شمارش معکوس برای به شماره افتادن نفس تهران
چالش بزرگ نفس کشیدن در پایتخت
بهتازگی معاون مرکز تحقیقات کیفیت هوا و تغییر اقلیم، اعلام کرده که تنها در سال ۱۴۰۳ دستکم ۷ هزار و ۳۴۲ شهروند ساکن پایتخت به علت آلودگی هوا و مواجهه طولانیمدت با ذرات معلق، جان خود را از دست دادهاند. ذراتی که بخش قابلتوجهی از آنها حاصل سوختهای آلاینده، صنایع فاقد فیلترهای استاندارد، و کانونهای طبیعی تولید ریزگردند و این آمار تکاندهنده نشان میدهد، هوای سالم برای نفسکشیدن هم به معضلی بزرگ در پایتخت تبدیل شده است.
این شهر به دلیل تراکم جمعیتی بالا، فعالیتهای گسترده صنعتی، تردد روزانه میلیونها وسیله نقلیه و موقعیت جغرافیایی خود، همواره در صدر جدول آلودهترین شهرهای کشور قرار دارد. بر اساس شاخص کیفیت هوا، تهران در بسیاری از روزهای سال با وضعیت «ناسالم» مواجه میشود و شاخص کیفیت هوا در برخی روزهایِ ماه گذشته حتی از مرز ۵۰۰ نیز عبور کرد که نمایانگر وضعیتی بحرانی و فوقاضطراری است.
نسخه معیوب تعطیلیهای مقطعی و راهکارهای کوتاهمدت
آلودگی هوای تهران، روزبهروز وارد مرحله جدیتری میشود. اگر سالهای گذشته فقط در ماههای سرد سال هوای پایتخت آلوده میشد، در سالیان اخیر پایتختنشینان حتی ماههای گرم سال نیز از آلایندهها در امان نبودهاند و به گواه تحلیلهای کارشناسی که در رسانهها درج شده این وضعیت زنگ خطر جدی برای سیاستگذاران است. برای عبور امن از این چالش، تهران بیش از هر زمان دیگری به برنامهریزی مبتنی بر راهکارهای عملی، مدیریت علمی، ارتقای کیفیت سوخت، تجهیز و بهروزرسانی ناوگان حملونقل عمومی نیاز دارد. این درحالی است که مسئولان برای نفس کشیدن در تهران همچنان به نسخه معیوب تعطیلیهای مقطعی و راهکارهای کوتاهمدت متکی هستند.
بسیاری از کشورهایی که در کنترل و مهار آلودگی هوا کارنامه موفقی از خود بهجای گذاشتهاند، با سرمایهگذاری در حملونقل عمومی، محدودیت در تردد خودروهای شخصی و جایگزینی سوختهای سالمتر توانستهاند روند آلایندگی را به نحو مؤثری کنترل و مدیریت کنند. حال اینکه به روایت آمارهای رسمی، رقمی نزدیک به دو میلیون و ۹۰۰ هزار خودروی فرسوده در تهران تردد میکنند و طبیعتا این خودروها بهدلیل مصرف سوخت فاقد استانداردهای یورو۴ و یورو۵ و حاوی مقادیر بالای گوگرد، بازیگری مهم و مؤثر در افزایش آلایندهها و تشدید بحران هوای پایتخت به شمار میروند.
از فعالیت پیوسته صنایع آلاینده تا ابهامات در مورد کیفیت سوخت مصرفی پیشتر صدیقه ترابی، معاون سازمان محیطزیست در گفت وگو با شبکه شرق درباره کیفیت سوخت، سخنان قابلتأملی بیان کرده است: «درباره بنزین و گازوئیل به وضعیت استاندارد نرسیدهایم. بنزین غیراستاندارد را در جایگاهها، بهصورت مخلوط توزیع میکنند. وقتی مصرف افزایش پیدا کرده، بنزین استاندارد تولید و توزیع نمیشود و در کلانشهرها، این بنزین توزیع میشود.»
