طوفانالاقصی افتخار بود نه انتحار
برکات هفتم اکتبر
محمدعلی بهرامی
نزدیک به دو ماه از عملیات طوفان الاقصی در ۷ اکتبر و جنگ نا برابر غزه مظلوم و رژیم متوحش و کودک کش صهیونیستی گذشته است .در لابلای همه رویدادهای این جنگ که اخبار آن به سرعت به کل دنیا مخابره می شود ، چند نکته قابل تامل به چشم میخورد:
۱. اتخاذ سیاست منطقی و عاری از شتاب زدگی و تصمیم عقلانی و به دور از جو روانی و احساسی از جانب جمهوری اسلامی و جبهه مقاومت در عدم ورود مستقیم در جنگ ، نشان از تدبیر و فهم بالای سران کشور و اشراف کامل به اوضاع سیاسی جهان دارد . علیرغم اینکه رژیم صهیونیستی همه تلاش خود را نمود تا پای ایران را به این جنگ باز نماید تا به نوعی با قرار دادن ایران در مقابل آمریکا ، هم در صحنه میدانی شکست مفتضحانه اطلاعاتی و عملیاتی از یک گروه کوچک مبارز را که آبرو و حیثیت پوشالی اش را به باد داده بود ، پوشش داده و خسارات عظیم وارده را به نبرد با یک کشور قدرتمند همچون ایران مقتدر تعمیم دهد و هم در صحنه دیپلماسی از قالب یک کشور ظالم و بی رحم به یک کشور مظلوم که مورد هجمه کشور قدرتمندی قرار گرفته است تغییر موضع می داد تا از زیر فشار افکار عمومی جهان خارج شود . اگر ایران یا حزب اله لبنان درگیر جنگ مستقیم می شدند نه تنها انعکاس مظلومیت مردم ستم دیده فلسطین و ظلم و جنایت رژیم غاصب و جعلی صهیونیست در جامعه جهانی به حاشیه رانده شده و شور و خیزش مردمی در سراسر دنیا و نفرت جهانی از سردمداران آمریکا و رژیم صهیونیستی که در راهپیمایی ها و اجتماعات میلیونی متبلور گردیده است نیز رقم نمی خورد بلکه افکار عمومی این جنگ را صرفا نزاعی قدیمی میان ایران و رژیم اشغالگر قدس تلقی نموده و برداشت های غلط و تحلیل های اشتباه کنش گران سیاسی نیز به همراه جنگ رسانه ای رژیم اشغالگر ، می توانست ایران را مقصر آغاز و پیامدهای بعدی آن بداند .این برداشت غلط می توانست عواقب بسیار پر هزینه ای در عرصه میدان و دیپلماسی برای کشورمان داشته باشد . لذا سیاست ورزان جبهه مقاومت با دور اندیشی و تحلیل درست و درک منطقی از شرایط موجود راهی را در پیش گرفتند تا رژیم صهیونیستی ماهیت حقیقی خود را بیش از گذشته به جهانیان نشان دهد .
۲. تا قبل از آغاز جنگ ، رژیم صهیونیستی با پروپاگاندا و شوی تبلیغاتی ، یک وجهه کاذب از خود به نمایش گذاشته و در برابر کشورهای خاورمیانه طوری وانمود می کرد که همگان خیال می کردند این رژیم دارای ارتشی قدرتمند ، مجهز و کلاسیک است که قادر است هر اتفاقی را در جنگ ها رقم زده و سرنوشت هر پیکاری را به دست بگیرد ، اما عملا مشخص گردید این رژیم بدون حمایت و پشتیبانی کشورهای غربی و در راس همه ایالات متحده آمریکا حتی قادر نخواهد بود برای چند روز در مقابل گروه های کوچک مقاومت که عاری از هرگونه ادوات زرهی هستند مقاومت نماید . زمینگیر شدن در جنگ رو در رو و زمینی در مقابل رزمندگان شجاعی که با کمترین بضاعت و با سلاح های سبک و ساده تانک های پیشرفته مرکاوا ۴ را منهدم و شمار زیادی از سربازان اسرائیلی را از بین بردند نشان از ضعف مفرط نظامی آن رژیم است . حتی بمباران و به خاک و خون کشیدن مردم بی گناه سرزمینی که فاقد پدافند هوایی می باشد نمی تواند حیثیت بر باد رفته صهیونیست ها را برگرداند. در واقع هیمنه پوشالی رژیم اشغالگر فرو ریخته و به کشورهای منطقه ثابت نمود هژمونی صهیونیستی نمایشی مضحک بوده و وجود خارجی ندارد .
