نگاهی انسان شناسانه به جبهه اصلاحات
سید مسعود شهیدی
علاوه بر نیروهای رسانه ای انقلاب که نامه ۱۸۰ اقتصاد دان
اصلاح طلب را و سپس بیانیه یازده بندی جدید جبهه اصلاحات را مورد اعتراض قرار داده اند بخشی از متفکرین اصلاح طلب نیز ، اینگونه سیاه نمايی اپوزیسیونی ایران و اینگونه نجات بخش دانستن آمریکا را خلاف واقعیت و خلاف مصالح کشور و دولت و حتی خلاف مصالح جبهه اصلاحات دانسته و آن را محکوم کرده اند .
اما خوب است علاوه بر نقد مواضع مطرح شده در اینگونه نامه ها و بیانیه های تکراری ، به ویژگی های ادراکی بیانیه نویسان
هم که شاید بتوان آن را بعد انسان شناختی اتفاقات سیاسی نامید توجه شود ، به عنوان یک نوع نگاه ، این نوشته ، سعی دارد نویسندگان اینگونه بیانیه ها را از نظر ویژگی های ادراکی مورد بررسی قرار دهد و امید است این گونه بررسی ها کامل تر شود و نه فقط برای آن ها ، بلکه برای همه ما تذکری در جهت خود شناسی و ارتقاء سطح ادراکات باشد .
ملاصدرا به موضوع انسان شناسی که یکی از موضوعات مهم فلسفه است به طور جامع پرداخته است ، او در یکی از بخش های کتاب « الشواهد الربوبیه» به تناسب موضوع بحث خود اشاره ای هم به انسان شناسی دارد و با ذکر
مثال هايی ساده انسان ها را در ارتباط با سطح ادراک آنها نسبت به دشمن ، که یک واقعیت بیرونی است ، در مراتب و درجات مختلف قرار می دهد . این تقسیم بندی می تواند در بحث دشمن شناسی و اختلافاتی که در شناخت دشمن وجود دارد و کمک به شناخت بیانیه نویسان اخیر هم مورد استفاده قرار گیرد .
ملا صدرا پايین ترین مرتبه انسان در فهم حقایق را مرتبه ای
شبیه به پروانه ها و حشرات می داند که فقط درک حسی دارند ، پروانه در اثر علاقه به نور ،گرد شعله می گردد ، هر بار که بخشی از بدنش می سوزد و سوزش آن را درک می کند از شعله فاصله می گیرد ، اما به علت نداشتن حافظه فعال ، دوباره به سمت شعله می رود و آنقدر این کا ر را تکرار می کند تا بدن سوخته و نیمه جانش به پای شعله می افتد . می توان
به این مثال ملاصدرا ، برخی انواع ماهی ها را هم که بر اساس یافته های علمی فاقد حافظه فعال اند اضافه کرد ، آنها اگر ده ها بار به وسیله قلاب ماهیگیران زخمی شده باشند و درد آن را حس کرده باشند بازهم با دیدن کرمی که ماهیگیر برای فریب آنها بر سر قلاب زده است با اشتیاق به سمت قلاب می روند ، آنها چون نمی توانند تجربه های قبلی خود را به یاد بیاورند . با اختیار خود به سوی قلاب رفته و ماهیگیران را منتفع می کنند .
ملاصدرا می گوید این سطح از ادراک که محدود به ادراک حسی است ، نازلترین مرتبه از مراتب ادراک انسان است .
انسانها در این مرتبه ضربات دشمن را درک می کنند اما چون حافظه فعال ندارند دوباره و چند باره فریب می خورند و دشمن را که از او ضربه خورده اند دوست و ناجی می پندارند .
انسانی که در این مرتبه از ادراک است از دشمن « حذر » ندارد یعنی پرهیز ، مراقبت و احتیاط لازم را ندارد و لذا طعمه شیرینی برای دشمن است .
مرتبه بالاتر ، انسانهايی هستند که ، ادراک حسی دارند حافظه هم دارند ولی مثل پرندگان اند که اگر از کسی آزار ببینند ، آن را به یاد می سپارند و دیگر به سوی او بر نمی گردند اشکال اینگونه انسان ها این است که حتما باید یک بار آزار و اذیت و دشمنی دشمن را شخصا تجربه کنند تا در حافظه شان
باقی بماند تا از دشمن « حذر » کنند . اگر این دشمنی به طور عینی برایشان ظاهر نشده باشد ، دشمنی دشمن را توهم دانسته و از آن حذر نخواهند کرد .
در مرتبه سوم انسان هايی هستند که سطح ادراکشان بالاتر است . انسان در این مرتبه در قبال دشمن ، ادراکی شبیه اسب و گوسفند دارد ، یعنی خطر دشمن را حتی بدون تجربه قبلی درک می کند ، گوسفند وقتی با گرگ روبهرو می شود بدون آنکه قبلا از گرگ دشمنی دیده باشد خطر گرگ را حس می کند و فرار می کند . گوسفند ، « حذر» از دشمن دارد ولی فقط زمانی « حذر » دارد که با دشمن روبهرو شود . اگر با آن روبهرو نشود نسبت به آن بی تفاوت است و در وجودش
« حذر » پدید نمی آید .
