
ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

تعداد بازدید : 6
جهاد دانشگاهی همواره در بنبستها به کمک کشور آمده است
گروه سیاسی
محمدرضا احمدی سنگری، نماینده مردم رشت در مجلس شورای اسلامی ضمن بیان اینکه جهاد دانشگاهی در بنبستها به داد کشور میرسد، به خبرنگار «رسالت» عنوان کرد: از سالهای جنگ تحمیلی تا به امروز همواره بخشی از معضلات کشور به مدد نیروهای جهادی حلشده است. وی افزود: جهاد دانشگاهی یکنهاد مقدس است که پس از پیروزی انقلاب اسلامی شکل گرفت و تاکنون در تمامی بنبستها همراه کشور بوده است. طی سالهای جنگ تحمیلی، هنگامیکه از کمترین امکانات مانند سیمخاردار بهرهمند نبودیم، جهاد دانشگاهی شعار ما میتوانیم را تحقق بخشید و عدم امکانات را که بهنوعی دلگرمی دشمن بود از میان برد. احمدی سنگری تصریح کرد: هرکجا که به بنبست برمیخوریم جهاد دانشگاهی ورود میکند و به داد کشور میرسد. این نتیجه روحیه جهادی و کار کردن برای خدا و اخلاص در عمل است. نماینده مردم رشت در مجلس شورای اسلامی همچنین خاطرنشان کرد: بیشک امروز نیز میتوانیم باهمت جهادگران، کارهای جهادی را دستور کار قرار داده و معضلات کشور را کاهش دهیم.
به همت نیروهای جهادی میتوان قدرتمندتر از همیشه بود
او اضافه کرد: شکلگیری جهاد دانشگاهی بهفرمان امام خمینی (ره) بود. نگرانی و بیانات ایشان برای لزوم قدرتمندی در مقابل دشمنان ایران اسلامی موجب شد تا نیروهای خودجوش برای حضور در میدان نبرد و کمک به رزمندگان جمع شوند. این نیروها با تلاش فراوان خود موجب پیروزی شهرهای درگیر جنگ شدند. آزادی خرمشهر نمونه بارز همت نیروهای جهاد دانشگاهی بود. احمدی سنگری در پایان این گفتوگو گفت: نباید جهاد دانشگاهی و تواناییهایش در ذهن کمرنگ شود. به همت این نیروهای جهادی میتوان قدرتمندتر از همیشه بود و چنانچه معضلی پدید میآید، حل کرد. بیشک نیروهای جهادی به دلیل معامله باخدا و حرکت در تراز انقلاب اسلامی موجب شکوفایی کشور و آرامش مردم خواهند شد.
محمدرضا احمدی سنگری، نماینده مردم رشت در مجلس شورای اسلامی ضمن بیان اینکه جهاد دانشگاهی در بنبستها به داد کشور میرسد، به خبرنگار «رسالت» عنوان کرد: از سالهای جنگ تحمیلی تا به امروز همواره بخشی از معضلات کشور به مدد نیروهای جهادی حلشده است. وی افزود: جهاد دانشگاهی یکنهاد مقدس است که پس از پیروزی انقلاب اسلامی شکل گرفت و تاکنون در تمامی بنبستها همراه کشور بوده است. طی سالهای جنگ تحمیلی، هنگامیکه از کمترین امکانات مانند سیمخاردار بهرهمند نبودیم، جهاد دانشگاهی شعار ما میتوانیم را تحقق بخشید و عدم امکانات را که بهنوعی دلگرمی دشمن بود از میان برد. احمدی سنگری تصریح کرد: هرکجا که به بنبست برمیخوریم جهاد دانشگاهی ورود میکند و به داد کشور میرسد. این نتیجه روحیه جهادی و کار کردن برای خدا و اخلاص در عمل است. نماینده مردم رشت در مجلس شورای اسلامی همچنین خاطرنشان کرد: بیشک امروز نیز میتوانیم باهمت جهادگران، کارهای جهادی را دستور کار قرار داده و معضلات کشور را کاهش دهیم.
به همت نیروهای جهادی میتوان قدرتمندتر از همیشه بود
او اضافه کرد: شکلگیری جهاد دانشگاهی بهفرمان امام خمینی (ره) بود. نگرانی و بیانات ایشان برای لزوم قدرتمندی در مقابل دشمنان ایران اسلامی موجب شد تا نیروهای خودجوش برای حضور در میدان نبرد و کمک به رزمندگان جمع شوند. این نیروها با تلاش فراوان خود موجب پیروزی شهرهای درگیر جنگ شدند. آزادی خرمشهر نمونه بارز همت نیروهای جهاد دانشگاهی بود. احمدی سنگری در پایان این گفتوگو گفت: نباید جهاد دانشگاهی و تواناییهایش در ذهن کمرنگ شود. به همت این نیروهای جهادی میتوان قدرتمندتر از همیشه بود و چنانچه معضلی پدید میآید، حل کرد. بیشک نیروهای جهادی به دلیل معامله باخدا و حرکت در تراز انقلاب اسلامی موجب شکوفایی کشور و آرامش مردم خواهند شد.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

تعداد بازدید : 15
بازآماد انقلابی!
محمدکاظم انبارلویی
این روزها در ایران چه خبر است؟ یک سرود انقلابی به صورت یک گفتمان حماسی در سراسر کشور در حال فراگیری است! جذابیتهای معنوی آن به قدری است که از مرزهای کشور فرا رفته و صدای آن از کشمیر تا سوریه و از آنجا در برخی کشورهای آفریقایی و حتی اروپا شنیده می شود!
این سرود انقلابی «گفتمان مهدویت» را از زیر سقف گفتوگوهای علمی و نظری بیرون آورده به خیابانها و میادین شهرها در قاب انقلاب اسلامی ارائه کرده است.
این سرود خاستگاه فکری و معنوی دهه نودیهای انقلاب است و با کنش و جاذبه جادویی خود سه نسل انقلاب اسلامی را به دنبال خود میکشد.
تحلیل محتوایی این سرود خیلی مبهم ، پیچیده و گنگ نیست. روشن و شفاف میگوید؛ عصر ما عصر امامت و ولایت است.
این زمان صاحب دارد و باید از صاحبان غاصب آن «تبری» جست و در حوزه «تولی» به صاحب آن خود را «بهنگام» و «انقلابی» حفظ کرد.
مفاهیم بکر، بدیع و پرجاذبه این سرود نوعی بازتولید مفاهیم عمیق انقلابی بیانیه گام دوم است.
بیانیه گام دوم مقام معظم رهبری، چهار کلمه حق دارد که با بازخوانی آن در تحلیل سرود انقلابی «سلام فرمانده» خالی از لطف نیست.
1- شناخت عظمت انقلاب اسلامی به عنوان یک نقطه عطف در تاریخ بشر
2- شناخت عظمت راه طی شده و کارکردهای انقلاب اسلامی به عنوان زمینهساز ظهور تنها منجی بشریت حضرت مهدی (عج)
3- عظمت نقش نیروهای انقلابی و جهادی در پدیداری انقلاب اسلامی
4- عظمت چشماندازی که باید به آن برسیم که نتیجه آن بدون شک فلاح و رستگاری در دنیا و آخرت است.
بیش از چهار دهه از حیات بالنده انقلاب اسلامی میگذرد امروز نسل چهارم انقلاب به میدان آمده است و خطاب به مولای خود صاحب الزمان (عج) فریاد می زند؛ «با این دستان کوچکم یاریت میکنم دعایت میکنم و مثل حاج قاسم سردارت می شوم». این سرود یک «عهدنامه» است که تمامی آرمان و آرزوهای چند نسل از انقلاب اسلامی را در خود جای داده است . نسل چهارم انقلاب پیام رهبری را در بیانیه گام دوم خوب دریافت کرده است. این سرود یک زلزله گفتمانی است بهزودی بهدلیل دربرگیری و انطباق آن با آمال و آرزوهای بشریت پنج قاره جهان را فتح خواهد کرد.
ارتش رسانهای آمریکا ، انگلیس ، رژیم صهیونیستی و بوقهای تکراری آن در میان قارونهای عرب سخت به وحشت افتادهاند و با تخطئه کودکانه و ابلهانه این سرود دارند خاک به چهره خورشید میپاشند.
آنها از اینکه این سرود در جایگاه «بازآماد انقلابی» در ایران، منطقه و جهان قرار گرفته است سخت به هراس افتادهاند، این سرود یک سرود «رهایی» و «آزادی» در قالب الهیات رهاییبخش ملتهای جهان است.دشمن با تمام وجود دارد حس میکند . این سرود به جنگ سه خصلت و کارکرد رسانههای کفار و مشرکین در عصر ما آمده است؛ خصلت اعراض از حق ، خصلت تکذیب حق و خصلت استهزاء حق.این سرود فقط یک «صوت» نیست .حرکات بدن بهویژه اشکی که بر گونههای زیبای این نسل به هنگام اجرا می نشیند نشان صدق و صفا در عهد و پیمانی است که انسان با خدای خود دارد.این سرود یک درک و تفسیر روحانی و معنوی از سه مفهوم «هستی» ، «تاریخ» و «انسان» است و مرز خود را با تفکر الحاد ، کفر و شرک جهانی که در سکولاریسم و لائیسم ظهور یافته ،مشخص میکند.صدای آمریکا در یک دست و پا زدن بیهوده در تخطئه این سرود میگوید؛ این سرود تشویق به نظامیگری و خشونت است . همین حرف از بوقهای آنها در اروپا و در داخل تکرار شده است.از عمر کشوری به نام آمریکا 239 سال است که میگذرد. مطابق تحقیقات تاریخی وبگاه usfacts آمریکا 93 درصد عمر خود را در جنگ با ملت خود و ملتهای جهان بهسر برده و میلیونها تن را در پنج قاره به خاک و خون کشیده همین تحقیق نشان میدهد آمریکا فقط در سال 1935 تا 1940 در دوران رکود بزرگ بدون جنگ بوده و هیچ دههای را بدون جنگ سر نکرده است. اخیرا رئیس ستاد مشترک ارتش تروریستی آمریکا اعلام کرده است:«هر پیشرفت نظامی که طی 70 سال گذشته داشتهایم به سرعت در حال توقف است آمریکا دیگر قدرت بلامنازع جهان نیست»آمریکا با این ریخت و قیافه میلیتاریستی از یک سرود انقلابی که حکایت از آمادگی چند نسل برای دفاع از حق و دفاع از مظلوم و یاری امام زمان (عج) دارد میترسد. جالب اینجاست که مایک پمپئو وزیرخارجه سابق خود را میفرستد به آلبانی در کمپ منافقین که دستشان به خون 17 هزار شهید ترور آغشته است به تروریستهای منافق روحیه و به ملت ایران و به منتخب ملت چنگ و دندان نشان بدهد!!انگلیسیها که آوازه قتل و غارت آنها در پنج قاره در قرن 19 و 20 گوش فلک را کر کرده است همین هفته گذشته در پارلمان خود بازی مضحک و شرمآور نوشتن قانون اساسی برای آینده ایران را به نمایش گذاشت.
پیام آمریکاییها و انگلیسیها در واکنش به سرود انقلابی «سلام فرمانده» این است که برای حفظ سلطه خود حاضریم از بدنامترین گروههای ضدانقلاب و حتی تروریستهای منافق حمایت کنیم اما حقانیت ملت ایران و انقلاب اسلامی را به رسمیت نشناسیم .
سرود «سلام فرمانده» خط درگیری با دشمن و مرز نسل آینده کشور را با عناصر خوابزده و گیج و ویج را نشان میدهد.این سرود نشان میدهد درگیری اصلی با دشمن کجاست و به کسانی که در جنگ شناختی حنجره خود را به دشمن وام میدهند هشدار میدهد.
کاروان عظیم سرود سلام فرمانده پس از اجرای یک مانور حماسی در اغلب شهرهای ایران و کشورهای منطقه فردا به ایستگاه ورزشگاه آزادی میرسد. مردم ایران و جهان فردا شاهد یک همسرایی حماسی از یک سرود الهی خواهند بود که روزبهروز جای خود را در قلوب مسلمین جهان و آزادیخواهان دنیا باز میکند.آنچه امروز جهان استکبار را به وحشت انداخته ، این است که میبیند دهه نودیها در ایران با سرود «سلام فرمانده» مشغول غوطهوری خود در «خرد انقلابی» در بستر ادب و حماسه ایران و جهان است این پدیده را نوعی «بازآماد انقلابی» تعبیر و تفسیر میکند.
این روزها در ایران چه خبر است؟ یک سرود انقلابی به صورت یک گفتمان حماسی در سراسر کشور در حال فراگیری است! جذابیتهای معنوی آن به قدری است که از مرزهای کشور فرا رفته و صدای آن از کشمیر تا سوریه و از آنجا در برخی کشورهای آفریقایی و حتی اروپا شنیده می شود!
این سرود انقلابی «گفتمان مهدویت» را از زیر سقف گفتوگوهای علمی و نظری بیرون آورده به خیابانها و میادین شهرها در قاب انقلاب اسلامی ارائه کرده است.
این سرود خاستگاه فکری و معنوی دهه نودیهای انقلاب است و با کنش و جاذبه جادویی خود سه نسل انقلاب اسلامی را به دنبال خود میکشد.
تحلیل محتوایی این سرود خیلی مبهم ، پیچیده و گنگ نیست. روشن و شفاف میگوید؛ عصر ما عصر امامت و ولایت است.
این زمان صاحب دارد و باید از صاحبان غاصب آن «تبری» جست و در حوزه «تولی» به صاحب آن خود را «بهنگام» و «انقلابی» حفظ کرد.
مفاهیم بکر، بدیع و پرجاذبه این سرود نوعی بازتولید مفاهیم عمیق انقلابی بیانیه گام دوم است.
بیانیه گام دوم مقام معظم رهبری، چهار کلمه حق دارد که با بازخوانی آن در تحلیل سرود انقلابی «سلام فرمانده» خالی از لطف نیست.
1- شناخت عظمت انقلاب اسلامی به عنوان یک نقطه عطف در تاریخ بشر
2- شناخت عظمت راه طی شده و کارکردهای انقلاب اسلامی به عنوان زمینهساز ظهور تنها منجی بشریت حضرت مهدی (عج)
3- عظمت نقش نیروهای انقلابی و جهادی در پدیداری انقلاب اسلامی
4- عظمت چشماندازی که باید به آن برسیم که نتیجه آن بدون شک فلاح و رستگاری در دنیا و آخرت است.
بیش از چهار دهه از حیات بالنده انقلاب اسلامی میگذرد امروز نسل چهارم انقلاب به میدان آمده است و خطاب به مولای خود صاحب الزمان (عج) فریاد می زند؛ «با این دستان کوچکم یاریت میکنم دعایت میکنم و مثل حاج قاسم سردارت می شوم». این سرود یک «عهدنامه» است که تمامی آرمان و آرزوهای چند نسل از انقلاب اسلامی را در خود جای داده است . نسل چهارم انقلاب پیام رهبری را در بیانیه گام دوم خوب دریافت کرده است. این سرود یک زلزله گفتمانی است بهزودی بهدلیل دربرگیری و انطباق آن با آمال و آرزوهای بشریت پنج قاره جهان را فتح خواهد کرد.
ارتش رسانهای آمریکا ، انگلیس ، رژیم صهیونیستی و بوقهای تکراری آن در میان قارونهای عرب سخت به وحشت افتادهاند و با تخطئه کودکانه و ابلهانه این سرود دارند خاک به چهره خورشید میپاشند.
آنها از اینکه این سرود در جایگاه «بازآماد انقلابی» در ایران، منطقه و جهان قرار گرفته است سخت به هراس افتادهاند، این سرود یک سرود «رهایی» و «آزادی» در قالب الهیات رهاییبخش ملتهای جهان است.دشمن با تمام وجود دارد حس میکند . این سرود به جنگ سه خصلت و کارکرد رسانههای کفار و مشرکین در عصر ما آمده است؛ خصلت اعراض از حق ، خصلت تکذیب حق و خصلت استهزاء حق.این سرود فقط یک «صوت» نیست .حرکات بدن بهویژه اشکی که بر گونههای زیبای این نسل به هنگام اجرا می نشیند نشان صدق و صفا در عهد و پیمانی است که انسان با خدای خود دارد.این سرود یک درک و تفسیر روحانی و معنوی از سه مفهوم «هستی» ، «تاریخ» و «انسان» است و مرز خود را با تفکر الحاد ، کفر و شرک جهانی که در سکولاریسم و لائیسم ظهور یافته ،مشخص میکند.صدای آمریکا در یک دست و پا زدن بیهوده در تخطئه این سرود میگوید؛ این سرود تشویق به نظامیگری و خشونت است . همین حرف از بوقهای آنها در اروپا و در داخل تکرار شده است.از عمر کشوری به نام آمریکا 239 سال است که میگذرد. مطابق تحقیقات تاریخی وبگاه usfacts آمریکا 93 درصد عمر خود را در جنگ با ملت خود و ملتهای جهان بهسر برده و میلیونها تن را در پنج قاره به خاک و خون کشیده همین تحقیق نشان میدهد آمریکا فقط در سال 1935 تا 1940 در دوران رکود بزرگ بدون جنگ بوده و هیچ دههای را بدون جنگ سر نکرده است. اخیرا رئیس ستاد مشترک ارتش تروریستی آمریکا اعلام کرده است:«هر پیشرفت نظامی که طی 70 سال گذشته داشتهایم به سرعت در حال توقف است آمریکا دیگر قدرت بلامنازع جهان نیست»آمریکا با این ریخت و قیافه میلیتاریستی از یک سرود انقلابی که حکایت از آمادگی چند نسل برای دفاع از حق و دفاع از مظلوم و یاری امام زمان (عج) دارد میترسد. جالب اینجاست که مایک پمپئو وزیرخارجه سابق خود را میفرستد به آلبانی در کمپ منافقین که دستشان به خون 17 هزار شهید ترور آغشته است به تروریستهای منافق روحیه و به ملت ایران و به منتخب ملت چنگ و دندان نشان بدهد!!انگلیسیها که آوازه قتل و غارت آنها در پنج قاره در قرن 19 و 20 گوش فلک را کر کرده است همین هفته گذشته در پارلمان خود بازی مضحک و شرمآور نوشتن قانون اساسی برای آینده ایران را به نمایش گذاشت.
پیام آمریکاییها و انگلیسیها در واکنش به سرود انقلابی «سلام فرمانده» این است که برای حفظ سلطه خود حاضریم از بدنامترین گروههای ضدانقلاب و حتی تروریستهای منافق حمایت کنیم اما حقانیت ملت ایران و انقلاب اسلامی را به رسمیت نشناسیم .
سرود «سلام فرمانده» خط درگیری با دشمن و مرز نسل آینده کشور را با عناصر خوابزده و گیج و ویج را نشان میدهد.این سرود نشان میدهد درگیری اصلی با دشمن کجاست و به کسانی که در جنگ شناختی حنجره خود را به دشمن وام میدهند هشدار میدهد.
کاروان عظیم سرود سلام فرمانده پس از اجرای یک مانور حماسی در اغلب شهرهای ایران و کشورهای منطقه فردا به ایستگاه ورزشگاه آزادی میرسد. مردم ایران و جهان فردا شاهد یک همسرایی حماسی از یک سرود الهی خواهند بود که روزبهروز جای خود را در قلوب مسلمین جهان و آزادیخواهان دنیا باز میکند.آنچه امروز جهان استکبار را به وحشت انداخته ، این است که میبیند دهه نودیها در ایران با سرود «سلام فرمانده» مشغول غوطهوری خود در «خرد انقلابی» در بستر ادب و حماسه ایران و جهان است این پدیده را نوعی «بازآماد انقلابی» تعبیر و تفسیر میکند.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

