چگونه میتوان از ظرفیت صنایع برای حفظ جمعیت روستاها استفاده کرد؟
اشتغال پایدار با محور مهارت و فناوری
گروه اقتصادی
ایجاد اشتغال پایدار، امروز یکی از کلیدیترین مؤلفههای رشد تولید و حفظ ثبات اقتصادی در کشور است. تجربه نشان داده که هر جا چرخ تولید به حرکت درآید، نرخ بیکاری کاهش یافته و مهاجرت از روستا به شهر متوقف میشود اما تحقق این هدف تنها در گرو ساخت فرصتهای شغلی جدید نیست، بلکه نیازمند تحول در ساختار صنایع، ارتقای مهارت نیروی کار و احیای طرحهای اشتغالزایی محلی است. در واقع، اگر نوسازی صنعتی را موتور محرک اقتصاد بدانیم، مهارتآموزی و حمایت از اشتغال محلی، سوخت پایدار این موتور محسوب میشود. در سالهای اخیر، دولت و مجلس بارها بر ضرورت بازسازی صنایع، تربیت نیروی انسانی متخصص و استفاده از ظرفیت روستاها در تولید و اشتغال تأکید کردهاند. برنامه هفتم توسعه نیز با محور رشد بهرهوری و توانمندسازی نیروی کار این مسیر را در قالب سیاستهای اجرایی دنبال میکند. در چنین فضایی، بازآفرینی ساختار اشتغال دیگر یک انتخاب نیست؛ بلکه ضرورتی حیاتی برای رشد اقتصادی و عدالت اجتماعی است. درحال حاضر یکی از چالشهای اصلی اقتصاد کشور، فرسودگی و کاهش بهرهوری برخی از خطوط تولید در صنایع مادر و متوسط است. کارشناسان اقتصادی معتقدند که بیش از ۴۰ درصد از واحدهای تولیدی کشور با فناوریهای قدیمی کار میکنند و این مسئله موجب افزایش هزینه تولید، کاهش بهرهوری و درنهایت به خطر افتادن اشتغال میشود و همین امر ضرورت نوسازی صنایع را مبرهن میسازد. درتشریح بیشتر این موضوع همچنین ضرورت دارد تا عنوان بداریم که نوسازی صنایع نهتنها به معنای جایگزینی ماشینآلات نیست، بلکه بازآرایی نظام مدیریتی، استفاده از فناوریهای هوشمند، کاهش مصرف انرژی و تربیت نیروی انسانی کارآمد را نیز شامل میشود. بهطور نمونه، در سال گذشته چندین واحد تولیدی در استانهای مرکزی، اصفهان و خراسان با اجرای طرحهای نوسازی موفق شدند هم تولید خود را دو برابر کنند و هم نیروی کار بیشتری جذب نمایند. در واقع، هر کارخانهای که نوسازی میشود، بهطور مستقیم فرصتهای شغلی تازه ایجاد میکند و غیرمستقیم زنجیرهای از مشاغل خدماتی و پشتیبانی را فعال میسازد.
مهارتآموزی؛ پلی میان جوانان و بازار کار
یکی از مؤلفههای مغفول در سیاستهای اشتغالزایی، ضعف در مهارتآموزی است. درحالیکه کشور سالانه هزاران فارغالتحصیل دانشگاهی دارد، بخش مهمی از صنایع از کمبود نیروی کار ماهر رنج میبرد. این شکاف میان آموزش و اشتغال سبب شده است تا بخشی از جوانان باوجود تحصیلات بالا، به شغلهای موقت و ناپایدار روی آورند. برای حل این مسئله، اتصال نظام آموزشی به نیاز بازار کار باید در اولویت قرار گیرد. طرحهایی همچون مهارت برای اشتغال و آموزش فنیحرفهای هدفمند که در وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی دنبال میشود، نمونههایی از حرکت در مسیر درست است. در بسیاری از کشورهای صنعتی، مهارتآموزی پیششرط ورود به بازار کار است. امروز در کشورمان نیز با همکاری سازمان آموزش فنی و حرفهای، وزارت صمت و بخش خصوصی، طرحهایی برای آموزش نیروهای متخصص در رشتههایی چون صنایع غذایی، فولاد، خودروسازی، پتروشیمی و چهبسا فناوریهای نو آغاز شده است. این روند نهتنها موجب افزایش بهرهوری صنایع میشود بلکه اشتغال جوانان را از حالت موقت به پایدار تبدیل میکند و در نهایت مهاجرت به شهرهای بزرگ را کاهش میدهد.