مرتبه چهارم از ادراک ، مختص انسان است و هیچ حیوانی به این مرحله راه ندارد و آن ، درک و پیش بینی خطر دشمن حتی در آینده است . هیچ حیوانی چنین ادراکی ندارد و فقط انسان است که می تواند خطر آینده را درک کند و از آن « حذر »
نماید . انسان با عقل و خرد خود می تواند چیزهايی را که مربوط به آینده است پیش بینی کند و از خطرات ناشی از آن قبل از وقوع آنها و از هم اکنون « حذر » نماید .یعنی خود را مجهز و مهیا و مقاوم نماید .
ملا صدرا در نهایت می گوید اگرچه همه این مراتب و درجات عوالمی هستند برای درک برخی از حقایق ، اما شریف ترین مرتبه از ادراک مرتبه آخر است که انسان با عقل ، نه تنها دشمن را می شناسد بلکه خطرات آینده دشمن را نیز ادراک می کند و با تمهیدات لازم خود را و جامعه خود را از آن خطرات مصون و محفوظ می دارد .
ملا صدرا در پایان این بحث ، ایمان قلبی و عقلی به قیامت را ، یعنی ایمان به حقیقتی که مربوط به آینده است را ، و پرهیز در قبال آن را ، یکی از جلوه های بالاترین مراتب ادراک انسانی می شمارد .
جمع بندی این مبحث از نظر ملاصدرا این است که درجه و مقام و ارزش هر انسان و هر مجموعه انسانی به اندازه درجه و سطح ادراک آنها است .
اکنون میتوان فهمید کسانی که از کودتای نظامی۲۸ مرداد ۱۳۳۲ تا حمله نظامی ۲۳ خرداد ۱۴۰۴ طی ۷۲ سال به طور مداوم خصومت های آشکار آمریکا علیه ایران را دیده و خسارات آن را مشاهده کرده اند و حالا آمریکا را ناجی ایران معرفی می کنند در چه سطحی از ادراک قرار دارند .
از خداوند بخواهیم بالاترین مراتب ادراک انسانی را نصیب ما و مسئولان ما و احزاب ما فرماید تا دشمن را بشناسیم و از دشمنی های دشمن ، حذر داشته باشیم ، یعنی با پیش بینی
تهدید های آینده ، بازدارندگی لازم را ایجاد کرده و با خنثی سازی
تهدید ها راه رشد و رستگاری و سربلندی امت اسلام را هموار نمايیم .
علاوه بر نیروهای رسانه ای انقلاب که نامه ۱۸۰ اقتصاد دان
اصلاح طلب را و سپس بیانیه یازده بندی جدید جبهه اصلاحات را مورد اعتراض قرار داده اند بخشی از متفکرین اصلاح طلب نیز ، اینگونه سیاه نمايی اپوزیسیونی ایران و اینگونه نجات بخش دانستن آمریکا را خلاف واقعیت و خلاف مصالح کشور و دولت و حتی خلاف مصالح جبهه اصلاحات دانسته و آن را محکوم کرده اند .
اما خوب است علاوه بر نقد مواضع مطرح شده در اینگونه نامه ها و بیانیه های تکراری ، به ویژگی های ادراکی بیانیه نویسان
هم که شاید بتوان آن را بعد انسان شناختی اتفاقات سیاسی نامید توجه شود ، به عنوان یک نوع نگاه ، این نوشته ، سعی دارد نویسندگان اینگونه بیانیه ها را از نظر ویژگی های ادراکی مورد بررسی قرار دهد و امید است این گونه بررسی ها کامل تر شود و نه فقط برای آن ها ، بلکه برای همه ما تذکری در جهت خود شناسی و ارتقاء سطح ادراکات باشد .
ملاصدرا به موضوع انسان شناسی که یکی از موضوعات مهم فلسفه است به طور جامع پرداخته است ، او در یکی از بخش های کتاب « الشواهد الربوبیه» به تناسب موضوع بحث خود اشاره ای هم به انسان شناسی دارد و با ذکر
مثال هايی ساده انسان ها را در ارتباط با سطح ادراک آنها نسبت به دشمن ، که یک واقعیت بیرونی است ، در مراتب و درجات مختلف قرار می دهد . این تقسیم بندی می تواند در بحث دشمن شناسی و اختلافاتی که در شناخت دشمن وجود دارد و کمک به شناخت بیانیه نویسان اخیر هم مورد استفاده قرار گیرد .
