ریشه‌های ترس دانش‌آموزان کلاس‌اولی از ورود به مدرسه بررسی شد

چالش ورود به ماه مهر

اگرچه نسل جدید نسبت به نسل‌های گذشته اجتماعی‌تر هستند اما هم‌چنان برخی از کودکان از جمع گریزان‌اند و ترس خاصی نسبت به مدرسه و کلاس اول دارند. شاید بهتر باشد این‌طور بگوییم که گروهی از کودکان برای نخستین روز مدرسه روزشماری می‌کنند و گروهی دیگر دچار ترس و اضطراب می‌شوند؛ رفتن به مدرسه از یک سو مقدمه‌ای برای آغاز دوستی‌ها و تلاش‌های دسته‌جمعی کودکان است و از سوی دیگر زمانی برای جدایی از پدر و مادر و دور بودن از محیط خانه است. کلاس نیز در‌عین‌حال که محل جمع شدن و وحدت گروهی است، می‌تواند محلی برا‌ی آغاز و رشد اضطراب‌ها و نگرانی‌های کودک باشد؛ در این میان نقش والد‌ین و اطرافیان کودک از یک سو و آموزگاران و مربیان مدرسه از سوی دیگر بسیار حساس و مهم است. 
مدرسه پس از مهدکودک، نماینده دنیای خارج از خانه است و با واقعیتی که کودک در خانه و یا مهدکودک تجربه کرده متفاوت است. محیط دبستان نسبت به مهدکودک، جدی‌تر است و کودکان می‌دانند که در مدرسه صرفا به بازی و تفریح اکتفا نمی‌شود، بنابراین مواجهه با این واقعیت را نمی‌توانند تاب بیاورند. صفورا احمدی، روانشناس حوزه کودک و نوجوان، با اشاره به این موضوع می‌گوید: «ترس از مدرسه، یکی از اختلال‌های روانی شایع در دوران تحصیل است که در کودکان دبستانی بیشتر دیده می‌شود.»
او می‌گوید: «بسیاری از کودکان هنگام جدایی از والدین ناراحت می‌شوند، به‌ویژه در خانواده‌هایی که از کودک به شکل افراطی حمایت شده، به‌این‌ترتیب در کودک این شائبه ایجاد می‌شود که وارد محیط خطرناکی شده، چون ساعت‌ها از خانواده دور خواهد بود. این اختلال و اضطراب به شکل‌های گوناگونی مانند بی‌اشتهایی، درد‌های شکمی، حالت تهوع، مشکلات خواب، سردرد و کابوس‌های شبانه خود را نشان می‌دهد. در صورت بروز علائم اضطراب جدایی در کودکان باید به بررسی و درمان جدی‌تر پرداخت، زیرا در برخی موارد علائم اولیه افسردگی در دوره نوجوان و جوانی، همین اضطراب جدایی در کودکی است.»
این روانشناس در ادامه تاکید می‌کند: «واقعیت این است که درمان کودکانی که دچار هراس از مدرسه هستند، بسیار با اهمیت است و والدین نباید نسبت به آن بی‌تفاوت باشند زیرا بسیاری از اختلافات خانوادگی، مشکلات تحصیلی، کم‌شدن تعاملات اجتماعی کودک و در‌نهایت ایجاد روحیه بزهکاری، اضطراب و افسردگی از عواقب عدم درمان اختلال مدرسه‌هراسی در کودکان است.»
حمایت افراطی خانواده و وابستگی کودک
افسانه برومند نیز در قامت روانشناس بالینی درخصوص علت و ریشه هراس از مدرسه در کودکان به‌ویژه دانش‌آموزان پیش‌دبستانی و کلاس اولی می‌گوید: «یکی از دلایل و ریشه‌های مهم بروز این رفتار در برخی از کودکان، تربیت نامناسب دوران کودکی و آشنا نکردن فرزندان با مهارت‌های اجتماعی و برقراری ارتباط با دیگران است. حمایت افراطی خانواده و به‌ویژه مادران از کودک و ایجاد وابستگی و دلبستگی بسیار در او نه تنها در دوران مدرسه به‌عنوان اولین جدایی به کودک فشار‌های روحی و جسمی وارد کرده، بلکه می‌تواند در آینده برای حضور او در جامعه نیز مشکل‌آفرین باشد.»
