اقتصاد دانشبنیان چه مزایایی دارد؟
دانشبنیانها پیشران توسعه
گروه اقتصادی
در جهان معاصر که رشد اقتصادی بیش از هر زمان دیگر متأثر از نوآوری، فناوری و سرمایه انسانی شده، گذار از اقتصاد سنتی به اقتصاد دانشبنیان نه یک انتخاب، بلکه ضرورتی اجتنابناپذیر برای کشورهایی است که در مسیر توسعه پایدار گام برمیدارند. امروز دیگر منابع زیرزمینی یا ذخایر طبیعی بهتنهایی عامل موفقیت یک اقتصاد محسوب نمیشوند، بلکه این ظرفیت ذهنهای خلاق، زیرساختهای علمی و توان فناورانه کشورهاست که میزان رقابتپذیری و ثبات اقتصادی آنها را تعیین میکند. در چنین فضایی، جمهوری اسلامی ایران با برخورداری از جامعه علمی گسترده، دانشگاههای پرتعداد و نیروهای متخصص جوان، توان بالقوهای برای تبدیلشدن به یک اقتصاد دانشبنیان تمامعیار را دارد. آنچه در این مسیر نقش راهبردی ایفا میکند، همافزایی نظاممند میان مراکز علمی و بخش صنعت است؛ پیوندی که میتواند نتایج تحقیقات دانشگاهی را به ارزشافزوده در تولید و اشتغال تبدیل کند. از سوی دیگر، چالش همیشگی خامفروشی که سالهاست مانعی بر سر راه اقتصاد و استقلال اقتصادی هرچهتمامتر به شمار میرود، تنها با تکیهبر فناوری بومی، توسعه زیرساختهای نوآوری و اتکا به شرکتهای دانشبنیان قابلرفع است. بیتردید اگر بتوانیم مواد اولیه و منابع طبیعی را در زنجیرهای فناورانه به فرآوردههای باارزش افزوده بالا تبدیل کنیم، نهتنها درآمدهای صادراتی افزایش خواهد یافت، بلکه اشتغال تخصصی، رشد تولید ملی و کاهش وابستگی به درآمدهای نفتی نیز محقق خواهد شد. در این میان، دانشگاهها نقش کلیدی دارند. آنان بهعنوان مراکز تولید دانش و پرورش سرمایه انسانی، وظیفهای فراتر از آموزش صرف بر عهدهدارند. در حقیقت باید عنوان داشت که دانشگاهها مراکزی هستند که با صنعت در تعامل دائم بوده و موتور محرک نوآوری در کشور محسوب میشوند. برای تحقق چنین رویکردی، باید مسیر سیاستگذاری و اجرای برنامهها بهگونهای طراحی شود که همکاری میان دانشگاه و صنعت از سطح شعار فراتر رفته و به یک رابطه منسجم، هدفمند و مبتنی بر پروژههای واقعی تبدیل گردد.
تعریف اقتصاد دانشبنیان و اهمیت آن
اقتصاد دانشبنیان به اقتصادی گفته میشود که در آن تولید و استفاده از دانش، عامل اصلی رشد اقتصادی و تولید ثروت است. در این نوع اقتصاد، فناوریهای پیشرفته، نوآوری و سرمایه انسانی نقش حیاتی ایفا میکنند و بنگاههای اقتصادی با بهرهگیری از دانش علمی، ارزشافزوده بالاتری ایجاد میکنند. در این الگو، داراییهای نامشهود ازجمله تحقیق و توسعه (R&D)، طراحی محصول، نرمافزار، نوآوری، سرمایه فکری و نیروی متخصص جایگزین داراییهای فیزیکی میشود. چنین تغییری، فرصتی طلایی برای کشورهای درحالتوسعه فراهم میآورد تا با سرمایهگذاری در علوم و فناوری، از مزیتهای رقابتی جدید بهرهمند شوند و شکوفایی اقتصادی هرچه بیشتر برسند.
نقش دانشگاهها در توسعه اقتصاد دانشبنیان
نقش دانشگاهها در توسعه اقتصاد دانشبنیان نقشی کلیدی و حائز اهمیت است.