سازمان حفاظت محیطزیست بارها هشدار داده است که «بنزین فاقد استاندارد بهواسطه احتراق ناقص، به افزایش دیاکسید گوگرد، ترکیبات آلی فرار و ذرات معلق ریزگرد (پیام۲.۵) منجر میشود.»
مازوتسوزی نیروگاهها نیز از دیگر عوامل تشدید کننده آلودگی هواست و باتوجه به ناترازی میان تولید و مصرف انرژی، بهویژه در فصول سرد سال، استفاده از این سوخت آلاینده برای مسئولان تنها گزینه روی میز است. معاون سازمان محیطزیست درباره کیفیت مازوتی که در نیروگاهها سوزانده میشود، گفته است: «مازوت مصرفی در ایران، استاندارد نیست و ۳/۵ درصد گوگرد دارد. این درحالی است که در دنیا، این استاندارد نیم درصد است. سازمان استاندارد ایران، تا وجود
۸ دهم درصد گوگرد در مازوت را هم پذیرفته است. مسئولان ذیربط میگویند باید سرمایهگذاری سنگینی برای کاهش گوگرد در مازوت تولیدی، انجام شود و رسیدن به استاندارد لازم، زمانبر است، بااینحال تا سال ۱۴۰۶ باید به استاندارد برسد.»
اما مصرف این سوخت در کنار فعالیت پیوسته صنایع آلاینده، باعث شده ساکنان پایتخت، نه تنها به طور مداوم با آلودگی هوا دستبهگریبان باشند که هرسال، وضعیتی بدتر از قبل را هم تجربه کنند.
آلودگی هوا به یکی از مرگبارترین قاتلان خاموش بدل شده است
ابعاد این بحران زمانی فاجعهبار میشود که به آمارهای مرگومیر ناشی از آلودگی هوا استناد کنیم.
بهتازگی معاون مرکز تحقیقات کیفیت هوا و تغییر اقلیم، زیرمجموعه وزارت بهداشت و درمان اعلام کرده که تنها در سال ۱۴۰۳ دستکم ۷ هزار و ۳۴۲ شهروند ساکن پایتخت به علت آلودگی هوا و مواجهه طولانیمدت با ذرات معلق، جان خود را از دست دادهاند. همچنین میانگین سالیانه غلظت ذرات معلق در سال ۱۴۰۳ نسبت به ۱۴۰۲ تقریبا ۲ میکروگرم افزایش داشته است. یعنی غلظت ذرات معلق در سال ۱۴۰۳ بهطور میانگین ۳۳ میکروگرم بر مترمکعب بوده، درحالیکه در سال ۱۴۰۲ حدود ۳۱ میکروگرم بر مترمکعب بوده است. این افزایش هم تأثیر مستقیمی بر مرگومیر ناشی از آلودگی هوا داشته است. پیشتر نیز چنین آمارهایی در رسانهها مطرح شده است. بهگفته یکی از اعضای شورای شهر تهران، تنها در سال ۱۴۰۰، بیش از 6 هزار و ۳۹۸ نفر از شهروندان تهرانی بهدلیل آلودگی هوا جان باختهاند!
بنابر اعلام رئیس گروه سلامت هوا و تغییر اقلیم وزارت بهداشت در آبان ۱۴۰۳، بررسیهای انجامشده در ۵۷ شهر ایران با جمعیتی نزدیک به ۴۸ میلیون نفر، نشان داده است که تنها در سال ۱۴۰۲، بیش از سیهزار و ۶۹۰ نفر در این شهرها بهدلیل مرگهای منتسب به ذرات معلق جان باختهاند.
براساس گزارشهای وزارت بهداشت، آلودگی هوا که به یکی از مرگبارترین قاتلان خاموش بدل شده است، بر بیماریهایی نظیر سکته قلبی و مغزی، سرطان ریه، بیماری انسدادی مزمن ریه و دیابت تأثیر مستقیم دارد و میتواند تا دو سال از امید به زندگی شهروندان بکاهد. طبیعتا بدون اعمال تصمیمات جدی و عاجلانه در سطوح مختلف، آمار مرگها و خسارتهای ناشی از آلودگی هوا همچنان رو به افزایش خواهد بود.
