
گاز طبیعی یکی از ثروتهای ملی است که درست مصرف کردن آن از اهمیت بالایی برخوردار است. صرفهجویی، نه به معنای کم مصرف کردن، بلکه به معنی مصرف بهینه گاز خانگی، علاوه بر حفظ منابع طبیعی، از نظر اقتصادی نیز به صرفهتر بوده و میتواند هزینههای شما را تا حدی کاهش دهد. همچنین با توجه به محدود بودن ظرفیت گازرسانی، با مصرف بهینه گاز خانگی، میتوانیم به سایر هموطنانمان نیز کمک کنیم تا بتوانند از نعمت داشتن گاز طبیعی بهرهمند شوند. مصرف بالای گاز طبیعی در ایران دلایل متعددی دارد. این دلایل را میتوان به سه دستهی فنی، اقتصادی و فرهنگی تقسیم کرد. استاندارد نبودن بسیاری از وسایل گازسوز و عایقبندی نامناسب خانهها، قیمت نسبتا پایین گاز طبیعی و نبود آموزشها و فرهنگسازی مناسب در این زمینه همگی از دلایل مصرف بالای گاز طبیعی در ایران محسوب میشوند.
«ناترازی انرژی» به معنای نبود تعادل بین تولید و مصرف است، بدان معنا که حجم تولید هرگونه حامل انرژی، پاسخگوی مقدار مصرف در کشور نباشد. ایران هم چند سالی است که با این مفهوم در حوزههای مختلف انرژی بهطور جدی روبهرو شده است.
ناترازی گاز طبیعی بهویژه در روزهای سرد سال نیز از این قاعده مستثی نیست .
مدیریت مصرف از سوی هموطنان به ما کمک میکند تا بتوانیم گاز بیشتری به نیروگاهها و بخش مولد تحویل دهیم که این مهم، منجر به استفاده کمتر نیروگاهها از سوخت مایع و در نتیجه، کاهش آلودگی هوا میشود. صرفهجویی، نه به معنای کم مصرف کردن، بلکه به معنی مصرف بهینه گاز خانگی است و علاوه بر حفظ منابع طبیعی، از نظر اقتصادی نیز به صرفهتر بوده و میتواند هزینههای خانواده ها را تا حدی کاهش دهد.
در این رابطه روزنامه رسالت با معاون وزیر نفت و مدیرعامل شرکت ملی گاز ایران گفتگوی اختصاصی انجام داده است که در ادامه می خوانید:
بر اساس گزارشهای سازمان هواشناسی میانگین دمای هوای کشور در زمستان به شدت کاهش پیدا کرده بود و این انتظار وجود داشت که کشور دچار قطعی گاز شود و این در برخی از صحبتهای مردم نیز بود که انتظار داشتند گاز قطع شود. اما این اتفاق نیافتاد و شرکت ملی گاز ایران و وزارت نفت در زمستان امسال نمره قبولی گرفت. به طور مشخص در بخش عملیاتی چه اقداماتی برای تأمین گاز و پایداری شبکه صورت گرفت؟بله همانطور که اشاره کردید پائیز و زمستان امسال براساس گزارشهای سازمان هواشناسی به لحاظ شدت برودت و پایداری سرما یک سال استثنایی در سه دهه گذشته بود. به عنوان مثال هفته پایانی آذرماه میانگین کلی دما تا 6 دهم درجه هم رسید و این در نوع خود بیسابقه بود.
همچنین در ابتدای آبان ماه، پدیدهای به نام «توده هوای سرد اسکاندیناوی» به وقوع پیوست که بر روی ۱۱ استان شمالی تأثیر گذاشت. این امر منجر به کاهش 12 درجهای دما در کل کشور شد، به طوری که حجم مصرف گاز در 4 روز نخست آبان امسال نسبت به مدت مشابه پارسال، ۵۵ درصد رشد کرد. در بهمن ماه هم گستردگی سرما در ۲۱ استان کشور به اوج خود رسید.
