بهرهکشی غیرمجاز از کودکان در مجاز!
این سوژه تازگی ندارد و بارها در رسانهها منعکس شده، اما از چنان اهمیتی برخوردار است که باید بازهم زنگ خطر را به صدا درآورد، زنگ خطری برای کودکان کار که حالا دامنه تعاریفش گسترده است. کودکان کار فقط آنهایی نیستند که با لباسهای مندرس و چهرههای ملتمس، در خیابان جلوی رهگذران را میگیرند، نگاهشان را به چشم مردم میدوزند و با لحنی پرتمنا آنها را وادار به خرید اقلام خوراکی میکنند. با ظهور شبکههای اجتماعی نظیر اینستاگرام، نوعی جدید از بهرهکشی از کودکان شکل گرفته؛ کودکانی که در قاب گوشیهای هوشمند برای جلب فالوور و درآمدزایی به نمایش گذاشته میشوند.
رسانههای اجتماعی در بهترین حالت میتوانند برای ارتباط با خانواده و دوستان، به اشتراکگذاری نقاط عطف زندگی فرزندان و عکسهای روزمره ابزار خوبی باشد؛ اما اگر از این رسانهها در جهت درآمدزایی سوءاستفاده شود، و بدتر از آن، اگر کودکان، ستارههای ناراضی و بدوندستمزد این سوءاستفادهها باشند، بسیار نگران کننده است.
برخی از والدین تصاویر فرزندشان را با هر وضعیتی در اینستاگرام منتشر میکنند تا دنبال کنندگان صفحاتشان بیشتر شود؛ چه در حالت بیماری، چه در هنگام درس خواندن، در مهمانی، در خواب، در آرایشگاه یا حتی در حمام! این مسئله بهحدی در شبکههای اجتماعی معمول شده است که برخی زوجها، با ایجاد صفحهای به نام کودک بهدنیا نیامده، از همان زمان بارداری و سپس در زمان زایمان تصویر و محتوای مربوط به نوزاد را منتشر میکنند و یا تصاویری از آرایش کردن کودک و اجبار او به انجام حرکات یا ورزشهای آسیبزا را با مخاطبانشان به اشتراک می گذارند! نکتهای که برای این گونه از والدین مهم است، فقط افزایش بازدیدها و کامنتهاست.
این خلاصهای از وضعیت شماری از والدین است که در فضای مجازی به دنبال کسب درآمد از کودکان خود هستند. در مقالهای تحت عنوان «کودک-برده مجازی» نگارنده به همین مقوله پرداخته است؛ اینکه «والدینی که شاید در ابتدای ظهور اینستاگرام از این برنامه استفاده میکردند، هیچگاه نمیتوانستند تصور کنند در طول زمان از طریق کودکانشان بتوانند به درآمدهای میلیونی از این راه برسند. لذا مقبولیت و توجه به این شکل از درآمدزایی مجازی مورد انتخاب آنان قرار گرفت. از طرفی لزوم استمرار و حضور کودکان با ظاهر آراسته و تزئین شده و نمایش دادن آنها در فضای مجازی از سوی والدین، باعث شکلگیری تیپولوژی جدیدی از این کودکان با عنوان «کودکان ویترینی» شده است. کودک نمایشی مجازی که در واقع برخی والدین بر جنبه نمایشی لوکس و به روز بودن آنان از طریق پوشش و ظاهر تأکید دارند و کوشش آنها برای ارائه یک تصویر تزئینی (دسته دوم) از پشت ویترین گوشیهای همراه است که با خود واقعی کودک میتواند بسیار متفاوت باشد. همچنین «مطلوبیت نهایی والدین» این کودکان برای رسیدن به آرمانها و آرزوهای خود از طریق کودکانشان و منفعتطلبی آنان باعث شکلگیری تیپولوژی و فرم جدیدی از کودکان به مثابه «کودکان زود بازده» یا «کودکان قُلکی» در این خانوادهها میشود؛ کودکی که مانند اسباب بازی دارای تاریخ انقضا دار پس از استفاده و نهایت بهره بردن از آن، زمانی که بازدهیاش تمام شود، کنار گذاشته میشود. در واقع والدین کودکان کار مجازی با اشراف و شناخت کامل از بازار هدف اینستاگرامی و آگاهی جامع از سلیقه و تأثیرگذاری بر مخاطبان خود، تولید محتواهایی را انجام میدهند که هدفها و مطلوبیت نهاییشان را تأمین کند. در نتیجه این امر، علاوه بر افزایش توجه و جذب فالوورهای بیشتر، باعث میشود منابع مالی بسیاری هم برای والدین- کارفرماهای این کودکان فراهم شود. هویت سیال کودک نیز که تابعی از مقولههای مهمی چون عدم استقلال و لزوم مقبولیت کودک توسط عموم افراد است، از عوامل تأثیرگذار بر این کودکان برای تبدیل شدن به بردگان نمایشی بدون اختیار محسوب میشود. البته میتوان این هویت سیال را در شکلگیری مفهومهایی چون هویت جعلی نمایشی در فضای مجازی جستجو کرد که این امر سبب میشود که این کودکان همانند بردگانی گنگ و مبهوت، همواره در معرض شرایط جدید خرید و فروش، بازار یا مارکت جدید، نقل و انتقال موقعیت مکانی و زمانی و همچنین دیگر عوامل محیطی باشند.»
