ایران چگونه می‌تواند از سایه تهدیدهای کنونی فرصت‌های بزرگ خلق کند؟

تاریخی‌ترین پیچ

فعال شدن دوباره مکانیسم ماشه، بار دیگر ایران را در کانون توجه شورای امنیت و رسانه‌های جهانی قرار داده است. اما واقعیت صحنه دیپلماسی بسیار پیچیده‌تر از آن چیزی است که روایت غرب القا می‌کند. در حالی که آمریکا و اروپا با خواسته‌های حداکثری به دنبال تسلیم کامل ایران هستند، تهران مسیر دیگری را برگزیده است؛ مسیری که بر دیپلماسی فعال، چندجانبه‌گرایی و اتکا به ظرفیت‌های داخلی و منطقه‌ای تکیه دارد. تجربه دو دهه گذشته نشان داده است که غرب بارها از توافق‌ها عدول کرده و با بازی سرزنش، ایران را مقصر جلوه داده است، در حالی‌که ناکامی مذاکرات محصول بدعهدی و زیاده‌خواهی طرف مقابل بوده است. اکنون نیز چین و روسیه با مواضع حمایتی و ظرفیت بریکس، مانع اجماع کامل علیه ایران شده‌اند و این خود روزنه‌ای برای کاهش اثر تحریم‌هاست. در کنار این معادلات بین‌المللی، صحنه داخلی ایران نیز اهمیت تعیین‌کننده‌ای دارد؛ از مدیریت هوشمندانه معیشت مردم گرفته تا تقویت انسجام ملی. دشمن به‌خوبی می‌داند که نقطه آسیب‌پذیر ایران مشکلات اقتصادی و اجتماعی است، از همین‌رو جنگ روانی و فشار معیشتی را جایگزین تهدید نظامی کرده است. در چنین شرایطی، آنچه سرنوشت رویارویی را رقم خواهد زد، اتحاد ملی و هوشیاری راهبردی ایرانیان است؛ همان سپری که می‌تواند توطئه‌ها را خنثی کند.
فعال شدن مکانیسم پس‌گشت (اسنپ‌بک) بار دیگر نام ایران را در صدر اخبار شورای امنیت و محافل بین‌المللی قرار داده است، اما واقعیت‌های دیپلماتیک فراتر از جنجال رسانه‌ای غرب است. ایران با تأکید بر جدیت و مسئولیت‌پذیری، مسیر دیپلماسی و جستجوی راه‌حل‌های مسالمت‌آمیز در پرونده هسته‌ای را ادامه می‌دهد. سخنرانی‌های اخیر در شورای امنیت، نامه‌های رسمی به دبیرکل سازمان ملل و همتایان بین‌المللی و فعالیت‌های دیپلماتیک ایران نشان می‌دهد تهران تلاش می‌کند جایگاه فعال و مسلط خود را در عرصه بین‌المللی حفظ کند. این نامه‌نگاری‌ها می‌تواند روایت طرف اروپایی مبنی بر عدم اجرای تعهدات برجامی از سوی ایران و محق نشان دادن خود را زیر سؤال ببرد. ارسال و انتشار عمومی نامه در کنار صدور بیانیه از سوی وزارت خارجه ایران می‌تواند روایت ایران را مبنی بر سوءاستفاده تروئیکای اروپایی از فرآیند موسوم به اسنپ‌بک تقویت کند. برخی از تحلیلگران و کارشناسان معتقدند که هرچند این نامه‌نگاری‌ها ممکن است در باور عمومی بیشتر جنبه دفاعی و عکس‌العملی داشته باشد و در میدان نتواند روند اجرای تحریم‌های شورای امنیت را متوقف سازد اما می‌تواند بر پیچیدگی‌های اجرا افزوده، حمایت‌های بین‌المللی از فرصت دادن به دیپلماسی را تقویت کرده و مسیر را برای تجارت ایران با چین و روسیه هموارتر سازد. از نگاه تحلیلگران، قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت و محدودیت‌های مندرج در آن از ۲۶ مهر ۱۴۰۴ به بعد عملا پایان یافته و ایران مسیر خود را با پشتوانه حقوقی و دیپلماسی چندجانبه دنبال می‌کند.
