احمد الشرع و دام صهیونیسم

خنجر صهیونیست‌ها در غلاف شورش

در میانه بحران مشروعیت در سوریه، الشرع با حمایت پنهان برخی کشورهای منطقه و چراغ سبز تل‌آویو، مأموریتی خزنده برای واگذاری حاکمیت سیاسی دمشق به اسرائیل آغاز کرده است، خیانتی چندلایه که پشت لبخندهای دیپلماتیک و جلسات محرمانه در پایتخت‌های منطقه پنهان مانده است.
سامان پارسانیان، فعال سیاسی و عضو جمعیت وفاداران انقلاب اسلامی در یادداشتی می نویسد:
در هیاهوی جنگ و آوارگی، چهره‌ای با نقاب نجات و ادعای اصلاحات از دل معارضان سوری سر برآورد، اما در پشت پرده، مأموریتی خطرناک‌تر در جریان است. احمدالشرع، بازیگر تازه‌نفس عرصه قدرت، امروز نه تنها چشم به کرسی دمشق دارد، بلکه ردپایش را می‌توان در اتاق‌های فکر تل‌آویو و پنتاگون دنبال کرد، مأموریتی که با شعار مردم‌سالاری آغاز شد و به دروازه‌های تجزیه و نفوذ ختم می‌شود.
 در شرایطی که سوریه پس از سال‌ها جنگ تحمیلی و بحران تروریسم در مسیر احیای ثبات ملی و بازسازی قرار گرفته بود، گزارش‌هایی مبنی بر همکاری محرمانه میان تیم دیپلماتیک رهبر شورشیان سوریه با رژیم اسرائیل، بار دیگر شعله بحران مشروعیت را در این کشور برافروخته است. این تحرکات پنهانی که همزمان با سفر دونالد ترامپ، رئیس جمهوری ایالات متحده آمریکا به عربستان و دیدار با رئیس‌جمهور موقت سوریه کلید خورد، نه‌تنها خطری جدی برای امنیت ملی سوریه، بلکه تهدیدی برای کلیت جبهه مقاومت در منطقه محسوب می‌شود.
 پایان رؤیای استقلال سوریه/ دمشق در آستانه استحاله
خبرهای منتشرشده پیرامون دیدارهای پنهانی میان دیپلمات‌های منصوب به دولت موقت و نمایندگان تل‌آویو در کشورهای ثالث، نشان‌دهنده روندی خزنده برای واگذاری حاکمیت سیاسی سوریه به بیگانگان است. اگر این دیدارها به سازوکارهای رسمی منتهی شود، نخستین نتیجه آن فروپاشی رؤیای استقلال این کشور خواهد بود.
دمشق که روزگاری قلب تپنده جریان ضدصهیونیستی جهان عرب و محور مقاومت محسوب می‌شد، اکنون با انتخاب مسیر خطرناک نزدیکی با دشمن دیرینه، در معرض خطر استحاله به یک دولت وابسته و ناکارآمد قرار گرفته است. استقلال سیاسی، بیش از آن‌که در مرزهای جغرافیایی تعریف شود، در مواضع راهبردی کشورها در برابر نظام سلطه بازتاب می‌یابد.
سوریه‌ای که سال‌ها حتی در شرایط سخت هم از هرگونه گفت وگوی مستقیم با اشغالگران فلسطین خودداری می‌کرد، امروز به واسطه پروژه رهبر شورشیان، در آستانه تسلیم سیاسی به همان دشمنی است که خاکش را اشغال کرده و ملتش را آواره ساخته است.
بررسی روندهای مشابه در کشورهای عربی نشان داده که هرگونه نزدیکی سیاسی با تل‌آویو، نه‌تنها منجر به توسعه یا صلح پایدار نمی‌شود، بلکه معمولاً با بحران مشروعیت، تحقیر ملی و فروپاشی داخلی همراه است. این مسیر، برای سوریه نیز جز تکرار فاجعه نیست، مگر آنکه ملت و نیروهای مقاومت پیش از رسمی شدن آن، واکنش قاطع نشان دهند.
