آهنگ ترمیم و بازآرایی نغمه‌ای برای آینده

محسن پیرهادی
در تاریخ ملت‌ها، جنگ‌ها و تنش‌ها همواره نقاط عطفی بوده‌اند؛ لحظاتی که می‌توانند یا به فروپاشی و عقب‌نشینی منجر شوند یا نقطه آغاز جهشی تازه باشند. امروز ایران در شرایطی قرار گرفته که پس از گذر از میدان‌های پرتنش منطقه‌ای و بین‌المللی، نیازمند نواختن آهنگی تازه است؛ آهنگ ترمیم، تثبیت و تقویت. این نغمه باید هم گوش نخبگان را بنوازد تا در مسیر آینده به جای تردید و تعلل، تصمیم‌های جسورانه و خلاقانه بگیرند و هم قلب مردم را مطمئن سازد که فردای این سرزمین، روشن‌تر از دیروز خواهد بود.
ترمیم، تنها بازسازی خرابی‌ها نیست. ترمیم یعنی بازگرداندن اعتماد عمومی، احیای سرمایه اجتماعی و ترمیم شکاف‌های کوچک و بزرگی که در نتیجه فشارهای بیرونی یا سوءمدیریت‌های داخلی پدید آمده است. تثبیت نیز صرفا به معنای کنترل نوسانات اقتصادی یا مهار التهاب‌های اجتماعی نیست، بلکه ایجاد اطمینان پایدار در ذهن مردم است که کشتی کشور بر موج‌های متلاطم ایستاده و با سکانداری هوشمندانه، مسیر را پیدا کرده است. و تقویت، گام بلندتر و مهم‌تر است؛ حرکت به سوی ارتقای ظرفیت‌های ملی، از علم و فناوری گرفته تا اقتصاد و فرهنگ، تا جایی که کشور نه‌تنها خود را بازیابد، بلکه به الگویی برای منطقه بدل شود.
این مسیر، البته تنها با اراده دولت یا توان نظامی محقق نمی‌شود. نخبگان دانشگاهی، فعالان اقتصادی، کارآفرینان، رسانه‌ها و حتی گروه‌های کوچک مردمی باید همگی این «آهنگ خوش» را بشنوند و در نواختن آن مشارکت کنند. جامعه‌ای که پس از جنگ و تنش، توان بازآرایی منابع انسانی و مادی خود را به نمایش می‌گذارد، در واقع سرمایه‌ای عظیم را به رخ جهان می‌کشد؛ سرمایه «امید ملی». این امید اگر به باور عمومی بدل شود، از بزرگ‌ترین زیرساخت‌های بازسازی خواهد بود.
تجربه جهانی نیز این حقیقت را اثبات کرده است. آلمان و ژاپن پس از جنگ جهانی دوم، کره جنوبی پس از بحران‌های داخلی، و حتی کشورهای کوچکتری که از دل جنگ‌های داخلی برخاسته‌اند، نشان داده‌اند که ملتی مصمم می‌تواند از دل خاکستر، آینده‌ای درخشان بسازد.
امروز ایران نیز چنین قابلیتی دارد؛ با منابع انسانی جوان، موقعیت ژئوپولیتیک ممتاز، و زیرساخت‌های علمی و صنعتی که با وجود همه فشارها رشد کرده‌اند. کافی است این ظرفیت‌ها در قالب برنامه‌ای منسجم و آینده‌نگر به کار گرفته شوند.
اکنون پرسش اصلی این است که چطور می‌توان این آهنگ ترمیم و تثبیت و تقویت را به صدایی بلند درآورد تا همه بشنوند؟ نخست باید در عرصه اقتصادی، راهبردهای روشنی برای مهار تورم، ایجاد اشتغال پایدار و حمایت از تولید داخلی طراحی و اجرا شود. دوم، در حوزه اجتماعی باید فضایی فراهم گردد که مردم احساس کنند صدای آنان شنیده می‌شود و مشارکتشان در تصمیم‌سازی واقعی است. سوم، در عرصه دیپلماسی منطقه‌ای و بین‌المللی، باید به‌جای واکنش منفعلانه، ابتکار عمل به دست گرفته شود تا تصویر ایران نه به‌عنوان کشوری درگیر بحران، بلکه به‌عنوان قدرتی بازسازنده و آینده‌ساز معرفی شود.
اگر امروز بتوانیم این باور را به مردم منتقل کنیم که هر تنش و فشاری گذراست و ایران توان بازسازی سریع‌تر و بهتر از گذشته را دارد، فردا نسلی خواهیم داشت که نه از بحران‌ها می‌هراسد و نه در برابر فشارها خم می‌شود. نسلی که ایمان دارد هر سختی، پیش‌درآمد یک جهش است. این همان سرمایه‌ای است که هیچ قدرت خارجی قادر به مصادره آن نخواهد بود.
به بیان دیگر، کشور در آستانه فرصتی تازه قرار دارد؛ فرصتی برای اثبات اینکه نه تنها می‌تواند از میدان جنگ و فشار عبور کند، بلکه می‌تواند خود را در مسیر پیشرفت و تعالی بازآفرینی کند. این صدا باید رساتر از همیشه به گوش برسد؛ ایران می‌تواند، ایران می‌خواهد، و ایران خواهد توانست.

آهنگ ترمیم و بازآرایی نغمه‌ای برای آینده