وقتی جولانی تلاش میکند خود را مستقل جلوه دهد!
بازی موش و گربه آمریکا در شام
گروه بینالملل
ملاقات مقامات آمریکایی و جولانی در سوریه، موردتوجه بسیاری از تحلیلگران مسائل منطقه و نظام بینالملل قرار گرفته است. این ملاقات، قطعا نقطه آغاز پیوند جولانی و واشنگتن نبوده و صرفا نقطهای آشکارساز در مناسبات پیوسته این دو محسوب میشود. در این معادله، اساسا تفاوتی میان دو حزب سنتی آمریکا( دموکرات و جمهوریخواه) وجود ندارد. به عبارتی بهتر، سرمایهگذاری آمریکا بر روی جولانی و وابستگان او، از مدتها قبل در اتاق فکر سیاست خارجی آمریکا بهمثابه یک سیاست کلان تعریف شده و گردش قدرت در کاخ سفید( از بایدن به ترامپ) کمترین تأثیری در پیشبرد این سیاست مداخله گرایانه و خطرناک ندارد.
لغو جایزه دستگیری جولانی!
دولت جو بایدن روز جمعه ۲۰ دسامبر (۳۰ آذر) اعلام کرد که تصمیم گرفته است جایزه ۱۰ میلیون دلاری تعیینشده برای دستگیری ابومحمد جولانی، رهبر گروه تروریستی هیئت تحریر الشام در سوریه را دنبال نکند.این اعلامیه پس از دیدار باربارا لیف، دیپلمات ارشد آمریکا در منطقه با احمد الشرع (ابومحمد جولانی)منتشر شده است. جولانی مدعی شده که با القاعده همسو نیست و دیگر تعلقی به این مجموعه ندارد. بااینحال، اعضای گروه جولانی و مناسباتی که وی با تروریستها دارد، چنین ادعایی را زیرسؤال میبرد.
البته از یکسو ، جولانی دروغ نگفته است! او بیش از آنکه متغیری وابسته به القاعده باشد، متغیری وابسته به کاخ سفید محسوب میشود. سیاستگذاریها و حتی نحوه عملیات گروههای تروریستی در خاک سوریه( از ادلب و ریف حلب گرفته تا حما و دمشق) جملگی در بطن همین وابستگی متقابل تعریف میشود. نباید فراموش کرد که همواره میان تروریسم مولد( آمریکا) و وابستگان آن در سرتاسر دنیا، خصوصا منطقه غرب آسیا و شبهقاره هند ارتباطی مستقیم و غیرقابلانکار وجود دارد.
اولین حضور رسمی آمریکا در سوریه پسااسد!
این نخستین حضور رسمی و بهاصطلاح دیپلماتیک آمریکا در سوریه از زمان پایان حکومت بشار اسد به شمار میرود.بااینحال چنین دیداری کاملا صوری و بر اساس نوعی ظاهرسازی صورت گرفته و هدف از آن، ارائه تصویری کاذب از مواجهه آمریکا با تحولات سوریه است. بر این اساس، واشنگتن درصدد است هم خود و هم جولانی را بازیگرانی مستقل ( و نه پیوسته) در چنین منظومهای جلوه دهد.نکته جالب توجه و البته مضحکانه اینکه هیئت تحریر الشام در آمریکا بهعنوان یک سازمان تروریستی خارجی شناخته میشود اما در سیاستگذاری علنی آمریکا، تعلق مطلق و مفرط هیئت تحریرالشام به کاخ سفید، پنتاگون و سنتکام غیرقابل انکار است. گام بعدی آمریکا، رفع تحریمهای هیئت تحریرالشام میباشد.
