شرحی بر جراحی زیبایی
گروه اجتماعی- حسن طباطبایی
گسترش استفاده از شبکههای اجتماعی و بازتعریف استاندارد زیبایی در این شبکهها مسئله میل به تغییر چهره از طریق جراحی را در کشورهای مختلف جهان افزایش داده است، ایران هم جزء کشورهایی است که سالانه بیشترین جراحیهای زیبایی در آن انجام میگیرد. اگرچه تا دهههای گذشته تمایل به جراحی زیبایی بیشتر بر جراحی بینی متمرکز بود و بیشتر متقاضیان را زنان تشکیل میدادند اما نمیتوان نام مردان را درفهرست جراحیهای زیبایی سالانه نادیده گرفت. به روایت دبیر انجمن جراحان پلاستیک و زیبایی «حدود ۲۰ درصد» عملهای زیبایی مربوط به مردهاست و برخی آمارهای غیررسمی نشان میدهد که جراحی زیبایی مردان طی ۵ سال اخیر حدود «۱۰ برابر» شده است. زنان نیز بر اساس آمارها ۸۰ درصد متقاضی جراحی پلاستیک، عمل بینی و پس از آن عملهای لیفت صورت، تزریق چربی به صورت، لیفت پلک فوقانی و تحتانی هستند و آنطور که متخصصان روایت میکنند بیشترین جراحی بینی جهان در ایران انجام میشود، به همین دلیل ایران به پایتخت جراحی بینی جهان معروف است. در سالهای اخیر پدیده جوانسازی، پیکرتراشی و تغییر جزئیات چهره جراحیهای زیبایی را پیچیدهتر کرده است و اگرچه در طول تاریخ، همواره ظاهر افراد به بهانه افزایش جذابیت و جوانتر شدن، افزایش مهارتهای اجتماعی و موفقیت شغلی کنترل شده است، اما دنیای امروز مملو از واژهها، گزارهها، نواها و تصویرهایی است که بر مدار ایدهآلها و روشهای دستیابی به زیبایی دور میزنند. تعریف زیبایی و چگونه زیبا شدن، روز به روز تغییر میکند و راههای رسیدن به آن مدام پیچیدهتر و دشوارتر میشوند. زیبایی در عصر ما، دیگر هدیه الهی و انتخاب فردی تلقی نمیشود، بلکه وظیفهای اجتماعی و جبر سحرآمیز بازاری غول پیکر و سودآور است و برندگان در این رقابتِ پرسود پزشکان، کسانی هستند که وقت و هزینه بیشتری را برای انطباق خود با ایدهآلهای زیبایی پرداخت میکنند و صنعت جراحی زیبایی با تکیه بر معیارهای زیباییشناختی جوامع امروزی، حس زشت بودن را به افراد القا میکند و از اعتماد به نفس آنان میکاهد. در مقابل این زشتی نیز این راه حل را میگذارد که افراد میتوانند با مراجعه به مطبهای زیبایی و سپردن تن خود به تیغ جراحی این زشتی را درمان کنند و اعتماد به نفس از دست رفته خود را بازگردانند!
به راستی جستوجوگران زیبایی در جستوجوی چه هستند؟ نیروی محرکه و انگیزه آنان برای زیباشدن تا ابعادی که سلامتی جسمی و روانی خود را به مخاطره بیندازند، کدامند؟ نتایج اغلب همه پرسیها درباره غایت زیبا شدن را میتوان در یک جمله خلاصه کرد: «بهبود زندگی در عرصه شغلی و اجتماعی انگیزه بنیادی اغلب جستوجوگرانی است که برای انطباق خود با ایدهآلهای زیبایی تجاری و منفعت طلبانه، روی تخت جراحی قرار میگیرند.» هسته مرکزی «تبلیغ زیبایی» در اغلب رسانهها و به ویژه شبکههای اجتماعی، این گونه تبلیغ
می شود که افرادی که نمیتوانند به معیارهای زیبایی دست یابند، مقصرند و در نتیجه نفوذ این تبلیغات بر افکارعمومی، بخشی از کسانی که به استانداردهای دیکته شده توسط تئوریسینهای اقتصاد زیبایی، دست نمییابند، اعتماد به نفسشان را از دست میدهند و گاه به تمام تحقیرهای این سیستم تن میدهند تا شاید به ایدهآل زیبایی برسند. این ها به جای محکوم کردن سیستم و افکاری که انسان را بازیچه منافع اقتصادی میکند، خود را مقصر میدانند که موفق نشدهاند، به استانداردهای زیبایی دست یابند!