هرچند اغلب خانوادهها از این موضوع آگاهی ندارند ولی این گونهای از خشونت علیه کودکان محسوب میشود؛ کودکان اینفلوئنسر و معروفی که از دید روانشناسان و مددکاران کودک، باید آنها را «بردگان عصر جدید» نامید. زیرا در سنینی که توانایی تفکر و اندیشه بالغانه ندارند، از بدن آنها برای کسب درآمد سوء استفاده میشود و در آینده دچار آسیبهای شدید روانی خواهند شد.
استفاده ابزاری از کودکان در فضای مجازی تنها مختص به ایران نیست بلکه طی سالهای اخیر به یکی از دغدغههای اصلی حامیان حقوق کودک در دنیا تبدیل شده است. آمار کودکان کار مجازی اگرچه ممکن است بیشتر از آمار ارائه شده کودکان کار واقعی یا خیابانی نباشد اما کمتر نیز نخواهد بود. با این تفاوت که آسیبهای اجتماعی و روانی بیشتر و جدیتری به این کودکان به دلیل پنهان بودن اعمال خشونت نمادین بر آنها، نداشتن ساعات کاری مشخص، در معرض نمایش بودن و کالایی شدن هویت آنها وارد میشود. به همین دلیل فعالان حقوق کودک، علاوه بر مخالفت با ساختن صفحات مجازی به نام کودکان، انتشار تصاویر صورت کودکان در صفحات والدین را نیز ناقض حقوق اولیه و مخرب آینده کودکان میدانند.
«مینا برادران ساداتی»، روانشناس حوزه کودک، نوجوان و خانواده در گفتوگو با «رسانهها» به تشریح آسیبهای وارد شده بر روان کودکانی پرداخته که تصاویر چهره آنها توسط والدینشان در فضای مجازی منتشر یا بدتر از آن، به انجام کار اجباری و فعالیت مستقل در شبکههای اجتماعی وادار میشوند.
ابراز علاقه اشتباهی و انگیزههای مادی
این روانشناس توضیح میدهد: «زمانی که تصویری از فرزندمان را در اینترنت منتشر میکنیم، یکی از بدیهیترین حقوق او، یعنی برخورداری از امنیت فیزیکی را نقض کردهایم که میتواند برای او خطرآفرین باشد. اگر تصویر کودکمان را از روی صفحه شخصی اینستاگرام ما بردارند و در وبسایتهای پورنوگرافی منتشر کنند تا مورد استفاده بیماران جنسی قرار گیرد، آنگاه چه کسی توان مقابله با آن را دارد؟ بهداشت روان، یکی از اصول اولیه مراقبتهای بهداشتی از کودکان است اما وقتی فرزند من در مهدکودک یا مدرسه به خاطر انتشار عکسی از سوی من مورد تمسخر و آزار دوستان خود قرار گیرد، پس قطعا من مقصرم. همچنین انتشار تصاویر کودکان، اختیار عمل برای شکل دادن به هویت دیجیتال را از آنها میگیرد. زیرا در آینده که بزرگسال شدند، توانایی تصمیم گرفتن درباره محتوای منتشر شده در سالهای گذشته را ندارند. محتوایی که ما منتشر میکنیم، حتی اگر حذف شوند، ممکن است تا سالها روی آرشیو شبکههای مختلف بمانند.»