۳. شکست ماهوی و تخریب چهره رژیم غاصب صهیونیستی یکی دیگر از نکات این جنگ نابرابر بوده است . شناخت دقیق مردم جهان از باطن خبیث و خوی وحشی رژیم اشغالگر صهیونیستی و تخریب وجهه کاذب و ساختگی از ماهیت این رژیم ، بزرگترین دستاورد طوفان الاقصی بوده است . حتی رسانه های بین المللی صهیونیستی همچون اینترنشنال و BBC فارسی که در جبهه معاندین نظام اسلامی و مردم ایران ، تلاش می کردند تا علاوه بر ترسیم چهره ای صلح طلب و مظلوم از رژیم آپارتایدی اسرائیل و سم پاشی و سیاه نمایی دروغین علیه نظام اسلامی ضمن نا امید نمودن مردم از حکومت اسلامی و همسو نمودن افکار عمومی با استکبار و اپوزيسيون خارج نشین قصد تطهیر چهره کریه و نجس رژیم حرامزاده صهیونیستی داشتند نیز امروز نا امید تر از هر زمان ، مُهر سکوت بر دهان زده اند چراکه می دانند جنایت ها و تجاوزات رژیم اسرائیل و کشتار بی رحمانه زنان و کودکان بی دفاع فلسطینی غیر قابل توجیه است . امروز ملت های جهان فارغ از هر دین و آیینی حتی لائیک ها نیز باور نمیکنند آنچه که در غزه از فجایع انسانی میبینند در خواب است یا واقعا پیدا می شوند کسانی که خوی حیوانی و درندگی داشته و به راحتی آب خوردن جان هزاران هزار انسان بی گناه را گرفته و به جنایت های خود نیز افتخار نمایند. آری وجدان بیدار ملت ها بر انگیخته و دیگر حنای این رژیم و امپراتوری رسانه ای آن برای مردم جهان و غافلین داخلی رنگی ندارد . امروز مردم در نقطه به نقطه جهان از کشورهای اسلامی تا کشورهایی که سران آن حتی از رژیم صهیونیستی حمایت و پشتیبانی میکنند به خیابان ها آمده و علیه غصب ، ظلم و جنایت رژیم آپارتایدی فریاد میزنند . این پیروزی بزرگ در اثبات حقانیت جمهوری اسلامی در مخالفت با موجودیت رژیم جعلی و شناخت مردم دنیا از باطن خبیث رژیم اشغالگر و غاصب صهیونیستی ، دستاوردی بی نظیر بود .
۴. نکته مهم دیگری که در این جنگ نمود بیشتری پیدا کرد انفعال بیش از حد ، بی اثر بودن و در خدمت استکبار بودن سازمان ملل و کلیه نهادهای بینالمللی است . آنچه که به مردم دنیا ثابت شد این بود که سازمان های بین المللی به طور تمام و کمال در اختیار قدرت های بزرگ دنیا قرار دارند و سازمان ملل و شورای امنیت بنا شده است تا فقط اهداف آنان را به مقصود برساند . وقتی دبیر سازمان عریض و طویل ملل ، از ناراحتی سران رژیم صهیونیستی در قبال اعتراض وی به جنایت غزه پی برد بلافاصله سراسیمه نسبت به آنچه گفته بود اصلاحاتی وارد نمود تا به گونه ای دل صهیونیست ها را به دست بیاورد . آیا این نهاد میتواند بر اساس آنچه که منشور سازمان ملل خوانده می شود بر جهان مدیریت و حق را به حق دار برساند ؟ اگر به جز رژیم غاصب که از حمایت تمام قد کشورهای غربی بهره می برد ، کشور دیگری یک هزارم فجایع اسرائیل را به بار می آورد ، باز هم شورای امنیت به سکوت مطلق فرو می رفت ؟ آری دنیا به وضوح تبعیض سازمان ملل را که همه مصوبات آن در خدمت منافع چند کشور مستکبر دنیاست و از هر اهرمی چون حق وتو برای زورگویی بر ملت ها و دولت های جهان قرار داده است ، می بیند و بی اعتباری آن را تایید می کند . در چنین شرایطی که حقوق بشر بازیچه سیاسی قدرت های بزرگ دنیا شده است ، برای جبهه مقاومت چاره ای جز تولید قدرت و تجهیز به آخرین تکنولوژی های نظامی و آمادگی کامل برای بازدارندگی و دفاع در مقابل زیاده خواهی های دنیای استکبار باقی نمی ماند.
