نسخه Pdf

جوابیه آموزش‌وپرورش و توضیحات «رسالت»

چرا معضل کمبود معلم پیش‌بینی نشد؟

امسال کمبود معلم در مدارس کشور به نسبت سال‌های گذشته حادتر و ملموس‌تر بوده است و چندین هزار کلاس درس تا هفته اول آبان ماه معلم نداشتند، موضوعی که برگزاری نشست ویژه و غیرعلنی مجلس شورای اسلامی با حضور وزیر آموزش‌وپرورش و تذکر نمایندگان را در پی داشت. ازآنجایی‌که این مسئله به‌شدت بر کیفیت آموزش تأثیرگذار است، روزنامه «رسالت» در گزارشی به این وضعیت انتقاد و پیامد کسری نیروی انسانی به‌ویژه کمبود معلمان متخصص، باانگیزه و توانمند را از زاویه دید کارشناسان این‌گونه تحلیل کرد: «بسیاری از معلمان به خدمت گرفته‌شده، فاقد تجربه کلاس‌داری‌اند و نمی‌توانند آموزش باکیفیتی ارائه کنند. از سوی دیگر، یک ماه از آغاز سال تحصیلی گذشته و برخی پایه اولی‌ها در مناطق کم برخوردار به دلیل نداشتن معلم، در پله اول سوادآموزی به چاله افتاده‌اند. بنابراین کمبود معلم به گروهی از دانش‌آموزان بیش از بقیه آسیب رسانده و آن دانش‌آموزان ابتدایی به‌ویژه پایه اول و دوم هستند؛ کسانی که نخستین گام‌های تحصیلی‌شان را برداشته‌اند و حتی احتمال تکرار پایه در میان این گروه از دانش آموزان وجود دارد، مسئله‌ای که برای کودکان اصلا خوشایند نیست و قطعا دچار پایین آمدن اعتمادبه‌نفس آن‌ها در طولانی‌مدت می‌شود. مطابق آمارهای موجود نرخ تکرار پایه در دوره ابتدایی ۳ درصد و در پایه اول ابتدایی ۱۰ درصد است...»
این گزارش، معاونت آموزش ابتدایی وزارت آموزش‌وپرورش را به پاسخگویی واداشته است که در ادامه جوابیه این معاونت و سپس توضیحات« رسالت» را ازنظر می‌گذرانید. 

جوابیه آموزش‌وپرورش:
 یک کلاس هم نباید بدون معلم باشد حتی با یک دانش‌آموز!
معاونت آموزش ابتدایی وزارت آموزش‌وپرورش در واکنش به مطلب مندرج در آن روزنامه به تاریخ 06/08/1402 باعنوان«زخم عمیق كمبود معلم بر كیفیت آموزشی» پاسخ را به استحضار می‌رساند: 
ضمن تشکر از دغدغه‌مندی نویسنده محترم نسبت به کیفیت آموزش، معاونت آموزش ابتدایی به سهم خود نکاتی را جهت اطلاع خوانندگان و تنویر افکار عمومی بیان می‌کند.
مروری بر مقاله یادشده نشان می‌دهد نظرات ارائه‌شده برخاسته از شناخت دقیق حوزه تعلیم و تربیت و ملاک‌ها و شاخص‌های تخصصی آموزش‌وپرورش نیست؛ ازاین‌رو محورهای نگرانی نویسنده محترم معلوم نبوده و خواننده با انبوهی از اطلاعات پراکنده که برخی غیرمستند و بعضی دیگر حاصل استنتاج‌های نادرست است، مواجه می‌شود. ازآنجایی‌که امر تعلیم و تربیت در آموزش‌وپرورش با مخاطبی حدود 17 میلیون دانش‌آموز، 34 میلیون والدین و یک‌میلیون فرهنگی، امری ملی است لذا بر خود لازم می‌دانیم با مشخص کردن ابعاد موضوع در سه محور نیروی انسانی، کیفیت آموزش ابتدایی و سواد خواندن  به تبیین مسئله بپردازیم.
