نقش زنجیره ارزش در تقویت تولید صادرات‌محور بررسی شد؛
پیوند تولید و تجارت

گروه اقتصادی
در دنیای امروز که رقابت اقتصادی میان کشورها به‌طرز فزاینده‌ای فشرده‌شده، دیگر تنها تولید، ضامن موفقیت بنگاه‌ها و اقتصادها نیست. در چنین فضایی، مفاهیمی چون زنجیره ارزش به‌عنوان ابزاری استراتژیک و حیاتی برای خلق مزیت رقابتی پایدار در کانون توجه آگاهان عرصه اقتصادی، صاحبان صنایع و اقتصاددانان قرارگرفته است. زنجیره ارزش نه‌تنها به معنای فرآیند خطی تولید از ماده خام تا کالای نهایی نیست، بلکه مجموعه‌ای از تعاملات، ارزش‌افزایی‌ها، خلاقیت‌ها و هم‌افزایی‌های درون و میان بخش‌های مختلف اقتصادی است که به خلق ثروت، توسعه بازار و حضور در اقتصاد جهانی منجر می‌شود. برای کشوری همچون جمهوری اسلامی ایران که به‌واسطه منابع طبیعی غنی، نیروی انسانی جوان و تحصیل‌کرده، تنوع اقلیمی، موقعیت ژئوپلیتیکی ممتاز و ظرفیت‌های صنعتی گسترده، از مزایای بالقوه چشمگیری برخوردار است، بهره‌برداری مؤثر از زنجیره‌های ارزش می‌تواند نقطه‌عطفی در راهبرد توسعه پایدار باشد. بااین‌حال، سهم پایین کشور در صادرات محصولات با ارزش‌افزوده بالا و تکیه‌بر صادرات مواد خام و اولیه، نشان از این دارد که هنوز بخش بزرگی از ظرفیت‌های اقتصادی موجود بالفعل نشده‌اند. درحالی‌که بسیاری از کشورها با تکیه‌بر زنجیره‌های ارزش، توانسته‌اند محصولات خود را در بازارهای بین‌المللی با برند و قیمت مطلوب عرضه کرده و همزمان اشتغال، سرمایه‌گذاری و نوآوری را در داخل کشور نهادینه کنند. در حقیقت باید گفت که در کشورمان همچنان با چالش‌هایی نظیر فقدان زیرساخت‌های کامل تولیدی و صادراتی، پیوندهای کم‌تر توسعه‌یافته میان حلقه‌های زنجیره تولید، سیاست‌های ناپایدار ارزی و همچنین ضعف در بازاریابی به‌منظور حضورهرچه‌تمام‌تر در بازارهای هدف مواجه هستیم. این مسائل موجب شده تا کشور باوجود ظرفیت‌های چشم‌گیر نتواند جایگاه مطلوب خود را در زنجیره‌های جهانی پیدا کند و به‌صورت حداکثری بهره گیرد. بنابراین اکنون بیش از هر زمان دیگری، ضرورت بازنگری در الگوهای تولید، توسعه صنایع پایین‌دستی، حمایت هدفمند از بخش خصوصی و ارتقای بهره‌وری و کیفیت در تولید برای پیوستن به زنجیره ارزش جهانی احساس می‌شود به‌ویژه در سال‌هایی که فشارهای ناشی از تحریم‌ها و چالش‌های ارزی، اهمیت صادرات غیرنفتی را دوچندان کرده است. به طورکل باید عنوان داشت که گسترش تولید صادرات‌محور می‌تواند به یکی از ستون‌های اصلی پایداری اقتصادی بدل شود. در این میان، زنجیره ارزش نه‌تنها ابزار اقتصاد تولید است، بلکه مسیر سیاست‌گذاری و برنامه‌ریزی در حوزه صادرات را نیز مشخص می‌سازد. با تمرکز بر ارتقاء زنجیره ارزش، می‌توان از وابستگی به صادرات خام کاست، سهم محصولات صنعتی و فناورانه را در سبد صادراتی افزایش داد و جایگاه کشور را در نقشه اقتصاد بین‌الملل ارتقاء بخشید. این گزارش با هدف بررسی نقش زنجیره ارزش در تقویت تولید صادرات‌محور، تحلیل فرصت‌ها و چالش‌های موجود و ارائه راهکارهایی برای بهره‌برداری مؤثر از این ظرفیت تهیه‌شده است که در ادامه گزارش می‌خوانید.
