افزایش دو درجهای دما در پنج دهه اخیر
چرا پاییز امسال گرم بود؟
گروه اجتماعی
پاییز امسال را درحالی پشت سر میگذاریم که پیشبینی بارشهای در حد نرمال و فراتر از نرمال به واقعیت نپیوسته و میزان بارشها نسبت به سال گذشته کاهش هم داشته است!
گزارش شرکت مدیریت منابع آب ایران از کاهش ۶ درصدی میزان بارشها از ابتدای مهرماه امسال تاکنون نسبت به مدت مشابه سال گذشته حکایت دارد. بر این اساس «از ابتدای سال آبی جاری تا ۱۸ آذرماه ۳۴/۲ میلیمتر بارش در کشور رخداده است، درحالیکه در دوره بلندمدت ۴۷/۲ میلیمتر بارش در این مدت داشتیم و این نشان از کاهش ۲۷ درصدی بارشهای امسال نسبت به دوره بلندمدت دارد. بارشهای از ابتدای سال آبی جاری تا ۱۸ آذرماه در مقایسه با همین بازه زمانی سال گذشته که میزان بارشها ۳۶/۵ میلیمتر بوده ۶ درصد کاهش را نشان میدهد.»
البته کاهش بارندگیها موضوع جدیدی نیست و سالهاست نهفقط ایران بلکه کل خاورمیانه در یکروند کلی افزایش دما، کاهش بارندگی و افزایش تبخیر و تعرق قرار دارد.
حسین دهبان، کارشناس موسسه تحقیقات آب هم همین را میگوید، اینکه مهمترین عامل تغییر شرایط آبوهوایی نهفقط در ایران بلکه در جهان تحولات اقلیمی است و سبب شده هرساله رکورد افزایش دمای هوا نسبت به سال قبل شکسته شود. مهمترین علت این افزایش دما مربوط به اثر گازهای گلخانهای و فعالیتهای صنعتی است و زمانی که افزایش دما بهویژه در جو زمین اتفاق افتد، باعث میشود توازن انرژی در جو جابهجا شود.
این کارشناس موسسه تحقیقات آب در گفتوگو با «ایرنا» عنوان کرده است: این بخش باقیمانده بهصورت یکلایه گلخانهای عمل کرده و موجب میشود افزایش دما بهصورت مستمر اتفاق بیفتد؛ امری که سبب شده در چند سال اخیر کاهش بارش در کشور داشته باشیم و این موضوع مختص به ایران هم نیست و برخی از کشورهای مجاور هم متأثر از آن هستند.
احد وظیفه، رئیس مرکز ملی اقلیم و مدیریت بحران خشکسالی سازمان هواشناسی کشور در گفتوگو با «رسالت» معتقد است: طی سالیان گذشته، آثار ویرانگر تغییرات اقلیمی برای ایران ملموس و مشهود بوده است و برخی اثرات آن با کمیتهای اقلیمی همچون متوسط دمای هوا و میزان بارندگیها ارتباط دارد و در سالهای اخیر میانگین بارشهای سالانه کشور کاهشیافته و متوسط دمای هوا افزایشیافته و مبتنی بر آمارهای سازمان هواشناسی در پنج دهه اخیر، میانگین دمای هوای ایران حدود ۲ درجه سانتیگراد بیشتر شده و به عبارت بهتر، هر دهه بهطور متوسط میانگین دمای هوای کشورمان ۰/۴ درجه افزایشیافته است.
مشروح این مصاحبه را در ادامه میخوانید.
امسال پاییز گرمی را پشت سر گذاشتیم، آیا سالهای گذشته، چنین گرمای بیسابقهای را در این فصل شاهد بودهایم؟
همه ما در مورد کمبارشی پاییز امسال توافق نظر داریم و یکی از دلایل آنهم، وجود تودههوای گرمی است که در منطقه خاورمیانه و اروپای شرقی بهویژه در منطقه شرق مدیترانه حاکم بوده، بهخصوص در چند هفته اخیر که حاکمیت تودههوای گرم و الگوهایی که منجر به پایداری آن در منطقه میشود، موجب تضعیف نفوذ سامانههای بارشی و درنتیجه کاهش بارشها شده است. سامانههایی که ایران را در فصل پاییز و فصول سرد سال تحت تأثیر قرار میدهد، عمدتا از مدیترانه توسعه پیداکرده و حین گذر از غرب به شرق، از روی کشور ما و عرضهای جنوبی عبور کرده و باعث تولید سیستمهای جبههای میشوند. هسته هوای گرم در شمال آفریقا به اروپای شرقی بهخصوص مدیترانه شرقی و خاورمیانه نفوذ کرده و باعث شده این سیستمها آنطور که باید نتوانند در شرق مدیترانه تقویتشده و به کشور ما وارد شوند. برخلاف اروپای شرقی و مناطق خاورمیانه، در اروپای غربی بارشها بسیار خوب بوده و درواقع یک دوقطبی کمبارشی- پربارشی میان اروپای شرقی و خاورمیانه و اروپای غربی رخداده است. همانطور که اشاره کردم، علت آن تودههوای گرمی است که در نیمهشرقی اروپا تا خاورمیانه مستقر بوده و در چند هفته اخیر دادههای دمایی نشان میدهد، با دورههای بسیار گرمی مواجه بودیم، بهنحویکه در برخی هفتهها بهویژه هفتههای اخیر، دماهای بیشینه غیرمعمول بوده و اگر به حدود ٦٠- ٧٠ سال گذشته بازگردیم، چنین دماهایی در این دوره بیسابقه است. آنومالی یا بیهنجاری مثبت دمایی ما نسبت به شرایط نرمال در طی هفتههای گذشته بسیار بالا بوده و برخی استانها بهویژه استانهایی که سردسیر هستند و در سواحل شمالی قرار دارند، یا استانهایی که در دامنههای البرز واقعشدهاند، با بیهنجاری شدید مثبت دما مواجه بودهاند، طوری که این بیهنجاری در تاریخ این مناطق و چند هفته گذشته مشاهده نشده بود. همین گرمای کمسابقه و یا برخی هفتهها بیسابقه که هماهنگ با گرمای حاکم بر منطقه خاورمیانه بوده، موجب شده بارندگیهای ما کمتر از نرمال باشد، و پاییز به نسبت خشکی را سپری کنیم و البته چند روزی بیشتر باقی نمانده و این موجی که در روزهای گذشته باعث بارندگی بهویژه در غرب کشور شده، عبور کرده است و با حداقل حدود یک هفته کمبارشی مواجه خواهیم بود.