بهبیاندیگر باید عنوان داشت که دانشگاهها مراکز تولید دانش و نیروی انسانی متخصص هستند و بدون نقشآفرینی آنها، حرکت به سمت اقتصاد دانشبنیان ممکن نیست اما چالش اساسی در بسیاری از کشورها، ازجمله کشورمان، شکاف میان تولید علمی و نیازهای واقعی بازار و صنعت است. بنابراین با ایجاد نظام ارتباطی منسجم میان دانشگاهها و صنایع، میتوان از ظرفیت علمی برای حل مسائل صنعتی، افزایش بهرهوری و ارتقای کیفیت محصولات استفاده کرد. دانشگاهها در این مسیر باید از نقش آموزشی خارجشده و به سمت تولید فناوری، مشارکت در تجاریسازی ایدهها و هدایت پروژههای کاربردی حرکت کنند تا توسعه اقتصاد دانشبنیان به شکل مطلوب عملیاتی گردد.
صنعت؛ بستر کاربردی دانش
صنعت کشور باید در کنار دانشگاه قرار گیرد و از حالت سنتی خارج شود. جذب ایدهها، اختراعات و توان علمی دانشگاهها میتواند به جهش فناورانه صنایع بیانجامد. همچنین لازم است که صنایع بزرگ و مادر در قالب حمایتهای هدفمند، به دانشگاهها مأموریتهای پژوهشی مشخص بدهند و در قالب قراردادهای همکاری، پروژههای مشترک تعریف شود. تشکیل گردهماییهای صنعتی-دانشگاهی، ایجاد مراکز تحقیق و توسعه مشترک و سرمایهگذاری مستقیم صنایع در پروژههای علمی میتواند راهگشای عبور از خامفروشی باشد.
عبور از خامفروشی با تکیهبر فناوری بومی
همانطور که پیشتر نیز عنوان گشا؛ یکی از مهمترین چالشهای اقتصادی، خامفروشی منابع طبیعی و معدنی است. این رویکرد نهتنها باعث از بین رفتن فرصتهای ارزشافزا در داخل کشور میشود، بلکه منجر به وابستگی به صادرات اولیه و کاهش تابآوری اقتصادی نیز میگردد. اتکا به دانش بومی و توان شرکتهای دانشبنیان، راهکاری پایدار برای عبور از این چالش است. بهعنوانمثال، تولید مواد پیشرفته از نفت و گاز، تبدیل سنگ معدن به مواد و قطعات مهندسیشده، توسعه ماشینآلات پیشرفته و نرمافزارهای صنعتی، همگی مسیری برای ایجاد ارزشافزوده بالا و کاهش صادرات خام هستند.
*حمایت از شرکتهای دانشبنیان؛ موتور محرک اقتصاد فناورانه
شرکتهای دانشبنیان، حلقه اتصال علم به عمل هستند. حمایت از این شرکتها بهویژه در حوزههایی مانند نانوفناوری، زیستفناوری، آیتی و فناوری اطلاعات و مهندسی پیشرفته میتواند به رونق اقتصادی، اشتغالزایی تخصصی و افزایش صادرات دانشبنیان منجر شود. قوانین حمایتی، اعطای تسهیلات مالی، معافیتهای مالیاتی، ارائه زیرساختهای فنی و ارتباطی، کمک به بازاریابی بینالمللی و ایجاد شبکه ارتباطی بین شرکتها ازجمله اقداماتی است که میتواند رشد این بخش را تسریع کند.
سرمایه انسانی؛ کلید طلایی توسعه پایدار
تمامی زیرساختها، منابع و حمایتها بدون حضور نیروی انسانی توانمند، به موفقیت نخواهد رسید. آموزش مهارتهای نوین، توانمندسازی فارغالتحصیلان، ارتقای سطح علمی و ایجاد انگیزه در جوانان برای ورود به حوزه فناوری، باید اولویت سیاستگذاریهای کلان قرار گیرد. در این راستا، تقویت نظام آموزش عالی، ارتقای کیفی رشتههای مهندسی، فناوری و علوم پایه و ایجاد برنامههای مشترک آموزش مهارتی میان دانشگاه و صنعت ضروری است. همچنین حضور در بازارهای جهانی نیازمند معرفی و بازاریابی توانمندیهاست. نمایشگاههای تخصصی، حضور در رویدادهای فناورانه بینالمللی و ایجاد دفاتر ارتباطات علمی و صنعتی در کشورهای هدف میتواند به صادرات فناوری و جذب سرمایهگذاری خارجی کمک کند.