جراحی زیبایی در گذر زمان
در ابتدای قرن بیستم، جنگهای جهانی و افزایش آسیبهای جسمانی ناشی از آنها تأثیر بهسزایی در پیشرفت و افزایش جراحیهای ترمیمی و زیبایی داشت. چون شمار زیادی از سربازان که صورت آنها توسط گلوله و انفجار صدمه دیده بود، نیاز به جراحی ترمیمی داشتند. در آن زمان بیشتر جراحیهای ترمیمی برای صدمههایی از این قبیل و آسیبهایی که به طور مادرزاد در صورت افراد وجود داشت، به کار میرفت. عمل جراحی بینی، پدیدهای نو ظهور و مربوط به عصر مدرن نیست و دستکم بیش از ۴۰۰ساله سابقه دارد. در کتاب مصور«جراحی القایی اعضای معیوب» که در سال ۱۵۹۷ توسط یک جراح ایتالیایی نوشته شده، درباره مراحل عمل جراحی بینی نوشته شده و جزئیات آن به تصویر کشیده شده است. اولین کنگره جراحی زیبایی-ترمیمی فرانسه در سال ۱۹۳۱و انجمن جراحان ترمیمی اروپا در سال ۱۹۳۶تشکیل شد. در واقع دهه ۶۰و ۷۰میلادی دوران شکوفایی جراحی پلاستیک بود واز این زمان به بعد روز به روز هم بر شمارجراحان زیبایی افزوده شد. جراحی زیبایی در تاریخ پزشکی، علم جدیدی است که پس از جنگهای جهانی پر رنگتر شد و قدرت گرفت. پس از آن برخی از ثروتمندان نیز که امکان تأمین هزینههای این جراحیها را داشتند به ترمیم نقصهای ظاهری خود پرداختند.امروزه شمار متقاضیان جراحیهای زیبایی در بیشتر کشورها ازجمله ایران افزایش یافته است ونشان میدهد نگرش افراد به این جراحیها تغییر کرده است و تنها برای ترمیم نقصهای مادرزادی و مشخصههای ظاهری، آزاردهنده و آسیبهای ناشی از تصادف و انفجار به جراحی روی نمیآورند.
تلاش گروه بزرگی از مردان و زنان ایرانی برای ساخت ظاهری زیبا و جوان تر قطعا آثار متفاوتی بر جامعه دارد. شاید در گرایش افراطی جامعه به جراحی های زیبایی، لازم است بیش از هرچیز مقصر جامعهای را بدانیم که بدن زنان و مردان را نه به شکل وجود انسانی که به شکل سرمایه و کالا و هویت اجتماعی میبیند.
گرایش فزاینده برای کسب زیبایی، نتیجه رشد نارضایتی
بسیاری از پژوهشهای جامعهشناسانه نشان میدهند که گرایش فزاینده عمومی برای کسب زیبایی مصنوعی، در وهله اول نتیجه رشد نارضایتی در میان انسان های این عصر است. چه بسا که بخشی از جستجوگران زیبایی در مسابقه صعود شغلی و یافتن جفت ایدهآل موفقیتهایی بهدست آورده باشند، اما این رضایت در موازنه با رضایت عمومی، بیشتر هزینه دارد تا فایده. چرا که بخش بزرگی از افراد جامعه که کشش مشابهی برای دستیابی به زیبایی مصنوعی دارند، اما از پس پرداخت هزینههای عمل زیبایی برنمیآیند، دچار افسردگی و حسرت زدگی میشوند.
احمد صمدپور، روانشناس در این باره بیان میکند: «رقابت فشرده زنان و مردان برای زیباتر شدن و به دست آوردن احساس اعتماد به نفس و جایگاه اجتماعی بهتر، در تمامی جوامع صرف نظر از جغرافیایی که در آن زندگی میکنند، یک رقابت نفسگیر است که با درهمآمیختگی توقعات جامعه مصرفی، به ویژه زنان را بیش از آنکه درگیر تأمین خواستههای درونی خود کند، گرفتار کسب رضایت جامعه میکند. اگر پرداختن به زیبایی برای مردان یک تفنن و ناشی از اختیار و میل شخصی است، بندهای نامرئی نوعی اجبار، زنان را به هزینههای مادی سنگین برای حفظ زیبایی و انجام جراحی های زیبایی وصل کرده است. هرچند این روزها هزینههای مردان نیز برای انجام جراحی های زیبایی از گذشته بیشتر شده و گرایش به زیباتر شدن ظاهر در میان مردان جوان نیز عمومیت دارد و یکی از شاخصهای زندگی مدرن است، با این حال هنوز این زنان هستند که هزینه بیشتری برای این کار میپردازند و جامعه آن را اولویت زندگی آنها تعریف میکند. به علاوه، زنان بیش از مردان مجبورند خود را با تصویر مطلوب اجتماع تطابق دهند و بسیاری از آنها از این اجبار آگاه نیستند و آن را بخشی از زندگی زنانه خود تلقی میکنند. اما مردان، اغلب میل و رضایت خودشان را برای صرف این هزینهها در نظر میگیرند.»
