اروپا در تله محاسباتی

تصمیم اخیر 10 کشور اروپایی عضو ناتو برای پیوستن به طرح «فهرست نیازهای اولویت‌دار اوکراین» (PUR L) – سازوکاری که عملاً تضمین‌کننده تداوم تزریق تسلیحات آمریکایی به کی‌یف است – عمق یک خطای راهبردی در محاسبات بروکسل را نمایان می‌سازد. این اقدام، که بلافاصله پس از کاهش قابل‌توجه ۴۳ درصدی کمک‌های نظامی غرب در تابستان صورت گرفت، تلاشی ناامیدانه برای پر کردن خلأ ناشی از نوسانات سیاسی در واشنگتن است. اروپا با پذیرش هزینه خرید تجهیزات حیاتی از ایالات‌متحده، ازجمله سامانه‌های پدافندی پیشرفته مانند پاتریوت، درواقع هزینه حفظ منافع استراتژیک واشنگتن را به‌جای واشنگتن به دوش می‌کشد.
آنچه این استراتژی را به یک “خبط استراتژیک” تبدیل می‌کند، در پارادوکس‌های نهفته در سیاست خارجی اروپا خلاصه می‌شود:
هراس از توافق پنهان: به نظر می‌رسد رهبران اروپایی از احتمال وقوع یک مصالحه یا معامله دوجانبه (چه پنهان و چه آشکار) میان واشنگتن و مسکو هراس دارند. این نگرانی، آن‌ها را وادار می‌کند تا با تزریق مستمر تسلیحات، عملاً تضمین کنند که جنگ در مرزهای شرقی اروپا ادامه یابد تا به منافع بلندمدت آن‌ها خدشه وارد نشود.
میزبانی داوطلبانه بحران: اروپا به‌جای تمرکز بر کاهش ریسک‌های امنیتی در جوار خود، با اصرار بر تداوم درگیری و افزایش تعهدات نظامی، به‌صورت خودخواسته میدان نبرد را به مرزهای خود گسترش داده است. این رویکرد، تعهد به بازدارندگی ناتو را به قیمت به خطر انداختن ثبات منطقه‌ای تفسیر می‌کند. آنچه بیش از همه در این رویکرد به چشم می‌خورد، فقدان درک و عقلانیت حداقلی در سیاست‌گذاری خارجی و حوزه امنیت بین‌المللی اروپاست. اروپا، باوجود تأکید دبیرکل ناتو بر اهمیت جلوگیری از فروپاشی خط مقدم دفاعی اوکراین، این نقش محوری را بدون درک وابستگی مطلق خود به چتر امنیتی آمریکا پذیرفته است؛ وابستگی‌ای که هرگونه ادعای استقلال راهبردی را تضعیف می‌کند.
تعهد میلیاردها یورویی کشورهایی چون آلمان برای خرید تسلیحات خارجی، فشاری سهمگین بر پیکره اقتصادی اروپا وارد می‌کند؛ اقتصادی که همچنان در حال دست‌وپنجه نرم کردن با تورم و شوک‌های انرژی است. این تخصیص منابع، به‌طور مستقیم اولویت‌های داخلی حیاتی در حوزه‌های اجتماعی و توسعه زیرساخت‌ها را به تعویق می‌اندازد.اما ریسک بزرگ‌تر، ریسک امنیتی است. حفظ یک درگیری پرشدت در نزدیکی مرزهای قاره، به‌طور نمایی احتمال لغزش از درگیری نیابتی به یک رویارویی مستقیم را افزایش می‌دهد. هرگونه اشتباه محاسباتی در مورد عبور از خطوط قرمز یا حملات پهپادی، می‌تواند امنیت پایدار منطقه را به شکلی غیرقابل‌بازگشت به خطر اندازد. امنیت پایدار از طریق مدیریت ریسک و جلوگیری از تشدید تنش به دست می‌آید، نه صرفاً از طریق ارسال تسلیحات بیشتر.درنهایت، درحالی‌که بیانیه  ظاهری و رسمی ناتو بر “پایان صلح‌آمیز جنگ” تأکید دارد، اقدامات عملی اخیر 10 کشور اروپایی، سیگنال واضحی از تمرکز بر “تداوم وضعیت کنونی جنگ” تا رسیدن به شرایط موردنظر غرب صادر می‌کند. این استراتژی، اروپا را در معرض هزینه‌های مالی بی‌سابقه و ریسک‌های استراتژیکی قرار می‌دهد که افق بلندمدت امنیت این قاره را بیش از هر زمان دیگری تیره و نامطمئن می‌سازد.
اروپا در تله محاسباتی