تجربه یک دهه؛ ناکامی مذاکرات در سایه بدعهدی غرب
تجربه یک دهه گذشته نشان می‌دهد تلاش‌های ایران برای رسیدن به توافق مبتنی بر چندجانبه‌گرایی همواره با زیاده‌خواهی و بدعهدی طرف‌های اروپایی و آمریکا مواجه بوده است. طراحی طرف غربی در این مقاطع، ایجاد بازی سرزنش و متهم کردن ایران است، درحالی‌که ناکامی مذاکرات، ناشی از قصور و نقض تعهدات غرب بوده است. تحلیلگران بین‌المللی معتقدند درک این واقعیت برای فهم صحیح روند مذاکرات و ارزیابی تحرکات دیپلماتیک ایران ضروری است.
نقش راهبردی چین و روسیه و ظرفیت بریکس
در این میان، نقش چین و روسیه برجسته است. مواضع پکن و مسکو نشان می‌دهد این کشورها با بازگرداندن تحریم‌های شورای امنیت موافق نیستند و اختلافات عمیق آن‌ها با آمریکا و اروپا، فرصتی برای ایران فراهم کرده است تا با استفاده از ظرفیت کشورهای عضو بریکس، اثرگذاری تحریم‌ها را محدود و روند اجرایی آن‌ها را با چالش مواجه کند.
کمیته‌های تحریم شورای امنیت؛ ابزار اجرایی  با محدودیت‌های عملیاتی
طبق قطعنامه ۱۷۳۷ شورای امنیت سازمان ملل یک کمیته ویژه تحریم علیه ایران ایجاد شد. این کمیته مسئول نظارت بر اجرای تحریم‌ها، بررسی گزارش‌های کشورها درباره اقدامات اجرایی، رسیدگی به نقض‌ها، و ارائه توصیه به شورا بود. کمیته‌های تحریم شورای امنیت به‌عنوان بازوی اجرایی قطعنامه‌ها، نقش کلیدی در اعمال محدودیت‌ها دارند و حضور فعال چین و روسیه در این کمیته‌ها می‌تواند مانع از اجرای کامل مکانیسم پس‌گشت شود. این واقعیت نشان می‌دهد که فشارهای اقتصادی و روانی تحریم‌ها به‌مراتب کمتر ازآنچه رسانه‌های غربی القا می‌کنند، تأثیرگذار است. ایران نیز باید از این ظرفیت بهره بگیرد و با دیپلماسی فعال، فشارهای یکجانبه را بی‌اثر کند.
دیپلماسی فعال؛ ابزار مؤثر مدیریت فشارها
بااین‌حال، روند دیپلماسی ایران همچنان فعال است و مسیر گفت‌وگو بسته نشده است. تعاملات اخیر تهران در مجامع بین‌المللی و نحوه مدیریت فشارها، نمایانگر سیاستی است که بر تدبیر، برنامه‌ریزی دقیق و بهره‌گیری از ظرفیت‌های چندجانبه تکیه دارد؛ رویکردی که در طول تاریخ، یکی از مؤثرترین ابزارها برای مقابله با فشارهای یکجانبه و عملیات روانی طرف غربی بوده است.
ایران اکنون دریکی از حساس‌ترین مقاطع تاریخ معاصر خود قرار گرفته است. راهکارهای دیپلماتیک با غرب نتوانسته‌اند از فعال‌سازی مکانیسم ماشه و بازگشت تحریم‌های بین‌المللی علیه ایران جلوگیری کنند. حتی تلاش‌های لحظه آخری چین و روسیه در شورای امنیت برای تمدید تعلیق تحریم‌ها به مدت 6 ماه با شکست مواجه شد. هم‌زمان، مذاکرات مستقیم و رایزنی‌های اخیر دیپلماتیک در آمریکا، نتیجه‌ای جز طرح خواسته‌های حداکثری و غیرواقع‌بینانه از سوی واشنگتن در بر نداشت. خواسته‌هایی که برای ایران کاملا غیرمنطقی و غیرعملی است. در چنین شرایطی که دیپلماسی به بن‌بست خورده و اجماع علیه ایران در عرصه بین‌المللی شکل گرفته است، کشور با تهدیدهای پیچیده‌تری مواجه شده که نیازمند نگاه تحلیلی و راهبردی است.
