با اختصاص ارز ٢٨ هزار و ۵٠٠ تومانی به تجهیزات پزشکی؛

بار گرانی قطعات کاشت حلزون بر دوش بیماران

لیلا عباسی دزفولی 
«ساعت ٣ نیمه‌شب است، صدای عفیف در گوشم می‌پیچد. خوابم آشفته می‌شود. پریشان و عرق کرده با زحمت سرم را بلند می‌کنم. آب خنک شاید حالم را بهتر کند. گرمای ماشین و صدای عفیف.... دیشب بعد از دو روز دوباره رفتم خانه، ولی نتوانستم گریه‌های عفیف را تحمل کنم، روی دیدن چشم‌های براق سیاهش را نداشتم. تحمل نشنیدن صدایم. تحمل گریه‌هایش... آمد سمتم ولی بغلم نکرد. با دست‌های کوچک‌اش مشتم زد و پشت سر هم فریاد زد: بابا نمی‌شنوم..... نمی‌شنوم... برایم سیم بخر.... نمی‌شنوم... فریادی که گوش‌هایم را پاره می‌کرد. فریادی که خودش نمی‌شنید. فریادی که گلویم، قلبم و ذره‌ذره بد‌نم را متلاشی کرد.... مو‌های سیاه و بلندش از شدت گریه خیس شده بودند و به‌صورت زیبا و گندم گون‌اش چسبیده بودند. چشم‌های کشیده‌اش، اشک‌های بی‌پایانش.... سرش را گرفتم، خم شدم و مو‌های نرمش را بوسیدم. و دوباره رفتم بیرون.... توی خیابان‌ها چرخیدم.... اشک امانم را بریده بود. برگشتم... روی رفتن به خانه را نداشتم.... پارکینگ گرم بود، چه اهمیتی داشت.... فریاد‌های عفیف قلبم را سوزانده بود. تکه‌تکه شده بودم. بابا نمی‌شنوم... بابا کی برام سیم می‌خری.... بابا نمی‌شنوم... توی ماشین نشستم. سومین شب بود. دمای هوا شاید ٤۵ یا شاید هم ۵٠ درجه بود. هیچ‌چیز حس نمی‌کردم. اشک، شاید تنها پناه ما در ناامیدی است. اشک شاید دریچه‌ای به‌سوی ناتوانی ماست. کاش می‌توانستم گوش‌هایم را به عفیف بد‌هم تا فریادش در قلبم آرام گیرد... «بابا نمی‌تونم برم مدرسه... می‌خوام برم مدرسه. دستگام خاموشه... بابا برام سیم بخر... دستگام خاموشه.. نمی‌شنوم..... بابا تورو خدا... بابا چرا برام سیم نمی‌خری.... بابا...» و اشک و خواب آشفته و مو‌های بلند و چشمان سیاه عفیف و فریادی که نمی‌دانم چه کسی باید بشنود....» این یک ماجرای واقعی است، لحظات پدر‌ی که دستگاه کاشت حلزون شنوایی دخترش خاموش شده؛ چون ارز ٢٨ هزار و ۵٠٠ تومانی تجهیزات پزشکی اعمال شده و به همین سادگی شنیدن برای بسیاری از افراد رایگان و برای بعضی‌ها گران تمام می‌شود!  کودکانی که برای شنیدن از دستگاه کاشت حلزون شنوایی استفاده می‌کنند باید به طور مرتب با تعویض تمام قطعات آن، دستگاه کمک شنیداری خود را روشن نگه دارند. بسیاری از کودکان کم‌شنوا در صورت استفاده به‌موقع و زودهنگام از سمعک یا دستگاه کاشت حلزون و گذراندن کلاس‌های گفتاردرمانی مستمر می‌توانند مانند یک شخص عادی به زندگی خود ادامه داده و وارد جامعه شوند.  شنیدن حق همه و به‌ویژه تمامی کودکان است. بخشی از زندگی همه ما که اگر امکان‌پذیر باشد، باید برای به‌دست آوردنش تلاش کرد. هر کودکی در هر گوشه این سرزمین‌، خواه در شهر زندگی کند یا در مقابل خانه‌اش سنگفرشی از طلا باشد، خواه در روستایی دورافتاده باشد (که نه‌تنها خانه و خیابانی ندارد بلکه جاده و وسیله نقلیه و مرکز گفتاردرمانی هم ندارد)، حق شنیدن دارد. 
