جنگ وجودی کلیدواژه اسرائیل برای توجیه جنایات جنگی

نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی، بنیامین نتانیاهو، در این مدت بارها در سخنرانی‌هایش گفته است که اسرائیل درگیر یک «جنگ وجودی» (Existential War)  است. نتانیاهو جنگ رژیم صهیونیستی با فلسطینیان و دیگر کشورها را چنین می‌نامد تا آن را از جنگ‌های متعارف جدا کند.
به نقل از رسانه «ترجمان علوم انسانى» تعبیر جنگ وجودی را اول‌بار وبلاگ نویسان اسرائیلی با الهام از فلسفه اگزیستانسیالیستی قرن بیستم به کار بردند تا نشان دهند اسرائیل به دلیل شرایط خاصی که دارد، یعنی سرزمین کوچک و دشمنان بسیار، باید قواعد اخلاقی و عرفی جنگ را کنار بگذارد. چون هر جنگی ممکن است به قیمت هستی‌اش تمام شود.
فیلسوفان اگزیستانسیالیست، به‌طور کلی، معتقد بودند دیگر خدا یا هیچ نیروی متعال دیگری نمی‌تواند قواعد زندگی انسانی را تعیین کند، پس اکنون انسان آزاد است تا اخلاقیات خودش را بسازد. والتر کافمن، فیلسوف آلمانی-آمریکایی معتقد است نویسندگانی مانند نیچه و سارتر، با این ایده راه را برای برخی از سیاه‌ترین جنایت‌های مدرن باز کردند. 
حرف کافمن مشخصادرباره دولت اسرائیل مصداق پیدا کرده است. نتانیاهو از سال ۲۰۰۹ به‌شکل گسترده از این تعبیر علیه ایران استفاده می‌کرد تا در سطح دولتی چیزی را توجیه کند که تا آن روز، جز گروهک‌های تروریستی و کارتل‌ها و باندهای تبهکاری، کسی توجیهش نمی‌کرد: مجاز دانستن همه‌چیز در جنگ.
دولت اسرائیل تنها دولت جهان است که با تمسک به این دکترین، صراحتا دست به قتل‌عام زنان و کودکان غیرنظامی، نسل‌کشی و آزمایش مرگ‌بارترین تسلیحات ممنوعه روی بی‌دفاع‌ترین مردمان جهان می‌زند، چون در جنگ وجودی، هیچ محدودیتی معنا ندارد. 
 در جنگ وجودی هیچ الزام مطلقی برای رحم، دلسوزی یا خویشتنداری وجود ندارد، مگر این‌که خودتان انتخاب کنید که این‌گونه رفتار کنید. می‌توانید کودکان را تا دم مرگ گرسنگی بدهید، آن‌ها را در صف غذا بکشید، برای تفریح به دست‌وپایشان شلیک کنید و خودتان را «اخلاقی‌ترین ارتش جهان» بنامید. 
در این گزارش از محتوای این مطالب استفاده شده است: گزارش تایمز از مواضع نتانیاهو درباره ایران،
 با عنوان «Binyamin Netanyahu targets Iran after he is appointed Prime Minister» منتشرشده در
 ۲۰ فوریه ۲۰۰۹؛ مدخل «Existential War» در وب‌سایت مؤسسه مکنزی و گزارش جاناتان فریدلند در گاردین با عنوان «Netanyahu attacked Iran to avert an ‘existential threat’. He may have made it worse» منتشرشده در ۱۳ ژوئن ۲۰۲۵.
چرا اسرائیل تقریبا در همه زمینه‌ها شکست خواهد خورد؟
جنگ هوایی اسرائیل علیه ایران با جنگ‌های پیشین این کشور، که با عملیات زمینی همراه بود، تفاوتی اساسی دارد. اسرائیل در سال‌های ۱۹۵۶ و ۱۹۶۷ مصر را با ترکیبی از نیروی هوایی، تانک و پیاده‌نظام شکست داد. در همان سال ۱۹۶۷ با همین شیوه، اردن را هم از کرانه باختری بیرون راند. در بمباران‌های اردن و لبنان نیز اسرائیل توانست بخشی از افکار عمومی این کشورها را علیه آوارگان فلسطینی برانگیزد. اما ایران شکاف‌های جمعیتی مشابهی ندارد. اسرائیل در ایران نیروی زمینی ندارد، مگر تعداد اندکی از نیروهای جاسوسی. این جنگ کاملابه حملات هوایی محدود شده است و هیچ جنگی تاکنون صرفابا نیروی هوایی به پیروزی نرسیده. اسرائیل، باوجود توان هدف‌گیری رهبران نظامی و سیاسی، نمی‌تواند تنها از طریق ترورهای زنجیره‌ای ساختار حکومت ایران را فرو بریزد. دستگاه امنیتی اسرائیل معتقد است که ترور رهبران می‌تواند سازمان‌ها را متلاشی کند، اما این تصور بارها نادرستی‌اش را نشان داده، ازجمله در مورد پایداری حماس.
ساختار حکومت ایران پیچیده و چندلایه است. این کشور با ۹۰ میلیون نفر جمعیت، از آلمان پرجمعیت‌تر است و وسعت آن با مجموع آلمان، فرانسه و اسپانیا برابری می‌کند. چنین کشوری را نمی‌توان حریفی ساده تصور کرد. در سال ۲۰۰۳،زمانی که جورج بوش با تصمیمی نابخردانه به عراق حمله کرد، با کشوری روبه‌رو بود که فقط ۲۵ میلیون نفر جمعیت داشت و ازنظر جغرافیایی بسیار کوچک‌تر از ایران بود. حتی همان جنگ هم آسان از آب درنیامد. تا زمانی که ارتشی خارجی نتواند تهران را تصرف کند ساختار چهارگانه حکومت ایران را نمی‌توان از بیرون برچید.
