به مناسبت روز پرستار مطرح شد

قهرمانانی با معضلاتی کهنه

گروه اجتماعی 
واقعیت این است که به‌رغم هشدارهای مکرر در طول این سال‌ها عملا گوش شنوایی برای مشکلات پرستاران وجود نداشته و مطالبات روی هم انباشته‌شده است؛ از فشار کاری طاقت‌فرسا و دستمزدهای ناکافی تا نبود امنیت شغلی و شرایط کاری دشوار که باعث شده برخی پرستاران عطای این حرفه را به لقایش ببخشند. بنابراین برای سیاست‌گذاران ضروری است که این چالش‌ها را برای محافظت از رفاه کسانی که از دیگران مراقبت می‌کنند، بشناسند و به آن‌ها رسیدگی کنند.
 این، یک مسئولیت اخلاقی و انسانی بزرگ است که دولت، از کسانی‌که روح و جسم خود را در خدمت مراقبت و تیمار بیماران قرار می‌دهند، حمایت کرده و مطالبات آن‌ها را برآورده سازد و کرامت شغلی و انسانی این افراد را حفظ کند. 


 حاضر نیستند حق و حقوق واقعی پرستار را بپردازند
با این حال «همچنان به‌رغم شرایط کاری طاقت‌فرسای پرستاران و نقش حیاتی آنان در نظام سلامت، حقوق ماهانه بسیاری از آنان به‌قدری کم است که حتی پاسخگوی بخشی از نیازهای اولیه زندگیشان هم نیست.»
 این‌ها گلایه‌های «میم- واو» است، پرستار یکی از بیمارستان‌های اهواز که می‌گوید: «در بیمارستان به ما به چشم ابزار نگاه می‌کنند. کافی است از زیادی ساعت کار اجباری یا کمبود امکانات یا عدم پرداخت حرف بزنیم، تا بگویند همین است که هست و اگر نمی‌خواهید استعفا دهید. آن هم پرستارانی که به شکل مداوم بر اثر مراقبت بی‌وقفه و طولانی از بیماران هم فرسودگی روحی- روانی و انگیزشی و هم فرسودگی شدید جسمی پیدا کرده‌اند. این درحالی است که مسئله کمبود پرستار هم در مراکز درمانی جدی است.» 
«سین- صاد» پرستار یکی از بیمارستان‌های تهران هم می‌گوید: «من با بیش از ۲۰ سال سابقه کاری حقوقم ۱۸ میلیون تومان است، حال اینکه من و سایر همکارانم با جان و دل برای نجات بیماران کار می‌کنیم و در این شرایط که کمبود نیرو موضوعی نگران کننده است و واقعا ممکن است به مرگ بیماران با شرایط خاص منجر شود، حاضر نیستند حق و حقوق واقعی پرستاران را بپردازند تا همین نیروهایی که مانده‌اند برای ادامه کار دلگرم باشند.» 
به گفته «سین- صاد»، هر بار بیماری جان خودش را از دست می‌دهد، انگشت اتهام را به سمت پرستار نشانه می‌گیرند: «هیچ‌وقت وضعیت ما برای مسئولان بالادستی مهم نبوده. بارها از دست همراهان بیماران کتک خورده‌ایم و مورد شماتت قرار گرفته‌ایم. شکایت علیه ما شده، دادگاهی شده‌ایم، در‌حالی‌که بیمار بدحال بوده و تعداد نیرو نیز کافی نیست. وقتی پرستار می‌بیند که پس از سال‌ها تحصیل و کار شبانه‌روزی حقوقش آنقدر کم است که دستش به دهانش نمی‌رسد، طبیعی است که انگیزه‌ای برای ادامه فعالیت در این شغل نداشته باشد. این بی‌انگیزگی در نهایت به کمبود نیرو، فشار بیشتر بر پرستاران موجود و افت کیفیت خدمات درمانی منتهی می‌شود.» 
 تعداد پرستاران در بیمارستان‌ها حدود نصف استاندارد جهانی
بر اساس شاخص‌های نظام سلامت، یا باید به ازای هر هزار شهروند، سه نیروی پرستار در کادر درمانی کشور وجود داشته باشد، یا برای هر تخت بیمارستانی، دو پرستار فعال جذب شوند. پیش‌تر گزارش‌ها حاکی از آن بود که این آمار در ایران «نصف» شرایط حداقلی سلامت است و شواهد نشان می‌دهد که کمبود پرستار تنها یک مسئله در بخش منابع انسانی نیست، بلکه یک معضل جدی در حوزه سلامت عمومی است که بدون اصلاح سیاست‌های کلان و تامین بودجه کافی، به نظام سلامت آسیب می‌زند. 
