سازمان بهزیستی فاقد امکانات لازم برای نظارت بر مراکز ترک اعتیاد است

ضرورت اصلاح روش‌های ترک اعتیاد در کمپ‌ها

همه بالاخره یک‌چیزی شنیده‌اند، چند جمله تکان‌دهنده، یک روایت، یک شرح‌حال، شاید غلوشده یا ناقص اما شنیده‌اند و دهان‌به‌دهان چرخانده‌اند که در برخی کمپ‌های ترک اعتیاد با روش‌های خشن معتادان را ترک می‌دهند‌. روایت‌های ناخوشایندی که از این مراکز تابه‌حال به گوش رسیده ذهن مردم را رنج می‌دهد و گویا نبود نظارت و یا نظارت‌های مقطعی وکم‌اثر دست متخلفان را باز گذاشته و دلشان را برای ارتکاب تخلف قرص کرده است! 
مراجعه افراد معتاد به کمپ یکی از روش‌های معمول ترک اعتیاد است. دورۀ نگهداری مراجعه‌کنندگان  21 روز است و در این دوره، قرار است وابستگی فیزیکی معتاد به مواد با سم‌زدایی از بین برود و پس‌ازآن، اعتیاد فرد با مشاوره‌های روانپزشکی و تغییر سبک زندگی درمان شود. 
از نیمۀ دوم دهۀ هفتاد تلاش‌های پراکنده‌ای برای ایجاد مراکز و کمپ‌های ترک معتادان با الگوبرداری از روش معتادان گمنام آغاز شد. تقریباً از دهۀ هشتاد این کمپ‌ها در ایران فراگیر شدند؛ کمپ‌هایی که وعده می‌دادند با روش‌های درمان غیردارویی و برنامۀ مشارکتی بهبود گروهی به معتاد کمک می‌کنند دوران سخت ترک اعتیاد را در کنار همتایان خود بگذرانند. مجوز این کمپ‌ها هم منوط به حضور پزشک، روانشناس و مشاور خانواده است. در ظاهر همه‌چیز درست است و خانواده می‌تواند با خیال راحت فرزند آسیب‌دیده خود را به این مراکز تحویل دهد تا دوباره به زندگی و جامعه برگردد. اما به‌راستی در این مراکز چه می‌گذرد؟ چهار نمونه از مطالعۀ میدانی 35 کمپ در پنج استان کشور و بازنشر آن در رسانه‌ها حاکی از آن است که در این بازار مكاره، رفتارهای معارض قانون و کج‌خلقی وجود دارد و مکانیسم‌های درمانی هم استاندارد نیست. 
این مطالعه میدانی به مرکز ترک اعتیادی در غرب اصفهان اشاره دارد، مرکزی که دوره‌های ترک در آن 21 روزه است و مدیر مجموعه می‌گوید: «اگر پول بیشتری بدهید مریض تخت دارد، اگرنه کف اتاق باید بخوابد.» وقتی خانواده با نگرانی از وضعیت غذا و بهداشت و نحوه درمان می‌پرسند. پاسخی دریافت نمی‌کنند. خانواده هرروز با تلفن سراغ دکتر و مشاور و روانشناس را می‌گیرند و هرروز به بهانه‌ای آن‌ها را سر می‌دوانند. پس از 10 روز، در دیدار با فرزندشان متوجه می‌شود که فقط پنج دقیقه با یک دکتر عمومی ملاقات داشته و عمدتاً داروهایی به او داده‌اند که تا 20 ساعت در روز بخوابد. 
مرکز ترک اعتیادی در شمال تهران مدعی اجرای فنون پیشرفته و امکانات ویژه است: «اینجا هم خبری از دکتر و روانشناس نیست. بیمار در طول مدت بستری سرگردان است و در انتظار پایان دوره در کنار دیگر بیماران وقت می‌گذراند.»
