تأملی بر مبانی انقلاب ۵۷

سید مسعود شهیدی
انقلاب اسلامی ابعاد گوناگونی دارد که هرکدام از آن‌ها، عجیب و تأمل‌برانگیز است، این روزها در رسانه‌ها به برخی از این ابعاد پرداخته می‌شود که موجب روشن‌تر شدن افکار عمومی  خصوصا نسل جوان است ‌. ولی کدام بُعد از ابعاد انقلاب اسلامی مهم‌تر، اساسی‌تر و شناخت آن برای طی کردن مسیر آینده حیاتی‌تر است؟
تردیدی نیست که توجه به دستاوردهای انقلاب مهم و ضروری است و برای خنثی کردن سیاه نمایی‌های دشمن بسیار اثربخش است ولی بدون تردید     اصول و مبانی  اگرچه موضوعات نظری هستند و تعمق بر آن‌ها نیاز به اندیشه قوی‌تر  و مخاطب محدودتری دارد   ولی   تکیه‌گاه  و سنگ بنای اصلی تحولات و دستاوردهای  عملی و عینی هستند و لذا باید در فرصت هایی مثل سالگرد پیروزی انقلاب که ذهن‌ها آمادگی بیشتری دارند موردتوجه بیشتر قرار گیرند .
به نظر می‌رسد  مهم‌ترین بُعد از ابعاد انقلاب اسلامی که می‌توان آن را مبنا واصل اساسی  حاکم بر تمام ابعاد دیگر انقلاب دانست  ،حقیقتی بسیار  فراتر از  ابعاد مشترک با دیگر انقلاب‌های  جهان است .  در طول تاریخ  ، انقلاب‌ها و  تحولات سیاسی و سقوط و صعود رژیم‌های سیاسی بسیار بوده و حداقل در قرون اخیر ده‌ها نمونه  در گوشه و کنار جهان وجود داشته این‌گونه تغییرات بسیار مهم هستند و  باید موردتوجه باشند تا با مشاهده  تجربیات بشری، مسیر پیشرفت جامعه ما هموارتر و از تکرار خطاهای دیگران  احتراز شود اما نباید در این ابعاد محدود  شد و از مبانی خاص انقلاب اسلامی غفلت نمود  کارشناسانی  که صرفا با نگاه عرفی  به تحولات ایران می‌نگرند  در تحلیل شرایط   دچار  خطا شده و نسخه‌های اشتباه تجویز می‌کنند . انقلاب اسلامی ریشه در حقیقتی دارد که برای  دنیای معاصر ناشناخته و خلاف عادت است ، آن حقیقت چیست ؟ 
 امام عزیز با صریح‌ترین کلام ، آن را معرفی کرده‌اند .
 ایشان  در بیستم بهمن ۱۳۶۱ در پیام کوتاهی به مناسبت سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی  فرمودند :
 « بیست و دوم بهمن سرآغاز حکومت الله بر جهان است  » و در آن پیام ، سالگرد پیروزی انقلاب را  به مستضعفان جهان  تبریک گفتند . این جملات  بسیار فراتر از باور عمومی و  تصورات عرفی سیاستمداران و دانش تحلیلگران و کارشناسان علوم سیاسی است .
در هیچ‌یک از متون درسی و کتب دانشگاهی علوم سیاسی که در دانشگاه‌های دنیا تدریس می‌شود  سخنی در مورد حکومت الله نیست و اگر آن روشنفکر دانشگاهی  در مورد انقلاب اسلامی گفت من نمی‌فهمم در ایران چه اتفاقی افتاده ، سخنش ترجمان  دانش سیاسی روز دنیا بود  .
 امام عزیز   سال‌ها قبل از پیروزی انقلاب در درس ولایت‌فقیه در نجف که بخش‌هایی از آن در لبنان و ایران منتشر    شد، صریحا فرمودند:  « ولایت فقیه همان ولایت رسول‌الله است » . 
ازاین‌گونه جملات بی‌سابقه در ادبیات سیاسی  که دنیایی از معارف و مفاهیم عمیق را در بر دارد  نباید به سادگی عبور کرد .
شاید گفته شود این جملات امام نوعی اغراق در احساسات دینی است  ، چنین تصوری ناشی از جهل نسبت به امام عزیز  است ،  این جملات متعلق به یک مرجع بزرگ شیعه ، یک فیلسوف و یک عارف حقیقت‌بین است که در سن هشتادسالگی و در اوج مراتب علمی و عقلی و  در یک پیام سرگشاده  و رسمی  بیان‌شده  و بدون شک حداکثر دقت شرعی ،عقلی و علمی در مورد هر کلمه آن وجود داشته تا کمترین مغایرتی با معارف  نورانی اسلام نداشته و از پشتوانه قوی علمی و استدلالی برخوردار باشد . به همین دلیل نه‌تنها  از سوی هیچ‌یک از مراجع بزرگ دینی  مورد اشکال واقع نشد ، بلکه از سوی فقهای بزرگ صدها کتاب و مقاله  علمی در تبیین آن به رشته تحریر درآمده‌است .
با اطمینان می‌توان گفت سنگ بنای  علوم سیاسی در تمدن اسلامی آینده   موضوع «حکومت الله » ، « ولایت رسول‌الله »  و  « وصایت  معصومین  »  و عینیت یافتن آن در دوران غیبت در « ولایت فقیه » است  .
مقامات و جایگاه‌ها متفاوت است،  اما ولایت تشریعی  و حکومت یک حقیقت واحد  است .
  باید از عمق جان باور کرد  که مردم ایران در انقلاب سال ۵۷  با حکومت الله و با ولایت رسول‌الله  و جانشینان ایشان بیعت کرده  و برای نجات مستضعفین جهان، پیمان بسته‌اند . با پایمردی  آنان بر بیعت ، فصلی از تاریخ بشر آغازشده  که همه انبیا و اولیای الهی   در انتظار آن بوده‌اند  . اگر مشتاقیم در ادامه مسیر ، همچنان ، بر بیعت با  حکومت الله  و ولایت رسول‌الله   استوار و ثابت‌قدم بمانیم و از لغزش‌های کوچک و بزرگی که حتی برخی  بزرگان را مبتلا کرده مصون بمانیم،باید مبانی  اعتقادی انقلاب اسلامی را عمیق‌تر  بشناسیم و حقیقت آن را در جان خود استقرار بخشیم   . باید  به مرحله‌ای از معرفت و ایمان نایل شویم که حکومت الله را که در دوران غیبت  در حکومت فقیه عینیت می‌یابد   از  اصول اعتقادی  و از لوازم حیات طیبه  در دنیا و آخرت بدانیم.

تأملی بر مبانی انقلاب ۵۷