احمد نجاتیان، رئیس کل سازمان نظام پرستاری ضمن تایید این مسئله، با تاکید بر کمبود شدید پرستار در کشور، گفته است: به‌علت استخدام و نگهداشت ناکافی نیروها، این موضوع به یکی از مشکلات اصلی نظام سلامت تبدیل شده است. در حال حاضر تعداد پرستاران در بیمارستان‌ها حدود نصف استاندارد جهانی است. پرستاران، که عمدتاً بانوان هستند، مجبور به اضافه‌کار اجباری می‌شوند. 
 وقتی نیروی درمانی خسته است، نمی‌تواند مراقبتی درخور ارائه دهد
برخی از پرستاران در گفت‌وگو با «رسانه‌ها» می‌گویند، «اگر مسئولان ذیربط به اهمیت کار پرستار واقف هستند و نیرو کم است، باید برای ساعات اضافه‌کار که از قضا اجباری هم است، بیشتر از ساعات عادی کار به ما بپردازند! نمی‌شود هم کار ما را بخواهند هم از ما برخلاف قانون بیگاری بکشند. نگاه بی‌ارزش مسئولان به کار پرستاران درحالی است که بیشترین بار را بر دوش همین گروه زحمتکش می‌اندازند. نباید پرستار به دلیل کمبود نیرو، یک شیفت اضافه دیگر در شرایط نامناسب و سخت کار کند و بعد از چند ماه، پول اندکی را به حسابش واریز کنند. وقتی نیروی درمانی خسته است، نمی‌تواند مراقبتی درخور ارائه دهد؛ این مسئله هم بیمار را در معرض خطر قرار می‌دهد و هم پرستار را دچار فرسودگی زودهنگام می‌کند.» 
علیرضا سعادت‌جو، عضو شورای عالی سازمان نظام پرستاری، در سال ۱۴۰۱ اعلام کرده بود که طبق استانداردهای جهانی، یکی از معیارهای اصلی ارائه خدمات مطلوب در بخش پرستاری، وجود حداقل ۲/۵ پرستار به‌ ازای هر تخت بیمارستانی است. او همچنین یادآور شد که با وجود استخدام‌های محدود و دوره‌ای، نسبت نیروی پرستاری به تخت در ایران همچنان پایین‌تر از این استاندارد است.
سعادت‌جو با اشاره به مشکلات اقتصادی، کاهش این نسبت را ناشی از بازنشستگی‌های پیاپی و همچنین افزایش تعداد تخت‌های بیمارستانی دانست. به‌ گفته او، امیدهایی که در گذشته برای نزدیک شدن به شاخص‌های مطلوب جهانی ایجاد شده بود، اکنون به دلیل عوامل ساختاری و اقتصادی، عملا به یاس بدل شده‌اند. 
صغری رحیمی، از کارشناسان و صاحب‌نظران این حوزه در مطلبی می‌نویسد: «زمانی‌که حداقل خواسته‌های پرستاران درباره‌ی حجم سنگین کار، اضافه‌کاری اجباری، حقوق‌های اندک، کمبود نیرو و امتناع از استخدام آنها، اجرایی‌نشدن قوانین مربوط به حقوق و مزایای پرستاران و پرداخت معوقات، برآورده نمی‌شود، این فشار باعث ‌شده که طی سال‌های گذشته، شغل پرستاری جذابیت خود را از دست بدهد و کادر پرستاری مشغول به‌کار نیز، در فکر استعفا و تغییر شغل و مهاجرت باشند، طبق برآوردها، در نتیجه‌ خروج  هر پرستار از شغل خود، ۲۰۰ تا۲۵۰ ساعت کاری، به‌حجم کاری کادر پرستاری همان بیمارستان اضافه می‌شود. نباید انتظار داشت که پرستار با حقوق و مزایای ناکافی، در شغل خود باقی بماند، بلکه ناخواسته او باید به فکر چاره برای تامین معیشت خود و یک زندگی با کرامت باشد. طبق استانداردهای اروپایی،۱۰ پرستار به ازای هر هزار نفر جمعیت است که در ایران این رقم یک پرستار به هر هزار نفر جمعیت برآورد شده است. باتوجه به