
ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

تعداد بازدید : 5
قدرت هوشمند!
محمدکاظم انبارلویی
جوزف ساموئل نای ، استاد دانشگاه هاروارد واضع نظریه جنگ نرم و تحلیلگر ارشد کاخ سفید در کتاب «آینده، قدرت» میگوید: «قدرت هوشمند ترکیبی از قدرت سخت و قهریه و قدرت نرم ، متقاعدسازی و جذب است.»
او معتقد است در اتاق فکر واشنگتن، آمریکاییها با تجهیز به این قدرت، سلطه خود را در جهان مدیریت میکنند.
آنچه جوزف نای از آن به عنوان قدرت هوشمند آمریکایی یاد میکند یک توهّم است. پشت این قدرت یک هوش شیطانی وجود دارد که فقط به زیادهخواهی در قدرت، نژادپرستی، کسب جنونآمیز ثروت، شهوتپرستی، ظلم و ستم و جنگ وخونریزی پایانناپذیر فکر می کند،
این قدرت شیطانی یک جریان پلید را در تاریخ بشر نمایندگی میکند. جریانی که در برابر انبیا و اولیای الهی صف کشیدند و انسانهای بیگناه را همراه با رهبران الهی کشتند و مظهر ستم و استبداد جهانی هستند.
پدیداری انقلاب اسلامی، آغاز تولید یک قدرت هوشمند مبتنی بر گفتمان مهدویت است که طی نیم قرن اخیر در برابر سلطه جنونآمیز آمریکا اعلام موجودیت کرد. قدرت جدیدی که امام خمینی (ره) با پایمردی روحانیت و ملت بیدار، آگاه و فداکار ایران وارد معادلات و مناسبات قدرت در جهان کرده یک قدرت الهی است. پشت این قدرت یک هوش الهی مبتنی بر «عدل» و «علم» قرار دارد. این قدرت برخاسته از «صدق» و «وفای به عهد» و متکی به قدرت لایزال الهی است شکست و ناکامی در آن راه ندارد.
اینکه دولت رئیسی در غوغای تحریم های ظالمانه،تورم روز افزون جهانی و تهدید های سخت و نرم آمریکا در مذاکرات هسته ای،با آرامش و اطمینان خاطر،با اتحاد قوا و بصیرت مثال زدنی مردم یک جراحی اقتصادی را بدون خونریزی با موفقیت انجام می دهد،نشان گر آن است که جمهوری اسلامی با قدرت هوشمند اداره می شود و اقتدار خود را در داخل و خارج به رخ دشمنان انقلاب می کشد.
از قدرت هوشمند آمریکاییها در تحولات جهانی بهویژه قرن بیست و یکم قدرت سخت و قهریه حذف شده است.
آمریکاییها نمیتوانند همه جا دست به ماشه باشند چیزی به نام «مکانیزم ماشه» ندارند . آنها قدرت متقاعدسازی و جذب را هم از دست دادهاند فعلا به قدرت نرم تکیه دارند که به زودی با قدرت سخت انقلاب اسلامی مجبور به پذیرش شکست خواهند شد.
آمریکاییها آتشبیار جنگ اوکراین هستند. فشار چکمه آنها در اروپا روی گلوی روسها با بسط و توسعه سلطه ناتو، آستانه تحمل مسکو را به آخر رساند. روسها مجبور شدند از موجودیت خود دفاع کنند و نگذارند رؤیای آمریکاییها در تقسیم و تجزیه روسیه به 5 ایالت در درازمدت تحقق پیدا کند.
آمریکاییها با جنگ اوکراین دست به کار خطرناکی زدند. آنها جهان را در آستانه
یک «جنگ هستهای» و «جنگ جهانی غذا» قرار دادند.
آمریکاییها درجنگ اوکراین دارند جیب اروپاییها را میزنند. این چیزی نیست که نخبگان و رهبران اروپا نفهمند. آمریکاییها با حمایت مطلق و بیچون و چرا از صهیونیستها ننگ حمایت از یک رژیم نامشروع ، جعلی و اشغالگر را پذیرفتهاند. آمریکاییها با بهرهگیری از قدرت هوشمند شیطانی، حمایت از یک رژیم مبتنی بر آپارتاید و نژادپرستی و کودککشی را همواره طی 70سال گذشته در کارنامه سیاست خارجی خود دارند.
آمریکاییها با لشکرکشی مغولوار به غرب آسیا ؛ عراق، افغانستان و سوریه را به خاک وخون کشیدند اما قدرت هوشمند آنها جواب نداد .آنها با خفت و خواری از افغانستان فرار کردند و مجبور شدند میلیاردها دلار ادوات نظامی و زیرساختهای نظامی خود را بهجا بگذارند. آمریکاییها در عراق و سوریه زیر تیغ خط مقاومت هر روز تلفات میدهند و در نگاه چپ به ایران ضربه عینالاسد و سقوط پهپاد فوق پیشرفته خود را دریافت کردند. آمریکاییها در حمایت از رژیم صهیونیستی با حق وتوهای ظالمانه چهره کریهی از خود بهجای گذاشتند اعتبار و آبرویی از نظر کارنامه حقوق بشر ندارند. آمریکاییها در تسلیم ملت یمن در حمایت از قارونهای عرب
خلیج فارس نیز شکست خوردهاند.
کارنامه این سیاستهای تجاوزکارانه این است که 40 درصد مردم بزرگترین و ثروتمندترین دولت جهان به زیر خط فقر بروند و شمار زیادی از مردم آن در ایالتهای به اصطلاح «متحده» شب را تا صبح درحاشیه خیابانهای شهر به سر می برند و شهرداران این ایالتها را برای جمعوجور کردن فضولات انسانی سر کار بگذارند.
آمریکا با این سیاستهای تجاوزکارانه مبتنی بر قدرت هوشمند شیطانی، بدهکارترین دولت جهان است. آمریکای دوران ترامپ و بایدن بیریختترین چهره را به لحاظ دموکراسی و آزادی دارند. آمریکاییها بدعهدترین دولت در جهان هستند ، قوانین و مقررات جهانی را که خود درتنظیمات آن نقش داشتند، نقض میکنند و عملا نظمی که خود ظالمانه برقرار کردهاند را بیش از پیش بههم ریختهاند.
آنچه که از تحولات جهانی در دنیای امروز به ذهن هر انسانی میرسد این است که معادلات قدرت در جهان بههم ریخته است. چین، روسیه ، هند و بهویژه ایران از ویرانههای نظم قدیم سربرآوردهاند و نظم آمریکایی مبتنی بر قدرت هوشمند شیطانی را قبول ندارند.
امروز جهانیان شاهدند نظم آمریکایی در درون و برون آنها در جهان دچار فروپاشی است. هیچکس حاضر نیست در مسابقات قدرت در جهان روی اسب مرده وارد شرطبندی شود.
رهبران کنونی آمریکا دچار هذیانگویی سیاسی شدهاند. واقعیات جهان را درک نمیکنند. حرص و طمع ،چشم وگوش و ادراکات عقلی آنها را کور کرده است.
آنها دچار یک «توهّم» و «خوابآلودگی سیاسی» هستند که فقط با مشت مقاومت ملتها حاضر به پذیرش واقعیات هزاره سوم میلادی هستند. بهزودی این مشت بر فرق سر آنها فرود خواهد آمد.
آمریکا باید بداند ملت ایران با قدرت هوشمند الهی آنها را به زانو درمیآورد.
ملت ایران امروز نه به اتکای قدرت نظامی بینظیرش در زمین، هوا ، دریا و فضا نه به اتکای قدرت موشکی و پهپادی و قدرت سایبری ، بلکه به دلیل پرچمداری دفاع از مظلوم و پرچمداری اسلام ناب محمدی (ص) و دینداری در جهان و مبارزه بیوقفه و بیامان با امپریالیسم جهانی قدرتمند است و هر روز بر این قدرت به فضل الهی میافزاید.
ایران امروز به دلیل پرچمداری آزادی قدس و رهایی قبله اول مسلمین جهان و نیز پرچمداری دموکراسی و آزادی واقعی در جهان قدرتمند است و ملتهای جهان این قدرت را به رسمیت شناختهاند و در حمایت از آن تردید ندارند.
هرچند آمریکاییها بیش از 40 سال است از به رسمیت شناختن جمهوری اسلامی طفره میروند و هر روز بهانهای برای ستیز و دشمنی با ملت ایران ساز میکنند . آمریکا از این قدرت میترسد و آنچه از ایرانهراسی و اسلامهراسی و شیعههراسی مطرح میکند فقط در کاخ سفید ، کاخ الیزه ، کاخ ملکه انگلیس و دربارهای فاسد کشورهای عرب قارونصفت خریدار دارد والا ملتهای جهان به قدرت هوشمند ملت ایران افتخار میکنند و از آن تا پای جان دفاع میکنند.
جوزف ساموئل نای ، استاد دانشگاه هاروارد واضع نظریه جنگ نرم و تحلیلگر ارشد کاخ سفید در کتاب «آینده، قدرت» میگوید: «قدرت هوشمند ترکیبی از قدرت سخت و قهریه و قدرت نرم ، متقاعدسازی و جذب است.»
او معتقد است در اتاق فکر واشنگتن، آمریکاییها با تجهیز به این قدرت، سلطه خود را در جهان مدیریت میکنند.
آنچه جوزف نای از آن به عنوان قدرت هوشمند آمریکایی یاد میکند یک توهّم است. پشت این قدرت یک هوش شیطانی وجود دارد که فقط به زیادهخواهی در قدرت، نژادپرستی، کسب جنونآمیز ثروت، شهوتپرستی، ظلم و ستم و جنگ وخونریزی پایانناپذیر فکر می کند،
این قدرت شیطانی یک جریان پلید را در تاریخ بشر نمایندگی میکند. جریانی که در برابر انبیا و اولیای الهی صف کشیدند و انسانهای بیگناه را همراه با رهبران الهی کشتند و مظهر ستم و استبداد جهانی هستند.
پدیداری انقلاب اسلامی، آغاز تولید یک قدرت هوشمند مبتنی بر گفتمان مهدویت است که طی نیم قرن اخیر در برابر سلطه جنونآمیز آمریکا اعلام موجودیت کرد. قدرت جدیدی که امام خمینی (ره) با پایمردی روحانیت و ملت بیدار، آگاه و فداکار ایران وارد معادلات و مناسبات قدرت در جهان کرده یک قدرت الهی است. پشت این قدرت یک هوش الهی مبتنی بر «عدل» و «علم» قرار دارد. این قدرت برخاسته از «صدق» و «وفای به عهد» و متکی به قدرت لایزال الهی است شکست و ناکامی در آن راه ندارد.
اینکه دولت رئیسی در غوغای تحریم های ظالمانه،تورم روز افزون جهانی و تهدید های سخت و نرم آمریکا در مذاکرات هسته ای،با آرامش و اطمینان خاطر،با اتحاد قوا و بصیرت مثال زدنی مردم یک جراحی اقتصادی را بدون خونریزی با موفقیت انجام می دهد،نشان گر آن است که جمهوری اسلامی با قدرت هوشمند اداره می شود و اقتدار خود را در داخل و خارج به رخ دشمنان انقلاب می کشد.
از قدرت هوشمند آمریکاییها در تحولات جهانی بهویژه قرن بیست و یکم قدرت سخت و قهریه حذف شده است.
آمریکاییها نمیتوانند همه جا دست به ماشه باشند چیزی به نام «مکانیزم ماشه» ندارند . آنها قدرت متقاعدسازی و جذب را هم از دست دادهاند فعلا به قدرت نرم تکیه دارند که به زودی با قدرت سخت انقلاب اسلامی مجبور به پذیرش شکست خواهند شد.
آمریکاییها آتشبیار جنگ اوکراین هستند. فشار چکمه آنها در اروپا روی گلوی روسها با بسط و توسعه سلطه ناتو، آستانه تحمل مسکو را به آخر رساند. روسها مجبور شدند از موجودیت خود دفاع کنند و نگذارند رؤیای آمریکاییها در تقسیم و تجزیه روسیه به 5 ایالت در درازمدت تحقق پیدا کند.
آمریکاییها با جنگ اوکراین دست به کار خطرناکی زدند. آنها جهان را در آستانه
یک «جنگ هستهای» و «جنگ جهانی غذا» قرار دادند.
آمریکاییها درجنگ اوکراین دارند جیب اروپاییها را میزنند. این چیزی نیست که نخبگان و رهبران اروپا نفهمند. آمریکاییها با حمایت مطلق و بیچون و چرا از صهیونیستها ننگ حمایت از یک رژیم نامشروع ، جعلی و اشغالگر را پذیرفتهاند. آمریکاییها با بهرهگیری از قدرت هوشمند شیطانی، حمایت از یک رژیم مبتنی بر آپارتاید و نژادپرستی و کودککشی را همواره طی 70سال گذشته در کارنامه سیاست خارجی خود دارند.
آمریکاییها با لشکرکشی مغولوار به غرب آسیا ؛ عراق، افغانستان و سوریه را به خاک وخون کشیدند اما قدرت هوشمند آنها جواب نداد .آنها با خفت و خواری از افغانستان فرار کردند و مجبور شدند میلیاردها دلار ادوات نظامی و زیرساختهای نظامی خود را بهجا بگذارند. آمریکاییها در عراق و سوریه زیر تیغ خط مقاومت هر روز تلفات میدهند و در نگاه چپ به ایران ضربه عینالاسد و سقوط پهپاد فوق پیشرفته خود را دریافت کردند. آمریکاییها در حمایت از رژیم صهیونیستی با حق وتوهای ظالمانه چهره کریهی از خود بهجای گذاشتند اعتبار و آبرویی از نظر کارنامه حقوق بشر ندارند. آمریکاییها در تسلیم ملت یمن در حمایت از قارونهای عرب
خلیج فارس نیز شکست خوردهاند.
کارنامه این سیاستهای تجاوزکارانه این است که 40 درصد مردم بزرگترین و ثروتمندترین دولت جهان به زیر خط فقر بروند و شمار زیادی از مردم آن در ایالتهای به اصطلاح «متحده» شب را تا صبح درحاشیه خیابانهای شهر به سر می برند و شهرداران این ایالتها را برای جمعوجور کردن فضولات انسانی سر کار بگذارند.
آمریکا با این سیاستهای تجاوزکارانه مبتنی بر قدرت هوشمند شیطانی، بدهکارترین دولت جهان است. آمریکای دوران ترامپ و بایدن بیریختترین چهره را به لحاظ دموکراسی و آزادی دارند. آمریکاییها بدعهدترین دولت در جهان هستند ، قوانین و مقررات جهانی را که خود درتنظیمات آن نقش داشتند، نقض میکنند و عملا نظمی که خود ظالمانه برقرار کردهاند را بیش از پیش بههم ریختهاند.
آنچه که از تحولات جهانی در دنیای امروز به ذهن هر انسانی میرسد این است که معادلات قدرت در جهان بههم ریخته است. چین، روسیه ، هند و بهویژه ایران از ویرانههای نظم قدیم سربرآوردهاند و نظم آمریکایی مبتنی بر قدرت هوشمند شیطانی را قبول ندارند.
امروز جهانیان شاهدند نظم آمریکایی در درون و برون آنها در جهان دچار فروپاشی است. هیچکس حاضر نیست در مسابقات قدرت در جهان روی اسب مرده وارد شرطبندی شود.
رهبران کنونی آمریکا دچار هذیانگویی سیاسی شدهاند. واقعیات جهان را درک نمیکنند. حرص و طمع ،چشم وگوش و ادراکات عقلی آنها را کور کرده است.
آنها دچار یک «توهّم» و «خوابآلودگی سیاسی» هستند که فقط با مشت مقاومت ملتها حاضر به پذیرش واقعیات هزاره سوم میلادی هستند. بهزودی این مشت بر فرق سر آنها فرود خواهد آمد.