برخورد منفی با بدن
این روانشناس به نقش رسانههای اجتماعی در این اتفاق اشاره کرده و میگوید: «مطابق اظهارات دبیر انجمن علمی جراحان پلاستیک و زیبایی محبوبیت رسانههای اجتماعی و امکان ویرایش عکس اثر بسیار زیادی روی جراحی زیبایی گذاشته است. مثلا سال ۲۰۱۷، یک بررسی از تعدادی جراحان پلاستیک صورت نشان داد که مراجعان ۵۵ درصد از این جراحان از آنها درخواست کرده بودند صورتشان را بهگونهای اصلاح کنند که سلفیهایشان در رسانههای اجتماعی جذاب شود. زن و مرد ایدهآلی که به شیوههای مختلف تعریف میشود، سلبریتیهای اینستاگرامیای هستند که چیزی جز بدنهای روتوششدهشان برای ارائه ندارند. اخیرا محققان در بررسیهای خود روی ۲۵۲ داوطلب دریافتند که هر چه افراد، بهویژه جوانان، با رسانههای اجتماعی بیشتر سروکار داشته باشند، بیشتر به سراغ جراحیهای زیبایی میروند و در عین حال این افراد از اپلیکیشنهای خاصی مثل اسنپچت، بیش از اپلیکیشنهای دیگر استفاده میکنند. عملهای زیبایی سالهاست که افزایش چشمگیری یافته است. عملهایی که پیش از این محدود به جراحی بینی بود، طی سالهای گذشته به حوزههای دیگر نیز رسیده است. جراحی و بازسازی گوش، پیکرتراشی، زاویه دادن به گونه و چانه، لیفت گردن، جوانسازی دست، عمل بادی کانتورینگ بعد از کاهش وزن، لیفت بازو و کوتاه کردن انگشتان پا، ازجمله اقداماتی است که در بین شهروندان رونق یافته است و برای ما روانشناسان این عمل ها تبادرات ذهنی بدی دارد. هنگامی که به جراحی زیبایی میاندیشیم به فکر زنان هالیوودی مستأصلی میافتیم که از ترس رسیدن به ۴۰ سالگی فلج شدهاند، افرادی که مشکلات روانشناختی جدی با بدنشان دارند و در واقع به دنبال کمک روانشناختی هستند و نه عمل جراحی؛ افراد ۶۰ سالهای که میخواهند مانند ۲۰سالهها به نظر برسند، به جای آنکه با غرور و شکوه پیر شوند به دنبال جوانی هستند و به این دلیل کلینیکهای جراحی زیبایی انباشته از افرادی هستند که برخورد منفی با بدنشان دارند.»
این روانشناس، معتقد است افرادی که جراحیهای زیبایی غیرضروری، افراط گونه و یا عجیب و غریب انجام میدهند، به اعتماد به نفس ضعیف وعزت نفس بسیار پایین دچارند. چنین افرادی، تصویری منفی از بدن خود دارند و آگاهانه روی اعضای بدن خود متمرکز میشوند، و این روند، به احساس شرم و خجالت در آنان میانجامد. چنان فردی، این باور را دارد که هر قدر او نازیبا یا غیرجذاب است، دیگران به همان اندازه بسیار جذابتر و زیباتر هستند.
صمدپور تأکید می کند: «معمولا افرادی که اعتماد به نفس پایینی دارند، به مرور به افرادی منزوی و افسرده تبدیل میشوند و حتی دچار اختلال پرخوری یا کمخوری میشوند. اما در مواردی که عدم اعتماد بهنفس فرد را از درون خرد میکند، او برای برونرفت از چنین رنجی، به بیرون پناه میبرد، و ازجمله اقدام به جراحیهای غیرعادی میکند تا بتواند درونش را اندکی آرام کند؛ چرا که فکر میکند آرامش درون او صرفا زمانی حاصل میشود که برای دیگران جذابتر به نظر برسد. از دید روانشناسان، این گونه افراد به اختلال نارسایی بدنی دچارند. در این اختلال، فرد قادر به متوقف کردن افکار منفی و تمرکز بیش از حد روی بدن و ظاهر خود نیست، مدام در جستوجوی نقصی در بدن است و با مشاهده ظاهر خود در آینه دچار اضطراب میشود، از حضور در موقعیتهای اجتماعی و جمعها اجتناب میکند، و این گونه است که برای کاهش احساس اضطراب و بیقراریاش، به جراحی زیبایی روی میآورد و اگرچه این اقدام به طور موقت اضطراب فرد را کاهش میدهد و فرد با احساس رضایت از ظاهر خود، در جمعها حضور مییابد، اما مجددا اضطراب برمیگردد و همان رفتارها و افکار منفی فرد نسبت به بدن خود هم در پی آن ظاهر میشود. او بر «نقص»هایی تمرکز میکند که در حقیقت نقص نیستند، و از افکار و تصورات منفی خود او پدید آمدهاند. چنین فردی، برای کاهش اضطراب، هر بار دست به جراحیهای غیرعادیتری میزند. با «گوش الاغی» و امثال آن، موقتا احساس میکند که «منحصربهفرد» شده است، و در نتیجه، احساس اطمینان و رضایت نسبی نسبت به بدن و ظاهر خود مییابد.»
این روانشناس خاطرنشان می کند: «تمرکز افراد مبتلا به این اختلال، با هدف جذابتر شدن برای دیگران است و میکوشند با جراحیهایی عجیب و غریب، بدن خود را غیرعادیتر نشان دهند. در اغلب موارد، فرد خطرات احتمالی و عوارض ناشی از جراحیهای متعدد را میپذیرد، چرا که با این کار، احساس میکند کاملتر و جذابتر شده است، و در نتیجه اضطرابش کاهش مییابد. در نهایت، با توجه به نتایج تحقیقات انجام شده و آمارهای چشمگیر جراحی پلاستیک زنان در ایران، میتوان گفت که میزان اضطراب، تصویر منفی از بدن، و کاهش اعتمادبهنفس در میان زنان، بهویژه زنان جوان، روز به روز در حال افزایش است.»