نزدیک به دو ماه از عملیات طوفان الاقصی در ۷ اکتبر و جنگ نا برابر غزه مظلوم و رژیم متوحش و کودک کش صهیونیستی گذشته است .در لابلای همه رویدادهای این جنگ که اخبار آن به سرعت به کل دنیا مخابره می شود ، چند نکته قابل تامل به چشم میخورد:
۱. اتخاذ سیاست منطقی و عاری از شتاب زدگی و تصمیم عقلانی و به دور از جو روانی و احساسی از جانب جمهوری اسلامی و جبهه مقاومت در عدم ورود مستقیم در جنگ ، نشان از تدبیر و فهم بالای سران کشور و اشراف کامل به اوضاع سیاسی جهان دارد . علیرغم اینکه رژیم صهیونیستی همه تلاش خود را نمود تا پای ایران را به این جنگ باز نماید تا به نوعی با قرار دادن ایران در مقابل آمریکا ، هم در صحنه میدانی شکست مفتضحانه اطلاعاتی و عملیاتی از یک گروه کوچک مبارز را که آبرو و حیثیت پوشالی اش را به باد داده بود ، پوشش داده و خسارات عظیم وارده را به نبرد با یک کشور قدرتمند همچون ایران مقتدر تعمیم دهد و هم در صحنه دیپلماسی از قالب یک کشور ظالم و بی رحم به یک کشور مظلوم که مورد هجمه کشور قدرتمندی قرار گرفته است تغییر موضع می داد تا از زیر فشار افکار عمومی جهان خارج شود . اگر ایران یا حزب اله لبنان درگیر جنگ مستقیم می شدند نه تنها انعکاس مظلومیت مردم ستم دیده فلسطین و ظلم و جنایت رژیم غاصب و جعلی صهیونیست در جامعه جهانی به حاشیه رانده شده و شور و خیزش مردمی در سراسر دنیا و نفرت جهانی از سردمداران آمریکا و رژیم صهیونیستی که در راهپیمایی ها و اجتماعات میلیونی متبلور گردیده است نیز رقم نمی خورد بلکه افکار عمومی این جنگ را صرفا نزاعی قدیمی میان ایران و رژیم اشغالگر قدس تلقی نموده و برداشت های غلط و تحلیل های اشتباه کنش گران سیاسی نیز به همراه جنگ رسانه ای رژیم اشغالگر ، می توانست ایران را مقصر آغاز و پیامدهای بعدی آن بداند .این برداشت غلط می توانست عواقب بسیار پر هزینه ای در عرصه میدان و دیپلماسی برای کشورمان داشته باشد . لذا سیاست ورزان جبهه مقاومت با دور اندیشی و تحلیل درست و درک منطقی از شرایط موجود راهی را در پیش گرفتند تا رژیم صهیونیستی ماهیت حقیقی خود را بیش از گذشته به جهانیان نشان دهد .
۲. تا قبل از آغاز جنگ ، رژیم صهیونیستی با پروپاگاندا و شوی تبلیغاتی ، یک وجهه کاذب از خود به نمایش گذاشته و در برابر کشورهای خاورمیانه طوری وانمود می کرد که همگان خیال می کردند این رژیم دارای ارتشی قدرتمند ، مجهز و کلاسیک است که قادر است هر اتفاقی را در جنگ ها رقم زده و سرنوشت هر پیکاری را به دست بگیرد ، اما عملا مشخص گردید این رژیم بدون حمایت و پشتیبانی کشورهای غربی و در راس همه ایالات متحده آمریکا حتی قادر نخواهد بود برای چند روز در مقابل گروه های کوچک مقاومت که عاری از هرگونه ادوات زرهی هستند مقاومت نماید . زمینگیر شدن در جنگ رو در رو و زمینی در مقابل رزمندگان شجاعی که با کمترین بضاعت و با سلاح های سبک و ساده تانک های پیشرفته مرکاوا ۴ را منهدم و شمار زیادی از سربازان اسرائیلی را از بین بردند نشان از ضعف مفرط نظامی آن رژیم است . حتی بمباران و به خاک و خون کشیدن مردم بی گناه سرزمینی که فاقد پدافند هوایی می باشد نمی تواند حیثیت بر باد رفته صهیونیست ها را برگرداند. در واقع هیمنه پوشالی رژیم اشغالگر فرو ریخته و به کشورهای منطقه ثابت نمود هژمونی صهیونیستی نمایشی مضحک بوده و وجود خارجی ندارد .