وضعیت برای زمستان چگونه است، آیا همین روند ادامه دارد؟
پیشبینیهای فصلی عمدتا براساس شاخصهای دورپیوندی بزرگمقیاس مانند النینو و لانینا انجام میگیرد که بیشتر برپایه آمار است و نمیتوان تحلیل فیزیکی خیلی دقیقی ارائه کرد و طبق آمارها در سالهای النینو شرایط ما بهویژه در پاییز خوب بوده است. غیر از شاخصهای دورپیوندی بزرگمقیاس، شاخصهای دیگری هم وجود دارد که در مقیاس زمانی کوتاهتری عمل میکنند و حداکثر برای دو هفته قابل پیشبینیاند. به دلیل تأثیر عمده دور پیوندهایی که پیشبینیپذیری بالایی هم ندارند، نمیتوانیم بهصورت قطعی پیشبینی فصلی داشته باشیم. برای این منظور اغلب مدلهای عددی مورداستفاده هستند که خوشبختانه طی دهههای اخیر تعداد این مدلها افزایش پیداکرده و اکنون حدود ٨ تا ٩ مرکز جهانی پیشبینیهای فصلی ارائه میدهند ولی به دلیل تغییرات کوتاهمدت برای حدود دو تا سه هفته است. خیلی مواقع پیشبینیهای فصلی با خطا مواجه میشوند، همانطور که در تابستان، پیشبینیهایی برای پاییز امسال ارائه شد و بیانگر پاییز نسبتا خوبی بود ولی همین تغییرات کوتاهمدت مانند هجوم تودههوای گرم که از فصل گذشته، قابل گمانهزنی نبود، تمام سناریوها را تحت تأثیر قرارداد و برخلاف آنکه گفته شد، با پاییز نرمال و پربارشی مواجهیم، شاهد پاییزی گرم و کمبارش بودیم. برای زمستان نیز مدلهای عددی، سیگنالی قوی برای پربارشی یا کمبارشی ارائه نمیدهند و بیشتر بیانگر شرایط نرمال هستند. چنانچه زمستان نرمالی داشته باشیم، میتواند وضعیت مثبتی باشد، به این دلیل که حدود ٤۵ درصد بارشهای سالانه ما، در فصل زمستان رخ میدهد و بهویژه برای نیمهجنوبی کشور که عمده بارشها در فصل زمستان است.
کما اینکه سال ٢٠٢٣ که چند روزی از آن باقیمانده، ازنظر دمایی یک سال استثنایی بود و طبق بیانیه سازمان جهانی هواشناسی، این سال گرمترین سال ثبتشده در تاریخ است و تکتک ماههایی که از می، ژوئن، آگوست، سپتامبر، اکتبر و نوامبر سپری کردهایم، جزو گرمترین ماههای رکوردی زمین بوده است. به نظر میرسد در روزهای آینده این مسئله قطعیت پیدا میکند و سال ٢٠٢٣ را بهعنوان گرمترین سال زمین اعلام خواهند کرد. همین تغییرات اقلیمی و تغییراتی که در میدان دمایی رخداده، سامانههای جوی را که در فصول سرد سال (پاییز و زمستان) از آسمان کشور عبور میکنند متأثر میسازد، بنابراین برای زمستان آینده خیلی نمیتوان با قطعیت اظهارنظر کرد که آیا با سال کمبارش یا پربارش مواجهیم. غالب مدلهای عددی شرایط تقریبا میانگین را نشان میدهند و امیدوارم دستکم شرایط میانگین را در بارندگیها تجربه کنیم. عمده بارش برف در فصل زمستان رخ میدهد و برای انباشت آب در مناطق کوهستانی تأثیرات خوبی دارد و در هنگام گرمای هوا با ذوب شدن برف، جریان آب رودخانهها تأمین میشود و امیدواریم این اتفاق رخ دهد. همانطور که مطرح کردم، برخی مدلهای عددی شرایط پربارش و برخی کاهش بارش را پیشبینی کردهاند. بنابراین در این مدلها، برای میزان بارشهای زمستانه توافقی مشاهده نمیشود.
سالهاست که موضوع تغییرات اقلیمی در رژیم بارشها مطرحشده و شما همواره از سازگاری با تغییرات اقلیمی سخن گفتهاید، این سازگاری به چه معناست ؟
طی سالیان قبل، آثار ویرانگر تغییرات اقلیمی برای ایران ملموس و مشهود بوده است و برخی اثرات آن با کمیتهای اقلیمی همچون متوسط دمای هوا و میزان بارندگیها ارتباط دارد و در سالهای اخیر میانگین بارشهای سالانه کشور کاهشیافته و متوسط دمای هوا افزایشیافته و مبتنی بر آمارهای سازمان هواشناسی در پنج دهه اخیر، میانگین دمای هوای ایران حدود ۲ درجه سانتیگراد افزایشیافته و به عبارت بهتر، در هر دهه بهطور متوسط، میانگین دمای هوای کشورمان ۰/۴ درجه بیشتر شده است. افزایش دما و کاهش بارش باعث تبخیر و کاهش دسترسی به منابع آبشده و همچنین باعث میشود در روزهای سرد سال ذخایر برف در ارتفاعات کاهش یابد و آورده رودخانهها در فصل گرم کاهش یابد. همین امر موجب کمآبی رودخانههای دائمی، تبدیل رودخانههای دائمی به رودخانه فصلی و خشک شدن زودتر از موعد رودخانههای فصلی خواهند شد.