تعداد بازدید : 15
الزامات تحول اقتصادی
پس از پیروزی انقلاب اسلامی، متاسفانه اداره اقتصاد ملی در ریل توسعه قرار نگرفت، دولتی کردن اقتصاد، رویکرد حاکم دولتمردان وقت بود، این رویکرد همچنان با فراز و نشیب هایی تا به امروز ادامه پیدا کرده است . دولت های گذشته هر کدام، و عده اصلاح نظام اقتصادی را مطرح و اقداماتی هم انجام دادند لکن توفیق لازم پیدا نکردند .ناکارآمدی مدیران اقتصادی از یک طرف و وابستگی اقتصاد ملی به درآمدهای ارزی حاصل از فروش نفت خام از طرف دیگر و نداشتن یک نظریه اقتصادی مدقن ،چرخ های اقتصادی را کند و کند تر نمود به طوری که علیرغم ظرفیت های سرشار سرزمینی، ازجمله، سرمایه انسانی، منابع طبیعی ذخایر زیرزمینی و موقعیت جغرافیایی ، شاهد بیکاری، کاهش رشد اقتصادی ، بیثباتی ،تورم و بهره وری منفی شدیم...
بدتر اینکه دراین روند، تبعیض ، فساد ،اختلاف طبقاتی و بی عدالتی به شدت چهره زشت خود را نمایان ساخت تا جایی که دستاوردهای گرانسنگ انقلاب اسلامی را تحت شعاع قرار داد و دشمن هم که متوجه این آسیبپذیری شده بود با اعمال تحریم اقتصادی ،تلاش نمود تا نظام جمهوری اسلامی را تحت فشار قرار داده و به تسلیم وادارد .حال که با روی کار آمدن دولت مردمی سیزدهم ،عزم و اراده آن پدید آمده است تا اصلاحات اقتصادی انجام دهد .
برای موثر واقع شدن این اصلاحات در روند توسعه اقتصاد ملی الزاماتی مورد توجه باید قرار داد که به اجمال اشاره می شود:
۱ _ تک نرخی کردن ارز هدف ممتازی است که می بایستی به سمت آن حرکت کرد هرچند دشوار است.
۲_ از اتخاذ هر تصمیمی که عامل افزایش تورم و عدم ثبات اقتصادی باشد،، می بایستی به شدت پرهیز نمود، چرا که آستانه تحمل مردم واقتصاد ملی در این زمینه صفر است.
۳_ هر تصمیمی که باعث ریشه کن شدن فساد، رانت، بی عدالتی و تبعیض اقتصادی شود با جسارت و شجاعت اتخاذ و عوارض زودگذر آن را تحمل نمود .
۴_ دولت مصمم باشد از جایگاه عاملیت اقتصاد خارج شده و اقتصاد ملی را دولت زدایی کند و به سیاست گذاری و نظارت روی آورد.
۵_ از هر تصمیمی که باعث افزایش هزینه های دولت و کسری بودجه شود پرهیز گردد.
۶ _ امروز بالاترین هزینه در کشور هزینه انرژی ، بالغ بر ۳۰۰ میلیارد دلار است ،
طبق نظرات کارشناسی می توان با اصلاح قیمت و صرفه جویی با یک شیب مناسب آن را تا دوسوم کاهش داد. در این خصوص دولت سیزدهم لازم است برنامه ملی تهیه نموده و با کمک آحاد جامعه وبا عزم جزم این برنامه را اجرا نماید.
۷_ اصلاحات نظام اقتصادی و تحقق رشد اقتصادی و رشد درآمد ناخالص ملی، بدون اصلاح نظام پولی و بانکی ، نظام مالیاتی ،حذف قوانین و مقررات دست و پا گیر و زائد میسر نیست .
8- همگرایی ویک صدایی تیم اقتصادی دولت و همگرایی و همکاری قوای سه گانه و جلب حمایت خواص جامعه و استفاده از ظرفیت رسانه ای کشور برای آگاهی مردم بسیار پر اهمیت و تضمین کننده موفقیت اجرای هرگونه تحول اقتصادی در چنین شرایطی است .
خداوند پشتیبان این انقلاب و همه آنهایی است که در صدد تعالی و پویایی آن گام بر می دارند و پرچم عزت و سربلندی ملت بزرگ ایران را برافراشته می سازند .
بدتر اینکه دراین روند، تبعیض ، فساد ،اختلاف طبقاتی و بی عدالتی به شدت چهره زشت خود را نمایان ساخت تا جایی که دستاوردهای گرانسنگ انقلاب اسلامی را تحت شعاع قرار داد و دشمن هم که متوجه این آسیبپذیری شده بود با اعمال تحریم اقتصادی ،تلاش نمود تا نظام جمهوری اسلامی را تحت فشار قرار داده و به تسلیم وادارد .حال که با روی کار آمدن دولت مردمی سیزدهم ،عزم و اراده آن پدید آمده است تا اصلاحات اقتصادی انجام دهد .
برای موثر واقع شدن این اصلاحات در روند توسعه اقتصاد ملی الزاماتی مورد توجه باید قرار داد که به اجمال اشاره می شود:
۱ _ تک نرخی کردن ارز هدف ممتازی است که می بایستی به سمت آن حرکت کرد هرچند دشوار است.
۲_ از اتخاذ هر تصمیمی که عامل افزایش تورم و عدم ثبات اقتصادی باشد،، می بایستی به شدت پرهیز نمود، چرا که آستانه تحمل مردم واقتصاد ملی در این زمینه صفر است.
۳_ هر تصمیمی که باعث ریشه کن شدن فساد، رانت، بی عدالتی و تبعیض اقتصادی شود با جسارت و شجاعت اتخاذ و عوارض زودگذر آن را تحمل نمود .
۴_ دولت مصمم باشد از جایگاه عاملیت اقتصاد خارج شده و اقتصاد ملی را دولت زدایی کند و به سیاست گذاری و نظارت روی آورد.
۵_ از هر تصمیمی که باعث افزایش هزینه های دولت و کسری بودجه شود پرهیز گردد.
۶ _ امروز بالاترین هزینه در کشور هزینه انرژی ، بالغ بر ۳۰۰ میلیارد دلار است ،
طبق نظرات کارشناسی می توان با اصلاح قیمت و صرفه جویی با یک شیب مناسب آن را تا دوسوم کاهش داد. در این خصوص دولت سیزدهم لازم است برنامه ملی تهیه نموده و با کمک آحاد جامعه وبا عزم جزم این برنامه را اجرا نماید.
۷_ اصلاحات نظام اقتصادی و تحقق رشد اقتصادی و رشد درآمد ناخالص ملی، بدون اصلاح نظام پولی و بانکی ، نظام مالیاتی ،حذف قوانین و مقررات دست و پا گیر و زائد میسر نیست .
8- همگرایی ویک صدایی تیم اقتصادی دولت و همگرایی و همکاری قوای سه گانه و جلب حمایت خواص جامعه و استفاده از ظرفیت رسانه ای کشور برای آگاهی مردم بسیار پر اهمیت و تضمین کننده موفقیت اجرای هرگونه تحول اقتصادی در چنین شرایطی است .
خداوند پشتیبان این انقلاب و همه آنهایی است که در صدد تعالی و پویایی آن گام بر می دارند و پرچم عزت و سربلندی ملت بزرگ ایران را برافراشته می سازند .

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

تعداد بازدید : 10
وداع ملت با صید خدا
جواد شاملو
گرد و خاک است. هوا را غبار گرفته؛ چشم چشم را نمیبیند. برو بنشین در خانهات، یا به کارت برس. گرد و خاک است؛ گرد و خاک اخبار، گرد و خاک گرانی، گرد و خاک فتنه، گرد و خاک ساختمان 10 طبقه آبادان. هزار تا بهانه هست. از زمین و آسمان دارد توجیه میبارد برای اینکه بی خیال شوی. اگر هم خیلی وطندوست و بااعتقادی، یک خدا رحمت کندی بگو و برو سر زندگی خودت. سر صبحی میدان امام حسین چه میکنی؟ برای که اشک میریزی؟ در فشار جمعیت، دوست داری دست بالا آمدهات را که ببیند؟ شما، با شما هستم خانم؛ کدام نیرو بچه به بغل تا اینجا کشانده تو را؟ تو آقا، چه چیزی در خونت جریان دارد که آرام و باشکوه آن پرچم را تکان میدهی؟ تو پسرجان، چرا عکس حاجقاسم را دست گرفتهای؟ چرا نمیگذارید عقیده زیر بار مشکلات، زیر این آسمان آلوده دفن شود؟ چیست این باور و این عشق که زور روزگار به آن نمیرسد؟ کرور کرور جمعیت آمده زیر جنازه شهید را بگیرد و بگوید شهادت برای این ملت یک اتفاق نیست؛ یک راه است و یک دستانداز نیست؛ یک مقصد است. اینکه ملت برای شهیدش بال و پر بزند؛ بزرگترین انتقام از تروریست است. گمان نکن دشمن دوست داشته باشد برای ملت قهرمان بتراشد. اینکه عیال و اولاد شهید در میان انبوه جمعیت اشک بریزند نه در تنهایی و غربت، یعنی تکثیر شهید. در ماجرای شهید صیاد خدایی، ما با چهره نابی از اعتقاد و باور و هویت مواجهیم. اولا با شهیدی مواجهیم که از سفره انقلاب تنها همین پنج گلوله سربی را سهم داشته. مستأجری در پایینشهر تهران که خودروی پرایدش حتی از آن خودش نیست. ثانیا با مردمی طرفیم که نه در روزگاری خوش، بلکه در روزهای ناخوش وطنشان شهیدپروری میکنند. این همان گل عقیده است که از لا به لای خاراسنگ میروید و بوییدنش شامه شرف میطلبد. این همان هسته ناب و پاک جمهوری اسلامی است که بسیاری از آن سر در نمیآورند و میپندارند دفاع از جمهوری اسلامی، دفاع از فلان مسئول بیکفایت یا فلان دستگاه پرخیانت است.
حمایت از جمهوری اسلامی حمایت از آرمانی است که یک نفر برایش خون میدهد و هزاران نفر برایش از خون او دفاع و پاسداری میکنند. این نظام گوهر درخشانی در خود دارد که صدقه سر آن شهید خدایی به دلیل عدم بهرهمندی مالی از موقعیت شغلی مهمی که داشته، از نثار جانش صرفنظر نمیکند و مردم نیز به بهانه انبوه گرفتاریها از بدرقه و تکریم و تعظیم شهیدشان چشمپوشی نمیکنند. گوهری که در همین روزهای دشوار، تجمعات درکنشدنی اجرای سرود سلام فرمانده را رقم میزند و از چشم بزرگ و کوچک اشک جاری میکند. سهلانگاری و کمفروشی ساختمانی 10 طبقه را در آبادان روی سر مردم ویران کرد اما غیرت و حمیت شهدا، ساختمان هویت و باور مردم را آباد میکند. شهدا، پیمانکاران باور مردماند، کسانی که خونشان ملات ساختمان اعتقاد مردم را مستحکم میکند. شهید هرچند مستأجر باشد معمار امنیت و عزت ملت است. شهید میتواند مالک خانه نباشد اما خدا او را مالک دلها میگرداند. خانه مشتی گل و سنگ و گچ است، فتح ملک دل است که مرد میطلبد.
دشمن اشتباهات قدیمی را تکرار میکند و با جاری کردن خون شهید، خون تازه در کالبد فرهنگ و باور مردم جاری میکند. مردم نیز شاخه اصیل را از علف هرز تمییز میدهند و این واقعیتی است که هم دشمن باید آن را بداند و هم دوست. دشمن بداند مردم با وجود مشکلات، شهید خود را روی زمین رها نمیکنند و دوست بداند مردم با وجود شهدا، گلایهها، مطالبات و انتقادات خود را فراموش نمیکنند. برای مردم سؤال است که چرا دو کوچه پایینتر از مجلس شورای اسلامی، عضو نیروی قدس مملکت باید در روز روشن ترور شود. ملت همچنین مطالبه پاسخ قطعی و قاطع به دشمن دارد؛ چه عدم پاسخ، پهلوانان بیشتری از این ملت را صید دشمن خواهد ساخت. مبادا این حقیقت که هر شهید صید خدا و اهل بیت است ما را نسبت به خون امثال صیاد خداییها بیحس گرداند. ملت این مطالبه را دارد، در کنار مطالبات به حق و نه چندان معدود دیگر.
گرد و خاک است. هوا را غبار گرفته؛ چشم چشم را نمیبیند. برو بنشین در خانهات، یا به کارت برس. گرد و خاک است؛ گرد و خاک اخبار، گرد و خاک گرانی، گرد و خاک فتنه، گرد و خاک ساختمان 10 طبقه آبادان. هزار تا بهانه هست. از زمین و آسمان دارد توجیه میبارد برای اینکه بی خیال شوی. اگر هم خیلی وطندوست و بااعتقادی، یک خدا رحمت کندی بگو و برو سر زندگی خودت. سر صبحی میدان امام حسین چه میکنی؟ برای که اشک میریزی؟ در فشار جمعیت، دوست داری دست بالا آمدهات را که ببیند؟ شما، با شما هستم خانم؛ کدام نیرو بچه به بغل تا اینجا کشانده تو را؟ تو آقا، چه چیزی در خونت جریان دارد که آرام و باشکوه آن پرچم را تکان میدهی؟ تو پسرجان، چرا عکس حاجقاسم را دست گرفتهای؟ چرا نمیگذارید عقیده زیر بار مشکلات، زیر این آسمان آلوده دفن شود؟ چیست این باور و این عشق که زور روزگار به آن نمیرسد؟ کرور کرور جمعیت آمده زیر جنازه شهید را بگیرد و بگوید شهادت برای این ملت یک اتفاق نیست؛ یک راه است و یک دستانداز نیست؛ یک مقصد است. اینکه ملت برای شهیدش بال و پر بزند؛ بزرگترین انتقام از تروریست است. گمان نکن دشمن دوست داشته باشد برای ملت قهرمان بتراشد. اینکه عیال و اولاد شهید در میان انبوه جمعیت اشک بریزند نه در تنهایی و غربت، یعنی تکثیر شهید. در ماجرای شهید صیاد خدایی، ما با چهره نابی از اعتقاد و باور و هویت مواجهیم. اولا با شهیدی مواجهیم که از سفره انقلاب تنها همین پنج گلوله سربی را سهم داشته. مستأجری در پایینشهر تهران که خودروی پرایدش حتی از آن خودش نیست. ثانیا با مردمی طرفیم که نه در روزگاری خوش، بلکه در روزهای ناخوش وطنشان شهیدپروری میکنند. این همان گل عقیده است که از لا به لای خاراسنگ میروید و بوییدنش شامه شرف میطلبد. این همان هسته ناب و پاک جمهوری اسلامی است که بسیاری از آن سر در نمیآورند و میپندارند دفاع از جمهوری اسلامی، دفاع از فلان مسئول بیکفایت یا فلان دستگاه پرخیانت است.
حمایت از جمهوری اسلامی حمایت از آرمانی است که یک نفر برایش خون میدهد و هزاران نفر برایش از خون او دفاع و پاسداری میکنند. این نظام گوهر درخشانی در خود دارد که صدقه سر آن شهید خدایی به دلیل عدم بهرهمندی مالی از موقعیت شغلی مهمی که داشته، از نثار جانش صرفنظر نمیکند و مردم نیز به بهانه انبوه گرفتاریها از بدرقه و تکریم و تعظیم شهیدشان چشمپوشی نمیکنند. گوهری که در همین روزهای دشوار، تجمعات درکنشدنی اجرای سرود سلام فرمانده را رقم میزند و از چشم بزرگ و کوچک اشک جاری میکند. سهلانگاری و کمفروشی ساختمانی 10 طبقه را در آبادان روی سر مردم ویران کرد اما غیرت و حمیت شهدا، ساختمان هویت و باور مردم را آباد میکند. شهدا، پیمانکاران باور مردماند، کسانی که خونشان ملات ساختمان اعتقاد مردم را مستحکم میکند. شهید هرچند مستأجر باشد معمار امنیت و عزت ملت است. شهید میتواند مالک خانه نباشد اما خدا او را مالک دلها میگرداند. خانه مشتی گل و سنگ و گچ است، فتح ملک دل است که مرد میطلبد.
دشمن اشتباهات قدیمی را تکرار میکند و با جاری کردن خون شهید، خون تازه در کالبد فرهنگ و باور مردم جاری میکند. مردم نیز شاخه اصیل را از علف هرز تمییز میدهند و این واقعیتی است که هم دشمن باید آن را بداند و هم دوست. دشمن بداند مردم با وجود مشکلات، شهید خود را روی زمین رها نمیکنند و دوست بداند مردم با وجود شهدا، گلایهها، مطالبات و انتقادات خود را فراموش نمیکنند. برای مردم سؤال است که چرا دو کوچه پایینتر از مجلس شورای اسلامی، عضو نیروی قدس مملکت باید در روز روشن ترور شود. ملت همچنین مطالبه پاسخ قطعی و قاطع به دشمن دارد؛ چه عدم پاسخ، پهلوانان بیشتری از این ملت را صید دشمن خواهد ساخت. مبادا این حقیقت که هر شهید صید خدا و اهل بیت است ما را نسبت به خون امثال صیاد خداییها بیحس گرداند. ملت این مطالبه را دارد، در کنار مطالبات به حق و نه چندان معدود دیگر.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