فرسودگی شبکه حملونقل عمومی
به روایت کارشناسان از دیگر بازیگران مهم در تشدید آلودگی هوا و افزایش مرگومیر ناشی از آن، فرسودگی شبکه حملونقل عمومی است که به لحاظ کمی پاسخگوی نیازهای شهروندان نیست و عملا نتوانسته در مدیریت سفرهای درونشهری، نقش مؤثری ایفا کند. اگرچه شماری اتوبوس جدید و حتی برقی به ناوگان حملونقل عمومی پایتخت افزوده شده، اما کمبودهای این کلانشهر در شبکه اتوبوسرانی و فرسودگی ناوگان، بسیار بیشتر از تعداد اتوبوسهایی است که در تهران سفرهای درون شهری شهروندان را مدیریت میکنند.
تداوم گردوغبار سنگین و تشدید آلودگی
علیرغم اینکه همواره از سوخت بیکیفیت در صنایع؛ فرسودگی ناوگان حملونقل عمومی؛ استانداردهای پایین سوخت خودروها و موتورسیکلتها؛ عدم توسعه حملونقل ریلی و مترو و رشد بیرویه جمعیت شهری بدون زیرساختهای زیستمحیطی بهعنوان عوامل اصلی در تشدید آلودگی هوا یاد میشود، در ماه گذشته، تداوم گردوغبار سنگین نیز به عبور شاخص کیفیت هوای پایتخت از محدوده خطر انجامید و برخلاف تصور عمومی که آلودگی هوای تهران را با سردی هوا و وارونگی دما گره میزند، تابستان امسال نشان داد که خیزش گردوغبار نیز میتواند تهران را به وضعیت اضطرار آلودگی هوا برساند.
خشکیدگی تالابهایی همچون صالحیه، به شکلگیری کانونهای دائم تولید گردوغبار منتهی شده است. براین اساس محمدرضا فرزانه، عضو هیئتعلمی پژوهشکده محیطزیست و توسعه پایدار، اخیرا آلودگی هوای تهران را زنگ خطری جدی برای توجه ویژه به تالابها دانسته و حفظ و احیای آنها را ضرورتی فوری برای بقا خوانده است. او تأکید کرده که تالابها بهعنوان اکوسیستمهای پیچیده، نقش حیاتی در تنظیم چرخه هیدرولوژیک، تعدیل آبوهوا، کنترل سیلاب، تثبیت خاک، و مهمتر از همه، کاهش ذرات معلق و آلودگی هوا دارند.
تالابهای کشور در حالی یکی از پس دیگری خشک میشوند که قانون حفاظت، احیا و مدیریت تالابهای کشور (مصوب ۱۳۹۶) تخصیص و تأمین حقآبه زیستمحیطی تالابها را پس از تأمین آب شرب، در اولویت اصلی قرار داده است.
فرزانه توضیح داده که تالابها با عملکرد خود بهعنوان اسفنجهای طبیعی، اثرات خشکسالی و سیلاب را کاهش میدهند و بهعنوان مهمترین ذخیرهگاههای کربن آبی، دیاکسید کربن جو را به دام میاندازند. خشک شدن تالابها این کربن را آزاد کرده و به تشدید اثر گلخانهای دامن میزند. همچنین، تالابهای مرطوب با تثبیت رسوبات بستر خود و ایجاد پوشش گیاهی متراکم، بهعنوان سدی طبیعی در برابر فرسایش بادی عمل کرده و کانونهای اصلی تولید گردوغبار را خنثی میکنند.
بهگفته او رویکرد غالب در عمل، حقآبه تالابها را در اولویت قرار نمیدهد و این امر منجر به خشک شدن فزاینده آنها شده است. او میگوید اگرچه بخشی از این خشکی به تغییرات اقلیم نسبت داده میشود، اما سهم عمده آن به عامل انسانی و مدیریتی بازمیگردد. الگوی توسعه آببر در کشوری با محدودیتهای ذاتی منابع آبی، به همراه مصرف نادرست آب در تمام بخشها، باعث انحراف آب از مسیر طبیعی و محرومسازی تالابها از حقآبه حیاتیشان شده است. باتوجه به اینکه خشکیدگی تالابها منجر به فقدان کارکردهای حیاتی آنها و ایجاد کانونهای داخلی گردوغبار میشود، فرزانه برای خروج از این وضعیت، راهکارهایی را در دو سطح کلان و عملیاتی ارائه داده است: نخست، تغییر پارادایم توسعه از آببر به آباندوز و دوم بازنگری در بارگذاریها متناسب با ظرفیت اکولوژیک کشور، و افزایش بهرهوری آب.