شکی باقی نمانده که زمین به شکل بیسابقه نسبت به گذشته گرم شده و باتوجه به تغییرات در الگوهای جوی و بارش در مناطق مختلف، واضح است که تحولات اقلیمی شوخی نیست و باید بهصورت جدی موردتوجه قرار گیرد. براین اساس کشورها و دولتها برای مقابله با آثار ناگوار این پدیده تمهیداتی را قائل شدهاند، ضمن اینکه ما نمیتوانیم از تغییر اقلیم جلوگیری کنیم و در معرض اثرات آن قرار داریم. در برخی نقاط ممکن است این تغییرات مفید باشد، بهعنوانمثال در مناطق شمالی روسیه با گرمتر شدن هوا، براثر ذوب یخها، زمینهای بیشتری برای کشاورزی حاصل میشود و این میتواند اتفاق خوبی باشد. اما برای بسیاری مناطق ازجمله ایران و خاورمیانه، تغییر اقلیم اتفاق مثبتی را رقم نمیزند و باعث کاهش بارش و بالا رفتن دما شده و اثرات اقتصادی- اجتماعی بزرگی را بر جوامع تحمیل خواهد کرد. لذا چشمانداز خاورمیانه آیندهای گرمتر و خشکتر است. در نظر داشته باشیم که مناطق خشک در برابر تغییرات اقلیمی شکننده هستند. در خاورمیانه بیشتر از سی سال است که روند کلی دما به سمت افزایش و میزان بارندگی به سمت کاهش است. بنابراین برای تداوم حیات در سرزمین ایران و سایر نقاط خاورمیانه، ساکنان این سرزمینها باید به دنبال انطباق دادن خود و سازگاری با شرایط جدید باشند، تا اثرات ناگوار تغییر اقلیم را کاهش دهند. بهعنوانمثال در بخش کشاورزی میتوان محصولاتی که آب کمتری مصرف کرده و ارزش غذایی را حفظ میکنند، جایگزین محصولات آب برکرد. اغلب کشورها خیلی از محصولات را نمیکارند و فقط محصولاتی را میکارند که آب کمتری مصرف میکند و آنها را صادر میکنند و بعد محصولاتی که آب زیاد مصرف میکنند را وارد میکنند. اشکال کار ما این است که محصولات مختلف را بدون توجه به آبی که مصرف میشود میکاریم و بعد محصولاتی که آب زیادی مصرف میکنند، مثل صیفیجات و هندوانه را صادر میکنیم. ما نباید در اکثر نقاط کشور برنج بکاریم ولی میکاریم. بخش عمده آبهای زیرزمینی کشور به دلیل کاشت گندم از بین رفته است!
سال هاست درباره تغییرات اقلیمی و گرم و خشکتر شدن منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا هشدار دادهشده و بایستی مدیریت آب و کشاورزی تغییر پیدا میکرد. اما اینطور نشد و مطابق بررسی کارشناسان «سدسازیها، علیرغم تبخیر بالا، ادامه یافت و درصد بالایی از آب سدها تبخیر و حرام شد. میزان مصرف آب در بخش کشاورزی 92 درصد است اما راندمان آبیاری فقط ۳۵ درصد است؛ این یعنی از این میزان آب مصرفی، ۶۵ درصد هدر میرود.»
میتوان روش کشت را تغییر داد و بهجای کشاورزی در محیطهای باز که منجر به تبخیر شدید آب میشود، از روشهای گلخانهای یا هیدروپونیک استفاده کرد تا آب بهتر مدیریت شود و یا میتوان زمان کشت را عوض کرد. از طرفی آمایش سرزمین هم باید موردتوجه باشد تا مشخص شود چه محصولی در چه منطقهای به عمل آید و با کمترین مصرف آب، بیشترین بهرهوری حاصل شود. در بخش صنعت هم میتوان بهمنظور سازگاری اقلیمی از گسترش صنایع در مناطق کمبارش و مناطقی که با تنش آبی مواجه هستند خودداری کرد، لذا صنایع پتروشیمی و فولاد و پالایشگاهها که برای تولید محصول به آب نیاز دارند را باید در نزدیکی سواحل و دریا مستقر کرد، تا بتوان با شیرینسازی آب، میزان آب موردنیاز این مجتمعها را تأمین کرد.
در مناطقی مثل فلات مرکزی که با تنش آبی بسیار شدید دستبهگریباناند، نباید شهرکهای جدیدی احداث و جمعیت جدیدی را به این سمت گسیل کرد. جمعیت جدید بهغیراز هوا به آب هم نیاز دارند. آب یک کمیت و یا پارامتر بسیار مهم در اینگونه تصمیمگیریها به شمار میرود. متأسفانه در کشور ما، به این مسائل خیلی توجه نمیشود. شاید در اخبار شنیده باشید که قرار است شهر جدیدی در غرب استان تهران ایجاد شود، تهرانی که دچار تنش آبی است و حتی قادر به تأمین نیازهای آبی جمعیت موجود نیست، چگونه میتواند آب یک شهر جدید را هم تأمین کند؟ بنابراین برای سازگاری با تغییر اقلیم باید به پتانسیلهای اقلیمی توجه کرد و نمیتوان به هر روشی و بدون در نظر گرفتن مسائل زیستمحیطی به دنبال توسعه بود. درواقع سازگاری به مفهوم انتخاب روشهای هوشمندانه است، تا مبتنی بر آن، جمعیت و ساکنین مناطق مختلف، به چالشها و بحرانهای زیستمحیطی دچار نشوند.
قوانین و مصوباتی در کشور داریم که گفته میشود، اگر اینها را اجرایی کنیم، میتواند در سازگاری با تغییرات اقلیمی مفید باشد، اما مسئله این است که قوانین اجرایی نمیشود.