تعداد بازدید : 13
پاسخ در راه است
محمد صادق پور
حدود ساعت ۴ عصر روز یک شنبه دو راکب موتور سیکلت در یکی از کوچههای خیابان مجاهدین اسلام در مرکز شهر تهران، سردار پاسدار صیاد خدایی، از نیروهای مدافع حرم در سوریه را که در مقابل گروه تروریستی داعش جنگیده بود، با شلیک پنج گلوله به شهادت رساندند. این ترور در نزدیکی منزل شهید رخ داد و طی آن سه گلوله به جمجمه و دو گلوله دیگر به دست او اصابت کرد.در اولین ساعات پس از این حادثه مقامات متعددی ضمن محکوم کردن این اقدام جنایتکارانه از پاسخ محکم و حتمی جمهوری اسلامی ایران خبر دادند.
سعید خطیب زاده، سخنگوی وزارت امور خارجه در همین رابطه ضمن محکوم کردن این اقدام تروریستی و ابراز تسلیت و تبریک در شهادت صیادخدایی به خانواده آن شهید و همرزمانش، گفت: دشمنان قسم خورده نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران با ترور و به شهادت رساندن یکی از اعضای ایثارگر سپاه، بار دیگر ماهیت و ذات خبیث خود را افشا کردند.
وی ادامه داد: این جنایت غیرانسانی توسط عناصر تروریستی وابسته به استکبار جهانی و با حمایت و در میان سکوت کشورهای مدعی مقابله با تروریسم صورت گرفت.
سردار سلامی در این خصوص گفت: «هر اقدامی از طرف دشمن با پاسخی قوی مواجه خواهد شد. ما دشمن را به حال خود رها نخواهیم کرد و همواره آنها را تحت تعقیب قرار خواهیم داد».
فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی اضافه کرد: «معادلههای ما در برابر دشمن پابرجا خواهد ماند و تشدید و قویتر خواهد شد. [ریختن] خون شهید صیاد خدایی بیپاسخ نخواهد ماند».
این مسئله در بردارنده نکاتی است که باید بر روی آن ها تمرکز شود و با پاسخ قاطع از تکرار این گونه حوادث جلوگیری شود.
رژیم صهیونستی در ماه های اخیر روش های اقدام علیه جمهوری اسلامی را تغییر داده است به طوری که آن ها پیش از این صرفا در مسائل هسته ای، حمله به تاسیسات هسته ای و ترور دانشمندان فعال در این زمینه تمرکز داشتند.
این نخستین بار نیست که اعضای سپاه قدس هدف قرار میگیرند اما انجام این کار در داخل ایران اتفاق نادری به شمار میآید. پیش از این هدف اغلب ترورهای داخل ایران، افراد مرتبط با برنامه هستهای بودند اما شهید خدایی در صنعت هسته ای فعالیتی نداشت و طبق برخی از اخبار، ایشان در پیشرفت صنعت ساخت هواپیماهای بدون سرنشین ایران نقش داشت. رژیم منحوس صهیونیستی که به شدت نگران تقویت حضور ایران و محور مقاومت در سوریه از یک سو و به سرانجام رسیدن مذاکرات هسته ای
از سوی دیگراست؛ در حال آخرین دست و پا زدن های خود می باشد. آن ها با توجه به پاره ای نارضایتی های اقتصادی در جریان طرح مردمی سازی یارانه ها، دل خوش به دامن زدن به این نارضایتی ها و القای حس عدم امنیت در جامعه بودند اما مردم شهید پرور ایران با حضور خود در مراسم تشییع این شهید بزرگوار کید دشمن را به خودشان برگرداندند. حال وقت آن است که این حماسه مردم در زمان و مکان مناسب با پاسخ قوی کامل شود تا دشمن بهای عبور از خط قرمز های ملت ایران را بداند و درس عبرتی برای این رژیم منحوس و استکبار جهانی حامی آن باشد.
حدود ساعت ۴ عصر روز یک شنبه دو راکب موتور سیکلت در یکی از کوچههای خیابان مجاهدین اسلام در مرکز شهر تهران، سردار پاسدار صیاد خدایی، از نیروهای مدافع حرم در سوریه را که در مقابل گروه تروریستی داعش جنگیده بود، با شلیک پنج گلوله به شهادت رساندند. این ترور در نزدیکی منزل شهید رخ داد و طی آن سه گلوله به جمجمه و دو گلوله دیگر به دست او اصابت کرد.در اولین ساعات پس از این حادثه مقامات متعددی ضمن محکوم کردن این اقدام جنایتکارانه از پاسخ محکم و حتمی جمهوری اسلامی ایران خبر دادند.
سعید خطیب زاده، سخنگوی وزارت امور خارجه در همین رابطه ضمن محکوم کردن این اقدام تروریستی و ابراز تسلیت و تبریک در شهادت صیادخدایی به خانواده آن شهید و همرزمانش، گفت: دشمنان قسم خورده نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران با ترور و به شهادت رساندن یکی از اعضای ایثارگر سپاه، بار دیگر ماهیت و ذات خبیث خود را افشا کردند.
وی ادامه داد: این جنایت غیرانسانی توسط عناصر تروریستی وابسته به استکبار جهانی و با حمایت و در میان سکوت کشورهای مدعی مقابله با تروریسم صورت گرفت.
سردار سلامی در این خصوص گفت: «هر اقدامی از طرف دشمن با پاسخی قوی مواجه خواهد شد. ما دشمن را به حال خود رها نخواهیم کرد و همواره آنها را تحت تعقیب قرار خواهیم داد».
فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی اضافه کرد: «معادلههای ما در برابر دشمن پابرجا خواهد ماند و تشدید و قویتر خواهد شد. [ریختن] خون شهید صیاد خدایی بیپاسخ نخواهد ماند».
این مسئله در بردارنده نکاتی است که باید بر روی آن ها تمرکز شود و با پاسخ قاطع از تکرار این گونه حوادث جلوگیری شود.
رژیم صهیونستی در ماه های اخیر روش های اقدام علیه جمهوری اسلامی را تغییر داده است به طوری که آن ها پیش از این صرفا در مسائل هسته ای، حمله به تاسیسات هسته ای و ترور دانشمندان فعال در این زمینه تمرکز داشتند.
این نخستین بار نیست که اعضای سپاه قدس هدف قرار میگیرند اما انجام این کار در داخل ایران اتفاق نادری به شمار میآید. پیش از این هدف اغلب ترورهای داخل ایران، افراد مرتبط با برنامه هستهای بودند اما شهید خدایی در صنعت هسته ای فعالیتی نداشت و طبق برخی از اخبار، ایشان در پیشرفت صنعت ساخت هواپیماهای بدون سرنشین ایران نقش داشت. رژیم منحوس صهیونیستی که به شدت نگران تقویت حضور ایران و محور مقاومت در سوریه از یک سو و به سرانجام رسیدن مذاکرات هسته ای
از سوی دیگراست؛ در حال آخرین دست و پا زدن های خود می باشد. آن ها با توجه به پاره ای نارضایتی های اقتصادی در جریان طرح مردمی سازی یارانه ها، دل خوش به دامن زدن به این نارضایتی ها و القای حس عدم امنیت در جامعه بودند اما مردم شهید پرور ایران با حضور خود در مراسم تشییع این شهید بزرگوار کید دشمن را به خودشان برگرداندند. حال وقت آن است که این حماسه مردم در زمان و مکان مناسب با پاسخ قوی کامل شود تا دشمن بهای عبور از خط قرمز های ملت ایران را بداند و درس عبرتی برای این رژیم منحوس و استکبار جهانی حامی آن باشد.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