تصویرسازی آمریکا از جولانی
تطهیر جولانی، تبدیل به یک بازی تاکتیکی آشکار از سوی واشنگتن شده است. نماینده هیئت آمریکایی در دمشق ( که با جولانی دیدار داشته است) در مواضع خود مدعی شده است :
«آقای الشرع! متعهد به کنار گذاشتن تروریسم شده و در نتیجه ایالاتمتحده دیگر جایزه تعیینشده را ارائه نخواهد کرد. ما درباره نیاز حیاتی به تضمین این موضوع صحبت کردیم که گروههای تروریستی نتوانند در داخل سوریه یا در خارج، ازجمله علیه ایالاتمتحده و شرکای ما در منطقه، تهدیدی ایجاد کنند.به وی گفتم که جایزه تعیینشده در برنامه «پاداش برای عدالت»! را دنبال نخواهیم کرد.»
چرخش سریع آمریکا از تروریست خواندن جولانی و حتی ملاقات رسمی و دیپلماتیک با او، بهوضوح نشان دهنده نقشه راهی است که واشنگتن در قبال هیئت تحریرالشام و مهره خود در رأس آن ( جولانی ) تعریف کرده و بر اساس همان نقشه پیش میرود. اعلام ظاهری دغدغههای آمریکا از اوضاع سوریه در حالی صورت میگیرد که بر اساس شواهد متقن، واشنگتن مولد اصلی بحران در سوریه محسوب میشود.بدون شک یک مولد بحران، نمیتواند نسبت به بحران خلقشده توسط خود ابراز نگرانی کند! قاعدهای که بهصورت خاص در خصوص واشنگتن صادق است.به عبارت بهتر؛ تسلط گروههای تروریستی سوریه معلول حمایتهای مستمر آمریکا و شرکای غربی و عربیاش از گروههای تکفیری در سوریه است. ازاینرو واشنگتن بهعنوان مولد اصلی بحران اساسا صلاحیت سخن گفتن در خصوص این بحران را ندارد.نکته مهم دیگری که باید در این خصوص مدنظر قرار داد، به استراتژی و راهبرد تعریفشده و مدون کاخ سفید در سوریه بازمیگردد. واشنگتن بهطورکلی مخالف تضعیف گروههای تروریستی و تکفیری است. به بیان دقیقتر؛ هر آنچه منجر به تضعیف تروریستهای تکفیری و نابودی آنها شود، با موضعگیری مستقیم کاخ سفید مواجه شده و پیرامون آن غوغایی تبلیغاتی-رسانه ای بر پا میشود.این همان حفاظ نامرئی اما ملموسی است که آمریکا حول جولانی و مهرههایش ایجاد نموده و بر بسط و گسترش ابعاد و عمق آن تأکید دارد. ایالاتمتحده آمریکا آزادسازی واقعی سوریه و تحقق استقلال این کشور را مترادف با تضعیف مهرههای خود قلمداد میکند. ازاینرو درصدد است به هر شکل ممکن جلوی این روند را بگیرد.
نکته بعدی دراینباره؛ به رویکرد آمریکا در مذاکرات مربوط به سوریه بازمیگردد. آمریکا در طول سالهای اخیر ، خصوصا ماههای منتهی به تحولات جاری در سوریه، تجهیزات نظامی گستردهای را از طریق مرزهای ترکیه برای گروههای تروریستی روانه ساخته است. فراتر از آن، اصرار واشنگتن بر حفظ هیئت تحریرالشام در خاک سوریه( که از طریق ترکیه در مذاکرات سالهای اخیر و از لسان اردوغان منتقل میشد)، در همین چارچوب قابل ارزیابی است.
درواقع؛ آمریکا در صورتی تحولات سوریه و منطقه را مطلوب میپندارد که برآیند آنها منجر به تروریسم نیابتی مطلوب واشنگتن شود. حفظ و گسترش دامنه بحران انسانی در سوریه، اصلیترین خواسته ایالاتمتحده آمریکا در برهه زمانی فعلی محسوب میشود. بدیهی است که از دید مقامات آمریکایی هراندازه بحران در سوریه بیشتر گسترش پیدا کند، در آن صورت قدرت مداخله کاخ سفید در امور منطقه افزایش خواهد یافت.