این شکست دیپلماتیک در حالی رخ داد که ایران طی دو دهه گذشته عموما مسیر گفت‌وگو و تعامل را در پیش گرفته بود. حتی پس از خروج آمریکا از برجام در سال ۲۰۱۸، ایران ماه‌ها به تعهدات خود پایبند ماند به امید راه‌حلی از مسیر اروپا و دیپلماسی. با عدم تحقق منافع برجام و تداوم فشارها، تهران به‌تدریج تعهدات هسته‌ای را کاهش داد. سال گذشته نیز مذاکرات غیرمستقیم در مسقط و ابتکار عمل‌هایی نظیر توافق موقت در قاهره با آژانس دنبال شد اما هیچ‌کدام موفقیت‌آمیز نبود. اکنون نیز با فعال شدن مکانیسم ماشه، استراتژی فشار حداکثری واشنگتن وارد فاز تازه‌ای شده است: واشنگتن و متحدانش می‌کوشند ایران را زیر فشار اقتصادی فلج‌کننده قرار دهند تا درنهایت چاره‌ای جز پذیرش خواسته‌های آن‌ها نداشته باشد.
راهبرد حداکثری غرب: «تسلیم» به‌جای توافق
شرایط کنونی نشان می‌دهد آمریکا و اروپا به دنبال توافق عادلانه نیستند بلکه هدف واقعی آن‌ها واداشتن ایران به تسلیم شدن است. شروط سخت‌گیرانه‌ای که سه کشور اروپایی و آمریکا برای جلوگیری از فعال شدن مکانیسم ماشه مطرح کردند مؤید این واقعیت است. بر طبق شنیده‌ها در طی آخرین رایزنی‌های عراقچی، وزیر امور خارجه ایران، آنان کاهش غنی‌سازی به سطح صفر را به‌عنوان پیش‌شرط تمدید قطعنامه ۲۲۳۱ تعیین کرده بودند. حتی گفته می‌شود طرف آمریکایی خواستار خروج کل ذخایر اورانیوم غنی‌شده از ایران و محدود کردن برد موشک‌های بالستیک به کمتر از ۵۰۰ کیلومتر شده است. چنین خواسته‌هایی عملا به معنای خلع سلاح کامل هسته‌ای و موشکی ایران و چشم‌پوشی از توان دفاعی در برابر دشمنان منطقه‌ای است. بدیهی است که تهران این مطالبات حداکثری را غیرمنطقی و غیرعملی دانسته و رد کرده است.
این شروط نشان می‌دهد طرف مقابل به‌دنبال حل مناقشه از مسیر دیپلماسی نیست، بلکه تسلیم بدون قید و شرط ایران را طلب می‌کند. حتی دونالد ترامپ صریحا شرط هرگونه توافق را پذیرش کامل خواسته‌های آمریکا توسط ایران عنوان کرده بود. به همین دلیل، واشنگتن بدون دادن امتیاز واقعی، تنها وقت‌کشی کرد تا به زمان احیای قطعنامه‌های سازمان ملل برسد. اکنون با برگشت قطعنامه‌ها، آمریکا امیدوار است فشار اقتصادی و انزوای بین‌المللی ایران به حدی برسد که تهران درنهایت یا فرسوده و فروپاشیده شود یا به مذاکره‌ای از سر استیصال تن دهد.
