نگاهی دوباره به زلزله‌ای که شالوده‌ امنیت و اعتبار رژیم اشغالگر را لرزاند

طوفان پایان‌ناپذیر

عملیات «طوفان الأقصی» که در صبحگاه ۷ اکتبر ۲۰۲۳ (۱۵ مهر ۱۴۰۲) توسط گروه‌های مقاومت فلسطینی از نوار غزه آغاز شد، بیش از یک درگیری نظامی، یک حادثه وجودی برای رژیم صهیونیستی محسوب می‌شود. در حالی که ابعاد فاجعه انسانی در غزه و اتهام صریح نسل‌کشی (به تصریح سازمان ملل و نهادهای بین‌المللی) افکار عمومی جهان را جریحه‌دار ساخته است، تمرکز بر تلفات هولناک فلسطینیان نباید ضربات بنیادینی را که این رویداد بر شالوده قدرت اسرائیل وارد کرده است، نادیده بگیرد. این ضربه‌ها به حدی عمیق و چندوجهی بوده‌اند که ترمیم آن‌ها در بلندمدت، موجودیت رژیم را با چالش‌های بی‌سابقه‌ای مواجه ساخته است.
شکست مطلق در حوزه اطلاعاتی و بازدارندگی
مهلک‌ترین ضربه، درهم‌شکستن هیمنه امنیتی و بازدارندگی اسرائیل بود. برای دهه‌ها، اسرائیل خود را به عنوان قلعه‌ای نفوذناپذیر با پیشرفته‌ترین سامانه‌های جاسوسی، مراقبت الکترونیکی و حفاظت مرزی به جهانیان معرفی می‌کرد. شکست مطلق دستگاه‌های اطلاعاتی موساد و شاباک در پیش‌بینی، کشف و جلوگیری از یک عملیات پیچیده و گسترده، نه تنها یک نارسایی اطلاعاتی، بلکه یک فروپاشی راهبردی بود. نفوذ موفقیت‌آمیز نیروهای فلسطینی از طریق زمین، دریا و هوا (با پاراگلایدر) به عمق خاک اسرائیل، افسانه‌ «ارتش شکست‌ناپذیر» و «برتری اطلاعاتی مطلق» را در ذهن دوست و دشمن خدشه‌دار کرد. این فروپاشی بازدارندگی، تبعات عملی نیز داشت؛ از جمله تشویق و تقویت بازیگران منطقه‌ای، به‌ویژه حزب‌الله لبنان، که باعث شد اسرائیل مجبور به تخلیه ده‌ها شهرک در جبهه شمالی و درگیری در یک جنگ فرسایشی چندجبهه‌ای شود.
باتلاق نظامی و ناکامی در اهداف استراتژیک
در بعد نظامی، اسرائیل در باتلاقی فرسایشی گرفتار شده است که از آن گریزی ندارد. هدف اصلی نتانیاهو، «نابودی کامل حماس» و «آزادسازی تمام گروگان‌ها» بود؛ اما پس از دو سال، هیچ‌یک از این اهداف تحقق نیافته است.
حماس، با وجود تحمل تلفات سنگین و تخریب زیرساخت‌هایش، همچنان توان عملیاتی خود را حفظ کرده و با استفاده ماهرانه از تاکتیک‌های جنگ نامتقارن شهری و شبکه‌های تونلی، ارتش اسرائیل را درگیر نبردهای چریکی فرسایشی در سراسر نوار غزه باقی داشته است. این ناتوانی در دست‌یابی به «پیروزی مطلق»، مشروعیت ارتش را زیر سؤال برده و ناکارآمدی فرماندهان ارشد را به نمایش گذاشته است.
از سوی دیگر، پرونده گروگان‌های اسرائیلی به یک تراژدی ملی تبدیل شده است. ناکامی در بازگرداندن این افراد، دولت را در یک بن‌بست اخلاقی و راهبردی قرار داده است؛ چرا که هرگونه اقدام نظامی گسترده، جان باقیمانده گروگان‌ها را به خطر می‌اندازد. اعتراضات خیابانی مداوم خانواده‌های گروگان‌ها و فشار بی‌امان افکار عمومی، به‌طور فزاینده‌ای ثبات دولت را تهدید می‌کند. تلفات رسمی نظامیان اسرائیل نیز به حدی رسیده که پیامدهای آن در ابعاد روانی و فرسایش نیروهای ذخیره، توان عملیاتی بلندمدت ارتش را تحت‌الشعاع قرار داده است.
