واکنش‌ها به صدور مجوز برای استفاده از درختان شکسته ادامه دارد

حیات جنگل‌ها در گروی درختان شکسته وافتاده

گروه اجتماعی 
«درختان پوسیده، شکسته و افتاده ضامن سلامتی و ماندگاری اکوسیستم جنگل‌اند و پناهگاه و مامنی برای صد‌ها موجود زنده‌ که تعادل چرخه حیات جنگل را برقرار و عامل بسیار مهمی برای کنترل بیماری‌ها و آفات‌اند.» این عبارت پرتکرار کنشگران و فعالان محیط‌زیست است که هرازگاهی با زمزمه صدور مجوز برداشت درختان شکسته و افتاده جنگل‌های هیرکانی خبرساز می‌شود. در تازه‌ترین مورد سازمان منابع طبیعی و آبخیزداری قصد خود را مبنی بر جمع‌آوری درختان بی‌ریشه و شکسته اعلام کرده تا مسیر فروپاشی این جنگل‌ها هموار شود که البته اعتراضات گسترده موجب شده این سازمان فعلا دست نگه دارد و دستوری برای انجام اقدامات کارشناسی صادر کند، از سوی دیگر وزیر جهاد کشاورزی نیز خبر داده است که این طرح تا زمان برطرف شدن ابهامات کارشناسی دوباره بررسی خواهد شد. سال‌هاست سوءمدیریت به‌جان جنگل‌های کشور افتاده و هر روز درختان بیشتری در این بی‌تدبیری از عرصه‌های جنگلی محو می‌شوند. تمام صاحب‌نظران روی این نکته اتفاق نظر دارند که کیفیت جنگل‌های شمال در طول چند دهه اخیر به‌شدت کاهش پیدا کرده، به نحوی که درصد تاج‌پوشش درختی اغلب عرصه‌های جنگلی هیرکانی در طول سنوات گذشته سال‌به‌سال کمتر شده است. مواردی نظیر حضور دام مازاد، آلودگی ناشی از دپو زباله در دل جنگل‌ها، ضابطه‌مند نشدن تفریح و تفرج در عرصه‌ها، ویلاسازی‌های غیرمجاز و البته قاچاق چوب، به قطع درختان جنگلی و خالی شدن جنگل‌ها از پوشش درختی در برخی نقاط دامن‌زده است و یا در آخرین روز‌های بهمن ۱۴۰۲ حدود یک و نیم هکتار از عرصه‌های جنگلی منطقه الیمالات شهرستان نور به بهانه ایجاد پارکینگ برای طرح گردشگری قطع و به گفته برخی منابع، در این عملیات حدود چهار هزار اصله درخت و نهال جنگلی از بین رفت. در چنین وضعیتی برداشت چوب‌های خردشده و افتاده هیچ نفعی برای جنگل‌های هیرکانی ندارد و بیش‌از‌پیش مسیر را برای غارت بیش تر و افزایش قاچاق و برداشت‌های غیراصولی باز می‌کند. 