تلاشهای فعالان حقوق کودکان در یک دهه گذشته منجر به این شده است که در برخی از کشورها مانند فرانسه، قوانین سختگیرانهای برای حمایت از حریم شخصی کودکان وضع شوند و به کودکان اجازه دهند تا از والدین خود برای انتشار جزئیات شخصی و خصوصی زندگی آنها شکایت کنند. بسیاری از فعالان حقوق کودک میگویند طبق «پیماننامه جهانی حقوق کودک»، کودکان از کرامت و حریم خصوصی برخوردار هستند و والدین نباید از آنها به عنوان ابزار تبلیغی استفاده کنند. زیرا این کار، نوعی «کودکآزاری روانی» است.
کمسوادی و فقر، دلایل تکثیر کودک کار
مینا برادران ساداتی در ادامه به کودکان اینفلوئنسر پرداخته و عنوان میکند: «خانوادهها با ساختن صفحه اینستاگرامی برای بچهها و انتشار مدام عکس و ویدئو از آنها، عملا این مفهوم را به فرزندان خود منتقل میکنند که تو برای ما مهم نیستی و فالوور یا پول برای ما ارزشمند است. کودکی که میبایست از بهترین دوران زندگی خود لذت ببرد و سرگرم تفریح، آموزش و مطالعه باشد را مجبور به ژست گرفتن مقابل دوربین یا انجام ورزشهای طاقتفرسا میکنند تا پول بیشتری به جیب خانوادهها سرازیر شود؛ یعنی آن بچه حالا کودک کار و ابزاری برای کسب درآمد است. علاوه بر این، دیده شده است بسیاری از کودکان در سنین ۹ یا ۱۰ سالگی صفحه خود را خودشان مدیریت میکنند که این نیز موجب سرازیر شدن آزارهای فراوان به سمت آنها میشود. فرد بزرگسال توانایی محافظت از خود در مقابل توهینها و آزارهای مجازی را دارد اما یک کودک چهطور؟»
به نظر میرسد به دلایلی همچون گسترش فقر و نبود قوانین منسجم برای دفاع از حقوق کودکان، حالا تعداد کودکان اینفلوئنسری که توسط والدین خود مجبور به انجام کارهایی غیرمعقول میشوند، بیش از اندازه افزایش یافته است.
برادران ساداتی در ادامه صحبتهای خود بیان میکند: «زمانی که کودک به سنین بزرگسالی برسد و متوجه شود که دیگر برای جامعه و حتی اعضای خانوادهاش جذابیتی ندارد، دچار بحرانهای عمیق روحی و چالشی خواهد شد. او میفهمد که در سنین کودکی تبدیل به عروسکی بزک شده جهت کسب منفعت مالی بوده و چیزی که برایش باقی مانده، گذشتهای پاکنشدنی است. علاوه بر این، خیلی وقتها شخصیت کودک اینفلوئنسر در فضای مجازی طوی شکل میگیرد که با دنیای واقعی کاملا متفاوت است؛ مثلا پول، یا عمل زیبایی برای او تبدیل به ارزش شده است. تغییر این شخصیت در سنین جوانی و بزرگسالی بسیار دشوار خواهد بود. انجام هر عمل زیبایی غیرمتعارف روی کودک، برای او حاوی این پیام است که تو زیبا نیستی، زشت هستی و باید تو را با پول شبیه دیگران کنیم که موجب افتادن کودک در تله روانی نقص و شرم خواهد شد.»
لزوم آموزش و افزایش آگاهی عمومی
مسئله استفاده تبلیغاتی از کودکان و انتشار تصویر آنان بهقصد جذب دنبالکننده و تحت تأثیر قرار دادن مخاطبان در فضای مجازی در سالهای اخیر بارها مورد اعتراض روانشناسان حوزه کودک قرار گرفته است و کارشناسان آن را نقض حقوق کودکان دانستهاند و در بسیاری از کشورها امکان پیگرد قانونی استفاده ابزاری از کودکان وجود دارد. حتی در کشور ما، قانون حمایت از اطفال و نوجوانان تصریح کرده است که «اگر فعالیت کودکان در فضای مجازی، تحت عناوینی مانند بلاگری و مدلینگ، سلامت کودکان را در ابعاد مختلف جسمی، روحی، روانی، اخلاقی و اجتماعی تحت تأثیر منفی قرار دهد و یا امنیت او یا وضعیت آموزشیاش را به مخاطره افکند، وضعیت مخاطرهآمیز برای کودک قلمداد شده و امکان مداخله اجتماعی یا قضائی را حسب شرایط مقرر در قانون حمایت از اطفال و نوجوانان فراهم میکند.»