آمریکا باید بداند ملت ایران با قدرت هوشمند الهی آنها را به زانو درمیآورد.
ملت ایران امروز نه به اتکای قدرت نظامی بینظیرش در زمین، هوا ، دریا و فضا نه به اتکای قدرت موشکی و پهپادی و قدرت سایبری ، بلکه به دلیل پرچمداری دفاع از مظلوم و پرچمداری اسلام ناب محمدی (ص) و دینداری در جهان و مبارزه بیوقفه و بیامان با امپریالیسم جهانی قدرتمند است و هر روز بر این قدرت به فضل الهی میافزاید.
ایران امروز به دلیل پرچمداری آزادی قدس و رهایی قبله اول مسلمین جهان و نیز پرچمداری دموکراسی و آزادی واقعی در جهان قدرتمند است و ملتهای جهان این قدرت را به رسمیت شناختهاند و در حمایت از آن تردید ندارند.
هرچند آمریکاییها بیش از 40 سال است از به رسمیت شناختن جمهوری اسلامی طفره میروند و هر روز بهانهای برای ستیز و دشمنی با ملت ایران ساز میکنند . آمریکا از این قدرت میترسد و آنچه از ایرانهراسی و اسلامهراسی و شیعههراسی مطرح میکند فقط در کاخ سفید ، کاخ الیزه ، کاخ ملکه انگلیس و دربارهای فاسد کشورهای عرب قارونصفت خریدار دارد والا ملتهای جهان به قدرت هوشمند ملت ایران افتخار میکنند و از آن تا پای جان دفاع میکنند.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

تعداد بازدید : 5
ساماندهی اجاره بهای املاک مسکونی در دستورکار مجلس قرار گرفته است
گروه سیاسی
علی خضریان، سخنگوی کمیسیون اصل نود و نماینده مردم تهران، ری، شمیرانات، اسلامشهر و پردیس در مجلس شورای اسلامی درباره تصویب دوفوریت طرح کنترل و ساماندهی اجاره بهای املاک مسکونی به خبرنگار «رسالت» بیان کرد: تاکنون هیچ راهکار کنترلی و قیمتگذاری برای کنترل افزایش اجاره بها املاک مسکونی به جز مصوبه ستاد ملی کرونا که چندی قبل در مورد املاک استیجاری و مستاجران داشت و به دلیل فقدان ضمانت اجرای کافی توفیق قابل توجهی در این حوزه به دست نیاورد، صورت نگرفته بود که با توجه ویژه نمایندگان دو فوریت این طرح با اکثریت قاطع آرا مورخ روز چهارشنبه، ۲۸ اردیبهشت ماه به تصویب رسید.وی افزود: یکی از مشکلات اساسی مردم به ویژه در بروز بحرانهای اقتصادی، رشد افسار گسیخته نرخ اجاره بها واحدهای مسکونی است و بخش قابل توجهی از هزینههای خانوارها به این موضوع اختصاص دارد.خضریان تصریح کرد: نمایندگان مجلس طی 6 ماه گذشته و براساس رشد افسار گسیخته نرخ اجاره بها، بر طرح کنترل و ساماندهی اجاره بهای املاک مسکونی بررسی های بسیاری را انجام دادند تا با ملاحظه اصول و قواعد حقوقی و فقهی راهکار مناسبی را در اختیار مسئولان متولی قرار دهند. نماینده مردم تهران، ری، شمیرانات، اسلامشهر و پردیس در مجلس شورای اسلامی همچنین خاطرنشان کرد: دریافت اجاره بها از سوی صاحبان منازل، یکی از راههای درآمدزایی محسوب میشود و حاکمیت میتواند در راستای ساماندهی این درآمدها با اتخاذ سیاستهای تشویقی و تنبیهی، آنها را به دریافت اجارهبهای کمتر تشویق و از دریافت اجارههای غیرمتعارف دور نماید.
تعیین توافقات خصوصی اشخاص در معاملات و سیاستگذاری مناسب
عضو هیئت رئیسه کمیسیون اصل نود عنوان نمود: در طرح کنترل و ساماندهی اجارهبها املاک مسکونی پیشنهاد شده آن دسته از صاحبان منازل که قرارداد اجاره خود را در دفتر اسناد رسمی یا در سامانه املاک و اسکان ثبت میکنند و میزان اجارهبهای آنها به میزان افزایش شاخص سالانه کالاهای اعلامی از سوی بانک مرکزی است، از امتیاز دریافت تسهیلات خرید و بازسازی مسکن به صورت خارج از نوبت و با تضامین و نحوه بازپرداخت آسانتر از سایر داوطلبان بهرهمند شده و عوارض و مالیات وصولی از آنها کاهش یابد. در مقابل آن نیز اگر موجر در قرارداد اجاره خود، اجارهبها را به میزان بیش از شاخص فوق افزایش دهد، در خصوص مبلغ مازاد، مکلف به پرداخت مالیات بر درآمد اجاره به نحو مضاعف گردند.خضریان در پایان این گفتوگو اضافه کرد: با تصویب این قانون دولت بدون دخالت در توافقات خصوصی اشخاص در معاملات و سیاستگذاری مناسب افراد را به تعیین اجارهبهای متعارف تشویق می شوند. تصویب دوفوریت این طرح با رای بالا نشان از دغدغه نمایندگان برای ساماندهی به وضع معیشت مردم در این شرایط سخت اقتصادی دارد. در این راستا امیدواریم هرچه سریعتر این طرح به تصویب نهایی رسیده تا تاثیرات مثبت آن بر زندگی مردم نمایان گردد.
علی خضریان، سخنگوی کمیسیون اصل نود و نماینده مردم تهران، ری، شمیرانات، اسلامشهر و پردیس در مجلس شورای اسلامی درباره تصویب دوفوریت طرح کنترل و ساماندهی اجاره بهای املاک مسکونی به خبرنگار «رسالت» بیان کرد: تاکنون هیچ راهکار کنترلی و قیمتگذاری برای کنترل افزایش اجاره بها املاک مسکونی به جز مصوبه ستاد ملی کرونا که چندی قبل در مورد املاک استیجاری و مستاجران داشت و به دلیل فقدان ضمانت اجرای کافی توفیق قابل توجهی در این حوزه به دست نیاورد، صورت نگرفته بود که با توجه ویژه نمایندگان دو فوریت این طرح با اکثریت قاطع آرا مورخ روز چهارشنبه، ۲۸ اردیبهشت ماه به تصویب رسید.وی افزود: یکی از مشکلات اساسی مردم به ویژه در بروز بحرانهای اقتصادی، رشد افسار گسیخته نرخ اجاره بها واحدهای مسکونی است و بخش قابل توجهی از هزینههای خانوارها به این موضوع اختصاص دارد.خضریان تصریح کرد: نمایندگان مجلس طی 6 ماه گذشته و براساس رشد افسار گسیخته نرخ اجاره بها، بر طرح کنترل و ساماندهی اجاره بهای املاک مسکونی بررسی های بسیاری را انجام دادند تا با ملاحظه اصول و قواعد حقوقی و فقهی راهکار مناسبی را در اختیار مسئولان متولی قرار دهند. نماینده مردم تهران، ری، شمیرانات، اسلامشهر و پردیس در مجلس شورای اسلامی همچنین خاطرنشان کرد: دریافت اجاره بها از سوی صاحبان منازل، یکی از راههای درآمدزایی محسوب میشود و حاکمیت میتواند در راستای ساماندهی این درآمدها با اتخاذ سیاستهای تشویقی و تنبیهی، آنها را به دریافت اجارهبهای کمتر تشویق و از دریافت اجارههای غیرمتعارف دور نماید.
تعیین توافقات خصوصی اشخاص در معاملات و سیاستگذاری مناسب
عضو هیئت رئیسه کمیسیون اصل نود عنوان نمود: در طرح کنترل و ساماندهی اجارهبها املاک مسکونی پیشنهاد شده آن دسته از صاحبان منازل که قرارداد اجاره خود را در دفتر اسناد رسمی یا در سامانه املاک و اسکان ثبت میکنند و میزان اجارهبهای آنها به میزان افزایش شاخص سالانه کالاهای اعلامی از سوی بانک مرکزی است، از امتیاز دریافت تسهیلات خرید و بازسازی مسکن به صورت خارج از نوبت و با تضامین و نحوه بازپرداخت آسانتر از سایر داوطلبان بهرهمند شده و عوارض و مالیات وصولی از آنها کاهش یابد. در مقابل آن نیز اگر موجر در قرارداد اجاره خود، اجارهبها را به میزان بیش از شاخص فوق افزایش دهد، در خصوص مبلغ مازاد، مکلف به پرداخت مالیات بر درآمد اجاره به نحو مضاعف گردند.خضریان در پایان این گفتوگو اضافه کرد: با تصویب این قانون دولت بدون دخالت در توافقات خصوصی اشخاص در معاملات و سیاستگذاری مناسب افراد را به تعیین اجارهبهای متعارف تشویق می شوند. تصویب دوفوریت این طرح با رای بالا نشان از دغدغه نمایندگان برای ساماندهی به وضع معیشت مردم در این شرایط سخت اقتصادی دارد. در این راستا امیدواریم هرچه سریعتر این طرح به تصویب نهایی رسیده تا تاثیرات مثبت آن بر زندگی مردم نمایان گردد.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

تعداد بازدید : 7
دولت به دنبال ملموس کردن یارانهها ست
گروه سیاسی
اصغر سلیمی، عضو کمیسیون اقتصادی و نماینده مردم سمیرم در مجلس شورای اسلامی در گفتوگو با خبرنگار «رسالت» در خصوص اصلاح اقتصادی از سوی دولت اظهار کرد: اصلاح ارز ترجیحی با نگاه کارشناسی تبیین نشده بود و به دلیل عدم نظارت دولت گذشته، شامل کالاهای بسیاری میشد. وی افزود: بهموجب عدم نظارت کالاهایی که با اختصاص ارز ترجیحی وارد کشور میشد، بهصورت آزاد در اختیار مردم قرار میگرفت. این بدان معنا بود که ارز ترجیحی تنها در اختصاص عدهای خاص و به دست مردم و سفرههایشان نمیرسد. در این راستا ضرورت داشت تا راهکارهای لازم برای اصلاح ارز اتخاذ شود و مردم نیز از آن بهره ببرند. سلیمی تصریح کرد: به طورحتم مجلس شورای اسلامی از حذف ارز ترجیحی و هدفمندی یارانهها بهصورت تمامقد از دولت حمایت میکند، اما باید اقداماتی صورت بگیرد تا مردم دچار مشکل نشوند. در صورتی که اصلاح اقتصادی انجام شود مسائل و مشکلات برطرف خواهد شد و پسازآن خدمات در اختیار مردم قرار میگیرد تا شرایط بهتر از گذشته شود.
جراحی اقتصادی دولت بهمنظور بهبود معیشت مردم است
نماینده مردم سمیرم در مجلس شورای اسلامی همچنین خاطرنشان کرد: ارز ترجیحی به دلیل آنکه فضای رانت و مشکلات اقتصادی را پدید آورده بود، ضرورت داشت دچار اصلاح و بازنگری شود.
عضو کمیسیون اقتصادی مجلس متذکر شد: دولت سیزدهم بهمنظور برقراری تغییرات ، اصلاحاتی را در مسائل اقتصادی خود بهویژه ارز ترجیحی به وجود میآورد. دراینباره ضرورت دارد همسوی دولت برای بهبود وضعیت مردم گام برداریم. او در پایان این گفتوگو اضافه کرد: باید تدابیری اندیشیده شود که اصلاحات ارز ترجیحی دچار مشکل و فشار زیادی به مردم وارد نشود. مابهالتفاوت اصلاح ارز بهصورت کالابرگ یا پول نقدی در اختیار مردم قرار خواهد گرفت. بنابراین به مردم نوید میدهیم جراحی اقتصادی دولت به نفعشان و توأم با نظارت هرچهتمامتر بهمنظور بهبود معیشت است.
اصغر سلیمی، عضو کمیسیون اقتصادی و نماینده مردم سمیرم در مجلس شورای اسلامی در گفتوگو با خبرنگار «رسالت» در خصوص اصلاح اقتصادی از سوی دولت اظهار کرد: اصلاح ارز ترجیحی با نگاه کارشناسی تبیین نشده بود و به دلیل عدم نظارت دولت گذشته، شامل کالاهای بسیاری میشد. وی افزود: بهموجب عدم نظارت کالاهایی که با اختصاص ارز ترجیحی وارد کشور میشد، بهصورت آزاد در اختیار مردم قرار میگرفت. این بدان معنا بود که ارز ترجیحی تنها در اختصاص عدهای خاص و به دست مردم و سفرههایشان نمیرسد. در این راستا ضرورت داشت تا راهکارهای لازم برای اصلاح ارز اتخاذ شود و مردم نیز از آن بهره ببرند. سلیمی تصریح کرد: به طورحتم مجلس شورای اسلامی از حذف ارز ترجیحی و هدفمندی یارانهها بهصورت تمامقد از دولت حمایت میکند، اما باید اقداماتی صورت بگیرد تا مردم دچار مشکل نشوند. در صورتی که اصلاح اقتصادی انجام شود مسائل و مشکلات برطرف خواهد شد و پسازآن خدمات در اختیار مردم قرار میگیرد تا شرایط بهتر از گذشته شود.
جراحی اقتصادی دولت بهمنظور بهبود معیشت مردم است
نماینده مردم سمیرم در مجلس شورای اسلامی همچنین خاطرنشان کرد: ارز ترجیحی به دلیل آنکه فضای رانت و مشکلات اقتصادی را پدید آورده بود، ضرورت داشت دچار اصلاح و بازنگری شود.
عضو کمیسیون اقتصادی مجلس متذکر شد: دولت سیزدهم بهمنظور برقراری تغییرات ، اصلاحاتی را در مسائل اقتصادی خود بهویژه ارز ترجیحی به وجود میآورد. دراینباره ضرورت دارد همسوی دولت برای بهبود وضعیت مردم گام برداریم. او در پایان این گفتوگو اضافه کرد: باید تدابیری اندیشیده شود که اصلاحات ارز ترجیحی دچار مشکل و فشار زیادی به مردم وارد نشود. مابهالتفاوت اصلاح ارز بهصورت کالابرگ یا پول نقدی در اختیار مردم قرار خواهد گرفت. بنابراین به مردم نوید میدهیم جراحی اقتصادی دولت به نفعشان و توأم با نظارت هرچهتمامتر بهمنظور بهبود معیشت است.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

تعداد بازدید : 8
نجات جمعیت؛ حسنه ماندگار
گروه سیاسی
فرزندآوری و افزایش زاد و ولد مسئله ای که در سال های اخیر در بسیاری از کشورهای جهان به بحران تبدیل شده است و کشور ما نیز از این قاعده مستثنی نیست.هیمنه سبک زندگی مدرن، لذت گرایی، ترویج فردگرایی، معضلات اقتصادی و فرهنگی از جمله عوامل کاهش زاد و ولد به شمار می روند.
یکی از مهم ترین عوامل مؤثر بر افزایش یا کاهش جمعیت، سیاست های جمعیتی است که توسط مسئولان در پیش گرفته می شود.
این سیاست ها تأثیر مستقیم و انکار ناپذیری بر مقوله جمعیت دارد.