 تیرخلاصی بر پیکره هیرکانی
درختان جنگل‌های هیرکانی میلیون‌ها سال از عمرشان می‌گذرد و به باور دانشمندان، با دایناسور‌ها همزمان هستند و به دوره ژوراسیک تعلق دارند. محلی‌ها هم معتقدند که نمی‌توان ارزش آن‌ها را با پول قیمت‌گذاری کرد. این  عرصه‌های جنگلی از شهر آستارا در جمهوری آذربایجان آغاز می‌شود و تا شهر گلی‌داغ در استان گلستان ادامه‌دارد و با وجود این که تنها ۶۰ هکتار آن در جمهوری آذربایجان قرار دارد، این جنگل‌ها به‌عنوان میراث طبیعی مشترک دو کشور در فهرست جهانی یونسکو به ثبت رسیده‌اند. فعالان محیط‌زیست می‌گویند، بهره‌برداری مجریان طرح جنگلداری، چرای بی‌رویه دام، قاچاق چوب، تعرض به عرصه‌های جنگلی، چه در مرز فوقانی و چه در مرز پایینی، بهره‌برداری از معادن ذغال سنگ،  تغییر اقلیم، انتقال آب چشمه‌ساران بالادست به ییلاقات جنگلی یا حتی ییلاقاتی که در مرز جنگل و مرتع واقع شده‌اند، دست به‌دست هم داده‌اند تا تعادل این اکوسیستم فوق‌العاده به هم بخورد و به پیکر نحیفی بدل شود، در این میان نامه حسن وحید، سرپرست سازمان منابع طبیعی و آبخیزداری برای برداشت درختان ریشه‌کن‌شده، شکسته و افتاده در جنگل‌های ۵۰ میلیون‌ساله هیرکانی، در صورت تحقق، تیرخلاصی بر پیکر این جنگل‌های تاریخی خواهد بود. 
پیش از این، نقی شعبانیان، معاون امور جنگل سازمان منابع طبیعی و آبخیزداری، اعلام کرده بود اگر حمایت‌های مالی دولت از طرح‌های صیانتی و حفاظتی جنگل‌های هیرکانی شمال ایران به بیش از سه برابر مقدار فعلی نرسد، تا ۵۰ سال آینده، مساحت این جنگل‌های حیاتی به حدود نصف مقدار کنونی خواهد رسید. 
 اساتید دانشگاه: هر‌گونه دستکاری غیرعلمی و غیراصولی نتایج زیانباری به همراه دارد
از این‌رو جمعی از استادان دانشگاه، کارشناسان و کنشگران سازمان‌های مردم‌نهاد در حوزه محیط‌زیست و منابع طبیعی با امضا یک نامه تأکید کرده‌اند، لازمه هر‌گونه دخالت در جنگل‏‌ها، شناخت علمی، توان ‏سنجی، ارزیابی اثرات محیط‌زیستی طرح‏‌ها و برنامه‌هاست. در غیراین صورت، باید آماده پیامد‌های منفی و بسیار ویرانگری باشیم. 
این صاحب‌نظران عنوان کرده‌اند، جنگل‏‌های هیرکانی هفتاد سال پیش مساحتی برابر 6/3 میلیون هکتار داشته ‏اند که امروز به کمتر از دو میلیون هکتار کاهش یافته است. این جنگل‏‌ها علاوه بر قدمت دیرینه و اهمیت جهانی، نقشی حیاتی در پایداری آب‌و‌هوا و اقلیم، خاک، آب، تنوع زیستی، معیشت، زیبایی منظر و سکونت‏‌گاه‌های انسانی و کشاورزی در دشت‏‌های پایین دست خود دارند. جنگل‏‌ها همانند هر بوم‏ سازگان (اکوسیستم) دیگر، یک محیط زنده و پویا محسوب می‌شوند که یک هویت و کلیت فراتر از اجزای تشکیل ‏دهنده خود (سوپرارگانیزم) را به وجود می‌‏آورند. براین اساس، هر‌گونه دستکاری غیرعلمی و غیراصولی این بوم‏ سازگان‏‌ها، می‌تواند نتایج بسیار زیانباری را برای ویژگی‏‌ها و کارکرد‌های آن‌ها به‌دنبال داشته باشد. 
استادان دانشگاه و کنشگران محیط‌زیست ابراز تأسف کرده‌اند از این‌که اخیرا دو تبصره ذیل ماده ٣٦ لایحه قانون برنامه هفتم به بهانه زراعت چوب و خروج و فروش چوب آلات جنگلی که از ابتدا نیز مورد مخالفت کارشناسان بود توسط سازمان منابع طبیعی و آبخیزداری ابلاغ شده و باز کننده شروع روند بهره‌برداری است؛ به گونه‌ای که پای بهره ‏‏کشی توسط شرکت‏‌های سودجو را به جنگل‏‌های کهن هیرکانی باز خواهد کرد. 