حقوقدانان نیز به استناد ماده ۷۹ قانون کار معتقدند با توجه به اینکه قانون به کار گماردن افراد تا ۱۵ سال را ممنوع اعلام کرده است، چنانچه این فعالیتها با کسب درآمد همراه شود و عنوان شغل و کار بر آن صدق کند، مشمول تعریف بهرهکشی اقتصادی در قانون کار و قانون حمایت از اطفال و نوجوانان است.
در همین حال دبیر «مرجع ملی حقوق کودک» نیز از فعال شدن کمیته فضای مجازی در آن مرجع خبر داده است. علی کاظمی سال گذشته در گفتوگو با خبرگزاری ایسنا در این باره گفته است: «در جلسات این کمیته، موضوع بهرهکشی از کودکان در فضای مجازی و خطرات احتمالی که میتواند گریبانگیر کودکان شود مورد بررسی قرار گرفته است. تاکنون در مورد پدران و مادرانی که از کودکانشان در فضای مجازی بهرهکشی میکنند «تعقیب قضائی جدی صورت نگرفته» است، ولی این کمیته قصد دارد اصلاحیهای برای قانون کنونی پیشنهاد دهد تا برخی مسائل بهصراحت جرمانگاری شود.»
اما حل این مشکلات بیش از آن که نیازمند استفاده از ضمانتهای قانونی و جرمانگاری باشد، نیاز به آموزش و افزایش آگاهی عمومی دارد تا والدین با آگاهی از حقوق اساسی کودک و آموزش نحوه استفاده صحیح از فضای مجازی، به حریم خصوصی، سلامت روانی و کرامت فرزندشان بیشتر احترام بگذارند.
رسانههای اجتماعی در بهترین حالت میتوانند برای ارتباط با خانواده و دوستان، به اشتراکگذاری نقاط عطف زندگی فرزندان و عکسهای روزمره ابزار خوبی باشد؛ اما اگر از این رسانهها در جهت درآمدزایی سوءاستفاده شود، و بدتر از آن، اگر کودکان، ستارههای ناراضی و بدوندستمزد این سوءاستفادهها باشند، بسیار نگران کننده است.
برخی از والدین تصاویر فرزندشان را با هر وضعیتی در اینستاگرام منتشر میکنند تا دنبال کنندگان صفحاتشان بیشتر شود؛ چه در حالت بیماری، چه در هنگام درس خواندن، در مهمانی، در خواب، در آرایشگاه یا حتی در حمام! این مسئله بهحدی در شبکههای اجتماعی معمول شده است که برخی زوجها، با ایجاد صفحهای به نام کودک بهدنیا نیامده، از همان زمان بارداری و سپس در زمان زایمان تصویر و محتوای مربوط به نوزاد را منتشر میکنند و یا تصاویری از آرایش کردن کودک و اجبار او به انجام حرکات یا ورزشهای آسیبزا را با مخاطبانشان به اشتراک می گذارند! نکتهای که برای این گونه از والدین مهم است، فقط افزایش بازدیدها و کامنتهاست.