مجموع این عوامل جوی درکنار پیشبینی ما از شرایط کلی مصرف انرژی کشور سبب شد تا شرکت ملی گاز ایران در سال 1403 زودتر از همیشه آرایش زمستانی به خود بگیرد. اما اگر بخواهیم درباره اقدامات عملیاتی صورت گرفته توضیح دهمی این امر به 2 بخش اقدامات صورت رفته در پالایشگاهها و اقدامات مربوط به خطوط انتقال تقسیم میشود. اگرچه ما در حوزه شرکتهای گاز استانی هم اقدامات عملیاتی داریم، اما با وجود برخی مشکلات و تأخیرهایی که ناشی از مصرف بالای گاز در تابستان برای بحث تعمیرات اساسی پالایشگاهها و خطوط لوله به وجود آمده بود، با برنامه ریزی دقیق و منسجم، اتخاذ تدابیر به موقع و تصمیمات شجاعانه علاوه بر اینکه تعمیرات اساسی تقریبا در زمان مقرر انجام شد، در زمستان امسال بسیاری از بخشهای تولید و پالایش در بیشتر ایام با ظرفیتی بالاتر از حد خود در سرویس قرار گرفتند. مثلاً بعضی ایستگاههای تقویت فشار در پیک سرما به مدت یک هفته یا بیشتر با آرایش بدون رزرو فعالیت کردند. یا در بخش پالایشگاهی بخشی از تعمیرات پالایشگاه خانگیران که به مدت سه روز برنامهریزی شده بود، با ارزیابی ریسک به سال آینده موکول شد تا از عدم انتقال حدود ۱۲۰ تا ۱۵۰ میلیون مترمکعب جلوگیری شود.
البته که این اقدامات با هماهنگی ستادی و تصمیمات اتخاذ شده در این بخشها صورت گرفته است. اقدام دیگر برگزاری پیش از موعد جلسات سوخت زمستانی شرکت ملی گاز ایران بهمنظور بررسی وضعیت مقدار گاز تحویلی به شبکه و اتخاذ تصمیمهای جدید با توجه به پیشبینیها و سناریوهای مختلف برای افزایش پایداری، بهویژه قابلیت اطمینان شبکه همزمان با شروع زودهنگام زمستان در آبانماه بود، تا با گزارشها و آمارهای رسیده، راهکارهای مقابله با سرما و گرم نگاه داشتن خانه هموطنان به سرعت اعمال شود.
وضعیت تأمین سوخت و گاز نیروگاهها در ماههای سرد 1403 چگونه بود؟ به عبارتی بطور مقایسهای سبد سوخت نیروگاهها امسال و سال گذشته در دوره سرما چه وضعیتی داشته است؟درباره وزارت نیرو و به طور مشخص شرکت برق اولا باید به این نکته اشاره کنم که تمام ارکان دولت تلاش دارند تا با خدمترسانی حداکثری به مردم و مشترکین خود به نحو احسن وظایفشان را انجام دهند. درباره بحث تأمین گاز که مطرح شده، من باید به دو موضوع اشاره کنم. اول درباره بحث تأمین گاز نیروگاهها، براساس آمار ما در شرکت ملی گاز ایران میانگین تحویل روزانه گاز به نیروگاهها در آذر ۱۴۰۱، ۱۳۶ میلیون مترمکعب، آذر ۱۴۰۲، ۱۳۱ میلیون مترمکعب و آذر امسال ۱۴۲ میلیون مترمکعب بوده که نشان میدهد امسال بهرغم سرمای بیشتر و پایدارتر، میزان گاز تحویلی به نیروگاهها افزایش داشته است.
بر همین اساس، دیماه ۱۴۰۱، میزان گاز تحویلی به نیروگاهها ۸۷ میلیون مترمکعب و در همین بازه زمانی در امسال، ۱۲۳ میلیون مترمکعب بوده است.
این در حالی است که میانگین روزانه تحویل گاز به نیروگاهها از یکم تا ۲۰ بهمن در ۱۴۰۱، ۱۱۳ میلیون مترمکعب، در بهمن ۱۴۰۲، ۱۲۱ میلیون مترمکعب و در بهمن امسال ۱۲۳ میلیون مترمکعب بوده است. این آمار نشان میدهد تحویل گاز به نیروگاهها در آذر، دی و بهمن امسال نسبت به پارسال حدود 6 درصد و نسبت به سال ۱۴۰۱ حدود ۱5 درصد افزایش داشته که نشان از برنامهریزی دقیق وزارت نفت و شرکت ملی گاز ایران است.