بحران اقتصادی و کاهش رتبه اعتباری بی‌سابقه
تبعات اقتصادی جنگ غزه برای اسرائیل بی‌سابقه و فاجعه‌بار بوده است. هزینه‌های هنگفت نظامی ده‌ها میلیارد دلاری و فراخوان گسترده بیش از ۳۰۰ هزار نیروی ذخیره، که بسیاری از آن‌ها ستون‌های اصلی بخش فناوری (High-Tech) و تولید هستند، اقتصاد متکی بر نوآوری اسرائیل را با شوک مواجه کرده است.
کاهش تولید ناخالص داخلی (GDP)، سقوط سرمایه‌گذاری خارجی و خروج سرمایه‌ها، از جمله مهم‌ترین شاخص‌های این بحران بوده‌اند. در اقدامی بی‌سابقه، مؤسسات بین‌المللی رتبه‌بندی اعتباری مانند مودیز (Moody’s) و استاندارد اند پورز (S&P)، برای اولین بار در تاریخ اسرائیل، رتبه اعتباری این رژیم را کاهش دادند. این کاهش رتبه، که نشانه‌ی افزایش شدید کسری بودجه و بدهی‌های دولتی است، ضربه‌ای مهلک به اعتبار مالی و اقتصادی اسرائیل در بازارهای جهانی محسوب می‌شود. همچنین، آوارگی ده‌ها هزار شهرک‌نشین در دو جبهه شمالی و جنوبی، بار مالی و اجتماعی مضاعفی را بر دوش دولت قرار داده است.
انزوای جهانی و تخریب مشروعیت بین‌المللی
در عرصه جهانی، اسرائیل با یک بحران مشروعیت و انزوای دیپلماتیک بی‌سابقه دست و پنجه نرم می‌کند. حجم عظیم و بی‌رحمانه تلفات غیرنظامیان فلسطینی، ائتلاف سنتی غرب با اسرائیل را به چالش کشیده است. طرح شکایت نسل‌کشی علیه اسرائیل در دیوان بین‌المللی دادگستری (ICJ) توسط آفریقای جنوبی، و درخواست حکم بازداشت توسط دادگاه کیفری بین‌المللی (ICC) برای رهبران ارشد اسرائیلی، ضربه‌ای مهلک به وجهه این رژیم وارد کرده است.
این تحولات، موقعیت اسرائیل را از «قربانی» به «متهم» تغییر داده و باعث شده است که حتی متحدان سنتی آن نیز در مجامع عمومی مجبور به فاصله‌گیری شوند. تظاهرات‌های میلیونی ضد جنگ در پایتخت‌های اروپایی و آمریکایی، نفوذ و لابی اسرائیل را به چالش کشیده و فرآیند عادی‌سازی روابط منطقه‌ای با کشورهای عربی، به‌ویژه عربستان سعودی، را به حالت تعلیق درآورده است.
بحران سیاسی و شکاف‌های عمیق داخلی
در داخل، اسرائیل با بحران سیاسی و اجتماعی بی‌سابقه‌ای روبه‌رو است. دولت بنیامین نتانیاهو، به عنوان مسئول شکست ۷ اکتبر، اعتماد عمومی را از دست داده و با فشارهای دائمی برای استعفا و برگزاری انتخابات زودهنگام مواجه است. اختلافات عمیق میان اعضای کابینه، از جمله میان جناح‌های راست افراطی و اعتدالی، چندپارگی و عدم انسجام سیاسی در لحظات حساس ملی را به نمایش گذاشته است.
این جنگ، شکاف‌های هویتی دیرینه در جامعه اسرائیل را نیز عمیق‌تر کرده است؛ منازعه میان سکولارها و ارتدوکس‌ها، نظامی‌ها و شهروندان، و بحث‌های داغ در مورد اولویت‌های امنیتی و سیاسی آینده، ثبات درونی رژیم را تهدید می‌کند.
در مجموع، عملیات طوفان الأقصی به منزله یک «نقطه عطف تاریخی» بود که تصویر قدرت و ثبات اسرائیل را دگرگون ساخت. ضربات وارده بر ارکان امنیتی، اقتصادی و اخلاقی اسرائیل، نه تنها به صورت خسارات آنی، بلکه در قالب آسیب‌های ساختاری و موجودیتی ظاهر شده است؛ آسیب‌هایی که ترمیم آن‌ها نیازمند بازنگری‌های بنیادین در سیاست‌ها و ساختارهای این رژیم خواهد بود.
 طوفان پایان‌ناپذیر
دریافت همه صفحات
دانلود این صفحه
آرشیو