طرحهای اشتغالزایی محلی؛ موتور رشد روستاها
روستاها و شهرستانهای کوچک، گنجینهای از ظرفیتهای اقتصادی هستند که سالها به دلیل تمرکزگرایی و کمتوجهی در حاشیه ماندهاند. از صنایعدستی و فرآوری محصولات کشاورزی گرفته تا گردشگری بومی، همه میتوانند بستری برای اشتغال پایدار باشند. بر اساس گزارشات موجود نیز بیش از ۶۰ درصد طرحهای اشتغالزایی موفق کشور در مناطق روستایی اجرا شده است. درحقیقت طرحهایی نظیر هر روستا یک محصول، اشتغال خانگی و توسعه صنایع تبدیلی کشاورزی توانستهاند ضمن ایجاد شغل، از مهاجرت معکوس نیز حمایت کنند. نمونه بارز این تحول نیز در استانهایی چون کرمانشاه، خراسان جنوبی و فارس مشاهده میشود که با راهاندازی کارگاههای کوچک صنایع غذایی و پوشاک، صدها شغل جدید ایجاد و از خروج جوانان به شهرها جلوگیری شده است. در واقع، اشتغال محلی یعنی توسعه پایدار با محور عدالت منطقهای؛ الگویی که همراستا با سیاستهای اقتصاد مقاومتی است و موجب توزیع متوازن سرمایه و فرصت میشود.
نقش دولت در هدایت سرمایه و حمایت از بخش خصوصی چیست؟
یکی از ضرورتهای تثبیت اشتغال پایدار، ایجاد بسترهای امن برای سرمایهگذاری است. دولت باید با اصلاح فرآیندهای اداری، اعطای تسهیلات هوشمند و تضمین امنیت سرمایه، زمینه ورود بخش خصوصی را در پروژههای تولیدی فراهم سازد. در برنامههای جدید وزارت صمت و سازمان برنامهوبودجه، تخصیص تسهیلات به طرحهای تولیدی بر پایه شاخص بهرهوری و اشتغال پایدار طراحی شده است. این یعنی دولت دیگر تنها به دنبال توزیع وام نیست، بلکه در پی هدایت منابع به سمت پروژههایی است که اشتغال واقعی و بلندمدت ایجاد کنند. از سوی دیگر، بانکها نیز باید رویکرد خود را از بنگاهداری به سمت تسهیلگر تولید و اشتغال تغییر دهند. یکی از مشکلات همیشگی کارآفرینان، وثیقهمحور بودن تسهیلات است. درحالیکه در بسیاری از کشورها، طرح اقتصادی و مدل تجاری، مهمتر از دارایی شخصی متقاضی است.
توسعه فناوری در اشتغال پایدار چه نقشی دارد؟
نوسازی صنعتی بدون بهرهگیری از فناوریهای نوین ممکن نیست. امروز در سراسر دنیا، استفاده از فناوریهای دیجیتال، هوش مصنوعی و اینترنت اشیا در صنایع باعث افزایش کارایی، کاهش هزینهها و خلق مشاغل جدید شده است. در کشورمان نیز ورود فناوری به بخش تولید، بهویژه در صنایع متوسط، میتواند دهها هزار فرصت شغلی فناورانه ایجاد کند. از کارخانههای هوشمند گرفته تا استارتاپهای صنعتی، همه میتوانند بخش جدیدی از اقتصاد اشتغالمحور کشور باشند. خوشبختانه در استانهای صنعتی نظیر قزوین و یزد، اجرای طرحهای صنعتی و اشتغالمحور آغاز شده است و نتایج اولیه نشان میدهد که این مدل علاوه بر کاهش مصرف انرژی، نیروی کار متخصص بیشتری جذب کرده است.