 نیروی انسانی 
در اهمیت جایگاه معلم به‌عنوان محور اصلی نظام تعلیم و تربیت تردیدی نیست و همگی باور داریم اولین و اساسی‌ترین مسئله آموزش‌وپرورش مانند هر سازمانی باید تأمین نیروی انسانی باکیفیت باشد. به‌بیان‌دیگر موضوع نیروی انسانی  دو  وجه کمیت و کیفیت دارد که هر دو در جای خود بسیار مهم است؛ نویسنده محترم نیز تلاش کرده بود به هر دو وجه بپردازد. 
در باب کمیت در دوره ابتدایی حدود 370.000 کلاس درس وجود دارد که اهمیت آموزش فرزندان ایران سبب شده است در مناطق صعب‌العبور حتی با یک دانش‌آموز و یا با جمعیت زیر پنج نفر هم‌کلاس تشکیل شود. تأمین معلم در شبکه گسترده ملی نیازمند برنامه‌ریزی دقیقی است و عوامل متعددی در آن دخیل است که نویسنده محترم نیز در مقاله از آن‌ها یادکرده بود. به‌عنوان‌مثال کاهش جذب دانشجو معلمان در دهه 90 و افزایش قابل‌ملاحظه بازنشستگانی که بعد از اتمام فرآیند رتبه‌بندی در پایان سال تحصیلی 1402-1401 از چرخه معلمان خارج شدند که نسبت به قبل بی‌سابقه بود. باوجوداین، حدود 97 درصد کلاس‌های ابتدایی در هفته اول مهرماه معلم داشت، اگرچه وقتی وزارت آموزش‌وپرورش برای یک دانش‌آموز هم‌کلاس تشکیل داده و معلم اختصاص می‌دهد یعنی یک کلاس هم نباید بدون معلم باشد حتی با یک دانش‌آموز. 
ازآنجایی‌که علاوه بر کمیت، کیفیت آموزش وجه دیگری است که باید به آن توجه داشت نکاتی در این باب بیان می‌شود. یکی از مطالبات درست از آموزش‌وپرورش این است که نسبت به مبادی ورود معلمان حساس باشد و اجازه ندهد معلم بی‌کیفیت وارد عرصه معلمی به‌ویژه در دوره ابتدایی شود. وزارت آموزش‌وپرورش این موضوع را سرلوحه کار قرارداد و درجذب معلمان جدید، تحولی را در کیفیت آزمون استخدامی رقم زد. برگزاری آزمون کتبی با منابع جدید که بخش اعظمی از آن‌ها راهنمای معلم برنامه‌های درسی ابتدایی بود و ارزیابی که توانایی حرفه‌ای و تعاملی معلم را در حل مسائل آموزشی و نقش‌آفرینی او را در موضوعات اجتماعی با روش‌های علمی می‌سنجید، سبب شد که نیروهای توانمندی به جمع آموزگاران ابتدایی اضافه شوند. در حال حاضر نیز دوره‌های مهارت‌آموزی آن‌ها در روزهای پایان هفته توسط دانشگاه فرهنگیان در حال اجراست.
 کیفیت آموزش ابتدایی
یکی از موضوعاتی که در جای‌جای مقاله به آن اشاره‌شده بود موضوع کیفیت آموزشی است، موضوعی که معاونت آموزش ابتدایی به‌عنوان اصلی‌ترین وظیفه خود در حال اصلاح آن است. قطعا معلم رکن اصلی ارتقاء کیفیت آموزشی است لذا یکی از مهم‌ترین برنامه‌های معاونت ابتدایی آموزش 50 درصد معلمان یعنی حدود 135.000 معلم با شبکه‌سازی و ایجاد گفتمان آموزشی مستمر است که با عنوان طرح شهید همت در حال اجراست. نگاهی به ابتدای شیوه‌نامه این طرح بیانگر نگاه تحولی آن است. «توانمندسازی نیروی انسانی بنیادی‌ترین عنصر موفقیت هر سازمان است. امروزه نقش و جایگاه نیروی انسانی به‌عنوان عنصری بی‌بدیل در پیشبرد اهداف هر دستگاه پذیرفته‌شده است. از منظر صاحب‌نظران مدیریت، سرمایه‌گذاری برای توانمندسازی، رشد و اعتلای منابع انسانی، مؤثرترین نوع سرمایه‌گذاری به شمار می‌رود. 