سخن پایانی
اقتصاد دانشبنیان نهتنها یک مسیر توسعهای بلکه جوهره تحولآفرینی در دنیای امروز است. کشوری که بتواند میان دانش، صنعت و سرمایه ارتباطی مؤثر برقرار کند، بدون تردید خواهد توانست مزیتهای رقابتی خود را به شکلی پایدار گسترش دهد. امروز در شرایطی قرار داریم که منابع طبیعی بهتنهایی ضامن توسعه نیستند؛ بلکه این ظرفیتهای فناورانه و نوآورانه هستند که مزیت میآفرینند و کشورها را در رقابت جهانی پیش میبرند. در کشورمان، ظرفیت علمی گسترده، سرمایه انسانی جوان، شبکه گسترده دانشگاهی و تجربه رشد شرکتهای دانشبنیان، سرمایههایی است که باید با همافزایی میان بخشهای مختلف به ثمر بنشیند. عبور از خامفروشی بهمعنای تبدیل یک ذهنیت سنتی به یک بینش فناورانه است؛ بینشی که با تکیهبر بومیسازی فناوری، بهرهگیری از ظرفیتهای تحقیق و توسعه و حمایت از زیستبوم نوآوری، میتواند ارزشافزوده بالایی خلق کند و کشور را به سمت توسعه پایدار هدایت کند. بنابراین در چنین فضایی همکاری میان دانشگاه و صنعت باید از حالت نمادین خارج شود و به شکلی واقعی تبدیل گردد. بخش خصوصی نیز باید به دانشگاهها بیشازپیش اعتماد کرده و در حوزههای پژوهشی سرمایهگذاری کند. از سوی دیگر، دولت نیز باید با اصلاح ساختارهای حمایتی، تخصیص منابع هوشمند و ایجاد انگیزههای مؤثر، نقش تسهیلگرانه خود را ایفا نماید. بهبیاندیگر باید عنوان بداریم که تحقق اقتصاد دانشبنیان نیازمند یک همکاری بین بخشی و عزم جدی است. در این مسیر، سرمایهگذاری هدفمند در زیرساختهای نوآوری، تقویت شبکههای پژوهشی، ارتقاء مهارت نیروی انسانی و حمایت مؤثر از شرکتهای دانشبنیان باید بهعنوان یک راهبرد اساسی تلقی شود. در حقیقت تنها با عبور از نگاه بخشی و حرکت بهسوی نگاه یکپارچه میتوان اقتصاد دانشبنیان و پایدار را در عمل محقق ساخت.
در جهان معاصر که رشد اقتصادی بیش از هر زمان دیگر متأثر از نوآوری، فناوری و سرمایه انسانی شده، گذار از اقتصاد سنتی به اقتصاد دانشبنیان نه یک انتخاب، بلکه ضرورتی اجتنابناپذیر برای کشورهایی است که در مسیر توسعه پایدار گام برمیدارند. امروز دیگر منابع زیرزمینی یا ذخایر طبیعی بهتنهایی عامل موفقیت یک اقتصاد محسوب نمیشوند، بلکه این ظرفیت ذهنهای خلاق، زیرساختهای علمی و توان فناورانه کشورهاست که میزان رقابتپذیری و ثبات اقتصادی آنها را تعیین میکند. در چنین فضایی، جمهوری اسلامی ایران با برخورداری از جامعه علمی گسترده، دانشگاههای پرتعداد و نیروهای متخصص جوان، توان بالقوهای برای تبدیلشدن به یک اقتصاد دانشبنیان تمامعیار را دارد. آنچه در این مسیر نقش راهبردی ایفا میکند، همافزایی نظاممند میان مراکز علمی و بخش صنعت است؛ پیوندی که میتواند نتایج تحقیقات دانشگاهی را به ارزشافزوده در تولید و اشتغال تبدیل کند. از سوی دیگر، چالش همیشگی خامفروشی که سالهاست مانعی بر سر راه اقتصاد و استقلال اقتصادی هرچهتمامتر به شمار میرود، تنها با تکیهبر فناوری بومی، توسعه زیرساختهای نوآوری و اتکا به شرکتهای دانشبنیان قابلرفع است. بیتردید اگر بتوانیم مواد اولیه و منابع طبیعی را در زنجیرهای فناورانه به فرآوردههای باارزش افزوده بالا تبدیل کنیم، نهتنها درآمدهای صادراتی افزایش خواهد یافت، بلکه اشتغال تخصصی، رشد تولید ملی و کاهش وابستگی به درآمدهای نفتی نیز محقق خواهد شد. در این میان، دانشگاهها نقش کلیدی دارند. آنان بهعنوان مراکز تولید دانش و پرورش سرمایه انسانی، وظیفهای فراتر از آموزش صرف بر عهدهدارند. در حقیقت باید عنوان داشت که دانشگاهها مراکزی هستند که با صنعت در تعامل دائم بوده و موتور محرک نوآوری در کشور محسوب میشوند. برای تحقق چنین رویکردی، باید مسیر سیاستگذاری و اجرای برنامهها بهگونهای طراحی شود که همکاری میان دانشگاه و صنعت از سطح شعار فراتر رفته و به یک رابطه منسجم، هدفمند و مبتنی بر پروژههای واقعی تبدیل گردد.