به گفته محققان در ایران همگام با فراز و نشیبهای سیاستهای جمعیتی، رشد جمعیت نیز تغییر یافته است. به این ترتیب که با اعمال برنامههای تنظیم خانواده رشد جمعیت کشور از سال ۱۳۴۶ تا شروع انقلاب اسلامی روندی کاهنده داشت، ناگهان پس از انقلاب اسلامی با اجرای سیاستهای تشویق موالید رشد جمعیت افزایش یافت بهطوری که در دهه ۱۳6۵-۱۳5۵ به یکباره به رشدی نزدیک ۴ درصد رسید که در تاریخ کشورمان بیسابقه بوده است. پس از آن مجددا با از سر گرفتن سیاستهای تنظیم خانواده از سال ۱۳۶۸ به بعد رشد جمعیت کشور کاهش یافت به این ترتیب که رشد سالانه جمعیت کشور را، از ۳٫۹ درصد در دهه ۱۳6۵-۱۳5۵، به ۱٫۶۱ درصد در دهه ۱۳۸۵-۱۳۷۵ رسانید.
پس از گذشت دو دهه از سیاستهای تنظیم خانواده در ایران، در آغاز سال ۱۳۸۹، با اعلام سیاست تشویق موالید از سوی دولت بحثهای زیادی از سوی صاحبنظران و دولتمردان در رابطه با افزایش یا کاهش جمعیت مطرح شد که با بیانات رهبر معظم انقلاب در تابستان91 پیرامون سیاست جمعیتی، این مسئله وارد فضای تازهای شد. در برنامه ششم توسعه هدفگذاری برای افزایش میزان باروری کل به رقمی بالاتر از سطح جانشینی یعنی ۲٫۲ فرزند شد. در بند اول سیاستهای کلی جمعیت، ابلاغی از سوی مقام معظم رهبری در ۳۰ اردیبهشت ۱۳۹۳ نیز بر افزایش میزان باروری به سطحی بالاتر از سطح جانشینی تأکید شده است.
در سال های اخیر، پس از ابلاغ سیاست های کلی جمعیت، نهادها و سازمانهای سیاستگذاری، اجرایی و مراکز علمی گام هایی در جهت تبیین، برنامه ریزی و اجرای این سیاستها برداشته اند. مراکز و مراجع رسمی آمار، تغییرات جمعیتی را برای شناخت درست پویایی جمعیت رصد کردهاندو مراکز پژوهشی مطالعات و گزارشهایی در مورد وضعیت جمعیت و ابعاد آن تدوین کرده و انجمن جمعیت شناسی ایران نیز با همکاری سایر مراکز علمی و اجرایی نشستهای تخصصی در راستای شناخت عمیق تر تحولات جمعیتی و یافتن راهکارهای علمی و عملی برای تحقق اهداف سیاست های کلی جمعیت برگزار کردهاند.
بررسی ادبیات عمومی، رسانه ای و ملی بیانگر این است که گفتمان «کنترل جمعیت» به «افزایش جمعیت و فرزندآوری» در سطح خرد و کلان تبدیل شده و موضوع «چرایی» به «چگونگی اجرا شدن» سیاستهای جدید جمعیتی تغییر یافته است.
علیرغم این تغییر گفتمان، به دلیل عدم مدیریت هماهنگ و همچنین کافی نبودن بسترهای اقتصادی، اجتماعی و مدیریتی لازم، اجرای سیاست های جمعیتی به کندی صورت گرفته و فرآیند دستیابی به اهداف سیاستهای جمعیتی به کندی پیش رفته است.
روز چهارشنبه 28 اردیبهشت ماه نخستین نشست ستاد ملی جمعیت برگزار شد. و در ابتدای آن پیام رهبر معظم انقلاب به فعالان حوزه جمعیت قرائت شد. رهبر معظم انقلاب در این پیام بیان کردند:« بسم اللّه الرّحمن الرّحیم با سلام به همه کسانی که دلسوزانه و عاقبتاندیشانه به فعالیت در حوزه جمعیت روی آوردهاند و با تشکر از مسئولانی که در مجلس و دولت به چارهجویی برای نجات کشور از آینده هولناک پیری جمعیت میپردازند، بار دیگر تأکید میکنم که تلاش برای افزایش نسل و جوان شدن نیروی انسانی کشور و حمایت از خانواده، یکی از ضروریترین فرایض مسئولان و آحاد مردم است. این فریضه درباره افراد و مراکز اثرگذار و فرهنگساز، تأکید بیشتر مییابد، این یک سیاست حیاتی برای آینده بلندمدت کشور عزیز ما است. کاوشهای صادقانه علمی نشان داده است که این سیاست را میتوان با پرهیز از همه آسیبهای محتمل یا موهوم پیش برد و آینده کشور را از آن بهرهمند ساخت.
به دستاندرکاران این حسنه ماندگار توصیه میکنم که در کنار تدابیر قانونی و امثال آن، به فرهنگسازی در فضای عمومی و نیز در نظام بهداشتی اهمیت دهند.توفیقات همگان را از خداوند متعال مسئلت میکنم.»
پس از قرائت پیام رهبر معظم انقلاب آیتالله سید ابراهیم رئیسی رئیسجمهور، ضمن تشکر از تلاشها و گزارشهای ارائه شده دستگاههای مسئول در اجرای «قانون جمعیت و تعالی خانواده»، گفت: همه دستگاهها موظف هستند طبق مصوبات قانونی اقدامات خود را در راستای عملیاتی کردن این قانون انجام دهند و گزارش فعالیتهای خود را به دبیرخانه ستاد ملی جمعیت ارائه کنند.
وی افزود: در گام اول تمامی دستگاهها و نهادها موظف هستند قرارگاههای مربوط به جمعیت را در مجموعههای خود تشکیل دهند و هرچه سریعتر آییننامههای مرتبط با آن را آماده و به دبیرخانه ستاد ملی جمعیت ارسال کنند. رئیسجمهور در ادامه با مرور مشوقها و پیشنیازهای فرزندآوری در خانوارها، به موضوع مسکن اشاره و اظهار داشت: دبیرخانه ستاد ملی جمعیت موارد مرتبط با مسکن که در قانون جمعیت و تعالی خانواده آمده است را برای اجرایی شدن پیگیری کند. چراکه مسکن از عوامل اصلی تشویقکننده خانوادهها برای فرزندآوری است.
رئیسی با اشاره به اهمیت پرداخت تسهیلات بانکی برای کمک به فرزندآوری گفت: باید آییننامههای مربوط به پرداخت تسهیلات برای بانکها آماده و هر چه سریعتر اجرایی شود.
وی با تأکید بر اهمیت برگزاری جلسات ستاد ملی جمعیت از آمادگی خود برای برگزاری منظم این جلسات و پیگیری مصوبات آن در دستگاههای دولتی خبر داد.
رئیسجمهور کار کارشناسی و علمی را برای تبیین جایگاه خانواده و نیز اهمیت افزایش فرزندآوری ضروری دانست و در اینباره گفت: باید برای افزایش و جوانسازی جمعیت کار دقیق انجام و از ظرفیت دانشگاهها در این موضوع استفاده شود و نباید کارهای موازی، اجرای این قانون را از مسیر اصلی خود خارج کند.
رئیسی با اشاره به برخی موانع و مشکلات در مسیر اجرای قانون جمعیت و تعالی خانواده، بر رفع ابهامات این قانون تأکید کرد و اظهار داشت: مجریان قانون اشکالات و تعارضات را به دبیرخانه ستاد ملی جمعیت ارسال کنند تا برای رفع آنها تلاش شود.
ایشان با اشاره به قرائت پیام رهبر معظم انقلاب در ابتدای نشست، تصریح کرد: پس از انتشار پیام رهبر انقلاب، توقع دلسوزان از دستگاههای مسئول در ستاد ملی جمعیت افزایش مییابد. همه رسانهها همت کنند تا این قانون به خوبی در جامعه انعکاس پیدا کند و مشوقها برای افزایش و جوانسازی جمعیت به روشنی برای مردم تبیین شود.
رئیسجمهور با تشریح ابعاد مختلف قانون جمعیت و تعالی خانواده این قانون را یک بسته تشکیلشده از اجزای مرتبط با یکدیگر دانست و گفت: اگر تنها برای تحقق یک بعد این بسته تلاش شود، به نتیجه نمیرسیم و باید همه ابعاد این بسته اجرایی شود.
رئیسی با مهم دانستن جایگاه استانداران در اجرای قانون جمعیت و تعالی خانواده تأکید کرد: افزایش آمار ازدواج و کاهش نرخ طلاق از برنامههای مهم استانی است که باید به صورت ملی و منطقهای مورد بررسی قرار گیرد.
با توجه به پیام رهبر معظم انقلاب و سخنان ریاست محترم جمهور، انتظار می رود جای خالی پیوست خانواده و توجه به مسئله جمعیت در سیاست گذاری های کلان خالی نماند و اسناد ،قوانین و شعارهایی که در این زمینه وجود دارد در میدان عمل تحقق یابد.
فرزندآوری و افزایش زاد و ولد مسئله ای که در سال های اخیر در بسیاری از کشورهای جهان به بحران تبدیل شده است و کشور ما نیز از این قاعده مستثنی نیست.هیمنه سبک زندگی مدرن، لذت گرایی، ترویج فردگرایی، معضلات اقتصادی و فرهنگی از جمله عوامل کاهش زاد و ولد به شمار می روند.
یکی از مهم ترین عوامل مؤثر بر افزایش یا کاهش جمعیت، سیاست های جمعیتی است که توسط مسئولان در پیش گرفته می شود.
این سیاست ها تأثیر مستقیم و انکار ناپذیری بر مقوله جمعیت دارد.
به گفته محققان در ایران همگام با فراز و نشیبهای سیاستهای جمعیتی، رشد جمعیت نیز تغییر یافته است. به این ترتیب که با اعمال برنامههای تنظیم خانواده رشد جمعیت کشور از سال ۱۳۴۶ تا شروع انقلاب اسلامی روندی کاهنده داشت، ناگهان پس از انقلاب اسلامی با اجرای سیاستهای تشویق موالید رشد جمعیت افزایش یافت بهطوری که در دهه ۱۳6۵-۱۳5۵ به یکباره به رشدی نزدیک ۴ درصد رسید که در تاریخ کشورمان بیسابقه بوده است. پس از آن مجددا با از سر گرفتن سیاستهای تنظیم خانواده از سال ۱۳۶۸ به بعد رشد جمعیت کشور کاهش یافت به این ترتیب که رشد سالانه جمعیت کشور را، از ۳٫۹ درصد در دهه ۱۳6۵-۱۳5۵، به ۱٫۶۱ درصد در دهه ۱۳۸۵-۱۳۷۵ رسانید.
پس از گذشت دو دهه از سیاستهای تنظیم خانواده در ایران، در آغاز سال ۱۳۸۹، با اعلام سیاست تشویق موالید از سوی دولت بحثهای زیادی از سوی صاحبنظران و دولتمردان در رابطه با افزایش یا کاهش جمعیت مطرح شد که با بیانات رهبر معظم انقلاب در تابستان91 پیرامون سیاست جمعیتی، این مسئله وارد فضای تازهای شد. در برنامه ششم توسعه هدفگذاری برای افزایش میزان باروری کل به رقمی بالاتر از سطح جانشینی یعنی ۲٫۲ فرزند شد. در بند اول سیاستهای کلی جمعیت، ابلاغی از سوی مقام معظم رهبری در ۳۰ اردیبهشت ۱۳۹۳ نیز بر افزایش میزان باروری به سطحی بالاتر از سطح جانشینی تأکید شده است.
در سال های اخیر، پس از ابلاغ سیاست های کلی جمعیت، نهادها و سازمانهای سیاستگذاری، اجرایی و مراکز علمی گام هایی در جهت تبیین، برنامه ریزی و اجرای این سیاستها برداشته اند. مراکز و مراجع رسمی آمار، تغییرات جمعیتی را برای شناخت درست پویایی جمعیت رصد کردهاندو مراکز پژوهشی مطالعات و گزارشهایی در مورد وضعیت جمعیت و ابعاد آن تدوین کرده و انجمن جمعیت شناسی ایران نیز با همکاری سایر مراکز علمی و اجرایی نشستهای تخصصی در راستای شناخت عمیق تر تحولات جمعیتی و یافتن راهکارهای علمی و عملی برای تحقق اهداف سیاست های کلی جمعیت برگزار کردهاند.
بررسی ادبیات عمومی، رسانه ای و ملی بیانگر این است که گفتمان «کنترل جمعیت» به «افزایش جمعیت و فرزندآوری» در سطح خرد و کلان تبدیل شده و موضوع «چرایی» به «چگونگی اجرا شدن» سیاستهای جدید جمعیتی تغییر یافته است.
علیرغم این تغییر گفتمان، به دلیل عدم مدیریت هماهنگ و همچنین کافی نبودن بسترهای اقتصادی، اجتماعی و مدیریتی لازم، اجرای سیاست های جمعیتی به کندی صورت گرفته و فرآیند دستیابی به اهداف سیاستهای جمعیتی به کندی پیش رفته است.
روز چهارشنبه 28 اردیبهشت ماه نخستین نشست ستاد ملی جمعیت برگزار شد. و در ابتدای آن پیام رهبر معظم انقلاب به فعالان حوزه جمعیت قرائت شد. رهبر معظم انقلاب در این پیام بیان کردند:« بسم اللّه الرّحمن الرّحیم با سلام به همه کسانی که دلسوزانه و عاقبتاندیشانه به فعالیت در حوزه جمعیت روی آوردهاند و با تشکر از مسئولانی که در مجلس و دولت به چارهجویی برای نجات کشور از آینده هولناک پیری جمعیت میپردازند، بار دیگر تأکید میکنم که تلاش برای افزایش نسل و جوان شدن نیروی انسانی کشور و حمایت از خانواده، یکی از ضروریترین فرایض مسئولان و آحاد مردم است. این فریضه درباره افراد و مراکز اثرگذار و فرهنگساز، تأکید بیشتر مییابد، این یک سیاست حیاتی برای آینده بلندمدت کشور عزیز ما است. کاوشهای صادقانه علمی نشان داده است که این سیاست را میتوان با پرهیز از همه آسیبهای محتمل یا موهوم پیش برد و آینده کشور را از آن بهرهمند ساخت.
به دستاندرکاران این حسنه ماندگار توصیه میکنم که در کنار تدابیر قانونی و امثال آن، به فرهنگسازی در فضای عمومی و نیز در نظام بهداشتی اهمیت دهند.توفیقات همگان را از خداوند متعال مسئلت میکنم.»
پس از قرائت پیام رهبر معظم انقلاب آیتالله سید ابراهیم رئیسی رئیسجمهور، ضمن تشکر از تلاشها و گزارشهای ارائه شده دستگاههای مسئول در اجرای «قانون جمعیت و تعالی خانواده»، گفت: همه دستگاهها موظف هستند طبق مصوبات قانونی اقدامات خود را در راستای عملیاتی کردن این قانون انجام دهند و گزارش فعالیتهای خود را به دبیرخانه ستاد ملی جمعیت ارائه کنند.
وی افزود: در گام اول تمامی دستگاهها و نهادها موظف هستند قرارگاههای مربوط به جمعیت را در مجموعههای خود تشکیل دهند و هرچه سریعتر آییننامههای مرتبط با آن را آماده و به دبیرخانه ستاد ملی جمعیت ارسال کنند. رئیسجمهور در ادامه با مرور مشوقها و پیشنیازهای فرزندآوری در خانوارها، به موضوع مسکن اشاره و اظهار داشت: دبیرخانه ستاد ملی جمعیت موارد مرتبط با مسکن که در قانون جمعیت و تعالی خانواده آمده است را برای اجرایی شدن پیگیری کند. چراکه مسکن از عوامل اصلی تشویقکننده خانوادهها برای فرزندآوری است.
رئیسی با اشاره به اهمیت پرداخت تسهیلات بانکی برای کمک به فرزندآوری گفت: باید آییننامههای مربوط به پرداخت تسهیلات برای بانکها آماده و هر چه سریعتر اجرایی شود.
وی با تأکید بر اهمیت برگزاری جلسات ستاد ملی جمعیت از آمادگی خود برای برگزاری منظم این جلسات و پیگیری مصوبات آن در دستگاههای دولتی خبر داد.