صدالبته که مصوبات و قوانین باید اجرایی شود. اگرچه همه قوانین بینقص نیستند ولی درهرصورت یک سری قوانین تنظیمشده و باید به اجرای آن پایبند بود. یکی از آثار مخرب تغییر اقلیم افزایش آلودگی هوا است، اما میبینید که قانون هوای پاک اجرایی نمیشود. اگر این قانون موردتوجه قرار میگرفت، وضعیت ما ازنظر آلودگی هوا اینگونه نبود. قانونی که به خیلی از ارگانها و دستگاهها مسئولیت داده تا یک سری اقدامات را انجام دهند ولی بیتوجهیها، وضعیت بدی را ایجاد کرده که بهراحتی قابلحل نیست. ممکن است اقدامات ما به حد کافی نباشد، و یا اقدامات بعدیمان به علت تعلل و انباشت تکالیف، هزینههای چند برابری را تحمیل کند. اگر از ابتدایی که قانون هوای پاک تصویب شد، بهدقت موردتوجه قرار میگرفت، اکنون حجم مشکلات نسبت به گذشته چندین برابر نمیشد. به همین علت تأکید میکنم اگر جمعیتی را در منطقهای که آب کافی ندارد و از هوای مناسبی هم برخوردار نیست، مستقر کنید، مشکلات در آینده دوچندان میشود و حل این مشکلات به سهولت آنچه درگذشته امکانپذیر بوده، نیست. چنانچه در موضوعی گرفتار تنش باشیم و به آن بیتوجهی کنیم، در آینده این تنش تبدیل به بحران میشود. هنگامیکه سطح بحران افزایش مییابد، خیلی از شئون اجتماع را دربر می گیرد و چالشهای بسیار بزرگی در مقیاس کشوری ایجاد میکند.
تغییر اقلیم، یک موضوع جهانی است و فقط مختص کشور ما نیست و بسیاری از کشورهای منطقه بهویژه خاورمیانه با چالشهای مرتبط با آبوهوا مواجهند. گردوخاک نسبت به گذشته مناطق بیشتری را در برگرفته و در فصل زمستان آلودگیهای محیط شهری به علت مصرف سوختهای فسیلی تشدید شده و بسیاری از کشورهای خاورمیانه، بهویژه ایران به لحاظ آبی در مضیقه هستند. ازاینرو برخی دولتها بیشترین و بهصرفهترین اقدام را در این زمینه انجام میدهند، تا بر این چالش بزرگ فائق آیند. اما این کمبارشی در کشور ما بهخصوص در فلات مرکزی چالشهای بزرگتری را نسبت به گذشته ایجاد میکند. لذا در جانمایی صنعت و فعالیتهای کشاورزی و هر اقدامی که به آب نیاز دارد، باید به تغییر اقلیم توجه کرد و حل این مسئله بهتنهایی از توان یک و یا چند کشور خارج است.
اساسا به همین علت است که اجلاسهای تغییر اقلیم در سطح جهانی برگزار میشود تا کشورها بتوانند در کنارهم برای این مسئله تصمیم بگیرند. اینطور نیست؟
بله در سالهای اخیر همایشهای متعددی با محوریت تغییر اقلیم در سطح جهان برگزارشده است و حتی در نشستهای سیاسی رهبران کشورها نظیر اجلاس سران جی 7 یا مجمع عمومی سازمان ملل نیز مشاهده میکنیم که موضوعات مرتبط با تغییر اقلیم، ازجمله مسائل اساسی است که در این نشستها مطرح میشود.
در آخرین روز اجلاس کاپ ٢٨ باهم نظری و هماهنگی کشورهای مختلف دنیا، تصمیماتی برای عبور از سوختهای فسیلی اتخاذ شد و نمایندگان نزدیک به ٢٠٠ کشور شرکتکننده در مذاکرات اقلیمی سازمان ملل متحد، توافق کردند که جهان باید از سوختهای فسیلی عبور کند و این گام مهمی در جهت تغییر نحوه تأمین انرژی جهان است. گذار از سوختهای فسیلی بهگونهای خواهد بود که در سال ٢٠۵٠، انتشار گازهای گلخانهای در جهان به صفر خالص میرسد و کشورها باید به سمت اقتصادهای کمکربن و بهکارگیری انرژیهای پاک بروند. اینگونه تصمیمات در سطح کلان برای کشورهایی که به درآمد نفت وابستگی دارند و عمدتا محصول صادراتی آنها سوختهای فسیلی است، نگرانکننده خواهد بود. در مقیاس جهانی رویکرد کشورها کسب انرژی از منابع پاک است که اتفاق خوبی به شمار میرود، ولی در مقیاس ملی، برای کشورهایی نظیر ما که اقتصادمان تا حد زیادی به صدور سوختهای فسیلی وابسته است، خبر چندان خوبی نیست و حتما باید بیش از گذشته به مسئله تغییر اقلیم و حتی تأثیر آن بر اقتصاد کلان توجه کنیم.
پرواضح است که تغییر اقلیم به تسریع روندهای مخرب دامن زده است و شما بارها مهمترین اثر مخرب تغییر اقلیم برای ایران را کاهش دسترسی به منابع آب شیرین دانستهاید، چرا؟
به این دلیل که اغلب استانهای کشور در شرایط تنش آبی قرار دارند و حتی برخی استانها به مرز بحران آبرسیدهاند و هیچ تردیدی باقی نمانده که تغییرات آبوهوایی به کشور صدمه زده و اگر میخواهیم در آینده، شرایط از اکنون بدتر نشود، باید به این موضوع و مسائل مرتبط با آن توجه کرد.
کشور ما، بهطورکلی، در محدوده خشک و نیمهخشک دنیا قرار دارد. درنتیجه، بارش محدود چیز عجیبی نیست. معمولا متوسط بارش سالانه ایران زیر ۲۵۰ میلیمتر در سال است که یکسوم متوسط جهانی است. تبخیر هم در ایران نسبتا زیاد است. درنتیجه باید مراقب باشیم بارش کمی هم که داریم زود تبخیر نشود. مشکل این است که میزان مصرف آب ما عمدتا از منابع تجدیدپذیر است؛ یعنی از بارش سالانه منهای تبخیر و آبی که از مرزهای ما به شکل رودخانه یا حوزههای مشترک آبی خارج میشود و دولتها طی سالهای گذشته برای جبران این کسری مجوز بهرهبرداری از منابع آبی را که بهراحتی تجدیدپذیر نیستند، مثل چاههای غیرمجاز و منابع آبی که برای امروز نیستند، به شهروندان میدهند و این موضوع اثبات میکند، خودمان را با تحولات اقلیمی سازگار نکردهایم. متأسفانه دولت کماکان میخواهد مناطقی که اصلا ظرفیت توسعه صنعت یا سکونتگاهها را ندارد افزایش دهد؛ این موضوع نشان میدهد که ما سرنوشت خشکتر و گرمتر شدن را نپذیرفتهایم و خود را با آن وفق ندادهایم.