در نهایت، حافظه تاریخی مردم سوریه لبریز از ایثار، شهادت و مبارزه با متجاوزان است و چنین خیانت آشکاری از سوی یک چهره تازه‌وارد در ساختار سیاسی را به سادگی فراموش نخواهد کرد. مشروعیتی که بر پایه بده‌بستان با اشغالگر بنا شود، همواره لرزان و زودگذر است.
 اسرائیل، بازیگر پنهان پشت تحولات جدید سوریه
با افزایش فشارهای دیپلماتیک غرب و درگیری‌های داخلی، شورشیان بلاخره موفق شدند کنترل دمشق را در اختیار بگیرند و چهره‌ای به ظاهر میانه‌رو اما وابسته را به‌عنوان رئیس‌جمهور موقت معرفی کنند. آنچه بیش از همه نگران‌کننده است، نقش مستقیم رژیم اسرائیل در فرآیند مشروعیت‌بخشی به این سناریوی سیاسی است.
تل‌آویو از آغاز بحران سوریه، در هر نقطه‌ای که امکان نفوذ غیرمستقیم داشته، دخالت کرده است؛ از حمایت لجستیکی از تروریست‌ها در جولان تا تأمین اطلاعات نظامی برای شبه‌نظامیان. اکنون، در مرحله‌ای جدید و تصرف دمشق توسط تحریر الشام، با استفاده از چهره‌هایی چون احمدالشرع، به‌دنبال ساخت پوششی سیاسی برای حضور رسمی و بلندمدت در ساختار حاکمیتی سوریه است.
تحلیل‌گران معتقدند این استراتژی جدید اسرائیل با تکیه بر "نفوذ نرم ساختاری" طراحی شده است. به جای حمله نظامی، تلاش دارد از طریق عناصر سیاسی وابسته، اهداف خود را در قالب سازوکار دیپلماتیک محقق سازد. شخصیت معرفی‌شده به‌عنوان رئیس‌جمهور موقت، در همین چارچوب جای می‌گیرد؛ چهره‌ای که در ظاهر چاره‌ساز و میانه‌رو معرفی می‌شود، اما در واقع، حامل منافع تل‌آویو در دمشق است.
این سناریو نه‌تنها استقلال سیاسی سوریه، بلکه هویت فرهنگی و امنیت ملی این کشور را هدف گرفته است. همان چیزی که در فلسطین و لبنان با تجربه‌های تلخ و پرهزینه همراه بوده است.
افشای نقش پشت‌پرده رژیم اشغالگر در این تحولات، وظیفه‌ای ملی برای نیروهای مقاومت و نخبگان سیاسی است. چنانچه امروز این نقاب از چهره این پروژه برداشته نشود، فردا شاید دیگر فرصتی برای بازگشت باقی نماند.
سکوت کشورهای عربی، مهر تأیید بر معامله پنهانی
نکته قابل تأمل در این سناریو، سکوت معنادار برخی دولت‌های عربی همچون عربستان سعودی، امارات و اردن است. این کشورها که سال‌ها با تجهیز شورشیان علیه حکومت قانونی دمشق، به دنبال براندازی بوده‌اند، اکنون با چراغ سبز به دولت موقت، نقش تسهیل‌گر پروژه نفوذ تل‌آویو را ایفا می‌کنند.
بر اساس گزارش‌های میدانی، دیدارهایی میان نمایندگان سیاسی دولت جدید و مأموران اطلاعاتی اسرائیل در پایتخت‌هایی چون ریاض، ابوظبی و قاهره برگزار شده که از حمایت لجستیکی دولت‌های میزبان نیز برخوردار بوده است. این نشست‌ها، با هدف آماده‌سازی برای پذیرش رسمی رهبر شورشیان به‌عنوان شریک منطقه‌ای اسرائیل طراحی شده‌اند.
رفتار دوگانه این دولت‌ها، که از یک‌سو شعار وحدت عربی و حمایت از فلسطین سر می‌دهند و از سوی دیگر، در عمل شریک صهیونیست‌ها در پروژه استحاله سوریه هستند ، نمونه‌ای آشکار از خیانت دیپلماتیک است. چنین عملکردی نه تنها ضدآرمان‌های ملت‌های عربی، بلکه نشانه‌ای از بی‌صداقتی عمیق در سطح راهبردی است.