رئیسجمهور کار کارشناسی و علمی را برای تبیین جایگاه خانواده و نیز اهمیت افزایش فرزندآوری ضروری دانست و در اینباره گفت: باید برای افزایش و جوانسازی جمعیت کار دقیق انجام و از ظرفیت دانشگاهها در این موضوع استفاده شود و نباید کارهای موازی، اجرای این قانون را از مسیر اصلی خود خارج کند.
رئیسی با اشاره به برخی موانع و مشکلات در مسیر اجرای قانون جمعیت و تعالی خانواده، بر رفع ابهامات این قانون تأکید کرد و اظهار داشت: مجریان قانون اشکالات و تعارضات را به دبیرخانه ستاد ملی جمعیت ارسال کنند تا برای رفع آنها تلاش شود.
ایشان با اشاره به قرائت پیام رهبر معظم انقلاب در ابتدای نشست، تصریح کرد: پس از انتشار پیام رهبر انقلاب، توقع دلسوزان از دستگاههای مسئول در ستاد ملی جمعیت افزایش مییابد. همه رسانهها همت کنند تا این قانون به خوبی در جامعه انعکاس پیدا کند و مشوقها برای افزایش و جوانسازی جمعیت به روشنی برای مردم تبیین شود.
رئیسجمهور با تشریح ابعاد مختلف قانون جمعیت و تعالی خانواده این قانون را یک بسته تشکیلشده از اجزای مرتبط با یکدیگر دانست و گفت: اگر تنها برای تحقق یک بعد این بسته تلاش شود، به نتیجه نمیرسیم و باید همه ابعاد این بسته اجرایی شود.
رئیسی با مهم دانستن جایگاه استانداران در اجرای قانون جمعیت و تعالی خانواده تأکید کرد: افزایش آمار ازدواج و کاهش نرخ طلاق از برنامههای مهم استانی است که باید به صورت ملی و منطقهای مورد بررسی قرار گیرد.
با توجه به پیام رهبر معظم انقلاب و سخنان ریاست محترم جمهور، انتظار می رود جای خالی پیوست خانواده و توجه به مسئله جمعیت در سیاست گذاری های کلان خالی نماند و اسناد ،قوانین و شعارهایی که در این زمینه وجود دارد در میدان عمل تحقق یابد.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

تعداد بازدید : 8
اصلاح ارز ترجیحی، یارانهها را بهصورت عادلانه در اختیار مردم قرار داده است
گروه سیاسی
سید موسی موسوی، نماینده مردم لامرد و مهر در مجلس شورای اسلامی با اشاره به اصلاحات ارزی دولت سیزدهم به خبرنگار «رسالت» بیان داشت: تصور مردم این است که ارز ۴ هزار و ۲۰۰ تومانی حذفشده است. تفکر حذف کامل ارز ترجیحی موجب شده تا مردم با نگرانی و آشفتگی مبنی بر برهم خوردن شرایط اقتصادی دستوپنجه نرم کنند. این درحالی است که ارز ترجیحی دچار اصلاح و بازنگری شده است. وی افزود: ارز ترجیحی تا سطح ۲۰ میلیارد دلار موجود است. پیشازاین طرح و مطابق رویکرد عنوانشده ارز ۴ هزار و ۲۰۰ تومانی مقررشده بود تا کالا بهصورت ارزان در اختیار مردم قرار گیرد. متأسفانه بهموجب ارز ۴ هزار و ۲۰۰ تومانی رانت فراوان شکل گرفت و کالای ارزان به دست مردم نرسید. موسوی تصریح کرد: به دلیل رویکرد نادرست ارز ۴ هزار و ۲۰۰ تومانی ضرورت داشت تا کلیات آن دچار اصلاح و بازنگری شود. مصوبه مجلس و دولت بدین شکل است که ارز ترجیحی به سیاستهای جبرانی اختصاص پیدا کند. نماینده مردم لامرد و مهر همچنین خاطرنشان کرد: ارز ترجیحی صرف واردات و حلقه ابتدایی کشور نخواهد شد. این ارز در اختصاص مردم و کالاهای اساسی است. براین اساس مقررشده تا مطابق ارقام مشخصشده، دهکهای مختلف جامعه به مدت دو ماه اعتبار نقدی و پسازآن کالابرگ دریافت کنند.
واقعی سازی قیمتها با اصلاح ارز ترجیحی
او اضافه کرد: پس از فراهمسازی تمهیدات لازم، کالابرگ به ۹ دهک موجود در کشور اختصاص پیدا خواهد کرد. دهک دهم که در حال حاضر حدود ۸/۵ میلیون نفر هستند، قادر به دریافت کالابرگ الکترونیکی نخواهند بود. اگرچه تلاش براین است که دهک دهم جامعه شناسایی و رقم آن به ۴/۵ میلیون نفر برسد.
موسوی در پایان این گفتوگو گفت: اصلاح ارز ترجیحی اگرچه قیمتها را واقعی کرده اما یارانهها را بهصورت عادلانه در اختیار مردم قرار داده است. در این راستا ضرورت دارد تا دستگاههای نظارتی بر اجرای درست این طرح کنترل داشته و از رفتارهای سودجویانه برخی افراد که به دنبال فشار مضاعف به مردم هستند، جلوگیری کنند.
سید موسی موسوی، نماینده مردم لامرد و مهر در مجلس شورای اسلامی با اشاره به اصلاحات ارزی دولت سیزدهم به خبرنگار «رسالت» بیان داشت: تصور مردم این است که ارز ۴ هزار و ۲۰۰ تومانی حذفشده است. تفکر حذف کامل ارز ترجیحی موجب شده تا مردم با نگرانی و آشفتگی مبنی بر برهم خوردن شرایط اقتصادی دستوپنجه نرم کنند. این درحالی است که ارز ترجیحی دچار اصلاح و بازنگری شده است. وی افزود: ارز ترجیحی تا سطح ۲۰ میلیارد دلار موجود است. پیشازاین طرح و مطابق رویکرد عنوانشده ارز ۴ هزار و ۲۰۰ تومانی مقررشده بود تا کالا بهصورت ارزان در اختیار مردم قرار گیرد. متأسفانه بهموجب ارز ۴ هزار و ۲۰۰ تومانی رانت فراوان شکل گرفت و کالای ارزان به دست مردم نرسید. موسوی تصریح کرد: به دلیل رویکرد نادرست ارز ۴ هزار و ۲۰۰ تومانی ضرورت داشت تا کلیات آن دچار اصلاح و بازنگری شود. مصوبه مجلس و دولت بدین شکل است که ارز ترجیحی به سیاستهای جبرانی اختصاص پیدا کند. نماینده مردم لامرد و مهر همچنین خاطرنشان کرد: ارز ترجیحی صرف واردات و حلقه ابتدایی کشور نخواهد شد. این ارز در اختصاص مردم و کالاهای اساسی است. براین اساس مقررشده تا مطابق ارقام مشخصشده، دهکهای مختلف جامعه به مدت دو ماه اعتبار نقدی و پسازآن کالابرگ دریافت کنند.
واقعی سازی قیمتها با اصلاح ارز ترجیحی
او اضافه کرد: پس از فراهمسازی تمهیدات لازم، کالابرگ به ۹ دهک موجود در کشور اختصاص پیدا خواهد کرد. دهک دهم که در حال حاضر حدود ۸/۵ میلیون نفر هستند، قادر به دریافت کالابرگ الکترونیکی نخواهند بود. اگرچه تلاش براین است که دهک دهم جامعه شناسایی و رقم آن به ۴/۵ میلیون نفر برسد.
موسوی در پایان این گفتوگو گفت: اصلاح ارز ترجیحی اگرچه قیمتها را واقعی کرده اما یارانهها را بهصورت عادلانه در اختیار مردم قرار داده است. در این راستا ضرورت دارد تا دستگاههای نظارتی بر اجرای درست این طرح کنترل داشته و از رفتارهای سودجویانه برخی افراد که به دنبال فشار مضاعف به مردم هستند، جلوگیری کنند.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

تعداد بازدید : 6
طرح ساماندهی کارکنان دولت امنیت شغلی را برقرار خواهد کرد
گروه سیاسی
پروین صالحی مبارکه، نماینده مردم مبارکه در مجلس شورای اسلامی با اشاره به اصلاح ارز ترجیحی به خبرنگار «رسالت» بیان داشت که اصلاح این ارز از سوی دولت و تیم اقتصادی کشور حرکت بهسوی بهبود معیشت خواهد بود.
وی افزود: اصلاح ارز ۴ هزار و ۲۰۰ تومانی موجب شد تا بازار فرصتطلبان از رونق بیفتد و دستشان از سفره مردم کوتاه شود. بهموجب اصلاح ارز ترجیحی از حضور دلالان جلوگیری و معیشت مردم بهبود مییابد.
صالحی مبارکه تصریح کرد: بدیهی است در ابتدای این طرح ابهاماتی شکل گیرد و نتایج مثبت آن مبرهن نباشد. بهصراحت میتوان عنوان کرد شکلگیری این روند اصلاحی به نفع مردم و موجب رونق اقتصادی کشور خواهد شد.
نماینده مردم مبارکه در مجلس شورای اسلامی با اشاره به طرح ساماندهی استخدام کارکنان دولت خاطرنشان کرد: این طرح در دیماه سال گذشته با تصویب ابتدایی در کمیسیون اجتماعی مجلس به پایان رسیده است. کارگران شاغل در نهادهای دولتی، نیمهدولتی، خصولتی و عمومی انتظار دارند این طرح با دو فوریت به صحن علنی مجلس بیاید.
او متذکر شد: لایحه دیگری تحت عنوان ساماندهی استخدام از سوی دولت درحال بررسی است. به نظر میرسد اگر لایحه دولت به مجلس شورای اسلامی ارائه شود، نتایج بهتر و فراگیرتری رقم خواهد خورد.
حذف پیمانکاران و نظام واسطهگری در دستورکار مجلس
وی اظهار داشت: طرح ساماندهی استخدام کارکنان دولت به صحن علنی راه پیدا نکرده است. امیدواریم بهزودی کلیات آن نهایی و اقدامات موردنیاز انجام پذیرد. دولت بهعنوان رکن اجرایی کشور با مشکلات کشور درگیر و در این راستا ضرورت دارد تا پس از بررسی مشکلات مردم و تدوین لایحه، طرح درنظر گرفتهشده به مجلس شورای اسلامی ارسال و کارشناسی شود.
نماینده مردم مبارکه در پایان این گفتوگو اضافه کرد: طرح ساماندهی کارکنان دولت در کمیسیون اجتماعی مجلس شورای اسلامی بررسی و تکمیلشده و بهزودی در دستور کار صحن علنی قرار میگیرد. این طرح با رویکرد حذف پیمانکاران و نظام واسطهگری، عدالت در پرداخت حقوق و امنیت شغلی برای هزاران نفر از کارمندان و کارگران دولت برقرار خواهد کرد.
پروین صالحی مبارکه، نماینده مردم مبارکه در مجلس شورای اسلامی با اشاره به اصلاح ارز ترجیحی به خبرنگار «رسالت» بیان داشت که اصلاح این ارز از سوی دولت و تیم اقتصادی کشور حرکت بهسوی بهبود معیشت خواهد بود.
وی افزود: اصلاح ارز ۴ هزار و ۲۰۰ تومانی موجب شد تا بازار فرصتطلبان از رونق بیفتد و دستشان از سفره مردم کوتاه شود. بهموجب اصلاح ارز ترجیحی از حضور دلالان جلوگیری و معیشت مردم بهبود مییابد.
صالحی مبارکه تصریح کرد: بدیهی است در ابتدای این طرح ابهاماتی شکل گیرد و نتایج مثبت آن مبرهن نباشد. بهصراحت میتوان عنوان کرد شکلگیری این روند اصلاحی به نفع مردم و موجب رونق اقتصادی کشور خواهد شد.
نماینده مردم مبارکه در مجلس شورای اسلامی با اشاره به طرح ساماندهی استخدام کارکنان دولت خاطرنشان کرد: این طرح در دیماه سال گذشته با تصویب ابتدایی در کمیسیون اجتماعی مجلس به پایان رسیده است. کارگران شاغل در نهادهای دولتی، نیمهدولتی، خصولتی و عمومی انتظار دارند این طرح با دو فوریت به صحن علنی مجلس بیاید.
او متذکر شد: لایحه دیگری تحت عنوان ساماندهی استخدام از سوی دولت درحال بررسی است. به نظر میرسد اگر لایحه دولت به مجلس شورای اسلامی ارائه شود، نتایج بهتر و فراگیرتری رقم خواهد خورد.
حذف پیمانکاران و نظام واسطهگری در دستورکار مجلس
وی اظهار داشت: طرح ساماندهی استخدام کارکنان دولت به صحن علنی راه پیدا نکرده است. امیدواریم بهزودی کلیات آن نهایی و اقدامات موردنیاز انجام پذیرد. دولت بهعنوان رکن اجرایی کشور با مشکلات کشور درگیر و در این راستا ضرورت دارد تا پس از بررسی مشکلات مردم و تدوین لایحه، طرح درنظر گرفتهشده به مجلس شورای اسلامی ارسال و کارشناسی شود.