آنان یادآور شده‌اند که «اجرای تبصره (١) ماده ٣٦ قانون برنامه هفتم فارغ از نادرستی و جهت‏‌دار بودن، برای «سازمان منابع طبیعی وآبخیزداری کشور» الزام ‏آور نبوده و با وجود تعداد زیادی از احکام الزام‏آور و برخوردار از اولویت، محل تعجب است که چرا با چنین شتابی و علی‌رغم مخالفت‏‌های دامنه‏‌دار کارشناسان و کنشگران حوزه محیط‌زیست و منابع طبیعی کشور، عده ‏ای در پی اجرایی شدن آن هستند. از سوی دیگر یادآوری این نکته ضروری است که در تبصره (١) ماده ٣٦ این لایحه، عنوان شده که هرگونه اقدامی در‌خصوص این جنگل‏‌ها، «صرفا توسط سازمان منابع طبیعی و آبخیزداری کشور با ‌تأیید رئیس سازمان مزبور انجام می‏ شود» و این درحالی است که، مقرر شده تا بهره ‏برداری از درختان شکسته و افتاده از سوی شرکت‏‌های پیمانکار انجام شود که این امر ناقض منویات مصرح همین تبصره (١) است که محل مناقشه است. از سوی دیگر، سازمان منابع طبیعی و آبخیزداری کشور در زمان صدور ابلاغیه برداشت، از سوی سرپرست فعلی سازمان، مدیریت شده و بازهم برخلاف تصریح قانونی، ابلاغ مذکور با «‌تأیید رئیس سازمان» انجام نشده است.»
استادان دانشگاه، کارشناسان خبره و کنشگران مدنی و جوامع محلی و بومیان حاشیه جنگل‌های شمال با این موضوع هم نظرند که در شرایطی که کشور به‌شدت با مشکلات عدیده اجتماعی، اقتصادی و بوم‏ شناختی مواجه است، خروج هر‌گونه چوب درختان جنگلی و دخالت‏‌های مشابه، جز تأمین منافع مافیای چوب که در کمین غارت جنگل ایستاده‌اند ماحصلی نخواهد داشت. این در حالی است که به اذعان صاحب‌نظران عرصه‏‌های منابع طبیعی و محیط‌زیست، وجود درختان حتی از نوع خشکه‏ دار در جنگل برای مانایی حیات آن ضروری است و سلامت بوم سازگان و توالی جنگل را تضمین می‌کند. بنابراین، هرگونه خروج چوب‏ آلات و بهره‌کشی از جنگل‌های زخم‌خورده ‏ هیرکانی و نیز زراعت چوب در عرصه‏‌های جنگلی، کاملا غیرعلمی، مردود و مغایر با اصل ٤۵ و ۵٠ قانون اساسی، ماده ٢ آیین‌نامه اجرایی لایحه قانون اصلاح قانون واگذاری و احیای اراضی مصوب ١٣۵٩، قانون حفاظت از جنگل‏‌ها و مراتع مصوب ١٣٤٦ و موازین شرعی در بهره ‏برداری منابع تجدید شونده و انفال است. 
استادان دانشگاه، کارشناسان و کنشگران سازمان‌های مردم‌نهاد در حوزه محیط‌زیست و منابع طبیعی خطاب به رئیس دولت عنوان کرده‌اند، «همانطور که در شعارهای انتخاباتی وعده داده بودید اثربخشی حفظ و مدیریت منابع طبیعی و جنگل‏‌ها بسیار بیش تر از بهره‏برداری ناپایدار و بدون طرح و برنامه علمی و عملی جنگلداری است، در راستای جلوگیری از بازگشت کابوس مجدد بهره‏برداری از جنگل‏‌های شمال ایران و این‌گونه اقدامات مقطعی که جز خسران و ضرر سودی به حال جنگل‏‌ها ندارد، دستورات لازم برای مطالعات تکمیلی و نظرسنجی از استادان مرتبط دانشگاهی و اتخاذ راه‏‌های اصولی مدیریت منابع طبیعی مبذول فرمایید.» 