یافتههای یک پژوهش نشان میدهد هراس آن دسته از زنان که عمل جراحی زیبایی انجام دادهاند، از «طرد شدن» و به دلیل داشتن «تصویر ذهنی منفی» از بدن خود و تمایل به «زیبایی» و «ابرازگرایی بدنی» بوده است.
این پژوهش که در آن ۲۷ زن ۲۰ تا ۶۰ ساله ساکن شهر تهران شرکت داشته اند، دلایل سپردن بخشهای مختلف بدن به دست جراحان زیبایی تشریح و به بررسی عوامل مؤثر در انگیزه زنان برای انجام عمل جراحی پرداخته شده که نخستین آن ها، ترس از طرد شدن است. تصوير ذهنی منفی از بدن، دومین عامل بررسی شده در این پژوهش است. نتیجه پرسش های مربوط به این شاخص نشان میدهد زنانی كه از سوی دیگران تحقیر شدهاند، تصـویر ذهنی منفی از خود داشته و تن به جراحی زیبایی دادهاند.
ميل به زيبايی و ابرازگرايی بدنی سومین انگیزه زنان در این پژوهش برای انجام عمل زیبایی معرفی شده است. تبليغات و ترغيب ديگران از دیگر انگیزههای مورد بررسی در این پژوهش بوده است.
هنجار و ارزشهای اجتماعی هم یکی دیگر از عوامل مورد بررسی در این پژوهش بوده است. رقابت با ديگران نیز از دیگر شاخصههای مورد بررسی در این پژوهش بوده و در آخر شرايط خانوادگی و فايدهمندی نیز به عنوان شاخص هایی که انگیزه زنان را برای انجام عمل زیبایی بالا می برد، در این پژوهش مورد سؤال قرار گرفته است و مصاحبه شوندگان در این زمینه به تشریح انگیزههای خود پرداختهاند.
عبور از الگوهای زیبایی
نیلوفر جعفری، روانشناس در تبیین پدیده زیبایی و جراحی های افراط گونه زیبایی می گوید: «کسی را میشناسم که بهخاطر دماغ بزرگ خودش را در آینه نگاه نمیکند و بهخاطر قد کوتاهش از آینه قدی متنفر است. صرف نظر از اینکه نفرت از اندام یا دوست نداشتن خود ریشه در چه مشکلاتی دارد باید راهی برای مقابله با آن بلد بود چون واقعا نمیشود خودتان را همیشه به چاقوی جراحی بسپارید و دائم با معیارهای فردی و جمعی زیبایی خود را خوشگل کنید تا این بدن را دوست داشته باشید. مهمترین گام برای بازیابی خودتان این است که دلیل نارضایتی از بدن را بشناسید. پیدا کردن این دلیل اهمیتی کلیدی دارد. چه بسا بفهمید که مشکل واقعا شکل اندام یا حالت چهرهتان نیست، اما اگر مشکل را در باورهای خودتان میدانید باید به این نکته توجه کنید که رسانهها تصویر ذهنی ما از زیبایی را تغییر میدهند. طبیعی است در مقابل تصاویری که زیبا معرفی میشوند احساس ضعف به آدمی دست
می دهد. اگر فردی آنقدر با بدنش مشکل دارد که از آن متنفر است و دائم میخواهد دست کاریش کند، بهترین راه این است که فرد خودش را از تصاویر اینستاگرامی و نمایشهای افراد مشهورو فیلمهایی که بیش از اندازه به مسئله زیبایی زنانه و مردانه تأکید دارند دور نگه دارد. کنجکاوی و جذابیت اغلب دلیل همه ماست که به سراغ تماشای تصویر زیبایی ارائه شده در رسانهها برویم. اما اگر این مسئله روی سبک زندگی و احساسی که به خودمان داریم اثر میگذارد چرا باید به این کنجکاوی ادامه بدهیم؟»
توجه به عملکرد و نه فرم
این روانشناس توصیه میکند: «برای رهایی از وسواس فکری نسبت به شکل اندام باید به جای توجه به شکل ظاهری بدن و مراجعه پرتکرار به کلینیک های زیبایی به عملکرد بدن توجه کرد. به ظرفیتهای بدن و اینکه چطور بدنمان در هر شرایطی همراهیمان می کند. نارضایتی از شکل اندام ممکن است احساس گذرایی باشد اما همیشه هم اینطور نیست. نفرت از بدن میتواند یک احساس غالب باشد. تغییر دادن احساسات کار دشواری است اما باید آن را مهار کرد وگرنه این احساسات هستند که کنترل زندگیمان را در دست میگیرند.»جعفری خاطرنشان میکند: «همیشه چیزهایی هست که دیگران دارند و ما آن را میخواهیم. آدمهای لاغر از وزن کم راضی نیستند. قد بلندها زیادی خود را بلند میدانند و به همین ترتیب هر کسی مطلوب خودش را در دیگران جستجو میکند. صرف نظر از اینکه چه ایده آل یا حتی فانتزیای داریم باید بپذیریم که ما همین انسان در همین قالب و اندام هستیم و حتی در برخی موارد فرد به جراحی زیبایی نیازی ندارد اما به دلیل تصورات اشتباه، تبعات جراحی غیرضروری را پذیرفته و چهره اصیل خود را تحریف و از استانداردهای زیبایی «نامتجانس» تبعیت میکند.»