 واکاوی مفهوم زنجیره ارزش و اهمیت آن
زنجیره ارزش، به‌تمامی فعالیت‌هایی اطلاق می‌شود که یک محصول را از مرحله اولیه تولید تا رسیدن به مصرف‌کننده نهایی همراهی می‌کنند. این فعالیت‌ها شامل تأمین مواد اولیه، طراحی، تولید، بسته‌بندی، بازاریابی، فروش و خدمات پس از فروش است. هرچه این مراحل بیشتر درون کشور و از سوی بنگاه‌های داخلی انجام شود، ارزش‌افزوده بیشتری نصیب اقتصاد ملی خواهد شد. درواقع، کشوری که بتواند جایگاه خود را در حلقه‌های بالادستی و پایین‌دستی زنجیره ارتقا دهد، از مزایای گسترده‌ای مانند افزایش درآمد، اشتغال‌زایی، توسعه فناوری و حضور در بازارهای جهانی برخوردار خواهد شد. خوشبختانه جمهوری اسلامی ایران ازنظر منابع طبیعی و توان تولید، جایگاه بالایی درصحنه بین‌المللی دارد اما به دلایلی ازجمله نبود سیاست‌های یکپارچه صنعتی، ضعف در زیرساخت‌های لجستیکی و حمل‌ونقل و گاه عدم پیوند مؤثر میان بخش‌های تولیدی و بازارهای صادراتی، نتوانسته به توسعه هرچه‌تمام‌تر در زنجیره ارزش جهانی دست یابد. برای مثال، در صنعت پتروشیمی یا صنایع معدنی، بیشتر صادرات کشور به مواد خام یا نیمه‌فرآوری‌شده اختصاص دارد؛ در حالی که ارزش واقعی این محصولات در مراحل نهایی تولید و تبدیل به کالای مصرفی نهفته است. همین موضوع باعث می‌شود کشورهای واردکننده با فرآوری مجدد این محصولات، سود اصلی را کسب کنند و کشور تنها نقش تأمین‌کننده مواد اولیه را ایفا کند.
 الزامات تقویت زنجیره ارزش
برای شکل‌گیری زنجیره ارزش پویا و مؤثر در راستای تولید صادرات‌محور، رعایت الزاماتی ضروری است که در ادامه به بررسی‌شان خواهیم پرداخت.
سرمایه‌گذاری هدفمند در فناوری و نوآوری: ورود به مراحل بالاتر تولید مستلزم به‌کارگیری دانش فنی، ماشین‌آلات پیشرفته و تحقیق و توسعه مستمر است.
ایجاد خوشه‌های صنعتی و پیوند مؤثر میان بنگاه‌ها: همکاری شبکه‌ای میان واحدهای کوچک، متوسط و بزرگ، منجر به بهره‌وری بالاتر و تکمیل زنجیره ارزش خواهد شد.
نقش‌آفرینی جدی بخش خصوصی: دولت باید بستر را برای فعالیت بخش خصوصی فراهم سازد تا با انعطاف‌پذیری بیشتر و نگاه بازارمحور، حلقه‌های زنجیره ارزش را شکل دهد.
حمایت هوشمندانه دولت: ارائه مشوق‌های صادراتی، بیمه سرمایه‌گذاری، تسهیلات مالی و حذف موانع از الزامات تسهیل فعالیت‌های تولیدی و صادراتی است.