نتانیاهو شاید امیدوار باشد که با ترور ژنرال‌ها یا رهبران غیرنظامی، حکومت ایران را آن‌قدر تضعیف کند که نیروهای مخالف داخلی بتوانند دست به انقلاب بزنند. اما به‌احتمال‌زیاد، اپوزیسیون سیاسی ایران نه می‌خواهد و نه می‌تواند با حملات اسرائیل همکاری کند. اکثر ایرانیان، بیش از هر چیز، ملی‌گرا هستند. البته برخی خائنان نیز هستند که چنان تشنه قدرت‌اند که حاضرند با اسرائیل هم‌پیمان شوند؛ مانند مجاهدین خلق که در واشنگتن حامیانی دارد، اما در ایران گروهی کوچک و به‌شدت منفور است. آمریکا ویتنام را 10 سال بمباران کرد و باوجود اعزام ۵۰۰ هزار نیروی زمینی، بازهم شکست خورد. افغانستان را بیست سال بمباران کرد و در مقاطعی تا ۱۰۰ هزار سرباز در آن مستقر کرد، اما بازهم جنگ را باخت. اگر صرفااز نیروی هوایی استفاده می‌شد، نتیجه حتی ناامیدکننده‌تر می‌بود. بنابراین حتی اگر ترامپ تصمیم اشتباهی بگیرد، بازهم چشم‌اندازی از پیروزی نظامی دیده نمی‌شود. ایران کشوری شیعی است که فرهنگ شهادت در آن بسیار ریشه‌دار است و شهادت شیعیان عزم آن‌ها را از بین نمی‌برد.
کارزار بمباران اسرائیل احتمالابرنام هسته‌ای غیرنظامی ایران را تنها چند هفته به تأخیر انداخته است. اما با توجه به تخصص گسترده علمی و مهندسی ایران و در اختیار داشتن معادن اورانیوم، چنین حملاتی نمی‌توانند دانش هسته‌ای این کشور را از میان ببرند. به‌نظر من، این تأخیر کوتاه، تنها دستاوردی است که اسرائیل ممکن است به‌دست آورده باشد و از آنجا که باور دارم آیت‌الله خامنه‌ای نه خواهان ساخت سلاح هسته‌ای است و نه آن را مجاز می‌داند، این اقدامات برای نتانیاهو عملاهیچ سودی نداشته است.
تمام کشورهایی که واقعا در پی دستیابی به سلاح هسته‌ای بودند، در مدت کوتاهی به آن رسیدند. اگر ایران واقعاقصد ساخت بمب داشت، تا امروز آن را ساخته بود. آنچه تهران می‌خواهد، برخورداری از توان بازدارنده‌ای است که مانع از حمله نظامی پیشگیرانه شود؛ راهبردی که گاه «گزینه ژاپنی» نامیده می‌شود. یکی از درس‌های جنگ کنونی این است که کشوری که چنین راهبردی را دنبال می‌کند، برای محافظت از زیرساخت‌های هسته‌ای‌اش، به نیروی هوایی بسیار قدرتمندی نیاز دارد. اسرائیل احتمالا قادر نیست این جنگ هوایی را برای مدت زیادی ادامه دهد. برخی گزارش‌ها نشان می‌دهند که ممکن است ظرف یک هفته ناچار به توقف حملات شود. خسارت‌هایی که اسرائیل متحمل شده، فراتر از برآوردهای نتانیاهو و همفکرانش بوده است: از پالایشگاه حیفا گرفته تا مقر موساد و پایگاه‌های نظامی. ایران حتی تهدید کرده که دیمونا را هدف قرار دهد. گرچه چنین اقدامی بسیار پرخطر خواهد بود، اما با طولانی‌شدن جنگ، احتمال اجرای آن‌هم بیشتر می‌شود. افزون بر این، این احتمال وجود دارد که ایران در واکنش به تداوم جنگ، تأسیسات نفتی کشورهای عربی منطقه را هدف قرار دهد؛ اقدامی که می‌تواند تورم را در اقتصاد جهانی شعله‌ور کند. بسیاری از ناظران همچنین هشدار داده‌اند که فشار ناشی از جنگ ممکن است تصمیم‌گیران ایران را به تجدیدنظر در سیاست فعلی‌شان درباره پرهیز از تولید سلاح هسته‌ای سوق دهد. اگر زمانی دستور ساخت صادر شود، دانشمندان و مهندسان ایرانی احتمالاظرف چند سال قادر به ساخت بمب خواهند بود.
آنچه خواندید برگرفته از یادداشت اخیر خوان کول است که در تاریخ ۱۸ ژوئن ۲۰۲۵ با عنوان «Air Campaigns don’t Win Wars on their Own: Why Israel will largely Fail in Iran» در وبلاگ شخصی‌اش، اینفورمد کامنت، منتشر شده است. خوان کول، استاد تاریخ دانشگاه میشیگان و از برجسته‌ترین کارشناسان آمریکایی در مسائل خاورمیانه و جهان اسلام است. او از دهه ۱۹۸۰ درباره تاریخ و تحولات فکری و سیاسی در دنیای اسلام پژوهش می‌کند و در میان پژوهشگران غربی، جایگاهی ممتاز در تحلیل رویدادهای منطقه غرب آسیا دارد.
جنگ وجودی کلیدواژه اسرائیل برای توجیه جنایات جنگی