۳. شکست ماهوی و تخریب چهره رژیم غاصب صهیونیستی یکی دیگر از نکات این جنگ نابرابر بوده است . شناخت دقیق مردم جهان از باطن خبیث و خوی وحشی رژیم اشغالگر صهیونیستی و تخریب وجهه کاذب و ساختگی از ماهیت این رژیم ، بزرگترین دستاورد طوفان الاقصی بوده است . حتی رسانه های بین المللی صهیونیستی همچون اینترنشنال و BBC فارسی که در جبهه معاندین نظام اسلامی و مردم ایران ، تلاش می کردند تا علاوه بر ترسیم چهره ای صلح طلب و مظلوم از رژیم آپارتایدی اسرائیل و سم پاشی و سیاه نمایی دروغین علیه نظام اسلامی ضمن نا امید نمودن مردم از حکومت اسلامی و همسو نمودن افکار عمومی با استکبار و اپوزيسيون خارج نشین قصد تطهیر چهره کریه و نجس رژیم حرامزاده صهیونیستی داشتند نیز امروز نا امید تر از هر زمان ، مُهر سکوت بر دهان زده اند چراکه می دانند جنایت ها و تجاوزات رژیم اسرائیل و کشتار بی رحمانه زنان و کودکان بی دفاع فلسطینی غیر قابل توجیه است . امروز ملت های جهان فارغ از هر دین و آیینی حتی لائیک ها نیز باور نمیکنند آنچه که در غزه از فجایع انسانی میبینند در خواب است یا واقعا پیدا می شوند کسانی که خوی حیوانی و درندگی داشته و به راحتی آب خوردن جان هزاران هزار انسان بی گناه را گرفته و به جنایت های خود نیز افتخار نمایند. آری وجدان بیدار ملت ها بر انگیخته و دیگر حنای این رژیم و امپراتوری رسانه ای آن برای مردم جهان و غافلین داخلی رنگی ندارد . امروز مردم در نقطه به نقطه جهان از کشورهای اسلامی تا کشورهایی که سران آن حتی از رژیم صهیونیستی حمایت و پشتیبانی میکنند به خیابان ها آمده و علیه غصب ، ظلم و جنایت رژیم آپارتایدی فریاد میزنند . این پیروزی بزرگ در اثبات حقانیت جمهوری اسلامی در مخالفت با موجودیت رژیم جعلی و شناخت مردم دنیا از باطن خبیث رژیم اشغالگر و غاصب صهیونیستی ، دستاوردی بی نظیر بود .
۴. نکته مهم دیگری که در این جنگ نمود بیشتری پیدا کرد انفعال بیش از حد ، بی اثر بودن و در خدمت استکبار بودن سازمان ملل و کلیه نهادهای بینالمللی است . آنچه که به مردم دنیا ثابت شد این بود که سازمان های بین المللی به طور تمام و کمال در اختیار قدرت های بزرگ دنیا قرار دارند و سازمان ملل و شورای امنیت بنا شده است تا فقط اهداف آنان را به مقصود برساند . وقتی دبیر سازمان عریض و طویل ملل ، از ناراحتی سران رژیم صهیونیستی در قبال اعتراض وی به جنایت غزه پی برد بلافاصله سراسیمه نسبت به آنچه گفته بود اصلاحاتی وارد نمود تا به گونه ای دل صهیونیست ها را به دست بیاورد . آیا این نهاد میتواند بر اساس آنچه که منشور سازمان ملل خوانده می شود بر جهان مدیریت و حق را به حق دار برساند ؟ اگر به جز رژیم غاصب که از حمایت تمام قد کشورهای غربی بهره می برد ، کشور دیگری یک هزارم فجایع اسرائیل را به بار می آورد ، باز هم شورای امنیت به سکوت مطلق فرو می رفت ؟ آری دنیا به وضوح تبعیض سازمان ملل را که همه مصوبات آن در خدمت منافع چند کشور مستکبر دنیاست و از هر اهرمی چون حق وتو برای زورگویی بر ملت ها و دولت های جهان قرار داده است ، می بیند و بی اعتباری آن را تایید می کند . در چنین شرایطی که حقوق بشر بازیچه سیاسی قدرت های بزرگ دنیا شده است ، برای جبهه مقاومت چاره ای جز تولید قدرت و تجهیز به آخرین تکنولوژی های نظامی و آمادگی کامل برای بازدارندگی و دفاع در مقابل زیاده خواهی های دنیای استکبار باقی نمی ماند.