وقتی انسان تبدیل به ماشین میشود!
طی سال های اخیر تحلیل هایی در خصوص قدرت عملکرد هوش مصنوعی در مناسبات جهانی مطرح شده که برخی بر مبنای سلب قدرت اختیار مطلق انسان و برخی دیگر، بر مبنای نوعی بدبینی مطلق نسبت به آن شکل گرفته است. واقعیت امر این است که اختیارانسان و اراده ای که در ایجاد تغییرات پیرامونی خود دارد، قدرتی نیست که تحت تاثیر رشد فناوری و علم از بین برود. این همان تصویرکاذبی است که رسانه های غربی سعی درالقای آن به مخاطبان دارند. در چنین شرایطی هوش مصنوعی از یک ابزار برای رشد مناسبات علمی و ارتقای فناوری های نوین، تبدیل به عاملی ترسناک برای خالی شدن انسان از خویش و تهی شدن القایی آن از اراده و اختیار خواهد شد.
انعکاس این موضوع را در گزارش اخیر ایندیپندنت مشاهده می کنیم. براساس مطالعهای جدید، انسانها و فناوریهای نوین میتوانند باهم نوعی تفکر تازه ایجاد کنند.این رسانه مدعی شده که براساس تحقیقات جدید، این نوع جدید از تفکر، خارج از مغز رخ میدهد، اما قابلیتهای شناختی آن را افزایش میدهد.
این ایده بر پایه مفهوم تفکر سیستم ۱ و سیستم ۲، مفهومی که در کتاب «تفکر، سریع و آهسته» دنیل کانمن به شهرت رسید، استوار است. براساس این نظریه، دو نوع تفکر وجود دارد: سیستم ۱ که سریع و احساسی بوده و سیستم ۲ که کندتر اما عمیقتر و با تامل بیشتر است!دراین راستا، نوع جدیدی از تفکر پیشنهاد شده است: سیستم صفر، که به گفته آنها میتواند نحوه تفکر ما را بهشکل قابل توجهی تغییر دهد. آنها میگویند این سیستم بر تواناییهای هوش مصنوعی تکیه میکند و از این رو خارج از مغز قرار دارد، اما با آن مرتبط است.
نکته قابل تامل اینکه مدعیان این روش، نسبت به امکان بروز خطای شناختی -محاسباتی و تاثیر سوء آن بر تفکر و زندگی انسانها اذعان نموده اند. این افراد اذعان می کنند اگر راهحلهایی را که هوش مصنوعی ارائه میدهد منفعلانه بپذیریم، ممکن است توانایی خود در تفکر مستقل و توسعه ایدههای نوآورانه را از دست بدهیم. در دنیایی که بهشکل فزایندهای خودکار شده است، این نکته مهم است که انسانها همچنان نتایجی را که هوش مصنوعی تولید میکند به چالش و پرسش بکشند.
قدر متیقن ماجرا این است که هرگاه اصالت اراده و قدرت انسان، بخواهد تحت تاثیر ابزارهای پیشرفت و تکنولوژی انکار شده یا تقلیل و تخفیف داده شود، اساسا تعارضاتی میان قدرت ذاتی انسانها و القاگری های نادرست به آنها صورت می گیرد که آثار سلبی و تلخی بر روند زندگی آنها خواهد گذاشت.
انعکاس این موضوع را در گزارش اخیر ایندیپندنت مشاهده می کنیم. براساس مطالعهای جدید، انسانها و فناوریهای نوین میتوانند باهم نوعی تفکر تازه ایجاد کنند.این رسانه مدعی شده که براساس تحقیقات جدید، این نوع جدید از تفکر، خارج از مغز رخ میدهد، اما قابلیتهای شناختی آن را افزایش میدهد.
این ایده بر پایه مفهوم تفکر سیستم ۱ و سیستم ۲، مفهومی که در کتاب «تفکر، سریع و آهسته» دنیل کانمن به شهرت رسید، استوار است. براساس این نظریه، دو نوع تفکر وجود دارد: سیستم ۱ که سریع و احساسی بوده و سیستم ۲ که کندتر اما عمیقتر و با تامل بیشتر است!دراین راستا، نوع جدیدی از تفکر پیشنهاد شده است: سیستم صفر، که به گفته آنها میتواند نحوه تفکر ما را بهشکل قابل توجهی تغییر دهد. آنها میگویند این سیستم بر تواناییهای هوش مصنوعی تکیه میکند و از این رو خارج از مغز قرار دارد، اما با آن مرتبط است.
نکته قابل تامل اینکه مدعیان این روش، نسبت به امکان بروز خطای شناختی -محاسباتی و تاثیر سوء آن بر تفکر و زندگی انسانها اذعان نموده اند. این افراد اذعان می کنند اگر راهحلهایی را که هوش مصنوعی ارائه میدهد منفعلانه بپذیریم، ممکن است توانایی خود در تفکر مستقل و توسعه ایدههای نوآورانه را از دست بدهیم. در دنیایی که بهشکل فزایندهای خودکار شده است، این نکته مهم است که انسانها همچنان نتایجی را که هوش مصنوعی تولید میکند به چالش و پرسش بکشند.
قدر متیقن ماجرا این است که هرگاه اصالت اراده و قدرت انسان، بخواهد تحت تاثیر ابزارهای پیشرفت و تکنولوژی انکار شده یا تقلیل و تخفیف داده شود، اساسا تعارضاتی میان قدرت ذاتی انسانها و القاگری های نادرست به آنها صورت می گیرد که آثار سلبی و تلخی بر روند زندگی آنها خواهد گذاشت.
تیتر خبرها
تیترهای روزنامه
-
حمله به نظام محاسباتی مبتنی بر خیالات
-
قدرت؛ راه تأمین امنیت
-
واقعی سازی اعداد و ارقام بودجه برای جلوگیری از کسری اجرایی
-
ضرورت جلوگیری از خام فروشی و ایجاد صنایع تبدیلی و فرآوری
-
میـــدان موتور پیشران دیپلماسی
-
تصویب کلیات بودجه سال آینده
-
تبلور مقاومت ترکیبی در قلب تل آویو
-
آیا آرای ترامپ-هریس برابر خواهد شد؟
-
وقتی انسان تبدیل به ماشین میشود!
-
تربیت «بهداشتکاران دهان» راهی برای کاهش هزینههای دندانپزشكی