نتایج این مطالعه میدانی نشان می‌دهد که یکی از مراکز ترک اعتیاد در جادۀ قدیم کرج هم اوضاع نابسامانی دارد: «درمان‌ها اصولی نیست، معتادان تریاکی می‌آیند و شیشه‌ای می‌روند! بعد از اتمام دورۀ اول، خانواده‌ها فرزند خود را در حالی تحویل می‌گیرند که ارتباطشان با دنیای اطراف به حداقل رسیده است. گویا دریکی از روزهای بی‌قراری‌شان 10 ساعت آن‌ها را به درخت بسته‌اند و در روز دیگر با مشت و لگد به سینه‌هایشان کوبیده‌اند.»
اگرچه وصله‌های ناجور به همه کمپ‌های ترک اعتیاد نمی‌چسبد، در میان آن‌ها پناهگاه‌هایی وجود دارد که معتاد را طبق قاعده تیمار می‌کنند و حسابشان از متخلفان این حوزه جداست، بااین‌وجود نمی‌توان کتمان کرد که برخی از این مراکز اختلالات جدی دارند و گهگاه مرتکب تخلف می‌شوند. 
اتفاقات ناهنجار زیادی در کمپ‌های ترک اعتیاد رخ می‌دهد؛ زندانی کردن متقاضیان در قفس، بستن آن‌ها به ستون، درخت و یا حتی نگه‌داشتن آن‌ها در رودخانه ازجمله راه‌هایی هستند که برای ترک دادن معتادان در مراکز مجاز و غیرمجاز استفاده می‌شود و هر از چندگاهی اخباری دراین‌باره به گوش می‌رسد. 
پس از فاجعه کمپ ترک اعتیاد کومله شهرستان لنگرود در استان گیلان که به جان باختن ۳۲ نفر و مصدومیت ۱۷ نفر منجر شد، حالا نگاه‌ها بیش از گذشته به کمپ‌های ترک اعتیاد دوخته‌شده است. حوادثی که بارها به وقوع پیوسته و افرادی در آتش غفلت و عدم‌رعایت اصول ایمنی زنده‌زنده سوختند. 
مطابق اظهارات وزیر کشور، با بررسی‌های صورت گرفته، نفری که متهم به آتش‌سوزی کمپ ترک اعتیاد لنگرود بود، دستگیرشده و او هم اعتراف کرد و معلوم شد شروع آتش‌سوزی با دخالت این فرد که پیش‌ازاین هم سابقه اعتیاد داشته و در این کمپ حضورداشته، انجام‌شده است، بنابراین حادثه عمدی بود و آن فرد از بیرون مرکز آمده و مواد اشتعال‌زا استفاده کرده است. انگیزه‌ای هم که اعلام کرده، اختلافات با مدیران این مرکز ترک اعتیاد که مربوط به بخش خصوصی است، بود. 
گویا ادامه بررسی‌ها توسط دستگاه قضا دنبال می‌شود و به گفته نمایندگان مجلس قرار است گزارش جامعی از حادثه آتش‌سوزی لنگرود تهیه و در صحن مجلس قرائت و سپس ابعاد و مسببان احتمالی حادثه را از طریق تریبون مجلس و رسانه‌ها اعلام کنند. 
 بازخوانی روایت‌های تلخ
این رخداد تلخ موجب شده، دوباره در روزهای اخیر زخم کهنه نبود نظارت‌ها و نحوه عملکرد این مراکز سرباز کند. روایت‌های متعددی هم دراین‌باره منتشرشده که برخی از آن‌ها را بازخوانی می‌کنیم.
تیرماه سال 1392 مأموران کلانتری طالقانی کرج با پرونده مرگ مشکوک مردی 37 ساله به نام «سیاوش» روبه‌رو شدند. پیگیری پرونده، آن‌ها را به یک کمپ ترک اعتیاد غیرمجاز رساند؛ جایی که سیاوش برخلاف خواسته‌اش‌ نگهداری می‌شد. مدیر کمپ اعتراف کرد که سیاوش  را به علت بی‌تابی بیش‌ازحد ناشی از ترک اعتیاد اجباری با دست و پای بسته و به کمک دستیارش، چندساعتی در رودخانه رها کرده‌اند. به گفته دستیار مدیر کمپ، آن‌ها بخشی از رودخانه را برای تنبیه معتادان با سنگ‌چین به استخر تبدیل کرده بودند. سیاوش در رودخانه غرق شد و ماجرای مرگ او به رسانه‌ها درز کرد. مرگ سیاوش تنها یکی از ده‌ها پرونده‌ای است که درباره کمپ‌های غیرقانونی ترک اعتیاد رسانه‌ای شده است. بااین‌حال کمپ‌ها به‌ویژه مراکز غیر‌قانونی به‌راحتی و بدون هیچ نظارتی از گوشه و کنار شهر‌ها سر برمی‌آورند. 