تعداد بازدید : 6
درسهایی که از پلاسکو نیاموختیم
گروه اجتماعی
انگار خرداد با خبرهای تلخ و تأسف بار گره خورده، با مرگ و آلودگی هوا و چندین و چند مسئله خرد و کلان دیگر و از میان تمامی این اخبار ناگوار، فروریختن ساختمان متروپل بیش از همه داغدار و سوگوارمان کرده است. اوضاع خوب نیست و «به دلیل تخریب بخشی از ساختمان و سست بودن ستون های آن احتمال ریزش بخشی دیگر از متروپل وجود دارد»، سخنگوی سازمان اورژانس کشور از پیچیدگی وضعیت و ناپایداری متروپل می گویدو اینکه ممکن است تکه هایی از ساختمان دچار ریزش شوند. «طی این حادثه ۱۰ طبقه روی یکدیگر پرس شدند و همین موضوع عملیات آواربرداری را دچار پیچیدگی های خاصی میکند.» «با توجه به شرایط ناپایدار، بخشی از سازه، حین عملیات آواربرداری فرو ریخت.» «شواهدی مبنی بر حبس بیش از 50 نفر در زیرزمین های ساختمان وجود دارد.» «در جریان امدادرسانی به این حادثه یکی از امدادگران دچار مصدومیت جزئی شد که آوار روی سرش سقوط کرد، شرایط ناپایدار است و خانواده افراد مفقود شده در محل حضور دارند. حضور این افراد در محل توصیه نمیشود.» وزیر کشور با اشاره به وضعیت آواربرداری در محل حادثه متروپل تأکید کرده است: «باید با احتیاط کامل حرکت کرد زیرا هر لحظه ممکن است این سازه ناپایدار فرو بریزد و به این دلیل، کار حساسیت و ریسکپذیری بالایی دارد و باید کاملا دقت شود.» «عملیات جستوجو و امداد در طبقات فوقانی در روز اول به اتمام رسید. اکنون دغدغه اصلی دسترسی به منطقه زیرزمین است.» «عرض کم خیابان و ارتفاع ساختمان بیش از ظرفیت خیابان باعث شده ماشینآلات چندانی نتوانند آواربرداری انجام دهند و امدادرسانی با سختی انجام شود.» «احتمال افزایش مصدومان و جانباختگان وجود دارد.» به گفته دادستان عمومی و انقلاب استان خوزستان، «تا این لحظه 11 نفر از عوامل اصلی در اجرای پروژه دستگیر شدند. از جمله شهردار فعلی و سابق آبادان. همچنین تعدادی از پرسنل شهرداری و ناظرانی که در اجرای این پروژه نظارت داشتند به عنوان متخلفان و عواملی که در بروز حادثه دخیل بودند، دستگیر شدهاند». اما نوک پیکان اعتراض و انتقاد در پی ریزش متروپل به سوی مالک و پیمانکار ساختمان است که « جسد وی از زیر آوار خارج شده و هویت وی نیز کاملا مورد تأیید اداره تشخیص هویت نیروی انتظامی قرار گرفته است.» این هابخشی از عناوین خبرهایی است که تا روز گذشته در رسانهها منتشر شد.
پس از این اتفاق، بی توجهی به دستورالعمل و استانداردها و موضوع نظارتهای صوری و احداث ساختمانهای ناایمن، باری دیگر به سوژه داغی در رسانه ها تبدیل شده است. این سوژه تکراری و دردآور محدود به ساختمانهای قدیمی و یا احداث بناهایی با صرف هزینه های ناچیز نمی شود و در شهرهای بزرگ ساختمانهای نوساز و لوکسی وجود دارند که موازین ایمنی در طراحی و ساخت آنها رعایت نشده است. «متروپل» ساختمان قدیمی نبوده است که فرسودگی، عامل فروریختن آن باشد و تصاویر و ویدئوهایی در فضای مجازی منتشر شده که نشان می دهد ریزش این مجتمع تجاری در حال ساخت به علت عدم رعایت اصول کیفی و پایداری بنا قابل پیش بینی بوده است.
بی شک زخم «متروپل» بر تنِ شهر میماند تا نشانِ شتابزدگی و هلدادنِ شهر به دل تاریکی و فشردگی باشد. برایِ گام برداشتن در روشنایی نیاز به مرورِ آن سیاهه است که چگونه کالاییشدنِ مناسباتِ اجتماعی، بر کالبدِ شهر اثر میگذارد؛ چگونه سوداگری روحِ قانون و جانِ ضابطهها را میگیرد؛ چگونه ناکارآمدیِ استانداردها و عدم ضمانت اجرایی مانند موریانه شهر و ساختمان هایش را میخورد؛ چگونه تجهیزنکردن و آماده نبودنِ زیرساختها اساس نگهداری و بهرهبرداری را به هم میریزد؛ چگونه پراکندگیِ نامناسبِ کاربریها بیهوده دلِ شهر را ریش میکند؛ چگونه زیادهخواهی بر بناها و کالبدهای موجود فشار میآورد؛ چگونه عدم نظارت مداوم از درون شهر را میپکاند؛ چگونه نیاموختنِ آمادگی در برابرِ بحران، گورِ شهر میشود...
تخلف محرز در احداث بنا
آشکار است که برایِ پایداری شهرها باید از راهِ رفته بازگشت. باید نشست و اندیشید. باید قانونگذاشت و مجریان را قوت بخشید. باید نظارت و مطالبه گری را در دستور قرار داد...
هنوز علت این حادثه اعلام نشده و ابعاد آن به درستی روشن نیست. اما مطابق اظهارات صادق خلیلیان، استاندار خوزستان، تخلف در احداث بنای متروپل محرز است. خلیلیان در گفتوگو با خبرنگار تسنیم در محل ریزش ساختمان متروپل آبادان با بیان اینکه مجوز احداث این ساختمان قبل از سال 98 برای 6 طبقه صادر شده که بعدا سه و 2 طبقه به آن اضافه شده، تشریح کرده است: با کسانی که در صدور مجوز و ساخت این ساختمان دست داشتند برخورد خواهد شد.
برخی از کارشناسان هم تأکید می کنند، اقدام به ساخت و ساز بدون دریافت پروانه ساختمانی و نادیده گرفتن قانون نظام مهندسی و سه طبقه مازاد از عوامل اصلی به وجود آمدن این فاجعه انسانی است. آنطور که رئیس انجمن سازندگان مسکن و ساختمان خوزستان می گوید، طمع ساخت و ساز بیشتر و بی قانونی برای عدم توقف ساخت و ساز و بار اضافه بر روی ساختمان که در اثر احداث طبقه مازاد ایجاد شده از مهمترین دلایل وقوع این حادثه بوده است.
رئیس سازمان نظام مهندسی ساختمان گیلان نیز مطرح می کند: عدم توجه به مقاوم سازی و بررسی دقیق وضعیت سازه طبق گزارشات متعدد ناظران ساختمان و عدم رعایت الزامات مورد نیاز سقفهای وافل در ساختمان و...هر کدام به تنهایی میتواند حادثه آفرین باشد و متأسفانه در این ساختمان شاهد مجموعه گستردهای از تخلفات بودیم.
روال قانونی در صدور پروانه ساختمان متروپل طی نشده، این خبر را کوروش خواجوی، رئیس سازمان نظام مهندسی ساختمان خوزستان اعلام کرده و در تشریح علت وقوع این اتفاق، به ایراداتی از جمله عدم رعایت پوشش میلگرد، تغییر شکل بعضی از تیرها و کمانش برخی ستونهای پروژه متروپل اشاره کرده که به شهرداری گوشزد شده و یک ماه قبل دستور توقف دادند که ترتیب اثر داده نشد!
این شیوه تقریبا در میان سرمایهگذاران و مالکان پروژههای بزرگ مرسوم است که به منظور کاهش هزینهها و ساختار موجود در فرآیند نظارت، روال قانونی طراحی و نظارت را طی نمیکنند و مستقیم به سراغ شهرداری میروند. موضوعی که شاه بیت سخنان کوروش خواجوی است و به گفته او، از آنجا که مبالغ پروانه این پروژهها بسیار بالاست، شهرداریها نیز با آنها همکاری میکنند. بر این اساس فرآیند صدور پروانه مسیری غیرقانونی را طی میکند. خواجوی معتقد است، نباید پروانه در آن مقطع صادر میشد؛ چرا که روال اولیه آن طی نشده بود.
معمولا حوادثی از این دست، حرف و حدیث های فراوانی را به دنبال دارد و باید ده ها نشست و جلسه آموزشی و تحلیلی پیرامون آن برگزار کرد، اما همین که آبها از آسیاب می افتد تمامی دستگاههای ذیربط موضوع را به باد فراموشی می سپارند و دیگر کسی به موضوع ناایمنی ساختمانها و اشکالات فنی در جریان ساخت و سازها و عدم رعایت اصول کیفی توجهی نمی کند.
همانند واقعه دلخراش و فراموش نشدنی ساختمان پلاسکو به عنوان نماد اولین بلند مرتبه سازی و ساختمان تجاری شهری کشور که هیئت ویژه گزارش ملی پلاسکو پس از بررسی های لازم اعلام کرد: علت اصلی آتشسوزی اتصال برق و احتمالا نشت همزمان گاز بوده که به خاطر وجود مقادیر زیادی پارچه در ساختمان، نبودن عایق ضد آتش یا همان «فضابندی و جداسازی مقاوم در برابر آتش درون و در بین طبقات ساختمان»، نبود پلکان اضطراری و در مجموع عدم طراحی و انجام بازسازیهای لازم و مطابق اصول ایمنی، آتش گسترش پیدا کرده است.
پس از این حادثه انتظار می رفت، معیارهای ایمنی در ساختمانسازی رعایت شود، اما به فاصله چهار سال از آتشسوزی این ساختمان، حادثه هولناک دیگری در تهران رخ داد؛ این بار کلینیک سینامهر شمیران آتش گرفت و 19 نفر را به کام مرگ کشاند تا به ما یادآوری کند اگر حداقلهایی از استاندارد ایمنی رعایت شده بود، حادثه ای رخ نمیداد و یا کمترین خسارت را به جای می گذاشت. در این چرخه معیوب همواره انسانهایی در مقام وزیر، شهرساز، شهردار، مهندس، معمار، بساز و بفروش و حتی خریدار هرکدام به نحوی و به شکلی در اتفاقات این چنینی سهیم بوده اند. پس از حادثه کلینیک سینا مهر سازمان بازرسی کل کشور اعلام کرد، قصور شهرداری تهران و وزارت بهداشت نسبت به نظارت بر تغییر کاربری محل کلینیک بدون در نظر گرفتن ملاحظات ایمنی اثبات شده است.
طبق گزارشی که مجلس شورای اسلامی ارائه کرده، این حادثه «بر اثر حریق اولیه احتمالی ناشی از اتصالی یک کولر آبی بر سقف کاذب حیاط کلینیک آغاز و متعاقب سرایت آثار حریق به زیر سقف کاذب و شعله ور شدن اقلام پلیمری انباشته، رخداد انفجار متوالی دو کپسول تحت فشار اکسیژن مستقر در حیاط مسقف کلینیک را موجب شده است.»
در این خصوص گسترش دود و آتش به درون واحد به دلیل بسته بودن محیط از طریق راه پله و آسانسور تا بالاترین طبقه کلینیک تسری می یابد
که به همین سبب، متأسفانه تعداد ۱۹ نفر از افراد حاضر در بالاترین طبقه فوت می کنند و تعدادی نیز به سوختگی دچار می شوند.
بررسی ساختمانهای ناایمن در جلسه با رئیس قوه قضائیه
آذرماه سال گذشته، معاون شهرسازی و معماری شهرداری تهران اعلام کرد، حدود ۱۲۹ ساختمان مسکونی و تجاری در پایتخت داریم که مشابه ساختمان پلاسکو است و اگر اتفاقی افتد قابل جمع کردن نیست و حالا پس از فروریختن بخش هایی از ساختمان متروپل در آبادان، دوباره بحث ساخت و سازها و ناپایداری ساختمان ها به میان آمده است و روز گذشته، رئیس شورای اسلامی شهر تهران از بررسی موضوع ساختمانهای ناایمن و پیگیری آن در جلسه مشترک با ریاست قوه قضائیه خبر داد و گفت: «جلسهای با ریاست قوه قضائیه برگزار شد که یکی از موضوعات مطرح شده در این جلسه موضوع ساختمانهای ناپایدار و ناایمن شهری بود. مقرر شد این موضوع به صورت جدی برای پیگیری در دستور کار قرار بگیرد. البته بیتردید موضوع توقف فعالیت ساختمانهای ناایمن فقط به قوه قضائیه مرتبط نیست و مسئولیت تنها بر گردن این قوه نیست و دستگاههای دیگر نیز هر یک مسئولیت دارند.»
همانند تمامی حوادث مشابه، این بار نیز شناسایی متهمان و مقصران مورد تأکید قرار گرفت و دستور بازداشت مالک ساختمان و تعدادی از متخلفان و مسببان حادثه از سوی مرجع قضائی صادر و تعدادی نیز بازداشت شدند که روز گذشته مشخص شد مالک برج مترو پل جانش را از دست داده است. به گفته دادستان عمومی و انقلاب مرکز استان خوزستان « در لباس یکی از قربانیان حادثه که غیرقابل شناسایی بود، اسناد هویتی حسین عبدالباقی پیدا شد و در نهایت هویت وی مورد تأیید قرار گرفت. بنابراین مالک و پیمانکار اصلی ساختمان که دستور بازداشت وی صادر شده بود و در جریان ریزش ساختمان در محل حضور داشت در جریان این حادثه جان خود را از دست داد.»
مالک ساختمان متروپل، سیام اردیبهشت ماه سال گذشته در گفتوگو با خبرآنلاین بیان کرده بود که «این برج با بالاترین استانداردها و با کیفیتترین مواد ساخته میشود.»
او با اشاره به برج شماره دو در دست احداث متروپل ادعا کرده بود: «فاز نخست این سازه عظیم با زیربنای بیش از ۴۵ هزار مترمربع تا پایان امسال به بهرهبرداری میرسد. سازه بتنی متروپل با شمعکوبیهای ۲۷ متری و به طور کامل ضدزلزله خواهد بود.»
پرونده تخلف هلدینگ عبدالباقی در مورد ساخت برجهای متروپل و مشکلات مربوط به آن را یکی از دستگاههای نظارتی در سال ۱۳۹۸ به دادگستری این شهرستان ارجاع داد. در این پرونده به تخلفات فنی و سازهای اشاره شد که میتوانست به تخریب ساختمان منجر شود. اما تأکید بر این بود که تا روشن شدن ابهامها، ساخت و ساز متوقف شود.
نظر کارشناسان شهرسازی و نظاممهندسی هم ضمیمه این پرونده بود که از عدم رعایت اصول ایمنی و شهرسازی و دریافت نکردن نظریه مهندس ناظر نظاممهندسی حکایت داشت و اما یک سال بعد، در بهمنماه ۹۹ سازمان نظاممهندسی طی نامهای به سرپرست وقت شهرداری آبادان و مالک ساختمان متروپل با اشاره به ۱۴ مورد نقص در امور مهندسی و زیرساختی بر خطر ادامه ساختوساز برج شماره ۲ تأکید و صدور پروانه ساخت و پایان کار برای این برجها را غیرقانونی دانست.
در این نامه تأکید شد که صدور پروانه این ساختمان در روند غیرقانونی انجام شده است و جان و مال شهروندان را در معرض خطر جدی قرار میدهد و فاقد استانداردهای لازم است.
توضیحات سازمان نظام مهندسی
آنطور که رئیس سازمان نظام مهندسی ساختمان خوزستان در یک برنامه تلویزیونی اعلام کرده، یک ماه پیش مهندس ناظر پروژه متروپل آبادان اخطاریههایی در مورد وضعیت سازه پروژه به مالک و مراجع مربوطه داده است.
کوروش خواجوی مطرح کرده: سازمانهای نظام مهندسی تنها اختیار اعلام وضعیت، هشدار و تذکر از نظر فنی را دارند و ضمانت اجرایی توقف پروژه را ندارند.
بی تردید از سوی ناظران و سازمان نظام مهندسی نامههای متعددی در مورد بسیاری از پروژهها نوشته شده است و طبق آماری که خواجوی ارائه کرده، در سال گذشته حدود ۵ هزار تذکر فنی جدی به شهرداریهای خوزستان اعلام شده که این آمار یعنی ۵ هزار ساختمان!
در صورتی که پس از ارسال نامه درخواست توقف، پروژه ادامه پیدا کند، دوباره نامهنگاری انجام میشود و رئیس سازمان نظام مهندسی ساختمان خوزستان می گوید: قسمت عمدهای از این تذکرات منجر به توقف پروژه میشود و در اکثر موارد شهرداریها در این زمینه اقدام میکنند اما موارد استثنایی نیز وجود دارد که حتی وقتی شهرداری هم در خصوص توقف پروژه اقدام میکند، مالک در اطراف پروژه حصار میکشد و به صورت نامحسوس به کار خود ادامه میدهد که آمار دقیقی از این بخش نداریم. توصیه خواجوی این است که سرمایه گذاران و مالکان صنعت ساختمان برای درمان اصلی این معضل، بپذیرند بررسیها، گزارشهای فنی و ایرادات مهندسان کار، صوری نیست و برای پیشگیری از چنین حوادثی و صیانت از جان هموطنان، ضرورت دارد.
بهزاد پارسا، رئیس سازمان نظام مهندسی ساختمان گیلان هم در این خصوص تأکید می کند:عدم توجه به اخطارهای ناظر ساختمان حادثه آفرین شد؛ ناظران سازمان، تأمین کننده ایمنی ساختمان از طریق تذکر و هشدار در خصوص تخلفات فنی هستند و اگر افراد و مراجع ذیربط به این آگاهی برسند که گزارش حافظان ایمنی ساختمان در جهت تأمین آسایش جانی و مالی آنها است، این گزارشات را جدی میگیرند و با هرگونه مسامحه در این خصوص برخورد میکنند.
فرشید پورحاجت، دبیر کانون انبوهسازان بر این باور است که ضوابط و مقررات فنی و مهندسی در پروژه متروپل رعایت شده اما شاید در جزئیات دچار ایراداتی بوده که باید بررسی شود. بی تردید باید منتظر گزارش بررسی علت حادثه بمانیم، این پروژه به قدری بزرگ بوده است که پورحاجت تأکید می کند، حتما تیم متخصص و مهندسان مشاور در آن دخیل بودهاند. اینطور نیست که بگوییم بدون هیچگونه الزامات فنی احداث شده است. اگر غیر از این باشد دستگاههای نظارتی مثل شهرداری، سازمان نظام مهندسی و اداره کل راه و شهرسازی استان خوزستان باید پاسخگو باشند. گفته می شود وقوع چنین حادثهای پیشبینی شده که در این باره دبیر کانون انبوهسازان می گوید: باید مشخص شود به چه علت به گزارشها بیتوجهی شده یا تمهیدات ایمنی رعایت نشده است.
سید محمد حسینی معاون پارلمانی رئیسجمهور نیز در توییتی به این موضوع واکنش نشان داده و نوشته است: « این حادثه بار دیگر ثابت کرد که اگر زد و بند ها، جایگزین اتقان در امور شود و بخش خصوصی یا دستگاههای اجرایی، وظیفه خود را به درستی انجام ندهند این چنین با جان مردم بازی می شود!»
شماری از کنشگران حوزه شهری پیشتر هشدار داده بودند که این ساختمان به دلیل عدم رعایت اصول کیفی و پایداری بنا میتواند به «قتلگاه» شهروندان مبدل شود و حالا پس از وقوع این حادثه، تمامی مقامات استانی و کشوری از دادستان کل تا نمایندگان مجلس وعده برخورد با «مسببان» حادثه را دادهاند.
همچنین هیئتی ۳ نفره از سوی محمد مخبر معاون اول رئیس جمهور ماموریت یافت تا ضمن عزیمت فوری به آبادان، با بررسی جزئیات پرونده ریزش ساختمان در این شهرستان، گزارش دقیق خود را درباره علل وقوع این حادثه ارائه کند.
انگار خرداد با خبرهای تلخ و تأسف بار گره خورده، با مرگ و آلودگی هوا و چندین و چند مسئله خرد و کلان دیگر و از میان تمامی این اخبار ناگوار، فروریختن ساختمان متروپل بیش از همه داغدار و سوگوارمان کرده است. اوضاع خوب نیست و «به دلیل تخریب بخشی از ساختمان و سست بودن ستون های آن احتمال ریزش بخشی دیگر از متروپل وجود دارد»، سخنگوی سازمان اورژانس کشور از پیچیدگی وضعیت و ناپایداری متروپل می گویدو اینکه ممکن است تکه هایی از ساختمان دچار ریزش شوند. «طی این حادثه ۱۰ طبقه روی یکدیگر پرس شدند و همین موضوع عملیات آواربرداری را دچار پیچیدگی های خاصی میکند.» «با توجه به شرایط ناپایدار، بخشی از سازه، حین عملیات آواربرداری فرو ریخت.» «شواهدی مبنی بر حبس بیش از 50 نفر در زیرزمین های ساختمان وجود دارد.» «در جریان امدادرسانی به این حادثه یکی از امدادگران دچار مصدومیت جزئی شد که آوار روی سرش سقوط کرد، شرایط ناپایدار است و خانواده افراد مفقود شده در محل حضور دارند. حضور این افراد در محل توصیه نمیشود.» وزیر کشور با اشاره به وضعیت آواربرداری در محل حادثه متروپل تأکید کرده است: «باید با احتیاط کامل حرکت کرد زیرا هر لحظه ممکن است این سازه ناپایدار فرو بریزد و به این دلیل، کار حساسیت و ریسکپذیری بالایی دارد و باید کاملا دقت شود.» «عملیات جستوجو و امداد در طبقات فوقانی در روز اول به اتمام رسید. اکنون دغدغه اصلی دسترسی به منطقه زیرزمین است.» «عرض کم خیابان و ارتفاع ساختمان بیش از ظرفیت خیابان باعث شده ماشینآلات چندانی نتوانند آواربرداری انجام دهند و امدادرسانی با سختی انجام شود.» «احتمال افزایش مصدومان و جانباختگان وجود دارد.» به گفته دادستان عمومی و انقلاب استان خوزستان، «تا این لحظه 11 نفر از عوامل اصلی در اجرای پروژه دستگیر شدند. از جمله شهردار فعلی و سابق آبادان. همچنین تعدادی از پرسنل شهرداری و ناظرانی که در اجرای این پروژه نظارت داشتند به عنوان متخلفان و عواملی که در بروز حادثه دخیل بودند، دستگیر شدهاند». اما نوک پیکان اعتراض و انتقاد در پی ریزش متروپل به سوی مالک و پیمانکار ساختمان است که « جسد وی از زیر آوار خارج شده و هویت وی نیز کاملا مورد تأیید اداره تشخیص هویت نیروی انتظامی قرار گرفته است.» این هابخشی از عناوین خبرهایی است که تا روز گذشته در رسانهها منتشر شد.
پس از این اتفاق، بی توجهی به دستورالعمل و استانداردها و موضوع نظارتهای صوری و احداث ساختمانهای ناایمن، باری دیگر به سوژه داغی در رسانه ها تبدیل شده است. این سوژه تکراری و دردآور محدود به ساختمانهای قدیمی و یا احداث بناهایی با صرف هزینه های ناچیز نمی شود و در شهرهای بزرگ ساختمانهای نوساز و لوکسی وجود دارند که موازین ایمنی در طراحی و ساخت آنها رعایت نشده است. «متروپل» ساختمان قدیمی نبوده است که فرسودگی، عامل فروریختن آن باشد و تصاویر و ویدئوهایی در فضای مجازی منتشر شده که نشان می دهد ریزش این مجتمع تجاری در حال ساخت به علت عدم رعایت اصول کیفی و پایداری بنا قابل پیش بینی بوده است.
بی شک زخم «متروپل» بر تنِ شهر میماند تا نشانِ شتابزدگی و هلدادنِ شهر به دل تاریکی و فشردگی باشد. برایِ گام برداشتن در روشنایی نیاز به مرورِ آن سیاهه است که چگونه کالاییشدنِ مناسباتِ اجتماعی، بر کالبدِ شهر اثر میگذارد؛ چگونه سوداگری روحِ قانون و جانِ ضابطهها را میگیرد؛ چگونه ناکارآمدیِ استانداردها و عدم ضمانت اجرایی مانند موریانه شهر و ساختمان هایش را میخورد؛ چگونه تجهیزنکردن و آماده نبودنِ زیرساختها اساس نگهداری و بهرهبرداری را به هم میریزد؛ چگونه پراکندگیِ نامناسبِ کاربریها بیهوده دلِ شهر را ریش میکند؛ چگونه زیادهخواهی بر بناها و کالبدهای موجود فشار میآورد؛ چگونه عدم نظارت مداوم از درون شهر را میپکاند؛ چگونه نیاموختنِ آمادگی در برابرِ بحران، گورِ شهر میشود...
تخلف محرز در احداث بنا
آشکار است که برایِ پایداری شهرها باید از راهِ رفته بازگشت. باید نشست و اندیشید. باید قانونگذاشت و مجریان را قوت بخشید. باید نظارت و مطالبه گری را در دستور قرار داد...
هنوز علت این حادثه اعلام نشده و ابعاد آن به درستی روشن نیست. اما مطابق اظهارات صادق خلیلیان، استاندار خوزستان، تخلف در احداث بنای متروپل محرز است. خلیلیان در گفتوگو با خبرنگار تسنیم در محل ریزش ساختمان متروپل آبادان با بیان اینکه مجوز احداث این ساختمان قبل از سال 98 برای 6 طبقه صادر شده که بعدا سه و 2 طبقه به آن اضافه شده، تشریح کرده است: با کسانی که در صدور مجوز و ساخت این ساختمان دست داشتند برخورد خواهد شد.
برخی از کارشناسان هم تأکید می کنند، اقدام به ساخت و ساز بدون دریافت پروانه ساختمانی و نادیده گرفتن قانون نظام مهندسی و سه طبقه مازاد از عوامل اصلی به وجود آمدن این فاجعه انسانی است. آنطور که رئیس انجمن سازندگان مسکن و ساختمان خوزستان می گوید، طمع ساخت و ساز بیشتر و بی قانونی برای عدم توقف ساخت و ساز و بار اضافه بر روی ساختمان که در اثر احداث طبقه مازاد ایجاد شده از مهمترین دلایل وقوع این حادثه بوده است.
رئیس سازمان نظام مهندسی ساختمان گیلان نیز مطرح می کند: عدم توجه به مقاوم سازی و بررسی دقیق وضعیت سازه طبق گزارشات متعدد ناظران ساختمان و عدم رعایت الزامات مورد نیاز سقفهای وافل در ساختمان و...هر کدام به تنهایی میتواند حادثه آفرین باشد و متأسفانه در این ساختمان شاهد مجموعه گستردهای از تخلفات بودیم.
روال قانونی در صدور پروانه ساختمان متروپل طی نشده، این خبر را کوروش خواجوی، رئیس سازمان نظام مهندسی ساختمان خوزستان اعلام کرده و در تشریح علت وقوع این اتفاق، به ایراداتی از جمله عدم رعایت پوشش میلگرد، تغییر شکل بعضی از تیرها و کمانش برخی ستونهای پروژه متروپل اشاره کرده که به شهرداری گوشزد شده و یک ماه قبل دستور توقف دادند که ترتیب اثر داده نشد!
این شیوه تقریبا در میان سرمایهگذاران و مالکان پروژههای بزرگ مرسوم است که به منظور کاهش هزینهها و ساختار موجود در فرآیند نظارت، روال قانونی طراحی و نظارت را طی نمیکنند و مستقیم به سراغ شهرداری میروند. موضوعی که شاه بیت سخنان کوروش خواجوی است و به گفته او، از آنجا که مبالغ پروانه این پروژهها بسیار بالاست، شهرداریها نیز با آنها همکاری میکنند. بر این اساس فرآیند صدور پروانه مسیری غیرقانونی را طی میکند. خواجوی معتقد است، نباید پروانه در آن مقطع صادر میشد؛ چرا که روال اولیه آن طی نشده بود.
معمولا حوادثی از این دست، حرف و حدیث های فراوانی را به دنبال دارد و باید ده ها نشست و جلسه آموزشی و تحلیلی پیرامون آن برگزار کرد، اما همین که آبها از آسیاب می افتد تمامی دستگاههای ذیربط موضوع را به باد فراموشی می سپارند و دیگر کسی به موضوع ناایمنی ساختمانها و اشکالات فنی در جریان ساخت و سازها و عدم رعایت اصول کیفی توجهی نمی کند.
همانند واقعه دلخراش و فراموش نشدنی ساختمان پلاسکو به عنوان نماد اولین بلند مرتبه سازی و ساختمان تجاری شهری کشور که هیئت ویژه گزارش ملی پلاسکو پس از بررسی های لازم اعلام کرد: علت اصلی آتشسوزی اتصال برق و احتمالا نشت همزمان گاز بوده که به خاطر وجود مقادیر زیادی پارچه در ساختمان، نبودن عایق ضد آتش یا همان «فضابندی و جداسازی مقاوم در برابر آتش درون و در بین طبقات ساختمان»، نبود پلکان اضطراری و در مجموع عدم طراحی و انجام بازسازیهای لازم و مطابق اصول ایمنی، آتش گسترش پیدا کرده است.
پس از این حادثه انتظار می رفت، معیارهای ایمنی در ساختمانسازی رعایت شود، اما به فاصله چهار سال از آتشسوزی این ساختمان، حادثه هولناک دیگری در تهران رخ داد؛ این بار کلینیک سینامهر شمیران آتش گرفت و 19 نفر را به کام مرگ کشاند تا به ما یادآوری کند اگر حداقلهایی از استاندارد ایمنی رعایت شده بود، حادثه ای رخ نمیداد و یا کمترین خسارت را به جای می گذاشت. در این چرخه معیوب همواره انسانهایی در مقام وزیر، شهرساز، شهردار، مهندس، معمار، بساز و بفروش و حتی خریدار هرکدام به نحوی و به شکلی در اتفاقات این چنینی سهیم بوده اند. پس از حادثه کلینیک سینا مهر سازمان بازرسی کل کشور اعلام کرد، قصور شهرداری تهران و وزارت بهداشت نسبت به نظارت بر تغییر کاربری محل کلینیک بدون در نظر گرفتن ملاحظات ایمنی اثبات شده است.
طبق گزارشی که مجلس شورای اسلامی ارائه کرده، این حادثه «بر اثر حریق اولیه احتمالی ناشی از اتصالی یک کولر آبی بر سقف کاذب حیاط کلینیک آغاز و متعاقب سرایت آثار حریق به زیر سقف کاذب و شعله ور شدن اقلام پلیمری انباشته، رخداد انفجار متوالی دو کپسول تحت فشار اکسیژن مستقر در حیاط مسقف کلینیک را موجب شده است.»
در این خصوص گسترش دود و آتش به درون واحد به دلیل بسته بودن محیط از طریق راه پله و آسانسور تا بالاترین طبقه کلینیک تسری می یابد
که به همین سبب، متأسفانه تعداد ۱۹ نفر از افراد حاضر در بالاترین طبقه فوت می کنند و تعدادی نیز به سوختگی دچار می شوند.
بررسی ساختمانهای ناایمن در جلسه با رئیس قوه قضائیه
آذرماه سال گذشته، معاون شهرسازی و معماری شهرداری تهران اعلام کرد، حدود ۱۲۹ ساختمان مسکونی و تجاری در پایتخت داریم که مشابه ساختمان پلاسکو است و اگر اتفاقی افتد قابل جمع کردن نیست و حالا پس از فروریختن بخش هایی از ساختمان متروپل در آبادان، دوباره بحث ساخت و سازها و ناپایداری ساختمان ها به میان آمده است و روز گذشته، رئیس شورای اسلامی شهر تهران از بررسی موضوع ساختمانهای ناایمن و پیگیری آن در جلسه مشترک با ریاست قوه قضائیه خبر داد و گفت: «جلسهای با ریاست قوه قضائیه برگزار شد که یکی از موضوعات مطرح شده در این جلسه موضوع ساختمانهای ناپایدار و ناایمن شهری بود. مقرر شد این موضوع به صورت جدی برای پیگیری در دستور کار قرار بگیرد. البته بیتردید موضوع توقف فعالیت ساختمانهای ناایمن فقط به قوه قضائیه مرتبط نیست و مسئولیت تنها بر گردن این قوه نیست و دستگاههای دیگر نیز هر یک مسئولیت دارند.»
همانند تمامی حوادث مشابه، این بار نیز شناسایی متهمان و مقصران مورد تأکید قرار گرفت و دستور بازداشت مالک ساختمان و تعدادی از متخلفان و مسببان حادثه از سوی مرجع قضائی صادر و تعدادی نیز بازداشت شدند که روز گذشته مشخص شد مالک برج مترو پل جانش را از دست داده است. به گفته دادستان عمومی و انقلاب مرکز استان خوزستان « در لباس یکی از قربانیان حادثه که غیرقابل شناسایی بود، اسناد هویتی حسین عبدالباقی پیدا شد و در نهایت هویت وی مورد تأیید قرار گرفت. بنابراین مالک و پیمانکار اصلی ساختمان که دستور بازداشت وی صادر شده بود و در جریان ریزش ساختمان در محل حضور داشت در جریان این حادثه جان خود را از دست داد.»
مالک ساختمان متروپل، سیام اردیبهشت ماه سال گذشته در گفتوگو با خبرآنلاین بیان کرده بود که «این برج با بالاترین استانداردها و با کیفیتترین مواد ساخته میشود.»
او با اشاره به برج شماره دو در دست احداث متروپل ادعا کرده بود: «فاز نخست این سازه عظیم با زیربنای بیش از ۴۵ هزار مترمربع تا پایان امسال به بهرهبرداری میرسد. سازه بتنی متروپل با شمعکوبیهای ۲۷ متری و به طور کامل ضدزلزله خواهد بود.»
پرونده تخلف هلدینگ عبدالباقی در مورد ساخت برجهای متروپل و مشکلات مربوط به آن را یکی از دستگاههای نظارتی در سال ۱۳۹۸ به دادگستری این شهرستان ارجاع داد. در این پرونده به تخلفات فنی و سازهای اشاره شد که میتوانست به تخریب ساختمان منجر شود. اما تأکید بر این بود که تا روشن شدن ابهامها، ساخت و ساز متوقف شود.
نظر کارشناسان شهرسازی و نظاممهندسی هم ضمیمه این پرونده بود که از عدم رعایت اصول ایمنی و شهرسازی و دریافت نکردن نظریه مهندس ناظر نظاممهندسی حکایت داشت و اما یک سال بعد، در بهمنماه ۹۹ سازمان نظاممهندسی طی نامهای به سرپرست وقت شهرداری آبادان و مالک ساختمان متروپل با اشاره به ۱۴ مورد نقص در امور مهندسی و زیرساختی بر خطر ادامه ساختوساز برج شماره ۲ تأکید و صدور پروانه ساخت و پایان کار برای این برجها را غیرقانونی دانست.
در این نامه تأکید شد که صدور پروانه این ساختمان در روند غیرقانونی انجام شده است و جان و مال شهروندان را در معرض خطر جدی قرار میدهد و فاقد استانداردهای لازم است.
توضیحات سازمان نظام مهندسی
آنطور که رئیس سازمان نظام مهندسی ساختمان خوزستان در یک برنامه تلویزیونی اعلام کرده، یک ماه پیش مهندس ناظر پروژه متروپل آبادان اخطاریههایی در مورد وضعیت سازه پروژه به مالک و مراجع مربوطه داده است.
کوروش خواجوی مطرح کرده: سازمانهای نظام مهندسی تنها اختیار اعلام وضعیت، هشدار و تذکر از نظر فنی را دارند و ضمانت اجرایی توقف پروژه را ندارند.
بی تردید از سوی ناظران و سازمان نظام مهندسی نامههای متعددی در مورد بسیاری از پروژهها نوشته شده است و طبق آماری که خواجوی ارائه کرده، در سال گذشته حدود ۵ هزار تذکر فنی جدی به شهرداریهای خوزستان اعلام شده که این آمار یعنی ۵ هزار ساختمان!
در صورتی که پس از ارسال نامه درخواست توقف، پروژه ادامه پیدا کند، دوباره نامهنگاری انجام میشود و رئیس سازمان نظام مهندسی ساختمان خوزستان می گوید: قسمت عمدهای از این تذکرات منجر به توقف پروژه میشود و در اکثر موارد شهرداریها در این زمینه اقدام میکنند اما موارد استثنایی نیز وجود دارد که حتی وقتی شهرداری هم در خصوص توقف پروژه اقدام میکند، مالک در اطراف پروژه حصار میکشد و به صورت نامحسوس به کار خود ادامه میدهد که آمار دقیقی از این بخش نداریم. توصیه خواجوی این است که سرمایه گذاران و مالکان صنعت ساختمان برای درمان اصلی این معضل، بپذیرند بررسیها، گزارشهای فنی و ایرادات مهندسان کار، صوری نیست و برای پیشگیری از چنین حوادثی و صیانت از جان هموطنان، ضرورت دارد.
بهزاد پارسا، رئیس سازمان نظام مهندسی ساختمان گیلان هم در این خصوص تأکید می کند:عدم توجه به اخطارهای ناظر ساختمان حادثه آفرین شد؛ ناظران سازمان، تأمین کننده ایمنی ساختمان از طریق تذکر و هشدار در خصوص تخلفات فنی هستند و اگر افراد و مراجع ذیربط به این آگاهی برسند که گزارش حافظان ایمنی ساختمان در جهت تأمین آسایش جانی و مالی آنها است، این گزارشات را جدی میگیرند و با هرگونه مسامحه در این خصوص برخورد میکنند.
فرشید پورحاجت، دبیر کانون انبوهسازان بر این باور است که ضوابط و مقررات فنی و مهندسی در پروژه متروپل رعایت شده اما شاید در جزئیات دچار ایراداتی بوده که باید بررسی شود. بی تردید باید منتظر گزارش بررسی علت حادثه بمانیم، این پروژه به قدری بزرگ بوده است که پورحاجت تأکید می کند، حتما تیم متخصص و مهندسان مشاور در آن دخیل بودهاند. اینطور نیست که بگوییم بدون هیچگونه الزامات فنی احداث شده است. اگر غیر از این باشد دستگاههای نظارتی مثل شهرداری، سازمان نظام مهندسی و اداره کل راه و شهرسازی استان خوزستان باید پاسخگو باشند. گفته می شود وقوع چنین حادثهای پیشبینی شده که در این باره دبیر کانون انبوهسازان می گوید: باید مشخص شود به چه علت به گزارشها بیتوجهی شده یا تمهیدات ایمنی رعایت نشده است.
سید محمد حسینی معاون پارلمانی رئیسجمهور نیز در توییتی به این موضوع واکنش نشان داده و نوشته است: « این حادثه بار دیگر ثابت کرد که اگر زد و بند ها، جایگزین اتقان در امور شود و بخش خصوصی یا دستگاههای اجرایی، وظیفه خود را به درستی انجام ندهند این چنین با جان مردم بازی می شود!»
شماری از کنشگران حوزه شهری پیشتر هشدار داده بودند که این ساختمان به دلیل عدم رعایت اصول کیفی و پایداری بنا میتواند به «قتلگاه» شهروندان مبدل شود و حالا پس از وقوع این حادثه، تمامی مقامات استانی و کشوری از دادستان کل تا نمایندگان مجلس وعده برخورد با «مسببان» حادثه را دادهاند.
همچنین هیئتی ۳ نفره از سوی محمد مخبر معاون اول رئیس جمهور ماموریت یافت تا ضمن عزیمت فوری به آبادان، با بررسی جزئیات پرونده ریزش ساختمان در این شهرستان، گزارش دقیق خود را درباره علل وقوع این حادثه ارائه کند.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