 قیمت قطعات دستگاه کاشت حلزون بالغ‌بر 10 برابر افزایش قیمت داشته است
هزینه نگهداری دستگاه کاشت حلزون به‌صورت تقریبی و میانگین با نرخ ارز ٤ هزار و ۵٠٠ تومانی، سالانه حدود ٦ تا ٨ میلیون تومان برآورد می‌شد که با‌توجه‌به شرایط سخت و پیچیده اقتصادی، بسیاری از خانواده‌ها توان پرداخت همین مبلغ را هم ندارند و سال‌ها است با کمک خیریه‌های مختلف و افراد خیر و داوطلب جامعه، قطعات موردنیاز دستگاه‌های کمک شنیداری خود را تأمین می‌کنند، اما هم‌اینک ما در آستانه یک فاجعه عظیم و هولناک قرار داریم. نرخ قطعات دستگاه کاشت حلزون طی یک هفته گذشته با اعمال نرخ ٢٨ هزار و ۵٠٠ تومانی، بالغ‌بر 10برابر افزایش قیمت داشته است. قطعه یک‌میلیون تومانی، با مبلغ 10 میلیون تومان و قطعه سه میلیون تومانی با نرخی حدود 30 میلیون تومان فروخته می‌شود
هزینه نگهداری دستگاه کاشت حلزون شنوایی سالانه به حدود ٦٠ الی ٧٠ میلیون تومان خواهد رسید و کودکان شنوای بسیاری دوباره ناشنوا خواهند شد. کودکان بسیاری از تحصیل بازمی‌مانند و در حسرت شنیدن، سکوت سهمگینی را تجربه خواهند کرد. پدران بسیاری به گرمای تاریک پارکینگ پناه می‌برند تا از شرمساری چشمان عفیف‌ها بگریزند.
طی سال‌های گذشته همواره با تأخیر در عرضه قطعات (به علت تأخیر در ترخیص از گمرک)، تأخیر در عرضه دستگاه کاشت حلزون شنوایی و ایجاد صف‌های طولانی نوزادان برای عمل کاشت حلزون، و تحمیل هزینه گفتاردرمانی به خانواده به‌جای پرداخت توسط دولت و بسیاری از فراز و نشیب‌ها مواجه بوده‌ایم. ولی استقامت کردیم، جنگیدیم و تلاش کردیم. از دوستان و اطرافیانمان کمک گرفتیم. هر طور بود توانستیم به شنیدن کودکان نیازمند کمک کنیم. تلاش کردیم تا از حق شنیدن کودکان نا‌شنوای سرزمینمان دفاع کنیم.  
اما با ده‌ها برابر شدن قیمت قطعات، با ضعیف‌تر شدن خانواده‌ها، برای نوزادان و کودکان چه اتفاقی خواهد افتاد. آیا مسئولان پیش از اعمال نرخ ارز ٢٨ هزار و ۵٠٠ تومانی به عواقب آن فکر کرده بودند، آیا بستر انجام کار فراهم‌شده بود، چه کسی به خانواده‌ها کمک خواهد کرد؛ بیمه‌ها، بهزیستی یا خیریه‌ها؟ از چه زمانی قرار است به خانواده‌ها کمک کنند، آیا بخشنامه‌ها و دستورالعمل آن آماده‌شده است؟
آیا می‌دانید وقتی شنیدن یک کودک متوقف می‌شود و پس از چند ماه، دوباره دستگاهش روشن می‌شود، ماه‌ها طول می‌کشد تا دوباره عصب گوش، پاسخگویی قبلی را داشته باشد؟ آیا می‌دانید صحبت کردن، فراموش می‌شود؟ آیا می‌دانید قلب مادر‌ها و پدر‌ها چگونه ناگهان از تپیدن بازمی‌ایستد و اشک، حتی، گاهی نمی‌تواند نجات‌بخش باشد؟ 
بار گرانی قطعات کاشت حلزون بر دوش بیماران