افزایش جمعیت در جهان، امروزه در کشورها تقاضای بالایی برای جذب نیروی پرستار وجود دارد، در نتیجه ایران در این بازار رقابتی با تهدید از دست دادن همین نیرو مواجه است. به‌طور مثال نظام پرستاری کشور که مسئول صدور و تایید صلاحیت پرستاران است، گزارش می‌دهد که آلمان و دانمارک بیش‌ترین تمایل برای جذب نیروی پرستار ایران را دارند. این بحران مهاجرت در حالی است که ایران باوجود همه‌ تحریم‌ها و بحران‌های اقتصادی، مجرب‌ترین و نخبه‌ترین کادر درمانی را در سطح جهان، به‌خصوص منطقه دارد و امروزه یکی از قطب‌های سلامت و درمان در این منطقه محسوب می‌شود که سالانه هزاران نفر از کشورهای همسایه ایران وارد کشور می‌شوند. متاسفانه بحران مدیریت و ناکارآمدی دولت‌ها، بزرگ‌ترین صدمه را در سطح حفاظت از سلامت و بهداشت جامعه و ارتقاء و توسعه‌ این بخش و حفاظت از سرمایه نیروی انسانی و نخبگان، با توجه به ظرفیت‌های زیرساختی و نیروی نخبه‌ای که در ایران حضور دارد، به‌وجود آورده است. علاوه بر این، در کشورهای دنیا، دولت برای تامین نیروی کار، اقدام به جذب و تبادل نیروی کار در سطح بین‌المللی می‌کنند، اما در ایران، این‌روند تنها یک‌طرفه است و نیروی کار، بالاجبار، به‌دلیل مشکلات و دغدغه‌ها مهاجرت می‌کند و عکس این‌قضیه رخ نمی‌دهد، چرا که هیچ پرستاری با حقوق نامتناسب و فشار کاری که وجود دارد، حاضر به‌کار نمی‌شود.» 
 موج استعفا و ترک کار در میان کادر درمان 
کارشناسان حوزه سلامت می‌گویند، وزارت بهداشت که ماموریت تامین سلامت و بهداشت جامعه را برعهده دارد، نمی‌تواند از افرادی که ضامن و نگهبان سلامت و صحت مردم هستند، محافظت کند و برای محقق شدن سلامت روانی و جسمی جامعه نیازهای اساسی و پایه‌ای نیروهای خود را تامین و آن‌ها را حفظ و با جذب به‌موقع نیروها، از فرسودگی و کمبود نیرو جلوگیری کند. پرستاران به‌دلیل ماهیت شغلی خود، در محیطی پردغدغه و پراضطراب و پرمسئولیت کار می‌کنند و همواره باید با صبر و بردباری در کنار فرد بیمار و خانواده‌ آن‌ها باشند و در فضای شغلی خود با مرگ و میر انسان‌ها روبه‌رو هستند. در نتیجه افراد در این شغل، باید دغدغه‌ کم‌تری داشته باشند و ساعات کمتری در این فضا کار کنند تا بتوانند خود را جسماً و روحاً  احیا نمایند؛ اما برعکس، با مشکلات معیشتی و عدم فراغت روحی و جسمی مواجه هستند.
نازنین محبی، از کارشناسان نظام سلامت در این زمینه عنوان می‌کند: «طی دوسال گذشته، استعفا و ترک کار در میان کادر درمان در صدر اخبار قرار دارد که عمده‌ترین دلیل آن، فشار کاری و روانی است. کمبود شدید پرستار و فشار کاری بالا و دریافتی‌های پایین و قراردادهای موقت و بدون پشتوانه که پرستار را به کارگر فصلی تبدیل کرده، دلیل ناامیدی شغلی آن‌ها به شمار می‌رود. در حالت عادی، ساعت کاری یک پرستار باید ۴۴ ساعت در هفته و ۱۷۵ ساعت در ماه باشد که به‌دلیل کمبود نیرو، پرستاران مجبورند حدود ۳۰۰ تا ۴۰۰ ساعت کار کنند. در نتیجه، این فشار کاری زیاد و دریافتی پایین و دغدغه‌های مالی، تعادل زندگی پرستاران را برهم زده است.»
