جایگاه حیاتی آموزش در پیشگیری اولیه از اعتیاد بررسی شد:

لزوم سیاست‌گذاری آموزشی در حوزه اعتیاد

گروه اجتماعی 
نه سن و سال می‌شناسد و نه جنسیت؛ از سن کم فرد را  درگیر می‌کند و به چشم برهم زدنی می‌شود یک رقم در آماری بزرگ. اگر آمار ابتلای معتادان بزرگسال را کنار ابتلای کودکان و نوجوانان بگذاریم درست است که اولی از دومی بزرگ‌تر است ولی اولی به گرد پای خطرات و پیامدهای ناگوار ابتلای دوم نمی‌رسد. 
زنگ خطر کاهش سن مصرف موادمخدر در کشور سال‌هاست به صدا درآمده است؛ زنگ خطری که به راحتی نمی‌توان از کنار آن گذشت؛ هشداری که غفلت از آن در آینده نه چندان دور به صدمات و ضرر‌های جبران ناپذیری برای فرد و جامعه منجر خواهد شد. 
آن‌هایی که آلوده می‌شوند راهشان دوشاخه می‌شود. عده‌ای مصرف را آن‌قدر ادامه می‌دهند تا بشوند یکی از مردگان سوءمصرف مواد، عده‌ای دیگر نیز کشیده می‌شوند سمت درمان. از این به بعد هم دوباره مسیر دوشاخه می‌شود، عده‌ای می‌شوند کودک و نوجوان خانواده‌دار که زیرچتر حمایتی خانواده به‌احتمال‌زیاد اعتیاد را کنار می‌گذارند و پاک می‌شوند،‌ عده‌ای نیز می‌شوند کودکان و نوجوانان بی‌سرپرست و بدسرپرست که مدت‌ها حتی مسئولان نمی‌دانستند باید با آن‌ها چه کنند، کم‌سن‌وسال‌هایی که بیشتر اوقات برای درمان سر از مراکز ترک اعتیاد بزرگسالان درمی‌آوردند با هزار و یک پیامد و پس‌لرزه ریزودرشت. 
اما روند روبه رشد اعتیاد میان کم‌سن‌وسال‌ها پیش از هر پیامی این را می‌رساند که در خانواده‌ها که باید سپری محافظ و چتری حمایتی باشند نقصی هست؛‌ کارشناسان نیز موافق این تفسیرند و می‌گویند اعتیاد کودکان و نوجوانان معمولا نشانه یک اختلال زمینه‌ای است؛ مثل اختلال ارتباط در خانواده، اختلال سلوک، اختلال تربیتی و از همه مهم تر اختلال در امر پیشگیری که با نقاب مصرف مواد ظاهر می‌شود.
خانواده‌ها نقص دارند، خیلی‌هایشان مشکل دارند و فقط پوسته‌ای از خانواده‌اند. اعتیاد و مصرف مواد میان کودکان و نوجوانان نیز تنها آیینه تمام‌نمای این جمع معیوب است؛ پس خیلی چیزها زیر سر خانواده و البته مراکز آموزشی است. موضوعی که اگر به داد آن نرسیم و امر پیشگیری مغفول بماند، ممکن است در سال‌های آینده تعداد بیشتری از کودکان و نوجوانان را اسیر کند و این واقعیتی غیرقابل کتمان است. 
اختلال در کارکرد خانواده و نهادهای آموزشی و عدم پیشگیری از اعتیاد
آن‌طور که حمید حسینی، پژوهشگر و مدرس مهارت‌های اجتماعی می‌گوید: «اختلال در کارکرد خانواده و نهادهای آموزشی نقش اساسی در عدم پیشگیری و جهت‌گیری جوانان به اعتیاد دارد. طبیعتا دلبستگی عاطفی فرزندان به والدین و به‌تبع آن یادگیری اجتماعی و ویژگی‌های درون فردی نوجوانان یکی از عوامل اصلی و تعیین‌کننده گرایش یا عدم گرایش نوجوانان به مصرف مواد مخدر است. شخصیت اجتماعی انسان‌ها در خانواده نضج گرفته و خانواده به‌عنوان اولین و تأثیرگذارترین نهاد جامعه رشد و شخصیت اجتماعی افراد را شکل می‌دهد و از سوی دیگر انسجام و همبستگی خانوادگی موجب انتقال سریع و کامل ارزش‌های اجتماعی به کودکان و به‌تبع آن موجب افزایش رفتارهای بهنجار و کاهش آسیب‌های اجتماعی ازجمله اعتیاد می‌شود.»