اتحاد در برابر تهدید خارجی: سلاح پنهان ایران
بااین‌حال، معادلات قدرت صرفا روی میز دیپلماسی یا صحنه اقتصاد رقم نمی‌خورد. تاریخ نشان داده هرگاه ایران با تهدید نظامی خارجی مواجه شده، جامعه ایرانی به‌سوی وحدت ملی گرایش پیدا کرده است. نظریه معروف Rally around the Flag در علوم سیاسی دقیقا به همین پدیده اشاره دارد که مردم علی‌رغم اختلاف‌نظرهای داخلی، در برابر دشمن خارجی کنار هم می‌ایستند و از موجودیت کشور خود دفاع می‌کنند. نمونه روشن آن را در جنگ ۱۲ روزه اخیر دیدیم که چگونه اقشار مختلف مردم ایران با گرایش‌های سیاسی و مذهبی متنوع شانه‌به‌شانه در کنار هم ایستادند و از میهن خود دفاع کردند. این اتحاد از عوامل اصلی ناکام ماندن اهداف تجاوزکارانه دشمن بود.
رهبر انقلاب از این همبستگی به‌عنوان «اتحاد مقدس» یاد کرده و بر اهمیت راهبردی آن تأکید داشته‌اند. به بیان ایشان، اتحاد ملی ایرانیان در مواجهه با تهدیدات اخیر به سپر پولادینی تبدیل شد که محاسبات دشمن را به هم ریخت. واقعیت این است که حمله نظامی در شرایط کنونی – با وجود همه هزینه‌هایی که می‌تواند بر کشور تحمیل کند –عموم ایرانیان را حول پرچم کشورشان بسیج می‌کند و حتی موجب تقویت نظام سیاسی حاکم می‌شود.
 تغییر تاکتیک دشمن: جنگ روانی و نبرد اقتصادی به‌جای حمله نظامی
ازآنجاکه دشمنان خارجی در کوتاه‌مدت گزینه نظامی گسترده را پرهزینه و کم‌فایده می‌دانند، تمرکز خود را معطوف جنگ ترکیبی (هیبریدی) کرده‌اند. این جنگ ترکیبی شامل فشار حداکثری اقتصادی، عملیات روانی و تحریک نارضایتی داخلی است. هدف این رویکرد آن است که زمینه فروپاشی از درون فراهم شود. در این سناریو، اگر تحریم‌ها بتواند کمر اقتصاد کشور را خم کند و مردم را نسبت به آینده ناامید و ناراضی سازد، آنگاه دشمن امید دارد با یک ضربه نهایی نظامی کار را تمام کند. درواقع، تلاش اصلی آمریکا و اسرائیل این است که ابتدا اتحاد داخلی ایران را متلاشی کنند و سپس ضربه آخر را وارد آورند.
برای نیل به این هدف، ابزارهای متنوع جنگ روانی و رسانه‌ای به خدمت گرفته شده است. رسانه‌های معاند و شبکه‌های اجتماعی تحت نفوذ، به‌طور مستمر در پی سیاه‌نمایی وضعیت معیشت مردم، دامن زدن به اختلافات سیاسی و قومیتی، و تخریب اعتماد عمومی هستند. یک نمونه اخیر، فضاسازی برای دوقطبی‌سازی سیاسی بود: انتشار گسترده ویدئوی قدیمی حسن روحانی (رئیس‌جمهور پیشین) که سعید جلیلی را به مناظره دعوت می‌کرد، درست در آستانه حضور جلیلی در دانشگاه شیراز. این اقدام هماهنگ در شبکه‌های مجازی باعث شد در جلسه شیراز، فردی از جلیلی درباره آن دعوت به مناظره‌چالش‌برانگیز سؤال کند و جلیلی نیز با لحنی طعنه‌آمیز پاسخ دهد. که بلافاصله تیتر رسانه‌ها شد و تقابل لفظی دو چهره شاخص از دو جناح سیاسی کشور را برجسته کرد. روشن است که دامن زدن به این دعواها، خواست دشمن است؛ چرا که تقابل تندروهای هر دو طیف می‌تواند فضای سیاسی کشور را ملتهب و جامعه را قطبی کند.
