کاهش تاب‌آوری افکار عمومی آمریکا در قبال سیاست‌های اقتصادی کاخ سفید
پاشنه آشیل اقتصادی ترامپ

فخرالدین اسدی
تحلیلگر حوزه روابط بین‌الملل
 تاب‌آوری اقتصادی و اجتماعی، مؤلفه ای‌است که از توانایی بالقوه و بالفعل یک جامعه در هضم تصمیمات کلان و مهم سیاستمداران نشئت می‌گیرد.ترامپ پس از حضور مجدد در رأس معادلات سیاسی و اجرایی واشنگتن، جنگ تعرفه‌ای گسترده‌ای را باهدف حمایت گرایی
اقتصادی در نظام بین‌الملل کلید زد. بااین‌حال، بسیاری از استراتژیست‌ها و مؤسسات اعتباری در آمریکا نسبت به عواقب و تبعات سیاست‌گذاری‌های بی‌حساب وی در این عرصه هشدار داده‌اند. اگرچه حمایت گرایی اقتصادی در ذات خود ( در علم اقتصاد) مطلوبیت دارد اما در صورت کاهش تاب‌آوری عمومی ، تبدیل به پاشنه آشیل یک ساختار می‌شود. این قاعده در خصوص سیاست‌های تعرفه‌ای ترامپ نیز صادق است. 
 نظرسنجی‌ها چه می‌گوید؟
رویگردانی بسیاری از رأی‌دهندگان مستقل و حتی بخشی از جمهوری‌خواهان از رویکرد افراط‌گرایانه ترامپ در عرصه جنگ تعرفه‌ای، به‌وضوح نشان می‌دهد که تاب‌آوری شهروندان آمریکایی در این برهه حساس ( نقطه اوج جنگ تعرفه‌ای ترامپ و دیگر کشورها) کاهش یافته و حتی تأکید بر انگاره‌ها و پیش‌فرض‌های معطوف به حمایت گرایی اقتصادی ، نتوانسته این معادله را به سود کاخ سفید و وزارت خزانه‌داری دولت ترامپ تغییر دهد. بنابر نتایج آخرین نظرسنجی مرکز تحلیلی سیویکس (Civiqs) کمتر از نیمی از رأی‌دهندگان آمریکایی در ۶ ایالت کلیدی آریزونا، جورجیا، میشیگان، نوادا، پنسیلوانیا و ویسکانسین نحوه مدیریت دولت توسط «دونالد ترامپ» را تأیید می‌کنند.این مسئله می‌تواند در انتخابات میان‌دوره‌ای کنگره تبدیل به نقطه آشکارساز شکست سیاسی رئیس‌جمهور آمریکا و همراهانش شود. درصورتی‌که جمهوری‌خواهان در انتخابات میان‌دوره‌ای کنگره ( که شامل کل مجلس نمایندگان و یک‌سوم سنا می‌شود) رقابت را به دموکرات‌ها واگذار کنند، همراهی نسبی کنگره و کاخ سفید تضعیف گردیده و ترامپ تبدیل به سیاستمداری باقدرت مانور محدود می‌شود.هفته‌نامه نیوزویک در تفسیر نظرسنجی‌هایی که اخیرا جملگی از کاهش محبوبیت رئیس‌جمهور آمریکا در صد روز نخست حضور وی در مسند قدرت حمایت می‌کنند، به نکته مهم و قابل‌تأملی اشاره‌کرده است :
«با نزدیک شدن به انتخابات میان‌دوره‌ای ۲۰۲۶ (۱۴۰۵)، تغییرات ایالتی در حمایت از ترامپ می‌تواند استراتژی‌های مبارزات انتخاباتی آینده را تغییر شکل داده و تعیین کند که نتایج رأی‌گیری در کدام ایالت‌ها مهم و حیاتی می‌شوند.»
 بحرانی واقعی در کاخ سفید 
ما با بحرانی جدی و گسترده در کاخ سفید مواجه هستیم که ترامپ مولد آن بوده و فعلا نیز قصد عقب‌نشینی از آن را ندارد! به عبارت بهتر، استمرار این مسیر یا عقب‌نشینی از آن، هر دو مصداق شکستی تمام‌عیار برای جمهوری‌خواهان ساکن کاخ سفید و شخص رئیس‌جمهور این کشور محسوب می‌شود. صورت‌مسئله گویاست:اصرار ترامپ بر رویکرد حمایت گرایانه اقتصادی و تقابل وی با اصول تجارت آزاد در نظام بین‌الملل منجر به خشم افکار عمومی آمریکا از وی شده است. حتی کسانی که کلیت حمایت گرایی اقتصادی ترامپ را موردستایش قرار می‌دادند، معتقدند وی پیش‌فرض‌ها، مقدمات و بایسته‌های لازم را در ورود به این آوردگاه حساس و سرنوشت‌ساز در نظر نگرفته و همین مسئله، منجر به تشدید خطر رکود اقتصادی در همه ایالات آمریکا شده است. هشدارهایی که از سوی مؤسسه جی پی مورگان در خصوص کاهش رشد اقتصادی آمریکا در سال 2025 میلادی مخابره شده، آژیر قرمز را در کاخ سفید به صدا درآورده است.
