آفرود اصول دارد؛ مسئولانه سفر کنید
هانی مرادی
آفرود یکی از لاکچریترین تفریحاتی است که طرفداران بسیاری را به خود جذب کرده و روزبهروز بر محبوبیت آن افزوده میشود. طبیعتگردی و بیراههنوردی که به آن آفرود میگویند، یک تفریح لوکس و پرهزینه است که با هدف رونق گردشگری انجام میشود اما از سوی اغلب فعالان محیط زیست مورد انتقاد واقع شده، چراکه آسیبهای فراوانی برای محیط زیست، حیوانات و حتی افراد بومی به همراه دارد. این تفریح لوکس از نظر علاقهمندان، در صورت آموزش صحیح، آسیبی به طبیعت نخواهد زد. حالآنکه منتقدان آفرود، آن را از اساس برای محیط زیست چه بیابان و چه جنگلها مخرب دانسته و بر این باورند که مخاطرات این تفریح به طور نامتناسب و نامتوازنی بر گروههای اجتماعی آسیبپذیرتر و کشورهای کمتر توسعهیافته اثر منفی میگذارد. ازاینرو افراد بومی و محلی، گاه از مشکلاتی متضرر میشوند که نه طبیعت بلکه دیگر مردمان برای آنها پدید آوردهاند. بنابراین علاوه بر کارشناسان محیط زیست، در میان ساکنان محلی مناطقی که آفرود در آن رواج دارد نیز این نوع گردشگری منتقدان سرسختی دارد. محلیها بر این باورند که تفریح گروهی از مردم باعث تخریب محیط زیست آنها شده است. امیر یکی از این افراد است، ساکن مینودشت که نظر مساعدی به آفرود ندارد و میگوید: «آفرودسواری یک نوع گردشگری هیجانانگیز است که در همه جای جهان وجود دارد اما برای اینکه باعث تخریب طبیعت نشود باید دربارهاش آموزش داد. این آموزش در ایران نیست، و درعینحال علاقه به آفرود هم زیاد شده است. دراینبین اگر ما بخواهیم از این تفریح مخرب انتقاد کنیم مورد ناسزای علاقهمندان به آن قرار میگیریم. و قدرت زیادی هم نداریم برای اینکه بخواهیم جلوی این تخریب را بگیریم.»
امیر تأکید میکند که تخریب محیط زیست شمال در عملکرد آفرودسواران خلاصه نمیشود و البته فراتر از این است. به گفته امیر گاهی او در جادههایی که میرود درختان سوختهای میبیند که بهاحتمالزیاد با ته سیگار رانندگان در آتش سوختهاند. او همچنین به آلودگیهای ناشی از ریختن زباله توسط گردشگران اشاره میکند و میگوید: «بعد از سالها زندگی در شمال وقتی به دریا میروم، اولین صحنهای که بعد از رسیدن به جاده ساحلی به چشمم میخورد فقط و فقط زباله است. یعنی زباله جای سرسبزی و پوشش گیاهی را گرفته. مسافران زبالهها را تفکیک نمیکنند تا داخل ماشینهای خودشان نگهدارند و بعدا در یک سطل زباله بیندازند. همه از این آلودگیها ضرر میکنند و البته ما مردمی که ساکن شمال هستیم بیشتر متضرر میشویم!»
رد لکههای چربی بر جادههای جنگلی
طبیعت مینودشت یکی از زیباترین و بکرترین مناطق استان گلستان است. به گفته نازنین، یکی از ساکنان این منطقه، در چند سال اخیر مینودشت به محلی برای آفرود سواری تبدیلشده است. او میگوید: «حضور ماشینهای شاسیبلند اینجا رایج شده. ماشینهایی که موتورهایشان تقویتشده تا صدای بلند داشته باشند. تصور کنید همین چقدر میتواند برای موجودات زنده محیط زیست ترس درست کند و گاهی باعث فرار و کوچ دائمی آنها شود. تصور کنید پرندگانی را که شاید روی تخمهایشان خوابیده باشند و ناگهان با صدای گوشخراش چند ماشین و موتور از جا بپرند و در معرض سکته قرار بگیرند! اگر ما میخواهیم از طبیعت لذت ببریم با پای پیاده هم میتوانیم برویم نه اینکه این هیولاها را به دل طبیعت ببریم بدون توجه به اثرات مخربی که دارند.»