اسفندماه 97 معاون عملیات آتش‌نشانی بندرعباس از خودکشی دسته‌جمعی معتادان در یک کمپ ترک اعتیاد در بندرعباس خبر داده بود و آن را ناشی از بدرفتاری در کمپ عنوان کرده بود که معاون پیشگیری سازمان بهزیستی کشور ضمن رد ادعای مدیرعامل آتش‌نشانی بندرعباس، گفت: «آتش‌سوزی از سوی دو نفر از معتادان حاضر در کمپ مذکور به شکل عمدی و با استفاده از به آتش کشیدن «پتو» رخ داد.» 
مرکز ترک اعتیاد آبشورک بندرعباس سال ۹۶ از سازمان بهزیستی مجوز دریافت کرده بود و ظرفیت نگهداری ۶۰ معتاد را داشت اما در روز حادثه ۱۲ مددجو در کمپ حضور داشتند که دو نفر از آن‌ها جزو معتادان تبصره ۲ یعنی اجباری و از سوی دادستانی به این کمپ فرستاده شدند.  
بهمن‌ماه 1399 ویدئویی در شبکه‌های اجتماعی منتشر شد که رفتار شکنجه‌وار مسئولان یک مرکز ترک اعتیاد در منطقه قلات شهر شیراز با مددجویان این مرکز، واکنش‌های بسیاری را در میان کاربران به دنبال داشت. در این ویدئو دیده می‌شد که مددجویان را پس‌ازآنکه بالباس مجبور می‌کردند وارد یک استخر کثیف شوند، به‌شدت با چوب مورد ضرب و شتم قرار می‌دادند. 
هم‌چنین علیه این افراد که برای ترک اعتیاد به مرکز یادشده پناه برده‌ بودند، الفاظی رکیک به‌کاربرده می‌شد و این معتادان تهدید می‌شدند. این بخشی از رفتار غیرانسانی کارکنان این مرکز ترک اعتیاد بود. 
پس از واکنش‌های بسیار به این ویدئو، اداره کل بهزیستی استان فارس در مورد برخورد نامناسب با افراد تحت درمان، ضمن اعلام انزجار از این اعمال نادرست اقدامات فوری را در دستور کار قرارداد؛ براساس این دستور، مرکز ترک اعتیاد مذکور تخلیه، پلمب و متهمان با دستور مقام قضائی بازداشت و مددجویان نیز به سایر مراکز منتقل شدند.
شدت یافتن شیوع اعتیاد در کشور موجب راه افتادن مراکز ترک اعتیاد بسیاری در شهرهای مختلف کشور شده است. از مراکز استان‌ها گرفته تا شهرهای کوچک که عمدتا کارآمد نبوده‌اند. عباس دیلمی‌زاده، مدیرعامل جمعیت تولد دوباره بر این باور است که در حوزه کمپ‌های ترک اعتیاد با توسعه متوازن مواجه نبوده‌ایم: «طی ۱۰ سال گذشته با گستردگی این مراکز مواجه شدیم درحالی‌که به‌اندازه کافی نیرو‌های متخصصی و آموزش‌دیده که شایستگی اداره چنین مراکزی را داشته باشند و دارای تایید صلاحیت ازنظر توانایی فردی و مسائل روانشناختی باشند در کشور نداشتیم.» 