 چه باید کرد؟
 قرار گرفتن مداوم در معرض رنج، مرگ و موقعیت‌های بحرانی و دغدغه‌های مادی و مالی، به فرسودگی عاطفی و روانی در میان پرستاران دامن زده است و نازنین محبی هشدار می‌دهد: «اگر روند بی‌توجهی به وضعیت پرستاران ادامه پیدا کند، در آینده نزدیک، نظام درمان ایران با بحران جدی نیروی انسانی روبه‌رو خواهد شد. بازنشستگی زودهنگام و ترک شغل، در کنار افزایش تقاضا برای خدمات درمانی به دلیل رشد جمعیت سالمند، ضربه سنگینی به کیفیت خدمات درمانی وارد می‌کند.» 
به اعتقاد این کارشناس، اصلاح فوری ساختار پرداخت‌ها، اجرای کامل و عادلانه تعرفه‌گذاری، و تخصیص فوق‌العاده خاص با حداکثر امتیاز، گام‌هایی ضروری برای جلوگیری از این بحران است. در غیر این صورت، فشار کاری بر پرستاران بیشتر شده و چرخه فرسایش نیروی انسانی و ترک این حرفه ادامه خواهد یافت.
محبی با استناد به نتایج پژوهش‌ها می‌گوید، همه‌گیری  کووید ۱۹ به‌طور قابل توجهی سطح استرس را در میان پرستاران تشدید کرد. بسیاری از آن‌ها شاهد تعداد بسیار زیاد بیماران و کمبود تجهیزات حفاظت فردی بودند. طبق این مطالعات، پرستاران در طول همه‌گیری، در معرض خطر بالاتری نسبت به سایر افراد قرار گرفتند و بسیاری از آن‌ها اختلال استرس پس از سانحه، افسردگی و اضطراب را تجربه کردند، چرا که آن‌ها ماه‌ها در شرایط نگرانی در مورد ابتلای خود یا اعضای خانواده، تجهیزات حفاظتی ناکافی کارکنان، ساعات کاری طولانی، اطلاعات ناکافی، کاهش احساس امنیت و استرس پس از سانحه و مشاهده مرگ روزانه‌ بیماران و کادر درمان، قرار داشتند. اما پس از پایان یافتن این همه گیری کادر درمان نه‌تنها دوران نقاهت را طی نکردند، بلکه همچنان با همان مشکلات همیشگی خود دست به گریبان هستند. این بی‌توجهی به‌تدریج باعث افزایش حس سرخوردگی شغلی و اجتماعی در میان جامعه پرستاری شده است.
این کارشناس خاطرنشان می‌کند: موضوع معوقات پرداختی و اضافه‌کاری‌های اجباری بدون جبران منصفانه از جمله عوامل سرخوردگی شدید پرستاران است و در کنار این موضوع برای مسئله تامین نیروی انسانی نیز اقدام در خور توجهی صورت نپذیرفته، این درحالی است که تعداد تخت‌های بیمارستانی افزایش داشته اما استخدام پرستار متناسب با این توسعه زیرساختی نبوده است. این مسئله بار مضاعفی بر دوش پرستاران گذاشته و موجب بروز فرسودگی و کاهش انگیزه شغلی در آنان شده است.
برهمین اساس، احمد نجاتیان، رئیس سازمان نظام پرستاری کشور، در آبان‌ماه ۱۴۰۳ با اشاره به موانع موجود بر سر راه جذب نیروهای پرستاری جدید، عملکرد سازمان امور اداری و استخدامی را زیر سوال برد و اعلام کرد: «این نهاد طی سال‌های گذشته در صدور مجوزهای استخدام برای وزارت بهداشت کوتاهی کرده و مسیر استخدام پرستاران را عملا به سوی مدل‌های پیمانکاری و شرکتی سوق داده؛ روشی که امنیت شغلی و انگیزه حرفه‌ای را تضعیف کرده است.»
او همچنین یادآور شد که حتی در پاسخ به آمار سالانه بازنشستگی پرستاران نیز، جایگزینی موثر صورت نگرفته است. طبق اعلام رسمی وزارت بهداشت، هر سال دست‌کم ۳۰۰۰ پرستار بازنشسته می‌شوند، اما نه‌تنها این رقم جبران نشده، بلکه پدیده ترک خدمت، مهاجرت و فرسودگی شغلی نیز بر شدت کمبود نیروی فعال افزوده است. به‌ عبارتی، ظرفیت در حال تهی شدن است و هیچ روند پایداری برای بازسازی آن تعریف نشده است.
قهرمانانی با معضلاتی کهنه
دریافت همه صفحات
دانلود این صفحه
آرشیو
تیترهای روزنامه