فرامتن آغاز جنگ اقتصادی در جهان امروز
محمدحسین چشم براه
تحلیلگر ارشد حوزه صنعت و تجارت
سرانجام همان گونه که پیش بینی می شد، جنگ تجاری جدید در نظام بین الملل متعاقب حضور دونالد ترامپ در راس معادلات سیاسی و اجرایی آمریکا کلید خورد. این مناقشه با محوریت اصلی واشنگتن -پکن و با حضور دیگر بازیگران فعال در عرصه تجارت بین الملل شکل گرفته و به نظر می رسد ابعاد و مصادیق آن نیز با گذشت زمان تقویت شود. در این میان سوال مهمی به ذهن متبادر می شود: اینکه فرامتن چنین مناقشه ای چگونه قابل تحلیل است؟ آیا ما با منازعه ای پایدار مواجه خواهیم بود که قوانین و بایسته های عرصه تجارت جهانی را تغییر می دهد یا شاهد شکل گیری وضعیت دیگری در این حوزه بین المللی خواهیم بود؟
در تشریح این مسئله، باید توجه داشت که ترامپ مستقیما نقش نهادهای تنظیم گر بین المللی از جمله سازمان تجارت جهانی را در عرصه صنعت و تجارت به چالش کشیده است. بنابراین، منازعات اخیر را می توان حداقل در برهه کنونی، مصداق از "آغاز چالش" در حوزه اقتصاد بین الملل قلمداد کرد. این چالش از یک سو "ساختار"و از سوی دیگر"بازیگران"را هدف قرار داده است.هدف دولت جدید آمریکا از خلق این مناقشه پایدار، هدف قراردادن زیرساختهای تجارت جهانی و قوانین و ثوابت حاکم بر این عرصه است، با این حال تجربه دور نخست ریاست جمهوری ترامپ نشان داده است که تغییر چنین قوانین و بایسته هایی با توجه به تثبیت ساختارهای کلان تجاری در نظام بین الملل تا حدود زیادی دشوار و حتی در مواردی غیرممکن خواهد بود.
اما زمانی که سخن از تغییر رفتار بازیگران ( به عنوان واحدهای تشکیل دهنده جامعه جهانی) به میان می آید، ماجرا تا اندازه ای متفاوت می شود! در اینجا، ترامپ از ضعف اقتصادی و تجاری بازیگران در مسیر "تغییر رفتار "انها در عرصه تجارت بین الملل استفاده خواهد کرد. رئیس جمهور آمریکا این تغییر رفتار را اکثرا در مناسبات دوجانبه واشنگتن و بازیگران دیگر جست و جو می کند.به عنوان مثال، ترامپ از پاناما خواسته است در ازای حذف چین از معادلات تجاری و صنعتی در این حوزه راهبردی، از خطر اشغال پاناما توسط ایالات متحده آمریکا جلوگیری کند. دراینجا بازیگران با یک تعارض جبری مواجه می شوند: قواعد تجارت جهانی و فشارهای یکجانبه آمریکا. همان گونه که ذکر شد، استمرار این روند منجر به تغییر قوانین جمعی در عرصه تجارت جهانی نخواهد شد اما رفتار بازیگران و جایگاه این قوانین در تنظیم مناسبات جاری و آتی صنعتی -اقتصادی در جهان را تحت تاثیر خود قرار می دهد. با این حال به نظر می رسد با تغییر تیم حکمرانی کنونی درکاخ سفید ( احتمالا در سال 2028 میلادی)، بار دیگر شاهد تطبیق رفتار بازیگران با ساختارها و قواعد بین المللی باشیم.