کوه صبر و دریای بصر

جواد شاملو 
پدرش فرمود: «اَلا وَ لا یَحمِلُ هذَا العَلَمَ اِلاّ اَهلُ البَصَرِ وَ الصَّبر». 
پدرش این حکمت را فرمود در حالی که می‌دانست علم حق، در یکی از سنگین‌ترین حالات خود در عصر تلخ‌ترین و در عین حال شورانگیزترین روز تاریخ به دوش دختر گذارده خواهد شد. او می‌دانست دخترش یکی از سردرمداران صبر و بصر در تاریخ است. 
صبر و بصر زاییده و زاینده یکدیگرند. صبر موجب می‌شود انسان چیزهایی را ببیند که در بادی امر مخفی بود و بصیرت باعث می‌شود انسان با دیدن زوایای پنهان هر حادثه در تحمل آن شکیبا شود. اگر بنا باشد این جمله مولا امیرالمومنین علیه‌السلام را تفسیر کنیم باید بگوییم اهل صبر و بصر بودن یعنی همان جمله زینب کبری سلام‌الله علیها: «ما رأیت إلا جمیلا». دیدن زیبایی در روزی مانند عاشورا فقط از نافذترین بصیرت بر می‌آید. هنر زینب کبری این نبود که زیبایی را در عاشورا دید، بلکه او جز زیبایی هیچ ندید. مگر کم بودند خواص هاشمی و غیرهاشمی که نصیحت‌کنان سیدالشهداء علیه‌السلام را از ادامه مسیر انذار دادند چراکه می‌دانستند پایان راه اباعبدالله سلام الله علیه چیزی جز شهادت نیست؟ آن‌ها در این شهادت و اسارت چه چیزی را نمی‌دیدند که زینب کبری آن را دید؟ زینب عشق‌بازی یک مجاهد عاشق با خدا را دید؛ زینب ایستادن یک مرد پای حرف حقش تا آخرین قطره خون دید، زینب راه نیامدن با پاک‌کنندگان راه خدا را حتی اگر به بهای هتک حرمت نوامیس تمام شود دید؛ دید که توانست صبر کند.صبر کرد و از پس این صبر هم دوباره دید. او ذلت یزید را پس از خطبه زین‌العابدین دید. ریختن آبروی بنی‌امیه در خود شام را دید. شهادت راهب مسیحی را در راه برادر شهیدش در همان مجلس یزید دید. قرن‌ها گذشت و او‌ هنوز می‌بیند. سال به سال درخشان‌تر شدن نام برادر را می‌بیند. به راه افتادن مکانیزهای پیچیده اجتماعی همچون اربعین را به عشق اباعبدالله الحسین علیه السلام می‌بیند. به راه افتادن قیام‌های ظلم‌ستیزانه و اسلام‌خواهانه بزرگ را در اوج تاخت و تاز مدرنیته می‌بیند و خواهد دید طلوع ظهور منتقم موعود ریشه در غروب عاشورا دارد. زینبی بودن یعنی دیدن و صبر کردن و صبر کردن و دیدن. 
غبار سختی‌ها و مصائب جلوی چشم را می‌گیرد و دیدن را سخت می‌کند، ابتدا چشم از دیدن باز می‌ایستد و سپس قلب از شکیبایی باز می‌ماند. اگر تحلیل درست داشته باشیم، یعنی گذشته را درست ببینیم و عاقبت را هم به روشنی پیش چشم داشته باشیم تحمل اکنون برایمان سخت نمی‌شود و به پاس این صبر، میوه‌های آن را در برهه‌های مختلف به مرور خواهیم دید. 
در زمانه‌ای که بی‌ثباتی، فشار و اضطراب، چشم‌ها را از دیدن حقیقت بازمی‌دارد، ایران بیش از هر چیز به «صبر و بصر» نیاز دارد؛ نه از جنس تسلیم، بلکه از سنخ زینبی‌اش — دیدنِ معنا در دل ویرانی، و ایستادن بر حق، حتی وقتی جهان خلاف آن می‌چرخد. صبر امروز، یعنی ایمان به بازسازی در میانه فروپاشی‌ها؛ و بصر، یعنی فهم دقیق از ریشه بحران‌ها، نه اسیر هیاهو شدن. تاریخ نشان داده ملت‌هایی که هم می‌بینند و هم تاب می‌آورند، شکست‌ناپذیرند. اگر زینب توانست در قلب عاشورا زیبایی ببیند، ما نیز می‌توانیم در میان سختی‌های این عصر، نشانه‌های تولد دوباره را ببینیم. راه، از همین دیدن و دوام آوردن آغاز می‌شود.
کوه صبر و دریای بصر
دریافت همه صفحات
دانلود این صفحه
آرشیو