پاییز امسال را درحالی پشت سر میگذاریم که پیشبینی بارشهای در حد نرمال و فراتر از نرمال به واقعیت نپیوسته و میزان بارشها نسبت به سال گذشته کاهش هم داشته است!
گزارش شرکت مدیریت منابع آب ایران از کاهش ۶ درصدی میزان بارشها از ابتدای مهرماه امسال تاکنون نسبت به مدت مشابه سال گذشته حکایت دارد. بر این اساس «از ابتدای سال آبی جاری تا ۱۸ آذرماه ۳۴/۲ میلیمتر بارش در کشور رخداده است، درحالیکه در دوره بلندمدت ۴۷/۲ میلیمتر بارش در این مدت داشتیم و این نشان از کاهش ۲۷ درصدی بارشهای امسال نسبت به دوره بلندمدت دارد. بارشهای از ابتدای سال آبی جاری تا ۱۸ آذرماه در مقایسه با همین بازه زمانی سال گذشته که میزان بارشها ۳۶/۵ میلیمتر بوده ۶ درصد کاهش را نشان میدهد.»
البته کاهش بارندگیها موضوع جدیدی نیست و سالهاست نهفقط ایران بلکه کل خاورمیانه در یکروند کلی افزایش دما، کاهش بارندگی و افزایش تبخیر و تعرق قرار دارد.
حسین دهبان، کارشناس موسسه تحقیقات آب هم همین را میگوید، اینکه مهمترین عامل تغییر شرایط آبوهوایی نهفقط در ایران بلکه در جهان تحولات اقلیمی است و سبب شده هرساله رکورد افزایش دمای هوا نسبت به سال قبل شکسته شود. مهمترین علت این افزایش دما مربوط به اثر گازهای گلخانهای و فعالیتهای صنعتی است و زمانی که افزایش دما بهویژه در جو زمین اتفاق افتد، باعث میشود توازن انرژی در جو جابهجا شود.
این کارشناس موسسه تحقیقات آب در گفتوگو با «ایرنا» عنوان کرده است: این بخش باقیمانده بهصورت یکلایه گلخانهای عمل کرده و موجب میشود افزایش دما بهصورت مستمر اتفاق بیفتد؛ امری که سبب شده در چند سال اخیر کاهش بارش در کشور داشته باشیم و این موضوع مختص به ایران هم نیست و برخی از کشورهای مجاور هم متأثر از آن هستند.
احد وظیفه، رئیس مرکز ملی اقلیم و مدیریت بحران خشکسالی سازمان هواشناسی کشور در گفتوگو با «رسالت» معتقد است: طی سالیان گذشته، آثار ویرانگر تغییرات اقلیمی برای ایران ملموس و مشهود بوده است و برخی اثرات آن با کمیتهای اقلیمی همچون متوسط دمای هوا و میزان بارندگیها ارتباط دارد و در سالهای اخیر میانگین بارشهای سالانه کشور کاهشیافته و متوسط دمای هوا افزایشیافته و مبتنی بر آمارهای سازمان هواشناسی در پنج دهه اخیر، میانگین دمای هوای ایران حدود ۲ درجه سانتیگراد بیشتر شده و به عبارت بهتر، هر دهه بهطور متوسط میانگین دمای هوای کشورمان ۰/۴ درجه افزایشیافته است.
مشروح این مصاحبه را در ادامه میخوانید.
امسال پاییز گرمی را پشت سر گذاشتیم، آیا سالهای گذشته، چنین گرمای بیسابقهای را در این فصل شاهد بودهایم؟
همه ما در مورد کمبارشی پاییز امسال توافق نظر داریم و یکی از دلایل آنهم، وجود تودههوای گرمی است که در منطقه خاورمیانه و اروپای شرقی بهویژه در منطقه شرق مدیترانه حاکم بوده، بهخصوص در چند هفته اخیر که حاکمیت تودههوای گرم و الگوهایی که منجر به پایداری آن در منطقه میشود، موجب تضعیف نفوذ سامانههای بارشی و درنتیجه کاهش بارشها شده است. سامانههایی که ایران را در فصل پاییز و فصول سرد سال تحت تأثیر قرار میدهد، عمدتا از مدیترانه توسعه پیداکرده و حین گذر از غرب به شرق، از روی کشور ما و عرضهای جنوبی عبور کرده و باعث تولید سیستمهای جبههای میشوند. هسته هوای گرم در شمال آفریقا به اروپای شرقی بهخصوص مدیترانه شرقی و خاورمیانه نفوذ کرده و باعث شده این سیستمها آنطور که باید نتوانند در شرق مدیترانه تقویتشده و به کشور ما وارد شوند. برخلاف اروپای شرقی و مناطق خاورمیانه، در اروپای غربی بارشها بسیار خوب بوده و درواقع یک دوقطبی کمبارشی- پربارشی میان اروپای شرقی و خاورمیانه و اروپای غربی رخداده است. همانطور که اشاره کردم، علت آن تودههوای گرمی است که در نیمهشرقی اروپا تا خاورمیانه مستقر بوده و در چند هفته اخیر دادههای دمایی نشان میدهد، با دورههای بسیار گرمی مواجه بودیم، بهنحویکه در برخی هفتهها بهویژه هفتههای اخیر، دماهای بیشینه غیرمعمول بوده و اگر به حدود ٦٠- ٧٠ سال گذشته بازگردیم، چنین دماهایی در این دوره بیسابقه است. آنومالی یا بیهنجاری مثبت دمایی ما نسبت به شرایط نرمال در طی هفتههای گذشته بسیار بالا بوده و برخی استانها بهویژه استانهایی که سردسیر هستند و در سواحل شمالی قرار دارند، یا استانهایی که در دامنههای البرز واقعشدهاند، با بیهنجاری شدید مثبت دما مواجه بودهاند، طوری که این بیهنجاری در تاریخ این مناطق و چند هفته گذشته مشاهده نشده بود. همین گرمای کمسابقه و یا برخی هفتهها بیسابقه که هماهنگ با گرمای حاکم بر منطقه خاورمیانه بوده، موجب شده بارندگیهای ما کمتر از نرمال باشد، و پاییز به نسبت خشکی را سپری کنیم و البته چند روزی بیشتر باقی نمانده و این موجی که در روزهای گذشته باعث بارندگی بهویژه در غرب کشور شده، عبور کرده است و با حداقل حدود یک هفته کمبارشی مواجه خواهیم بود.