حسینی خاطرنشان می‌کند: «رشد اجتماعی از اصلی‌ترین عوامل در تعیین نوع رفتارهای افراد است و معمولا کودکان و نوجوانانی به مصرف مواد مخدر گرایش دارند که در سیستم‌های اجتماعی به‌ویژه مدرسه و محیط خانواده شرایط کافی برای رشدِ اجتماعی آن‌ها مهیا نیست و زمانی که کودکان و نوجوانان احساس ناکامی کنند و مدرسه و کانون خانواده نتوانند نقش خود را در انتقال ارزش‌ها و دانش و جامعه‌پذیری بازی نمایند، موجب سرخوردگی نوجوانان و گرایش آنان به مواد مخدر می‌شوند. مطابق آمارهای موجود، چنانچه خانواده و مدرسه نقش خود را به‌درستی ایفا نمایند، می‌توانند تا 65 درصد از بروز اعتیاد در دانش آموزان جلوگیری کنند. متأسفانه ما خلأ های زیادی داریم چرا که کودکان و نوجوانان مهارت‌های اجتماعی و ارتباطی را یاد نگرفته‌اند و به‌راحتی می‌توانند در دام اعتیاد گرفتار شوند .» 
مدرسه اصلی‌ترین محیط هدف برای اجرای برنامه‌های پیشگیرانه
سهند پورابراهیمی از کارشناسان حوزه ترک اعتیاد به «ما» می‌گوید: «مدرسه اصلی‌ترین محیط هدف برای اجرای برنامه‌های آموزش پیشگیری اولیه از اعتیاد است. نوجوانانی که مواد مصرف می‌کنند غالبا مشکلات رفتاری دارند، عملکرد تحصیلی‌شان ضعیف است و ممکن است ترک تحصیل کنند. این‌گونه نوجوانان درخطر خشونت و بیماری‌های عفونی قرار دارند. درعین‌حال فرزندان خانواده‌های سخت‌گیر، بی‌تفاوت، گسسته و پریشان در لبه پرتگاه آسیب‌های اجتماعی ناشی از موادمخدر و روان‌گردان‌ها هستند. بنابراین تقویت انواع مهارت‌های زندگی در جوانان و خانواده، موجب کاهش مخاطرات و آسیب‌های اجتماعی بالاخص اعتیاد در جامعه می‌شود. در یک خانواده سالم، ضروری است که والدین در کنار فرزندان باشند، برای آنان وقت و انرژی بگذارند و برکارها و فعالیت آن‌ها نظارت و سرپرستی داشته باشند. والدین نوجوانانی که نسبت به مصرف مواد دغدغه دارند، فرزند آن‌ها کمتر به این سمت گرایش خواهد داشت.»
این کارشناس عنوان می‌کند: «والدین باید در مورد عوارض و پیامدهای ناشی از سوءمصرف موادمخدر و روان‌گردان‌ها صریح و بی‌پرده با نوجوان خود گفت‌وگو کنند و می‌بایست حداقل روزانه ۳۰ دقیقه از وقت خود را برای ارتباط مؤثر با فرزند اختصاص دهند. نتایج تحقیقات نشان می‌دهد نظارت والدین می‌تواند از مصرف مواد مخدر جلوگیری نماید. برای پیشگیری  از مصرف مواد هیچ سلاح جادویی‌ای وجود ندارد، اما والدین می‌توانند با صحبت کردن درباره خطرات مصرف مخدرها بسیار تأثیرگذار باشند و باید به کودکان و نوجوانان توضیح بدهند که ترامادول، ریتالین و استامینوفن کدئین، دیفنوکسیلات و کلرو دیازپوکساید همه از داروهای اعتیادآورند و علیرغم تبلیغات دروغینی که مبنی بر اعتیادآور نبودن شیشه صورت گرفته، باید هشدار داد که بسیاری از معتادان به شیشه، در بیمارستان‌های روانپزشکی بستری هستند. اختلال حافظه، توهم، بدبینی به همسر و جنون روانی، تبعات مصرف ماده شیشه است. مصرف شیشه مساوی است با جنوان روانی. بنابراین تمامی این توضیحات و هشدارها گامی در جهت پیشگیری است و حتما باید در این زمینه اقدام کرد.» 