ملا صدرا پايین ترین مرتبه انسان در فهم حقایق را مرتبه ای
شبیه به پروانه ها و حشرات می داند که فقط درک حسی دارند ، پروانه در اثر علاقه به نور ،گرد شعله می گردد ، هر بار که بخشی از بدنش می سوزد و سوزش آن را درک می کند از شعله فاصله می گیرد ، اما به علت نداشتن حافظه فعال ، دوباره به سمت شعله می رود و آنقدر این کا ر را تکرار می کند تا بدن سوخته و نیمه جانش به پای شعله می افتد . می توان
به این مثال ملاصدرا ، برخی انواع ماهی ها را هم که بر اساس یافته های علمی فاقد حافظه فعال اند اضافه کرد ، آنها اگر ده ها بار به وسیله قلاب ماهیگیران زخمی شده باشند و درد آن را حس کرده باشند بازهم با دیدن کرمی که ماهیگیر برای فریب آنها بر سر قلاب زده است با اشتیاق به سمت قلاب می روند ، آنها چون نمی توانند تجربه های قبلی خود را به یاد بیاورند . با اختیار خود به سوی قلاب رفته و ماهیگیران را منتفع می کنند .
ملاصدرا می گوید این سطح از ادراک که محدود به ادراک حسی است ، نازلترین مرتبه از مراتب ادراک انسان است .
انسانها در این مرتبه ضربات دشمن را درک می کنند اما چون حافظه فعال ندارند دوباره و چند باره فریب می خورند و دشمن را که از او ضربه خورده اند دوست و ناجی می پندارند .
انسانی که در این مرتبه از ادراک است از دشمن « حذر » ندارد یعنی پرهیز ، مراقبت و احتیاط لازم را ندارد و لذا طعمه شیرینی برای دشمن است .
مرتبه بالاتر ، انسانهايی هستند که ، ادراک حسی دارند حافظه هم دارند ولی مثل پرندگان اند که اگر از کسی آزار ببینند ، آن را به یاد می سپارند و دیگر به سوی او بر نمی گردند اشکال اینگونه انسان ها این است که حتما باید یک بار آزار و اذیت و دشمنی دشمن را شخصا تجربه کنند تا در حافظه شان
باقی بماند تا از دشمن « حذر » کنند . اگر این دشمنی به طور عینی برایشان ظاهر نشده باشد ، دشمنی دشمن را توهم دانسته و از آن حذر نخواهند کرد .
در مرتبه سوم انسان هايی هستند که سطح ادراکشان بالاتر است . انسان در این مرتبه در قبال دشمن ، ادراکی شبیه اسب و گوسفند دارد ، یعنی خطر دشمن را حتی بدون تجربه قبلی درک می کند ، گوسفند وقتی با گرگ روبهرو می شود بدون آنکه قبلا از گرگ دشمنی دیده باشد خطر گرگ را حس می کند و فرار می کند . گوسفند ، « حذر» از دشمن دارد ولی فقط زمانی « حذر » دارد که با دشمن روبهرو شود . اگر با آن روبهرو نشود نسبت به آن بی تفاوت است و در وجودش
« حذر » پدید نمی آید .
مرتبه چهارم از ادراک ، مختص انسان است و هیچ حیوانی به این مرحله راه ندارد و آن ، درک و پیش بینی خطر دشمن حتی در آینده است . هیچ حیوانی چنین ادراکی ندارد و فقط انسان است که می تواند خطر آینده را درک کند و از آن « حذر »
نماید . انسان با عقل و خرد خود می تواند چیزهايی را که مربوط به آینده است پیش بینی کند و از خطرات ناشی از آن قبل از وقوع آنها و از هم اکنون « حذر » نماید .یعنی خود را مجهز و مهیا و مقاوم نماید .
ملا صدرا در نهایت می گوید اگرچه همه این مراتب و درجات عوالمی هستند برای درک برخی از حقایق ، اما شریف ترین مرتبه از ادراک مرتبه آخر است که انسان با عقل ، نه تنها دشمن را می شناسد بلکه خطرات آینده دشمن را نیز ادراک می کند و با تمهیدات لازم خود را و جامعه خود را از آن خطرات مصون و محفوظ می دارد .
ملا صدرا در پایان این بحث ، ایمان قلبی و عقلی به قیامت را ، یعنی ایمان به حقیقتی که مربوط به آینده است را ، و پرهیز در قبال آن را ، یکی از جلوه های بالاترین مراتب ادراک انسانی می شمارد .
جمع بندی این مبحث از نظر ملاصدرا این است که درجه و مقام و ارزش هر انسان و هر مجموعه انسانی به اندازه درجه و سطح ادراک آنها است .
اکنون میتوان فهمید کسانی که از کودتای نظامی۲۸ مرداد ۱۳۳۲ تا حمله نظامی ۲۳ خرداد ۱۴۰۴ طی ۷۲ سال به طور مداوم خصومت های آشکار آمریکا علیه ایران را دیده و خسارات آن را مشاهده کرده اند و حالا آمریکا را ناجی ایران معرفی می کنند در چه سطحی از ادراک قرار دارند .
از خداوند بخواهیم بالاترین مراتب ادراک انسانی را نصیب ما و مسئولان ما و احزاب ما فرماید تا دشمن را بشناسیم و از دشمنی های دشمن ، حذر داشته باشیم ، یعنی با پیش بینی
تهدید های آینده ، بازدارندگی لازم را ایجاد کرده و با خنثی سازی
تهدید ها راه رشد و رستگاری و سربلندی امت اسلام را هموار نمايیم .

تیتر خبرها
تیترهای روزنامه