گسترش استفاده از شبکههای اجتماعی و بازتعریف استاندارد زیبایی در این شبکهها مسئله میل به تغییر چهره از طریق جراحی را در کشورهای مختلف جهان افزایش داده است، ایران هم جزء کشورهایی است که سالانه بیشترین جراحیهای زیبایی در آن انجام میگیرد. اگرچه تا دهههای گذشته تمایل به جراحی زیبایی بیشتر بر جراحی بینی متمرکز بود و بیشتر متقاضیان را زنان تشکیل میدادند اما نمیتوان نام مردان را درفهرست جراحیهای زیبایی سالانه نادیده گرفت. به روایت دبیر انجمن جراحان پلاستیک و زیبایی «حدود ۲۰ درصد» عملهای زیبایی مربوط به مردهاست و برخی آمارهای غیررسمی نشان میدهد که جراحی زیبایی مردان طی ۵ سال اخیر حدود «۱۰ برابر» شده است. زنان نیز بر اساس آمارها ۸۰ درصد متقاضی جراحی پلاستیک، عمل بینی و پس از آن عملهای لیفت صورت، تزریق چربی به صورت، لیفت پلک فوقانی و تحتانی هستند و آنطور که متخصصان روایت میکنند بیشترین جراحی بینی جهان در ایران انجام میشود، به همین دلیل ایران به پایتخت جراحی بینی جهان معروف است. در سالهای اخیر پدیده جوانسازی، پیکرتراشی و تغییر جزئیات چهره جراحیهای زیبایی را پیچیدهتر کرده است و اگرچه در طول تاریخ، همواره ظاهر افراد به بهانه افزایش جذابیت و جوانتر شدن، افزایش مهارتهای اجتماعی و موفقیت شغلی کنترل شده است، اما دنیای امروز مملو از واژهها، گزارهها، نواها و تصویرهایی است که بر مدار ایدهآلها و روشهای دستیابی به زیبایی دور میزنند. تعریف زیبایی و چگونه زیبا شدن، روز به روز تغییر میکند و راههای رسیدن به آن مدام پیچیدهتر و دشوارتر میشوند. زیبایی در عصر ما، دیگر هدیه الهی و انتخاب فردی تلقی نمیشود، بلکه وظیفهای اجتماعی و جبر سحرآمیز بازاری غول پیکر و سودآور است و برندگان در این رقابتِ پرسود پزشکان، کسانی هستند که وقت و هزینه بیشتری را برای انطباق خود با ایدهآلهای زیبایی پرداخت میکنند و صنعت جراحی زیبایی با تکیه بر معیارهای زیباییشناختی جوامع امروزی، حس زشت بودن را به افراد القا میکند و از اعتماد به نفس آنان میکاهد. در مقابل این زشتی نیز این راه حل را میگذارد که افراد میتوانند با مراجعه به مطبهای زیبایی و سپردن تن خود به تیغ جراحی این زشتی را درمان کنند و اعتماد به نفس از دست رفته خود را بازگردانند!
به راستی جستوجوگران زیبایی در جستوجوی چه هستند؟ نیروی محرکه و انگیزه آنان برای زیباشدن تا ابعادی که سلامتی جسمی و روانی خود را به مخاطره بیندازند، کدامند؟ نتایج اغلب همه پرسیها درباره غایت زیبا شدن را میتوان در یک جمله خلاصه کرد: «بهبود زندگی در عرصه شغلی و اجتماعی انگیزه بنیادی اغلب جستوجوگرانی است که برای انطباق خود با ایدهآلهای زیبایی تجاری و منفعت طلبانه، روی تخت جراحی قرار میگیرند.» هسته مرکزی «تبلیغ زیبایی» در اغلب رسانهها و به ویژه شبکههای اجتماعی، این گونه تبلیغ
می شود که افرادی که نمیتوانند به معیارهای زیبایی دست یابند، مقصرند و در نتیجه نفوذ این تبلیغات بر افکارعمومی، بخشی از کسانی که به استانداردهای دیکته شده توسط تئوریسینهای اقتصاد زیبایی، دست نمییابند، اعتماد به نفسشان را از دست میدهند و گاه به تمام تحقیرهای این سیستم تن میدهند تا شاید به ایدهآل زیبایی برسند. این ها به جای محکوم کردن سیستم و افکاری که انسان را بازیچه منافع اقتصادی میکند، خود را مقصر میدانند که موفق نشدهاند، به استانداردهای زیبایی دست یابند!