نازنین تأکید میکند که در مواردی شاهد رد لکه روغن و بنزین در جادههای جنگلی بوده است. او میافزاید: آفرودسواران میگویند که دوستدار طبیعت هستند اما به نظر من اینطور نیست! آنها پولدارند ولی به همان اندازه خودخواه هم هستند، چون تفریحی را که با آن از حیوانات سلب آرامش شود، نمیتوان با شعار طبیعت دوست بودن توجیه کرد.
آفرودسواران نهتنها استانهای شمالی ایران، بلکه مناطق کویری و دشتهای دیگری را هم درهم نوردیدهاند. محسن، که خودش را فعال محیط زیست در آذربایجان معرفی میکند، میگوید ماشینهای آفرود در قرهداغ اثرات مخربی داشتهاند و حتی مناطق تحت نظارت سازمان محیط زیست هم از آسیب این ماشینها در امان نبودهاند. آلودگی صوتی این ماشینها بهویژه در فصل جفتگیری حیاتوحش باعث صدمه جدی به تنوع زیستی در این منطقه شده و آسیب در تنوع زیستی باعث برهم خوردن نظم طبیعت میشود.
نازنین هم این مسئله را تأیید کرده و میگوید: آفرود ضررهای زیادی دارد ازجمله آلودگی هوا و ... اما بدترین آسیبی که آفرودها دارند به نظر من آلودگی صوتی است. صداهایی وحشتناکی که ایجاد میکنند، باعث میشود حیواناتی که سالهاست با آرامش زندگی کردهاند مجبور شوند از زیستگاه خود عقبنشینی کنند. آرامش ما هم به میخورد، به طبیعت میرویم که احساس آرامش کنیم و ناگهان با سروصدای ماشینها و موتورها روبهرو میشویم!
به گفته نازنین وقتی جنگلهایی با قدمت زیاد به زیر پای آفرودسواران خراب میشوند حقوق مردم محلی منطقه نیز زیر پا گذاشته میشود و هیچ مرجع قانونی دراینباره پاسخگو نیست. ضمن اینکه گاه خود آفرودسواران نیز به دلیل انجام برخی حرکات خطرناک آسیب جسمی میبینند.
اما آفرودسواران خود را حامی طبیعت و از طرفداران رونق گردشگری میدانند. میلاد یکی از افرادی است که به طبیعتگردی و آفرود علاقه بسیار دارد و میگوید: من و دوستانم از وقتیکه کوهنوردی میکردیم تا حالا که بیشتر طبیعتگردی و آفرود میرویم، همیشه مراقب طبیعت بودیم و هستیم. البته ما به دلیل سلامتی خودمان و همراهان و اجتناب از هزینههای زیاد تعمیرات و گیرکردن در طبیعت و جلوگیری از تخریب محیط، طالب آفرود سنگین و خیلی ماجراجویانه نیستیم.
نمیشود کل جامعه آفرود را به یک چشم نگاه کرد
میلاد تأیید میکند که منتقدان هم چندان بیراه نمیگویند اما به نظر او درصد کمی از آفرودسواران هستند که «خرابکاری» میکنند و نمیشود کل جامعه آفرود را به یکچشم نگاه کرد. او میافزاید: دوستان زیادی هم هستند که سعی در ترویج و آموزش فرهنگ صحیح این رشته دارند که دمشان گرم! قواعد و عرفی که بین جامعه طبیعت گرد و آفرودر رواج دارد، معمولا به استفاده درست از طبیعت منتهی میشود ولی حتما هستند افرادی که به دلیل جهالت یا هیجان، به خودشان و طبیعت آسیبهای جبرانناپذیر میزنند.
به گفته میلاد او و دوستانش اغلب ملاحظات زیست محیطی زیادی را رعایت میکنند. برای مثال او تلاش میکند حتیالامکان از جایی که مسیر لاستیک ماشینهای قبلی نباشد تردد نکند یعنی از باز کردن جاده جدید خودداری میکند. همچنین از ریختن هرگونه زباله در طبیعت پرهیز میکند. میلاد میگوید: برای آتش روشن کردن، ملاحظات ایمنی و آتشسوزی را در نظر می گیرم و تلاش میکنم از بخاری هیزمی که اغلب همراه دارم استفاده کنم که زمین آسیب نبیند یا جایی که قبلا آتش روشن شده باشد، آتش جدید روشن کنم.
