لزوم تدریس «سرنوشت زلنسکی» در دانشگاههای جهان
داستان تحولات جاری در اوکراین، فراتر از یک درگیری نظامی منطقهای، به یک مطالعه موردی بنیادین در حوزه روابط بینالملل و علوم سیاسی تبدیلشده است؛ مطالعهای که نقطه کانونی آن، مسیر پرفراز و نشیب ولودیمیر زلنسکی، رئیسجمهور اوکراین است. سرنوشت او، به عنوان نمادی از رهبری که تمام استراتژی سیاسی و اجرایی کشورش را بر محور اعتماد به غرب بنا نهاد، باید بهعنوان درسی عبرتآموز در دانشگاههای جهان گنجانده شود.
نخستین درس که باید موردتوجه قرار گیرد، ناشی از تناقض میان شعار اولیه و واقعیت فعلی است. زلنسکی با این وعده صریح که اوکراین را به سمت عضویت در سازمان پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) هدایت خواهد کرد، قدرت اجرایی را در کییف به دست گرفت. این هدف، کلیدواژه اصلی معادلات سیاسی او بود و تمامی تصمیمات کلان کشور تحت سایه این چشمانداز اتخاذ شد. اما پس از گذشت چند سال از این مسیر، نهتنها دستیابی به این آرمان دیرینه میسر نشده، بلکه اوکراین خود را در وضعیتی بحرانیتر از هر زمان دیگری یافته است. رئیسجمهور اکنون نه بر سر یک کشور متحد و درحالتوسعه، که بر ویرانههای جنگ و کشوری تجزیهشده نظارت میکند. این تراژدی محصول مستقیم اعتماد بیچونوچرای وی به تعهدات و حمایتهای استراتژیک غرب، بهویژه ایالاتمتحده و اتحادیه اروپا است. تجربه او نشان میدهد که اهداف استراتژیک ملی نباید کاملا بر تعهدات قدرتهای بزرگ تکیه کند، زیرا منافع قدرتهای بزرگ ماهیتی نوسانی و تابع تغییرات داخلی آنها دارد.
نکته دوم که اهمیت آکادمیک این پرونده را دوچندان میکند، فرارسیدن نقطه پایان تاریخمصرف زلنسکی در معادلات کاخ سفید است. شواهد میدانی و سخنان مقامات آمریکایی حاکی از این است که وی از یک«شریک استراتژیک» به یک «مهره سوخته» تبدیلشده است. بازیهای سیاسی داخلی آمریکا و رقابتهای انتخاباتی، بهشدت بر نحوه نگرش به بحران اوکراین سایه افکنده است. بهعنوانمثال، اظهارات دونالد ترامپ و استفاده از واژگانی مانند موشکهای «تاماهوک» و وعدههای غیرواقعی مبنی بر ارسال تسلیحات کلیدی، نشان میدهد که حمایتهای وعده دادهشده گاهی صرفا ابزاری برای مدیریت داخلی و تأثیرگذاری بر افکار عمومی آمریکا هستند، نه تعهدات استراتژیک پایدار نسبت به متحد خارجی.
سومین و مهمترین دلیل برای تدریس سرنوشت زلنسکی، اهمیت روششناختی آن برای نسلهای آینده متخصصان علوم سیاسی و روابط بینالملل است. این دوره، که از آغاز تهاجم در سال ۲۰۲۲ تا تحولات کنونی را در برمیگیرد، باید بهعنوان یک الگوی کلاسیک از «پیامدهای اعتماد مطلق به آمریکا »در کتب درسی گنجانده شود. دانشپژوهان باید عینیترین حالت یک«توافق بر اساس وعده» را مشاهده کنند: جایی که یک کشور حاکمیت خود را درازای حمایتهای امنیتی و مالی واگذار میکند، اما درنهایت، حمایتها مشروط، متغیر و درنهایت قابلفسخ توسط طرف حامی میشوند.
نخستین درس که باید موردتوجه قرار گیرد، ناشی از تناقض میان شعار اولیه و واقعیت فعلی است. زلنسکی با این وعده صریح که اوکراین را به سمت عضویت در سازمان پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) هدایت خواهد کرد، قدرت اجرایی را در کییف به دست گرفت. این هدف، کلیدواژه اصلی معادلات سیاسی او بود و تمامی تصمیمات کلان کشور تحت سایه این چشمانداز اتخاذ شد. اما پس از گذشت چند سال از این مسیر، نهتنها دستیابی به این آرمان دیرینه میسر نشده، بلکه اوکراین خود را در وضعیتی بحرانیتر از هر زمان دیگری یافته است. رئیسجمهور اکنون نه بر سر یک کشور متحد و درحالتوسعه، که بر ویرانههای جنگ و کشوری تجزیهشده نظارت میکند. این تراژدی محصول مستقیم اعتماد بیچونوچرای وی به تعهدات و حمایتهای استراتژیک غرب، بهویژه ایالاتمتحده و اتحادیه اروپا است. تجربه او نشان میدهد که اهداف استراتژیک ملی نباید کاملا بر تعهدات قدرتهای بزرگ تکیه کند، زیرا منافع قدرتهای بزرگ ماهیتی نوسانی و تابع تغییرات داخلی آنها دارد.
نکته دوم که اهمیت آکادمیک این پرونده را دوچندان میکند، فرارسیدن نقطه پایان تاریخمصرف زلنسکی در معادلات کاخ سفید است. شواهد میدانی و سخنان مقامات آمریکایی حاکی از این است که وی از یک«شریک استراتژیک» به یک «مهره سوخته» تبدیلشده است. بازیهای سیاسی داخلی آمریکا و رقابتهای انتخاباتی، بهشدت بر نحوه نگرش به بحران اوکراین سایه افکنده است. بهعنوانمثال، اظهارات دونالد ترامپ و استفاده از واژگانی مانند موشکهای «تاماهوک» و وعدههای غیرواقعی مبنی بر ارسال تسلیحات کلیدی، نشان میدهد که حمایتهای وعده دادهشده گاهی صرفا ابزاری برای مدیریت داخلی و تأثیرگذاری بر افکار عمومی آمریکا هستند، نه تعهدات استراتژیک پایدار نسبت به متحد خارجی.
سومین و مهمترین دلیل برای تدریس سرنوشت زلنسکی، اهمیت روششناختی آن برای نسلهای آینده متخصصان علوم سیاسی و روابط بینالملل است. این دوره، که از آغاز تهاجم در سال ۲۰۲۲ تا تحولات کنونی را در برمیگیرد، باید بهعنوان یک الگوی کلاسیک از «پیامدهای اعتماد مطلق به آمریکا »در کتب درسی گنجانده شود. دانشپژوهان باید عینیترین حالت یک«توافق بر اساس وعده» را مشاهده کنند: جایی که یک کشور حاکمیت خود را درازای حمایتهای امنیتی و مالی واگذار میکند، اما درنهایت، حمایتها مشروط، متغیر و درنهایت قابلفسخ توسط طرف حامی میشوند.
تیتر خبرها
تیترهای روزنامه