تعداد بازدید : 4
گره کور امنیتی در اسلامآباد
گروه بینالملل
مجلس ملی پاکستان حدود ۴۰ روز پیش در اقدامی کودتا گونه با رأی عدم اعتماد، نخستوزیر وقت را از قدرت کنار گذاشت. عمران خان از آن زمان مقابله با رقیبان سیاسی را تشدید کرده و بهطور تلویحی ژنرالهای ارتش را به پشتیبانی از مخالفانش متهم میکند.فرماندهان نظامی پاکستان ادعای حمایت از مخالفان عمران خان را از اساس رد میکنند. نخستوزیر برکنار شده در همایشهایی که در شهرهای مختلف برگزار میشود خواستار برگزاری هر چه سریعتر انتخابات پارلمانی زودهنگام شده است.
عمران خان سیاستمداری به شمار میرود که انتقاد از سیاستهای آمریکا و نزدیکی بیشتر به چین و روسیه ویژگی غالب عملکرد او از سال ۲۰۱۸ تا زمان برکناری بوده اسست. شهباز شریف، رهبر حزب مسلم لیگ «شاخه نواز» پس از عزل عمران خان جانشین او شد.شریف در حالی قدرت را به دست گرفته که وخامت اوضاع اقتصادی پاکستان مدام تشدید میشود، میزان تورم به شکل سرسامآوری بالا میرود و ارزش پول ملی «روپیه» در برابر ارزهای معتبر خارجی در حال سقوط است.در این میان، ارتش پاکستان که بهطور سنتی از قدرت زیادی در صحنه سیاسی پاکستان برخوردار است بارها تأکید کرده که نباید نظامیان را وادار به دخالت در امور سیاسی کرد.یک مقام امنیتی پاکستان در گفتوگو با دویچه وله مدعی شده است که ارتش این کشور همواره طرف دولت حاکم است و به همین علت از دولت خان هم پشتیبانی کرد اما مایل نیست به رقابتهای سیاسی کشیده شود. میشائیل کوگلمن، کارشناس آسیای جنوبی اندیشکده مرکز پژوهشگران وودرو ویلسون واشنگتن اعتقاد دارد ارتش پاکستان با توجه به بحران کنونی در این کشور مشکوک و محتاط است.او میگوید، ارتش نسبت به ثبات داخلی یک تمایل محوری دارد، بدین معنی که گسترش آشفتگیهای سیاسی، بهخصوص زمانی که خطر چرخش آن بهسوی خشونت وجود داشته باشد خیلی مشکلآفرین خواهد بود.به گفته کوگلمن، با توجه به فضای سیاسی متشنج و بهشدت قطبی شده امروز پاکستان، احتمال به خشونت کشیده شدن اوضاع منتفی نیست.در ماههای گذشته حمله شبهنظامیان در نزدیکی مرزهای افغانستان و فعالیت جداییطلبان در بلوچستان پاکستان به شکل چشمگیری شدت گرفته است. یک مقام امنیتی پاکستانی که مایل به فاش شدن نامش نیست به دویچهوله میگوید، ارتش پاکستان گرچه غیرسیاسی است اما نگران بحران اقتصادی در کشور است که با امنیت ارتباط مستقیم دارد.بسیاری از هواداران نخستوزیر پیشین، حکومت نظامیان را قابلقبولتر از در قدرت بودن شهباز شریف تلقی میکنند که او را مسئول فساد و رانتخواری میدانند.آنها اعتقاد دارند تأخیر در برگزاری انتخابات پارلمانی زودهنگام شانس انتخاب مجدد عمران خان را کاهش میدهد. در همین حال مقام امنیتی پاکستانی دخالت مستقیم امنیتی را فعلا نفی میکنند.
سناریوهای گوناگون برای اسلامآباد
برخی تحلیلگران هم معتقدند، تا زمانی که بحران اقتصادی در حال خارج شدن از کنترل نباشد ژنرالهای ارتش تمایلی به دخالت در اوضاع نخواهند داشت.کوگلمن هم میگوید، انتظار ندارد نظامیان بهطور مستقیم در وضعیت کنونی دخالت کنند زیرا آنها تمایل ندارند شریک مسئولیتهای دولت شوند.برخی دیگر نیز مدعی هستند اگر آشفتگی سیاسی جای خود را به ناآرامی و خشونت سیاسی پایدار بدهد دیگر کسی حاضر نخواهد بود احتمال یک کودتای نظامی را کاملا منتفی بداند. با توجه به تاریخ پاکستان دخالت مستقیم نظامی همواره یک امکان است اما مشخص نیست که در شرایط کنونی چنین قاعدهای صدق کند یا خیر!
دویچه وله
مجلس ملی پاکستان حدود ۴۰ روز پیش در اقدامی کودتا گونه با رأی عدم اعتماد، نخستوزیر وقت را از قدرت کنار گذاشت. عمران خان از آن زمان مقابله با رقیبان سیاسی را تشدید کرده و بهطور تلویحی ژنرالهای ارتش را به پشتیبانی از مخالفانش متهم میکند.فرماندهان نظامی پاکستان ادعای حمایت از مخالفان عمران خان را از اساس رد میکنند. نخستوزیر برکنار شده در همایشهایی که در شهرهای مختلف برگزار میشود خواستار برگزاری هر چه سریعتر انتخابات پارلمانی زودهنگام شده است.
عمران خان سیاستمداری به شمار میرود که انتقاد از سیاستهای آمریکا و نزدیکی بیشتر به چین و روسیه ویژگی غالب عملکرد او از سال ۲۰۱۸ تا زمان برکناری بوده اسست. شهباز شریف، رهبر حزب مسلم لیگ «شاخه نواز» پس از عزل عمران خان جانشین او شد.شریف در حالی قدرت را به دست گرفته که وخامت اوضاع اقتصادی پاکستان مدام تشدید میشود، میزان تورم به شکل سرسامآوری بالا میرود و ارزش پول ملی «روپیه» در برابر ارزهای معتبر خارجی در حال سقوط است.در این میان، ارتش پاکستان که بهطور سنتی از قدرت زیادی در صحنه سیاسی پاکستان برخوردار است بارها تأکید کرده که نباید نظامیان را وادار به دخالت در امور سیاسی کرد.یک مقام امنیتی پاکستان در گفتوگو با دویچه وله مدعی شده است که ارتش این کشور همواره طرف دولت حاکم است و به همین علت از دولت خان هم پشتیبانی کرد اما مایل نیست به رقابتهای سیاسی کشیده شود. میشائیل کوگلمن، کارشناس آسیای جنوبی اندیشکده مرکز پژوهشگران وودرو ویلسون واشنگتن اعتقاد دارد ارتش پاکستان با توجه به بحران کنونی در این کشور مشکوک و محتاط است.او میگوید، ارتش نسبت به ثبات داخلی یک تمایل محوری دارد، بدین معنی که گسترش آشفتگیهای سیاسی، بهخصوص زمانی که خطر چرخش آن بهسوی خشونت وجود داشته باشد خیلی مشکلآفرین خواهد بود.به گفته کوگلمن، با توجه به فضای سیاسی متشنج و بهشدت قطبی شده امروز پاکستان، احتمال به خشونت کشیده شدن اوضاع منتفی نیست.در ماههای گذشته حمله شبهنظامیان در نزدیکی مرزهای افغانستان و فعالیت جداییطلبان در بلوچستان پاکستان به شکل چشمگیری شدت گرفته است. یک مقام امنیتی پاکستانی که مایل به فاش شدن نامش نیست به دویچهوله میگوید، ارتش پاکستان گرچه غیرسیاسی است اما نگران بحران اقتصادی در کشور است که با امنیت ارتباط مستقیم دارد.بسیاری از هواداران نخستوزیر پیشین، حکومت نظامیان را قابلقبولتر از در قدرت بودن شهباز شریف تلقی میکنند که او را مسئول فساد و رانتخواری میدانند.آنها اعتقاد دارند تأخیر در برگزاری انتخابات پارلمانی زودهنگام شانس انتخاب مجدد عمران خان را کاهش میدهد. در همین حال مقام امنیتی پاکستانی دخالت مستقیم امنیتی را فعلا نفی میکنند.
سناریوهای گوناگون برای اسلامآباد
برخی تحلیلگران هم معتقدند، تا زمانی که بحران اقتصادی در حال خارج شدن از کنترل نباشد ژنرالهای ارتش تمایلی به دخالت در اوضاع نخواهند داشت.کوگلمن هم میگوید، انتظار ندارد نظامیان بهطور مستقیم در وضعیت کنونی دخالت کنند زیرا آنها تمایل ندارند شریک مسئولیتهای دولت شوند.برخی دیگر نیز مدعی هستند اگر آشفتگی سیاسی جای خود را به ناآرامی و خشونت سیاسی پایدار بدهد دیگر کسی حاضر نخواهد بود احتمال یک کودتای نظامی را کاملا منتفی بداند. با توجه به تاریخ پاکستان دخالت مستقیم نظامی همواره یک امکان است اما مشخص نیست که در شرایط کنونی چنین قاعدهای صدق کند یا خیر!
دویچه وله