دومین نکته این است که در همه جای دنیا با ورود به فصل سرما آرایش مصرف به نفع تخصیص بیشتر انرژی برای گرمای منازل و مصرف کننده خانگی تغییر می کند و بخشهایی که قابلیت مصرف سوخت دوم را دارند تجهیزات و تاسیسات خود را براساس آن مدیریت میکنند. لذا در این دوره از سال ما برای تأمین انرژی مورد نیاز بخش نیروگاهی از عبارت سبد سوخت استفاده میکنیم که شامل نفت گاز نفت کوره و گازطبیعی است. بررسی امارها نیز موید این واقعیت است که در بحث تأمین سبد سوخت نیروگاه ها، وزارت نفت فراتر از عملکرد خود در سال 1402 انجام وظیفه کرده است.
چندسالی هست که موضوع ناترازی گاز به از سطوح مدیریتی به سطح رسانه رسیده وامسال تقریبا به یک مسئله عمومی تبدیل شده است. در ابتدای این گفتگو لطفا توضیح دهید که اساسا ناترازی گاز چیست؟ ضمن اینکه شما بارها به جای ناترازی گاز از عبارت کمبود گاز صحبت کردید. این دو چه تفاوتی با هم دارند؟ببینید ما چند سالی هست که از وضعیت ناترازی عبور کردیم و در وضعیت کمبود گاز هستیم. این را هم باید مدنظر داشته باشید که ناترازی محصول این دولت و آن دولت نیست و ناشی از تصمیمات و اتفاقاتی است که در طی چند دهه اتخاذ شده و ما الان وارث آن هستیم. همین امر هم سبب شده تا کم کم مساله از بحثهای مدیریتی به کف جامعه کشیده شود. اما درباره اینکه تفاوت ناترازی با کمبود گاز چیست باید گفت ناترازی زمانی معنا دارد که شما در طول 8 ماه از سال، مازاد گاز داشته باشید و آن را ذخیره کنید تا در زمستان که مصارف افزایش مییابد، از آن استفاده نمایید. ولی در شرایطی که ما با کمبود مواجه هستیم، هم در زمستان و هم در تابستان. وضعیت به نحو دیگری است. وقتی 880 میلیون متر مکعب گاز وارد شبکه میشود و بیش از 700 میلیون آن صرف مصارف خانگی، تجاری و صنایع جزء میشود و تنها 180 میلیون باقی میماند. ما باید با این حجم گاز سهم صنایع عمده، صادرات و نیروگاهها را کنار بگذاریم خب اتفاقی که میافتد این است که هیچکدام از این بخشها گاز موردنیازشان را تحویل نمیگیرند و ما ناچار به اعمال محدودیت میشویم.
ضرورت بهینه سازی مصرف انرژی از سوی صنایعراهکار عبور کشور از این وضعیت چیست؟ آیا برنامه کوتاه مدتی برای حل این شکل وجود دارد؟موضوع ناترازی همانطور که عنوان شد محصول عملکرد یک سال و دوسال و این دولت یا دولت قبل نیست. طبیعتا وضعیتی که در حال حاضر کشور دچار آن است ناشی از تصمیماتی است که بخشی از آنها در زمان خود تصمیم درستی بود و برخی دیگر هم البته قابل نقد بود. به عنوان مثال موضوع نهضت گازرسانی در دهه ۷۰ با هدف ارتقاء سطح عدالت انرژی، کاهش مصرف نفت در داخل کشور و افزایش امکان صادرات و درآمدهای ارزی شکل گرفت و این کار کار قابل دفاعی است.
اما اگر همزمان با اجرای این طرح، به موضوع آمایش سرزمینی و تنوع بخشی به سبد انرژی هم در بخش خانگی و هم در بخش صنعتی و نیروگاهی توجه میشد احتمالا شرایط متفاوتتر از آن چیزی بود که الان به لحاظ ناترازی دچار آن هستیم.