وضعیت برای زمستان چگونه است، آیا همین روند ادامه دارد؟
پیشبینیهای فصلی عمدتا براساس شاخصهای دورپیوندی بزرگمقیاس مانند النینو و لانینا انجام میگیرد که بیشتر برپایه آمار است و نمیتوان تحلیل فیزیکی خیلی دقیقی ارائه کرد و طبق آمارها در سالهای النینو شرایط ما بهویژه در پاییز خوب بوده است. غیر از شاخصهای دورپیوندی بزرگمقیاس، شاخصهای دیگری هم وجود دارد که در مقیاس زمانی کوتاهتری عمل میکنند و حداکثر برای دو هفته قابل پیشبینیاند. به دلیل تأثیر عمده دور پیوندهایی که پیشبینیپذیری بالایی هم ندارند، نمیتوانیم بهصورت قطعی پیشبینی فصلی داشته باشیم. برای این منظور اغلب مدلهای عددی مورداستفاده هستند که خوشبختانه طی دهههای اخیر تعداد این مدلها افزایش پیداکرده و اکنون حدود ٨ تا ٩ مرکز جهانی پیشبینیهای فصلی ارائه میدهند ولی به دلیل تغییرات کوتاهمدت برای حدود دو تا سه هفته است. خیلی مواقع پیشبینیهای فصلی با خطا مواجه میشوند، همانطور که در تابستان، پیشبینیهایی برای پاییز امسال ارائه شد و بیانگر پاییز نسبتا خوبی بود ولی همین تغییرات کوتاهمدت مانند هجوم تودههوای گرم که از فصل گذشته، قابل گمانهزنی نبود، تمام سناریوها را تحت تأثیر قرارداد و برخلاف آنکه گفته شد، با پاییز نرمال و پربارشی مواجهیم، شاهد پاییزی گرم و کمبارش بودیم. برای زمستان نیز مدلهای عددی، سیگنالی قوی برای پربارشی یا کمبارشی ارائه نمیدهند و بیشتر بیانگر شرایط نرمال هستند. چنانچه زمستان نرمالی داشته باشیم، میتواند وضعیت مثبتی باشد، به این دلیل که حدود ٤۵ درصد بارشهای سالانه ما، در فصل زمستان رخ میدهد و بهویژه برای نیمهجنوبی کشور که عمده بارشها در فصل زمستان است.
کما اینکه سال ٢٠٢٣ که چند روزی از آن باقیمانده، ازنظر دمایی یک سال استثنایی بود و طبق بیانیه سازمان جهانی هواشناسی، این سال گرمترین سال ثبتشده در تاریخ است و تکتک ماههایی که از می، ژوئن، آگوست، سپتامبر، اکتبر و نوامبر سپری کردهایم، جزو گرمترین ماههای رکوردی زمین بوده است. به نظر میرسد در روزهای آینده این مسئله قطعیت پیدا میکند و سال ٢٠٢٣ را بهعنوان گرمترین سال زمین اعلام خواهند کرد. همین تغییرات اقلیمی و تغییراتی که در میدان دمایی رخداده، سامانههای جوی را که در فصول سرد سال (پاییز و زمستان) از آسمان کشور عبور میکنند متأثر میسازد، بنابراین برای زمستان آینده خیلی نمیتوان با قطعیت اظهارنظر کرد که آیا با سال کمبارش یا پربارش مواجهیم. غالب مدلهای عددی شرایط تقریبا میانگین را نشان میدهند و امیدوارم دستکم شرایط میانگین را در بارندگیها تجربه کنیم. عمده بارش برف در فصل زمستان رخ میدهد و برای انباشت آب در مناطق کوهستانی تأثیرات خوبی دارد و در هنگام گرمای هوا با ذوب شدن برف، جریان آب رودخانهها تأمین میشود و امیدواریم این اتفاق رخ دهد. همانطور که مطرح کردم، برخی مدلهای عددی شرایط پربارش و برخی کاهش بارش را پیشبینی کردهاند. بنابراین در این مدلها، برای میزان بارشهای زمستانه توافقی مشاهده نمیشود.
سالهاست که موضوع تغییرات اقلیمی در رژیم بارشها مطرحشده و شما همواره از سازگاری با تغییرات اقلیمی سخن گفتهاید، این سازگاری به چه معناست ؟
طی سالیان قبل، آثار ویرانگر تغییرات اقلیمی برای ایران ملموس و مشهود بوده است و برخی اثرات آن با کمیتهای اقلیمی همچون متوسط دمای هوا و میزان بارندگیها ارتباط دارد و در سالهای اخیر میانگین بارشهای سالانه کشور کاهشیافته و متوسط دمای هوا افزایشیافته و مبتنی بر آمارهای سازمان هواشناسی در پنج دهه اخیر، میانگین دمای هوای ایران حدود ۲ درجه سانتیگراد افزایشیافته و به عبارت بهتر، در هر دهه بهطور متوسط، میانگین دمای هوای کشورمان ۰/۴ درجه بیشتر شده است. افزایش دما و کاهش بارش باعث تبخیر و کاهش دسترسی به منابع آبشده و همچنین باعث میشود در روزهای سرد سال ذخایر برف در ارتفاعات کاهش یابد و آورده رودخانهها در فصل گرم کاهش یابد. همین امر موجب کمآبی رودخانههای دائمی، تبدیل رودخانههای دائمی به رودخانه فصلی و خشک شدن زودتر از موعد رودخانههای فصلی خواهند شد.