کاهش مهاجرت روستایی و تحقق عدالت اقتصادی
یکی از پیامدهای مستقیم فقدان اشتغال پایدار، مهاجرت گسترده از روستاها به شهرهاست. طبق آمار مرکز آمار ایران، در دو دهه گذشته بیش از ۶ میلیون نفر از جمعیت روستایی کشور به شهرها مهاجرت کردهاند که بخش عمده آن به دلیل نبود شغل و درآمد کافی بوده است اما تجربه طرحهای اشتغالزایی محلی در استانهایی نظیر گلستان، ایلام و همدان نشان میدهد که هر زمان اشتغال محلی پایدار شود، روند مهاجرت متوقف یا معکوس میشود. درحقیقت مادامیکه جوان روستایی ببیند در زادگاهش فرصت کار، تولید و درآمد وجود دارد، دیگر دلیلی برای مهاجرت ندارد. براین اساس میتوان گفت که توسعه باید از روستا و مناطق محروم آغاز شود و تحقق این سخن، در گرو تقویت اشتغال محلی است.
سخن پایانی
ایجاد اشتغال پایدار، بدون اتصال میان تولید، آموزش و بازار ممکن نیست. امروز نیاز است تا طرحهای مهارتمحور فنیحرفهای بهصورت مستقیم با صنایع بزرگ و متوسط مرتبط شوند. در این چارچوب، دولت میتواند با ایجاد مراکز مهارت در جوار کارخانهها به تربیت نیروی متخصص موردنیاز همان واحد بپردازد. در کنار این موضوع، نوسازی صنایع روستایی و توسعه تعاونیهای تولیدی میتواند بستر اشتغال خانوادگی و بومی را تقویت کند. درواقع هر واحد کوچک روستایی، اگر به زنجیره تولید و صادرات متصل شود، بخشی از موتور بزرگ اقتصاد ملی خواهد بود. درنهایت نیز گفتنی است که اشتغال پایدار نه یک شعار، بلکه نتیجه زنجیرهای از تصمیمات درست ازجمله نوسازی صنایع، مهارتآموزی جوانان، حمایت از طرحهای محلی و هدایت هوشمند سرمایه میباشد. اگر این حلقهها در کنار هم قرار گیرند، رشد تولید رقم میخورد و تحول اقتصادی نیز صورت میگیرد؛ تحولی که میتواند با تکیه بر ظرفیت جوانان و توان تولید داخلی، به الگویی از توسعه درونزا و اشتغالمحور تبدیل شود.
ایجاد اشتغال پایدار، امروز یکی از کلیدیترین مؤلفههای رشد تولید و حفظ ثبات اقتصادی در کشور است. تجربه نشان داده که هر جا چرخ تولید به حرکت درآید، نرخ بیکاری کاهش یافته و مهاجرت از روستا به شهر متوقف میشود اما تحقق این هدف تنها در گرو ساخت فرصتهای شغلی جدید نیست، بلکه نیازمند تحول در ساختار صنایع، ارتقای مهارت نیروی کار و احیای طرحهای اشتغالزایی محلی است. در واقع، اگر نوسازی صنعتی را موتور محرک اقتصاد بدانیم، مهارتآموزی و حمایت از اشتغال محلی، سوخت پایدار این موتور محسوب میشود. در سالهای اخیر، دولت و مجلس بارها بر ضرورت بازسازی صنایع، تربیت نیروی انسانی متخصص و استفاده از ظرفیت روستاها در تولید و اشتغال تأکید کردهاند. برنامه هفتم توسعه نیز با محور رشد بهرهوری و توانمندسازی نیروی کار این مسیر را در قالب سیاستهای اجرایی دنبال میکند. در چنین فضایی، بازآفرینی ساختار اشتغال دیگر یک انتخاب نیست؛ بلکه ضرورتی حیاتی برای رشد اقتصادی و عدالت اجتماعی است. درحال حاضر یکی از چالشهای اصلی اقتصاد کشور، فرسودگی و کاهش بهرهوری برخی از خطوط تولید در صنایع مادر و متوسط است. کارشناسان اقتصادی معتقدند که بیش از ۴۰ درصد از واحدهای تولیدی کشور با فناوریهای قدیمی کار میکنند و این مسئله موجب افزایش هزینه تولید، کاهش بهرهوری و درنهایت به خطر افتادن اشتغال میشود و همین امر ضرورت نوسازی صنایع را مبرهن میسازد. درتشریح بیشتر این موضوع همچنین ضرورت دارد تا عنوان بداریم که نوسازی صنایع نهتنها به معنای جایگزینی ماشینآلات نیست، بلکه بازآرایی نظام مدیریتی، استفاده از فناوریهای هوشمند، کاهش مصرف انرژی و تربیت نیروی انسانی کارآمد را نیز شامل میشود. بهطور نمونه، در سال گذشته چندین واحد تولیدی در استانهای مرکزی، اصفهان و خراسان با اجرای طرحهای نوسازی موفق شدند هم تولید خود را دو برابر کنند و هم نیروی کار بیشتری جذب نمایند. در واقع، هر کارخانهای که نوسازی میشود، بهطور مستقیم فرصتهای شغلی تازه ایجاد میکند و غیرمستقیم زنجیرهای از مشاغل خدماتی و پشتیبانی را فعال میسازد.