بررسی‌های میدانی نشان می‌دهد که اجرای برنامه‌های درسی در دوره ابتدایی از اهداف اصلی آن فاصله دارد، به‌بیان‌دیگر برنامه درسی تغییر کرده است اما معلم همچنان با شیوه‌های سنتی خود فرآیند آموزش را اجرا می‌کند. تحول در رویکرد معلم به آموزش ابتدایی هدفی است که به‌آسانی محقق نمی‌شود لذا طرح شهید همت صرفاً دوره توانمندسازی معلم نیست بلکه جریان‌سازی تغییری عظیم است که با شبکه‌سازی معلمان و ایجاد گفتمان مستمر آموزشی ایجاد می‌شود.
اهداف طرح شهید همت به شرح زیر است:
 چرخش تحولی در آموزش ابتدایی با به‌روز كردن رویكردهای آموزشی و حرکت به سمت شایستگی- محوری
 کاهش فاصله برنامه‌ درسی قصدشده با برنامه درسی اجراشده و کسب‌شده در کلاس درس
  ایجاد بستر مناسب گفتمان آموزشی مستمر با شبکه‌سازی معلمان 
 به اشتراک‌گذاری و اشاعه تجارب آموزشی معلمان با ایجاد حلقه‌های گفتگو و عصر جدید یادگیری
  ترویج و توسعه  فرهنگ خودارتقایی و یادگیری مشارکتی در بین همکاران» 
در حال حاضر آموزش ترکیبی و شبکه‌سازی در تمامی استان‌ها با بهترین مدرسان در جریان است و حلقه‌های گفتمان آموزشی در سه سطح کشوری، استانی و منطقه‌ای شکل‌گرفته است.
 سواد خواندن  
یکی از موضوعات دیگر مقاله مهارت خواندن بود که مهارتی کلیدی و مهم است. معاونت آموزش ابتدایی در این موضوع با نگاهی علمی و به‌روز برنامه‌هایی در دست اجرا دارد که در ادامه به آن‌ها اشاره می‌شود:
 توسعه فرهنگ کتاب‌خوانی با ایجاد کتابخانه کلاسی 
این طرح باهدف ارتقای سطح سواد خواندن با توجه به آزمون پرلز و رسیدن به سطح میانگین جهانی و افزایش شناخت دانش‌آموزان نسبت به پدیده‌های پیرامون انجام شد. در ابتدا فراخوانی به ناشران کودک و نوجوان داده شد و بیش از 5000 عنوان کتاب حوزه کودک بررسی و از بین آن‌ها 1000 عنوان کتاب به تفکیک پایه اول تا ششم برای تجهیز کتابخانه کلاسی انتخاب شد. محور اصلی انتخاب و تدوین بسته آموزشی هر پایه، توجه به تربیت تمام ساحتی بود؛ یعنی برای انتخاب کتاب‌ها نقشه مفهومی متناسب با ساحت‌های شش‌گانه مندرج در سند تحول و مفاهیمی مانند هویت، مسئولیت‌پذیری، امانت‌داری و توجه به مهارت‌های زندگی در نظر گرفته ‌شد. پس از تجهیز کتابخانه کلاسی، هر هفته سه موقعیت یادگیری 15 تا 20  دقیقه‌ای در زنگ فارسی به موضوع کتابخوانی اختصاص داده شد و طراحی آموزشی معلم با توجه به این موضوع تهیه شد. رونمایی از کتابخانه کلاسی سال گذشته در اولین گام به مناسبت هفته کتاب در 32 استان به‌صورت هم‌زمان در 32 مدرسه هر مدرسه 6 پایه (جمعا 192 کلاس) انجام شد. برای سال جاری با همکاری معاونت پرورشی و کانون پرورش فکری 5000 کتابخانه کلاسی تجهیز خواهد شد.
