مداخلهگرایی دولت آمریکا در شرق آسیا وارد فاز جدیدی شده و حتی ملاقات اخیر بایدن و شی جی پنگ در واشنگتن نتوانسته مانع از تشدید تنشها میان طرفین شود. آمریکا رسما "ابهام استراتژیک"را در قبال تایوان کنار گذاشته و با تجهیز نظامی و مالی تایپه، درصدد خلق منازعه ای جدید در شرق آسیا ( محیط پیرامونی چین) برآمده است. هدفگذاری آمریکاییها از این رویکرد مشخص است: آنها درصدد هستند با ایجاد یک بحران و گره کور راهبردی در اطراف چین، مانع از تمرکز این کشور بر روی هژمونی اقتصادی پکن در نظام بینالملل شوند. اما به نظر میرسد آمریکا متوجه تبعات این بحرانسازی نیست! قطعا واشنگتن و نظام بیت الملل از وقوع یک جنگ در شرق آسیا آسیب خواهند داد. نکتهای که هنری کیسینجر استراتژیست مشهور آمریکایی نیز قبل از مرگ نسبت به آن هشدار داده بود. صورت مسئله مشخص است: آمریکا قادر به خلق بحران است اما لزوما قادر به مدیریت ابعاد ماهوی و پسینی آن نیست! در این خصوص دونکته اساسی وجود دارد که باید نسبت به آن توجه ویژهای داشت : نخست اینکه آمریکا مقامات دو حزب سنتی آمریکا مدعی هستند باید چین را در یک تله استراتژیک گرفتار کرد و خلق بحرانهای مستمر در تایوان ( بهشرط حفظ وضعیت نه جنگ نه صلح) تنها راه رسیدن به چنین هدفی محسوب میشود. اما سؤال اصلی اینجاست که اگر آمریکا نتواند وضعیت نه جنگ نه صلح را در تایوان و شرق آسیا حفظ کند، چه عواقب و تبعاتی در انتظار آن خواهد بود؟واشنگتن در بهترین حالت ممکن میتواند "کنش خود"را پیشبینی کند نه "واکنش"پکن را ! چین نشان داده است که در برخی موارد، با اقداماتی سریع و هدفمند، پیشفرضها و محاسبات اولیه آمریکا را به چالش میکشد. این روند در جریان جنگ اقتصادی تمامعیار دولت ترامپ علیه چین نیز در بین سالهای 2016 تا 2020 میلادی قابلمشاهده بود. نکته دوم اینکه اساسا آمریکا مؤلفههای قدرت کلان خود را در شرق آسیا ازدستداده است. میان پیونگیانگ و پکن همکاری ملموسی در قبال واکنش به تحرکات آمریکا ، ژاپن ، کره جنوبی و استرالیا وجود دارد و از سوی دیگر، وقوع یک جنگ جدید در شرق آسیا ، قطعا اقتصاد ایالاتمتحده و شرکای آن را نیز تحت تأثیر سلبی خود قرار خواهد داشت. مشاهده جنگ اوکراین و سرنوشت آن، بر ضریب احتیاط بازیگران منطقهای شرق آسیا در قبال تحرکات واشنگتن افزوده است. در چنین شرایطی آمریکا بهجای ایجاد تله راهبردی در چین، در تله راهبردی ساختهوپرداخته دست خود در شرق آسیا گرفتار شده است. بدون شک نه بایدن و نه ترامپ، قدرت هضم شرایط دو سرباختی که در آن قرارگرفتهاند را طی سالهای 2024 تا 2028 میلادی نداشته و در چنین فضایی، حرکت چینیها بهسوی تحقق هژمونی اقتصادی در نظام بینالملل ادامه خواهد داشت. رسیدن چینیها به این مزیت نهایی، کابوسی سخت برای آمریکا و متحدانش محسوب میشود.