مهارتآموزی؛ پلی میان جوانان و بازار کار
یکی از مؤلفههای مغفول در سیاستهای اشتغالزایی، ضعف در مهارتآموزی است. درحالیکه کشور سالانه هزاران فارغالتحصیل دانشگاهی دارد، بخش مهمی از صنایع از کمبود نیروی کار ماهر رنج میبرد. این شکاف میان آموزش و اشتغال سبب شده است تا بخشی از جوانان باوجود تحصیلات بالا، به شغلهای موقت و ناپایدار روی آورند. برای حل این مسئله، اتصال نظام آموزشی به نیاز بازار کار باید در اولویت قرار گیرد. طرحهایی همچون مهارت برای اشتغال و آموزش فنیحرفهای هدفمند که در وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی دنبال میشود، نمونههایی از حرکت در مسیر درست است. در بسیاری از کشورهای صنعتی، مهارتآموزی پیششرط ورود به بازار کار است. امروز در کشورمان نیز با همکاری سازمان آموزش فنی و حرفهای، وزارت صمت و بخش خصوصی، طرحهایی برای آموزش نیروهای متخصص در رشتههایی چون صنایع غذایی، فولاد، خودروسازی، پتروشیمی و چهبسا فناوریهای نو آغاز شده است. این روند نهتنها موجب افزایش بهرهوری صنایع میشود بلکه اشتغال جوانان را از حالت موقت به پایدار تبدیل میکند و در نهایت مهاجرت به شهرهای بزرگ را کاهش میدهد.
طرحهای اشتغالزایی محلی؛ موتور رشد روستاها
روستاها و شهرستانهای کوچک، گنجینهای از ظرفیتهای اقتصادی هستند که سالها به دلیل تمرکزگرایی و کمتوجهی در حاشیه ماندهاند. از صنایعدستی و فرآوری محصولات کشاورزی گرفته تا گردشگری بومی، همه میتوانند بستری برای اشتغال پایدار باشند. بر اساس گزارشات موجود نیز بیش از ۶۰ درصد طرحهای اشتغالزایی موفق کشور در مناطق روستایی اجرا شده است. درحقیقت طرحهایی نظیر هر روستا یک محصول، اشتغال خانگی و توسعه صنایع تبدیلی کشاورزی توانستهاند ضمن ایجاد شغل، از مهاجرت معکوس نیز حمایت کنند. نمونه بارز این تحول نیز در استانهایی چون کرمانشاه، خراسان جنوبی و فارس مشاهده میشود که با راهاندازی کارگاههای کوچک صنایع غذایی و پوشاک، صدها شغل جدید ایجاد و از خروج جوانان به شهرها جلوگیری شده است. در واقع، اشتغال محلی یعنی توسعه پایدار با محور عدالت منطقهای؛ الگویی که همراستا با سیاستهای اقتصاد مقاومتی است و موجب توزیع متوازن سرمایه و فرصت میشود.