دلارام یکی دیگر از افرادی که به آفرودسواری علاقهمند است میگوید: هستند آفرودسوارانی که بدون هیچگونه آموزش و تجربه و تخصص این کار را میکنند و باعث تخریب طبیعت میشوند اما تعدادشان بسیار کم است. به گفته دلارام برخی آلودگی صوتی ایجاد میکنند یا حتی یک سری کارهای ناشایست انجام میدهند که باعث آزار و ناراحتی مردم محلی میشوند اما تعداد اینها زیاد نیست و از سمت آفرودسواران واقعی سرزنش هم میشوند. دلارام معتقد است که بهطورکلی آفرودسواران افراد خرابکاری نیستند و حتی در شرایطی که مشکلی پیشآمده مثل سیل یا بلایای طبیعی با جانودل به مردم محلی کمک هم کردهاند. از طرفی اینها فرهنگ گردشگریشان از مردم دیگر بیشتر است. باوجوداین نازنین دراینباره میگوید: حتی اگر تعداد آفرودسوارانی که محیط زیست را تخریب میکنند کم هم باشد ـ که البته به نظر من اینطور نیست ـ سؤال اینجاست که مسئولیت تعیین حدود و شرایط تفریحاتی همچون آفرود بر عهده چه کسی است و چرا مسئولان دراینباره به آموزش و تعیین سیاستهایی دست نمیزنند که در آنها رفاه حال مردم محلی، و حفظ محیط زیست در نظر گرفته شود؟ چرا ما باید از بابت تفریح گروهی دیگر از مردم متضرر شویم؟ چرا آرامش ما، محیط زیست ما و حتی زندگی حیوانات باید تحت تأثیر شرایطی قرار بگیرد که در آنیک عده میخواهند به قول خودشان طبیعتگردی کنند؟ آیا در این طبیعتگردی نباید حقوحقوق ما موردتوجه قرار بگیرد؟ و متأسفانه هیچ جوابی برای این سؤالها نیست.
آفرود یکی از لاکچریترین تفریحاتی است که طرفداران بسیاری را به خود جذب کرده و روزبهروز بر محبوبیت آن افزوده میشود. طبیعتگردی و بیراههنوردی که به آن آفرود میگویند، یک تفریح لوکس و پرهزینه است که با هدف رونق گردشگری انجام میشود اما از سوی اغلب فعالان محیط زیست مورد انتقاد واقع شده، چراکه آسیبهای فراوانی برای محیط زیست، حیوانات و حتی افراد بومی به همراه دارد. این تفریح لوکس از نظر علاقهمندان، در صورت آموزش صحیح، آسیبی به طبیعت نخواهد زد. حالآنکه منتقدان آفرود، آن را از اساس برای محیط زیست چه بیابان و چه جنگلها مخرب دانسته و بر این باورند که مخاطرات این تفریح به طور نامتناسب و نامتوازنی بر گروههای اجتماعی آسیبپذیرتر و کشورهای کمتر توسعهیافته اثر منفی میگذارد. ازاینرو افراد بومی و محلی، گاه از مشکلاتی متضرر میشوند که نه طبیعت بلکه دیگر مردمان برای آنها پدید آوردهاند. بنابراین علاوه بر کارشناسان محیط زیست، در میان ساکنان محلی مناطقی که آفرود در آن رواج دارد نیز این نوع گردشگری منتقدان سرسختی دارد. محلیها بر این باورند که تفریح گروهی از مردم باعث تخریب محیط زیست آنها شده است. امیر یکی از این افراد است، ساکن مینودشت که نظر مساعدی به آفرود ندارد و میگوید: «آفرودسواری یک نوع گردشگری هیجانانگیز است که در همه جای جهان وجود دارد اما برای اینکه باعث تخریب طبیعت نشود باید دربارهاش آموزش داد. این آموزش در ایران نیست، و درعینحال علاقه به آفرود هم زیاد شده است. دراینبین اگر ما بخواهیم از این تفریح مخرب انتقاد کنیم مورد ناسزای علاقهمندان به آن قرار میگیریم. و قدرت زیادی هم نداریم برای اینکه بخواهیم جلوی این تخریب را بگیریم.»