به‌موازات این، شکاف‌های اجتماعی و فرهنگی نیز آماج عملیات روانی قرارگرفته‌اند. تجربه تلخ سال ۱۴۰۱ پیرامون مسائل فرهنگی نشان داد چگونه رسانه‌های خارجی و عوامل نفوذی، می‌توانند با سوار شدن روی موج نارضایتی داخلی به‌سرعت آن را به ناآرامی خیابانی و خشونت هدایت کنند. اکنون نیز هر گسل اجتماعی بالقوه‌ای می‌تواند فعال شود؛ از مسائل قومیتی و هویتی گرفته تا موضوعات صنفی و زیست‌محیطی. دشمن برای هر یک از این موارد از پیش سناریو دارد و منتظر فرصت برای شعله‌ور کردن یک بحران داخلی است.
معیشت مردم؛ پاشنه‌آشیل امنیت داخلی
دشمن برای شکستن پشتوانه داخلی نظام، روی گسل‌های سیاسی و اجتماعی داخلی متمرکز شده است. هر جامعه‌ای منازعات جناحی و اختلافات فکری دارد، اما زمانی این تفاوت‌ها خطرناک می‌شوند که با نارضایتی‌های عمومی و فشار معیشتی توأم گردند. در شرایط ایرانِ امروز، مسائل اقتصادی و معیشتی جدی‌ترین تهدید برای شعله‌ور ساختن نارضایتی عمومی است. تورم فزاینده و گرانی کالاهای اساسی می‌تواند قشرهای گسترده‌ای از مردم را به اعتراض بکشاند.
دولت باید به‌خوبی دریابد که کوچک‌ترین سهل‌انگاری در تأمین کالاهای اساسی و کنترل قیمت‌ها، ممکن است جرقه نارضایتی فراگیری را بزند که آتش آن به این آسانی خاموش‌شدنی نیست. هرگونه تصمیم اقتصادی که فشار بیشتر بر دهک‌های پایین وارد کند، نظیر حذف یارانه نان، افزایش قیمت سوخت و … می‌تواند بازی در زمین دشمن باشد.
راهبرد دفاعی ایران: هوشیاری، تدبیر و اتحاد ملی
با در نظر داشتن همه تهدیدات پیش‌گفته، پرسش اساسی این است که چه باید کرد؟ پاسخ را می‌توان در یک عبارت خلاصه کرد: هوشیاری همه‌جانبه و بازی نکردن در زمین دشمن. همه ارکان حاکمیت و آحاد مردم باید به درک مشترکی از شرایط خطیر کنونی برسند و مسئولیت تاریخی خود را ایفا کنند:
• دولت و حاکمیت: خط مقدم نبرد در حوزه جنگ اقتصادی هستند. مهار تورم، تأمین کالاهای اساسی به قیمت قابل‌قبول و جلوگیری از سقوط بیشتر ارزش پول ملی، مهم‌ترین سپر دفاعی در برابر توطئه‌های دشمن در جبهه معیشتی است. کوچک‌ترین غفلت یا تصمیم اشتباه اقتصادی می‌تواند به‌سرعت نارضایتی‌های گسترده ایجاد کند. دولت باید تمام توان خود را به کار گیرد تا اجازه ندهد معیشت مردم به بحران بدل شود. همچنین در حوزه سیاست داخلی، مدیریت هوشمندانه نارضایتی‌ها و پاسخ‌گویی شفاف به مطالبات مردمی می‌تواند مانع از انباشته شدن نارضایتی پنهان گردد.
• شخصیت‌ها و جریان‌های سیاسی: اکنون زمان تسویه‌حساب‌های جناحی نیست. اتحاد ملی که شکل گرفته، سرمایه‌ای گران‌بهاست که هرگونه دوقطبی‌سازی و مجادله‌  تنش‌آفرین آن را تضعیف می‌کند. رهبر انقلاب تأکید کرده‌اند که اتحاد مقدس ملت یک گنجینه است و هر کس با هر جایگاهی که اقدام به شکستن آن کند مرتکب خیانتی نابخشودنی شده است. سیاستمداران از هر طیف باید مراقب باشند ناخواسته در پازل دشمن بازی نکنند. اختلاف‌نظر و رقابت سیاسی در به‌جای خود، اما نباید فراموش کنیم که امنیت ملی و بقای ایران خط قرمز مشترک همه ماست. هر سخن یا موضع‌گیری که موجب تفرقه شود، در شرایط فعلی به سود دشمن تمام خواهد شد.