 ترامپ قدرت عقب‌نشینی ندارد! 
برخی تحلیلگران معتقدند رئیس‌جمهور آمریکا نسبت به مخاطرات ریسک‌پذیری بی‌حدوحصر خود در عدم تنظیم نسبت «حمایت گرایی اقتصادی»و«جنگ تعرفه‌ای»   ناآگاه بوده و حداقل، تصور عدم تاب‌آوری افکار عمومی کشورش در این خصوص را طی ماه‌های ابتدایی ریاست جمهوری خود نداشته است. شدت و عمق منازعات اقتصادی نوین درحوزه روابط بین‌الملل، نسبت به دور نخست ریاست جمهوری ترامپ به‌مراتب پررنگ‌تر خواهد بود. حضور زوج ترامپ-ماسک  در کاخ سفید، مولد نوعی دیالکتیک فکری ـ عملی در مناسبات اقتصادی ایالات‌متحده آمریکا و دیگر بازیگران بین‌المللی خواهد بود که نمی‌توان فعلا برای آن نقطه پایانی متصور بود. در این میان، ترامپ نیاز مبرمی به حمایت افکار عمومی کشورش دارد اما آنچه در وال‌استریت و بازارهای سرمایه آمریکا رخ می‌دهد، جایی برای این خوش‌بینی باقی نگذاشته است. 
منازعه‌ای بدون اهرم‌های اطمینان‌بخش 
منازعه‌ای که در نظام بین‌الملل و داخل آمریکا بر سر تعرفه‌های اقتصادی شکل‌گرفته، ابعاد گسترده‌تری نسبت به‌روزهای نخستین پیدا کرده است. همان‌گونه که اشاره شده است هدایت منازعه «حمایت گرایی یک‌جانبه اقتصادی» و «تجارت آزاد»  از بیستم ژانویه ۲۰۲۵، با حضور رسمی ترامپ و ماسک در مسند قدرت کلید خورده است. ایلان ماسک معتقد است باید این منازعه را از فضای انتزاعی  و تئوریک خارج کرد و جنبه‌ای عملیاتی به آن داد. بدون شک در آینده‌ای نزدیک، ماسک ورود بی‌پرواتری به صحنه این منازعه بین‌المللی خواهد داشت .اما آنچه در این معادله مغفول باقی خواهد ماند، عدم همراهی افکار عمومی آمریکا با این روند است. از ماه ژانویه سال 2025، حتی یک روز وجود نداشته که در آن رئیس‌جمهور  ایالات‌متحده آمریکا صراحتا کشورهای دیگر را بابت تشدید جنگ تعرفه‌ای تهدید نکند. این تهدید در دوران مبارزات انتخابات ریاست جمهوری در سال ۲۰۱۶ میلادی نیز پررنگ بود و پس از ورود ترامپ به کاخ سفید نیز تشدید شد. اما در دور نخست ریاست‌جمهوری ترامپ، دامنه و عمق این جنگ اقتصادی قابل‌کنترل‌تر بود. شهروندان آمریکایی به‌مانند شهروندان دیگر کشورهای جهان به این نتیجه رسیده‌اند که قدرت کنترل جنگ اقتصادی آغازشده از سال 2025 میلادی از دست ترامپ و ایلان ماسک خارج‌شده و همین مسئله مصادیق آسیب‌پذیری رئیس‌جمهور آمریکا را افزایش داده است. در این زمینه لازم است میان ماهیت منازعه و تبعات آن تفکیکی هوشمندانه قائل شد. در دوران رقابت‌های انتخابات ، ترامپ وعده داد به مانور اقتصادی شرکای وارداتی واشنگتن در اقتصاد آمریکا پایان خواهد داد اما اکنون چنین وعده‌ای بیش از آن‌که جنبه‌ای واقعی پیدا کند، ماهیتی فانتزی و البته پرهزینه یافته است!