دستگاه حکمرانی در امر آموزش نتوانسته مسئولیت خود را به‌درستی انجام دهد
ثریا هداوندی، کارشناس پیشگیری از اعتیاد نیز، یکی از راه‌های مقابله با این مسئله را آموزش و اطلاع‌رسانی دانسته و می‌گوید: «به نظرم نظام آموزشی ما به‌خصوص آموزش‌وپرورش باید بتواند متناسب با نیازهای جامعه و با جامعه‌پذیر کردن افراد در مواجهه با شرایط خاص و مشکلاتی که در این جهان پرمسئله و پرمشکل با آن روبه‌رو می‌شوند، رویه‌ها و دیدگاه‌های تازه‌ای اتخاذ کند و باتوجه به اینکه سن مصرف مواد مخدر کاهش یافته، نظام آموزشی نسبت به مقوله اطلاع‌رسانی و آگاهی دادن مسئولیت دارد. این آموزش  به کودکان و نوجوانان کمک می‌کند که در مواجهه با این مسئله، دست‌وپابسته نباشند و آنان می‌توانند به سبب همین آگاهی از خود محافظت کنند. متأسفانه مخاطرات مربوط به اعتیاد و مصرف مشروبات الکلی و بیماری‌هایی مثل ایدز و... این‌ها مواردی است که دستگاه حکمرانی در امر آموزش نتوانسته مسئولیت خود را به‌درستی انجام دهد. دلیل عمده نیز مربوط به گذشته است و برخی همچنان اطلاع‌رسانی و ارائه آموزش در این زمینه را جزء موارد غیرضروری تعریف می‌کنند و این نگاه هیچ تناسبی با اقتضائات مدیریت نظام آموزشی جامعه ندارد و باید تغییر کند.» 
این کارشناس در ادامه تأکید می‌کند: «باید پذیرفت مسائلی نظیر آسیب‌های اجتماعی ازجمله مصرف مواد مخدر مسئله حساسی است و گفت‌وگو درباره آن و آموزش در این حوزه ظرافت‌ها و مهارت‌های خاصی دارد که باید به آن توجه شود. از طرفی باید سیاستگذاران را قانع کرد که قوانین به‌طورکلی و نظام آموزشی به‌طور جزئی را در مسیری قرار دهند که جامعه از پایه مدیریت شود و آگاهی عمومی جنبه حداکثری پیدا کند و در آینده از موج کاهش سن مصرف مواد مخدر کاسته شود.»
وی خاطرنشان می‌کند: «ما با دو نوع سیاستگذار روبه‌رو هستیم. بخش قابل‌توجهی از سیاستگذاران ما اکنون به‌ضرورت اینکه این نوع آموزش‌ها باید در چارچوب‌های قابل‌قبول نظام آموزشی، صورت بگیرد، واقف هستند. مشکل این است که گروهی که واقف نیستند، ازنظر تعداد در جامعه در اقلیت هستند اما ازنظر نفوذ در سیستم تصمیم‌گیری و اجرایی ما جایگاه‌های مهمی در اختیارشان است. این گروه مقاومت می‌کنند چون تصور می‌کنند مسائل مهم‌تری وجود دارد که باید درباره آن‌ها اطلاع‌رسانی کرد و اساسا تمایلی ندارند که به موضوع پیشگیری از اعتیاد دانش‌آموزی ورود شود و حتی ورود به این مسئله را جزء خطوط قرمز می‌دانند. باید پذیرفت جهان جدید اقتضائات خودش را دارد و باید در این جهان جدید این اقتضائات را رعایت کرد. این اقتضائات ایجاب می‌کند که اصل پیشگیری از اعتیاد موردتوجه باشد. اگر مسئولان تصمیم‌گیر در این روند تجدیدنظر نکنند باید مسئولیت تبعات آن را بپذیرند، کما اینکه در حال حاضر می‌بینیم سن مصرف موادمخدر در کشور کاهش یافته است.» 
اخیرا مطالعه‌ای در اندیشکده نظام مسائل جوانان کشور باهدف شناخت علل تأثیرگذار در مصرف مواد مخدر در بین نوجوانان و جوانان صورت گرفته است. با تجزیه‌و‌تحلیل نتایج به‌دست‌آمده از داده‌های موجود، متغیر‌های مؤثر بر ایجاد نگرش منفی نسبت به مواد مخدر در نوجوانان و جوانان و آگاهی بخشی به آنان به‌دست‌آمده که در ادامه به برخی از این موارد اشاره شده است.