با این توضیحات باید گفت که راهکار عبور از ناترازی انرژی متنوع کردن و متعادل سازی سبد انرژی است. در حال حاضر بالغ بر 75 درصد از سبد انرژی کشور توسط گاز تأمین میشود و طبیعتا در کوتاهمدت این امکان وجود ندارد که سهم دیگر حاملهای انرژی افزایش پیداکند. از این رو برای کنترل وضعیت و جلوگیری از تشدید این وضعیت راهکار فوری سرمایه گذاری برای افزایش تولید و اجرای سیاستهای مرتبط با مدیریت مصرف است. به عبارت دیگر نمیتوان با تاکید صرف روی افزایش تولید یا تاکید بر مدیریت مصرف به تنهایی؛ شرایط را کنترل کرد. بلکه هر دو این موارد باید بکار گرفته شود.
مهمترین گزینه کاهش و کنتری انرژی فرهنگ سازی و مدیریت مصرف استدر سوال قبل به موضوع مدیریت مصرف به عنوان یکی از دو بال عبور از ناترازی اشاره کردید. لطفا بفرمایید که میزان مصرف گاز در بخش های مختلف بین مشترکین شما به چه اندازه تسهیم شده است و کدام استانها عموما بیشترین میزان مصرف را دارند؟با توجه به طیف گسترده و متنوع مشترکین شرکت ملی گاز ایران و تغییر آرایش مصرف در فصول مختلف سال سهم مصرف کنندگان گاز در مقاطع زمانی مختلف متفاوت است. به عنوان مثال در زمستان امسال بخش خانگی تجاری و صنایع جزء تا 80 درصد گاز تولیدی کشور را هم مصرف کرده است. اما به طور کلی میتوان گفت که سهم بخش نیروگاهی از کل گاز تولیدی در سال 34 درصد، بخش صنعت 34 درصد و بخش خانگی 25 درصد است. 7 درصد باقی مانده هم شامل مصارف دیگر بخشها ازجمله؛ صادرات، CNG ، مصارف تأسیسات انتقال گاز و ... میشود. درخصوص استانهایی که بیشترین مصرف را دارند نیز این موضوع تابعی از 2 مولفه تعداد مشترکین و اقلیم است. به نحوی که در دی ما امسال بالغ بر 70 درصد گاز تولیدی در نیمه شمالی کشور مصرف شد. اما بطور کلی استانهای تهران، خراسان رضوی، اصفهان، آذربایجان شرقی و مازندران جزء استانهایی هستند که همواره در فهرست بیشترین مصرف کنندگان گاز کشور قرار دارند.
به نظر شما در بحث مدیریت مصرف، مکانیسم قیمت و تعرفهها ارجحیت دارد یا بیشتر باید فرهنگسازی را مورد توجه قرار داد؟من همواره در این خصوص این مثال را برای همکارانم میزنم. درباره قوانین ترافیک شهری وقتی یک شخص از یک کشور به کشور دیگری سفر میکند و قوانین سختگیرانه آنجا را رعایت میکند تنها یک دلیل دارد و آن شرایط سفت و سخت بازدارندگی قانون ترافیک در آن کشور است. به عبارت دیگر در این مدت چند ساعته سفر از یک کشور به کشور دیگر داروی فرهنگ پذیری به او تزریق نشده است بلکه این پشتوانه قانونی و به اصطلاح قدرت قوه قهریه آن است که باعث شده تا شخص قوانین را رعایت کند. از این رو بکارگیری مکانیسم تعرفه برای مشترکین بدمصرف یک اصل کارامد و انکارناپذیر است. ولی دوگانه تعرفه و فرهنگ سازی همانند دوگانه تولید و مدیریت مصرف است که نمیتوان یکی را نفی و دیگری را تائید کرد یا بالعکس. به هر حال فرهنگ سازی یک موضوع بلند مدت و البته نهاد ساز است که تاثیرات قابل توجهی هم دارد. به عنوان مثال در موضوع مصرف آب و دغدغه آب این بحث به یک مسئله عمومی تبدیل شده و فرهنگ جامعه بر مدیریت مصرف آب تاکید دارد. در موضوع گاز هم به لطف خدا و تلاش همکاران ما و توجه شخص آقای رئیس جمهور و وزیر محترم نفت، بحث مصرف گاز در سال جاری به یک مسئله عمومی تبدیل شد و اقدامات خوبی در زمینه فرهنگ سازی برای سنین مختلف جامعه صورت گرفت.