نماینده مردم مبارکه در پایان این گفتوگو اضافه کرد: طرح ساماندهی کارکنان دولت در کمیسیون اجتماعی مجلس شورای اسلامی بررسی و تکمیلشده و بهزودی در دستور کار صحن علنی قرار میگیرد. این طرح با رویکرد حذف پیمانکاران و نظام واسطهگری، عدالت در پرداخت حقوق و امنیت شغلی برای هزاران نفر از کارمندان و کارگران دولت برقرار خواهد کرد.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

تعداد بازدید : 8
نقش ساختارهای فرهنگی در تحولات اجتماعی
گروه اجتماعی
تأثرات و تحولات هیچ پدیده اجتماعی را نمی توان به یک عامل نهایی و غایی تقلیل داد. فرزندآوری هم متاثر از عوامل متعدد و متنوعی است، از دیرباز جمعیت و رشد آن از مباحث مهمی بوده که اذهان محافل جمعیتی، اقتصادی، سیاسی و اجتماعی را به خود مشغول داشته و پیامد آن از جنبه های مختلف بررسی شده است. کشورها در سطح ملی، منطقه ای و بینالمللی در پی چاره اندیشی و برنامه ریزی برای کاهش یا افزایش جمعیت و تأثیرات آن هستند و معمولا از فرهنگ و اقتصاد به عنوان دو عامل موثر در امر فرزندآوری یاد می شود. جمعیت شناسان براین باورند که تمرکز صرف بر مقوله اقتصاد بدون توجه به مسئله فرهنگسازی و تحولات نگرشی جامعه، موجب می شود که مشوق ها و تسهیلات نیز کارآیی و اثرگذاری خود را از دست بدهند. پژوهشکده آمار در سال ۱۳۹۴ طرحی پژوهشی با عنوان بررسی نحوه نگرش جوانان در آستانه ازدواج و زنان همسردار ۱۵-۴۹ ساله نسبت به فرزندآوری و شناخت عوامل اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی مؤثر بر آن در ۳۱ استان کشور اجرایی کرد. نتایج این پژوهش نشان داد: «میانگین تعداد فرزندان دلخواه مردان و زنان جوان در آستانه ازدواج به ترتیب برابر ۲٫۴ و ۲٫۲ بوده است به گونهای که بین نظرهای مردان و زنان در مورد تعداد فرزند ۰٫۲تفاوت وجود دارد. میانگین تعداد فرزندان دلخواه جوانان در آستانه ازدواج ساکن نقاط شهری و روستایی به ترتیب برابر با ۲٫۲ و ۲٫۵ فرزند بوده است. زنان همسردار ۱۵-۴۹ ساله ساکن در نقاط شهری بهطور متوسط طالب ۲٫۷ فرزند بوده و زنان ساکن در نقاط روستایی بهطور متوسط خواهان ۳ فرزند بودهاند. ۳۱٫۱ درصد جوانان در آستانه ازدواج و ۴۲٫۵ درصد زنان همسردار اعتقاد دارند اگر بیش از دو فرزند بیاورند، مردم آنها را سرزنش میکنند. بین رفتار فرزندآوری جوانان و زنان ۱۵-۴۹ ساله و وضعیت اقتصادی آنها رابطه معکوس وجود دارد به گونهای که افراد دارای پایگاه اقتصادی بالا، متقاضی فرزند کمتری بوده و در عوض افراد با پایگاه اقتصادی پایین متقاضی فرزند بیشتری هستند. بنا بر این افراد دارای پایگاه اقتصادی بالاتر، تمایل کمتری به فرزندآوری دارند. همچنین بین رفتار فرزندآوری جوانان و زنان ۱۵- ۴۹ ساله و سن ازدواج آنها رابطه معکوس وجود دارد. به گونهای که در جوانان با افزایش سن ازدواج، تعداد فرزندان دلخواه آنها کمتر میشود و میانگین تعداد فرزندان مورد تقاضای زنان ۱۵-۴۹ ساله در بین افرادی که در سنین ۲۵ تا ۳۹ سالگی ازدواج کردهاند کمتر از کسانی است که در سنین پایین و یا خیلی بالا ازدواج کردهاند.» (کاظمی پور، ۱۳۹۴: ۹۰)
تاکید مقام معظم رهبری بر فرهنگسازی در فضای عمومی
مطابق نظرسنجی ها مردم ایران تمایل به فرزندآوری دارند و پیمایش سال 98 نیز گویای آن است که حدود 35 درصد مردم دو فرزند و بیش از 60 درصد مردم حداقل 3 فرزند میخواهند اما ارزشها و هنجارهای اجتماعی و فرهنگی نقشی اساسی در تبیین، کنترل و هدایت کنشها و رفتارهای جمعیتی افراد ایفا میکنند؛ فرزندآوری بهعنوان یک کنش اجتماعی علاوه بر بعد رفتاری، دارای بعد نگرشی، معنایی و بینذهنی است. بُعد نگرشی و فرهنگسازی از چنان اهمیتی برخوردار است که مقام معظم رهبری در پیامی به فعالان حوزه جمعیت، تلاش برای افزایش نسل و جوان شدن نیروی انسانی کشور و حمایت از خانواده را یکی از ضروریترین فرائض مسئولان و آحاد مردم عنوان کرده و گفته اند: این فریضه درباره افراد و مراکز اثرگذار و فرهنگساز، تأکید بیشتر مییابد. این یک سیاست حیاتی برای آینده بلندمدت کشور عزیز ما است. در عین حال به دستاندرکاران توصیه کرده اند که در کنار تدابیر قانونی و امثال آن، به فرهنگسازی در فضای عمومی و نظام بهداشتی اهمیت دهند.
سهم متغیرهای فرهنگی بیشتر از متغیرهای اقتصادی
براین اساس «صالح قاسمی»- دبیر مرکز مطالعات راهبردی جمعیت کشور، وزن شاخص ها و متغیرهای فرهنگی و نگرشی بر الگوی فرزندآوری را بسیار بیشتر از متغیرهای اقتصادی می داند. قاسمی در گفت و گو با «رسالت» بیان می کند: «ابتدا تغییر نگرش و سبک زندگی و چارچوب های ارزشی مهمترین مانع فرزندآوری به شمار می رود و در ادامه رکودها و مشکلات اقتصادی در کنار عامل فرهنگی مزید بر علت شده است. بنابراین نگرشها در حوزه فرهنگی باید اصلاح و دگرگون شود، اما مجموعه های رسانه ای متفاوت از مجموعه های فرهنگی هستند، بالطبع اصلاح نگرش جامعه بر فرزندآوری اقدامی است که باید از سوی مجموعه های فرهنگی صورت بپذیرد، درحالی که رسانه ها باید هر دو راهبرد را در قانون پیگیری کنند، به این معنا که هم بر مقوله فرهنگسازی و اصلاح نگرش اجتماعی بر فرزندآوری و هم بر مطالبه اجرای مواد قانون جوانی جمعیت متمرکز باشند. اساسا تجارب جهانی به ما می گوید کشورهایی در سیاست های جمعیتی خود موفق شده اند که راهبردهای اقتصادی و فرهنگی را در کنارهم به پیش برده اند.
بنابراین رسانه ها و صداوسیما از طرفی روی الگوی نگرشی و فرهنگی باید تاثیر بگذارند و از طرفی باید اجرای مواد قانون جوانی جمعیت را مطالبه کنند. باور دارم با مطالباتی که در حال شکل گیری است، راهبردهای اقتصادی و امتیازات مندرج در قانون دیر یا زود فعال خواهد شد اما مجموعه های فرهنگساز کشور همچنان در غفلت کامل به سر می برند و هنوز راهبردهای فرهنگی را اجرایی نکرده اند. لذا در کنار مطالبه برای اجرای قانون باید فعال شدن دستگاه های فرهنگساز را خواستار شد.»
«علی پژهان» از کارشناسان حوزه جمعیت نیز همین نظر را دارد و در گفت و گو با «رسالت» تاکید می کند: «کاهش تمایل به فرزندآوری ریشه فرهنگی دارد. اگرچه عامل اقتصادی نقش پررنگی ایفا می کند اما بخشی از جامعه به لحاظ مالی در مضیقه نیستند و با این وجود تن به فرزندآوری نمی دهند و یا به داشتن یک فرزند بسنده می کنند. در کشور ما همواره اقتصاد پایه و اساس بوده و اگرچه شاخص مهمی به شمار می رود و معیار و سنجش جامعه نیز همین شاخص است، اما پس از بررسی زوایای پنهان در می یابیم که ریشه مشکل به فرهنگ و فرهنگسازی برمی گردد. بنابراین اگر تمام بودجه کل کشور را صرف فرزندآوری کنید، بازهم به اندازه فرهنگسازی تاثیر ندارد. شاید 20 درصد از جمعیت کشور به دلیل مسائل مادی تمایلی به فرزندآوری نداشته باشند اما جمعیت گسترده تری به علت مسائل فرهنگی و نگرشی دوست ندارند فرزندی داشته باشند. بنابراین مشوق های اقتصادی مهم است اما نمی تواند صددرصد موثر باشد. مباحث اقتصاد و فرهنگسازی را باید در کنارهم دید.»
اقناع افکار عمومی
کاهش فرزندآوری در ایران به عادت واره تبدیل شده و گروه های مختلف جامعه، فرزند کمتر را نوعی پرستیژ اجتماعی تلقی می کنند. در چنین شرایطی قانون جوانی جمعیت و ارائه تسهیلات اقتصادی می تواند در جوار فرهنگسازی، کارکرد بهتر و موثرتری داشته باشد. پژهان در این رابطه می گوید: «هرکشوری در حوزه جمعیت سیاست های حمایتی و مشوق های خاص خود را دارد و از این نظر قانون جوانی جمعیت باید زودتر از این ها تصویب و اجرایی می شد و همزمان در بُعد فرهنگی نیز اقدامات لازم صورت می پذیرفت. سالها پیش تفکر «فرزند کمتر، زندگی بهتر» با همگرایی دولت و دانشگاهیان در جامعه رواج یافت و تغییر این تفکر نیازمند کار فرهنگی است و البته کمی هم زمان می برد. مسائل جمعیتی را باید با رویکردها و لنزهای متفاوت اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و امنیتی دید و در فرصت محدود باقی مانده افکار عمومی را اقناع کرد.»
ارائه تسهیلات و یا تقویت روند اجتماعی به منظور افزایش باروری و اعطای یک سری مشوق ها، ملاحظات و واگذاری ها و معافیت های مالیاتی با هدف رشد جمعیت، اقداماتی است که به زعم «محمدولی علیئی» به تنهایی کافی نیست. این کارشناس تغییرات جمعیت در گفت و گو با «رسالت» تصریح می کند:« تصورات ذهنی افراد در مسئله کاهش جمعیت صرفا با اقتصاد گره خورده و این اشکال هم از سوی قاطبه جامعه مطرح است و هم از سوی برخی مسئولان که تصور می کنند صرفا با ارائه یک سری مشوق های مادی می توانند مسئله را حل کنند اما این مشوق ها و تسهیلات بیشتر به طبقات پایین جامعه کمک می کند. واقعیت این است که بحث اقتصاد یک مسئله است و بحث نگرش و سبک زندگی و انتظارات افراد از جامعه بحث دیگری است. از میان 10 دهک جامعه، سه دهک بالا به لحاظ اقتصادی در رفاه هستند و طبیعتا باید فرزندان بیشتری داشته باشند چون به لحاظ مادی مشکلی ندارند و 4 دهک پایین جامعه باید فرزندان کمتری داشته باشند، اما واقعیت جامعه خلاف این را ثابت می کند. تحت هیچ عنوان اهمیت اقتصاد و رفاه را در امر فرزندآوری نفی نمی کنم، اما آنچه در ذهن قاطبه افراد دور می زند این است که فرزند را چگونه در لایه های زندگی خود تصور کنند. در دنیای امروز فرزند را هزینه بر می دانند، چرا که الگوی جامعه بر این پایه استوار شده که فرزند در راس خانواده قرار
می گیرد و اصطلاحا پدیده فرزندسالاری رخ داده که این مسئله ناشی از افزایش تک فرزندی است. در گذشته تبلیغات مبتنی بر «فرزند کمتر، زندگی بهتر» بود و حالا با گسترش تک فرزندی تمام هم و غم خانواده این است که تنها ثمره زندگی خود را از هر گزندی محفوظ بدارند. بنابراین هرچه درآمد دارند به پای یگانه فرزند خود می ریزند و این مسئله سبب شده که جامعه به این باور غلط برسد که فرزند موجودی هزینه بر است. معمولا اغلب افراد یک فرزند را به خاطر حب والدینی می پذیرند اما زیربار فرزندان بعدی نمی روند که این به همان تفکر هزینه بر بودن فرزند بازمی گردد.»
مشوق ها و تسهیلات حداکثر 22 درصد موثر است
پژوهش های جهانی نشان می دهد، مشوق ها و تسهیلات حداکثر 22 درصد ذهنیت افراد جامعه را به سمت و سوی داشتن فرزند بیشتر هدایت می کند اما سهم فرهنگ و سبک زندگی 78 درصد است. علیئی با ارائه این آمار می گوید: «باید بیشتر از هرچیز بر مسئله سبک زندگی متمرکز بود و این تفکر را اشاعه داد که فرزند جزئی از اعضای خانواده است و باید در این زمینه به صورت طبیعی و معقولانه هزینه کرد، اگر به اشاعه چنین تفکری اقدام کردیم، محرک های انگیزشی مادی نیز آثار سودمندی خواهد داشت. ضمن آنکه قانون جوانی جمعیت و تسهیلاتی که قرار است ارائه شود، صرفا یک بستر مقدماتی است و بیش از همه باید نگرش فرهنگی جامعه را اصلاح کرد که قرار نیست هزینه های چشمگیری انجام دهند. در حال حاضر خانواده ها فقط در بخش آموزش فرزند بین 20 تا 50 میلیون در طول سال هزینه می کنند، در صورتی که سالها قبل اینگونه نبود، لذا این نقد به والدین وارد است، خود آنها هستند که فرزندآوری را گران کرده اند.»
اجرای 10 درصد از قانون جوانی جمعیت
تمامی شاخص های جمعیت شناختی کشور در رکوردهای حداقلی خود قرار گرفته اند و براین اساس «صالح قاسمی»- دبیر مرکز مطالعات راهبردی جمعیت کشور به ما می گوید: «نرخ رشد جمعیت 7 دهم درصد است که این پایین ترین نرخ رشد در طول تاریخ ایران به شمار می رود و نرخ باروری به 1.6 فرزند به ازای هر زن رسیده که بازهم پایین ترین نرخ باروری ثبت شده در طول تاریخ ایران است. نرخ سالمندی نیز به 11 درصد رسیده که بالاترین نرخ سالمندی در طول تاریخ ایران است. شیب تعداد تولدها نیز کاهش یافته و در بازه زمانی 5 ساله از 95 تا 1400 قریب به نیم میلیون تولد را از دست داده ایم و این هم بی نظیر و بی سابقه است. اما اینکه چرا به رغم تبلیغات و تصویب قانون و ارائه تسهیلات میل به فرزندآوری افزایش نیافته، به این علت است که هنوز قانون جامع و دقیقی که در حال اجرا باشد، نداریم. 8 سال پیش در 30 اردیبهشت ماه 93 سیاست های کلی جمعیت ابلاغ شد، 8 سال تمام فرصت سوزی محض در دولت تدبیر و امید اتفاق افتاد و سرانجام در سال 1400 قانون جوانی جمعیت تصویب و از امسال لازم الاجراست، اما هنوز اکثریب قریب به اتفاق مواد این قانون اجرایی نشده و در مرحله نگاشت آیین نامه و دستورالعمل است. به عبارت دیگر ما هنوز کاری برای خانواده ایرانی انجام نداده ایم، این قانون هنوز تسهیلات و امتیازاتی به خانواده ها اعطا نکرده که میزان تاثیرات آن را مشاهده کنیم.»
به گفته قاسمی، فقط 10 درصد از قانون حمایت از خانواده و جوانی جمعیت اجرایی شده و دستگاه های بسیاری به تکالیف خود در قبال اجرای آن واقف نیستند لذا این قانون همانند سیاست های کلی جمعیت مهجور و مظلوم است. اما خبر خوب اینکه گفتمان سازی فضاهای فرهنگی- رسانه ای باعث شده میزان کاهش سالانه تعداد تولدها کمتر شود.
اصلاح کژاندیشی و خطاهای گذشته
دبیر مرکز مطالعات راهبردی جمعیت کشور اعتقاد دارد، مادامی که مدیران ما اهمیت موضوع و تاثیر تحولات جمعیتی بر تمامی ساختارهای اقتصادی، اجتماعی، خانوادگی، سیاسی و فرهنگی کشور را درک نکنند، جمعیت برای آنها در اولویت نخواهد بود. در دولت سیزدهم وعده هایی داده شده و اقداماتی هم صورت گرفته است اما آنطور که باید حق مطلب فهم نشده و چنانچه جمعیت شناسان و پژوهشگران این حوزه را کنار بگذاریم، هیچ کس به اندازه شخص مقام معظم رهبری اهمیت این موضوع را درک نکرده و نسبت به آن نگران نیست. در چنین شرایطی تصمیمات پیوست جمعیتی ندارند و ما زمانی می توانیم امیدوار باشیم که تمامی تصمیمات مدیران ارشد کشور دارای پیوست جمعیتی و فرزندآوری باشد.»
امروز فرصت دیگری باقی نمانده و باید کژاندیشی و خطاهای گذشته را اصلاح کرد و نباید اجازه داد موضوع جمعیت به محاق برود. «علی پژهان»- کارشناس جمعیت، اقدامات و تصمیمات دولتها را در امر فرزندآوری موثر دانسته وتاکید می کند: «گاهی برخی اظهارنظرها و اقدامات نسنجیده، زمینه ساز شکل گیری بهانه های پوپولیستی است و ضربه مهلکی بر مسئله جمعیت وارد می کند.