چه باید کرد؟
واقعیت این است که مدیران طی دهههای اخیر برای کاهش آلودگی هوا، برنامهای اثرگذار و پایدار ارائه نکردهاند و طرحهایی مانند از رده خارج کردن خودروهای فرسوده، توسعه ناوگان حملونقل عمومی و اجرای کامل قانون هوای پاک نیز آنطور که بایدوشاید اجرایی نشدهاند.
عباس شاهسونی، معاون مرکز تحقیقات کیفیت هوا و عضو هیئتعلمی گروه مهندسی بهداشت محیط در دانشگاه علوم پزشکی بهشتی تهران، در گفتوگو با ایلنا میگوید: «بهتر است مسئولان بر روی اجرای برنامههای کاهش انتشار آلودگی و اجرای قانون هوای پاک تمرکز کنند. از سال ۱۳۹۶ که قانون هوای پاک مصوب شده، متاسفانه تاکنون کاهش قابلتوجهی در غلظت ذرات معلق نداشتهایم. اگر هم کاهش یا افزایشی بوده، بیشتر به دلایل شرایط جوی و وزش باد در آن سالها مرتبط بوده، نه بهدلیل اقدام مؤثر دستگاهها. چرا مجلس و کمیسیون محیطزیست که در سال گذشته جلساتی برای بررسی عملکرد دستگاهها برگزار کردند، نسبت به ترک فعلها وعدم اجرای قانون هوای پاک هیچ اقدام عملی انجام ندادند؟»
شینا انصاری، رئیس سازمان حفاظت محیطزیست نیز ضمن ابراز تأسف گفته است: «باوجود اینکه ۷ سال از قانون هوای پاک و آییننامههای اجراییاش گذشته بخش عمده تکالیف محقق نشده است.»
انصاری با استناد بر تجارب بسیاری از شهرهای جهان عنوان کرده است: «آلودگی هوا درد بیدرمان نیست. برخی از شهرهای جهان با مشکلاتی مشابه تهران توانستهاند با سیاستگذاری و اولویتبخشی به برنامههای کاهش انتشار آلایندهها، سرمایهگذاری برای توسعه انرژیهای تجدیدپذیر و توسعه حملونقل عمومی از این مشکل گذر کنند. البته در این میان چالش کمبود منابع مالی برای اجرای برنامههای اصلی را هم نمیتوان نادیده گرفت.»
یورونیوز سال گذشته در گزارشی تأکید کرده بود: یکی از مهمترین عوامل برای کاهش آلودگی هوا، اقتصاد قدرتمند و پویاست؛ پکن، یکی از آلودهترین شهرهای دنیا در ۳ دهه گذشته، با تکیهبر رشد اقتصادی بالا و تولید ناخالص داخلی بیش از ۱۸ تریلیون دلار، در ۵ سال گذشته توانسته است که هوای تمیزتری به شهروندانش هدیه بدهد.
به روایت این خبرگزاری «پاریس، لندن، نیویورک، واشنگتن دی سی، مکزیکوسیتی، پکن، دهلینو و بسیاری دیگر از شهرهای بزرگ اروپایی، آسیایی و آمریکایی از قرن ۱۹ تاکنون، در مقاطع مختلف گرفتار آلودگی هوا بودند و بسیاری از آنها، اکنون این قاتل خودساخته بشر را مهار کردهاند، چراکه فرمول مقابله با آلودگی هوا و رسیدن به هوای پاک، تقریبا در همهجای دنیا از یک الگوی مشخص پیروی میکند. استفاده از سوخت پاک در خودروها، وسایل حملونقل خصوصی و عمومی و صنایع و کنترل آلودگی و دور کردن صنایع آلاینده از محیطهای شهری. چیزی که در پکن، مکزیکوسیتی، لندن، پاریس، نیویورک و دیگر شهرهای بزرگ دنیا با کیفیتها و اولویتهای مختلف اجرایی شده است و در تهران هنوز اجرایی نشده است.»