اما درباره تعرفهها این نکته را عنوان کنم با توجه به این که امسال از تبصره ۸ بودجه، آییننامه دقیقی احصا و تدوین و ابلاغ شد که پله های بالا یعنی 11 و 12 حتما عدد و رقمی که گازبها برایشان حساب میشود قابل توجه باشد و اصطلاحاً آنها بدمصرف هستند و مشابه سالهای گذشته پلههای پایین یعنی سه پله ابتدایی و حتی سه پله دوم خوب مصرف و متوسط مصرف میدانیم که پاداشهایی برایشان در نظر گرفته شده است و قبضشان هم صفر می شود.
ما امسال علاوه بر پایش ادارات بحث قطع گاز باغ ویلاهای خالی از سکنه و استخرها را داشتیم. لطفا بفرمایید که برنامه شرکت ملی گاز ایران در کوتاه مدت و بلندمدت برای مقابله با مشترکین پر مصرف، بدمصرف و مصارف غیرقانونی چیست؟همانطور که عنوان شد دو موضع تعرفه و فرهنگ سازی همواره در دستور کار ما هست و در کنار این 2 مورد ما اقدامات تازهای را هم صورت دادهایم تا مانع از بروز بدمصرفی یا مصارف خارج از چارچوب قانون یا به اصطلاح سرقت گاز شویم. یکی از این اقدامات ذیل تفاهمنامه ما با وزارت ارتباطات درباره شناسایی سیستماتیک مزارع رمز ارز غیرقانونی است که علاوه بر سرقت گاز حتی برق را هم خارج از چارچوب عرف مصرف میکنند. شبیه به همین تفاهمنامه در هماهنگی با وزارت نیرو هم صورت گرفته تا درباره باغ ویلاهای خالی از سکنه که وسائل گرمایشی را برای طولانی مدت روشن نگه میدارند تا در آخر هفته یا ایام تعطیلات که در این سکونتگاهها اقامت دارند خانه گرم نگه داشته شود صورت گرفت و گاز بسیاری از این سکونتگاههای غیر دائم که مصرف گاز داشتند قطع شد. علاوه بر این به منظور جلوگیری از بروز مشکلات و تخلفات تکراری به شرکتهای گاز استانی تکلیف شده است، در بستههای اقدامات اصلاحی که برای پیشبینی مشکلات مصرف در دوره سرد سال تهیه شده، این موارد نظارتی هم درج شود و تا پیش از ورود به دوره سرد سال بازرسی و نظارت جدی بر موارد بدمصرفی و سرقت گاز انجام شود و در دوره سرد سال تنها بازدید مجدد صورت گیرد.