• مردم و نخبگان جامعه: آحاد ملت ایران بار دیگر نشان دادند که در مواقع خطر چگونه از کیان کشور حمایت می‌کنند. این آگاهی و هوشمندی عمومی باید همچنان حفظ شود. مردم باید بدانند رسانه‌ها و فضاسازی‌های دشمن ممکن است واقعیات را وارونه جلوه دهند تا روحیه‌ها را تضعیف کنند. در برابر عملیات روانی باید مصونیت شناختی پیدا کرد و فریب شایعات و پروپاگاندا را نخورد. اگر مشکلی یا اعتراضی هست، راه‌حل آن هرگز آشوب و خشونت خیابانی نیست؛ چه اینکه چنین وضعیتی دقیقا همان چیزی است که دشمن آرزویش را دارد. نخبگان فکری و فرهنگی نیز وظیفه دارند با روشنگری و اطلاع‌رسانی صحیح، سپر روانی جامعه را تقویت کنند و نگذارند بدبینی و یأس بر افکار عمومی چیره شود.
نتیجه‌گیری: اتحاد مقدس لازمه عبور از شرایط حساس کنونی
در مجموع، ایران با ترکیبی از تهدیدات خارجی و چالش‌های داخلی روبه‌رواست که هر یک به‌تنهایی می‌تواند برای یک کشور بحران‌ساز باشد، چه رسد به اینکه هم‌زمان اتفاق بیفتند. مکانیسم ماشه و بازگشت تحریم‌های سازمان ملل، در صورت عدم مدیریت صحیح دولت می‌تواند در ماه‌های آینده فشار کم‌سابقه‌ای بر اقتصاد و دیپلماسی ایران وارد کند. در عرصه میدانی نیز سایه جنگ هرچند کمرنگ‌تر از گذشته، اما هنوز به‌طور کامل محو نشده است. بااین‌حال، آنچه سرنوشت این تقابل را رقم خواهد زد در درجه نخست در درون مرزهای ایران تعیین می‌شود. رویکرد آمریکا در سال گذشته نشان می‌دهد که آن‌ها امید بسته‌اند بدون امتیاز دادن و حتی بدون جنگ مستقیم، از طریق فشار حداکثری ناشی از تحریم‌ها، اقتصاد ایران را فلج کرده و با فروپاشی از درون به هدف خود برسند. به‌عبارت‌دیگر، واشنگتن منتظر یک خطای راهبردی ایران است؛ خطایی که ممکن است از یک تصمیم نسنجیده اقتصادی یا یک شکاف سیاسی یا عدم مدیریت صحیح این شرایط ناشی شود و آتش بحران را شعله‌ور کند.
اما در سوی دیگر، جمهوری اسلامی نشان داده که به‌رغم همه فشارها، اهرم‌های مقاومت و بقا را در اختیار دارد. از سرمایه اجتماعی و ایمان مردمی گرفته تا توان نظامی بازدارنده و عمق راهبردی منطقه‌ای. نکته مهم آن است که تمامی این اهرم‌ها درگرو وحدت ملی و انسجام داخلی معنا پیدا می‌کنند. اگر ملت و دولت ایران متحد و هوشیار بمانند، نه تحریم می‌تواند این کشور را از پای درآورد و نه تهدید نظامی. همچنان که دشمن در ماجراجویی اخیر خود دریافت ایران را نمی‌توان با ارعاب و تحمیل به‌زانو درآورد. بنابراین، راه پیروزی در این نبرد پیچیده، صبر راهبردی، مدیریت عقلانی بحران‌ها و حفظ «اتحاد مقدس» میان همه نیروهای وفادار به ایران است. تنها در این صورت است که نقشه‌های بدخواهان نقش بر آب خواهد شد و ایران عزیز از این گردنه خطرناک تاریخی، سرافراز و سربلند عبور خواهد کرد.
 تاریخی‌ترین پیچ
دریافت همه صفحات
دانلود این صفحه
آرشیو
تیترهای روزنامه