برومند معتقد است: «انحصار‌طلبی و سلطه‌گری مادر در کانون خانواده و همچنین وجود اضطراب و استرس در برخی مادران موجب می‌شود که فرزندان تنها امید و دلبستگی خود را در خانواده و به‌ویژه مادر بیابند. این کودکان اغلب ترسو و خجالتی هستند و بیشتر اوقات تصور نادرستی از توانایی‌های خود، به‌ویژه در مقایسه با دیگر بچه‌ها دارند. این دسته از کودکان از حضور فردی در جمع، بدون حضور خانواده هراسان هستند. نتایج بررسی‌های علمی و پژوهشی نشان داده که کودکان مبتلا به این اختلال به‌شدت در معرض خطر ابتلا به هراس اجتماعی قرار دارند.»
این‌روانشناس با اشاره به اینکه این کودکان، مستعد پاره‌ای ناراحتی‌های عاطفی هستند و هراس از مدرسه تنها یکی از اشکال متعددی است که حالت رکود و شکست را منعکس می‌کند، می‌گوید: «می‌توان گفت نشانه یا عارضه هراس از مدرسه گرچه فقط یکی از شیوه‌های بروز درد است، اما گاهی به اختلال رابطه میان یکی از والدین و کودک نیز اشاره دارد. ترس‌های مفرط و غیرمعقول از مدرسه به‌طور‌معمول برای اولین‌بار در دوره پیش‌دبستانی، کودکستان یا کلاس اول نمایان می‌شوند و در کلاس دوم به اوج خود می‌رسند، با‌این‌حال خودداری از رفتن به مدرسه می‌تواند در هر سنی رخ دهد.» 
آموزش مهارت‌های ارتباطی و شیوه برقراری رابطه با همسالان
نازنین غفوری هم به‌عنوان یک روانشناس تربیتی در این ارتباط می‌گوید: «یکی از راهکار‌های پیشگیری از اختلال ترس از مدرسه افزایش توانمندی و اعتماد‌به‌نفس در سال‌های پیش از ورود به مدرسه در کودکان است. برای این منظور لازم است که مهارت‌های ارتباطی و شیوه برقراری رابطه با همسالان به کودکان آموزش داده شود.»
این‌روانشناس از‌جمله راهکار‌های مقابله با مدرسه‌هراسی در کودکان را پرهیز از تنبیه و توهین شدید و یا به‌کاربردن الفاظ نامناسب به کودکان برشمرده و می‌گوید: «به‌جای این رفتار باید با مهربانی و جلب نظر کودک، علت ترس از مدرسه ریشه‌یابی و به رفع اضطراب و نگرانی او پرداخت. کمک گرفتن از ظرفیت مشاوران و تخصص روانشناسان برای علت‌یابی و رفع حالت هراس از مدرسه و همچنین ارزیابی و شناسایی مشکلات احتمالی در مدرسه نظیر بد‌رفتاری معلم و یا همسالان و استفاده از راهکار تشویق و ترغیب برای رفتن به‌موقع به مدرسه و انجام فعالیت‌ها و تکالیف از دیگر اقدامات برای مقابله با مدرسه‌هراسی کودکان است.»
غفوری تصریح می‌کند: «اگرچه هراس از مدرسه از‌جمله ترس‌های رایج دوران کودکی است ولی هر‌گونه بی‌توجهی به درمان این اختلال علاوه بر کاهش بهره هوشی، پیامد‌های تحصیلی و اجتماعی جدی برای کودک به همراه خواهد داشت. متاسفانه کودکانی که در معرض اضطراب و استرس قرار دارند بخشی از قسمت مغزشان که به حافظه مربوط می‌شود در مقایسه با همسالان‌شان کوچک‌تر است. این تفاوت نه‌تنها دراندازه فیزیکی مغز، خودش را نشان می‌دهد بلکه در توانایی‌های شناختی هم موثراست که بر این اساس کودکان مضطرب درسنجش حافظه کوتاه‌مدت مشکلات بیشتری دارند.»