نقش دولت در هدایت سرمایه و حمایت از بخش خصوصی چیست؟
یکی از ضرورتهای تثبیت اشتغال پایدار، ایجاد بسترهای امن برای سرمایهگذاری است. دولت باید با اصلاح فرآیندهای اداری، اعطای تسهیلات هوشمند و تضمین امنیت سرمایه، زمینه ورود بخش خصوصی را در پروژههای تولیدی فراهم سازد. در برنامههای جدید وزارت صمت و سازمان برنامهوبودجه، تخصیص تسهیلات به طرحهای تولیدی بر پایه شاخص بهرهوری و اشتغال پایدار طراحی شده است. این یعنی دولت دیگر تنها به دنبال توزیع وام نیست، بلکه در پی هدایت منابع به سمت پروژههایی است که اشتغال واقعی و بلندمدت ایجاد کنند. از سوی دیگر، بانکها نیز باید رویکرد خود را از بنگاهداری به سمت تسهیلگر تولید و اشتغال تغییر دهند. یکی از مشکلات همیشگی کارآفرینان، وثیقهمحور بودن تسهیلات است. درحالیکه در بسیاری از کشورها، طرح اقتصادی و مدل تجاری، مهمتر از دارایی شخصی متقاضی است.
توسعه فناوری در اشتغال پایدار چه نقشی دارد؟
نوسازی صنعتی بدون بهرهگیری از فناوریهای نوین ممکن نیست. امروز در سراسر دنیا، استفاده از فناوریهای دیجیتال، هوش مصنوعی و اینترنت اشیا در صنایع باعث افزایش کارایی، کاهش هزینهها و خلق مشاغل جدید شده است. در کشورمان نیز ورود فناوری به بخش تولید، بهویژه در صنایع متوسط، میتواند دهها هزار فرصت شغلی فناورانه ایجاد کند. از کارخانههای هوشمند گرفته تا استارتاپهای صنعتی، همه میتوانند بخش جدیدی از اقتصاد اشتغالمحور کشور باشند. خوشبختانه در استانهای صنعتی نظیر قزوین و یزد، اجرای طرحهای صنعتی و اشتغالمحور آغاز شده است و نتایج اولیه نشان میدهد که این مدل علاوه بر کاهش مصرف انرژی، نیروی کار متخصص بیشتری جذب کرده است.
کاهش مهاجرت روستایی و تحقق عدالت اقتصادی
یکی از پیامدهای مستقیم فقدان اشتغال پایدار، مهاجرت گسترده از روستاها به شهرهاست. طبق آمار مرکز آمار ایران، در دو دهه گذشته بیش از ۶ میلیون نفر از جمعیت روستایی کشور به شهرها مهاجرت کردهاند که بخش عمده آن به دلیل نبود شغل و درآمد کافی بوده است اما تجربه طرحهای اشتغالزایی محلی در استانهایی نظیر گلستان، ایلام و همدان نشان میدهد که هر زمان اشتغال محلی پایدار شود، روند مهاجرت متوقف یا معکوس میشود. درحقیقت مادامیکه جوان روستایی ببیند در زادگاهش فرصت کار، تولید و درآمد وجود دارد، دیگر دلیلی برای مهاجرت ندارد. براین اساس میتوان گفت که توسعه باید از روستا و مناطق محروم آغاز شود و تحقق این سخن، در گرو تقویت اشتغال محلی است.
سخن پایانی
ایجاد اشتغال پایدار، بدون اتصال میان تولید، آموزش و بازار ممکن نیست. امروز نیاز است تا طرحهای مهارتمحور فنیحرفهای بهصورت مستقیم با صنایع بزرگ و متوسط مرتبط شوند. در این چارچوب، دولت میتواند با ایجاد مراکز مهارت در جوار کارخانهها به تربیت نیروی متخصص موردنیاز همان واحد بپردازد. در کنار این موضوع، نوسازی صنایع روستایی و توسعه تعاونیهای تولیدی میتواند بستر اشتغال خانوادگی و بومی را تقویت کند. درواقع هر واحد کوچک روستایی، اگر به زنجیره تولید و صادرات متصل شود، بخشی از موتور بزرگ اقتصاد ملی خواهد بود. درنهایت نیز گفتنی است که اشتغال پایدار نه یک شعار، بلکه نتیجه زنجیرهای از تصمیمات درست ازجمله نوسازی صنایع، مهارتآموزی جوانان، حمایت از طرحهای محلی و هدایت هوشمند سرمایه میباشد. اگر این حلقهها در کنار هم قرار گیرند، رشد تولید رقم میخورد و تحول اقتصادی نیز صورت میگیرد؛ تحولی که میتواند با تکیه بر ظرفیت جوانان و توان تولید داخلی، به الگویی از توسعه درونزا و اشتغالمحور تبدیل شود.