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

تعداد بازدید : 4
جهاد تعلیم
گروه فرهنگی
مبارزه فرهنگی در اندیشه امام صادق علیهالسلام به معنای اعتلای کلمه توحید، رواج و گسترش اندیشههای اسلامی، تربیت جامعه انسانی، تبیین محتوای قرآنی، سیره نبوی و علوی است. این جهاد فرهنگی امروزه باید از سوی شیعیان و هر انسان طالب حقیقت برای دیگران تبیین شود و در میدان عمل به نمایش گذاشته شود. البته حرکت برای تبیین چنین اندیشهای نیاز به ايثار و فداکاری؛ شجاعت و ايمان و کاری جهادی دارد تا بتوان تأثیر آن را در جامعه مشاهده نمود.
دورنمایی از زندگی امام صادق علیهالسلام
امام صادق علیهالسلام(۸۳-۱۴۸ق) ششمین امام شیعیان است که ۳۴ سال امامت جامعه شیعی را به عهده داشت. امامت آن حضرت مصادف با ضعف دولت اموی و روی کار آمدن حکومت عباسی شد؛ امام از فرصت به دست آمده برای ترویج مبانی اصیل اسلام نهایت استفاده را به کار گرفت و توانست با تربیت 4000 شاگرد زبده در زمینههای مختلف، این هدف والا را تحقق عینی دهد.
به مرور زمان دشمنان مکتب امامت، این قدرت افزایی علمی و معنوی امام را خطری بزرگ برای دستگاه خلافت شمرده و در نتیجه نقشه قتل امام را طراحی نمودند و در سال 148 قمری امام را مسموم و به شهادت رساندند.
دوران زندگی امام علیهالسلام همزمان با دورانی شد که جامعه اسلامی فراز و نشیب های زیادی را در زمینههای اعتقادی، فرهنگی، سیاسی و اجتماعی تجربه نمود و امام در مدت 34 سال امامت خود تلاش کرد تا این اوضاع را به ویژه در زمینه اعتقادی و فرهنگی سامان دهد که در این راه نیز موفقیتهای بیشتری نسبت به دیگر ائمه علیهمالسلام - به سبب شرایط پیش آمده- بهدست آورد.
مبارزه فرهنگی رهیافتی برای احیای اسلام حقیقی
از آن جایی که بیان همه خدمات امام در زمینه اعتقادی و فرهنگی در این مقال گنجانده نمیشود از این رو، تنها به پارهای از آنها اشاره میشود؛ به قول شاعر: آب دریا را اگر نتوان کشید، هم به قدر تشنگی باید چشید.
شواهد تاریخی و روایی نشان میدهد امام صادق علیهالسلام پس از یک دوره خفقان سیاسی و اعتقادی که بعد از رحلت پیامبرصلیاللهعلیهوآله در جامعه اسلامی ایجاد شد، توانست تحولی عظیم در بیداری دلها و جهادی عظیم در زمینه اعتقادی و فرهنگی ایجاد کند. امام با سلاح تقیه و با استفاده از براهین عقلی و نقلی توانست سنتهای از بین رفته دوران پیامبر را دوباره احیا و جان تازهای به شریانهای حیاتی اسلام بدمد.
جنگ نرم علیه اندیشههای دولت عباسی و جریانهای الحادی، جهاد تبیین در معرفی اندیشههای شیعی، تقویت باورها و ترویج ارزشها، ارتباطگیری تنگاتنگ با شیعیان، بسترسازی برای شکلگیری سازمان وکالت، مبارزه با اندیشههای غلوآمیز، ایجاد دانشگاه علمی و تربیت متخصص و ...بخشی از خدمات زیربنایی امام در حوزه فرهنگی و اعتقادی است.
در بین این خدمات ارزنده، شاگرد پروری و تربیت متخصصان علمی بیشترین تأثیر را بعدها در تبیین اسلام حقیقی و ترویج ارزشهای نبوی و تفسیر مبانی شیعی در جهان اسلام به دنبال داشته است، چنانکه حجم زیادی از سخنان امام از سوی آنان در گوشه و کنار جهان اسلام نشر داده شد. خفقان سیاسی و اعتقادی قبل از امامت حضرت، به گونهای بوده که کسی جرأت ابراز عقیده نداشت و در حقیقت به میدانی برای قربانی اعتقادات تبدیل شد.
این انحصار اعتقادی در اواخر دولت اموی و اوایل قدرت عباسی شکسته شد و آزادی بیشتری برای ابراز عقیده به وجود آمد و سبب شد تا مسائل اعتقادی و علمی در موضوعات مختلف مطرح شود. امام از این گفت وگوهای علمی استفاده کرد و با تربیت شاگردانی زبده آنها را در این گفت وگوها وارد نموده و از این راه، اسلام حقیقی را به دیگران معرفی کرد.
بالاترین جهاد فرهنگی در عصر امام صادق علیهالسلام، تبیین اندیشههای اسلام حقیقی بود که پس از رحلت پیامبر برای مدتی به فراموشی سپرده شد. آن حضرت با استفاده از سلاح تقیه و با کمک عالمان و افسران جنگ نرم، توانست مبانی اصیل اسلامی را در گوشه و کنار جهان اسلام گسترش دهد. فرهنگ بصیرت افزایی و امام شناسی و در نقطه مقابل، دشمن شناسی و پرده برداری از فتنههای پلید آنان از جمله ارزشهای فرهنگی امام است.
بدون تردید جنگ نرم امام علیه بنیان های فکری دشمن از جهاد نظامی و جنگ سخت علیه آنها سختتر است؛ حضرت به خوبی میدانست که نتیجه دادن در این میدان نیاز به تداوم، هماهنگی و دانش و هنر بیشتر است، از این رو ایشان تمام قدرت علمی و معنوی خود برای این میدان کارزار استفاده نمود.
مبارزه فرهنگی در اندیشه امام صادق علیهالسلام به معنای اعتلای کلمه توحید، رواج و گسترش اندیشههای اسلامی، تربیت جامعه انسانی، تبیین محتوای قرآنی، سیره نبوی و علوی است. این جهاد فرهنگی امروزه باید از سوی شیعیان و هر انسان طالب حقیقت برای دیگران تبیین شود و در میدان عمل به نمایش گذاشته شود. البته حرکت برای تبیین چنین اندیشهای نیاز به ايثار و فداکاری؛ شجاعت و ايمان و کاری جهادی دارد تا بتوان تأثیر آن را در جامعه مشاهده نمود.
دورنمایی از زندگی امام صادق علیهالسلام
امام صادق علیهالسلام(۸۳-۱۴۸ق) ششمین امام شیعیان است که ۳۴ سال امامت جامعه شیعی را به عهده داشت. امامت آن حضرت مصادف با ضعف دولت اموی و روی کار آمدن حکومت عباسی شد؛ امام از فرصت به دست آمده برای ترویج مبانی اصیل اسلام نهایت استفاده را به کار گرفت و توانست با تربیت 4000 شاگرد زبده در زمینههای مختلف، این هدف والا را تحقق عینی دهد.
به مرور زمان دشمنان مکتب امامت، این قدرت افزایی علمی و معنوی امام را خطری بزرگ برای دستگاه خلافت شمرده و در نتیجه نقشه قتل امام را طراحی نمودند و در سال 148 قمری امام را مسموم و به شهادت رساندند.
دوران زندگی امام علیهالسلام همزمان با دورانی شد که جامعه اسلامی فراز و نشیب های زیادی را در زمینههای اعتقادی، فرهنگی، سیاسی و اجتماعی تجربه نمود و امام در مدت 34 سال امامت خود تلاش کرد تا این اوضاع را به ویژه در زمینه اعتقادی و فرهنگی سامان دهد که در این راه نیز موفقیتهای بیشتری نسبت به دیگر ائمه علیهمالسلام - به سبب شرایط پیش آمده- بهدست آورد.
مبارزه فرهنگی رهیافتی برای احیای اسلام حقیقی
از آن جایی که بیان همه خدمات امام در زمینه اعتقادی و فرهنگی در این مقال گنجانده نمیشود از این رو، تنها به پارهای از آنها اشاره میشود؛ به قول شاعر: آب دریا را اگر نتوان کشید، هم به قدر تشنگی باید چشید.
شواهد تاریخی و روایی نشان میدهد امام صادق علیهالسلام پس از یک دوره خفقان سیاسی و اعتقادی که بعد از رحلت پیامبرصلیاللهعلیهوآله در جامعه اسلامی ایجاد شد، توانست تحولی عظیم در بیداری دلها و جهادی عظیم در زمینه اعتقادی و فرهنگی ایجاد کند. امام با سلاح تقیه و با استفاده از براهین عقلی و نقلی توانست سنتهای از بین رفته دوران پیامبر را دوباره احیا و جان تازهای به شریانهای حیاتی اسلام بدمد.
جنگ نرم علیه اندیشههای دولت عباسی و جریانهای الحادی، جهاد تبیین در معرفی اندیشههای شیعی، تقویت باورها و ترویج ارزشها، ارتباطگیری تنگاتنگ با شیعیان، بسترسازی برای شکلگیری سازمان وکالت، مبارزه با اندیشههای غلوآمیز، ایجاد دانشگاه علمی و تربیت متخصص و ...بخشی از خدمات زیربنایی امام در حوزه فرهنگی و اعتقادی است.
در بین این خدمات ارزنده، شاگرد پروری و تربیت متخصصان علمی بیشترین تأثیر را بعدها در تبیین اسلام حقیقی و ترویج ارزشهای نبوی و تفسیر مبانی شیعی در جهان اسلام به دنبال داشته است، چنانکه حجم زیادی از سخنان امام از سوی آنان در گوشه و کنار جهان اسلام نشر داده شد. خفقان سیاسی و اعتقادی قبل از امامت حضرت، به گونهای بوده که کسی جرأت ابراز عقیده نداشت و در حقیقت به میدانی برای قربانی اعتقادات تبدیل شد.
این انحصار اعتقادی در اواخر دولت اموی و اوایل قدرت عباسی شکسته شد و آزادی بیشتری برای ابراز عقیده به وجود آمد و سبب شد تا مسائل اعتقادی و علمی در موضوعات مختلف مطرح شود. امام از این گفت وگوهای علمی استفاده کرد و با تربیت شاگردانی زبده آنها را در این گفت وگوها وارد نموده و از این راه، اسلام حقیقی را به دیگران معرفی کرد.
بالاترین جهاد فرهنگی در عصر امام صادق علیهالسلام، تبیین اندیشههای اسلام حقیقی بود که پس از رحلت پیامبر برای مدتی به فراموشی سپرده شد. آن حضرت با استفاده از سلاح تقیه و با کمک عالمان و افسران جنگ نرم، توانست مبانی اصیل اسلامی را در گوشه و کنار جهان اسلام گسترش دهد. فرهنگ بصیرت افزایی و امام شناسی و در نقطه مقابل، دشمن شناسی و پرده برداری از فتنههای پلید آنان از جمله ارزشهای فرهنگی امام است.
بدون تردید جنگ نرم امام علیه بنیان های فکری دشمن از جهاد نظامی و جنگ سخت علیه آنها سختتر است؛ حضرت به خوبی میدانست که نتیجه دادن در این میدان نیاز به تداوم، هماهنگی و دانش و هنر بیشتر است، از این رو ایشان تمام قدرت علمی و معنوی خود برای این میدان کارزار استفاده نمود.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