وی ازجمله علائم فیزیکی اضطراب را در این دسته از کودکان اختلال در خواب، پرخاشگری، ناخن جویدن، شب ادراری و لکنت زبان عنوان و با بیان اینکه اضطراب و نگرانی برای رفتن به مدرسه ازلحاظ روانی نیز باعث کاهش اعتماد به نفس و تنش عضلانی در کودکان شده می‌گوید: «متاسفانه این دسته از کودکان در بزرگسالی در حوزه‌های تحصیلی، شغلی و خانوادگی دچار مشکل خواهند شد و باید هرچه سریع‌تر نسبت به درمان آنان اقدام کرد.»
برخورد سرد معلم به احساسات منفی کودکان از مدرسه دامن می‌زند
پوریا وحیدی، در قامت مشاور تحصیلی هم نکات مهمی را مطرح می‌کند. او در‌این‌باره می‌گوید: «معمولا بهره هوشی کودکانی که از رفتن به مدرسه هراس دارند، در حد متوسط یا بالا‌تر از سطح متوسط گزارش شده و گاهی اوقات ترس آنان، از مقایسه شدن با کودکان نا‌آشنا و اضطراب شکست ناشی می‌شود. یا به دلیل تمسخر، آزار، تهدید و زورگویی همسالان و مورد انتقاد قرار گرفتن یا تنبیه شدن توسط معلم از مدرسه می‌ترسند. در مواردی هم کودک تصور می‌کند در جمع، ارزیابی می‌شود زیرا مجبور است در کلاس درس جواب پرسش‌های معلم را بدهد و از این بابت مضطرب است.»
این مشاور بیان می‌کند: «معمولا این‌گونه کودکان، می‌ترسند به‌تنهایی در یک اتاق باشند و تنها بخوابند، اغلب تمایل دارند در آغوش والدین‌شان باشند، آنها را سایه به سایه دنبال کنند و شب‌ها کنار آنها یا درست پشت در اتاق خواب آنها بخوابند. در کودکان بزرگتر شکایت‌های جسمانی خاص یا اظهار ناراحتی عمومی در مدرسه متداول است و معمولا باعث می‌شود کودک به خانه بازگردانده شود. کودکان مبتلا هنگام جدایی از والدین خود بی‌تاب شده و به هر عذر و بهانه‌ای متوسل می‌شوند تا دوباره پیش والدین خود بازگردند. معمولا عملکرد تحصیلی این دسته از کودکان به‌خاطر درخواست‌های مکرر برای خارج شدن از کلاس درس، نگرانی‌شان نسبت به جدایی از والدین و غیبت‌های مکرر از مدرسه پایین است.»
وی با اشاره به اینکه اضطراب جدایی در ٩ تا ١٨ ماهگی به هنجار است، می‌گوید: «اختلال اضطراب جدایی به این دلیل ایجاد می‌شود که کودک نتوانسته این مرحله از رشد را با موفقیت پشت سر بگذارد یا بر اثر استرس، به مراحل قبلی رشد برگشته است. در این میان انتقاد‌هایی نیز به سیستم آموزشی وارد است، چراکه فضای مدرسه در بسیاری از موارد برای کودک خوشایند نیست. اگر هم منصفانه به قضیه نگاه کنیم اجبار برای حضور در مدرسه و انجام کاری مشخص در برابر هیچ دستاورد عینی که برای کودک قابل لمس باشد، جز یک اردوگاه کار اجباری چه چیزی را یادآور می‌شود؟ برخورد سرد معلم نیز به احساسات منفی کودکان دامن می‌زند. معلمانی که دقیقا در چارچوب سخت و خشک تعیین شده تدریس می‌کنند و انعطاف و سرگرمی خاصی برای کودکان ندارند.»
