توهمات واشنگتن در خصوص غنی‌سازی صفر درصدی

اخیرا مورگان اورتاگوس، معاون نماینده ترامپ در امور خاورمیانه در شورای امنیت مدعی شده است : «ایالات‌متحده برای گفت‌وگوهای رسمی با ایران آماده است، اما تنها درصورتی‌که تهران برای گفت‌وگوی مستقیم و معنادار آماده باشد.»منظور  طرف آمریکایی از مذاکرات معنادار، توقف غنی‌سازی در خاک ایران است. خط قرمزی که ایران هرگز آن را رد نخواهد کرد. به عبارت بهتر، پذیرش غنی‌سازی در خاک ایران پیش‌شرطی است که اگر آمریکا نخواهد آن را بپذیرد اساسا مذاکره و متعاقبا توافقی در کار نخواهد بود.از سوی دیگر، واشنگتن در جریان مذاکرات مسقط ( که با جنگ 12 روزه مشترک آمریکا و رژیم صهیونیستی علیه ایران توأم شد) عیار واقعی خود را در آنچه مذاکرات معنادار با ایران می‌خواند نشان داده است! صورت‌مسئله گویاست: مذاکرات هسته‌ای در پیچ‌وخمی بنیادین گرفتار شده است؛ پیچ‌وخمی که ریشه در القاگری‌های متوهمانه آمریکا  از «مذاکره » دارد. این بن‌بست در مرحله کنونی، حول محور واحدی می‌چرخد: غنی‌سازی اورانیوم در خاک ایران.بازیگران  غربی، به‌ویژه ایالات‌متحده، توقف کامل یا کاهش شدید این فعالیت را، به بهانه  واهی کاهش خطر نظامی شدن برنامه هسته‌ای، پیش‌شرط اصلی برای پیشبرد هرگونه گفت‌وگوی جدی و معنادار می‌دانند. این موضع  که بارها توسط مقامات آمریکایی ازجمله مورگان اورتاگوس، معاون نماینده ترامپ در شورای امنیت، بیان شده است  نشان می‌دهد که تعریف واشنگتن از «مذاکره معنادار» در حقیقت پذیرش صفر یا نزدیک به صفر غنی‌سازی در خاک ایران است.اما این دیدگاه، یک «توهم سیاسی» است که از درک واقعیت‌های ژئوپلیتیکی و حقوقی جمهوری اسلامی ایران فاصله دارد. برای تهران، غنی‌سازی اورانیوم دیگر صرفا یک برنامه فنی نیست، بلکه به یک حق مسلم ملی و نماد استقلال علمی و فناوری تبدیل شده است. ایران با تکیه بر پیمان منع گسترش سلاح‌های هسته‌ای (NPT) و با توجه به سوابق تاریخی نادیده گرفتن حقوق خود، این حق را غیرقابل‌مذاکره می‌داند. بنابراین، هرگونه تلاش برای گروگان گرفتن این حق به‌عنوان پیش‌شرط ورود به میز مذاکره، اساسا به معنای رد کردن مذاکره از سوی طرف مقابل است.طرف آمریکایی ناچار است بپذیرد که بازی «باج‌گیری از حق قانونی» در مورد برنامه هسته‌ای ایران دیگر کارساز نیست. خط قرمزی که ایران به‌صراحت اعلام کرده است، توقف دائمی و غیرقابل‌بازگشت غنی‌سازی در داخل مرزهای خود است. اگر منظور از مذاکره معنادار، انصراف از این دستاورد باشد، در آن صورت، اساسا زمینه‌ای برای توافق وجود نخواهد داشت و این  بن‌بست دائمی باقی خواهند ماند.راه برون‌رفت از این وضعیت، نه در اصرار بر مواضع گذشته و توهمات مربوط به لغو کامل غنی‌سازی، بلکه در اذعان به واقعیت‌های جدید است. مذاکره‌ معنادار، باید بر محدودیت‌های زمانی و نظارتی هوشمندانه تمرکز کند، نه حذف کامل یک ظرفیت حیاتی که ایران آن را لازمه توسعه پایدار و تضمین امنیت خود می‌داند. تا زمانی که این پیش‌فرض اساسی در محاسبات طرف غربی تغییر نکند، میز مذاکرات عملا خالی خواهد ماند.
توهمات واشنگتن در خصوص غنی‌سازی صفر درصدی