 ارائه طراحی آموزشی زبان‌آموزی پایه اول ابتدایی با تولید بسته‌های زبان‌آموزی (15 بسته برای 15 هفته در آموزش نشانه‌های یک)
مشاهدات میدانی نشان می‌دهد نگاه به آموزش زبان در ابتدایی حداقلی است به‌طوری‌که آموزش زبان فارسی علیرغم ساعات قابل‌توجه در جدول زمانی برنامه هفتگی، به روخوانی با صدای بلند، املا و حفظ نکات دستوری محدودشده است که با رویکردهای به‌روز زبان‌آموزی فاصله دارد. دربسته‌های زبان‌آموزی رویکرد تلفیقی (تلفیق رویکرد آوایی phonics و رویکرد کل‌نگر whole language) انتخاب‌شده است؛ درواقع معنا محوری اساس تولید بوده و سناریوی آموزشی معنادار شکل‌گرفته است به‌بیان‌دیگر به‌جای اینکه درباره زبان صحبت شود خود واقعی معنادار زبان آموزش داده می‌شود. این سناریو حدوداً بیست فعالیت یادگیری را شامل می‌شود که برخی از آن‌ها بر اساس رویکرد آوایی بر آموزش آگاهی واجی (آموزش نشانه‌ها) تمرکز دارد. فعالیت‌های یادگیری دربسته‌های زبان‌آموزی به‌گونه‌ای طراحی‌شده است که بچه‌ها به‌صورت فعال در یادگیری خود مشارکت می‌کنند، از تمامی حواس خود استفاده می‌کنند و در قالب بازی مفاهیم را گام‌به‌گام کشف می‌کنند و در ذهن خود می‌سازند. به عبارتی در یک فضای جذاب مسیر شناختی ذهن دانش‌آموزان به کمک همسالان شکل می‌گیرد.
جامعه هدف اجرای بسته‌های زبان‌آموزی 60.000 کلاس اول ابتدایی بود که از این تعداد، 15.000 کلاس غیردولتی هستند و باقی شامل مدارس دولتی است. نسبت مدارس دولتی روستایی به شهری 34 درصد است که حدوداً شامل 12000 کلاس اول روستایی است. با توجه به وضعیت شاخص‌های نرخ مردودی و نرخ ترک تحصیل در روستا، نمونه از مدارس روستایی با جمعیت کمتر از 25 نفر در نظر گرفته شد. نمونه انتخاب‌شده شامل 8190 کلاس روستایی (70 درصد کلاس اول ابتدایی روستایی) در سراسر کشور بود که ضرورت مداخله آموزشی برای آن‌ها بیشتر احساس می‌شد. بسته‌ها هر هفته تولید شد و به‌طور مستمر طی چهار ماه 15 بسته (هر هفته یک بسته) تا دورترین روستا در سراسر کشور توزیع شد. با توجه به تغییر رویکرد زبان‌آموزی، علیرغم استحکام مبانی نظری و به‌روز بودن آن، بلافاصله بعد از تدریس بسته پانزدهم، پژوهش بررسی میزان اثربخشی بسته‌ها انجام شد. روش پژوهش شبه آزمایشی بود شامل گروه آزمایش و گروه گواه که در گروه آزمایش مداخله آموزش بر اساس بسته‌ها انجام‌شده بود و در گروه گواه مطابق سال‌های قبل معلم با رویکرد آوایی تدریس کرده بود. ازآنجایی‌که پژوهش در سطح ملی بود 9 استان انتخاب شدند. از این دانش‌آموزان آزمون‌های زیر به عمل آمد:
1-آزمون روخوانی با ابزار استاندارد شفیعی 2-  آزمون درک متن با ابزار استاندارد کرمی نوری 3- آزمون آگاهی واجی با ابزار استاندارد سلیمانی و دستجردی 4- آزمون روایتگری با ابزار استاندارد سلیمانی 5- آزمون املا با ابزار محقق‌ ساخته 6-آزمون تصویرنویسی با ابزار محقق ساخته. چنان‌که در جدول ملاحظه می‌شود نتایج آزمون‌های گروه آزمایش با گروه گواه در تمامی خرده آزمون‌ها در سطح کمتر از 0.025 به نفع گروه آزمایش معنی‌دار بوده است. 