جمعی از فعالان محیط زیست و عکاسان حیات‌وحش نیز، با انتشار بیانیه‌ای به این مسئله واکنش نشان داده و نوشته‌اند: «سالانه بیش از یک میلیون مترمکعب برداشت چوب، احداث بیش از هفت هزار کیلومتر جاده به عرض 6 متر در سراسر زیستگاه‌های بکر، معرفی گونه‌های مهاجم به جنگل‌های شمال مانند اقاقیا و انواع کاج، رسیدگی نکردن به درختان غیرصنعتی بیمارشده مانند شمشاد و سرخدار یا افزایش چندبرابری دوره‌های سیلاب همه و همه بخشی از سال‌ها مدیریت جنگلداری به شیوه صنعتی در ایران است که اکنون نیز می‌خواهند با وارد کردن یک تبصره در قانون تنفس جنگل، مجددا صدای ماشین را در جنگل‌های رنگارنگ ما بلند کنند. جنگل جان ماست.»
 تاریخچه امکان برداشت درخت های شکسته-افتاده
سال‌ها پیش برخی از متخصصان حوزه محیط‌زیست و جنگلداری که از مشکلات هیرکانی با خبر بودند، با ایده توقف بهره‌برداری از این جنگل‌ها، طرحی با عنوان «تنفس» را برای اولین‌بار ارائه دادند و در‌نهایت فشار افکار عمومی و متخصصان باعث شد تا تبصره‌ای در دل برنامه ششم توسعه، برای تنفس جنگل‌های شمال گنجانده شود.  بر اساس این طرح که در سال 95 به تصویب مجلس شورای اسلامی رسید، «قطع درختان شمال برای مصارف صنعتی و تجاری به مدت 10 سال ممنوع اعلام شد تا جنگل فرصت زایش و پالایش دوباره داشته باشد.» طبق این قانون، برداشت درختان خشک و افتاده نیز ممنوع شد، زیرا احساس می‌شد که برداشت این نوع درختان می‌تواند بهانه‌ای شود برای برداشت‌های غیر مجاز و بی‌رویه در جنگل‌های شمال. با این وجود، عملا ٢٣ دی ماه همان سال، مجلس شورای اسلامی تحت عنوان «ماده ۴٨ قانون برنامه ششم توسعه»، مفادی را تصویب کرد که فقط شکل و ظاهرش توقف بهره‌برداری از جنگل‌های هیرکانی و روح و باطن آن دور زدن این مطالبه ملی بود. این نقشه اما با پیگیری برخی کارشناسان و دخالت شورای نگهبان ناکام ماند و در‌نهایت قانون اصلاح و آن چیزی شد که اکنون در «ماده ٣٨ قانون برنامه ششم توسعه» وجود دارد. 
هادی کیادلیری، سرپرست معاونت آموزش و مشارکت‌های مردمی سازمان حفاظت محیط زیست با ارائه توضیحاتی در مورد تاریخچه امکان برداشت درخت های شکسته افتاده می‌گوید: «در سال ۱۳۹۲ بر اساس مصوبه هیئت وزیران هرگونه امکان برداشت از جنگل‌ها بر اساس طرح‌های قدیم ممنوع شد و امکان برداشت، فقط بر اساس طرح‌های جدید و مطابق با معیارهای پایداری در جنگل ها امکانپذیر می‌شد. اما این مصوبه امکان برداشت درختان شکسته افتاده را فراهم می‌کرد که این مسئله نیز در آن زمان با اعتراض کارشناسان روبه رو شد زیرا از نظر اکولوژیک بسیار حائز اهمیت هستند.» 