شکی باقی نمانده که زمین به شکل بیسابقه نسبت به گذشته گرم شده و باتوجه به تغییرات در الگوهای جوی و بارش در مناطق مختلف، واضح است که تحولات اقلیمی شوخی نیست و باید بهصورت جدی موردتوجه قرار گیرد. براین اساس کشورها و دولتها برای مقابله با آثار ناگوار این پدیده تمهیداتی را قائل شدهاند، ضمن اینکه ما نمیتوانیم از تغییر اقلیم جلوگیری کنیم و در معرض اثرات آن قرار داریم. در برخی نقاط ممکن است این تغییرات مفید باشد، بهعنوانمثال در مناطق شمالی روسیه با گرمتر شدن هوا، براثر ذوب یخها، زمینهای بیشتری برای کشاورزی حاصل میشود و این میتواند اتفاق خوبی باشد. اما برای بسیاری مناطق ازجمله ایران و خاورمیانه، تغییر اقلیم اتفاق مثبتی را رقم نمیزند و باعث کاهش بارش و بالا رفتن دما شده و اثرات اقتصادی- اجتماعی بزرگی را بر جوامع تحمیل خواهد کرد. لذا چشمانداز خاورمیانه آیندهای گرمتر و خشکتر است. در نظر داشته باشیم که مناطق خشک در برابر تغییرات اقلیمی شکننده هستند. در خاورمیانه بیشتر از سی سال است که روند کلی دما به سمت افزایش و میزان بارندگی به سمت کاهش است. بنابراین برای تداوم حیات در سرزمین ایران و سایر نقاط خاورمیانه، ساکنان این سرزمینها باید به دنبال انطباق دادن خود و سازگاری با شرایط جدید باشند، تا اثرات ناگوار تغییر اقلیم را کاهش دهند. بهعنوانمثال در بخش کشاورزی میتوان محصولاتی که آب کمتری مصرف کرده و ارزش غذایی را حفظ میکنند، جایگزین محصولات آب برکرد. اغلب کشورها خیلی از محصولات را نمیکارند و فقط محصولاتی را میکارند که آب کمتری مصرف میکند و آنها را صادر میکنند و بعد محصولاتی که آب زیاد مصرف میکنند را وارد میکنند. اشکال کار ما این است که محصولات مختلف را بدون توجه به آبی که مصرف میشود میکاریم و بعد محصولاتی که آب زیادی مصرف میکنند، مثل صیفیجات و هندوانه را صادر میکنیم. ما نباید در اکثر نقاط کشور برنج بکاریم ولی میکاریم. بخش عمده آبهای زیرزمینی کشور به دلیل کاشت گندم از بین رفته است!
سال هاست درباره تغییرات اقلیمی و گرم و خشکتر شدن منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا هشدار دادهشده و بایستی مدیریت آب و کشاورزی تغییر پیدا میکرد. اما اینطور نشد و مطابق بررسی کارشناسان «سدسازیها، علیرغم تبخیر بالا، ادامه یافت و درصد بالایی از آب سدها تبخیر و حرام شد. میزان مصرف آب در بخش کشاورزی 92 درصد است اما راندمان آبیاری فقط ۳۵ درصد است؛ این یعنی از این میزان آب مصرفی، ۶۵ درصد هدر میرود.»
میتوان روش کشت را تغییر داد و بهجای کشاورزی در محیطهای باز که منجر به تبخیر شدید آب میشود، از روشهای گلخانهای یا هیدروپونیک استفاده کرد تا آب بهتر مدیریت شود و یا میتوان زمان کشت را عوض کرد. از طرفی آمایش سرزمین هم باید موردتوجه باشد تا مشخص شود چه محصولی در چه منطقهای به عمل آید و با کمترین مصرف آب، بیشترین بهرهوری حاصل شود. در بخش صنعت هم میتوان بهمنظور سازگاری اقلیمی از گسترش صنایع در مناطق کمبارش و مناطقی که با تنش آبی مواجه هستند خودداری کرد، لذا صنایع پتروشیمی و فولاد و پالایشگاهها که برای تولید محصول به آب نیاز دارند را باید در نزدیکی سواحل و دریا مستقر کرد، تا بتوان با شیرینسازی آب، میزان آب موردنیاز این مجتمعها را تأمین کرد.
در مناطقی مثل فلات مرکزی که با تنش آبی بسیار شدید دستبهگریباناند، نباید شهرکهای جدیدی احداث و جمعیت جدیدی را به این سمت گسیل کرد. جمعیت جدید بهغیراز هوا به آب هم نیاز دارند. آب یک کمیت و یا پارامتر بسیار مهم در اینگونه تصمیمگیریها به شمار میرود. متأسفانه در کشور ما، به این مسائل خیلی توجه نمیشود. شاید در اخبار شنیده باشید که قرار است شهر جدیدی در غرب استان تهران ایجاد شود، تهرانی که دچار تنش آبی است و حتی قادر به تأمین نیازهای آبی جمعیت موجود نیست، چگونه میتواند آب یک شهر جدید را هم تأمین کند؟ بنابراین برای سازگاری با تغییر اقلیم باید به پتانسیلهای اقلیمی توجه کرد و نمیتوان به هر روشی و بدون در نظر گرفتن مسائل زیستمحیطی به دنبال توسعه بود. درواقع سازگاری به مفهوم انتخاب روشهای هوشمندانه است، تا مبتنی بر آن، جمعیت و ساکنین مناطق مختلف، به چالشها و بحرانهای زیستمحیطی دچار نشوند.
قوانین و مصوباتی در کشور داریم که گفته میشود، اگر اینها را اجرایی کنیم، میتواند در سازگاری با تغییرات اقلیمی مفید باشد، اما مسئله این است که قوانین اجرایی نمیشود.