جراحی زیبایی در گذر زمان
در ابتدای قرن بیستم، جنگهای جهانی و افزایش آسیبهای جسمانی ناشی از آنها تأثیر بهسزایی در پیشرفت و افزایش جراحیهای ترمیمی و زیبایی داشت. چون شمار زیادی از سربازان که صورت آنها توسط گلوله و انفجار صدمه دیده بود، نیاز به جراحی ترمیمی داشتند. در آن زمان بیشتر جراحیهای ترمیمی برای صدمههایی از این قبیل و آسیبهایی که به طور مادرزاد در صورت افراد وجود داشت، به کار میرفت. عمل جراحی بینی، پدیدهای نو ظهور و مربوط به عصر مدرن نیست و دستکم بیش از ۴۰۰ساله سابقه دارد. در کتاب مصور«جراحی القایی اعضای معیوب» که در سال ۱۵۹۷ توسط یک جراح ایتالیایی نوشته شده، درباره مراحل عمل جراحی بینی نوشته شده و جزئیات آن به تصویر کشیده شده است. اولین کنگره جراحی زیبایی-ترمیمی فرانسه در سال ۱۹۳۱و انجمن جراحان ترمیمی اروپا در سال ۱۹۳۶تشکیل شد. در واقع دهه ۶۰و ۷۰میلادی دوران شکوفایی جراحی پلاستیک بود واز این زمان به بعد روز به روز هم بر شمارجراحان زیبایی افزوده شد. جراحی زیبایی در تاریخ پزشکی، علم جدیدی است که پس از جنگهای جهانی پر رنگتر شد و قدرت گرفت. پس از آن برخی از ثروتمندان نیز که امکان تأمین هزینههای این جراحیها را داشتند به ترمیم نقصهای ظاهری خود پرداختند.امروزه شمار متقاضیان جراحیهای زیبایی در بیشتر کشورها ازجمله ایران افزایش یافته است ونشان میدهد نگرش افراد به این جراحیها تغییر کرده است و تنها برای ترمیم نقصهای مادرزادی و مشخصههای ظاهری، آزاردهنده و آسیبهای ناشی از تصادف و انفجار به جراحی روی نمیآورند.
تلاش گروه بزرگی از مردان و زنان ایرانی برای ساخت ظاهری زیبا و جوان تر قطعا آثار متفاوتی بر جامعه دارد. شاید در گرایش افراطی جامعه به جراحی های زیبایی، لازم است بیش از هرچیز مقصر جامعهای را بدانیم که بدن زنان و مردان را نه به شکل وجود انسانی که به شکل سرمایه و کالا و هویت اجتماعی میبیند.
گرایش فزاینده برای کسب زیبایی، نتیجه رشد نارضایتی
بسیاری از پژوهشهای جامعهشناسانه نشان میدهند که گرایش فزاینده عمومی برای کسب زیبایی مصنوعی، در وهله اول نتیجه رشد نارضایتی در میان انسان های این عصر است. چه بسا که بخشی از جستجوگران زیبایی در مسابقه صعود شغلی و یافتن جفت ایدهآل موفقیتهایی بهدست آورده باشند، اما این رضایت در موازنه با رضایت عمومی، بیشتر هزینه دارد تا فایده. چرا که بخش بزرگی از افراد جامعه که کشش مشابهی برای دستیابی به زیبایی مصنوعی دارند، اما از پس پرداخت هزینههای عمل زیبایی برنمیآیند، دچار افسردگی و حسرت زدگی میشوند.
احمد صمدپور، روانشناس در این باره بیان میکند: «رقابت فشرده زنان و مردان برای زیباتر شدن و به دست آوردن احساس اعتماد به نفس و جایگاه اجتماعی بهتر، در تمامی جوامع صرف نظر از جغرافیایی که در آن زندگی میکنند، یک رقابت نفسگیر است که با درهمآمیختگی توقعات جامعه مصرفی، به ویژه زنان را بیش از آنکه درگیر تأمین خواستههای درونی خود کند، گرفتار کسب رضایت جامعه میکند. اگر پرداختن به زیبایی برای مردان یک تفنن و ناشی از اختیار و میل شخصی است، بندهای نامرئی نوعی اجبار، زنان را به هزینههای مادی سنگین برای حفظ زیبایی و انجام جراحی های زیبایی وصل کرده است. هرچند این روزها هزینههای مردان نیز برای انجام جراحی های زیبایی از گذشته بیشتر شده و گرایش به زیباتر شدن ظاهر در میان مردان جوان نیز عمومیت دارد و یکی از شاخصهای زندگی مدرن است، با این حال هنوز این زنان هستند که هزینه بیشتری برای این کار میپردازند و جامعه آن را اولویت زندگی آنها تعریف میکند. به علاوه، زنان بیش از مردان مجبورند خود را با تصویر مطلوب اجتماع تطابق دهند و بسیاری از آنها از این اجبار آگاه نیستند و آن را بخشی از زندگی زنانه خود تلقی میکنند. اما مردان، اغلب میل و رضایت خودشان را برای صرف این هزینهها در نظر میگیرند.»