کیادلیری تصریح می‌کند: «در برنامه ششم توسعه نیز برداشت چوب و هرگونه بهره‌برداری چوب از جنگل‌ها ممنوع شد و برداشت درختان شکسته و افتاده را صرفا تا سال سوم برنامه توسعه ششم و سال ۱۳۹۹ مجاز دانسته است و پس از آن هرگونه دخالت در جنگل باید بر اساس طرح مدیریت پایدار انجام می‌گرفت. طرح تنفس جنگل‌ها اعلام شد و هرگونه دخالت در این زمینه را منوط به ارائه طرح کرد. برنامه هفتم نیز به همین منوال ادامه یافت و هرگونه بهره برداری چوبی از جنگل و برداشت درختان جنگلی را ممنوع کرد. تبصره یک ماده ۳۶ برداشت درختان حاشیه جاده و شکسته و افتاده را با تأیید رئیس سازمان منابع طبیعی مجاز دانسته که البته الزامی در برداشت وجود ندارد و صرفا این کار را در صورت ضرورت فنی کارشناسی امکانپذیر کرده است.» 
بسیاری از حامیان محیط زیست بر این باورند که سازمان منابع طبیعی تبصره‌های قانونی را به صورت دل‌بخواهی و سلیقه‌ای اجرایی می‌کند و نگران‌اند که با در نظر گرفتن منافع کوتاه‌مدت سودجویان، درختان قطع شده و با عنوان جمع‌آوری درختان بی‌ریشه، مشمول طرح جمع‌آوری درختان افتاده شوند، این اتفاق البته مسبوق به سابقه است.
 سال ٩٧ «علی محمد شاعری»، نماینده نکا در مجلس، طی نامه‌ای از وزیر جهاد کشاورزی خواست تا اجازه برداشت درختان خشکیده و پوسیده در جنگل‌های هیرکانی را صادر و آن‌ها را در اختیار صنایع مربوطه قرار دهند. وزیر جهاد کشاورزی وقت هم در یک تصمیم ناگهانی و بدون مشورت با کارشناسان بدنه سازمان متولی جنگل، امضای این برداشت را صادر کرد. این در حالی است که کارشناسان و دانشگاهیان جنگل بر این باور بودند که دستور وزیر در موافقت با برداشت درختان شکسته-افتاده، راهی برای ورود آسان به عرصه‌های جنگلی و دستبرد راحت‌تر و بی‌دردسر به جنگل‌های هیرکانی است. این موضوع خشم بسیاری از فعالان محیط زیست و متخصصان جنگل را برانگیخت. آن زمان، یک کارشناس محیط زیست در واکنش به این اتفاق مطرح کرده بود:«چنین اقدامی به سودجویان اجازه می‌دهد بدون ترس، به بهره‌برداری از جنگل‌های ارزشمند هیرکانی ادامه دهند و هیچ‌کس یارای مقابله با آنان را نداشته باشد. دولت نتوانسته است مخاطرات و تعرضات به جنگل‌های هیرکانی را حل‌و‌فصل کند. جنگل‌خواری و قاچاق چوب همیشه تحت‌تأثیرمافیای عجیب و غریب صنعت و معدن بوده و انتظار ما این است که، سازمان منابع طبیعی و آبخیزداری صدور پروانه بهره‌برداری که تحت نظارت خودش است را متوقف کند.» این کارشناس در نقد این دیدگاه که درختان افتاده بر زمین در جنگل‌های هیرکانی مضرند و حتما باید جمع‌آوری شوند، عنوان کرد، «این تفکر کاملا اشتباه است. زیرا میلیون‌ها سال این درختان بر روی زمین افتاده و به کود طبیعی تبدیل و تجزیه شده‌اند تا خاک جنگل را غنی کنند. از لحاظ علمی به‌هیچ‌وجه مخاطره‌ای برای جنگل ندارند. 