ناظران معتقدند که برخی کشورهای عربی، با هماهنگی اسرائیل و آمریکا، در حال مهندسی آینده سوریه هستند، آینده‌ای تحت کنترل و بدون تهدید برای منافع غرب. آن‌ها خواهان نسخه‌ای بی‌خطر، سازش‌پذیر و فرمان‌بردار از حکومت سوریه‌اند و این دقیقاً همان نقشی است که به رهبر دولت جدید واگذار شده است.
سکوت این کشورها نه تنها معنای تأیید دارد، بلکه مسئولیت تاریخی آنان را نیز سنگین‌تر می‌کند. خیانتی که شاید امروز در پشت درهای بسته صورت می‌گیرد، اما فردا در صفحات تاریخ، برای همیشه ثبت خواهد شد.
 توافقات آستانه در تقابل با واقعیت میدان سوریه
ترکیه یکی از طرف‌های رسمی توافق آستانه بود که در آن، به همراه ایران و روسیه متعهد شد از تمامیت ارضی سوریه دفاع کند و به روند سیاسی مشروع دمشق احترام بگذارد. با این حال، عملکرد میدانی ترکیه، کاملاً برخلاف مفاد این توافق بوده است.
در عمل، آنکارا با تجهیز و پشتیبانی از گروه‌های شبه‌نظامی معارض و پناه‌دادن به چهره‌هایی مانند احمدالشرع که در ظاهر رئیس‌جمهور موقت، اما در واقع رهبر تروریست‌های وابسته به اسرائیل است نشان داده که تعهداتش را بازیچه منافع آنی خود کرده است.
اگرچه در ظاهر، ترکیه در سال‌های اخیر بارها با رژیم اسرائیل درگیر تنش‌های لفظی و حتی دیپلماتیک شده، اما واقعیت این است که آنکارا و تل‌آویو در میدان سوریه عملاً اهداف مشترکی دنبال کرده‌اند: تضعیف محور مقاومت، براندازی دولت قانونی سوریه و جایگزینی آن با چهره‌های وابسته و قابل مهار.
بنابراین، اختلافات ظاهری میان ترکیه و اسرائیل نباید مانع از درک همسویی راهبردی‌شان در سوریه شود. احمدالشرع، دقیقاً محصول همین همکاری چندلایه است.
از سوی دیگر، روسیه نیز به عنوان تضمین‌کننده توافق آستانه، اکنون در برابر انتخابی راهبردی قرار گرفته است: آیا قربانی بده‌بستان‌های پشت‌پرده با غرب و ترکیه می شود؟
سکوت یا بی‌عملی روسیه در برابر قدرت‌گیری احمدالشرع و نفوذ رژیم صهیونیستی در دمشق، می‌تواند نه تنها اعتبار مسکو به‌عنوان یک بازیگر مقتدر منطقه‌ای را خدشه‌دار کند، بلکه زمینه‌ساز بی‌اعتمادی متحدانش از جمله ایران نیز بشود.
 جایگاه ایران در معادله جدید سوریه
ایران باید از ظرفیت‌های رسانه‌ای، دیپلماسی مقاومت و تقویت پیوند با ملت‌های منطقه بهره‌گیرد تا مشروعیت جعلی رهبران دست‌نشانده را به چالش بکشد. در چنین شرایطی، ایران می‌تواند با ارائه یک نسخه جدید از توافق آستانه بر پایه دفاع از ملت‌ها نه دولت‌های سازشکار، هم ترکیه را به چالش بکشد و هم روسیه را وادار به انتخاب کند.
نسخه‌ای از "آستانه مقاومت" که در آن، نه صلح بر پایه تحمیل غربی، بلکه ثبات بر پایه استقلال سیاسی و نفی نفوذ اسرائیل مطرح باشد. این تنها راه نجات سوریه و تقویت جبهه مقاومت در برابر پروژه‌های استحاله‌ای چون احمدالشرع است.
 خنجر صهیونیست‌ها در غلاف شورش
دریافت همه صفحات
دانلود این صفحه
آرشیو