 همواره بحث فقدان نظارت‌ها نیز از پاشنه آشیل‌های این مراکز بوده است و برمبنای سخنان دیلمی‌زاده  نباید به مراکزی که قرار است تحت عنوان مراکز تبصره ۲ ماده ۱۶ به نگهداری اجباری معتادان بپردازند، عنوان مراکز درمانی بدهیم. این مراکز تنها باید نظارتی بوده و یک نظارت قوی از سوی دستگاه‌های انتظامی روی آن‌ها وجود داشته باشد تا مشکلی ایجاد نشود. 
دیلمی‌زاده بیان می‌کند: «اگر معتادانی که فیلم ضرب و شتم آن‌ها منتشر می‌شود در زندان باشند، قطعا وضعیت و شرایط بهتری دارند. اینکه زندانی برای این افراد درست کنیم، و اسم آن را زندان نگذاریم و بگوییم مرکز نگهداری و درمان و در آن چنین اتفاقاتی بیفتد قطعا شرایط برای فرد سخت‌تر می‌شود، زیرا در زندان چنین رفتار‌های خشنی وجود ندارد. مرکز مراقبت‌های پس از خروج از زندان و خدمات باکیفیت‌تری در زندان‌ها داریم؛ لذا مشاهده می‌کنیم که حق افراد معتادی که مورد ضرب و شتم قرار می‌گیرند ضایع می‌شود، به این دلیل که ازیک‌طرف اعتیاد جرم نیست، اما از طرف دیگر گفته‌ایم که باید به یک مرکز اجبار ترک اعتیاد بروی. این روش پر از تضاد است! اگر می‌خواهیم از بروز چنین اتفاقاتی پیشگیری کرده و وضعیت را بهبود ببخشیم، باید به نظرات کارشناسی توجه کنیم و سیستم اجباری نگهداری از معتادان را از سیستم اقامتی درمانی جدا کنیم. باید تکلیفمان را با درمان و نگهداری معتادان مشخص کنیم، ستاد مبارزه با مواد مخدر و سازمان بهزیستی متولی درمان اجباری معتادان بی‌خانمان هستند. این گروه از معتادان وارد مراکز نگهداری می‌شوند که دیوار‌هایی بلند داشته و دورتادور آن سیم‌خاردار کشیده شده تا افراد فرار نکنند. وقتی از یک مرکز درمان اعتیاد صحبت می‌کنیم به آن معناست که چنین مرکزی نباید دیوار‌های بلند و سیم‌خاردار داشته باشد. اگر یک مرکز درمان چنین شرایطی را داشت دیگر نمی‌توان آن را یک مرکز درمانی دانست و نباید به آن مجوز درمان داد. زیرا بیمار به‌اجبار باید در چنین مرکزی بماند. اگر یک مرکز درمان اعتیاد دیوار‌های این‌چنینی داشته باشد کارکنان آن به خود اجازه انجام هر رفتاری را می‌دهند، زیرا فرد دارای اعتیاد در آن مرکز محبوس است.» 
این فعال حوزه اعتیاد با اشاره به اینکه ماده ۱۵، کمپ ترک اعتیاد اختیاری و ماده ۱۶، اجباری است تأکید می‌کند: «به نظرم اگر افرادی را که مشمول ماده ۱۶ شده‌اند به‌جای زندان به مراکز اجباری نمی‌فرستند تنها به دلیل اقتصادی و مالی است، زیرا هزینه نگهداری فرد در زندان به‌مراتب چندین برابر چنین مراکزی است. بنابراین نگهداری اجباری معتادان نمایه‌ای از شکست درمان اجباری است و باید در این خصوص تجدیدنظر صورت بگیرد. حتی اگر  فیلم‌های اذیت و آزار معتادان توطئه‌ای علیه مدیران مراکز ترک اعتیاد باشد، هستند مراکزی که در آن‌ها رفتار‌های خشونت‌آمیز انجام می‌شود و هنگامی‌که ناظری برای نظارت وارد مرکز می‌شود، افراد بستری در مرکز جرئت نمی‌کنند گزارشی از رفتار‌های خشن بروز بدهند، زیرا می‌دانند که تبعات بعد از خروج ناظر از مرکز شدید خواهد بود و مورد تنبیه و آزار قرار می‌گیرند.»
