه به عنوان مهم‌ترین نماینده دربار عثمان آغاز شد و خوارج نیز طایفه‌ای از معتقدان به مکتب خلفا بودند و در نهایت امیر مؤمنان را به شهادت رساندند. سقیفه، مین‌گذاری تاریخ بود و اگر قیام فاطمی نبود، هیچ اسلامی جز اسلام سقیفه وجود نداشت. قیام حضرت زهرا باعث شد اسلام از رحمانی‌ترین مکتب تاریخ به شیطانی‌ترین مکتب تاریخ تبدیل نشود. اسلام سقیفه الزاما یک اسلام اندکی منحرف نبود، بلکه نقطه مقابل اسلام بود. در سال‌های ابتدایی آنقدر ظاهر اسلام را داشت که بتوان علیه آن خروج نکرد اما سرانجامش به حکومت یزید رسید که نمی‌شد هیچ‌گونه سازشی با آن نشان داد. حکومت یزید هسته بود و حکومت سقیفه پوسته.
همانگونه که سقیفه سرمنشأ ظلم‌هاست، کوچه بنی‌هاشم هم سرمنشأ و اولین‌ سنگر تمام مقاومت‌ها بود. صدیقه کبری همچون پیامبر و امیرالمومنین، امت اسلام را امت خویش می‌خواند، چون اینگونه برایش مادری کرد. این مقاومت بود که فاطمه ام‌الأمه ساخت، نه صرفا بنت‌الرسول بودن آن حضرت.