چالش‌ها و الزامات واگذاری باشگاه‌های پرسپولیس و استقلال در بازار سرمایه

مقدمه:
خصوصی‌سازی باشگاه‌های ورزشی یکی از گام‌های مهم در راستای کاهش تصدی‌گری دولت و افزایش بهره‌وری اقتصادی است. در همین راستا، باشگاه‌های پرسپولیس و استقلال به‌عنوان دو قطب بزرگ فوتبال ایران، پس از سال‌ها کشمکش، در فرآیند ارزش‌گذاری قرار گرفته و در بازار سرمایه عرضه شدند. این گزارش به بررسی چالش‌ها و ارائه راهکارهایی در مسیر تحقق خصوصی‌سازی واقعی و پایدار این باشگاه‌ها می‌پردازد.
در اوایل اردیبهشت سال ۱۴۰۳ . سرانجام پس از سال‌ها کشمکش، با ارزش‌گذاری باشگاه‌های پرسپولیس و استقلال و عرضه آن‌ها در بازار سرمایه، سهام عمده این دو باشگاه به‌صورت بلوکی به بانک‌ها و هلدینگ خلیج فارس واگذار شد.
با توجه به ویژگی‌های خاص باشگاه‌های ورزشی و تفاوت‌های عمده آن‌ها با شرکت‌های تجاری، تولیدی و صنعتی، به‌ویژه وجود ذی‌نفع سوم یعنی هواداران، که در کنار سهامداران و مدیران نقش پررنگی در موفقیت باشگاه ایفا می‌کنند، این واگذاری با چالش‌های متعددی مواجه شده است. از جمله:
۱. آیا مدیر این باشگاه باید دارای سابقه ورزشی باشد یا تجربه مدیریتی در حوزه‌های مالی و اقتصادی؟
۲. مدیر باشگاه باید پاسخگوی چه کسی باشد: سهامدار یا هوادار؟
۳. منابع درآمدی باشگاه چگونه تأمین خواهد شد و پیش‌بینی سود و زیان آن از چه طریق امکان‌پذیر است؟
۴. سهامداران با ریسک جدی از سوی هواداران مواجه‌اند. آن‌ها علاوه بر پاسخگویی به سهامداران، باید نسبت به خواسته‌های هواداران نیز پاسخ‌گو باشند. شکست تیم ممکن است نه‌تنها زیان مالی برای سهامداران در پی داشته باشد، بلکه اعتبار و برند آن‌ها را نیز تحت تأثیر قرار دهد.
۵. تأثیر مستقیم عملکرد ورزشی تیم بر ارزش سهام باشگاه و شرکت‌های سهامدار، که در صورت ناکامی ورزشی می‌تواند منجر به افت ارزش بازار سهام شود.
۶. عدم تطابق قوانین و مقررات حاکم بر شرکت‌های بورسی با سازوکار اجرایی باشگاه‌های ورزشی، از جمله نحوه انتخاب مدیران، ساختار کمیته‌های تخصصی و سایر الزامات قانونی.
۷. به دلیل مناسبات خاص حاکم بر باشگاه‌های ورزشی، از جمله دخالت نهادهای بیرونی نظیر وزارت ورزش و فدراسیون‌ها، انتظار سوددهی و فعالیت انتفاعی باشگاه‌ها در قالب یک بنگاه بورسی چندان واقع‌بینانه نیست. این عوامل و ده‌ها مورد دیگر، باعث می‌شوند باشگاه‌های ورزشی در معرض ریسک بالا قرار گرفته و سرمایه‌گذاری در آن‌ها برای سهامداران پرریسک و حتی زیان‌بار باشد.
 پیشنهادها:
۱. مدیری در رأس باشگاه قرار گیرد که توانایی اداره یک شرکت بورسی را مطابق با تمام قوانین و الزامات بازار سرمایه داشته باشد، بتواند فرصت‌های سودآور را شناسایی کند و تمرکز خود را بر افزایش بهره‌وری از برند تیم‌ها معطوف کند. در این مسیر، استفاده از معاونان ورزشی متخصص که از میان اهالی ورزش انتخاب می‌شوند، می‌تواند هم کارکرد حرفه‌ای باشگاه را تضمین کند و هم به انتظارات هواداران پاسخ دهد.
۲. بانک‌ها و بنگاه‌های دولتی و نیمه‌دولتی، با درک صحیح از ماهیت پرریسک مدیریت باشگاه‌های ورزشی، هر چه سریع‌تر سهام خود را به افراد واجد شرایط و متخصص در حوزه‌های مرتبط واگذار نمایند. این اقدام، نه‌تنها زمینه را برای مدیریت حرفه‌ای و کارآمد فراهم می‌کند، بلکه مانع از آن می‌شود که شکست‌های احتمالی ورزشی باشگاه، زیان مضاعفی به دارایی سهامداران این نهادها وارد ساخته و اعتبار و سرمایه آن‌ها را با خطر مواجه سازد. در واقع، این خروج هوشمندانه می‌تواند راهی برای نجات از ورطه‌ای باشد که در صورت استمرار روند فعلی، تبعات سنگینی به همراه خواهد داشت.
نتیجه‌گیری:
خصوصی‌سازی باشگاه‌های ورزشی در ایران نیازمند شناخت دقیق از ساختار و کارکرد این نهادها، به‌ویژه در بستر اجتماعی و فرهنگی خاص کشور است. ترکیب انتظارات اقتصادی با انتظارات اجتماعی (نظیر رضایت هواداران) فرآیند مدیریت این باشگاه‌ها را پیچیده‌تر می‌سازد. راهکارهایی همچون حرفه‌ای‌سازی مدیریت، واگذاری واقعی مالکیت و تدوین چارچوب‌های تطبیقی میان قوانین بورسی و نیازهای خاص باشگاه‌های ورزشی می‌تواند مسیر این واگذاری را هموارتر سازد.
چالش‌ها و الزامات واگذاری باشگاه‌های پرسپولیس و استقلال در بازار سرمایه
دریافت همه صفحات
دانلود این صفحه
آرشیو