تعریف اقتصاد دانشبنیان و اهمیت آن
اقتصاد دانشبنیان به اقتصادی گفته میشود که در آن تولید و استفاده از دانش، عامل اصلی رشد اقتصادی و تولید ثروت است. در این نوع اقتصاد، فناوریهای پیشرفته، نوآوری و سرمایه انسانی نقش حیاتی ایفا میکنند و بنگاههای اقتصادی با بهرهگیری از دانش علمی، ارزشافزوده بالاتری ایجاد میکنند. در این الگو، داراییهای نامشهود ازجمله تحقیق و توسعه (R&D)، طراحی محصول، نرمافزار، نوآوری، سرمایه فکری و نیروی متخصص جایگزین داراییهای فیزیکی میشود. چنین تغییری، فرصتی طلایی برای کشورهای درحالتوسعه فراهم میآورد تا با سرمایهگذاری در علوم و فناوری، از مزیتهای رقابتی جدید بهرهمند شوند و شکوفایی اقتصادی هرچه بیشتر برسند.
نقش دانشگاهها در توسعه اقتصاد دانشبنیان
نقش دانشگاهها در توسعه اقتصاد دانشبنیان نقشی کلیدی و حائز اهمیت است.
بهبیاندیگر باید عنوان داشت که دانشگاهها مراکز تولید دانش و نیروی انسانی متخصص هستند و بدون نقشآفرینی آنها، حرکت به سمت اقتصاد دانشبنیان ممکن نیست اما چالش اساسی در بسیاری از کشورها، ازجمله کشورمان، شکاف میان تولید علمی و نیازهای واقعی بازار و صنعت است. بنابراین با ایجاد نظام ارتباطی منسجم میان دانشگاهها و صنایع، میتوان از ظرفیت علمی برای حل مسائل صنعتی، افزایش بهرهوری و ارتقای کیفیت محصولات استفاده کرد. دانشگاهها در این مسیر باید از نقش آموزشی خارجشده و به سمت تولید فناوری، مشارکت در تجاریسازی ایدهها و هدایت پروژههای کاربردی حرکت کنند تا توسعه اقتصاد دانشبنیان به شکل مطلوب عملیاتی گردد.
صنعت؛ بستر کاربردی دانش
صنعت کشور باید در کنار دانشگاه قرار گیرد و از حالت سنتی خارج شود. جذب ایدهها، اختراعات و توان علمی دانشگاهها میتواند به جهش فناورانه صنایع بیانجامد. همچنین لازم است که صنایع بزرگ و مادر در قالب حمایتهای هدفمند، به دانشگاهها مأموریتهای پژوهشی مشخص بدهند و در قالب قراردادهای همکاری، پروژههای مشترک تعریف شود. تشکیل گردهماییهای صنعتی-دانشگاهی، ایجاد مراکز تحقیق و توسعه مشترک و سرمایهگذاری مستقیم صنایع در پروژههای علمی میتواند راهگشای عبور از خامفروشی باشد.
عبور از خامفروشی با تکیهبر فناوری بومی
همانطور که پیشتر نیز عنوان گشا؛ یکی از مهمترین چالشهای اقتصادی، خامفروشی منابع طبیعی و معدنی است. این رویکرد نهتنها باعث از بین رفتن فرصتهای ارزشافزا در داخل کشور میشود، بلکه منجر به وابستگی به صادرات اولیه و کاهش تابآوری اقتصادی نیز میگردد. اتکا به دانش بومی و توان شرکتهای دانشبنیان، راهکاری پایدار برای عبور از این چالش است. بهعنوانمثال، تولید مواد پیشرفته از نفت و گاز، تبدیل سنگ معدن به مواد و قطعات مهندسیشده، توسعه ماشینآلات پیشرفته و نرمافزارهای صنعتی، همگی مسیری برای ایجاد ارزشافزوده بالا و کاهش صادرات خام هستند.
*حمایت از شرکتهای دانشبنیان؛ موتور محرک اقتصاد فناورانه
شرکتهای دانشبنیان، حلقه اتصال علم به عمل هستند. حمایت از این شرکتها بهویژه در حوزههایی مانند نانوفناوری، زیستفناوری، آیتی و فناوری اطلاعات و مهندسی پیشرفته میتواند به رونق اقتصادی، اشتغالزایی تخصصی و افزایش صادرات دانشبنیان منجر شود. قوانین حمایتی، اعطای تسهیلات مالی، معافیتهای مالیاتی، ارائه زیرساختهای فنی و ارتباطی، کمک به بازاریابی بینالمللی و ایجاد شبکه ارتباطی بین شرکتها ازجمله اقداماتی است که میتواند رشد این بخش را تسریع کند.