دیلمی‌زاده  خاطرنشان می‌کند: «معتاد در مرکز ماده ۱۵ هرزمان که تمایل داشته باشد، امکان خروج دارد، اما در مراکز ماده ۱۶ این‌گونه نیست. کمپ ترک اعتیاد لنگرود ماده ۱۵ بوده، درحالی‌که قوانین ماده ۱۶ بر آن حاکم بوده است و دلیل این ادعا هم آن است که در هنگام آتش‌سوزی ظاهراً در‌ها بسته بوده و افراد امکانی برای فرار نداشته‌اند. از این موضوع می‌توان نتیجه‌گیری کرد که بالغ‌بر نیمی از مراکز ترک اعتیاد، در ظاهر ماده ۱۵ هستند، ولی ضوابط و مقررات ماده ۱۶ بر آن‌ها اعمال می‌شود.» کارشناسان عمده مشكلات را مربوط به کمپ‌های ترك اعتیاد غیرمجاز دانسته و می‌گویند: «برخی از خانواده‌ها توان نگهداری و درمان فرزندان معتادشان را ندارند و آن‌ها برای رهایی از فشاری که عضو درگیر اعتیاد به آن‌ها تحمیل می‌کند دست به دامان کمپ‌های غیرمجاز می‌شوند. به این شکل فرد گرفتار اعتیاد برخلاف میل باطنی به کمپ ترک اعتیاد منتقل می‌شود. در چنین مراکزی با خشونت با بیمار رفتار می‌شود و شرایط آنقدر نامناسب است که بسیاری از قربانیان از سخن گفتن در این خصوص خودداری می‌کنند.» آنطور که دیلمی‌زاده  می‌گوید: «به سازمان بهزیستی کمک نشده تا بخش‌ نظارتی خود را توسعه دهد و بتواند به‌درستی به فعالیت این کمپ‌ها نظارت کند. سال‌ها پیش وقتی ‌‌کمپ‌های ترک اعتیاد مانند قارچ ایجاد شدند‌، وزارت بهداشت مسئولیت مدیریت این مراکز را قبول نکرد. حال اینکه بر اساس قانون صدور مجوز برای مراکزی که ادعا می‌کنند، فعالیت درمانی انجام می‌دهند به عهده وزارت بهداشت و درمان است. به این ترتیب وقتی وزارت بهداشت از زیر بار این وظیفه شانه خالی کرد‌، ستاد مبارزه با مواد مخدر این وظیفه را به عهده سازمان بهزیستی گذاشت، درحالی‌که سازمان بهزیستی فاقد امکانات لازم برای نظارت بر این مراکز است.» 
 میزان موفقیت کمپ‌های ترك اعتیاد تنها 15 درصد 
بنا به آمار رسمی، نرخ موفقیت مراکز مجاز ترک اعتیاد فقط 10 تا 15 درصد است. آمار کسانی که «بلافاصله» پس از پایان دورۀ ترک، مصرف را شروع می‌کنند  80 درصد است و 20 درصد باقیمانده تا 6 ماه بعد به مواد برمی‌گردند. این موارد در کنار برخوردهای فیزیکی و تهدید و ارعاب و بی‌توجهی به اصول روانشناسی در زمره خطاهای فاحشی قرار دارد که این مراکز مرتکب می‌شوند. گفته می‌شود، «کمپ‌های ترك اعتیاد در سایر کشورهای جهان قدرتمند عمل می‌کنند و در ایران ضعف شدیدی در این زمینه وجود دارد به همین منظور باید نظارت، توانمندی و آموزش در سازمان‌های مردم‌نهاد تقویت و نظارت‌ها تشویق گر  باشد.» درمانگران حوزه اعتیاد بابیان این عبارت عنوان می‌کنند: «وضعیت کمپ‌ها نسبت به 10 سال گذشته ضعیف‌تر شده است، متأسفانه شرایط بازتوانی و هماهنگی در این مراكز وجود ندارد، اگرچه فعالیت مستمر برای بازتوانی باید با برنامه باشد و می‌بایست دولت در بحث حمایت‌های اجتماعی