وی در خاتمه، با اشاره به این نکته که کودک مضطرب و نگران، آمادگی عاطفی و روانی لازم را در مدرسه ندارد، خاطرنشان می‌کند: «این موضوع می‌تواند روی توجه، تمرکز و کیفیت یادگیری و به‌دنبال آن پیشرفت تحصیلی او تاثیر منفی داشته باشد، سعی کنیم دلایل و شرایطی را که می‌تواند روی آمادگی عاطفی و روانی کودکمان تاثیر بگذارد را شناسایی کنیم و آن‌ها را کاهش دهیم، چنانچه والدین کلاس اولی خودشان در شناخت این عوامل مهارت کافی را ندارند حتما از معلم کودک خود راهنمایی‌های لازم را دریافت کنند و در این راه مراجعه به مشاور کودک می‌تواند آنها را در زودتر رسیدن به این هدف کمک کند.»
ترس از مدرسه، حداکثر تا یک ماه طبیعی است
در این میان نسرین دودانگی، فوق‌تخصص روانپزشکی کودک و نوجوان با طبیعی دانستن احساس ترس از مدرسه در روز‌های اول عنوان می‌کند: «این ترس اگر بیشتر از یک ماه طول بکشد، اضطراب پاتولوژیک یا مرضی است که باید درمان شود. در روز‌های آغاز مدرسه با کودکانی مواجهیم که برای رفتن به مدرسه احساس ترس دارند و مدام اصرار می‌کنند که مادر در کنارشان باشد و از او جدا نمی‌شوند. این کودکان عمدتا علائمی مثل تهوع را از خود بروز می‌دهند و مدام بهانه می‌گیرند که حالشان بد‌است و شکایت‌های جسمانی دارند در حالی‌که از درون به اضطراب‌ شدید دچار هستند.»
این عضو هیات علمی دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی تصریح می‌کند: «درصد کمی از کودکان ترس از مدرسه را تجربه می‌کنند که آن هم یک نوع اختلال اضطرابی است. در این نوع اختلال، کودک احساس نگرانی می‌کند که اگر از مادر یا منبع دلبستگی‌اش جدا شود. او را از دست می‌دهد و دیگر او را نمی‌بیند و این فکر اذیت کننده موضوعی است که کودکان در سنین مدرسه با آن مواجه هستند.»
دودانگی در ادامه بیان می‌کند: «این کودکان اصرار دارند که مادر در کلاس بماند یا ‌آنکه در حیاط مدرسه بنشیند تا کودک وی را ببیند و از بودن او مطمئن شود. همانطور که اشاره کردم این احساس در روز‌های اول مدرسه تا حد زیادی طبیعی است اما اگر بیشتر از یک ماه به طول بینجامد جای نگرانی دارد. بنابراین برای درمان ترس از مدرسه، باید علاوه بر روانشناس یا روانپزشک از اولیای مدرسه نیز کمک گرفت؛ همچنین مادر دقت داشته باشد که تسلیم بهانه‌های کودک نشود. البته مادر باید نقش حمایتی از کودک را داشته باشد اما حمایت بدین معنا نیست که تسلیم کودک شود و اگر کودک نخواست به مدرسه برود یا گریه و زاری راه انداخت، مادر سست شود.»
این فوق‌تخصص روانپزشکی کودک و نوجوان تاکید می‌کند: «بعضی اوقات، دارو‌های ضد اضطراب برای کاهش اضطراب در کودکانی که ترس از مدرسه را به‌صورت شدید تجربه می‌کنند توسط پزشک تجویز می‌شود. اما در کنار مصرف دارو باید به والدین توصیه کرد که از دعوا و تنبیه این دسته از کودکان بپرهیزند و جلوی مدرسه قاطعانه از کودک خداحافظی کرده و کودک را با اولیای مدرسه تنها بگذارند و تسلیم گریه و چسبندگی‌های شدید کودک نشوند.» 
چالش ورود به ماه مهر
دریافت همه صفحات
دانلود این صفحه
آرشیو
تیترهای روزنامه