امیر تأکید میکند که تخریب محیط زیست شمال در عملکرد آفرودسواران خلاصه نمیشود و البته فراتر از این است. به گفته امیر گاهی او در جادههایی که میرود درختان سوختهای میبیند که بهاحتمالزیاد با ته سیگار رانندگان در آتش سوختهاند. او همچنین به آلودگیهای ناشی از ریختن زباله توسط گردشگران اشاره میکند و میگوید: «بعد از سالها زندگی در شمال وقتی به دریا میروم، اولین صحنهای که بعد از رسیدن به جاده ساحلی به چشمم میخورد فقط و فقط زباله است. یعنی زباله جای سرسبزی و پوشش گیاهی را گرفته. مسافران زبالهها را تفکیک نمیکنند تا داخل ماشینهای خودشان نگهدارند و بعدا در یک سطل زباله بیندازند. همه از این آلودگیها ضرر میکنند و البته ما مردمی که ساکن شمال هستیم بیشتر متضرر میشویم!»
رد لکههای چربی بر جادههای جنگلی
طبیعت مینودشت یکی از زیباترین و بکرترین مناطق استان گلستان است. به گفته نازنین، یکی از ساکنان این منطقه، در چند سال اخیر مینودشت به محلی برای آفرود سواری تبدیلشده است. او میگوید: «حضور ماشینهای شاسیبلند اینجا رایج شده. ماشینهایی که موتورهایشان تقویتشده تا صدای بلند داشته باشند. تصور کنید همین چقدر میتواند برای موجودات زنده محیط زیست ترس درست کند و گاهی باعث فرار و کوچ دائمی آنها شود. تصور کنید پرندگانی را که شاید روی تخمهایشان خوابیده باشند و ناگهان با صدای گوشخراش چند ماشین و موتور از جا بپرند و در معرض سکته قرار بگیرند! اگر ما میخواهیم از طبیعت لذت ببریم با پای پیاده هم میتوانیم برویم نه اینکه این هیولاها را به دل طبیعت ببریم بدون توجه به اثرات مخربی که دارند.»
نازنین تأکید میکند که در مواردی شاهد رد لکه روغن و بنزین در جادههای جنگلی بوده است. او میافزاید: آفرودسواران میگویند که دوستدار طبیعت هستند اما به نظر من اینطور نیست! آنها پولدارند ولی به همان اندازه خودخواه هم هستند، چون تفریحی را که با آن از حیوانات سلب آرامش شود، نمیتوان با شعار طبیعت دوست بودن توجیه کرد.
آفرودسواران نهتنها استانهای شمالی ایران، بلکه مناطق کویری و دشتهای دیگری را هم درهم نوردیدهاند. محسن، که خودش را فعال محیط زیست در آذربایجان معرفی میکند، میگوید ماشینهای آفرود در قرهداغ اثرات مخربی داشتهاند و حتی مناطق تحت نظارت سازمان محیط زیست هم از آسیب این ماشینها در امان نبودهاند. آلودگی صوتی این ماشینها بهویژه در فصل جفتگیری حیاتوحش باعث صدمه جدی به تنوع زیستی در این منطقه شده و آسیب در تنوع زیستی باعث برهم خوردن نظم طبیعت میشود.
نازنین هم این مسئله را تأیید کرده و میگوید: آفرود ضررهای زیادی دارد ازجمله آلودگی هوا و ... اما بدترین آسیبی که آفرودها دارند به نظر من آلودگی صوتی است. صداهایی وحشتناکی که ایجاد میکنند، باعث میشود حیواناتی که سالهاست با آرامش زندگی کردهاند مجبور شوند از زیستگاه خود عقبنشینی کنند. آرامش ما هم به میخورد، به طبیعت میرویم که احساس آرامش کنیم و ناگهان با سروصدای ماشینها و موتورها روبهرو میشویم!
به گفته نازنین وقتی جنگلهایی با قدمت زیاد به زیر پای آفرودسواران خراب میشوند حقوق مردم محلی منطقه نیز زیر پا گذاشته میشود و هیچ مرجع قانونی دراینباره پاسخگو نیست. ضمن اینکه گاه خود آفرودسواران نیز به دلیل انجام برخی حرکات خطرناک آسیب جسمی میبینند.
اما آفرودسواران خود را حامی طبیعت و از طرفداران رونق گردشگری میدانند. میلاد یکی از افرادی است که به طبیعتگردی و آفرود علاقه بسیار دارد و میگوید: من و دوستانم از وقتیکه کوهنوردی میکردیم تا حالا که بیشتر طبیعتگردی و آفرود میرویم، همیشه مراقب طبیعت بودیم و هستیم. البته ما به دلیل سلامتی خودمان و همراهان و اجتناب از هزینههای زیاد تعمیرات و گیرکردن در طبیعت و جلوگیری از تخریب محیط، طالب آفرود سنگین و خیلی ماجراجویانه نیستیم.