ما درختان شکسته-افتاده را جزئی از اکوسیستم می‌دانیم که با عنوان «جوامع خرد» یا «جوامع کوچک» مطرح است. این‌ها خود یک زیستگاه درست می‌کنند. وقتی می‌خواهیم سلامتی اکوسیستم‌ها را توضیح بدهیم تعریف سلامتی و شاخص‌های آن در سطوح مختلف، متفاوت است. یک زمانی شما راجع به یک تک‌درخت می‌خواهید توضیح بدهید می‌گویید شاخه‌اش شکسته، برگش پوسیده و مریض است اما یک زمانی می‌خواهید درباره جنگل سلامتی را تعیین کنید. آن‌وقت دیگر بر اساس پارامترهای تک موردی نمی‌گویید این خشک است و باعث بیماری است؛ بلکه این تک مورد می‌تواند حتی باعث سلامتی توده باشد به‌عنوان جوامع سینوسی.»
   گشایش راهی برای چنگ‌اندازی بیشتر به منابع!
هادی کیادلیری، سرپرست معاونت آموزش و مشارکت‌های مردمی سازمان حفاظت محیط زیست نیز در گفت‌وگویی با خبرگزاری ایسنا این مسئله را به لحاظ علمی رد کرده و گفته است: «درخت‌های شکسته شده زیستگاه‌های بسیار مهم و حتی عامل بسیار مهمی برای کنترل آفات و بیماری‌ها هستند. همچنین از این درختان به‌عنوان عامل آتش سوزی جنگل‌ها یاد می‌شود که این اظهارنظر هم اشتباه است چراکه ما تاکنون اصلا در آن مناطق آتش‌سوزی نداشتیم و بر اساس اعلام سازمان منابع طبیعی منشأ ۹۰ درصد این آتش‌سوزی‌ها انسان‌ها هستند. بنابراین واضح است که مقصود از این برداشت‌ها بهره برداری اقتصادی است که این اقتصاد اصلا به نفع سازمان منابع طبیعی نیست و نفع آن به افراد می‌رسد.»«بر اساس آمارهای سازمان منابع طبیعی از میزان برداشت‌ چوبی از جنگل‌های کشور از 5/6 میلیون متر مکعب چوب مورد نیاز کشور تنها حدود ۵۰۰ هزار متر مکعب آن در سال‌های اخیر  از جنگل‌ها استفاده شده و این مقدار معادل با ۱۰ درصد چوب‌ کشور است.» کیادلیری با ارائه این آمار تبیین کرده است: «با این تفاسیر آیا کل بهره‌برداری از درختان شکسته و افتاده که کیفیت چندانی هم ندارند و به لحاظ اکولوژیکی نیز باید مقداری از آن در جنگل‌ها باقی بماند، مقدار قابل توجهی می‌شود که ما از مشکلاتی همچون چرای بی‌رویه دام، تجاوزهای بی‌شمار، زباله، آتش‌سوزی و تغییر کاربری چشم‌پوشی کنیم و تمام انرژی خود را صرف درختانی کنیم که ارزش مادی ندارند؟ مگر این‌که به دنبال گشایش راهی برای چنگ‌اندازی بیش‌تر این منابع باشیم.» 
کاهش مساحت سه میلیون هکتاری جنگل‌های هیرکانی به کمتر دو میلیون هکتار در دهه‌های اخیر که بخش‌هایی از آن بین ۴۰ تا ۶۰ میلیون سال قدمت دارد، می‌تواند در آینده‌ نزدیک، فاجعه‌ای عظیم و جبران‌ناپذیر برای محیط‌ زیست و ساکنان نیمه شمالی ایران رقم بزند و مطابق هشدار کارشناسان ممکن است با ادامه این روند تا ۳۰ سال آینده جنگلی نداشته باشیم! با این حال مدیران همچنان ترجیح می‌دهند، با ورود به جنگل به بهانه بهره‌برداری از درختان شكسته و افتاده، راه را برای غارت درختان سالم باز کنند و یكی از نگرانی های عمده این است كه در نبود نظارت و ارزیابی درست برای جمع آوری درختان افتاده و خشک، سودجویان پس از ورود به جنگل اقدام به «كت زنی» یا زخمی كردن درختان سالم كنند تا این درختان در آینده به درختان خشكیده و افتاده تبدیل شوند.