ملاقات مقامات آمریکایی و جولانی در سوریه، موردتوجه بسیاری از تحلیلگران مسائل منطقه و نظام بینالملل قرار گرفته است. این ملاقات، قطعا نقطه آغاز پیوند جولانی و واشنگتن نبوده و صرفا نقطهای آشکارساز در مناسبات پیوسته این دو محسوب میشود. در این معادله، اساسا تفاوتی میان دو حزب سنتی آمریکا( دموکرات و جمهوریخواه) وجود ندارد. به عبارتی بهتر، سرمایهگذاری آمریکا بر روی جولانی و وابستگان او، از مدتها قبل در اتاق فکر سیاست خارجی آمریکا بهمثابه یک سیاست کلان تعریف شده و گردش قدرت در کاخ سفید( از بایدن به ترامپ) کمترین تأثیری در پیشبرد این سیاست مداخله گرایانه و خطرناک ندارد.
لغو جایزه دستگیری جولانی!
دولت جو بایدن روز جمعه ۲۰ دسامبر (۳۰ آذر) اعلام کرد که تصمیم گرفته است جایزه ۱۰ میلیون دلاری تعیینشده برای دستگیری ابومحمد جولانی، رهبر گروه تروریستی هیئت تحریر الشام در سوریه را دنبال نکند.این اعلامیه پس از دیدار باربارا لیف، دیپلمات ارشد آمریکا در منطقه با احمد الشرع (ابومحمد جولانی)منتشر شده است. جولانی مدعی شده که با القاعده همسو نیست و دیگر تعلقی به این مجموعه ندارد. بااینحال، اعضای گروه جولانی و مناسباتی که وی با تروریستها دارد، چنین ادعایی را زیرسؤال میبرد.
البته از یکسو ، جولانی دروغ نگفته است! او بیش از آنکه متغیری وابسته به القاعده باشد، متغیری وابسته به کاخ سفید محسوب میشود. سیاستگذاریها و حتی نحوه عملیات گروههای تروریستی در خاک سوریه( از ادلب و ریف حلب گرفته تا حما و دمشق) جملگی در بطن همین وابستگی متقابل تعریف میشود. نباید فراموش کرد که همواره میان تروریسم مولد( آمریکا) و وابستگان آن در سرتاسر دنیا، خصوصا منطقه غرب آسیا و شبهقاره هند ارتباطی مستقیم و غیرقابلانکار وجود دارد.
اولین حضور رسمی آمریکا در سوریه پسااسد!
این نخستین حضور رسمی و بهاصطلاح دیپلماتیک آمریکا در سوریه از زمان پایان حکومت بشار اسد به شمار میرود.بااینحال چنین دیداری کاملا صوری و بر اساس نوعی ظاهرسازی صورت گرفته و هدف از آن، ارائه تصویری کاذب از مواجهه آمریکا با تحولات سوریه است. بر این اساس، واشنگتن درصدد است هم خود و هم جولانی را بازیگرانی مستقل ( و نه پیوسته) در چنین منظومهای جلوه دهد.نکته جالب توجه و البته مضحکانه اینکه هیئت تحریر الشام در آمریکا بهعنوان یک سازمان تروریستی خارجی شناخته میشود اما در سیاستگذاری علنی آمریکا، تعلق مطلق و مفرط هیئت تحریرالشام به کاخ سفید، پنتاگون و سنتکام غیرقابل انکار است. گام بعدی آمریکا، رفع تحریمهای هیئت تحریرالشام میباشد.