صدالبته که مصوبات و قوانین باید اجرایی شود. اگرچه همه قوانین بینقص نیستند ولی درهرصورت یک سری قوانین تنظیمشده و باید به اجرای آن پایبند بود. یکی از آثار مخرب تغییر اقلیم افزایش آلودگی هوا است، اما میبینید که قانون هوای پاک اجرایی نمیشود. اگر این قانون موردتوجه قرار میگرفت، وضعیت ما ازنظر آلودگی هوا اینگونه نبود. قانونی که به خیلی از ارگانها و دستگاهها مسئولیت داده تا یک سری اقدامات را انجام دهند ولی بیتوجهیها، وضعیت بدی را ایجاد کرده که بهراحتی قابلحل نیست. ممکن است اقدامات ما به حد کافی نباشد، و یا اقدامات بعدیمان به علت تعلل و انباشت تکالیف، هزینههای چند برابری را تحمیل کند. اگر از ابتدایی که قانون هوای پاک تصویب شد، بهدقت موردتوجه قرار میگرفت، اکنون حجم مشکلات نسبت به گذشته چندین برابر نمیشد. به همین علت تأکید میکنم اگر جمعیتی را در منطقهای که آب کافی ندارد و از هوای مناسبی هم برخوردار نیست، مستقر کنید، مشکلات در آینده دوچندان میشود و حل این مشکلات به سهولت آنچه درگذشته امکانپذیر بوده، نیست. چنانچه در موضوعی گرفتار تنش باشیم و به آن بیتوجهی کنیم، در آینده این تنش تبدیل به بحران میشود. هنگامیکه سطح بحران افزایش مییابد، خیلی از شئون اجتماع را دربر می گیرد و چالشهای بسیار بزرگی در مقیاس کشوری ایجاد میکند.
تغییر اقلیم، یک موضوع جهانی است و فقط مختص کشور ما نیست و بسیاری از کشورهای منطقه بهویژه خاورمیانه با چالشهای مرتبط با آبوهوا مواجهند. گردوخاک نسبت به گذشته مناطق بیشتری را در برگرفته و در فصل زمستان آلودگیهای محیط شهری به علت مصرف سوختهای فسیلی تشدید شده و بسیاری از کشورهای خاورمیانه، بهویژه ایران به لحاظ آبی در مضیقه هستند. ازاینرو برخی دولتها بیشترین و بهصرفهترین اقدام را در این زمینه انجام میدهند، تا بر این چالش بزرگ فائق آیند. اما این کمبارشی در کشور ما بهخصوص در فلات مرکزی چالشهای بزرگتری را نسبت به گذشته ایجاد میکند. لذا در جانمایی صنعت و فعالیتهای کشاورزی و هر اقدامی که به آب نیاز دارد، باید به تغییر اقلیم توجه کرد و حل این مسئله بهتنهایی از توان یک و یا چند کشور خارج است.
اساسا به همین علت است که اجلاسهای تغییر اقلیم در سطح جهانی برگزار میشود تا کشورها بتوانند در کنارهم برای این مسئله تصمیم بگیرند. اینطور نیست؟
بله در سالهای اخیر همایشهای متعددی با محوریت تغییر اقلیم در سطح جهان برگزارشده است و حتی در نشستهای سیاسی رهبران کشورها نظیر اجلاس سران جی 7 یا مجمع عمومی سازمان ملل نیز مشاهده میکنیم که موضوعات مرتبط با تغییر اقلیم، ازجمله مسائل اساسی است که در این نشستها مطرح میشود.
در آخرین روز اجلاس کاپ ٢٨ باهم نظری و هماهنگی کشورهای مختلف دنیا، تصمیماتی برای عبور از سوختهای فسیلی اتخاذ شد و نمایندگان نزدیک به ٢٠٠ کشور شرکتکننده در مذاکرات اقلیمی سازمان ملل متحد، توافق کردند که جهان باید از سوختهای فسیلی عبور کند و این گام مهمی در جهت تغییر نحوه تأمین انرژی جهان است. گذار از سوختهای فسیلی بهگونهای خواهد بود که در سال ٢٠۵٠، انتشار گازهای گلخانهای در جهان به صفر خالص میرسد و کشورها باید به سمت اقتصادهای کمکربن و بهکارگیری انرژیهای پاک بروند. اینگونه تصمیمات در سطح کلان برای کشورهایی که به درآمد نفت وابستگی دارند و عمدتا محصول صادراتی آنها سوختهای فسیلی است، نگرانکننده خواهد بود. در مقیاس جهانی رویکرد کشورها کسب انرژی از منابع پاک است که اتفاق خوبی به شمار میرود، ولی در مقیاس ملی، برای کشورهایی نظیر ما که اقتصادمان تا حد زیادی به صدور سوختهای فسیلی وابسته است، خبر چندان خوبی نیست و حتما باید بیش از گذشته به مسئله تغییر اقلیم و حتی تأثیر آن بر اقتصاد کلان توجه کنیم.
پرواضح است که تغییر اقلیم به تسریع روندهای مخرب دامن زده است و شما بارها مهمترین اثر مخرب تغییر اقلیم برای ایران را کاهش دسترسی به منابع آب شیرین دانستهاید، چرا؟
به این دلیل که اغلب استانهای کشور در شرایط تنش آبی قرار دارند و حتی برخی استانها به مرز بحران آبرسیدهاند و هیچ تردیدی باقی نمانده که تغییرات آبوهوایی به کشور صدمه زده و اگر میخواهیم در آینده، شرایط از اکنون بدتر نشود، باید به این موضوع و مسائل مرتبط با آن توجه کرد.
کشور ما، بهطورکلی، در محدوده خشک و نیمهخشک دنیا قرار دارد. درنتیجه، بارش محدود چیز عجیبی نیست. معمولا متوسط بارش سالانه ایران زیر ۲۵۰ میلیمتر در سال است که یکسوم متوسط جهانی است. تبخیر هم در ایران نسبتا زیاد است. درنتیجه باید مراقب باشیم بارش کمی هم که داریم زود تبخیر نشود. مشکل این است که میزان مصرف آب ما عمدتا از منابع تجدیدپذیر است؛ یعنی از بارش سالانه منهای تبخیر و آبی که از مرزهای ما به شکل رودخانه یا حوزههای مشترک آبی خارج میشود و دولتها طی سالهای گذشته برای جبران این کسری مجوز بهرهبرداری از منابع آبی را که بهراحتی تجدیدپذیر نیستند، مثل چاههای غیرمجاز و منابع آبی که برای امروز نیستند، به شهروندان میدهند و این موضوع اثبات میکند، خودمان را با تحولات اقلیمی سازگار نکردهایم. متأسفانه دولت کماکان میخواهد مناطقی که اصلا ظرفیت توسعه صنعت یا سکونتگاهها را ندارد افزایش دهد؛ این موضوع نشان میدهد که ما سرنوشت خشکتر و گرمتر شدن را نپذیرفتهایم و خود را با آن وفق ندادهایم.