این خلاصهای از وضعیت شماری از والدین است که در فضای مجازی به دنبال کسب درآمد از کودکان خود هستند. در مقالهای تحت عنوان «کودک-برده مجازی» نگارنده به همین مقوله پرداخته است؛ اینکه «والدینی که شاید در ابتدای ظهور اینستاگرام از این برنامه استفاده میکردند، هیچگاه نمیتوانستند تصور کنند در طول زمان از طریق کودکانشان بتوانند به درآمدهای میلیونی از این راه برسند. لذا مقبولیت و توجه به این شکل از درآمدزایی مجازی مورد انتخاب آنان قرار گرفت. از طرفی لزوم استمرار و حضور کودکان با ظاهر آراسته و تزئین شده و نمایش دادن آنها در فضای مجازی از سوی والدین، باعث شکلگیری تیپولوژی جدیدی از این کودکان با عنوان «کودکان ویترینی» شده است. کودک نمایشی مجازی که در واقع برخی والدین بر جنبه نمایشی لوکس و به روز بودن آنان از طریق پوشش و ظاهر تأکید دارند و کوشش آنها برای ارائه یک تصویر تزئینی (دسته دوم) از پشت ویترین گوشیهای همراه است که با خود واقعی کودک میتواند بسیار متفاوت باشد. همچنین «مطلوبیت نهایی والدین» این کودکان برای رسیدن به آرمانها و آرزوهای خود از طریق کودکانشان و منفعتطلبی آنان باعث شکلگیری تیپولوژی و فرم جدیدی از کودکان به مثابه «کودکان زود بازده» یا «کودکان قُلکی» در این خانوادهها میشود؛ کودکی که مانند اسباب بازی دارای تاریخ انقضا دار پس از استفاده و نهایت بهره بردن از آن، زمانی که بازدهیاش تمام شود، کنار گذاشته میشود. در واقع والدین کودکان کار مجازی با اشراف و شناخت کامل از بازار هدف اینستاگرامی و آگاهی جامع از سلیقه و تأثیرگذاری بر مخاطبان خود، تولید محتواهایی را انجام میدهند که هدفها و مطلوبیت نهاییشان را تأمین کند. در نتیجه این امر، علاوه بر افزایش توجه و جذب فالوورهای بیشتر، باعث میشود منابع مالی بسیاری هم برای والدین- کارفرماهای این کودکان فراهم شود. هویت سیال کودک نیز که تابعی از مقولههای مهمی چون عدم استقلال و لزوم مقبولیت کودک توسط عموم افراد است، از عوامل تأثیرگذار بر این کودکان برای تبدیل شدن به بردگان نمایشی بدون اختیار محسوب میشود. البته میتوان این هویت سیال را در شکلگیری مفهومهایی چون هویت جعلی نمایشی در فضای مجازی جستجو کرد که این امر سبب میشود که این کودکان همانند بردگانی گنگ و مبهوت، همواره در معرض شرایط جدید خرید و فروش، بازار یا مارکت جدید، نقل و انتقال موقعیت مکانی و زمانی و همچنین دیگر عوامل محیطی باشند.»
هرچند اغلب خانوادهها از این موضوع آگاهی ندارند ولی این گونهای از خشونت علیه کودکان محسوب میشود؛ کودکان اینفلوئنسر و معروفی که از دید روانشناسان و مددکاران کودک، باید آنها را «بردگان عصر جدید» نامید. زیرا در سنینی که توانایی تفکر و اندیشه بالغانه ندارند، از بدن آنها برای کسب درآمد سوء استفاده میشود و در آینده دچار آسیبهای شدید روانی خواهند شد.
استفاده ابزاری از کودکان در فضای مجازی تنها مختص به ایران نیست بلکه طی سالهای اخیر به یکی از دغدغههای اصلی حامیان حقوق کودک در دنیا تبدیل شده است. آمار کودکان کار مجازی اگرچه ممکن است بیشتر از آمار ارائه شده کودکان کار واقعی یا خیابانی نباشد اما کمتر نیز نخواهد بود. با این تفاوت که آسیبهای اجتماعی و روانی بیشتر و جدیتری به این کودکان به دلیل پنهان بودن اعمال خشونت نمادین بر آنها، نداشتن ساعات کاری مشخص، در معرض نمایش بودن و کالایی شدن هویت آنها وارد میشود. به همین دلیل فعالان حقوق کودک، علاوه بر مخالفت با ساختن صفحات مجازی به نام کودکان، انتشار تصاویر صورت کودکان در صفحات والدین را نیز ناقض حقوق اولیه و مخرب آینده کودکان میدانند.
«مینا برادران ساداتی»، روانشناس حوزه کودک، نوجوان و خانواده در گفتوگو با «رسانهها» به تشریح آسیبهای وارد شده بر روان کودکانی پرداخته که تصاویر چهره آنها توسط والدینشان در فضای مجازی منتشر یا بدتر از آن، به انجام کار اجباری و فعالیت مستقل در شبکههای اجتماعی وادار میشوند.