لزوم سیاستگذاری آموزشی
 در پژوهش حاضر نقش سیاستگذاری آموزشی در تغییر آگاهی و نگرش نوجوانان و جوانان نسبت به اعتیاد و پیشگیری از آن موردبررسی قرار‌گرفته و بر مبنای یافته‌های این پژوهش، متغیر رسانه‌های جمعی در زمینه تأثیرات مواد مخدر در تغییر آگاهی و نگرش نوجوانان و جوانان بیشترین تأثیر مثبت را داراست. رسانه‌ها از‌جمله ابزار‌هایی هستند که می‌توان با استفاده از آن پیامد‌های مخرب مواد مخدر را کاهش داد. تولیدات رسانه‌ای اگر با‌توجه‌به نیاز‌ها و درک فضای مجازی و ذائقه و انتظارات نسل جوان تهیه شوند، به سهم خود می‌توانند تحت شرایط خاص و دیگر عوامل مؤثر، به کنترل و پیشگیری از آسیب‌های اجتماعی و اعتیاد منجر شوند. در جامعه امروزی استفاده از ظرفیت رسانه‌های جمعی برای پیشگیری از اعتیاد واضح و ضروری به نظر می‌رسد و فعالیت‌های پیشگیرانه مبتنی بر رسانه در همه ابعاد زندگی اجتماعی و فرهنگی جامعه نقش انکارنا‌پذیری دارند.
پاکسازی محیط‌های آلوده
نتایج حاصل از تجزیه‌و‌تحلیل داده‌ها بر اساس پژوهش حاضر نشان داده که دومین متغیری که بیشترین تأثیر مثبت را در تغییر نگرش و آگاهی نوجوانان و جوانان دارد، متغیر پاک‌سازی محیط‌های آلوده است. از دیدگاه نظریه کلیفورد شاو (جامعه‌شناس و جرم‌شناس)، تأکید اصلی بر فضا و محیط انسانی فعالیت‌ها است. 
طبق این نظریه شرایط و کیفیت محیط انسانی صرف‌نظر از ویژگی‌های افراد و گروه‌هایی که در این محیط‌ها زندگی می‌کنند، تأثیر تعیین‌کننده‌ای در رفتار آن‌ها دارد. وی که به بزهکاران به‌عنوان یک انسان عادی نگاه می‌کند به این باور رسید که فعالیت‌های غیرقانونی آن‌ها به‌نوعی با محیط آن‌ها در ارتباط است. ازاین‌رو پاک‌سازی محیط‌های آلوده که خرید‌و‌فروش مواد مخدر در آن به سهولت انجام می‌پذیرد و دسترسی آسان افراد به مواد مخدر، ضروری است.
ارتقاء سطح آگاهی افراد در جلسات آموزش خانواده
 رابطه بین متغیر‌های ارتقا سطح آگاهی افراد در جلسات آموزش خانواده نشان می‌دهد که این مقوله نسبت به پیامد‌های عوارض مصرف مواد مخدر در تغییر آگاهی و نگرش نوجوانان و جوانان، رابطه مثبت مستقیم و معناداری با متغیر پیشگیری از اعتیاد دارد. همچنین نتایج این پژوهش نشان می‌دهد که ارتقای سطح آگاهی افراد در جلسات آموزش خانواده بیشترین تأثیر را پس از دو متغیر مذکور دارد. 
بدون تردید خانواده مهم‌ترین نهاد اجتماعی تأثیرگذار در پیشگیری نوجوانان و جوانان از اعتیاد به مواد مخدر است. مناسب بودن شرایط محیط خانوادگی از آسیب‌های روانی و شخصیتی غیرقابل‌جبران فرزندان جلوگیری به عمل می‌آورد. محیط‌های بی‌ساختار خانوادگی عامل خطر عمده‌ای برای مصرف مواد مخدر محسوب می‌شوند؛ بنابراین آگاهی دقیق اولیای دانش‌آموزان از فرآیند شکل‌گیری اعتیاد در فرزندان، روش‌ها و برنامه‌ریزی پیشگیری از اعتیاد ضروری است. والدین باید از خطر اعتیاد آگاه شوند و در رابطه با پیشگیری از آن احساس مسئولیت کنند.
