زندگی در قاب فیلترها

مریم گائینی‌پور 
کارشناس مسائل اجتماعی و زنان 
   در روزگاری که مرز میان واقعیت و نمایش در زندگی انسان‌ها هر روز کمرنگ‌تر می‌شود، اینستاگرام به صحنه‌ای برای بازتعریف سبک زندگی ایرانیان بدل شده است. پلتفرمی که در ابتدا برای سرگرمی ساخته شد، امروز بر ذهن، هویت و حتی نظام ارزشی جامعه سایه انداخته است.
ایران با بیش از ۴۴ میلیون کاربر، یکی از بزرگ‌ترین جوامع فعال در این فضاست. در نگاه نخست، این حضور گسترده نشانه رشد ارتباطات است، اما در عمق خود حامل تغییراتی جدی در اولویت‌های فرهنگی و الگوهای رفتاری ماست.
در اینستاگرام، واقعیت بازسازی می‌شود. انسان‌ها نه آن‌گونه که هستند، بلکه آن‌گونه که می‌خواهند دیده شوند، خود را به نمایش می‌گذارند. فیلترها و قاب‌های زیبا واقعیت را می‌آرایند و تصویری مجازی از زندگی می‌سازند. در چنین فضایی، معیار زیبایی و موفقیت از حقیقت فاصله می‌گیرد و در میزان لایک و فالو خلاصه می‌شود.
از دل این روند، نوعی فردگرایی نمایشی و مصرف‌گرایی فرهنگی شکل گرفته است. جوان ایرانی که روزی هویت خود را در پیوند باایمان و خانواده می‌جست، امروز در رقابتی نابرابر برای تأیید شدن گرفتار است. خانواده‌ها در چرخه مقایسه‌های مجازی، آرامش خود را از دست می‌دهند و روح قناعت و سادگی در حاشیه قرار می‌گیرد.
اما خطر اصلی، تغییر تدریجی نظام ارزش‌گذاری جامعه است. آنچه روزی مایه افتخار بود — ایمان، صداقت و خدمت — اکنون گاه جای خود را به شهرت و ظواهر داده است. این دگرگونی آرام، معنا و کرامت انسان را تهدید می‌کند.
راه علاج در فیلتر کردن نیست، بلکه در سواد رسانه‌ای بر پایه بینش اسلامی است. باید به جوانان آموخت که پشت هر پست، الگوریتمی پنهان است که ذهن و احساسات آنان را هدایت می‌کند. آگاهی، بصیرت و خودباوری می‌تواند فضای مجازی را از تهدید به فرصت تبدیل کند.
اینستاگرام آینه‌ای از جامعه ماست، اما اگر در دست فرهنگ بیگانه بماند، تصویر ما تحریف می‌شود. رسالت نیروهای مؤمن، بازپس‌گیری روایت از این فضا و بازسازی تصویر حقیقی انسان ایرانیِ مؤمن است.
بااین‌همه، مسئولیت حاکمیت و نهادهای فرهنگی نیز در این میان سنگین است. هیچ پلتفرمی نباید بدون پذیرش تعهد نسبت به قوانین، فرهنگ و حریم کاربران ایرانی در کشور فعال باشد. تجربه جهانی نیز نشان می‌دهد که بسیاری از کشورها، هم‌زمان با توسعه سواد رسانه‌ای، مقررات سختگیرانه‌ای برای سن ورود، حفظ داده‌ها و پاسخ‌گویی پلتفرم‌ها وضع کرده‌اند. بنابراین، راه درست، نه حذف کامل حضور مردم در این فضا، و نه رهاسازی بی‌ضابطه آن است؛ بلکه ایجاد چارچوبی ملی برای حضور امن، قانونمند و آگاهانه است تا جوان ایرانی بتواند در میدان رسانه، با هویت دینی و فرهنگی خود بدرخشد، نه در سایه الگوریتم‌های بیگانه گم شود.
زندگی در قاب فیلترها