تعداد بازدید : 7
محصول صلح آمریکایی!
گروه بینالملل
سازمان ملل متحد اعلام کرد که جنگ اوکراین باعث شده که برای اولین بار در تاریخ تعداد آوارگانی که در سراسر جهان به دلیل جنگ، خشونت، نقض حقوق بشر و آزار و شکنجه مجبور به فرار شدهاند، از مرز ۱۰۰ میلیون نفر عبور کند.بر اساس این گزارش، از زمان آغاز جنگ اوکراین در ۲۴ فوریه سال جاری، بیش از ۸ میلیون نفر از ساکنان آن در داخل کشور آواره شدهاند و حدود 5/6میلیون نفر دیگر که عمدا زن و کودک بودند نیز مجبور به فرار به کشوری دیگر شدهاند.کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل در بیانیهای اعلام کرد این رقم «هشداردهنده» که هرگز نباید ثبت میشد باید جهان را به لرزه درآورد و عزمی را به وجود آورد تا به درگیریهایی که تعداد بیسابقهای را مجبور به ترک خانههای خود کرده، پایان داده شود.در این بیانیه آمده است که در کنار جنگ، بلایای طبیعی نیز عامل وقوع بیشترین جابهجاییهای داخلی جدید بوده و باعث آوارگی 23/7میلیون نفر در سال ۲۰۲۱ میلادی شده است.
نقش آمریکا در ایجاد بحرانهای جهانی
اگرچه رسانههای غربی بهصورت عامدانه بر«متن منازعه اوکراین»و آنچه در جنگ میگذرد تمرکز زیادی کردهاند، اما بررسی فرامتن این منازعه و ترکیب آن با دیگر مؤلفههای تحلیلی نشان میدهد که با صحنه پیچیده و خطرناکی مواجه هستیم!
در این خصوص نکاتی وجود دارد که لازم است مورد توجه قرار گیرد،نخست اینکه آمریکا از یکسو به حمایت از تروریستهای تکفیری در افغانستان ادامه میدهد و داعش را بهمثابه مهره ضد امنیتی خود در شبهقاره هند دوباره مورد استفاده قرار داده است. هدف اولیه آمریکا از بازتولید تروریسم تکفیری و حمایت از داعش در نقاط مختلف افغانستان، خلق بحرانهای مزمن و دامنهدار امنیتی در این کشور آسیایی محسوب میشود. مقامات هر دو حزب سنتی آمریکا« دموکرات و جمهوریخواه»معتقدند که در فضای ناامن و غیر باثبات در افغانستان و شبهقاره هند، قدرت مانور و مداخلهگرایی بیشتری داشته و تمرکز افکار عمومی نیز متوجه اشغالگری مستقیم یا غیرمستقیم آنها در این مناطق نخواهد بود.دوم اینکه آمریکا و انگلیس بهعنوان دو عضو ارشد ناتو هر دو اصرار دارند که جنگ اوکراین در برهه کنونی متوقف نشود، حتی اگر کی یف ، خارکیف و ماریوپل به تلی از خاکستر تبدیل شوند! به عبارت بهتر، برای واشنگتن و لندن ، مهم است که بحران در محیطی پیرامونی روسیه« آسیای مرکزی و اروپای شرقی و حتی شمال اروپا» جریان داشته باشد. یکی از اصلیترین دلایل سوق دادن دو کشور سوئد و فنلاند بهسوی عضویت در ناتو ، تقویت همین بحران مزمن بوده است. به عبارت بهتر، غرب تلاش میکند حتی در صورت پایان یافتن جنگ اوکراین، اصل منازعه را میان روسیه و بازیگران اروپایی حفظ کند.نکته سوم اینکه آمریکا در حیاطخلوت چین نیز تحرکات خود را افزایش داده است. تایوان، تبت، هنگ کنگ و دریای چین جملگی به کانونهای مداخلهگرایی غرب در شرق آسیا تبدیل شده است. از سوی دیگر، انعقاد پیمان اوکاس و دیگر پیمانهای مشابه میان آمریکا،انگلیس و استرالیا، بهصورت مستقیم امنیت چین و محیط پیرامونی پکن را هدف قرار داده است.
سیاست کلان خطرناک آمریکا
در اینجا بهتر است بار دیگر معادلات امنیتی پشت پرده در افغانستان را مورد بررسی قرار دهیم.
هر چهار رئیسجمهور آمریکا از زمان اشغال افغانستان (بوش پسر، اوباما، ترامپ و بایدن) درصدد القای این گزاره کلی به دیگران بودهاند که ثبات افغانستان تنها یک شاهکلید دارد و آن مداخله طولانیمدت غرب در این کشور است.واشنگتن برای القای این گزاره دروغین، در پشتپرده به تقویت ارکان شکلدهنده تروریسم تکفیری در افغانستان و شبهقاره هند پرداخت. طی ماههای گذشته، اسناد قابلتوجهی درخصوص حمایت ایالاتمتحده از داعش در افغانستان بهدستآمده است.
شبکه داعش شامل شهروندانی از افغانستان، پاکستان، هند و میانمار هستند و هماکنون در ۱۵ استان افغانستان ازجمله در استانهای شرقی، جنوبی و جنوبشرقی حضور دارد.سیاست و راهبرد کلان آمریکا در چنین شرایطی کاملا مشخص است! این راهبرد، بر مبنای ایجاد گرههای کور امنیتی جدید در نظام بینالملل استوار شده است. اکنون مقامات آمریکایی علاوه بر غرب آسیا که نقطه کانونی مداخلهگرایی آنها بوده است، درصددند بحرانهای مستمر، عمیق و دامنهداری را در دیگر نقاط جهان خلق کرده و آنها را تقویت کنند. همزمانی تشدید حمایت آمریکا از تروریستهای داعش در افغانستان و عراق با وقوع جنگ اوکراین و حمایت تسلیحاتی گسترده غرب از دولت زلنسکی در کی یف شدیدا قابلتأمل میباشد. هدف آمریکا از این بحران سازی گسترده در جهان، تشدید مداخلهگرایی جهانی واشنگتن به بهانه مواجهه با این بحرانهاست. این بازی خطرناک آمریکا و همراهان آن باید در همین نقطه مهار شود. این امر، مستلزم همپیمانی و همافزایی بازیگران ضدآمریکایی در رصد و مواجهه با این توطئه میباشد.
صلح آمریکایی!
در این میان، سخن گفتن مقامات آمریکایی از واژگانی مانند صلح و دموکراسی بیش از هر زمان دیگری مضحکانه به نظر میرسد! تراژدی مرگباری که طی نزدیک به دو دهه اخیر در افغانستان شاهد آن هستیم، کارگردانی بهجز آمریکا و متحدانش نداشته است.پس از خروج آمریکا از افغانستان نیز این روند تشدید شده است. آمریکا درصدد است با تزریق بحرانهای مزمن امنیتی بر پیکره افغانستان از یکسو و استحاله فرهنگی مردم افغانستان،زمینه را برای استمرار مداخله خود در کابل و دیگر مناطق این کشور مهیا میسازند.در این معادله، آمریکا بازتولید تروریسم تکفیری را نیز در دستور کار خود قرار داده است. در این میان، دموکراسی مسموم آمریکایی صرفا جنبهای ظاهری و بدون خاصیت واقعی دارد.این همان صلح کاذبی است که در خدمت «جنگ » قرار میگیرد. جنگی که دهههاست دموکراتها و جمهوریخواهان آن را علیه امنیت کل جهان آغاز کردهاند.در چنین شرایطی بهتر است مقامات سازمان ملل متحد بهجای کلیگویی، به چرایی وقوع بحرانهای مزمن انسانی و افزایش تصاعدی آمار آوارگان بپردازند. بازیهای خطرناک ضد امنیتی و مداخلهگرایانه آمریکا و دیگر اعضای ناتو، دنیا را تحت تأثیر خود قرار داده است.
سازمان ملل متحد اعلام کرد که جنگ اوکراین باعث شده که برای اولین بار در تاریخ تعداد آوارگانی که در سراسر جهان به دلیل جنگ، خشونت، نقض حقوق بشر و آزار و شکنجه مجبور به فرار شدهاند، از مرز ۱۰۰ میلیون نفر عبور کند.بر اساس این گزارش، از زمان آغاز جنگ اوکراین در ۲۴ فوریه سال جاری، بیش از ۸ میلیون نفر از ساکنان آن در داخل کشور آواره شدهاند و حدود 5/6میلیون نفر دیگر که عمدا زن و کودک بودند نیز مجبور به فرار به کشوری دیگر شدهاند.کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل در بیانیهای اعلام کرد این رقم «هشداردهنده» که هرگز نباید ثبت میشد باید جهان را به لرزه درآورد و عزمی را به وجود آورد تا به درگیریهایی که تعداد بیسابقهای را مجبور به ترک خانههای خود کرده، پایان داده شود.در این بیانیه آمده است که در کنار جنگ، بلایای طبیعی نیز عامل وقوع بیشترین جابهجاییهای داخلی جدید بوده و باعث آوارگی 23/7میلیون نفر در سال ۲۰۲۱ میلادی شده است.
نقش آمریکا در ایجاد بحرانهای جهانی
اگرچه رسانههای غربی بهصورت عامدانه بر«متن منازعه اوکراین»و آنچه در جنگ میگذرد تمرکز زیادی کردهاند، اما بررسی فرامتن این منازعه و ترکیب آن با دیگر مؤلفههای تحلیلی نشان میدهد که با صحنه پیچیده و خطرناکی مواجه هستیم!
در این خصوص نکاتی وجود دارد که لازم است مورد توجه قرار گیرد،نخست اینکه آمریکا از یکسو به حمایت از تروریستهای تکفیری در افغانستان ادامه میدهد و داعش را بهمثابه مهره ضد امنیتی خود در شبهقاره هند دوباره مورد استفاده قرار داده است. هدف اولیه آمریکا از بازتولید تروریسم تکفیری و حمایت از داعش در نقاط مختلف افغانستان، خلق بحرانهای مزمن و دامنهدار امنیتی در این کشور آسیایی محسوب میشود. مقامات هر دو حزب سنتی آمریکا« دموکرات و جمهوریخواه»معتقدند که در فضای ناامن و غیر باثبات در افغانستان و شبهقاره هند، قدرت مانور و مداخلهگرایی بیشتری داشته و تمرکز افکار عمومی نیز متوجه اشغالگری مستقیم یا غیرمستقیم آنها در این مناطق نخواهد بود.دوم اینکه آمریکا و انگلیس بهعنوان دو عضو ارشد ناتو هر دو اصرار دارند که جنگ اوکراین در برهه کنونی متوقف نشود، حتی اگر کی یف ، خارکیف و ماریوپل به تلی از خاکستر تبدیل شوند! به عبارت بهتر، برای واشنگتن و لندن ، مهم است که بحران در محیطی پیرامونی روسیه« آسیای مرکزی و اروپای شرقی و حتی شمال اروپا» جریان داشته باشد. یکی از اصلیترین دلایل سوق دادن دو کشور سوئد و فنلاند بهسوی عضویت در ناتو ، تقویت همین بحران مزمن بوده است. به عبارت بهتر، غرب تلاش میکند حتی در صورت پایان یافتن جنگ اوکراین، اصل منازعه را میان روسیه و بازیگران اروپایی حفظ کند.نکته سوم اینکه آمریکا در حیاطخلوت چین نیز تحرکات خود را افزایش داده است. تایوان، تبت، هنگ کنگ و دریای چین جملگی به کانونهای مداخلهگرایی غرب در شرق آسیا تبدیل شده است. از سوی دیگر، انعقاد پیمان اوکاس و دیگر پیمانهای مشابه میان آمریکا،انگلیس و استرالیا، بهصورت مستقیم امنیت چین و محیط پیرامونی پکن را هدف قرار داده است.
سیاست کلان خطرناک آمریکا
در اینجا بهتر است بار دیگر معادلات امنیتی پشت پرده در افغانستان را مورد بررسی قرار دهیم.
هر چهار رئیسجمهور آمریکا از زمان اشغال افغانستان (بوش پسر، اوباما، ترامپ و بایدن) درصدد القای این گزاره کلی به دیگران بودهاند که ثبات افغانستان تنها یک شاهکلید دارد و آن مداخله طولانیمدت غرب در این کشور است.واشنگتن برای القای این گزاره دروغین، در پشتپرده به تقویت ارکان شکلدهنده تروریسم تکفیری در افغانستان و شبهقاره هند پرداخت. طی ماههای گذشته، اسناد قابلتوجهی درخصوص حمایت ایالاتمتحده از داعش در افغانستان بهدستآمده است.
شبکه داعش شامل شهروندانی از افغانستان، پاکستان، هند و میانمار هستند و هماکنون در ۱۵ استان افغانستان ازجمله در استانهای شرقی، جنوبی و جنوبشرقی حضور دارد.سیاست و راهبرد کلان آمریکا در چنین شرایطی کاملا مشخص است! این راهبرد، بر مبنای ایجاد گرههای کور امنیتی جدید در نظام بینالملل استوار شده است. اکنون مقامات آمریکایی علاوه بر غرب آسیا که نقطه کانونی مداخلهگرایی آنها بوده است، درصددند بحرانهای مستمر، عمیق و دامنهداری را در دیگر نقاط جهان خلق کرده و آنها را تقویت کنند. همزمانی تشدید حمایت آمریکا از تروریستهای داعش در افغانستان و عراق با وقوع جنگ اوکراین و حمایت تسلیحاتی گسترده غرب از دولت زلنسکی در کی یف شدیدا قابلتأمل میباشد. هدف آمریکا از این بحران سازی گسترده در جهان، تشدید مداخلهگرایی جهانی واشنگتن به بهانه مواجهه با این بحرانهاست. این بازی خطرناک آمریکا و همراهان آن باید در همین نقطه مهار شود. این امر، مستلزم همپیمانی و همافزایی بازیگران ضدآمریکایی در رصد و مواجهه با این توطئه میباشد.
صلح آمریکایی!
در این میان، سخن گفتن مقامات آمریکایی از واژگانی مانند صلح و دموکراسی بیش از هر زمان دیگری مضحکانه به نظر میرسد! تراژدی مرگباری که طی نزدیک به دو دهه اخیر در افغانستان شاهد آن هستیم، کارگردانی بهجز آمریکا و متحدانش نداشته است.پس از خروج آمریکا از افغانستان نیز این روند تشدید شده است. آمریکا درصدد است با تزریق بحرانهای مزمن امنیتی بر پیکره افغانستان از یکسو و استحاله فرهنگی مردم افغانستان،زمینه را برای استمرار مداخله خود در کابل و دیگر مناطق این کشور مهیا میسازند.در این معادله، آمریکا بازتولید تروریسم تکفیری را نیز در دستور کار خود قرار داده است. در این میان، دموکراسی مسموم آمریکایی صرفا جنبهای ظاهری و بدون خاصیت واقعی دارد.این همان صلح کاذبی است که در خدمت «جنگ » قرار میگیرد. جنگی که دهههاست دموکراتها و جمهوریخواهان آن را علیه امنیت کل جهان آغاز کردهاند.در چنین شرایطی بهتر است مقامات سازمان ملل متحد بهجای کلیگویی، به چرایی وقوع بحرانهای مزمن انسانی و افزایش تصاعدی آمار آوارگان بپردازند. بازیهای خطرناک ضد امنیتی و مداخلهگرایانه آمریکا و دیگر اعضای ناتو، دنیا را تحت تأثیر خود قرار داده است.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

