وحدت؛ قربان این گشت!

جواد شاملو
گمانم در خردادماه 1401 بود، چندماه پیش از شهریور و حوادث پاییز آن سال. درست در همین ستون یادداشتی منتشر شد با این عنوان: «آرمان حجاب، قربانی گشت ارشاد». مضمون آن یادداشت این بود که مجموع رفتارهایی که با نام گشت ارشاد شناخته می‌شود جامعه را به سمت رعایت حجاب سوق نمی‌دهد؛ چه رعایت از سوی رغبت و چه رعایت از سوی کراهت؛ هیچ‌کدام با گشت ارشاد محقق نمی‌شود. پیش از ما هم بسیاری از افرادی که با الفبای علوم انسانی و جامعه‌شناسی و حکمرانی و سیاست‌گذاری آشنا بودند این هشدار را داده بودند که رفتارهای گشت ارشادی می‌تواند باعث وقوع حادثه‌ای شود که از پس آن حادثه، ناآرامی‌ها و شورش‌ها و اغتشاشات و اعتراضاتی رخ دهد و از پس آن‌ها، پوشش جامعه چند قدم به سوی غربی‌شدن بردارد و از حالت آرمانی و مطلوب دور و دورتر شود. چند ماه پس از آن اتفاقاتی رخ داد که فهمیدیم فقط حجاب نیست که قربانی گشت ارشاد شده است بلکه معیشت، امنیت، سرمایه اجتماعی، وحدت و مقولات حیاتی‌‍‌ای از این دست نیز مشمول آسیب‌های این طرح‌اند. 
رفتارهایی که ما آن‌ها را به گشت ارشاد می‌شناسیم و نمادش مثلا یک ون است؛ در طول سال‌ها آزمایش خود را پس داده‌اند. در طول این سال‌ها مشخص شده است که گشت ارشاد اولا ناکارآمد است و هیچ تأثیر قابل ملاحظه‌ای در جلوگیری از اشاعه پوشش منافی عفت و ضد فرهنگ اسلامی-ایرانی ندارد. ثانیا، مشخص شده که این رفتارها قطعا برای کشور هزینه‌زا است. همانگونه که در سال‌های گذشته بارها ذهن و روح مردم را اشغال کرد و برای دشمن، دستاویزی محکم برای حمله به نظام با شعارهای زن‌دوستانه و آزادی‌گرایانه به وجود آورد. به دنبال این تجربیات، شخصیت‌های گوناگون دست‌اندرکار مجاب شدند و صراحتا به زبان آوردند که باید شیوه‌های مقابله با پوشش مخرب و ناهنجار اصلاح شود. همچنین با تصویب طرح حجاب و عفاف توسط مجلس، کشور یک قدم عملیاتی بزرگ نیز به سمت این اصلاح برداشت. اصلاحی که پشتوانه آن مخالفت اقشار مختلف مردم با اقدامات موسوم به گشت ارشاد است.
امروز اما پس از همه این تجربیات، دوباره شاهد این اقداماتیم. عقب‌گردی که باعث شکل‌گیری یک «چرا»ی بسیار بزرگ در اذهان عمومی شده‌است. این در حالی است که باید حتی المقدور از شکل‌گیری این چراها کاست و زبان تصمیم‌گیری کشور را برای مردم قابل فهم و درک ساخت. امروز این سؤال که چرا باید دوباره طرحی را آغاز کنیم که هم مردم با آن مخالفت‌اند؛ هم ناکارآمد و آسیب‌زا بوده و هم مجلس به جای آن پس از
 کش و قوس‌های فراوان، یک طرح دیگر ارائه و تصویب کرده، ذهن‌ها را می‌آزارد. برای این سؤال ممکن است پاسخ‌هایی در ذهن مردم شکل بگیرد. 
مثلا به ناچار باید بپذیریم که گویی عده‌ای در ساختار حاکمیت کشور هستند که به ساز خود می‌رقصند و با جهت‌گیری کلی حاکمیت همنوایی نداشته و با خودرأیی و خودسری قانون مجلس را ناکافی می‌دانند و خود وارد میدان می‌شوند. این عده چهره تصمیم‌گیری در کشور را مخدوش کرده و به جامعه سیگنال عدم تعقل و خردورزی ارسال می‌کنند. افکار عمومی اساسا در پازل فکری این عده جایی ندارد. 
به هر رو بازگشت رفتارهای گشت ارشادی باعث می‌شود صداقت ما در برهه‌های حساس مخدوش گردد آن هم به دلیل تصمیمی که با رویکرد کلی حاکمیت هماهنگ نیست باعث می‌شود اندیشه نادرست اولویت داشتن حجاب به عنوان یک مسئله فرهنگی بر تمام مسائل اقتصادی و اجتماعی و سیاسی بیش از پیش جا بیفتد. حال آنکه مسئله نخست کشور بارها توسط رهبر معظم انقلاب، معیشت و اقتصاد عنوان شده است. مهم‌تر از همه، باعث می‌شود وحدت کلمه که از ابتدای سال چند بار مورد اشاره رهبر انقلاب قرار گرفته تضعیف گردد. باید مواظب بود با آزمودن دوباره آزموده‌ها، جامعه را قدم به قدم از وضعیت مطلوب دور نکنیم. همچنین ایران را در معرض فتنه‌های متناوب و نزدیک به هم قرار ندهیم و سرمایه اجتماعی‌ای که عموما با تلاش رزمندگان در میادین جهاد حاصل شده را چوب حراج نزنیم.    

وحدت؛ قربان این گشت!