اورتگاس تبدیل به مهره سوخته می‌شود
تحولات منطقه غرب آسیا همواره تحت تأثیر عوامل گوناگونی قرار داشته است اما نقش مقاومت و قدرت‌های منطقه‌ای در تعیین معادلات سیاسی و امنیتی بیش‌ازپیش برجسته شده است. در این میان، مقاومت لبنان به رهبری حزب‌الله با تکیه‌بر سلاح و استراتژی‌های خاص خود، توانسته است بازیگران مداخله‌گر و اشغالگری مانند آمریکا و رژیم صهیونیستی را به چالش بکشد.یکی از محورهای اصلی قدرت حزب‌الله، اصرار بر حفظ سلاح و ناتوانی جریانات مخالف در تحمیل ایده خلع سلاح است. این موضوع باعث سردرگمی و نگرانی مقامات آمریکایی شده است. آن‌ها دریافته‌اند که قدرت مقاومت لبنان نه‌تنها از بین نرفته، بلکه با بازتعریف استراتژی‌ها و تاکتیک‌های خود، به یک بازیگر تأثیرگذارتر تبدیل شده است. در واقع حفظ سلاح برای مقاومت نمادی از استقلال و قدرت تصمیم‌گیری در برابر فشارهای خارجی است.
حتی پس از شهادت سید حسن نصرالله، حزب‌الله نشان داده است که از قدرت رصدگری و پایش فوق‌العاده‌ای در عرصه مدیریت بحران برخوردار است. این توانایی به حزب‌الله اجازه می‌دهد تا با تحلیل دقیق شرایط و اتخاذ تصمیمات مناسب از منافع خود و متحدانش دفاع کند. مدیریت بحران موفقیت‌آمیز حزب‌الله پس از فقدان رهبری کاریزماتیک، نشان‌دهنده ساختار قوی و سازماندهی منسجم این گروه است.
در این میان، نقش برخی از مقامات آمریکایی در منطقه نیز قابل‌توجه است. افرادی مانند اورتگاس، که به‌عنوان نماینده سیاست‌های آمریکا در منطقه فعالیت می‌کنند، به‌تدریج در حال تبدیل‌شدن به مهره‌های سوخته هستند. تاریخ نشان داده است که سیاست‌های مداخله‌جویانه و حمایت از گروه‌های خاص غربگرا در منطقه، نتیجه‌ای جز شکست و ناکامی برای آمریکا نداشته است. اورتگاس نیز به‌مانند تام باراک و ویتکاف، در مسیری قرار دارد که سرنوشتی مشابه را تجربه خواهد کرد. تأثیر مقاومت لبنان بر معادلات منطقه‌ای غیرقابل‌انکار است. حزب‌الله با تکیه‌بر حمایت مردمی و استراتژی‌های نظامی و سیاسی خود توانسته است نقش مهمی در تحولات منطقه ایفا کند. این گروه نه‌تنها در برابر تهدیدات خارجی ایستادگی کرده، بلکه توانسته است به‌عنوان یک بازیگر مؤثر درصحنه سیاسی لبنان و منطقه حضور داشته باشد.در پایان، می‌توان گفت که مقاومت لبنان با حفظ سلاح، مدیریت بحران هوشمندانه و ایستادگی در برابر فشارهای خارجی توانسته است جایگاه خود را در معادلات منطقه‌ای تثبیت کند.
این در حالی است که سیاست‌های آمریکا در منطقه با شکست مواجه شده و نمایندگان این سیاست‌ها نیز به‌تدریج به مهره‌های سوخته تبدیل می‌شوند. این تحولات نشان می‌دهد که دوران یکه‌تازی آمریکا در منطقه به پایان رسیده و قدرت‌هایی مانند مقاومت اسلامی لبنان نقش پررنگ‌تری در تعیین سرنوشت کشورهای خود و متعاقبا منطقه غرب آسیا ایفا خواهند کرد.
حتی پس از شهادت سید حسن نصرالله، حزب‌الله نشان داده است که از قدرت رصدگری و پایش فوق‌العاده‌ای در عرصه مدیریت بحران برخوردار است. این توانایی به حزب‌الله اجازه می‌دهد تا با تحلیل دقیق شرایط و اتخاذ تصمیمات مناسب از منافع خود و متحدانش دفاع کند. مدیریت بحران موفقیت‌آمیز حزب‌الله پس از فقدان رهبری کاریزماتیک، نشان‌دهنده ساختار قوی و سازماندهی منسجم این گروه است.
در این میان، نقش برخی از مقامات آمریکایی در منطقه نیز قابل‌توجه است. افرادی مانند اورتگاس، که به‌عنوان نماینده سیاست‌های آمریکا در منطقه فعالیت می‌کنند، به‌تدریج در حال تبدیل‌شدن به مهره‌های سوخته هستند. تاریخ نشان داده است که سیاست‌های مداخله‌جویانه و حمایت از گروه‌های خاص غربگرا در منطقه، نتیجه‌ای جز شکست و ناکامی برای آمریکا نداشته است. اورتگاس نیز به‌مانند تام باراک و ویتکاف، در مسیری قرار دارد که سرنوشتی مشابه را تجربه خواهد کرد. تأثیر مقاومت لبنان بر معادلات منطقه‌ای غیرقابل‌انکار است. حزب‌الله با تکیه‌بر حمایت مردمی و استراتژی‌های نظامی و سیاسی خود توانسته است نقش مهمی در تحولات منطقه ایفا کند. این گروه نه‌تنها در برابر تهدیدات خارجی ایستادگی کرده، بلکه توانسته است به‌عنوان یک بازیگر مؤثر درصحنه سیاسی لبنان و منطقه حضور داشته باشد.در پایان، می‌توان گفت که مقاومت لبنان با حفظ سلاح، مدیریت بحران هوشمندانه و ایستادگی در برابر فشارهای خارجی توانسته است جایگاه خود را در معادلات منطقه‌ای تثبیت کند.
این در حالی است که سیاست‌های آمریکا در منطقه با شکست مواجه شده و نمایندگان این سیاست‌ها نیز به‌تدریج به مهره‌های سوخته تبدیل می‌شوند. این تحولات نشان می‌دهد که دوران یکه‌تازی آمریکا در منطقه به پایان رسیده و قدرت‌هایی مانند مقاومت اسلامی لبنان نقش پررنگ‌تری در تعیین سرنوشت کشورهای خود و متعاقبا منطقه غرب آسیا ایفا خواهند کرد.
تیتر خبرها
تیترهای روزنامه