مطالب یادشده بخشی از برنامه‌هایی است که با نقشه‌ای روشن و منسجم ذیل سند تحول بنیادین و سند راهبردی آموزش ابتدایی به‌منظور ارتقای کیفیت آموزشی در جریان است که در صورت لزوم معاونت آموزش ابتدایی وزارت آموزش‌وپرورش اعلام آمادگی می‌کند تک‌تک برنامه‌ها را تشریح کند. امید است بابیان این مطالب خانواده‌ها به سطحی از آرامش و اطمینان قلبی برسند و بدانند معاونت آموزش ابتدایی با حداکثر توان در به‌روز کردن  روند آموزش فرزندان ایران مشغول خدمتگزاری است.
​​​​​​​
پاسخ روزنامه «رسالت»: 
همچنان در برخی روستاها و مناطق محروم کشور، معلمان غایب‌اند
جوابیه مذکور از چندین بخش تشکیل‌شده و روزنامه «رسالت» به جهت پاسخ مبسوط آموزش‌وپرورش و کمبود فضای انتشار، توضیحات خود را صرفا به حوزه نیروی انسانی که یکی از مهم‌ترین دغدغه‌هاست محدود می‌کند. 
سال‌هاست که این روزنامه چالش‌های حوزه آموزش‌وپرورش را پیگیری و در رابطه با آن گزارش‌های متعددی تهیه و منتشر کرده است، بنابراین طرح این ادعا از سوی معاونت آموزش ابتدایی که نظرات ارائه‌شده در گزارش این روزنامه «برخاسته از شناخت دقیق حوزه تعلیم و تربیت و ملاک‌ها و شاخص‌های تخصصی آموزش‌وپرورش نیست»؛ نمی‌تواند مقرون به‌واقع باشد. همچنین تأکید بر اینکه «محورهای نگرانی نویسنده؛ انبوهی از اطلاعات پراکنده است که برخی غیر مستند و بعضی دیگر حاصل استنتاج‌های نادرست است» از دیگر ادعاهای غیرواقع‌بینانه این معاونت است، زیرا آنچه به رشته تحریر درآمده، بعد از پیگیری‌های صورت‌گرفته و گفت‌وگو با متخصصان و کارشناسان این حوزه و برمبنای اطلاعات و اخبار موجود در وزارتخانه به دست آمده است!  
بنا بر تأکیدات کارشناسان و پژوهشگرانی که سال‌ها در این حوزه فعالیت کرده‌اند، آموزش‌وپرورش از مسیر و ریل‌گذاری اصلی خود خارج‌شده است و آن‌طور که باید در مسیر تربیت و تزریق معلم به‌نظام آموزشی ایفای نقش نمی‌کند. علت این مسئله هم خیلی پیچیده نیست و می‌توان آن را دسته‌بندی هم کرد. یکی از اصلی‌ترین علت‌ها میل دولت‌ها به کم‌کردن هزینه‌ها در حوزه آموزش و سبک‌تر کردن بار دولت در این حوزه است. این را می‌توان در رشد روزافزون مدارس پولی و افزایش هزینه خانوارها در امر آموزش به‌وضوح دید.  اینجا هم ماجرا از همین قرار است، دولت مایل است به‌جای اینکه سال‌ها برای یک دانشجو-معلم هزینه بکند تا او معلم شود، با هزینه‌ای بسیار کمتر و از روش‌هایی تحت‌عنوان خرید خدمات و ... این خلأ کمبود معلم را جبران کند. این معلمان آموزش ندیده‌اند و دوره‌هایی که می‌گذرانند هم قابل‌مقایسه با آموزش‌های آکادمیک نیست. نکته دوم عدم‌درک و اشراف کافی مدیران و مسئولان نظام عریض و طویل آموزشی کشور است. به‌طوری‌که در یک دوره، علی‌اصغر فانی، وزیر پیشین وزارت آموزش‌وپرورش خبر از مازاد نیرو در ساختار آموزشی کشور می‌دهد ولی بعد از پایان دوره مسئولیتش، وزرای بعدی ادعای کمبود معلم آن‌هم نه به مقدار اندک، بلکه حدود اعدادی نزدیک به 300هزار نفر می‌کنند! 