ابراز علاقه اشتباهی و انگیزههای مادی
این روانشناس توضیح میدهد: «زمانی که تصویری از فرزندمان را در اینترنت منتشر میکنیم، یکی از بدیهیترین حقوق او، یعنی برخورداری از امنیت فیزیکی را نقض کردهایم که میتواند برای او خطرآفرین باشد. اگر تصویر کودکمان را از روی صفحه شخصی اینستاگرام ما بردارند و در وبسایتهای پورنوگرافی منتشر کنند تا مورد استفاده بیماران جنسی قرار گیرد، آنگاه چه کسی توان مقابله با آن را دارد؟ بهداشت روان، یکی از اصول اولیه مراقبتهای بهداشتی از کودکان است اما وقتی فرزند من در مهدکودک یا مدرسه به خاطر انتشار عکسی از سوی من مورد تمسخر و آزار دوستان خود قرار گیرد، پس قطعا من مقصرم. همچنین انتشار تصاویر کودکان، اختیار عمل برای شکل دادن به هویت دیجیتال را از آنها میگیرد. زیرا در آینده که بزرگسال شدند، توانایی تصمیم گرفتن درباره محتوای منتشر شده در سالهای گذشته را ندارند. محتوایی که ما منتشر میکنیم، حتی اگر حذف شوند، ممکن است تا سالها روی آرشیو شبکههای مختلف بمانند.»
تلاشهای فعالان حقوق کودکان در یک دهه گذشته منجر به این شده است که در برخی از کشورها مانند فرانسه، قوانین سختگیرانهای برای حمایت از حریم شخصی کودکان وضع شوند و به کودکان اجازه دهند تا از والدین خود برای انتشار جزئیات شخصی و خصوصی زندگی آنها شکایت کنند. بسیاری از فعالان حقوق کودک میگویند طبق «پیماننامه جهانی حقوق کودک»، کودکان از کرامت و حریم خصوصی برخوردار هستند و والدین نباید از آنها به عنوان ابزار تبلیغی استفاده کنند. زیرا این کار، نوعی «کودکآزاری روانی» است.
کمسوادی و فقر، دلایل تکثیر کودک کار
مینا برادران ساداتی در ادامه به کودکان اینفلوئنسر پرداخته و عنوان میکند: «خانوادهها با ساختن صفحه اینستاگرامی برای بچهها و انتشار مدام عکس و ویدئو از آنها، عملا این مفهوم را به فرزندان خود منتقل میکنند که تو برای ما مهم نیستی و فالوور یا پول برای ما ارزشمند است. کودکی که میبایست از بهترین دوران زندگی خود لذت ببرد و سرگرم تفریح، آموزش و مطالعه باشد را مجبور به ژست گرفتن مقابل دوربین یا انجام ورزشهای طاقتفرسا میکنند تا پول بیشتری به جیب خانوادهها سرازیر شود؛ یعنی آن بچه حالا کودک کار و ابزاری برای کسب درآمد است. علاوه بر این، دیده شده است بسیاری از کودکان در سنین ۹ یا ۱۰ سالگی صفحه خود را خودشان مدیریت میکنند که این نیز موجب سرازیر شدن آزارهای فراوان به سمت آنها میشود. فرد بزرگسال توانایی محافظت از خود در مقابل توهینها و آزارهای مجازی را دارد اما یک کودک چهطور؟»
به نظر میرسد به دلایلی همچون گسترش فقر و نبود قوانین منسجم برای دفاع از حقوق کودکان، حالا تعداد کودکان اینفلوئنسری که توسط والدین خود مجبور به انجام کارهایی غیرمعقول میشوند، بیش از اندازه افزایش یافته است.
