

انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
انهدام نهادگرایی آمریکایی
حنیف غفاری
مقامات آمریکایی همواره از ساختار قدرت در کشورشان بهمثابه یک متغیر مستقل یادکردهاند! ساختاری که رفتار بازیگران و روسای جمهور و سناتورها و حتی نیروهای امنیتی را تعیین میکند و حکم یک خط قرمز را دارد. متعاقبا هیچکس در جامعه آمریکایی، حق به چالش کشیدن نهادهای قدرت را ندارد. مقامات هر دو حزب دموکرات و جمهوریخواه پس از پایان جنگ جهانی دوم، از نهادگرایی آمریکایی بهمثابه یک فاکتور برتریجویی و مداخلهگرایی در جهان استفاده کرده و شهروندان آمریکایی را نسبت به حفظ این نهادها( همان خطوط قرمز) مجاب کرده بودند.
تحولاتی که اخیرا در آمریکا رخ داد، نهادگرایی آمریکایی را برای نخستین بار طی دهههای اخیر رسما به چالش کشید. امروز نهادهای آمریکایی قداست و ابهت خودساخته خود را در نزد شهروندان این کشور ازدستداده و به کانونهایی آسیبپذیر و متزلزل در این کشور تبدیلشدهاند. خروجی و محصول برگزاری انتخابات ریاست جمهوری سال 2020 در آمریکا این بود که دیگرکسی در این کشور و جهان، از کاخ سفید ، مجلس سنا ، مجلس نمایندگان ، دیوان عالی آمریکا ، دادگاههای ایالتی ، مجمع رأیدهندگان الکترال ، فرمانداران ایالات ، نیروهای گارد ملی ، پنتاگون و سازمان سیا بهعنوان نهادهایی مستحکم و آسیبناپذیر یاد نخواهد کرد. آنچه در جریان مجادلات اخیر میان ترامپ و بایدن ( و هواداران رئیسجمهور جنجالی آمریکا و مخالفان وی) به چالش کشیده شد، صرفا نتیجه یک انتخابات نبود! آنچه دراین معادله آسیب دید، حاکمیت آمریکا و نقاط اتصال شبکه قدرت به یکدیگر بود. اکنون دیگر اتصالی میان این نقاط برقرار نیست و شبکه قدرت در آمریکا، دیگر نمیتواند رفتار بازیگران را ترسیم و تعیین کند!
امروز بخشی از صاحبان پشت پرده قدرت در آمریکا مصمم به عبور از ترامپ و برخی دیگر، خواستار حفظ وی در گردونه قدرت ، حداقل تا سال 2024( زمان برگزاری انتخابات آتی در آمریکا) هستند! این بدترین دوگانگی و چالشی است که واشنگتن با آن مواجه است.آری! آنچه در آمریکا میگذرد، مهر تایید دیگری بر فقدان دموکراسی در این کشور است.
ساختار دفرمه و مضحکانه انتخاباتی آمریکا، نقش به سزایی در انهدام مرحلهبهمرحله شبکه قدرت آمریکا در داخل این کشور ایفا کرده است . ساختاری که در آن، محل زندگی رأیدهندگان به فاکتوری برای محاسبه ارزش رأی آنها تبدیل میشود! ساختاری که در آن رأی اکثریت جامعه آمریکا بهراحتی تحت تأثیر ضرب و تقسیمهای ناشی از امتیازات الکترال قرار میگیرد ! ساختاری که در آن، مردم رأی میدهند اما مجمع نمایندگان الکترال( موسوم به الکتورها) میتوانند بهراحتی رأی خود را بر رأی مردم یک ایالت رجحان وبرتری داده و آن را بهعنوان رأی نهایی اعلام کنند! و درنهایت، دیوان عالی، دادگاههای ایالتی، مجلس نمایندگان و مجلس سنایی که هر یک میتوانند بدون استناد به ادله عقلانی و محکمهپسند و تنها بر اساس ذائقه خود، رأی مردم را تغییر دهند و البته درنهایت، پاسخگوی هیچگونه مرجع نظارتی هم نباشند!
بدون شک اهمیتی ندارد که طی روزهای آتی در آمریکا چه اتفاقاتی رخ خواهد داد! اما این نتیجه هر چه باشد، محرز است که این ساختار مضحکانه، معیوب و متقلبانه، رأی مردم را بهراحتی در مناسبات داخلی خود به سندی بیارزش تبدیل میکند و در مرحله بعد، نهادگرایی آمریکا را هدف قرار میدهد.