این شهر به دلیل تراکم جمعیتی بالا، فعالیتهای گسترده صنعتی، تردد روزانه میلیونها وسیله نقلیه و موقعیت جغرافیایی خود، همواره در صدر جدول آلودهترین شهرهای کشور قرار دارد. بر اساس شاخص کیفیت هوا، تهران در بسیاری از روزهای سال با وضعیت «ناسالم» مواجه میشود و شاخص کیفیت هوا در برخی روزهایِ ماه گذشته حتی از مرز ۵۰۰ نیز عبور کرد که نمایانگر وضعیتی بحرانی و فوقاضطراری است.
نسخه معیوب تعطیلیهای مقطعی و راهکارهای کوتاهمدت
آلودگی هوای تهران، روزبهروز وارد مرحله جدیتری میشود. اگر سالهای گذشته فقط در ماههای سرد سال هوای پایتخت آلوده میشد، در سالیان اخیر پایتختنشینان حتی ماههای گرم سال نیز از آلایندهها در امان نبودهاند و به گواه تحلیلهای کارشناسی که در رسانهها درج شده این وضعیت زنگ خطر جدی برای سیاستگذاران است. برای عبور امن از این چالش، تهران بیش از هر زمان دیگری به برنامهریزی مبتنی بر راهکارهای عملی، مدیریت علمی، ارتقای کیفیت سوخت، تجهیز و بهروزرسانی ناوگان حملونقل عمومی نیاز دارد. این درحالی است که مسئولان برای نفس کشیدن در تهران همچنان به نسخه معیوب تعطیلیهای مقطعی و راهکارهای کوتاهمدت متکی هستند.
بسیاری از کشورهایی که در کنترل و مهار آلودگی هوا کارنامه موفقی از خود بهجای گذاشتهاند، با سرمایهگذاری در حملونقل عمومی، محدودیت در تردد خودروهای شخصی و جایگزینی سوختهای سالمتر توانستهاند روند آلایندگی را به نحو مؤثری کنترل و مدیریت کنند. حال اینکه به روایت آمارهای رسمی، رقمی نزدیک به دو میلیون و ۹۰۰ هزار خودروی فرسوده در تهران تردد میکنند و طبیعتا این خودروها بهدلیل مصرف سوخت فاقد استانداردهای یورو۴ و یورو۵ و حاوی مقادیر بالای گوگرد، بازیگری مهم و مؤثر در افزایش آلایندهها و تشدید بحران هوای پایتخت به شمار میروند.
از فعالیت پیوسته صنایع آلاینده تا ابهامات در مورد کیفیت سوخت مصرفی پیشتر صدیقه ترابی، معاون سازمان محیطزیست در گفت وگو با شبکه شرق درباره کیفیت سوخت، سخنان قابلتأملی بیان کرده است: «درباره بنزین و گازوئیل به وضعیت استاندارد نرسیدهایم. بنزین غیراستاندارد را در جایگاهها، بهصورت مخلوط توزیع میکنند. وقتی مصرف افزایش پیدا کرده، بنزین استاندارد تولید و توزیع نمیشود و در کلانشهرها، این بنزین توزیع میشود.»
سازمان حفاظت محیطزیست بارها هشدار داده است که «بنزین فاقد استاندارد بهواسطه احتراق ناقص، به افزایش دیاکسید گوگرد، ترکیبات آلی فرار و ذرات معلق ریزگرد (پیام۲.۵) منجر میشود.»