سرمایه انسانی؛ کلید طلایی توسعه پایدار
تمامی زیرساختها، منابع و حمایتها بدون حضور نیروی انسانی توانمند، به موفقیت نخواهد رسید. آموزش مهارتهای نوین، توانمندسازی فارغالتحصیلان، ارتقای سطح علمی و ایجاد انگیزه در جوانان برای ورود به حوزه فناوری، باید اولویت سیاستگذاریهای کلان قرار گیرد. در این راستا، تقویت نظام آموزش عالی، ارتقای کیفی رشتههای مهندسی، فناوری و علوم پایه و ایجاد برنامههای مشترک آموزش مهارتی میان دانشگاه و صنعت ضروری است. همچنین حضور در بازارهای جهانی نیازمند معرفی و بازاریابی توانمندیهاست. نمایشگاههای تخصصی، حضور در رویدادهای فناورانه بینالمللی و ایجاد دفاتر ارتباطات علمی و صنعتی در کشورهای هدف میتواند به صادرات فناوری و جذب سرمایهگذاری خارجی کمک کند.
سخن پایانی
اقتصاد دانشبنیان نهتنها یک مسیر توسعهای بلکه جوهره تحولآفرینی در دنیای امروز است. کشوری که بتواند میان دانش، صنعت و سرمایه ارتباطی مؤثر برقرار کند، بدون تردید خواهد توانست مزیتهای رقابتی خود را به شکلی پایدار گسترش دهد. امروز در شرایطی قرار داریم که منابع طبیعی بهتنهایی ضامن توسعه نیستند؛ بلکه این ظرفیتهای فناورانه و نوآورانه هستند که مزیت میآفرینند و کشورها را در رقابت جهانی پیش میبرند. در کشورمان، ظرفیت علمی گسترده، سرمایه انسانی جوان، شبکه گسترده دانشگاهی و تجربه رشد شرکتهای دانشبنیان، سرمایههایی است که باید با همافزایی میان بخشهای مختلف به ثمر بنشیند. عبور از خامفروشی بهمعنای تبدیل یک ذهنیت سنتی به یک بینش فناورانه است؛ بینشی که با تکیهبر بومیسازی فناوری، بهرهگیری از ظرفیتهای تحقیق و توسعه و حمایت از زیستبوم نوآوری، میتواند ارزشافزوده بالایی خلق کند و کشور را به سمت توسعه پایدار هدایت کند. بنابراین در چنین فضایی همکاری میان دانشگاه و صنعت باید از حالت نمادین خارج شود و به شکلی واقعی تبدیل گردد. بخش خصوصی نیز باید به دانشگاهها بیشازپیش اعتماد کرده و در حوزههای پژوهشی سرمایهگذاری کند. از سوی دیگر، دولت نیز باید با اصلاح ساختارهای حمایتی، تخصیص منابع هوشمند و ایجاد انگیزههای مؤثر، نقش تسهیلگرانه خود را ایفا نماید. بهبیاندیگر باید عنوان بداریم که تحقق اقتصاد دانشبنیان نیازمند یک همکاری بین بخشی و عزم جدی است. در این مسیر، سرمایهگذاری هدفمند در زیرساختهای نوآوری، تقویت شبکههای پژوهشی، ارتقاء مهارت نیروی انسانی و حمایت مؤثر از شرکتهای دانشبنیان باید بهعنوان یک راهبرد اساسی تلقی شود. در حقیقت تنها با عبور از نگاه بخشی و حرکت بهسوی نگاه یکپارچه میتوان اقتصاد دانشبنیان و پایدار را در عمل محقق ساخت.

تیتر خبرها
تیترهای روزنامه
-
ضرورت توجه به ظرفیتها و توانمندیهای منطقهای
-
بایستههای تحقق سرمایهگذاری برای تولید
-
شناسایی ظرفیتها لازمه رونق مناطق کمبرخوردار
-
دانشبنیانها پیشران توسعه
-
خنجر یمنی بر قلب تلآویو
-
معیشت اولویت دولت است
-
گرههای آمریکایی درروند مذاکرات هستهای
-
نقش شناسایی ظرفیتها در ایجاد اشتغال
-
یک تصمیم و دهها هشدار
-
آتش ترامپ بر جان هالیوود
-
مصـائب نگهبانان طبیعت