نمیشود کل جامعه آفرود را به یک چشم نگاه کرد
میلاد تأیید میکند که منتقدان هم چندان بیراه نمیگویند اما به نظر او درصد کمی از آفرودسواران هستند که «خرابکاری» میکنند و نمیشود کل جامعه آفرود را به یکچشم نگاه کرد. او میافزاید: دوستان زیادی هم هستند که سعی در ترویج و آموزش فرهنگ صحیح این رشته دارند که دمشان گرم! قواعد و عرفی که بین جامعه طبیعت گرد و آفرودر رواج دارد، معمولا به استفاده درست از طبیعت منتهی میشود ولی حتما هستند افرادی که به دلیل جهالت یا هیجان، به خودشان و طبیعت آسیبهای جبرانناپذیر میزنند.
به گفته میلاد او و دوستانش اغلب ملاحظات زیست محیطی زیادی را رعایت میکنند. برای مثال او تلاش میکند حتیالامکان از جایی که مسیر لاستیک ماشینهای قبلی نباشد تردد نکند یعنی از باز کردن جاده جدید خودداری میکند. همچنین از ریختن هرگونه زباله در طبیعت پرهیز میکند. میلاد میگوید: برای آتش روشن کردن، ملاحظات ایمنی و آتشسوزی را در نظر می گیرم و تلاش میکنم از بخاری هیزمی که اغلب همراه دارم استفاده کنم که زمین آسیب نبیند یا جایی که قبلا آتش روشن شده باشد، آتش جدید روشن کنم.
دلارام یکی دیگر از افرادی که به آفرودسواری علاقهمند است میگوید: هستند آفرودسوارانی که بدون هیچگونه آموزش و تجربه و تخصص این کار را میکنند و باعث تخریب طبیعت میشوند اما تعدادشان بسیار کم است. به گفته دلارام برخی آلودگی صوتی ایجاد میکنند یا حتی یک سری کارهای ناشایست انجام میدهند که باعث آزار و ناراحتی مردم محلی میشوند اما تعداد اینها زیاد نیست و از سمت آفرودسواران واقعی سرزنش هم میشوند. دلارام معتقد است که بهطورکلی آفرودسواران افراد خرابکاری نیستند و حتی در شرایطی که مشکلی پیشآمده مثل سیل یا بلایای طبیعی با جانودل به مردم محلی کمک هم کردهاند. از طرفی اینها فرهنگ گردشگریشان از مردم دیگر بیشتر است. باوجوداین نازنین دراینباره میگوید: حتی اگر تعداد آفرودسوارانی که محیط زیست را تخریب میکنند کم هم باشد ـ که البته به نظر من اینطور نیست ـ سؤال اینجاست که مسئولیت تعیین حدود و شرایط تفریحاتی همچون آفرود بر عهده چه کسی است و چرا مسئولان دراینباره به آموزش و تعیین سیاستهایی دست نمیزنند که در آنها رفاه حال مردم محلی، و حفظ محیط زیست در نظر گرفته شود؟ چرا ما باید از بابت تفریح گروهی دیگر از مردم متضرر شویم؟ چرا آرامش ما، محیط زیست ما و حتی زندگی حیوانات باید تحت تأثیر شرایطی قرار بگیرد که در آنیک عده میخواهند به قول خودشان طبیعتگردی کنند؟ آیا در این طبیعتگردی نباید حقوحقوق ما موردتوجه قرار بگیرد؟ و متأسفانه هیچ جوابی برای این سؤالها نیست.

تیتر خبرها
تیترهای روزنامه
-
کنترل تورم ثبات اقتصادی را افزایش خواهد داد
-
کنترل تورم برای افزایش تمایل به سرمایهگذاری ضروری است
-
ایران در عزای بندر
-
هفت کلمه در مورد گفتوگوهای فنی
-
سازمان ملل تماشاچی مرگ انسانیت
-
آیا مذاکرات تعرفهای آمریکا تسهیل میشود؟
-
رنج تولید در عصر تورم
-
موج همدلی در بندرعباس
-
موضع قاطع نبیهبری درباره سلاح حزبالله
-
آفرود اصول دارد؛ مسئولانه سفر کنید