برادران ساداتی در ادامه صحبتهای خود بیان میکند: «زمانی که کودک به سنین بزرگسالی برسد و متوجه شود که دیگر برای جامعه و حتی اعضای خانوادهاش جذابیتی ندارد، دچار بحرانهای عمیق روحی و چالشی خواهد شد. او میفهمد که در سنین کودکی تبدیل به عروسکی بزک شده جهت کسب منفعت مالی بوده و چیزی که برایش باقی مانده، گذشتهای پاکنشدنی است. علاوه بر این، خیلی وقتها شخصیت کودک اینفلوئنسر در فضای مجازی طوی شکل میگیرد که با دنیای واقعی کاملا متفاوت است؛ مثلا پول، یا عمل زیبایی برای او تبدیل به ارزش شده است. تغییر این شخصیت در سنین جوانی و بزرگسالی بسیار دشوار خواهد بود. انجام هر عمل زیبایی غیرمتعارف روی کودک، برای او حاوی این پیام است که تو زیبا نیستی، زشت هستی و باید تو را با پول شبیه دیگران کنیم که موجب افتادن کودک در تله روانی نقص و شرم خواهد شد.»
لزوم آموزش و افزایش آگاهی عمومی
مسئله استفاده تبلیغاتی از کودکان و انتشار تصویر آنان بهقصد جذب دنبالکننده و تحت تأثیر قرار دادن مخاطبان در فضای مجازی در سالهای اخیر بارها مورد اعتراض روانشناسان حوزه کودک قرار گرفته است و کارشناسان آن را نقض حقوق کودکان دانستهاند و در بسیاری از کشورها امکان پیگرد قانونی استفاده ابزاری از کودکان وجود دارد. حتی در کشور ما، قانون حمایت از اطفال و نوجوانان تصریح کرده است که «اگر فعالیت کودکان در فضای مجازی، تحت عناوینی مانند بلاگری و مدلینگ، سلامت کودکان را در ابعاد مختلف جسمی، روحی، روانی، اخلاقی و اجتماعی تحت تأثیر منفی قرار دهد و یا امنیت او یا وضعیت آموزشیاش را به مخاطره افکند، وضعیت مخاطرهآمیز برای کودک قلمداد شده و امکان مداخله اجتماعی یا قضائی را حسب شرایط مقرر در قانون حمایت از اطفال و نوجوانان فراهم میکند.»
حقوقدانان نیز به استناد ماده ۷۹ قانون کار معتقدند با توجه به اینکه قانون به کار گماردن افراد تا ۱۵ سال را ممنوع اعلام کرده است، چنانچه این فعالیتها با کسب درآمد همراه شود و عنوان شغل و کار بر آن صدق کند، مشمول تعریف بهرهکشی اقتصادی در قانون کار و قانون حمایت از اطفال و نوجوانان است.
در همین حال دبیر «مرجع ملی حقوق کودک» نیز از فعال شدن کمیته فضای مجازی در آن مرجع خبر داده است. علی کاظمی سال گذشته در گفتوگو با خبرگزاری ایسنا در این باره گفته است: «در جلسات این کمیته، موضوع بهرهکشی از کودکان در فضای مجازی و خطرات احتمالی که میتواند گریبانگیر کودکان شود مورد بررسی قرار گرفته است. تاکنون در مورد پدران و مادرانی که از کودکانشان در فضای مجازی بهرهکشی میکنند «تعقیب قضائی جدی صورت نگرفته» است، ولی این کمیته قصد دارد اصلاحیهای برای قانون کنونی پیشنهاد دهد تا برخی مسائل بهصراحت جرمانگاری شود.»
اما حل این مشکلات بیش از آن که نیازمند استفاده از ضمانتهای قانونی و جرمانگاری باشد، نیاز به آموزش و افزایش آگاهی عمومی دارد تا والدین با آگاهی از حقوق اساسی کودک و آموزش نحوه استفاده صحیح از فضای مجازی، به حریم خصوصی، سلامت روانی و کرامت فرزندشان بیشتر احترام بگذارند.

تیتر خبرها
تیترهای روزنامه
-
بخش خصوصی، ضامن توسعه و اشتغال
-
ضرورت تکیه بر بخش خصوصی همراه با تسهیلگری دولت
-
لزوم جلوگیری از تصمیمهای آنی اقتصادی
-
رفیق درستپیمان
-
نان اروپا در خون اوکراینیهاست
-
راهی برای کاهش هزینهها و افزایش رقابتپذیری
-
کاهش ذخایر تسلیحاتی ارتش اسرائیل
-
گروکشی به سبک ترامپ
-
بهرهکشی غیرمجاز از کودکان در مجاز!
-
پاسخ قطعی و حتمی