حزب‌الله؛ نیروی تأثیرگذار در لبنان و منطقه

حزب‌الله لبنان همچنان نیرویی تأثیرگذار هم در لبنان و هم در منطقه است که مشروعیت خود را از اراده مردم این کشور برای دفاع در برابر تجاوزگری می‌گیرد.رژیم صهیونیستی در اول اکتبر ۲۰۲۴ (۱۰ مهر ۱۴۰۳) تجاوز خود را به جنوب لبنان آغاز کرد و این تجاوز آشکار به خاک لبنان که هزاران شهید و مجروح برجای گذاشت، در ۲۷ نوامبر (۷ آذر ۱۴۰۳) متوقف شد.آتش‌بس لبنان در ساعت ۴ صبح روز چهارشنبه، هفتم آذر آغاز شد و براساس این توافق ۲ ماه به رژیم صهیونیستی مهلت داده شد تا از لبنان عقب‌نشینی کند.این رژیم باوجود بدعهدی‌ها درنهایت در روز ۱۸ فوریه (۳۰ بهمن) به‌جز ۵ نقطه، از شهر‌های لبنان عقب‌نشینی کرد.خروج رژیم صهیونیستی از لبنان در حالی صورت می‌گیرد که این رژیم نتوانست به اهداف اعلامی جنگ دست پیدا کند و در برابر حزب‌الله لبنان مجبور به پذیرش آتش‌بس شد.جنگ ۱۵ ماهه اخیر با رژیم صهیونیستی اگرچه خسارت‌هایی را برای حزب‌الله لبنان به همراه داشته و فرماندهان ارشد آن ازجمله سیدحسن نصرالله و هاشم صفی‌الدین به شهادت رسیدند، اما این حزب همچنان نیرویی تأثیرگذار است.از سال ۲۰۰۵، حزب‌الله بخشی از ائتلاف ۸ مارس بوده و وزیران آن در سال‌های اخیر بر مجموعه‌های کابینه مانند فرهنگ، ورزش و جوانان و امور پارلمانی نظارت داشته‌اند.مقاومت لبنان مشروعیت سیاسی و اعتبار قانونی خود را در درجه اول از تجسم اراده مردم برای مقابله با دشمن اسرائیلی می‌گیرد.به گزارش پالستاین کرونیکل، افرادی هستند که ادعا می‌کنند مقاومت یا به عبارت دقیق‌تر حزب‌الله، «دولت در یک دولت» در لبنان است، اما این ادعا افکار عمومی را گمراه می‌کند، واقعیت را تحریف می‌کند و هم حزب‌الله و هم مقاومت را نادرست معرفی می‌کند.این ادعا غیرقابل قبول و غیرمنطقی است و نباید به‌گونه‌ای رها شود که گویی در حال پذیرفته شدن یا موافقت با آن است؛ چنین اظهاراتی در زمره حمله ناعادلانه به مقاومت و نفرت‌پراکنی علیه مقاومت قرار می‌گیرد.حاکمیت ملی لبنان با چالش‌های متعدد و حتی مهمی مواجه است و به نظر می‌رسد ناقص و پراکنده، فاقد ساختار، شرایط و توضیحات کامل است وهمین امر در مورد استقلال ملی لبنان نیز صدق می‌کند.دلیل این امر تداوم اشغال و تجاوز رژیم صهیونیستی و مداخله‌های خارجی اعم از بین‌المللی و منطقه‌ای است که بر امور داخلی لبنان و نیز تسلط خارجی بر دولت و اقتدار سیاسی لبنان تأثیر می‌گذارد.نکته قابل‌توجه، نفوذ غرب به‌طورکلی و نفوذ آمریکا به‌طور خاص، همراه با تبعیت داخلی از هژمونی خارجی، تنها وابستگی لبنان را بدتر کرد.از این منظر، مقاومت لبنان اهمیت بیشتری پیدا می‌کند. این مقاومت ناشی از اراده ملی برای استقلال، حاکمیت، عزت و منافع ملی است.تردیدی نیست که منطق دولت لبنان با جنبه‌های دوگانه -حاکمیت و مشروعیت ملی- به یک معادله شفاف ملی منجر می‌شود؛ این معادله بیان می‌کند که دولت در سطح سیاسی و  ارتش، در سطوح نظامی و امنیتی و همچنین نیرو‌های مسلح و نیرو‌های امنیتی لبنان، اساس مشروعیت رسمی لبنان را تشکیل می‌دهند.اقتدار سیاسی لبنان باید نهاد‌های نظامی و امنیتی را در چارچوب سیاست کلی این کشور قدرت دهد و این امر شامل تجهیز و توسعه قابلیت‌های ارتش -اعم از رزمی و لجستیکی- بدون توجه به تصمیم‌های بین‌المللی، به‌ویژه تصمیم‌های غربی، در این زمینه است.مقاومت لبنان در برابر اشغالگری یا تجاوز رژیم صهیونیستی، نمودی از اراده مردمی برای مقابله با تهدید مستمر اشغالگری و تجاوز این رژیم است.بنابراین، مقاومت لبنان هم مشروعیت سیاسی و هم اعتبار قانونی را به‌دست می‌آورد که در درجه اول به‌دلیل وجود تهدید رژیم صهیونیستی است؛ همچنین مشروعیت خود را به‌عنوان نماینده اراده مردم -یا بخشی از اراده مردم- برای ایستادگی در برابر دشمن صهیونیستی می‌گیرد.
حزب‌الله؛ نیروی تأثیرگذار در لبنان و منطقه