برخورد منفی با بدن
این روانشناس به نقش رسانههای اجتماعی در این اتفاق اشاره کرده و میگوید: «مطابق اظهارات دبیر انجمن علمی جراحان پلاستیک و زیبایی محبوبیت رسانههای اجتماعی و امکان ویرایش عکس اثر بسیار زیادی روی جراحی زیبایی گذاشته است. مثلا سال ۲۰۱۷، یک بررسی از تعدادی جراحان پلاستیک صورت نشان داد که مراجعان ۵۵ درصد از این جراحان از آنها درخواست کرده بودند صورتشان را بهگونهای اصلاح کنند که سلفیهایشان در رسانههای اجتماعی جذاب شود. زن و مرد ایدهآلی که به شیوههای مختلف تعریف میشود، سلبریتیهای اینستاگرامیای هستند که چیزی جز بدنهای روتوششدهشان برای ارائه ندارند. اخیرا محققان در بررسیهای خود روی ۲۵۲ داوطلب دریافتند که هر چه افراد، بهویژه جوانان، با رسانههای اجتماعی بیشتر سروکار داشته باشند، بیشتر به سراغ جراحیهای زیبایی میروند و در عین حال این افراد از اپلیکیشنهای خاصی مثل اسنپچت، بیش از اپلیکیشنهای دیگر استفاده میکنند. عملهای زیبایی سالهاست که افزایش چشمگیری یافته است. عملهایی که پیش از این محدود به جراحی بینی بود، طی سالهای گذشته به حوزههای دیگر نیز رسیده است. جراحی و بازسازی گوش، پیکرتراشی، زاویه دادن به گونه و چانه، لیفت گردن، جوانسازی دست، عمل بادی کانتورینگ بعد از کاهش وزن، لیفت بازو و کوتاه کردن انگشتان پا، ازجمله اقداماتی است که در بین شهروندان رونق یافته است و برای ما روانشناسان این عمل ها تبادرات ذهنی بدی دارد. هنگامی که به جراحی زیبایی میاندیشیم به فکر زنان هالیوودی مستأصلی میافتیم که از ترس رسیدن به ۴۰ سالگی فلج شدهاند، افرادی که مشکلات روانشناختی جدی با بدنشان دارند و در واقع به دنبال کمک روانشناختی هستند و نه عمل جراحی؛ افراد ۶۰ سالهای که میخواهند مانند ۲۰سالهها به نظر برسند، به جای آنکه با غرور و شکوه پیر شوند به دنبال جوانی هستند و به این دلیل کلینیکهای جراحی زیبایی انباشته از افرادی هستند که برخورد منفی با بدنشان دارند.»
این روانشناس، معتقد است افرادی که جراحیهای زیبایی غیرضروری، افراط گونه و یا عجیب و غریب انجام میدهند، به اعتماد به نفس ضعیف وعزت نفس بسیار پایین دچارند. چنین افرادی، تصویری منفی از بدن خود دارند و آگاهانه روی اعضای بدن خود متمرکز میشوند، و این روند، به احساس شرم و خجالت در آنان میانجامد. چنان فردی، این باور را دارد که هر قدر او نازیبا یا غیرجذاب است، دیگران به همان اندازه بسیار جذابتر و زیباتر هستند.
صمدپور تأکید می کند: «معمولا افرادی که اعتماد به نفس پایینی دارند، به مرور به افرادی منزوی و افسرده تبدیل میشوند و حتی دچار اختلال پرخوری یا کمخوری میشوند. اما در مواردی که عدم اعتماد بهنفس فرد را از درون خرد میکند، او برای برونرفت از چنین رنجی، به بیرون پناه میبرد، و ازجمله اقدام به جراحیهای غیرعادی میکند تا بتواند درونش را اندکی آرام کند؛ چرا که فکر میکند آرامش درون او صرفا زمانی حاصل میشود که برای دیگران جذابتر به نظر برسد. از دید روانشناسان، این گونه افراد به اختلال نارسایی بدنی دچارند. در این اختلال، فرد قادر به متوقف کردن افکار منفی و تمرکز بیش از حد روی بدن و ظاهر خود نیست، مدام در جستوجوی نقصی در بدن است و با مشاهده ظاهر خود در آینه دچار اضطراب میشود، از حضور در موقعیتهای اجتماعی و جمعها اجتناب میکند، و این گونه است که برای کاهش احساس اضطراب و بیقراریاش، به جراحی زیبایی روی میآورد و اگرچه این اقدام به طور موقت اضطراب فرد را کاهش میدهد و فرد با احساس رضایت از ظاهر خود، در جمعها حضور مییابد، اما مجددا اضطراب برمیگردد و همان رفتارها و افکار منفی فرد نسبت به بدن خود هم در پی آن ظاهر میشود. او بر «نقص»هایی تمرکز میکند که در حقیقت نقص نیستند، و از افکار و تصورات منفی خود او پدید آمدهاند. چنین فردی، برای کاهش اضطراب، هر بار دست به جراحیهای غیرعادیتری میزند. با «گوش الاغی» و امثال آن، موقتا احساس میکند که «منحصربهفرد» شده است، و در نتیجه، احساس اطمینان و رضایت نسبی نسبت به بدن و ظاهر خود مییابد.»
این روانشناس خاطرنشان می کند: «تمرکز افراد مبتلا به این اختلال، با هدف جذابتر شدن برای دیگران است و میکوشند با جراحیهایی عجیب و غریب، بدن خود را غیرعادیتر نشان دهند. در اغلب موارد، فرد خطرات احتمالی و عوارض ناشی از جراحیهای متعدد را میپذیرد، چرا که با این کار، احساس میکند کاملتر و جذابتر شده است، و در نتیجه اضطرابش کاهش مییابد. در نهایت، با توجه به نتایج تحقیقات انجام شده و آمارهای چشمگیر جراحی پلاستیک زنان در ایران، میتوان گفت که میزان اضطراب، تصویر منفی از بدن، و کاهش اعتمادبهنفس در میان زنان، بهویژه زنان جوان، روز به روز در حال افزایش است.»