ورود كند و این ورود همراه با نظارت باشد. اكنون بیشتر نگاه مدیران به مقوله اعتیاد یك دوره سم‌زدایی است درصورتی‌که باید صیانت از معتاد بهبودیافته و خانواده آن‌ها در دستور کار باشد. فقط نیم درصد فعالیت سازمان‌های مردم‌نهاد در حوزه بازتوانی است و میزان موفقیت کمپ‌های ترك اعتیاد نیز تنها  15 درصد ماندگاری معتادان را به همراه دارد و زمانی كه به سمت روان‌گردان‌ها می‌روند ماندگاری آن‌ها كمتر می‌شود.» این درمانگران معتقدند، «سیكل و نظارت در حوزه درمان و بازتوانی معتادان دچار مشكل است و عدم هماهنگی بین سیستم‌های نظارتی و اجرایی در حوزه ترك اعتیاد مشكلی جدی به شمار می‌رود. میزان عود معتادان و برگشت دوباره به اعتیاد 80 درصد است. ضعف شدید در درمان و بازتوانی دور تسلسلی است كه همچنان ادامه دارد پس باید با نظارت بیشتر، داشتن سیستم‌های روانشناسی و اقدامات حمایتی برخی از مشكلات معتادان را حل كرد، این درحالی است که برخی کمپ‌های ترک اعتیاد با روش‌های خشن و مجرمانه معتادان را ترک می‌دهند‌؛ ترک به‌ضرب دگنک! کتک با شیلنگ و زنجیر، حبس در قفسی آهنی و برهنه کردن در هوای سرد و حمام آب یخ، گرسنگی دادن در حد مرگ، توهین، تحقیر و گروگانگیری! در برخی از کمپ‌های نیز از معتادان به‌عنوان کارگر استفاده و آن‌ها را مجبور می‌کنند بدون دریافت ریالی دستمزد در ساخت‌وسازهای خارج از شهر شرکت کنند.» 
خطراتی که مقیمان بعضی از این کمپ‌ها روایت می‌کنند، به‌غایت ترسناک است و یکی از شیوه‌هایی که در برخی کمپ‌های ترک اعتیاد استفاده می‌شود، سگ درمانی در آب سرد است و به گفته شاهدان، یک استخر و چند سگ در اغلب این مراکز پیدا می‌شود. از طرفی روزبه‌روز به تعداد کمپ‌های غیرمجاز ترک اعتیاد افزوده می‌شود، چراکه خانواده‌های دارای معتاد آزاردهنده خانگی، متقاضی این کمپ‌ها هستند. بااین‌حال «توسل به رفتارهای نادرست مثل کتک‌زدن، توجیهی در درمان ندارد و باید متوقف شود.» این را هومان نارنجی‌ها، متخصص اعتیاد می‌گوید و معتقد است: «وقتی کسی با جبر و زور به کمپ می‌رود، رفتار پرخاشگرانه بروز می‌دهد. مصرف شیشه امنیت خانواده‌های دارای فرد مصرف‌کننده این مواد را تهدید می‌کند و باتوجه به اینکه امکان نگهداری فرد معتاد را ندارند، او را به کمپ می‌برند، طبیعتا کمپ‌دار هم می‌خواهد او را نگه دارد و باتوجه به پرخاشگری معتاد مجبور می‌شود به‌زور متوسل شود!»  نارنجی‌ها در گفت‌وگو با خبرگزاری ایسنا عنوان می‌کند: «در قانون مبارزه با مواد مخدر درخصوص نحوه برخورد با معتادان آزاردهنده خانگی که قانون‌شکن، پرخاشگر یا چاقوکش هستند روشنگری نشده و این درحالیست که باید معتادان براساس نوع رفتارشان از یکدیگر جدا شوند و همین امر موجب می‌شود که به علت خلاءهای قانونی در این زمینه دچار مشکلاتی شویم؛ در حال حاضر اگر در خانواده‌ای فرد مصرف‌کننده چاقوکش یا