تعداد بازدید : 3
افت و خیزهای فعلی بورس ناشی از نوسانات قیمت است
گروه اقتصادی
محمدمهدی سماواتی، کارشناس بازار سرمایه در تشریح سقوط ۲۵ هزار واحدی بازار بورس به خبرنگار «رسالت» عنوان کرد: در معاملات روز دوشنبه دوم خرداد، شاخص کل بورس پایتخت با ریزش ۲۵ هزار و ۱۰ واحدی نسبت بهروز یکشنبه به رقم یکمیلیون و ۵۵۷ هزار و ۲۱۳ واحد رسید. سقوط
۲۵ هزار واحدی بیشترین ریزش شاخص در ۲۶ روز کاری اخیر در ۵ هفته گذشته است. مهمترین عامل این روند نزولی؛ اخبار سیاسی اخیر، گزارش سالانه شرکتهای پالایشگاهی و مذاکرات برجام است.
وی افزود: درحال حاضر ریسک سیستماتیک در بازار نقشآفرینی میکند. بازار بورس نیز در وضعیت فعلی از تصمیمات دولت و اخبارهای سیاسی کشور تأثیر میپذیرد. لازم به ذکر است تا بگوییم حجم معاملات در بازه زمانی کنونی، مناسب و قرمز شدن نمادها مقطعی است. سماواتی تصریح کرد: روند بازار خوب است و به طورحتم خریداران حقیقی در این بازه زمانی بسیار محافظهکارانه عمل خواهند کرد. همچنین میتوان عنوان کرد که رفتار حقوقیهای بازار در روز سهشنبه، سوم خردادماه مناسب و کلیت بازار متعادل بود.
کارشناس بازار سرمایه همچنین خاطرنشان کرد: افتوخیزهای فعلی بازار حاکی از ریزش سنگین نیست و تنها بیانگر نوسانات است. از طرفی دیگر شیب صعودی بازار مطابق دوماه گذشته نخواهد بود.
پالایشی و خودروییها نمادهای کم ریسک روزهای آینده خواهند بود
او اضافه کرد: واقعیت آن است که بازار بورس در وضعیت کنونی اعداد منطقی را تجربه میکند. نکته مثبت در روزهای پیش رو مجامع شرکتهای بورسی است که تا پایان تیرماه ارائه خواهد شد. بیشک به پشتوانه مجامع شرکتهایی که سودآوری خوبی دارند، تحرکات ارزندهای را تجربه خواهند کرد.
سماواتی اظهارکرد: با برگزاری فصل مجامع، بازار بورس میتواند شاهد تحرکات مثبت بهویژه در حوزه نمادهای پالایشی باشد. صنعت خودرو نیز درجریان روزهای آتی، کم ریسک خواهد بود.
وی درپایان این گفتوگو بیان داشت: تصور این است که بازار بورس در این محدوده قیمتی درجا بزند. بنابراین دور از ذهن است که صفهای خریدوفروش سخت شکل بگیرند. پیشبینی میگردد تعادل بازار حفظ و تنها نوساناتی شکل گیرد.
محمدمهدی سماواتی، کارشناس بازار سرمایه در تشریح سقوط ۲۵ هزار واحدی بازار بورس به خبرنگار «رسالت» عنوان کرد: در معاملات روز دوشنبه دوم خرداد، شاخص کل بورس پایتخت با ریزش ۲۵ هزار و ۱۰ واحدی نسبت بهروز یکشنبه به رقم یکمیلیون و ۵۵۷ هزار و ۲۱۳ واحد رسید. سقوط
۲۵ هزار واحدی بیشترین ریزش شاخص در ۲۶ روز کاری اخیر در ۵ هفته گذشته است. مهمترین عامل این روند نزولی؛ اخبار سیاسی اخیر، گزارش سالانه شرکتهای پالایشگاهی و مذاکرات برجام است.
وی افزود: درحال حاضر ریسک سیستماتیک در بازار نقشآفرینی میکند. بازار بورس نیز در وضعیت فعلی از تصمیمات دولت و اخبارهای سیاسی کشور تأثیر میپذیرد. لازم به ذکر است تا بگوییم حجم معاملات در بازه زمانی کنونی، مناسب و قرمز شدن نمادها مقطعی است. سماواتی تصریح کرد: روند بازار خوب است و به طورحتم خریداران حقیقی در این بازه زمانی بسیار محافظهکارانه عمل خواهند کرد. همچنین میتوان عنوان کرد که رفتار حقوقیهای بازار در روز سهشنبه، سوم خردادماه مناسب و کلیت بازار متعادل بود.
کارشناس بازار سرمایه همچنین خاطرنشان کرد: افتوخیزهای فعلی بازار حاکی از ریزش سنگین نیست و تنها بیانگر نوسانات است. از طرفی دیگر شیب صعودی بازار مطابق دوماه گذشته نخواهد بود.
پالایشی و خودروییها نمادهای کم ریسک روزهای آینده خواهند بود
او اضافه کرد: واقعیت آن است که بازار بورس در وضعیت کنونی اعداد منطقی را تجربه میکند. نکته مثبت در روزهای پیش رو مجامع شرکتهای بورسی است که تا پایان تیرماه ارائه خواهد شد. بیشک به پشتوانه مجامع شرکتهایی که سودآوری خوبی دارند، تحرکات ارزندهای را تجربه خواهند کرد.
سماواتی اظهارکرد: با برگزاری فصل مجامع، بازار بورس میتواند شاهد تحرکات مثبت بهویژه در حوزه نمادهای پالایشی باشد. صنعت خودرو نیز درجریان روزهای آتی، کم ریسک خواهد بود.
وی درپایان این گفتوگو بیان داشت: تصور این است که بازار بورس در این محدوده قیمتی درجا بزند. بنابراین دور از ذهن است که صفهای خریدوفروش سخت شکل بگیرند. پیشبینی میگردد تعادل بازار حفظ و تنها نوساناتی شکل گیرد.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

تعداد بازدید : 6
کمکهزینه مسکن کارگران به ۶۵۰ هزار تومان خواهد رسید
گروه اقتصادی
معاون روابط کار وزیر کار، یازدهم اردیبهشتماه در یک گفتوگوی خبری از تصویب مصوبه افزایش حق مسکن در هیئت دولت خبر داد و گفت که مصوبه حق مسکن در دستور کار هیئتوزیران قرار دارد و در هفته آتی تصویب و ابلاغ خواهد شد تا جامعه کارگری از مزایای افزایش حق مسکن نیز بهرهمند شود اما به نظر میرسد که این مصوبه نیز همچون بسته حمایتی کارفرمایان در هیئت دولت در نوبت رسیدگی قرارگرفته و کارگران دستکم یک ماه دیگر باید منتظر تصویب مصوبه بمانند.فرامرز توفیقی، رئیس کمیته دستمزد کانون عالی شوراهای اسلامی کار در تشریح انتظار کارگران برای تصویب مبلغ جدید کمکهزینه مسکن به خبرنگار «رسالت» بیان کرد: یکی از مؤلفههای مصوبه دستمزد که همواره موردبحث قرار میگیرد، کمکهزینه مسکن است.
وی افزود: بیشک کمکهزینه مسکن یک مؤلفه ترمیم دستمزد خواهد بود و در شرایط حال حاضر مطابق افزایش نرخ بها کمک چندانی به هزینه مسکن نخواهد کرد. مصوبه امضاشده درباره حقوق و دستمزد در شورای عالی کار از لحاظ قانونی لازمالاجراست.
توفیقی تصریح کرد: طی سالهای گذشته هنگامیکه مصوبه حقوق و دستمزد در شورای عالی کار به امضا میرسید، درباره کمکهزینه مسکن بحث میشد. مسئولان این حوزه در تلاش بودند تا حق مسکن دیگر نیازی به تصویب نداشته باشد و در آخر هرسال، هنگامیکه نمایندگان کارگر، کارفرما و دولت نشست محاسبه ماده ۴۱ را برگزار میکنند، کمکهزینه مسکن را نیز بررسی و تصویب کنند.
نگرانی جامعه کارگری از عدم ابلاغ کمکهزینه مسکن
رئیس کمیته دستمزد کانون عالی شوراهای اسلامی کار همچنین خاطرنشان کرد: متأسفانه در سال جاری تاکنون درباره کمکهزینه مسکن بحث نهایی صورت نگرفته است و بهموجب این امر دلنگرانیهای بسیاری برای کارگران شکل گرفته است.
او درپایان این گفتوگو اضافه کرد: جامعه کارگری و نمایندگان این حوزه با مطالبه کمکهزینه حق مسکن درصدد تصویب و نهاییشدن این مؤلفه هستند. پیشازاین مقرر شده بود افزایش مبلغ کمکهزینه مسکن کارگران به ۶۵۰ هزار تومان برسد. که متأسفانه تاکنون این مؤلفه تصویب و پرداخت نشده است. امیدواریم این مصوبه هرچه زودتر تصویب و ابلاغ گردد.
معاون روابط کار وزیر کار، یازدهم اردیبهشتماه در یک گفتوگوی خبری از تصویب مصوبه افزایش حق مسکن در هیئت دولت خبر داد و گفت که مصوبه حق مسکن در دستور کار هیئتوزیران قرار دارد و در هفته آتی تصویب و ابلاغ خواهد شد تا جامعه کارگری از مزایای افزایش حق مسکن نیز بهرهمند شود اما به نظر میرسد که این مصوبه نیز همچون بسته حمایتی کارفرمایان در هیئت دولت در نوبت رسیدگی قرارگرفته و کارگران دستکم یک ماه دیگر باید منتظر تصویب مصوبه بمانند.فرامرز توفیقی، رئیس کمیته دستمزد کانون عالی شوراهای اسلامی کار در تشریح انتظار کارگران برای تصویب مبلغ جدید کمکهزینه مسکن به خبرنگار «رسالت» بیان کرد: یکی از مؤلفههای مصوبه دستمزد که همواره موردبحث قرار میگیرد، کمکهزینه مسکن است.
وی افزود: بیشک کمکهزینه مسکن یک مؤلفه ترمیم دستمزد خواهد بود و در شرایط حال حاضر مطابق افزایش نرخ بها کمک چندانی به هزینه مسکن نخواهد کرد. مصوبه امضاشده درباره حقوق و دستمزد در شورای عالی کار از لحاظ قانونی لازمالاجراست.
توفیقی تصریح کرد: طی سالهای گذشته هنگامیکه مصوبه حقوق و دستمزد در شورای عالی کار به امضا میرسید، درباره کمکهزینه مسکن بحث میشد. مسئولان این حوزه در تلاش بودند تا حق مسکن دیگر نیازی به تصویب نداشته باشد و در آخر هرسال، هنگامیکه نمایندگان کارگر، کارفرما و دولت نشست محاسبه ماده ۴۱ را برگزار میکنند، کمکهزینه مسکن را نیز بررسی و تصویب کنند.
نگرانی جامعه کارگری از عدم ابلاغ کمکهزینه مسکن
رئیس کمیته دستمزد کانون عالی شوراهای اسلامی کار همچنین خاطرنشان کرد: متأسفانه در سال جاری تاکنون درباره کمکهزینه مسکن بحث نهایی صورت نگرفته است و بهموجب این امر دلنگرانیهای بسیاری برای کارگران شکل گرفته است.
او درپایان این گفتوگو اضافه کرد: جامعه کارگری و نمایندگان این حوزه با مطالبه کمکهزینه حق مسکن درصدد تصویب و نهاییشدن این مؤلفه هستند. پیشازاین مقرر شده بود افزایش مبلغ کمکهزینه مسکن کارگران به ۶۵۰ هزار تومان برسد. که متأسفانه تاکنون این مؤلفه تصویب و پرداخت نشده است. امیدواریم این مصوبه هرچه زودتر تصویب و ابلاغ گردد.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

تعداد بازدید : 4
اجرای طرح کنترل و ساماندهی اجاره مسکن باید بر مبنای تمهیدات مناسب باشد
گروه اقتصادی
کارشناسان بازار مسکن براین باورند که بازار اجاره در سال جاری تورمی مشابه سال گذشته را تجربه خواهد کرد. علت افزایش تورم در بازار اجاره جبران نسبت قیمت خرید به قیمت اجارهبها است.
ایرج رهبر، دبیر انجمن انبوهسازان مسکن تهران درتشریح وضعیت پیش رو اجارهبهای مسکن به خبرنگار «رسالت» بیان کرد: به طورحتم جذب سرمایهگذار برای افزایش تولید مسکن مطالبه فعالان و مسئولان این حوزه است چراکه تولید مسکن میتواند در زمینه فروش یا اجاره نقش مؤثری داشته باشد.وی بابیان اینکه موظف هستیم در راستای تولید، خریدوفروش به نحوی عمل کنیم که مصرفکننده آسیب نبیند، افزود: افزایش رقابت در بخش تولید مسکن میتواند از بروز آسیبهای احتمالی به مصرفکننده جلوگیری کند. به طورحتم کاهش آسیبها و افزایش فضای رقابتی مستلزم جذب سرمایهگذار است. در این راستا میبایست فضای بازار مسکن را بهگونهای رقم بزنیم که رغبت برای سرمایهگذاری پررنگ شود.
رهبر تصریح کرد: افزایش رقابت به معنای گسترش تعداد مسکن و بهبود کیفیت واحدهای تولیدی است. هنگامیکه واحدهای تولیدی افزایش پیدا کنند، قیمت مسکن چه در زمینه خریدوفروش و چه در زمینه اجارهبها متعادل خواهد شد.
ضرورت اخذ تمهیدات برای کنترل اجارهبهای مسکن
دبیر انجمن انبوهسازان مسکن تهران همچنین خاطرنشان کرد: اگر اخذ تسهیلات دشوار و فضا برای تولیدکننده و سرمایهگذار محدود شود، شاهد کاهش تولید، نبود کیفیت و افزایش نرخ مسکن در زمینه خرید و اجارهبها خواهیم بود.
او در پایان این گفتوگو ضمن بیان اینکه تصمیمات حوزه مسکن میبایست با درنظرگیری حقوق سرمایهگذار و تولیدکننده باشد، اظهارکرد: اجرای دو فوریت طرح کنترل و ساماندهی اجارهبهای املاک مسکونی بسیار حساس است و میبایست بر مبنای تمهیدات و فراهمسازی زیرساختهای درست باشد تا نتیجه موردنظر محقق شود.
کارشناسان بازار مسکن براین باورند که بازار اجاره در سال جاری تورمی مشابه سال گذشته را تجربه خواهد کرد. علت افزایش تورم در بازار اجاره جبران نسبت قیمت خرید به قیمت اجارهبها است.
ایرج رهبر، دبیر انجمن انبوهسازان مسکن تهران درتشریح وضعیت پیش رو اجارهبهای مسکن به خبرنگار «رسالت» بیان کرد: به طورحتم جذب سرمایهگذار برای افزایش تولید مسکن مطالبه فعالان و مسئولان این حوزه است چراکه تولید مسکن میتواند در زمینه فروش یا اجاره نقش مؤثری داشته باشد.وی بابیان اینکه موظف هستیم در راستای تولید، خریدوفروش به نحوی عمل کنیم که مصرفکننده آسیب نبیند، افزود: افزایش رقابت در بخش تولید مسکن میتواند از بروز آسیبهای احتمالی به مصرفکننده جلوگیری کند. به طورحتم کاهش آسیبها و افزایش فضای رقابتی مستلزم جذب سرمایهگذار است. در این راستا میبایست فضای بازار مسکن را بهگونهای رقم بزنیم که رغبت برای سرمایهگذاری پررنگ شود.
رهبر تصریح کرد: افزایش رقابت به معنای گسترش تعداد مسکن و بهبود کیفیت واحدهای تولیدی است. هنگامیکه واحدهای تولیدی افزایش پیدا کنند، قیمت مسکن چه در زمینه خریدوفروش و چه در زمینه اجارهبها متعادل خواهد شد.
ضرورت اخذ تمهیدات برای کنترل اجارهبهای مسکن
دبیر انجمن انبوهسازان مسکن تهران همچنین خاطرنشان کرد: اگر اخذ تسهیلات دشوار و فضا برای تولیدکننده و سرمایهگذار محدود شود، شاهد کاهش تولید، نبود کیفیت و افزایش نرخ مسکن در زمینه خرید و اجارهبها خواهیم بود.
او در پایان این گفتوگو ضمن بیان اینکه تصمیمات حوزه مسکن میبایست با درنظرگیری حقوق سرمایهگذار و تولیدکننده باشد، اظهارکرد: اجرای دو فوریت طرح کنترل و ساماندهی اجارهبهای املاک مسکونی بسیار حساس است و میبایست بر مبنای تمهیدات و فراهمسازی زیرساختهای درست باشد تا نتیجه موردنظر محقق شود.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

-
جهاد دانشگاهی همواره در بنبستها به کمک کشور آمده است
-
بازآماد انقلابی!
-
الزامات تحول اقتصادی
-
وداع ملت با صید خدا
-
پاسخ در راه است
-
درسهایی که از پلاسکو نیاموختیم
-
گره کور امنیتی در اسلامآباد
-
جهاد تعلیم
-
محصول صلح آمریکایی!
-
افت و خیزهای فعلی بورس ناشی از نوسانات قیمت است
-
کمکهزینه مسکن کارگران به ۶۵۰ هزار تومان خواهد رسید
-
اجرای طرح کنترل و ساماندهی اجاره مسکن باید بر مبنای تمهیدات مناسب باشد