مازوتسوزی نیروگاهها نیز از دیگر عوامل تشدید کننده آلودگی هواست و باتوجه به ناترازی میان تولید و مصرف انرژی، بهویژه در فصول سرد سال، استفاده از این سوخت آلاینده برای مسئولان تنها گزینه روی میز است. معاون سازمان محیطزیست درباره کیفیت مازوتی که در نیروگاهها سوزانده میشود، گفته است: «مازوت مصرفی در ایران، استاندارد نیست و ۳/۵ درصد گوگرد دارد. این درحالی است که در دنیا، این استاندارد نیم درصد است. سازمان استاندارد ایران، تا وجود
۸ دهم درصد گوگرد در مازوت را هم پذیرفته است. مسئولان ذیربط میگویند باید سرمایهگذاری سنگینی برای کاهش گوگرد در مازوت تولیدی، انجام شود و رسیدن به استاندارد لازم، زمانبر است، بااینحال تا سال ۱۴۰۶ باید به استاندارد برسد.»
اما مصرف این سوخت در کنار فعالیت پیوسته صنایع آلاینده، باعث شده ساکنان پایتخت، نه تنها به طور مداوم با آلودگی هوا دستبهگریبان باشند که هرسال، وضعیتی بدتر از قبل را هم تجربه کنند.
آلودگی هوا به یکی از مرگبارترین قاتلان خاموش بدل شده است
ابعاد این بحران زمانی فاجعهبار میشود که به آمارهای مرگومیر ناشی از آلودگی هوا استناد کنیم.
بهتازگی معاون مرکز تحقیقات کیفیت هوا و تغییر اقلیم، زیرمجموعه وزارت بهداشت و درمان اعلام کرده که تنها در سال ۱۴۰۳ دستکم ۷ هزار و ۳۴۲ شهروند ساکن پایتخت به علت آلودگی هوا و مواجهه طولانیمدت با ذرات معلق، جان خود را از دست دادهاند. همچنین میانگین سالیانه غلظت ذرات معلق در سال ۱۴۰۳ نسبت به ۱۴۰۲ تقریبا ۲ میکروگرم افزایش داشته است. یعنی غلظت ذرات معلق در سال ۱۴۰۳ بهطور میانگین ۳۳ میکروگرم بر مترمکعب بوده، درحالیکه در سال ۱۴۰۲ حدود ۳۱ میکروگرم بر مترمکعب بوده است. این افزایش هم تأثیر مستقیمی بر مرگومیر ناشی از آلودگی هوا داشته است. پیشتر نیز چنین آمارهایی در رسانهها مطرح شده است. بهگفته یکی از اعضای شورای شهر تهران، تنها در سال ۱۴۰۰، بیش از 6 هزار و ۳۹۸ نفر از شهروندان تهرانی بهدلیل آلودگی هوا جان باختهاند!
بنابر اعلام رئیس گروه سلامت هوا و تغییر اقلیم وزارت بهداشت در آبان ۱۴۰۳، بررسیهای انجامشده در ۵۷ شهر ایران با جمعیتی نزدیک به ۴۸ میلیون نفر، نشان داده است که تنها در سال ۱۴۰۲، بیش از سیهزار و ۶۹۰ نفر در این شهرها بهدلیل مرگهای منتسب به ذرات معلق جان باختهاند.
براساس گزارشهای وزارت بهداشت، آلودگی هوا که به یکی از مرگبارترین قاتلان خاموش بدل شده است، بر بیماریهایی نظیر سکته قلبی و مغزی، سرطان ریه، بیماری انسدادی مزمن ریه و دیابت تأثیر مستقیم دارد و میتواند تا دو سال از امید به زندگی شهروندان بکاهد. طبیعتا بدون اعمال تصمیمات جدی و عاجلانه در سطوح مختلف، آمار مرگها و خسارتهای ناشی از آلودگی هوا همچنان رو به افزایش خواهد بود.
فرسودگی شبکه حملونقل عمومی
به روایت کارشناسان از دیگر بازیگران مهم در تشدید آلودگی هوا و افزایش مرگومیر ناشی از آن، فرسودگی شبکه حملونقل عمومی است که به لحاظ کمی پاسخگوی نیازهای شهروندان نیست و عملا نتوانسته در مدیریت سفرهای درونشهری، نقش مؤثری ایفا کند. اگرچه شماری اتوبوس جدید و حتی برقی به ناوگان حملونقل عمومی پایتخت افزوده شده، اما کمبودهای این کلانشهر در شبکه اتوبوسرانی و فرسودگی ناوگان، بسیار بیشتر از تعداد اتوبوسهایی است که در تهران سفرهای درون شهری شهروندان را مدیریت میکنند.