اگر موافق باشید درباره نقش گاز در راهبرد کلان کشور هم صحبت کنیم. سفر امسال رئیس جمهور به روسیه و امضای قرارداد واردات گاز از روسیه یکی از مهمترین موضوعات اقتصادی کشور در چندماه گذشته بود. به طور مشخص درباره ظرفیتهای ایران در این قرارداد برای تبدیل شدن به هاب انرژی و دیپلماسی انرژی در بستر گاز توضیح دهید. یکی از مهمترین ابعاد برنامه هفتم پیشرفت، این است که کشور ما در افق این چشمانداز به هاب انرژی منطقه تبدیل شود. از سوی دیگر با توجه به نیاز روز افزن بخشهای شمالی کشور به گاز و تاثیری که سواپ گاز یا وارادات گاز از ترکمنستان داشت دیپلماسی گاز به عنوان پیشران دیپلماسی انرژی کشور در دستور کار قرار گرفت. ثمره این تلاشها 2 اتفاق مهم بود که یکی در سفر دی ماه رئیس جمهور محترم به روسیه و انعقاد قرارداد واردات گاز از روسیه به ایران نمود یافت و دیگر توافقی بود که چند هفته قبل با ترکمنستان صورت گرفت و وزیر محترم نفت از آغاز جریان گاز ترکمنستان به ترکیه از مسیر ایران خبرداد. در کنار این 2 مورد بحثهای مربوط به صادرات گاز به جمهوری آذربایجان و ارمنستان و ترکیه هم در دستور کار است و عین حال علیرغم فشارهای آمریکا برای قطع واردات گاز عراق از ایران، تلاشهای دو طرف برای تداوم صادرات گاز به عراق تداوم دارد. موضوع اصلی در بحث دیپلماسی انرژی و به طور مشخص گاز این است که نگاه ما صرفا درآمدزایی نیست بلکه اهمیت راهبردی گاز در معادلات منطقه و حفظ بازار ایران در منطقه سبب خواهد شد تا در دیگر عرصهها شما قدرت چانهزنی بیشتری داشته باشید. همین موضوع به خودی خود اهمیت صادرات گاز و تبدیل شدن ایران به هاب انرژی منطقه را برجسته میکند. به لطف خدا درک کامل و خوبی درباره این موضوع شکل گرفته و ما تمام تلاشمان را به کار بستهایم تا در این عرصه با موفقیت عمل کنیم و از منافع ملی کشور دفاع کنیم.
بهعنوان سوال پایانی، امسال هم برخی صنایع کشور با محدودیت گاز مواجه شدند و این محدودیتها با بحثهای مربوط به اهداف تعریف شده برای رشد اقتصادی کشور در تضاد است. عملکرد شرکت ملی گاز ایران در موضوع تأمین گاز صنایع را چطور ارزیابی میکنید و این شرکت چه طرح و برنامههایی برای کاهش بروز قطعی گاز صنایع دارد؟شرکت ملی گاز ایران به عنوان نهاد مسئول تأمین انرژی کشور، همواره نگاهی به منافع ملی دارد و در این راستا سعی میکند تا گاز بیشتری به صنایع ارائه دهد، چراکه این امر رشد اقتصادی کشور را تسهیل میکند. با این حال، در شرایط خاص، به ویژه در فصل سرد سال، شرکت ملی گاز مجبور است توزیع خود را به نفع بخش خانگی و تجاری تغییر دهد تا بتواند نیازهای اساسی مردم را تأمین کند.
این تصمیمات که مبتنی بر بازههای زمانی هستند، برای حفظ تعادل در تأمین انرژی ضروریاند. طبق تعهدات گذشته، شرکت ملی گاز ایران برای تأمین گاز صنایع در 8 ماه از سال مسئول است، اما در 4 ماه پایان سال صنایع باید انرژی و خوراک مورد نیاز خود را از منابع دیگر تأمین کنند. این رویکرد به دلیل فشارهایی است که به دلیل وابستگی بالای کشور به سوختهای فسیلی و ناترازی در تأمین گاز و برق به وجود میآید.
در این میان، بهینهسازی مصرف انرژی از سوی صنایع بسیار ضروری است. صنایع باید در راستای بهینهسازی مصرف گاز و انرژی در واحدهای تولیدی خود اقدام کنند، چرا که این نه تنها به کاهش هزینهها کمک میکند، بلکه باعث پایداری بیشتر در تأمین انرژی خواهد شد. صنایع میتوانند از طرحهای بهینهسازی، از جمله طرحهای بورس انرژی، بهرهبرداری کنند و در این زمینه مشارکت نمایند.
شرکت ملی گاز ایران در کنار تمام چالشها، همیشه سعی کرده است که با در نظر گرفتن منافع ملی و نیازهای صنایع، حداکثر تلاش خود را برای تأمین گاز این بخشها انجام دهد. با این وجود، در مواقع خاص، اولویت با بخش خانگی است تا تأمین نیازهای اساسی مردم به خطر نیفتد. امیدواریم با بهینهسازی مصرف و همکاری بیشتر صنایع و مصرفکنندگان، بتوانیم از محدودیتها عبور کرده و به تعادل پایدار در تأمین انرژی دست یابیم.