مقامات آمریکایی همواره از ساختار قدرت در کشورشان بهمثابه یک متغیر مستقل یادکردهاند! ساختاری که رفتار بازیگران و روسای جمهور و سناتورها و حتی نیروهای امنیتی را تعیین میکند و حکم یک خط قرمز را دارد. متعاقبا هیچکس در جامعه آمریکایی، حق به چالش کشیدن نهادهای قدرت را ندارد. مقامات هر دو حزب دموکرات و جمهوریخواه پس از پایان جنگ جهانی دوم، از نهادگرایی آمریکایی بهمثابه یک فاکتور برتریجویی و مداخلهگرایی در جهان استفاده کرده و شهروندان آمریکایی را نسبت به حفظ این نهادها( همان خطوط قرمز) مجاب کرده بودند.
تحولاتی که اخیرا در آمریکا رخ داد، نهادگرایی آمریکایی را برای نخستین بار طی دهههای اخیر رسما به چالش کشید. امروز نهادهای آمریکایی قداست و ابهت خودساخته خود را در نزد شهروندان این کشور ازدستداده و به کانونهایی آسیبپذیر و متزلزل در این کشور تبدیلشدهاند. خروجی و محصول برگزاری انتخابات ریاست جمهوری سال 2020 در آمریکا این بود که دیگرکسی در این کشور و جهان، از کاخ سفید ، مجلس سنا ، مجلس نمایندگان ، دیوان عالی آمریکا ، دادگاههای ایالتی ، مجمع رأیدهندگان الکترال ، فرمانداران ایالات ، نیروهای گارد ملی ، پنتاگون و سازمان سیا بهعنوان نهادهایی مستحکم و آسیبناپذیر یاد نخواهد کرد. آنچه در جریان مجادلات اخیر میان ترامپ و بایدن ( و هواداران رئیسجمهور جنجالی آمریکا و مخالفان وی) به چالش کشیده شد، صرفا نتیجه یک انتخابات نبود! آنچه دراین معادله آسیب دید، حاکمیت آمریکا و نقاط اتصال شبکه قدرت به یکدیگر بود. اکنون دیگر اتصالی میان این نقاط برقرار نیست و شبکه قدرت در آمریکا، دیگر نمیتواند رفتار بازیگران را ترسیم و تعیین کند!
امروز بخشی از صاحبان پشت پرده قدرت در آمریکا مصمم به عبور از ترامپ و برخی دیگر، خواستار حفظ وی در گردونه قدرت ، حداقل تا سال 2024( زمان برگزاری انتخابات آتی در آمریکا) هستند! این بدترین دوگانگی و چالشی است که واشنگتن با آن مواجه است.آری! آنچه در آمریکا میگذرد، مهر تایید دیگری بر فقدان دموکراسی در این کشور است.
ساختار دفرمه و مضحکانه انتخاباتی آمریکا، نقش به سزایی در انهدام مرحلهبهمرحله شبکه قدرت آمریکا در داخل این کشور ایفا کرده است . ساختاری که در آن، محل زندگی رأیدهندگان به فاکتوری برای محاسبه ارزش رأی آنها تبدیل میشود! ساختاری که در آن رأی اکثریت جامعه آمریکا بهراحتی تحت تأثیر ضرب و تقسیمهای ناشی از امتیازات الکترال قرار میگیرد ! ساختاری که در آن، مردم رأی میدهند اما مجمع نمایندگان الکترال( موسوم به الکتورها) میتوانند بهراحتی رأی خود را بر رأی مردم یک ایالت رجحان وبرتری داده و آن را بهعنوان رأی نهایی اعلام کنند! و درنهایت، دیوان عالی، دادگاههای ایالتی، مجلس نمایندگان و مجلس سنایی که هر یک میتوانند بدون استناد به ادله عقلانی و محکمهپسند و تنها بر اساس ذائقه خود، رأی مردم را تغییر دهند و البته درنهایت، پاسخگوی هیچگونه مرجع نظارتی هم نباشند!
بدون شک اهمیتی ندارد که طی روزهای آتی در آمریکا چه اتفاقاتی رخ خواهد داد! اما این نتیجه هر چه باشد، محرز است که این ساختار مضحکانه، معیوب و متقلبانه، رأی مردم را بهراحتی در مناسبات داخلی خود به سندی بیارزش تبدیل میکند و در مرحله بعد، نهادگرایی آمریکا را هدف قرار میدهد.


ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.