آنگاه سخنان و استدلال های ما به عنوان کارشناسان جمعیت نیز مورد توجه جامعه قرار نمی گیرد و این تصور بوجود می آید که کشور مسائل مهمتری از جمعیت دارد، این درحالی است که براساس پیمایش های ملی 88 درصد زوجین تمایل به فرزندآوری دارند. ما خواسته عجیب و غریبی از دولتها نداریم، بلکه می گوییم موانع را بردارند. به عنوان مثال از زنانی که مرخصی زایمان می گیرند، حمایت شود تا آنها شغل خود را از دست ندهند. مردم ما به فرزندآوری تمایل دارند، اما لازم است که موانع دولتی و چالش ها از سر راه برداشته شود و دولت در این رابطه تسهیلگری کند.»
طی سالیان گذشته شکل گیری دغدغه های متعدد موجب شد، مقوله جمعیت در دسته ضرورت ها و اولویت ها قرار نگیرد اما از این پس باید شش دانگ حواسمان به این انقلاب خاموش باشد.
«محمدولی علیئی»- کارشناس تغییرات جمعیت تاکید می کند، آنچه در حال حاضر اهمیت دارد، افزایش نرخ موالید است که اصطلاحی به نام «تی اف آر» دارد، یعنی یک زن باید در طول زندگی دختری را جایگزین خودش در نسل بعدی کند. لازمه این مسئله آن است که 10 زن به طور متوسط، 2/2 فرزند به دنیا بیاورند که 10 تای آن دختر باشد، به عبارت ساده تر هر مادر از 15 تا 49 سالگی باید 2/2 فرزند به دنیا بیاورد و از این فرزندان، 10 زن جایگزین شود. هنگامی که موالید زیر 2.2 باشد، می گویند زیرخط جانشینی است اما این نرخ اکنون 1.64 است، یا به عبارتی این 10 زن، 8 دختر را جایگزین خود در نسل بعدی می کنند.
تمایل مردان بیشتر از زنان
علیئی معتقد است که خانواده ها تمایل به فرزندآوری دارند اما باید نگرش های فرهنگی و تصور هزینه بر بودن فرزند را اصلاح کرد. او به نظرسنجی از خانواده های ایرانی اشاره دارد که طبق آن مشخص شده خانواده ها می توانند بین 2.4 تا 2.6 فرزند داشته باشند و جالب تر اینکه میزان تمایل در میان زنان حداقل 2 یا 2.2 و در میان مردان 2.6 عنوان شده، بنابراین تمایل از سوی مردان بیشتر است. علیئی می گوید: «عمده زنان جامعه ما به دنبال تحصیلات عالیه اند و امسال یک میلیون و 560 هزار نفر داوطلب کنکور هستند، که از این تعداد حدود 920 هزار نفر از شرکت کنندگان را خانمها و 570 هزار نفر را آقایان تشکیل می دهند و به طور معمول خانم ها تمایلی ندارند با مردانی که نسبت به آنها تحصیلات کمتری دارند، ازدواج کنند. بنابراین باتوجه به میزان متقاضیان کنکور امسال و بیشتر بودن تعداد داوطلبان زن، با یک حساب سرانگشتی می توان دریافت که 340 هزار نفر، به لحاظ کفویت تحصیلی خود زوج ندارند و طبیعتا از دور ازدواج خارج می شوند. ما منکر تحصیلات نیستیم اما باید تناسب جنسیتی و نیازسنجی برای رشته های خاص صورت بگیرد.»
علیئی تبیین می کند: «حتی زنانی هم که ازدواج می کنند، اگر 3 فرزند به دنیا بیاورند، بازهم جبران کننده نیست. آمارهایی که ارائه می شود صرفا مربوط به زنان متاهل نیست و باید از کل زنانی که در جامعه ایران هستند، از هر 10 نفر، 2/2 تولد اتفاق بیفتد. تمامی کشورهای توسعه یافته دنیا به دنبال بالا بردن سطح موالید خود هستند و برای این مسئله هزینه های سرسام آوری را صرف می کنند اما چندان هم توفیقی نداشته اند، به این خاطر که الگوریتم و چارچوب فضای ذهنی و سبک زندگی باید تغییر کند. در کشور ما حداقل از سال 1370 به بعد برنامه کنترل جمعیت در ایران اجرایی شده و 25 سال شعار «فرزند کمتر زندگی بهتر» تبلیغ شده، آیا می توان این مسئله را در بازه زمانی کوتاه تغییر داد؟ بی تردید اصلاح این روند حداقل 10 سال طول می کشد. بنابراین همزمان با اقدامات اقتصادی و ارائه مشوق ها باید 10 سال کار مستمر فرهنگی کرد. البته فرصت چندانی هم نداریم.»
تأثرات و تحولات هیچ پدیده اجتماعی را نمی توان به یک عامل نهایی و غایی تقلیل داد. فرزندآوری هم متاثر از عوامل متعدد و متنوعی است، از دیرباز جمعیت و رشد آن از مباحث مهمی بوده که اذهان محافل جمعیتی، اقتصادی، سیاسی و اجتماعی را به خود مشغول داشته و پیامد آن از جنبه های مختلف بررسی شده است. کشورها در سطح ملی، منطقه ای و بینالمللی در پی چاره اندیشی و برنامه ریزی برای کاهش یا افزایش جمعیت و تأثیرات آن هستند و معمولا از فرهنگ و اقتصاد به عنوان دو عامل موثر در امر فرزندآوری یاد می شود. جمعیت شناسان براین باورند که تمرکز صرف بر مقوله اقتصاد بدون توجه به مسئله فرهنگسازی و تحولات نگرشی جامعه، موجب می شود که مشوق ها و تسهیلات نیز کارآیی و اثرگذاری خود را از دست بدهند. پژوهشکده آمار در سال ۱۳۹۴ طرحی پژوهشی با عنوان بررسی نحوه نگرش جوانان در آستانه ازدواج و زنان همسردار ۱۵-۴۹ ساله نسبت به فرزندآوری و شناخت عوامل اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی مؤثر بر آن در ۳۱ استان کشور اجرایی کرد. نتایج این پژوهش نشان داد: «میانگین تعداد فرزندان دلخواه مردان و زنان جوان در آستانه ازدواج به ترتیب برابر ۲٫۴ و ۲٫۲ بوده است به گونهای که بین نظرهای مردان و زنان در مورد تعداد فرزند ۰٫۲تفاوت وجود دارد. میانگین تعداد فرزندان دلخواه جوانان در آستانه ازدواج ساکن نقاط شهری و روستایی به ترتیب برابر با ۲٫۲ و ۲٫۵ فرزند بوده است. زنان همسردار ۱۵-۴۹ ساله ساکن در نقاط شهری بهطور متوسط طالب ۲٫۷ فرزند بوده و زنان ساکن در نقاط روستایی بهطور متوسط خواهان ۳ فرزند بودهاند. ۳۱٫۱ درصد جوانان در آستانه ازدواج و ۴۲٫۵ درصد زنان همسردار اعتقاد دارند اگر بیش از دو فرزند بیاورند، مردم آنها را سرزنش میکنند. بین رفتار فرزندآوری جوانان و زنان ۱۵-۴۹ ساله و وضعیت اقتصادی آنها رابطه معکوس وجود دارد به گونهای که افراد دارای پایگاه اقتصادی بالا، متقاضی فرزند کمتری بوده و در عوض افراد با پایگاه اقتصادی پایین متقاضی فرزند بیشتری هستند. بنا بر این افراد دارای پایگاه اقتصادی بالاتر، تمایل کمتری به فرزندآوری دارند. همچنین بین رفتار فرزندآوری جوانان و زنان ۱۵- ۴۹ ساله و سن ازدواج آنها رابطه معکوس وجود دارد. به گونهای که در جوانان با افزایش سن ازدواج، تعداد فرزندان دلخواه آنها کمتر میشود و میانگین تعداد فرزندان مورد تقاضای زنان ۱۵-۴۹ ساله در بین افرادی که در سنین ۲۵ تا ۳۹ سالگی ازدواج کردهاند کمتر از کسانی است که در سنین پایین و یا خیلی بالا ازدواج کردهاند.» (کاظمی پور، ۱۳۹۴: ۹۰)
تاکید مقام معظم رهبری بر فرهنگسازی در فضای عمومی
مطابق نظرسنجی ها مردم ایران تمایل به فرزندآوری دارند و پیمایش سال 98 نیز گویای آن است که حدود 35 درصد مردم دو فرزند و بیش از 60 درصد مردم حداقل 3 فرزند میخواهند اما ارزشها و هنجارهای اجتماعی و فرهنگی نقشی اساسی در تبیین، کنترل و هدایت کنشها و رفتارهای جمعیتی افراد ایفا میکنند؛ فرزندآوری بهعنوان یک کنش اجتماعی علاوه بر بعد رفتاری، دارای بعد نگرشی، معنایی و بینذهنی است. بُعد نگرشی و فرهنگسازی از چنان اهمیتی برخوردار است که مقام معظم رهبری در پیامی به فعالان حوزه جمعیت، تلاش برای افزایش نسل و جوان شدن نیروی انسانی کشور و حمایت از خانواده را یکی از ضروریترین فرائض مسئولان و آحاد مردم عنوان کرده و گفته اند: این فریضه درباره افراد و مراکز اثرگذار و فرهنگساز، تأکید بیشتر مییابد. این یک سیاست حیاتی برای آینده بلندمدت کشور عزیز ما است. در عین حال به دستاندرکاران توصیه کرده اند که در کنار تدابیر قانونی و امثال آن، به فرهنگسازی در فضای عمومی و نظام بهداشتی اهمیت دهند.
سهم متغیرهای فرهنگی بیشتر از متغیرهای اقتصادی
براین اساس «صالح قاسمی»- دبیر مرکز مطالعات راهبردی جمعیت کشور، وزن شاخص ها و متغیرهای فرهنگی و نگرشی بر الگوی فرزندآوری را بسیار بیشتر از متغیرهای اقتصادی می داند. قاسمی در گفت و گو با «رسالت» بیان می کند: «ابتدا تغییر نگرش و سبک زندگی و چارچوب های ارزشی مهمترین مانع فرزندآوری به شمار می رود و در ادامه رکودها و مشکلات اقتصادی در کنار عامل فرهنگی مزید بر علت شده است. بنابراین نگرشها در حوزه فرهنگی باید اصلاح و دگرگون شود، اما مجموعه های رسانه ای متفاوت از مجموعه های فرهنگی هستند، بالطبع اصلاح نگرش جامعه بر فرزندآوری اقدامی است که باید از سوی مجموعه های فرهنگی صورت بپذیرد، درحالی که رسانه ها باید هر دو راهبرد را در قانون پیگیری کنند، به این معنا که هم بر مقوله فرهنگسازی و اصلاح نگرش اجتماعی بر فرزندآوری و هم بر مطالبه اجرای مواد قانون جوانی جمعیت متمرکز باشند. اساسا تجارب جهانی به ما می گوید کشورهایی در سیاست های جمعیتی خود موفق شده اند که راهبردهای اقتصادی و فرهنگی را در کنارهم به پیش برده اند.
بنابراین رسانه ها و صداوسیما از طرفی روی الگوی نگرشی و فرهنگی باید تاثیر بگذارند و از طرفی باید اجرای مواد قانون جوانی جمعیت را مطالبه کنند. باور دارم با مطالباتی که در حال شکل گیری است، راهبردهای اقتصادی و امتیازات مندرج در قانون دیر یا زود فعال خواهد شد اما مجموعه های فرهنگساز کشور همچنان در غفلت کامل به سر می برند و هنوز راهبردهای فرهنگی را اجرایی نکرده اند. لذا در کنار مطالبه برای اجرای قانون باید فعال شدن دستگاه های فرهنگساز را خواستار شد.»
«علی پژهان» از کارشناسان حوزه جمعیت نیز همین نظر را دارد و در گفت و گو با «رسالت» تاکید می کند: «کاهش تمایل به فرزندآوری ریشه فرهنگی دارد. اگرچه عامل اقتصادی نقش پررنگی ایفا می کند اما بخشی از جامعه به لحاظ مالی در مضیقه نیستند و با این وجود تن به فرزندآوری نمی دهند و یا به داشتن یک فرزند بسنده می کنند. در کشور ما همواره اقتصاد پایه و اساس بوده و اگرچه شاخص مهمی به شمار می رود و معیار و سنجش جامعه نیز همین شاخص است، اما پس از بررسی زوایای پنهان در می یابیم که ریشه مشکل به فرهنگ و فرهنگسازی برمی گردد. بنابراین اگر تمام بودجه کل کشور را صرف فرزندآوری کنید، بازهم به اندازه فرهنگسازی تاثیر ندارد. شاید 20 درصد از جمعیت کشور به دلیل مسائل مادی تمایلی به فرزندآوری نداشته باشند اما جمعیت گسترده تری به علت مسائل فرهنگی و نگرشی دوست ندارند فرزندی داشته باشند. بنابراین مشوق های اقتصادی مهم است اما نمی تواند صددرصد موثر باشد. مباحث اقتصاد و فرهنگسازی را باید در کنارهم دید.»
اقناع افکار عمومی
کاهش فرزندآوری در ایران به عادت واره تبدیل شده و گروه های مختلف جامعه، فرزند کمتر را نوعی پرستیژ اجتماعی تلقی می کنند. در چنین شرایطی قانون جوانی جمعیت و ارائه تسهیلات اقتصادی می تواند در جوار فرهنگسازی، کارکرد بهتر و موثرتری داشته باشد. پژهان در این رابطه می گوید: «هرکشوری در حوزه جمعیت سیاست های حمایتی و مشوق های خاص خود را دارد و از این نظر قانون جوانی جمعیت باید زودتر از این ها تصویب و اجرایی می شد و همزمان در بُعد فرهنگی نیز اقدامات لازم صورت می پذیرفت. سالها پیش تفکر «فرزند کمتر، زندگی بهتر» با همگرایی دولت و دانشگاهیان در جامعه رواج یافت و تغییر این تفکر نیازمند کار فرهنگی است و البته کمی هم زمان می برد. مسائل جمعیتی را باید با رویکردها و لنزهای متفاوت اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و امنیتی دید و در فرصت محدود باقی مانده افکار عمومی را اقناع کرد.»
ارائه تسهیلات و یا تقویت روند اجتماعی به منظور افزایش باروری و اعطای یک سری مشوق ها، ملاحظات و واگذاری ها و معافیت های مالیاتی با هدف رشد جمعیت، اقداماتی است که به زعم «محمدولی علیئی» به تنهایی کافی نیست. این کارشناس تغییرات جمعیت در گفت و گو با «رسالت» تصریح می کند:« تصورات ذهنی افراد در مسئله کاهش جمعیت صرفا با اقتصاد گره خورده و این اشکال هم از سوی قاطبه جامعه مطرح است و هم از سوی برخی مسئولان که تصور می کنند صرفا با ارائه یک سری مشوق های مادی می توانند مسئله را حل کنند اما این مشوق ها و تسهیلات بیشتر به طبقات پایین جامعه کمک می کند. واقعیت این است که بحث اقتصاد یک مسئله است و بحث نگرش و سبک زندگی و انتظارات افراد از جامعه بحث دیگری است. از میان 10 دهک جامعه، سه دهک بالا به لحاظ اقتصادی در رفاه هستند و طبیعتا باید فرزندان بیشتری داشته باشند چون به لحاظ مادی مشکلی ندارند و 4 دهک پایین جامعه باید فرزندان کمتری داشته باشند، اما واقعیت جامعه خلاف این را ثابت می کند. تحت هیچ عنوان اهمیت اقتصاد و رفاه را در امر فرزندآوری نفی نمی کنم، اما آنچه در ذهن قاطبه افراد دور می زند این است که فرزند را چگونه در لایه های زندگی خود تصور کنند. در دنیای امروز فرزند را هزینه بر می دانند، چرا که الگوی جامعه بر این پایه استوار شده که فرزند در راس خانواده قرار
می گیرد و اصطلاحا پدیده فرزندسالاری رخ داده که این مسئله ناشی از افزایش تک فرزندی است. در گذشته تبلیغات مبتنی بر «فرزند کمتر، زندگی بهتر» بود و حالا با گسترش تک فرزندی تمام هم و غم خانواده این است که تنها ثمره زندگی خود را از هر گزندی محفوظ بدارند. بنابراین هرچه درآمد دارند به پای یگانه فرزند خود می ریزند و این مسئله سبب شده که جامعه به این باور غلط برسد که فرزند موجودی هزینه بر است. معمولا اغلب افراد یک فرزند را به خاطر حب والدینی می پذیرند اما زیربار فرزندان بعدی نمی روند که این به همان تفکر هزینه بر بودن فرزند بازمی گردد.»