بازاریابی بین‌المللی و برندسازی: توسعه صادرات نیازمند شناخت بازارهای هدف، حضور در نمایشگاه‌های جهانی، ارتقای استانداردها و ارائه بسته‌بندی‌های رقابتی است.  گفتنی است که در سال‌های اخیر، برخی اقدامات برای تکمیل زنجیره ارزش ازجمله در حوزه‌های صنایع غذایی، پتروشیمی، دارویی و برخی کالاهای دانش‌بنیان آغازشده است. همچنین نمایشگاه‌هایی مانند ایران‌اکسپو فرصتی ارزشمند برای معرفی توانمندی‌های صادراتی کشور فراهم کرده‌اند. به‌طور کل مطلوب است تا عنوان بداریم که کشورمان در شرایط کنونی نیز می‌تواند با بهره‌گیری از ظرفیت‌های موجود منطقه‌ای و توافقات تجاری شکل‌گرفته با کشورهای همسایه و عضویت در پیمان‌های منطقه‌ای مانند اکو، شانگهای و اتحادیه اوراسیا، بازارهای هدف صادراتی خود را به‌صورت هرچه‌تمام‌تر توسعه دهد. همچنین نزدیکی جغرافیایی به بازارهای آسیای میانه، خلیج‌فارس و شبه‌قاره هند، فرصتی استثنایی برای تقویت زنجیره ارزش در سطح منطقه فراهم کرده است که خود ظرفیتی چشم‌گیر تلقی‌می‌گردد.
 سخن پایانی
در تحلیل نهایی، آنچه از بررسی نقش زنجیره ارزش در تقویت تولید صادرات‌محور به‌روشنی برمی‌آید، این است که عبور از اقتصاد خام‌فروشی و حرکت به سمت صادرات مبتنی بر ارزش‌افزوده، ضرورتی اجتناب‌ناپذیر برای ایجاد ثبات، رشد پایدار و حضور مؤثر در بازارهای جهانی است. در این مسیر، زنجیره ارزش نه‌تنها یک مفهوم تئوریک، بلکه راهبردی برای نهادینه‌سازی تفکر تولید کیفی، کارآمد، دانش‌محور و صادرات‌گراست. جمهوری اسلامی ایران با در اختیار داشتن مزیت‌های نسبی همچون منابع متنوع طبیعی، ظرفیت‌های گسترده انسانی، جغرافیای راهبردی و تنوع اقلیمی، فرصت‌های بی‌نظیری برای تکمیل زنجیره ارزش در بسیاری از صنایع دارد؛ از صنایع معدنی و پتروشیمی گرفته تا صنایع غذایی، دارویی و دانش‌بنیان. بااین‌حال، بهره‌برداری از این مزیت‌ها درگرو یک طراحی دقیق، سیاست‌گذاری منسجم و عزم برای اصلاح رویه‌های موجود اقتصادی است. در کنار این موارد، توجه به زیرساخت‌های فیزیکی و صنعتی، ارتقای بهره‌وری، حمایت از نوآوری، توسعه فناوری‌های بومی، افزایش توان رقابتی تولیدکنندگان، تقویت تعامل با بخش خصوصی، اصلاح نظام مالیاتی و ارزی و مهم‌تر از همه توسعه اتصال به بازارهای جهانی نیز باید در اولویت قرار گیرد. تحقق این اهداف، تنها در بستر یک زنجیره ارزش منسجم، هدفمند و پویا امکان‌پذیر خواهد بود. همچنین روشن است که در جهان امروز، نه کشورها بلکه زنجیره‌های ارزش جهانی با یکدیگر رقابت می‌کنند. بنابراین، تلاش برای جایگیری در زنجیره‌های ارزش بین‌المللی، رمز ورود و حضور درصحنه اقتصاد‌ پایدار آینده است. هرچه بتوان جایگاه محکم‌تری در این زنجیره‌ها کسب کرد، سهم بیشتری از توسعه اقتصاد، فناوری و سرمایه‌گذاری به دست خواهد آمد. درنهایت، ایجاد یک اکوسیستم صادرات‌محور مبتنی بر زنجیره ارزش، می‌تواند الگویی موفق باشد؛ الگویی که نه‌تنها تکیه‌بر منابع داخلی دارد، بلکه توان بهره‌گیری هوشمندانه از فرصت‌های جهانی را نیز داراست.