تصویرسازی آمریکا از جولانی
تطهیر جولانی، تبدیل به یک بازی تاکتیکی آشکار از سوی واشنگتن شده است. نماینده هیئت آمریکایی در دمشق ( که با جولانی دیدار داشته است) در مواضع خود مدعی شده است :
«آقای الشرع! متعهد به کنار گذاشتن تروریسم شده و در نتیجه ایالاتمتحده دیگر جایزه تعیینشده را ارائه نخواهد کرد. ما درباره نیاز حیاتی به تضمین این موضوع صحبت کردیم که گروههای تروریستی نتوانند در داخل سوریه یا در خارج، ازجمله علیه ایالاتمتحده و شرکای ما در منطقه، تهدیدی ایجاد کنند.به وی گفتم که جایزه تعیینشده در برنامه «پاداش برای عدالت»! را دنبال نخواهیم کرد.»
چرخش سریع آمریکا از تروریست خواندن جولانی و حتی ملاقات رسمی و دیپلماتیک با او، بهوضوح نشان دهنده نقشه راهی است که واشنگتن در قبال هیئت تحریرالشام و مهره خود در رأس آن ( جولانی ) تعریف کرده و بر اساس همان نقشه پیش میرود. اعلام ظاهری دغدغههای آمریکا از اوضاع سوریه در حالی صورت میگیرد که بر اساس شواهد متقن، واشنگتن مولد اصلی بحران در سوریه محسوب میشود.بدون شک یک مولد بحران، نمیتواند نسبت به بحران خلقشده توسط خود ابراز نگرانی کند! قاعدهای که بهصورت خاص در خصوص واشنگتن صادق است.به عبارت بهتر؛ تسلط گروههای تروریستی سوریه معلول حمایتهای مستمر آمریکا و شرکای غربی و عربیاش از گروههای تکفیری در سوریه است. ازاینرو واشنگتن بهعنوان مولد اصلی بحران اساسا صلاحیت سخن گفتن در خصوص این بحران را ندارد.نکته مهم دیگری که باید در این خصوص مدنظر قرار داد، به استراتژی و راهبرد تعریفشده و مدون کاخ سفید در سوریه بازمیگردد. واشنگتن بهطورکلی مخالف تضعیف گروههای تروریستی و تکفیری است. به بیان دقیقتر؛ هر آنچه منجر به تضعیف تروریستهای تکفیری و نابودی آنها شود، با موضعگیری مستقیم کاخ سفید مواجه شده و پیرامون آن غوغایی تبلیغاتی-رسانه ای بر پا میشود.این همان حفاظ نامرئی اما ملموسی است که آمریکا حول جولانی و مهرههایش ایجاد نموده و بر بسط و گسترش ابعاد و عمق آن تأکید دارد. ایالاتمتحده آمریکا آزادسازی واقعی سوریه و تحقق استقلال این کشور را مترادف با تضعیف مهرههای خود قلمداد میکند. ازاینرو درصدد است به هر شکل ممکن جلوی این روند را بگیرد.
نکته بعدی دراینباره؛ به رویکرد آمریکا در مذاکرات مربوط به سوریه بازمیگردد. آمریکا در طول سالهای اخیر ، خصوصا ماههای منتهی به تحولات جاری در سوریه، تجهیزات نظامی گستردهای را از طریق مرزهای ترکیه برای گروههای تروریستی روانه ساخته است. فراتر از آن، اصرار واشنگتن بر حفظ هیئت تحریرالشام در خاک سوریه( که از طریق ترکیه در مذاکرات سالهای اخیر و از لسان اردوغان منتقل میشد)، در همین چارچوب قابل ارزیابی است.
درواقع؛ آمریکا در صورتی تحولات سوریه و منطقه را مطلوب میپندارد که برآیند آنها منجر به تروریسم نیابتی مطلوب واشنگتن شود. حفظ و گسترش دامنه بحران انسانی در سوریه، اصلیترین خواسته ایالاتمتحده آمریکا در برهه زمانی فعلی محسوب میشود. بدیهی است که از دید مقامات آمریکایی هراندازه بحران در سوریه بیشتر گسترش پیدا کند، در آن صورت قدرت مداخله کاخ سفید در امور منطقه افزایش خواهد یافت.
تیتر خبرها
تیترهای روزنامه