مشوق ها و تسهیلات حداکثر 22 درصد موثر است
پژوهش های جهانی نشان می دهد، مشوق ها و تسهیلات حداکثر 22 درصد ذهنیت افراد جامعه را به سمت و سوی داشتن فرزند بیشتر هدایت می کند اما سهم فرهنگ و سبک زندگی 78 درصد است. علیئی با ارائه این آمار می گوید: «باید بیشتر از هرچیز بر مسئله سبک زندگی متمرکز بود و این تفکر را اشاعه داد که فرزند جزئی از اعضای خانواده است و باید در این زمینه به صورت طبیعی و معقولانه هزینه کرد، اگر به اشاعه چنین تفکری اقدام کردیم، محرک های انگیزشی مادی نیز آثار سودمندی خواهد داشت. ضمن آنکه قانون جوانی جمعیت و تسهیلاتی که قرار است ارائه شود، صرفا یک بستر مقدماتی است و بیش از همه باید نگرش فرهنگی جامعه را اصلاح کرد که قرار نیست هزینه های چشمگیری انجام دهند. در حال حاضر خانواده ها فقط در بخش آموزش فرزند بین 20 تا 50 میلیون در طول سال هزینه می کنند، در صورتی که سالها قبل اینگونه نبود، لذا این نقد به والدین وارد است، خود آنها هستند که فرزندآوری را گران کرده اند.»
اجرای 10 درصد از قانون جوانی جمعیت
تمامی شاخص های جمعیت شناختی کشور در رکوردهای حداقلی خود قرار گرفته اند و براین اساس «صالح قاسمی»- دبیر مرکز مطالعات راهبردی جمعیت کشور به ما می گوید: «نرخ رشد جمعیت 7 دهم درصد است که این پایین ترین نرخ رشد در طول تاریخ ایران به شمار می رود و نرخ باروری به 1.6 فرزند به ازای هر زن رسیده که بازهم پایین ترین نرخ باروری ثبت شده در طول تاریخ ایران است. نرخ سالمندی نیز به 11 درصد رسیده که بالاترین نرخ سالمندی در طول تاریخ ایران است. شیب تعداد تولدها نیز کاهش یافته و در بازه زمانی 5 ساله از 95 تا 1400 قریب به نیم میلیون تولد را از دست داده ایم و این هم بی نظیر و بی سابقه است. اما اینکه چرا به رغم تبلیغات و تصویب قانون و ارائه تسهیلات میل به فرزندآوری افزایش نیافته، به این علت است که هنوز قانون جامع و دقیقی که در حال اجرا باشد، نداریم. 8 سال پیش در 30 اردیبهشت ماه 93 سیاست های کلی جمعیت ابلاغ شد، 8 سال تمام فرصت سوزی محض در دولت تدبیر و امید اتفاق افتاد و سرانجام در سال 1400 قانون جوانی جمعیت تصویب و از امسال لازم الاجراست، اما هنوز اکثریب قریب به اتفاق مواد این قانون اجرایی نشده و در مرحله نگاشت آیین نامه و دستورالعمل است. به عبارت دیگر ما هنوز کاری برای خانواده ایرانی انجام نداده ایم، این قانون هنوز تسهیلات و امتیازاتی به خانواده ها اعطا نکرده که میزان تاثیرات آن را مشاهده کنیم.»
به گفته قاسمی، فقط 10 درصد از قانون حمایت از خانواده و جوانی جمعیت اجرایی شده و دستگاه های بسیاری به تکالیف خود در قبال اجرای آن واقف نیستند لذا این قانون همانند سیاست های کلی جمعیت مهجور و مظلوم است. اما خبر خوب اینکه گفتمان سازی فضاهای فرهنگی- رسانه ای باعث شده میزان کاهش سالانه تعداد تولدها کمتر شود.
اصلاح کژاندیشی و خطاهای گذشته
دبیر مرکز مطالعات راهبردی جمعیت کشور اعتقاد دارد، مادامی که مدیران ما اهمیت موضوع و تاثیر تحولات جمعیتی بر تمامی ساختارهای اقتصادی، اجتماعی، خانوادگی، سیاسی و فرهنگی کشور را درک نکنند، جمعیت برای آنها در اولویت نخواهد بود. در دولت سیزدهم وعده هایی داده شده و اقداماتی هم صورت گرفته است اما آنطور که باید حق مطلب فهم نشده و چنانچه جمعیت شناسان و پژوهشگران این حوزه را کنار بگذاریم، هیچ کس به اندازه شخص مقام معظم رهبری اهمیت این موضوع را درک نکرده و نسبت به آن نگران نیست. در چنین شرایطی تصمیمات پیوست جمعیتی ندارند و ما زمانی می توانیم امیدوار باشیم که تمامی تصمیمات مدیران ارشد کشور دارای پیوست جمعیتی و فرزندآوری باشد.»
امروز فرصت دیگری باقی نمانده و باید کژاندیشی و خطاهای گذشته را اصلاح کرد و نباید اجازه داد موضوع جمعیت به محاق برود. «علی پژهان»- کارشناس جمعیت، اقدامات و تصمیمات دولتها را در امر فرزندآوری موثر دانسته وتاکید می کند: «گاهی برخی اظهارنظرها و اقدامات نسنجیده، زمینه ساز شکل گیری بهانه های پوپولیستی است و ضربه مهلکی بر مسئله جمعیت وارد می کند.
آنگاه سخنان و استدلال های ما به عنوان کارشناسان جمعیت نیز مورد توجه جامعه قرار نمی گیرد و این تصور بوجود می آید که کشور مسائل مهمتری از جمعیت دارد، این درحالی است که براساس پیمایش های ملی 88 درصد زوجین تمایل به فرزندآوری دارند. ما خواسته عجیب و غریبی از دولتها نداریم، بلکه می گوییم موانع را بردارند. به عنوان مثال از زنانی که مرخصی زایمان می گیرند، حمایت شود تا آنها شغل خود را از دست ندهند. مردم ما به فرزندآوری تمایل دارند، اما لازم است که موانع دولتی و چالش ها از سر راه برداشته شود و دولت در این رابطه تسهیلگری کند.»
طی سالیان گذشته شکل گیری دغدغه های متعدد موجب شد، مقوله جمعیت در دسته ضرورت ها و اولویت ها قرار نگیرد اما از این پس باید شش دانگ حواسمان به این انقلاب خاموش باشد.
«محمدولی علیئی»- کارشناس تغییرات جمعیت تاکید می کند، آنچه در حال حاضر اهمیت دارد، افزایش نرخ موالید است که اصطلاحی به نام «تی اف آر» دارد، یعنی یک زن باید در طول زندگی دختری را جایگزین خودش در نسل بعدی کند. لازمه این مسئله آن است که 10 زن به طور متوسط، 2/2 فرزند به دنیا بیاورند که 10 تای آن دختر باشد، به عبارت ساده تر هر مادر از 15 تا 49 سالگی باید 2/2 فرزند به دنیا بیاورد و از این فرزندان، 10 زن جایگزین شود. هنگامی که موالید زیر 2.2 باشد، می گویند زیرخط جانشینی است اما این نرخ اکنون 1.64 است، یا به عبارتی این 10 زن، 8 دختر را جایگزین خود در نسل بعدی می کنند.
تمایل مردان بیشتر از زنان
علیئی معتقد است که خانواده ها تمایل به فرزندآوری دارند اما باید نگرش های فرهنگی و تصور هزینه بر بودن فرزند را اصلاح کرد. او به نظرسنجی از خانواده های ایرانی اشاره دارد که طبق آن مشخص شده خانواده ها می توانند بین 2.4 تا 2.6 فرزند داشته باشند و جالب تر اینکه میزان تمایل در میان زنان حداقل 2 یا 2.2 و در میان مردان 2.6 عنوان شده، بنابراین تمایل از سوی مردان بیشتر است. علیئی می گوید: «عمده زنان جامعه ما به دنبال تحصیلات عالیه اند و امسال یک میلیون و 560 هزار نفر داوطلب کنکور هستند، که از این تعداد حدود 920 هزار نفر از شرکت کنندگان را خانمها و 570 هزار نفر را آقایان تشکیل می دهند و به طور معمول خانم ها تمایلی ندارند با مردانی که نسبت به آنها تحصیلات کمتری دارند، ازدواج کنند. بنابراین باتوجه به میزان متقاضیان کنکور امسال و بیشتر بودن تعداد داوطلبان زن، با یک حساب سرانگشتی می توان دریافت که 340 هزار نفر، به لحاظ کفویت تحصیلی خود زوج ندارند و طبیعتا از دور ازدواج خارج می شوند. ما منکر تحصیلات نیستیم اما باید تناسب جنسیتی و نیازسنجی برای رشته های خاص صورت بگیرد.»
علیئی تبیین می کند: «حتی زنانی هم که ازدواج می کنند، اگر 3 فرزند به دنیا بیاورند، بازهم جبران کننده نیست. آمارهایی که ارائه می شود صرفا مربوط به زنان متاهل نیست و باید از کل زنانی که در جامعه ایران هستند، از هر 10 نفر، 2/2 تولد اتفاق بیفتد. تمامی کشورهای توسعه یافته دنیا به دنبال بالا بردن سطح موالید خود هستند و برای این مسئله هزینه های سرسام آوری را صرف می کنند اما چندان هم توفیقی نداشته اند، به این خاطر که الگوریتم و چارچوب فضای ذهنی و سبک زندگی باید تغییر کند. در کشور ما حداقل از سال 1370 به بعد برنامه کنترل جمعیت در ایران اجرایی شده و 25 سال شعار «فرزند کمتر زندگی بهتر» تبلیغ شده، آیا می توان این مسئله را در بازه زمانی کوتاه تغییر داد؟ بی تردید اصلاح این روند حداقل 10 سال طول می کشد. بنابراین همزمان با اقدامات اقتصادی و ارائه مشوق ها باید 10 سال کار مستمر فرهنگی کرد. البته فرصت چندانی هم نداریم.»

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

تعداد بازدید : 9
واگذاری زمین جهت احداث بیمارستان، مطالبه اهالی شرق گلستان است
گروه سیاسی
امانقلیچ شادمهر، نماینده مردم گنبدکاووس در مجلس شورای اسلامی با اشاره به هشتمین سال انتظار اهالی شرق گلستان برای واگذاری زمین جهت ساخت بیمارستان، به خبرنگار «رسالت» بیان کرد: ایجاد بیمارستان ۴۰۰ تختخوابی در گنبدکاووس بهعنوان مطالبه اساسی اهالی شرق گلستان است که متأسفانه از سوی نهادهای مربوط پیگیری نمیشود.
وی ضمن لزوم تسریع در آغاز ساخت بیمارستان ۴۰۰ تختخوابی گنبد افزود: طبق آخرین اعلام حوزه بهداشت و درمان شهرستان، موافقت اصولی بیمارستان ۴۰۰ تختخوابی رازی گنبدکاووس در تاریخ ۱۳۹۳/۰۱/۱۹ از طرف معاونت درمان وزارت بهداشت به مدت ۷۲ ماه صادر گردید و یک سال هم تمدید شد.
او تصریح کرد: اکنون پس از گذشت هشت سال زمین موردنیاز از سوی مسئولان شهرستان برای پروژه ساخت بیمارستان ۴۰۰ تختخوابی واگذار نشده است. این پروژه با هدف ارائه خدمات درمانی مطلوب همت جهادی مسئولان امر را میطلبد تا راهاندازی شود و با موفقیت به اتمام برسد.
نماینده مردم گنبدکاووس همچنین خاطرنشان کرد: گنبدکاووس علاوه بر جمعیت ۴۰۰ هزارنفری خود به اهالی شرق گلستان خدمات درمانی و بیمارستانی ارائه میکند اما فضاهای درمانی و تجهیزات پزشکی آن مناسب نیست.
ساخت بیمارستان ۴۰۰ تختخوابی مطالبه مردم گنبدکاووس است
او ضمن گلایه از عدم واگذاری زمین، ساخت بیمارستان ۴۰۰ تختخوابی را مطالبه مردم گنبدکاووس و از نیازهای ضروری این شهرستان دانست و اضافه کرد: چنانچه زمین موردنیاز برای پروژه بیمارستان ۴۰۰ تخت خوابی شرق گلستان واگذار نشود، مراحل اخذ مجوز بیمارستان و ردیف اعتباری آن باید از نو صورت گیرد که بسیار زمانبر بوده و نگرانی مردم را به همراه خواهد داشت.
وی در پایان این گفتوگو اظهارکرد: امیدواریم بهزودی مشکل واگذاری زمین برای پروژه بیمارستان شرق گلستان حل و مطالبه مردم که این روزها به یک نگرانی مبدل شده است، برطرف شود.
امانقلیچ شادمهر، نماینده مردم گنبدکاووس در مجلس شورای اسلامی با اشاره به هشتمین سال انتظار اهالی شرق گلستان برای واگذاری زمین جهت ساخت بیمارستان، به خبرنگار «رسالت» بیان کرد: ایجاد بیمارستان ۴۰۰ تختخوابی در گنبدکاووس بهعنوان مطالبه اساسی اهالی شرق گلستان است که متأسفانه از سوی نهادهای مربوط پیگیری نمیشود.
وی ضمن لزوم تسریع در آغاز ساخت بیمارستان ۴۰۰ تختخوابی گنبد افزود: طبق آخرین اعلام حوزه بهداشت و درمان شهرستان، موافقت اصولی بیمارستان ۴۰۰ تختخوابی رازی گنبدکاووس در تاریخ ۱۳۹۳/۰۱/۱۹ از طرف معاونت درمان وزارت بهداشت به مدت ۷۲ ماه صادر گردید و یک سال هم تمدید شد.
او تصریح کرد: اکنون پس از گذشت هشت سال زمین موردنیاز از سوی مسئولان شهرستان برای پروژه ساخت بیمارستان ۴۰۰ تختخوابی واگذار نشده است. این پروژه با هدف ارائه خدمات درمانی مطلوب همت جهادی مسئولان امر را میطلبد تا راهاندازی شود و با موفقیت به اتمام برسد.
نماینده مردم گنبدکاووس همچنین خاطرنشان کرد: گنبدکاووس علاوه بر جمعیت ۴۰۰ هزارنفری خود به اهالی شرق گلستان خدمات درمانی و بیمارستانی ارائه میکند اما فضاهای درمانی و تجهیزات پزشکی آن مناسب نیست.
ساخت بیمارستان ۴۰۰ تختخوابی مطالبه مردم گنبدکاووس است
او ضمن گلایه از عدم واگذاری زمین، ساخت بیمارستان ۴۰۰ تختخوابی را مطالبه مردم گنبدکاووس و از نیازهای ضروری این شهرستان دانست و اضافه کرد: چنانچه زمین موردنیاز برای پروژه بیمارستان ۴۰۰ تخت خوابی شرق گلستان واگذار نشود، مراحل اخذ مجوز بیمارستان و ردیف اعتباری آن باید از نو صورت گیرد که بسیار زمانبر بوده و نگرانی مردم را به همراه خواهد داشت.
وی در پایان این گفتوگو اظهارکرد: امیدواریم بهزودی مشکل واگذاری زمین برای پروژه بیمارستان شرق گلستان حل و مطالبه مردم که این روزها به یک نگرانی مبدل شده است، برطرف شود.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

تعداد بازدید : 5
سلام سرود !