یافتههای یک پژوهش نشان میدهد هراس آن دسته از زنان که عمل جراحی زیبایی انجام دادهاند، از «طرد شدن» و به دلیل داشتن «تصویر ذهنی منفی» از بدن خود و تمایل به «زیبایی» و «ابرازگرایی بدنی» بوده است.
این پژوهش که در آن ۲۷ زن ۲۰ تا ۶۰ ساله ساکن شهر تهران شرکت داشته اند، دلایل سپردن بخشهای مختلف بدن به دست جراحان زیبایی تشریح و به بررسی عوامل مؤثر در انگیزه زنان برای انجام عمل جراحی پرداخته شده که نخستین آن ها، ترس از طرد شدن است. تصوير ذهنی منفی از بدن، دومین عامل بررسی شده در این پژوهش است. نتیجه پرسش های مربوط به این شاخص نشان میدهد زنانی كه از سوی دیگران تحقیر شدهاند، تصـویر ذهنی منفی از خود داشته و تن به جراحی زیبایی دادهاند.
ميل به زيبايی و ابرازگرايی بدنی سومین انگیزه زنان در این پژوهش برای انجام عمل زیبایی معرفی شده است. تبليغات و ترغيب ديگران از دیگر انگیزههای مورد بررسی در این پژوهش بوده است.
هنجار و ارزشهای اجتماعی هم یکی دیگر از عوامل مورد بررسی در این پژوهش بوده است. رقابت با ديگران نیز از دیگر شاخصههای مورد بررسی در این پژوهش بوده و در آخر شرايط خانوادگی و فايدهمندی نیز به عنوان شاخص هایی که انگیزه زنان را برای انجام عمل زیبایی بالا می برد، در این پژوهش مورد سؤال قرار گرفته است و مصاحبه شوندگان در این زمینه به تشریح انگیزههای خود پرداختهاند.
عبور از الگوهای زیبایی
نیلوفر جعفری، روانشناس در تبیین پدیده زیبایی و جراحی های افراط گونه زیبایی می گوید: «کسی را میشناسم که بهخاطر دماغ بزرگ خودش را در آینه نگاه نمیکند و بهخاطر قد کوتاهش از آینه قدی متنفر است. صرف نظر از اینکه نفرت از اندام یا دوست نداشتن خود ریشه در چه مشکلاتی دارد باید راهی برای مقابله با آن بلد بود چون واقعا نمیشود خودتان را همیشه به چاقوی جراحی بسپارید و دائم با معیارهای فردی و جمعی زیبایی خود را خوشگل کنید تا این بدن را دوست داشته باشید. مهمترین گام برای بازیابی خودتان این است که دلیل نارضایتی از بدن را بشناسید. پیدا کردن این دلیل اهمیتی کلیدی دارد. چه بسا بفهمید که مشکل واقعا شکل اندام یا حالت چهرهتان نیست، اما اگر مشکل را در باورهای خودتان میدانید باید به این نکته توجه کنید که رسانهها تصویر ذهنی ما از زیبایی را تغییر میدهند. طبیعی است در مقابل تصاویری که زیبا معرفی میشوند احساس ضعف به آدمی دست
می دهد. اگر فردی آنقدر با بدنش مشکل دارد که از آن متنفر است و دائم میخواهد دست کاریش کند، بهترین راه این است که فرد خودش را از تصاویر اینستاگرامی و نمایشهای افراد مشهورو فیلمهایی که بیش از اندازه به مسئله زیبایی زنانه و مردانه تأکید دارند دور نگه دارد. کنجکاوی و جذابیت اغلب دلیل همه ماست که به سراغ تماشای تصویر زیبایی ارائه شده در رسانهها برویم. اما اگر این مسئله روی سبک زندگی و احساسی که به خودمان داریم اثر میگذارد چرا باید به این کنجکاوی ادامه بدهیم؟»
توجه به عملکرد و نه فرم
این روانشناس توصیه میکند: «برای رهایی از وسواس فکری نسبت به شکل اندام باید به جای توجه به شکل ظاهری بدن و مراجعه پرتکرار به کلینیک های زیبایی به عملکرد بدن توجه کرد. به ظرفیتهای بدن و اینکه چطور بدنمان در هر شرایطی همراهیمان می کند. نارضایتی از شکل اندام ممکن است احساس گذرایی باشد اما همیشه هم اینطور نیست. نفرت از بدن میتواند یک احساس غالب باشد. تغییر دادن احساسات کار دشواری است اما باید آن را مهار کرد وگرنه این احساسات هستند که کنترل زندگیمان را در دست میگیرند.»جعفری خاطرنشان میکند: «همیشه چیزهایی هست که دیگران دارند و ما آن را میخواهیم. آدمهای لاغر از وزن کم راضی نیستند. قد بلندها زیادی خود را بلند میدانند و به همین ترتیب هر کسی مطلوب خودش را در دیگران جستجو میکند. صرف نظر از اینکه چه ایده آل یا حتی فانتزیای داریم باید بپذیریم که ما همین انسان در همین قالب و اندام هستیم و حتی در برخی موارد فرد به جراحی زیبایی نیازی ندارد اما به دلیل تصورات اشتباه، تبعات جراحی غیرضروری را پذیرفته و چهره اصیل خود را تحریف و از استانداردهای زیبایی «نامتجانس» تبعیت میکند.»