تداوم گردوغبار سنگین و تشدید آلودگی
علیرغم اینکه همواره از سوخت بیکیفیت در صنایع؛ فرسودگی ناوگان حملونقل عمومی؛ استانداردهای پایین سوخت خودروها و موتورسیکلتها؛ عدم توسعه حملونقل ریلی و مترو و رشد بیرویه جمعیت شهری بدون زیرساختهای زیستمحیطی بهعنوان عوامل اصلی در تشدید آلودگی هوا یاد میشود، در ماه گذشته، تداوم گردوغبار سنگین نیز به عبور شاخص کیفیت هوای پایتخت از محدوده خطر انجامید و برخلاف تصور عمومی که آلودگی هوای تهران را با سردی هوا و وارونگی دما گره میزند، تابستان امسال نشان داد که خیزش گردوغبار نیز میتواند تهران را به وضعیت اضطرار آلودگی هوا برساند.
خشکیدگی تالابهایی همچون صالحیه، به شکلگیری کانونهای دائم تولید گردوغبار منتهی شده است. براین اساس محمدرضا فرزانه، عضو هیئتعلمی پژوهشکده محیطزیست و توسعه پایدار، اخیرا آلودگی هوای تهران را زنگ خطری جدی برای توجه ویژه به تالابها دانسته و حفظ و احیای آنها را ضرورتی فوری برای بقا خوانده است. او تأکید کرده که تالابها بهعنوان اکوسیستمهای پیچیده، نقش حیاتی در تنظیم چرخه هیدرولوژیک، تعدیل آبوهوا، کنترل سیلاب، تثبیت خاک، و مهمتر از همه، کاهش ذرات معلق و آلودگی هوا دارند.
تالابهای کشور در حالی یکی از پس دیگری خشک میشوند که قانون حفاظت، احیا و مدیریت تالابهای کشور (مصوب ۱۳۹۶) تخصیص و تأمین حقآبه زیستمحیطی تالابها را پس از تأمین آب شرب، در اولویت اصلی قرار داده است.
فرزانه توضیح داده که تالابها با عملکرد خود بهعنوان اسفنجهای طبیعی، اثرات خشکسالی و سیلاب را کاهش میدهند و بهعنوان مهمترین ذخیرهگاههای کربن آبی، دیاکسید کربن جو را به دام میاندازند. خشک شدن تالابها این کربن را آزاد کرده و به تشدید اثر گلخانهای دامن میزند. همچنین، تالابهای مرطوب با تثبیت رسوبات بستر خود و ایجاد پوشش گیاهی متراکم، بهعنوان سدی طبیعی در برابر فرسایش بادی عمل کرده و کانونهای اصلی تولید گردوغبار را خنثی میکنند.
بهگفته او رویکرد غالب در عمل، حقآبه تالابها را در اولویت قرار نمیدهد و این امر منجر به خشک شدن فزاینده آنها شده است. او میگوید اگرچه بخشی از این خشکی به تغییرات اقلیم نسبت داده میشود، اما سهم عمده آن به عامل انسانی و مدیریتی بازمیگردد. الگوی توسعه آببر در کشوری با محدودیتهای ذاتی منابع آبی، به همراه مصرف نادرست آب در تمام بخشها، باعث انحراف آب از مسیر طبیعی و محرومسازی تالابها از حقآبه حیاتیشان شده است. باتوجه به اینکه خشکیدگی تالابها منجر به فقدان کارکردهای حیاتی آنها و ایجاد کانونهای داخلی گردوغبار میشود، فرزانه برای خروج از این وضعیت، راهکارهایی را در دو سطح کلان و عملیاتی ارائه داده است: نخست، تغییر پارادایم توسعه از آببر به آباندوز و دوم بازنگری در بارگذاریها متناسب با ظرفیت اکولوژیک کشور، و افزایش بهرهوری آب.