جواد شاملو
این چند روز بچههای حزباللهی اهل فرهنگ مقایسه غلطی بین دو اثر فرهنگی انجام میدهند. موفقیت سرود «سلام فرمانده» باعث شده بسیاری در مورد چرایی همهگیری این اثر فکر کنند و تحلیل ارائه دهند. در قدم اول باید مشخص کنیم وقتی از موفقیت سخن میگوییم؛ منظورمان از این واژه چیست. آیا اینکه یک اثر درزمانی کوتاه بازه وسیعی از مخاطبان را به خود جذب کند، مقصود ما است یا اینکه مثلا اثری برای طولانیمدت در ذهن مردم بماند و یا اینکه اثر، سنین و اقشار مختلف را درگیر خود کند. گذشته از اینکه در مقایسه باید هدفگذاری اثر را در نظر داشت؛ باید به مدیوم آن نیز توجه کرد. مقایسهای که اکنون انجام میشود؛ بین دو اثر «سلام فرمانده» و «مدادرنگی» است. تنها نقطه اشتراک این دو اثر تاکنون، ژانر کودکانه آن بوده است که این برای مقایسه کافی نیست. «مدادرنگی» یک نماهنگ یا ویدئوکلیپ است و ازقضا نماهنگ خوبی است. در ویدئوکلیپ، تنها موسیقی نیست که موضوعیت دارد، بلکه تصویر هم باید داستان و جذابیت بصری داشته باشد. ازنظر بصری،نماهنگ یا ویدئوکلیپی که از سلام فرمانده در ایام عید نوروز پخش شد؛ بسیار پسزننده و بد بود. تعداد زیادی کودک را همچون ارتشیان به صف کرده بودند تا پا بکوبند و احترام نظامی بگذارند؛ بدسلیقگی از این بیشتر؟ از همین نظر بصری، «مدادرنگی» یک کار کودکانه قابل دفاع بود. درواقع این دو اثر در یک زمین نیستند که بتوان باهم مقایسهشان کرد؛ یکی تمرکزش بر آهنگ است و دیگری بر نماهنگ. اگر بخواهیم فقط نماهنگها را مقایسه کنیم، مدادرنگی جلوتر است و اگر تنها در کار قیاس نواها باشیم؛ باز نمیتوان گفت مدادرنگی عقبتر است. مدادرنگی برای قاب گوشیها تولیدشده و وظیفه دارد در پلتفرمهایی مثل اینستاگرام و آپارات خوب بچرخد و سلایق مختلفی را به دیدن خود جذب کند. موسیقی این کار، قدری خاص پسندتر و خلاقتر است و این نقطهضعف بهحساب نمیآید. مدادرنگی کاری است که میخواهد تأثیری محتوایی، بصری و ماندگار خلق کند و نه صرفا تأثیری هیجانی و زودگذر. هیجان؛ مؤلفهای است که سلام فرمانده بهخوبی از آن برخوردار است. نواهای این اثر کاملا تقلید از چند مداحی است. شاخصه مداحی روزگار ما و باکمی تفاوت مداحی تمام دورانها، هیجانی است که از همآمیزی حماسه و عاطفه و حزن به وجود میآید. این نقطه تلاقی عاطفه با حماسه و حزن با شور و غم با رشادت و امید؛ رگ خواب سلیقه ایرانی است. نقطه قوت سلام فرمانده که برآمده از مداحی است؛ همین هیجان حزنآلود حماسی است که در مرحله اول، گوش ایرانی را خوش میآید و بر دل مینشیند. این اثر، از راه چشم و خیال کار خود را پیش نمیبرد؛ بلکه با گوش و قلب سروکار دارد و حس ایرانی همدرجه اول شفاهی است. حتی داستانگویی سنتی ایران نیز از راه گوش بوده و به نقالی شهرت دارد و ایرانیها از قدیم الایام کمتر اهل دیدن یا خواندن و بیشتر اهل شنیدن بودهاند. از همین است که میبینیم سلام فرمانده را کسانی میخوانند که محتوای آن را نمیپسندند. در اوج روزهایی که اصلاحات اقتصادی و گرانی چهار قلم از کالاهای پرمصرف، زمینه نارضایتی را فراهم آورده؛ میبینی مردم ناخودآگاه زیر لب اثری را میخوانند که هرچند مخاطب آن حضرت حجت است؛ اما سویههای سیاسی آن نیز واضح است. این تأثیری است که محتوای شنیداری میگذارد. تکرار نوایی که گوش ما آن را بپسندد، روان و قلبمان را خوش میآید و از تکرار آن لذت میبریم؛ درحالیکه توجهی به محتوای کار نداریم. پس اینکه اثری با تمسک به ذائقه سنتی عامه ایران بهطور انفجاری فراگیر شود و پس از مدتی نیز بهطور طبیعی فرو بخوابد و شاید هم کموبیش از یادها برود؛ نباید باعث شود ضرورت آثار بصریتر که بتوان در مدتزمان طولانیتری از آنها بهره برد را فراموش کنیم. مؤلفه دیگری که سلام فرمانده از آن بهره میگیرد، محبوبیت معجزهگون سردار دلها است. درواقع فرم احترام نظامی و لفظ فرمانده، ما را قدری به یاد حاجقاسم میاندازد و ناخودآگاه اثر را دلنشینتر میسازد. اطلاق لفظ فرمانده به امام زمان نیز ابتکاری است که به دلنشینتر شدن اثر کمک میکند.
اما آنچه درنهایت تیر باعث فراگیری سلام فرمانده شد تبدیل کردن آن از نماهنگ به سرود بود. لذت بینظیر همخوانی و شرکت در یک رخداد باشکوه که مردم ایران از هیئات عزاداری حضرت سیدالشهدا علیهالسلام با آن کاملا آشنایند؛ باعث میشود بسیاری در نقاط مختلف کشور و حتی خارج از کشور، به همخوانی این اثر روی بیاورند. نوای آشنای مداحی و یک ابراز ا رادت حماسی؛ این اثر را تبدیل به سرودی آیینی کرده که میتواند حال و هوا و هیجان مقدس و بینظیر هیئت را به ارمغان بیاورد. خود سرود هم دارای پیشینه موفقی در ایران خاصه پس از انقلاب است. میدانیم که سرود؛ پرکاربردترین فرم هنری در ابتدای انقلاب است و هنوز دهه فجر با سرود شناخته میشود و حتی میتوان گفت حال و هوای دهه فجر تنها با سرود تا امروز حفظشده است. سلام فرمانده را شاید بتوان سلام دوبارهای به مدیوم محبوب سرود عنوان کرد که به دلایل متعددی که برخی از آنها در بالا برشمرده شد؛ برای ذائقه ایرانی مدیوم مناسبی است. در این عرصه؛ بهرهگیری از انبان غنی نواهای تولیدشده در هیئات امام حسین بهشرط حفظ روح این نواها، هوشمندانه است. سرود برخلاف نماهنگ، هم روحیه جمعی را تقویت میکند و هم از برخی اقتضائات نهچندان مبارک نماهنگ؛ همچون سلبریتیسازی، ایجاد طرفداری و ساخت هویت برپایه این طرفداری، به دور است. باز این نکته ناظر بر آن نیست نماهنگ اهمیت زیادی ندارد، با توجه به رشد جهانی موسیقیای که اساس و بنیادش بر نماهنگ است ساخت نماهنگ قوی و اصیل نیز که نمونهاش «مدادرنگی» است؛ لازم است. اما سرود یکی از ظرفیتهای فرهنگ ما است که در آن تجربیات موفقی داریم و دریغ است که از آن بهرهای نبریم.
این چند روز بچههای حزباللهی اهل فرهنگ مقایسه غلطی بین دو اثر فرهنگی انجام میدهند. موفقیت سرود «سلام فرمانده» باعث شده بسیاری در مورد چرایی همهگیری این اثر فکر کنند و تحلیل ارائه دهند. در قدم اول باید مشخص کنیم وقتی از موفقیت سخن میگوییم؛ منظورمان از این واژه چیست. آیا اینکه یک اثر درزمانی کوتاه بازه وسیعی از مخاطبان را به خود جذب کند، مقصود ما است یا اینکه مثلا اثری برای طولانیمدت در ذهن مردم بماند و یا اینکه اثر، سنین و اقشار مختلف را درگیر خود کند. گذشته از اینکه در مقایسه باید هدفگذاری اثر را در نظر داشت؛ باید به مدیوم آن نیز توجه کرد. مقایسهای که اکنون انجام میشود؛ بین دو اثر «سلام فرمانده» و «مدادرنگی» است. تنها نقطه اشتراک این دو اثر تاکنون، ژانر کودکانه آن بوده است که این برای مقایسه کافی نیست. «مدادرنگی» یک نماهنگ یا ویدئوکلیپ است و ازقضا نماهنگ خوبی است. در ویدئوکلیپ، تنها موسیقی نیست که موضوعیت دارد، بلکه تصویر هم باید داستان و جذابیت بصری داشته باشد. ازنظر بصری،نماهنگ یا ویدئوکلیپی که از سلام فرمانده در ایام عید نوروز پخش شد؛ بسیار پسزننده و بد بود. تعداد زیادی کودک را همچون ارتشیان به صف کرده بودند تا پا بکوبند و احترام نظامی بگذارند؛ بدسلیقگی از این بیشتر؟ از همین نظر بصری، «مدادرنگی» یک کار کودکانه قابل دفاع بود. درواقع این دو اثر در یک زمین نیستند که بتوان باهم مقایسهشان کرد؛ یکی تمرکزش بر آهنگ است و دیگری بر نماهنگ. اگر بخواهیم فقط نماهنگها را مقایسه کنیم، مدادرنگی جلوتر است و اگر تنها در کار قیاس نواها باشیم؛ باز نمیتوان گفت مدادرنگی عقبتر است. مدادرنگی برای قاب گوشیها تولیدشده و وظیفه دارد در پلتفرمهایی مثل اینستاگرام و آپارات خوب بچرخد و سلایق مختلفی را به دیدن خود جذب کند. موسیقی این کار، قدری خاص پسندتر و خلاقتر است و این نقطهضعف بهحساب نمیآید. مدادرنگی کاری است که میخواهد تأثیری محتوایی، بصری و ماندگار خلق کند و نه صرفا تأثیری هیجانی و زودگذر. هیجان؛ مؤلفهای است که سلام فرمانده بهخوبی از آن برخوردار است. نواهای این اثر کاملا تقلید از چند مداحی است. شاخصه مداحی روزگار ما و باکمی تفاوت مداحی تمام دورانها، هیجانی است که از همآمیزی حماسه و عاطفه و حزن به وجود میآید. این نقطه تلاقی عاطفه با حماسه و حزن با شور و غم با رشادت و امید؛ رگ خواب سلیقه ایرانی است. نقطه قوت سلام فرمانده که برآمده از مداحی است؛ همین هیجان حزنآلود حماسی است که در مرحله اول، گوش ایرانی را خوش میآید و بر دل مینشیند. این اثر، از راه چشم و خیال کار خود را پیش نمیبرد؛ بلکه با گوش و قلب سروکار دارد و حس ایرانی همدرجه اول شفاهی است. حتی داستانگویی سنتی ایران نیز از راه گوش بوده و به نقالی شهرت دارد و ایرانیها از قدیم الایام کمتر اهل دیدن یا خواندن و بیشتر اهل شنیدن بودهاند. از همین است که میبینیم سلام فرمانده را کسانی میخوانند که محتوای آن را نمیپسندند. در اوج روزهایی که اصلاحات اقتصادی و گرانی چهار قلم از کالاهای پرمصرف، زمینه نارضایتی را فراهم آورده؛ میبینی مردم ناخودآگاه زیر لب اثری را میخوانند که هرچند مخاطب آن حضرت حجت است؛ اما سویههای سیاسی آن نیز واضح است. این تأثیری است که محتوای شنیداری میگذارد. تکرار نوایی که گوش ما آن را بپسندد، روان و قلبمان را خوش میآید و از تکرار آن لذت میبریم؛ درحالیکه توجهی به محتوای کار نداریم. پس اینکه اثری با تمسک به ذائقه سنتی عامه ایران بهطور انفجاری فراگیر شود و پس از مدتی نیز بهطور طبیعی فرو بخوابد و شاید هم کموبیش از یادها برود؛ نباید باعث شود ضرورت آثار بصریتر که بتوان در مدتزمان طولانیتری از آنها بهره برد را فراموش کنیم. مؤلفه دیگری که سلام فرمانده از آن بهره میگیرد، محبوبیت معجزهگون سردار دلها است. درواقع فرم احترام نظامی و لفظ فرمانده، ما را قدری به یاد حاجقاسم میاندازد و ناخودآگاه اثر را دلنشینتر میسازد. اطلاق لفظ فرمانده به امام زمان نیز ابتکاری است که به دلنشینتر شدن اثر کمک میکند.
اما آنچه درنهایت تیر باعث فراگیری سلام فرمانده شد تبدیل کردن آن از نماهنگ به سرود بود. لذت بینظیر همخوانی و شرکت در یک رخداد باشکوه که مردم ایران از هیئات عزاداری حضرت سیدالشهدا علیهالسلام با آن کاملا آشنایند؛ باعث میشود بسیاری در نقاط مختلف کشور و حتی خارج از کشور، به همخوانی این اثر روی بیاورند. نوای آشنای مداحی و یک ابراز ا رادت حماسی؛ این اثر را تبدیل به سرودی آیینی کرده که میتواند حال و هوا و هیجان مقدس و بینظیر هیئت را به ارمغان بیاورد. خود سرود هم دارای پیشینه موفقی در ایران خاصه پس از انقلاب است. میدانیم که سرود؛ پرکاربردترین فرم هنری در ابتدای انقلاب است و هنوز دهه فجر با سرود شناخته میشود و حتی میتوان گفت حال و هوای دهه فجر تنها با سرود تا امروز حفظشده است. سلام فرمانده را شاید بتوان سلام دوبارهای به مدیوم محبوب سرود عنوان کرد که به دلایل متعددی که برخی از آنها در بالا برشمرده شد؛ برای ذائقه ایرانی مدیوم مناسبی است. در این عرصه؛ بهرهگیری از انبان غنی نواهای تولیدشده در هیئات امام حسین بهشرط حفظ روح این نواها، هوشمندانه است. سرود برخلاف نماهنگ، هم روحیه جمعی را تقویت میکند و هم از برخی اقتضائات نهچندان مبارک نماهنگ؛ همچون سلبریتیسازی، ایجاد طرفداری و ساخت هویت برپایه این طرفداری، به دور است. باز این نکته ناظر بر آن نیست نماهنگ اهمیت زیادی ندارد، با توجه به رشد جهانی موسیقیای که اساس و بنیادش بر نماهنگ است ساخت نماهنگ قوی و اصیل نیز که نمونهاش «مدادرنگی» است؛ لازم است. اما سرود یکی از ظرفیتهای فرهنگ ما است که در آن تجربیات موفقی داریم و دریغ است که از آن بهرهای نبریم.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

-
قدرت هوشمند!
-
ساماندهی اجاره بهای املاک مسکونی در دستورکار مجلس قرار گرفته است
-
دولت به دنبال ملموس کردن یارانهها ست
-
نجات جمعیت؛ حسنه ماندگار
-
اصلاح ارز ترجیحی، یارانهها را بهصورت عادلانه در اختیار مردم قرار داده است
-
طرح ساماندهی کارکنان دولت امنیت شغلی را برقرار خواهد کرد
-
نقش ساختارهای فرهنگی در تحولات اجتماعی
-
واگذاری زمین جهت احداث بیمارستان، مطالبه اهالی شرق گلستان است
-
سلام سرود !