 بقایای درخت‌های افتاده نقش مهمی در ذخیره کربن خاک ایفا می‌کنند
توجه به اهمیت درختان افتاده و خشک در جنگل از دهه ٧٠ میلادی در جهان مورد‌توجه جنگل‌شناسان و حافظان جنگل قرار گرفت زیرا آن‌ها متوجه شدند مواد مغذی موجود در آن‌ها برای بسیاری از موجودات زنده غذا و زیستگاه فراهم کرده و سبب ارتقا تنوع زیستی می‌شود. درختان خشک و افتاده به همراه چوب و برگ‌هایی که در بستر جنگل انباشته می‌شوند، سبب رشد پوشش گیاهی تازه می‌شوند و همچنین به‌خاطر داشتن عناصر مغذی از‌جمله کربن، نیتروژن، پتاسیم و فسفر، باعث تداوم زندگی موجودات زنده می‌شوند. مطالعات علمی نشان می‌دهند که بقایای درخت‌های افتاده نقش مهمی در ذخیره کربن خاک ایفا می‌کنند. به این دلیل که درختان وقتی زنده هستند، کربن جو را با کمک فرآیند فتوسنتز در چوب خود نگه می‌دارند و هنگامی که می‌میرند، قارچ‌ها و برخی باکتری‌ها مقداری از آن کربن را از بخش‌های مرده درخت به خاک منتقل می‌کنند.»
اعضای هیئت علمی دانشكده منابع طبیعی نیز براین مهم تأکید دارند که «درختان «خشک سرپا» به عنوان بخشی از اكولوژی جنگل به حساب می آیند و در تمامی کشورهای جهان، خارج نكردن بخشی از درختان خشک و افتاده در اثر باد و توفان و آتش سوزی ضروری است. چهار هزار نوع موجودات خاكزی هم وجود دارد كه از درختان پوسیده تغذیه می كنند و باقی ماندن بخشی از درختان افتاده و پوسیده برای تغذیه خاك جنگلی بسیار مهم است. پوسیده شدن درختان خشک در چها مرحله و در مدت زمان 20 ساله تبدیل به كود می شود، در این شرایط ورود بهره برداران تجاری برای پیدا كردن درختان خشک و شكسته غیرقابل توجیه و زیانبار است.»
از این رو، شینا انصاری، رئیس سازمان حفاظت محیط زیست اجازه برداشت درختان شکسته و افتاده را زیانبار توصیف و عنوان کرده است، چنین اقدامی می‌تواند باعث افزایش قاچاق و برداشت‌های غیراصولی از جنگل‌های هیرکانی شود. 
به گزارش رسانه ها، شینا انصاری با غلامرضا نوری - وزیر جهاد کشاورزی – سوم آذر دیدار و گفت‌وگو کرده و در این دیدار، انصاری به نامه اخیر سرپرست سابق سازمان منابع طبیعی در مورد تجویز برداشت درختان شکسته افتاده در جنگل‌های هیرکانی اشاره و گفته است: این مسئله باعث ایجاد حساسیت‌های جدی در بین کارشناسان و افکار عمومی شده است و این اجازه برداشت می‌تواند باعث افزایش قاچاق و برداشت‌های غیراصولی از جنگل‌های هیرکانی شود.
در این دیدار وزیر جهاد کشاورزی نیز پس از طرح مباحث کارشناسی در این خصوص، دستور بررسی دوباره این طرح را تا زمان برطرف شدن ابهامات کارشناسی صادر و خاطرنشان کرده: نگرانی‌های مردم و کارشناسان باید در این زمینه برطرف شود.
حیات جنگل‌ها در گروی درختان شکسته وافتاده