مطالعات بیانگر این نکته است که برنامه آموزش خانواده بر افزایش توانایی‌های ذاتی و اعتماد‌به‌نفس فرزندان تأثیر مثبت دارد. همچنین با افزایش سطح آگاهی والدین می‌توان رشد مهارت‌های شناختی فرزندان را افزایش داد و باور‌های مثبت آن‌ها را نسبت به رفتار‌های پرخطر و مواد مخدر تغییر داد؛ به عبارت بهتر، مؤثر بودن آموزش خانواده بر رفتار اولیای دانش‌آموزان و ارتقای آگاهی‌ها و معلومات آن‌ها همخوانی دارد. ازاین‌رو در طرح جامع پیشگیری همواره جلسات آموزش خانواده از جایگاه ویژه‌ای برخوردار است و اقدام مهمی جهت پیشگیری اولیه از اعتیاد نوجوانان و جوانان به شمار می‌رود.
اهمیت تقویت قوانین و مقررات
متغیر قوانین و مقررات نیز در تغییر آگاهی و نگرش نوجوانان و جوانان رابطه مثبت، مستقیم و معنادار با متغیر پیشگیری از اعتیاد دارد. یکی از برنامه‌های پیشگیری از اعتیاد که در جهان از آن استفاده می‌شود، تقویت قوانین و مقررات و مبارزه با مخدرها است. در سال‌های اخیر مقابله قهری و نظامی با پدیده اعتیاد و مواد مخدر بیش از رویه‌های درمانی و پیشگیری مورد‌توجه قرار‌گرفته‌اند، به‌طوری‌که اصلی‌ترین اهرم و ضمانت اجرایی قوانین مبارزه با مواد مخدر متکی به مقابله قهری و نظامی بوده است. باید این قوانین به حدی تقویت شوند که دست‌اندرکاران تولید، توزیع، قاچاق و مصرف مواد مخدر در هیچ‌جا احساس امنیت نکنند و آنگاه با تلاش مسئولان می‌توان امیدوار بود که توزیع و مصرف مواد به‌خصوص در بین نوجوانان و جوانان کاهش یابد.
آموزش مربیان و مدرسان
نتایج تجزیه‌و‌تحلیل داده‌ها در این پژوهش نشان داده که متغیر آموزش مربیان و مدرسان در تغییر آگاهی و نگرش نوجوانان و جوانان رابطه مثبت، مستقیم و معنادار با متغیر پیشگیری از اعتیاد دارد. معلمان به‌عنوان پرچم‌داران اصلی نظام تعلیم و تربیت، نقش اساسی در برنامه تحولات اجتماعی برعهده دارند. 
آنان با آموزش نوجوانان و جوانان در مورد اثرات سوءمصرف مواد مخدر، به‌خصوص اثرات مخرب و زیان‌بار آن بر زندگی نقش مهمی در پیشگیری از اعتیاد دارند، بنابراین باید دانش و نگرش و مهارت لازم را در‌رابطه‌با پیشگیری از اعتیاد کسب کنند، چراکه بدون آگاهی و برخورداری از دانش و مهارت هرگز قادر نخواهند بود وظیفه دشوار خود را به‌گونه‌ای شایسته به انجام رسانند.
اهمیت الگو‌ها و نقش هدایتگر آن‌ها در پیشگیری 
همچنین متغیر الگو‌سازی در تغییر آگاهی و نگرش نوجوانان و جوانان رابطه مثبت، مستقیم و معنادار با متغیر پیشگیری از اعتیاد دارد. الگو‌سازی یکی از راه‌های تغییر یا آموزش رفتار است که با استفاده از نظریه یادگیری اجتماعی مطرح‌شده است. این یادگیری عمدتا از طریق مشاهده رفتار افرادی که به نظر توانا و محبوب هستند صورت می‌گیرد. با‌توجه‌به اهمیت الگو‌ها و نقش هدایتگر آن‌ها در زندگی حال و آینده، هر فرد در طول زندگی خویش تلاش می‌کند تا رفتار‌ها و شیوه زندگی خود را با برخی از الگو‌های مهم منطبق سازد. شناخت فرآیند الگو‌پذیری ازآن‌جهت اهمیت می‌یابد که این فرآیند، نقش مهمی در روند هویت‌یابی و همچنین اجتماعی شدن فرد و انتقال ارزش‌ها در یک جامعه دارد.
 لزوم سیاست‌گذاری آموزشی در حوزه اعتیاد
دریافت همه صفحات
دانلود این صفحه
آرشیو