وزارتخانه‌ای که هنوز اطلاع دقیقی از تعداد کارکنان و نیازهای خود ندارد، چگونه می‌تواند آینده آموزشی میلیون‌ها دانش‌آموز را مدیریت و برنامه‌ریزی کند. اگرچه کمبود معلم ناشی از بی‌توجهی سال‌های قبل است، اما امسال، پیش از آغاز سال تحصیلی وزیر آموزش‌وپرورش اطلاعات دقیقی در خصوص کمبود نیروی انسانی این وزارتخانه و بحران پیش روی آن نداشت و این باعث شد که برنامه‌ریزی و سیاست‌گذاری درستی هم وجود نداشته باشد و براساس اطلاعات موثق نگارنده، همچنان در برخی روستاها و مناطق محروم کشور، معلمان غایب‌اند!  چرا موضوعی به این اهمیت در تابستان امسال پیش‌بینی نشد و  آموزش‌وپرورش به دستگاه‌ها ذی‌ربط اعلام نکرد که در کدام بخش کمبود دارد و چطور باید این کمبودها رفع شوند، چرا این وزارتخانه نمی‌خواهد سهم خود در چالش کسری نیروی انسانی را بپذیرد؟ 
بحث دیگری که  بیش از همه، در گزارش «رسالت» نسبت به آن اظهار نگرانی شده، بُعد کیفیت معلم است که در جوابیه معاونت ابتدایی آموزش‌وپرورش به آن اشاره و از طرح همت برای ارتقاء کیفیت سخن گفته‌شده است. اما باید در نظر داشت که آموزش‌وپرورش فرآیند کلان و پایداری است که توسعه جامعه مدیون اثربخشی آن است. مدیران می‌خواهند عجولانه طرح‌ها را به اجرا دربیاورند، درحالی‌که آموزش‌وپرورش سال‌هاست به روزمرگی افتاده‌ و فقط می‌خواهد مشکل امروز را حل کند. به گواه اظهارات متخصصان تعلیم و تربیت، نظام آموزش عمومی ما برای جانمایی درست نیروی انسانی برنامه بلندمدت ندارد و صرفا کلاس‌ها را پرکرده است. 
عمده شیوه‌هایی که برای جبران کمبود معلم به کار گرفته می‌شود، همچنان روش‌های تکراری سال‌های گذشته است که کارایی لازم را ندارد. بدون تردید به‌کارگیری معلمان بازنشسته، استفاده از نیروهای حق‌التدریس، پرداخت اضافه‌کار به معلمان شاغل و استفاده از سرباز معلمان کیفیت آموزش را تضمین نمی‌کند. بحث کمبود معلم آن‌قدر جدی است که در مدارس از مدیر و معاونان نیز می‌خواهند که در کلاس‌های درس حاضرشده و به تدریس بپردازند. موضوعی که در گزارش بر آن تأکید شده بود، ولی این رویکرد اشتباه است، زیرا بسیاری از معاونان و مدیران تخصص لازم را برای تدریس ندارند. به همین دلیل در کلاس‌های درس نقش مبصر ‌را ایفا خواهند کرد! 
چرا معضل کمبود معلم پیش‌بینی نشد؟
دریافت همه صفحات
دانلود این صفحه
آرشیو