چه باید کرد؟
واقعیت این است که مدیران طی دهههای اخیر برای کاهش آلودگی هوا، برنامهای اثرگذار و پایدار ارائه نکردهاند و طرحهایی مانند از رده خارج کردن خودروهای فرسوده، توسعه ناوگان حملونقل عمومی و اجرای کامل قانون هوای پاک نیز آنطور که بایدوشاید اجرایی نشدهاند.
عباس شاهسونی، معاون مرکز تحقیقات کیفیت هوا و عضو هیئتعلمی گروه مهندسی بهداشت محیط در دانشگاه علوم پزشکی بهشتی تهران، در گفتوگو با ایلنا میگوید: «بهتر است مسئولان بر روی اجرای برنامههای کاهش انتشار آلودگی و اجرای قانون هوای پاک تمرکز کنند. از سال ۱۳۹۶ که قانون هوای پاک مصوب شده، متاسفانه تاکنون کاهش قابلتوجهی در غلظت ذرات معلق نداشتهایم. اگر هم کاهش یا افزایشی بوده، بیشتر به دلایل شرایط جوی و وزش باد در آن سالها مرتبط بوده، نه بهدلیل اقدام مؤثر دستگاهها. چرا مجلس و کمیسیون محیطزیست که در سال گذشته جلساتی برای بررسی عملکرد دستگاهها برگزار کردند، نسبت به ترک فعلها وعدم اجرای قانون هوای پاک هیچ اقدام عملی انجام ندادند؟»
شینا انصاری، رئیس سازمان حفاظت محیطزیست نیز ضمن ابراز تأسف گفته است: «باوجود اینکه ۷ سال از قانون هوای پاک و آییننامههای اجراییاش گذشته بخش عمده تکالیف محقق نشده است.»
انصاری با استناد بر تجارب بسیاری از شهرهای جهان عنوان کرده است: «آلودگی هوا درد بیدرمان نیست. برخی از شهرهای جهان با مشکلاتی مشابه تهران توانستهاند با سیاستگذاری و اولویتبخشی به برنامههای کاهش انتشار آلایندهها، سرمایهگذاری برای توسعه انرژیهای تجدیدپذیر و توسعه حملونقل عمومی از این مشکل گذر کنند. البته در این میان چالش کمبود منابع مالی برای اجرای برنامههای اصلی را هم نمیتوان نادیده گرفت.»
یورونیوز سال گذشته در گزارشی تأکید کرده بود: یکی از مهمترین عوامل برای کاهش آلودگی هوا، اقتصاد قدرتمند و پویاست؛ پکن، یکی از آلودهترین شهرهای دنیا در ۳ دهه گذشته، با تکیهبر رشد اقتصادی بالا و تولید ناخالص داخلی بیش از ۱۸ تریلیون دلار، در ۵ سال گذشته توانسته است که هوای تمیزتری به شهروندانش هدیه بدهد.
به روایت این خبرگزاری «پاریس، لندن، نیویورک، واشنگتن دی سی، مکزیکوسیتی، پکن، دهلینو و بسیاری دیگر از شهرهای بزرگ اروپایی، آسیایی و آمریکایی از قرن ۱۹ تاکنون، در مقاطع مختلف گرفتار آلودگی هوا بودند و بسیاری از آنها، اکنون این قاتل خودساخته بشر را مهار کردهاند، چراکه فرمول مقابله با آلودگی هوا و رسیدن به هوای پاک، تقریبا در همهجای دنیا از یک الگوی مشخص پیروی میکند. استفاده از سوخت پاک در خودروها، وسایل حملونقل خصوصی و عمومی و صنایع و کنترل آلودگی و دور کردن صنایع آلاینده از محیطهای شهری. چیزی که در پکن، مکزیکوسیتی، لندن، پاریس، نیویورک و دیگر شهرهای بزرگ دنیا با کیفیتها و اولویتهای مختلف اجرایی شده است و در تهران هنوز اجرایی نشده است.»