آزاردهنده‌ای وجود داشته باشد خانواده نمی‌داند که باید با او چه برخوردی کند و این موضوع در قانون مغفول مانده است. شیشه به معضل بزرگی در امنیت خانواده‌های دارای فرد مصرف‌کننده این مواد تبدیل‌شده، کما اینکه شیشه به‌عنوان یکی از مواد شایع مصرفی میان معتادان مورداستفاده قرارگرفته است، از همین‌رو، کمپ‌های ترک اعتیاد این بار را به دوش می‌کشند و از شکل کمپ‌های ترک‌ اعتیاد داوطلبانه خارج‌شده‌اند، به همین دلیل است که در کمپ‌ها نیاز به برج و بارو و دژِ‌غیرقابل نفوذ و غیرقابل‌خروج است، این درحالیست که کمپ‌های ترک اعتیاد مدل درمانی هستند که معتادان براساس آن تصمیم می‌گیرند خودشان به آنجا بروند و اقامت کنند، اما وقتی معتادی، شیشه مصرف‌ و به دنبال آن چاقوکشی می‌کند و قانون هم کاری انجام نمی‌دهد و حتی زمانی که خانواده‌اش برای دستگیری او با پلیس تماس می‌گیرند، پلیس به علت اینکه هنوز چاقوکشی نکرده‌کاری انجام نمی‌دهد، این سکوت قانونی خانواده را بر این می‌دارد که دست به دامن کمپ‌های ترک اعتیاد شود، حال اینکه کمپ مکانی است که افراد باید داوطلبانه در آن اعتیادشان را ترک کنند، لذا شکل کمپ‌های ترک اعتیاد از حالت داوطلبانه خارج‌شده و همین امر موجب شده تا در برخی موارد مسئولان کمپ افراد را در آنجا محبوس کنند.» 
 عدم توانایی ترک اعتیاد در کمپ‌ها 
نارنجی‌ها با اشاره به اینکه برای ترک اعتیاد در کمپ‌ها افراد باید انگیزه لازم را داشته باشند، بیان می‌کند: «برخی افراد توانایی ترک اعتیاد در کمپ‌ها را ندارند؛ درواقع قانون باید به‌گونه‌ای شرایط را مهیا کند که افراد تصمیم بگیرند متناسب با اختلالاتی که به آن دچار هستند از روش‌های دیگر ترک استفاده کنند. تحمل توانایی ترک اعتیاد نیازمند انگیزه بالایی است که برخی معتادان هنوز به آن سطح از انگیزه نرسیده‌اند و باید این آزادی برای افراد وجود داشته باشد که مدل درمانی‌شان را به کمک متخصص و براساس شرایط زندگی خودشان انتخاب کنند. مشکل از آنجایی آغاز شد که برای حوزه درمان اعتیاد در کشور سرمایه‌گذاری معنوی صورت نگرفت؛ دولت برای بالغ‌بر ۹۰ درصد خدمات درمانی اعتیاد در کشور هزینه‌ای نمی‌کند و عملا درمان اعتیاد در ایران به بخش‌های خصوصی واگذارشده است.»
این متخصص اعتیاد معتقد است: «کمپ‌ها برای معتادانی است که داوطلب ترک اعتیاد هستند، اما اگر قرار باشد معتاد آزاردهنده به‌صورت خودخواسته ترک نکند قانون باید برایش مرکزی را در نظر گیرد که به دلیل این خلاء قانونی، مسئولان مراکز مجبور به حبس معتادان و قفل‌کردن درب‌ها هستند و گاهی نیز خشونت رخ می‌دهد. درصورتی‌که نگاهی به پژوهش‌های علمی و تحقیقات صورت گرفته نشان می‌دهد استفاده از خشونت برای درمان اعتیاد به‌هیچ‌وجه مفید نیست و با ترک کمپ، بیشتر افراد اقدام به مصرف دوباره مواد می‌کنند.» 
ضرورت اصلاح روش‌های ترک اعتیاد در کمپ‌ها